سلام
خوش اومدنه هم ظاهر هم هیکل هم استایل و پوشش و رفتار و برخورد و تن صدا و سطح هیجانات و شوخ طبعی و ... و خلاصه مجموع چیز هایی که می تونه دو نفر رو برای هم جذاب کنه ) این دلیه شایدم بالا پایین شدن هرمون و این داستاناست.
مشورت در ازدواج خانم ها
سلام
چیزی که مهمه اینکه اگه تو زندگیت عشق نباشه میشه جهنم
مثال میزنم یه مرد موقع غذا دهنش شالاپ شلوپ صدا میده
زن اگه عاشقش نباشه همین صدا میشه باعث تنفرش و یا حتی فکر طلاق میندازه تو سرش
اگه عاشقش باشه تو دلش میخنده میگه چه چندش غذا میخوره فداش شم
این اتفاق برعکسش تو اقایونم میفته هااا
برا همینه که تو زندگی عشق یه چیز حیاطیه
نکته دوم اینکه ادم نباید خودشو گول بزنه یه وقتی یگی میاد خاستگاریت که شرایطش عالیه اما فکر بهش رو لبت لبخند نمیاره
حس خوب بهش نداری این حس خوبه اخرش میشه همون عشقه
این به قیافه هم مربوط نمیشه
اقایونم باید دقتشو.نو بیشتر کنن چون حس جنسی با حس خوب فرق میکنه
خداوند تنها روزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمیشود.
تنها کسی است که با دهان بسته هم میتوان صدایش کرد.
با پای شکسته هم میتوان سراغش رفت.
تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر بر میدارد.
تنها کسی است که وقتی همه رفتند میماند.
وقتی همه پشت کردند اغوش میگشاید.
خدا را برایت آرزو دارم
سلام
اکثر نظرات رو خوندم از بابت این پست تشکر می کنم الی خانم
نظر منم اینه که غیر از هم کفو بودن بعضی معیار های شخصی هم مهمه. این
هم برای ازدواج های سنتی هست هم ازدواج هایی که از روی علاقه بین دو جوون شکل
میگیره. معیار شخصی هم از این نظر مهمه که مثلا
ممکنه یکی خیلی چندش غذا می خوره و همسر بدش میاد حالا اینو کجای دلش جا بده مگر
اینکه عاشق واقعی هم باشن ( امیدوارم
دوستان مفهوم عشق رو که حد بالای دوست داشتن هست و خیلی ویزگی ها داره رو بدونن).
یا اینکه مثل یکی از کسانی که اینجا طرح سوال کردن که نامزدشون شرم بی دلیل و خجالت
زیادی بین اجتماع دارن و از این موضوع ناراحت هستن.
چیزی که من اعتقاد دارم اینه که خدا چیزی در وجود انسان گذاشته که در
هر صورتی دو غیر هم جنس به هم کشش دارن ( مشکل همه ما هم همینه و باعث میشه در سر
خیلی از دو راهی ها و چند راهی ها قرار میگیریم. خخخخ ) حتی اگه دو نفر به هم
علاقه نداشته باشن بعد از مدتی کنار هم بودن، مودت و رحمت بین اون دو شکل میگیره .
حتی در برنامه حریم مهرورزی از زبان دکتر معتمدی شنیدم که بین دو نفر غیر هم جنس
با اولین رابطه جنسی عشق بوجود میاد . و هورمون ها شروع می کنن به ترشح کردن که به
هر دو احساس عشق ، علاقه ، وابستگی، مسئولیت پذیری ، تعهد ، توان تحمل
مشکلات و عدم خستگی و ... میده.
من این رو اعتقاد دارم و برای شروع زندگی دو نفره جدید مشکلی ندارم
ولی میدونم کافی نیست ( هم کفو بودن و معیار های شخصی)
مایلم سوالم رو که به موضوع پست نزدیک هست همینجا مطرح کنم . از آقای
نجفی میخوام اگر تشخیص میدهند که این میتونه یک سوال مجزا باشه با موضوعی که ،
به عنوان پست جداگانه قرار بدن. و از دوستان نطراتشون رو بخوام و باعث کمک بشن که
بتونم راحت تر تصمیم بگیرم . نظرات شما ممکنه سرنوشت ساز باشه برای زندگی من.
سوالم این هست که آیا علاقه من به همکارم از روی غیر
هم جنس بودن هست؟ آیا به این خاطر که اولین دختری که به من لطف داشتن و معاشرتم با
ایشون بیشتر بوده باعث این علاقه شده ؟ چطور میتونم بفهمم ایشون هم به من علاقه
دارن؟ و بعضی از تمایز گذاشتن ایشون فقط صرف همکاری هست یا علاقه . برعکس خیلی ها
من راحت متوجه چراغ های سبز نمیشوم. راهکاری دارید که میذان علاقه
ام رو به ایشون بسنجم؟ چیزی که منو متقاعد کنه به خواسنگاری ایشون برم
32 سالم هست آقا و مجرد. مدت
یک سال هست که در شرکتی مشغول شدم از ده ماه پیش رفته رفته ، ایشون در نظرم متمایز
شدن . از اونجایی که من با خودم شرط کردم که جنسیت رو ملاکی برای برخورد هام قرار
ندم ( اینجوری باعث میشه راحت تر کار کنم و گرفتار هوس ها و تمایز ها نشم. ) ولی
ایشون فرق کردند احترام بیشتری بهشون دارم با خودم گفتم زودگذر هست ولی تا امروز
ادامه داره . من عقیده ای دارم که برای ازدواج هر کسی سرنوشت خودش رو داره و
از پنج شش سال پیش که به ازدواج فکر کردم تا
الان اتفاقی نیوفتاده با خودم گفتم شاید این دختر زندگی من باشه. با وجود اینکه بعضی از شرایط من رو ایشون ندارن
واین کار رو در صورت نبود علاقه و عشق توی زندگی سخت می کنه. ولی خیلی در مورد زندگی با ایشون فکر میکنم . گذشته
از اینها شاید من هم شرایط ایشون رو نداشته باشم . به عنوان مثال من پسری هستم
خجالتی و در یک اجتماع (اگه خانم باشن دیگه بدتر) خوب نمیتونم صحبت کنم . و میدونم
این باب میل خیلی از خانم ها نییست چرا که نداشتن اعتماد به نفس باعث خیلی از پس
رفت ها تو زندگی میشه و برای من اتفاق افتاده چند روز پیش پستی رو دیدم که بیشتر
باعث تردید من شد. شاید همین شرایط منو
مردد کرده که قدم جلو بذارم شاید هم موضوع اشتباه فکر کردن در مورد علاقه من به ایشون.
لطفا در مورد سوال های بالا نطر بدید ممنون از همه شما
به کیوان 137
به نظرم یکم بیشتر باهاشون صمیمی بشین اونوقت میتونین از علاقه خودتون و ایشون یکم مطمئن بشین
خوب میزان علاقمندی رو خودتون میتونین تشخیص بدین که چقدر به اون دختر علاقه دارین؟ آیا با دیدن بقیه دخترا هم همون حس رو دارین یا نه؟
به نظرم نمیخواد با واسطه باشه البته اگه واسطه باشه که بد نیست ولی اصولا دخترا اگه از یکی خوششون بیاد واسطه بهتره نه پسرا
من که دخترم و 29 سالمه اگه پسری خودش مستقیم درخواست بده به نظرم جذابیت بیشتری داره البته منم همون لحظه نظرم رو نمیگم یکم زمان لازمه به نظرم پس شمام صبور باشین
در مورد اعتماد به نفستونم به نظرم حتما روش کار کنین منم قبلا اعتماد به نفسم پایین بود ولی از وقتی کارمو شروع کردم و یه سری مطالب خوندم خیلی بهتر شده البته میتونین پا پیش بذارین و بعدا این موارد رو هم حل کنین
خوب به نظرم شما در مورد احساستون باهاش صحبت کنین شاید ایشون هم از شما خوشش میاد ولی دختر که نمیتونه پیش قدم بشه
اگرم نسبت به شما احساسی نداشته تا حالا شاید بعد از این اقدامتون در مورد شمام فکر کنه و ایشون هم به شما علاقمند بشن
البته همون اولش انتظار نداشته باشین که پاسخ مثبت بده
بهش فرصت بدین
در هر حال به نظرم باید اقدام کنین و حرف دلتونو بزنین
به امید موفقیت
البته با توجه به اینکه شما محل کارتون یکی هست و با هم آشنا هستین من گفتم درخواست مستقیم خوبه
نه اینکه مثلا یکی تو کوچه و خیابون بخواد همچین درخواستی بده!