خانواده برتر

من سن 24که وارددانشگاه شدم تاترم 2اصلا احساس نیازبه همدم نمیکردم تااین که ترم 3به بعداین احساس درمن به وجودامد قبل شروع دانشگاه فقط فکرم کنکوربود برای رشته عالی اصلا تااین موقع هیچ دوست پسری نداشتم ونخواهم داشت چون بنظرم دوست بودن با جنس مخالف یجوری وقت گذرونی وبیهوده اس خداهم خوشش نمیاد وحتی خودم که چی بشه طرف احساست بدونه بعدبره بنظرم کاربیخودیه ازدواج هرچی هرچی خدا بدونه سپردم به اون

15 :)

20
قبلش نیاز به جنس مخالف بود
ولی بعدش یه ازدواج ساده
خیلی هم بدبینم به ازدواج
یه گزینس فقط برام

26

این حس تو ادمای مختلف متفاوته خب

میتونم بپرسم هدفتون از این پست چی بود؟؟؟

ب چی میخاین تهش برسین
ممنون

نیاز داشتن که از سن 16 17 سالگی بیداد می کرد

ولی اون نیاز اصلا مهم نیست نه این که نباشه ولی بعد از برطرف شدنش میرفت پی خودش تا دوباره گشنه اش بشه/:

پس نتیجه اینه که صرف نیاز جنسی اصلا ملاک برای وقت ازدواج نیست

حالا گذشت تا دوران دانشگاه که یکم نیاز عاطفی هم پیدا شد
الان دیکه قضیه یکم فرق میکرد با برطرف شدن اولی درسته کم میشد ولی نیاز دومی که برطرف نمیشد!
پس اون نیازه بی پاسخ موند

گذشت
رفتیم سربازی...
دیدیم نه انگار دیگه قضیه از اون چییزی که فکر میکردیم خیلی فرق داشته
باید یکی باشه ..
یکی باشه دلش تنگ بشه
یکی باشه حالتو بپرسه
یکی باید باشه که برات مهم باشه
یکی باید باشه که دلت از نبودش نفساتو تنگ کنه
یکی باید باشه تا فرار از پادگان براش بکنی
خلاصه نیاز اولیه کم میشد و نیاز دومی هی زیاد ...
تا جایی که حتی نیاز دومی خیلی بیشتر شد دیدیم نههههه
اینو دیگه هیچ جوره نمیشه تحمل کرد
تا رسید به الان 27 سال

الان احساس می کنم شدید ترین نیاز به ی همسر رو دارم
از هر لحاظی که فکر کنین
از همه لحاظ هم آماده ام از لحاظ روحی جسمی و عاطفی
در بالاترین سطح.
از الان به بعد اگه نشه خدایی داره دیر میشه
منم دوست دارم یکی برام مهم باشه
روزمرگی دیگه خستم کرده
نیاز به نشاظ دارم تا دوباره حس جوونی بکنم
یکی که خنده هاش همه زندگیت باشه
خندوندش آرزوت و بزرگترین داراییت باشه
اهل هیچ دوستی هم نبودم خودمو و روحمو جسممو نگه داشتم برای اون
باکره گی رو منم دارم.
روحم باکرس
دستم باکره اس
جسمم باکرس
چشمم باکره اس
نمیگم گناه نکردم اتفاقا از همه رو سیاه ترم ولی این ی قلم خودمو نگه داشتم

الانه که تو خودم میبینم می تونم یکی رو خوشبخت کنم
الانه که می تونم ی دختر رو بخندونم
الانه که می تونم تکیه گاه باشم و از این حس لذت ببرم
بعدا دیگه دیره ولی این لذت و فکر داشتن ی نفر که میشه همه زندگیت از 26 27 سالگی هر روز در من بیشتر شده و کمتر نمیشه
هر روز بیشتر میشه
هر روز اشتیاقم بیشتره
هر روز لحظه شماری می کنم
هر روز برنامه میچینم\(شمام اینظرورین؟؟؟ حتی مسافرت ها ،لحظات تو مسافرت رو هم تصور کردم)
هیچ وقتم کم نمیشه
حتی اگه ببینم خیانت زیاد شده ،دخترایی که روحشون باکره باشه کم شده،
اینا تاثیری نداره چون میدونم بازم زیادن دخترایی که حضرت زهرایی باشن امام حسینی باشن
می دونم اون بالایی هوامو داره
ناامید شدم کم آوردم ولی اشتیاقم بیشتر شده.

من خودم 21
والا پسرا از 15 سالگی فکر میکنن عاشق شدن... ولی فقط فکر میکنن!!
دخترا رو نمیدونم...

از 20 سالگی

بعدش با سرپ در اینترنت با وبلاگ خانواده برتر آشنا شدم و فهمیدم اکثر دخترا موجودات خطرناکی هستن و با اون تصور معصومانه ای که ازشون دارم فرق دارن و خوشبختانه ازدواج از سرم پرید و فکر میکنم دیگه سراغم نیاد

یکی از دوستامم مثل من به فکر ازدواج افتاده بود که چنتا از پست های خانواده برتر رو براش فرستادم مثلا یه پست راجب یه دختری که بکارتتشو با دوست پسرش از دست داده بود و همه دخترا توصیه کرده بودن بره بدوزه و سر خواستگار کلاه بذاره یا خیلی از پست ها راجب پولپرستی دخترا که دوستم هم نظرش عوض شد

20 سالگی😒

16

17 :)
البته قبلش واسه خودم یه سری فانتزیای دخترونه داشتم اما احساس نیییاز از 17،18....
الانم 20 میباشم

از ۱۴سالگی(بدون شوخی گفتم)
این نیاز به س.ک.س و همین طور نیاز به محبت دیگه امونمو بریده...هیییی...

۱۸ سالگی😁
ولی تا ۲۲ قصدش ندارم.😕😀

از 28 سالگی به بعد اون به خاطر این بود که به کسی نیاز دارم که بتونه واسم آشپزی کنه، لباسامو بشوره و...هر چند که ازدواج کردن با ی سری از دخترا واقعا کار اشتباهیه

نذاشتن به احساس نیاز برسه
۱۶سالگی شوهرمون دادن

من با شروع اولین خواستکارم که از سن 18 سالگی بود اصلا قصد ازدواج نداشتم و نیازی ندیدم اما بعدش که شکست خورد یعنی اصلا ازدواج نکردم اما نشد که به هم برسیم به فکرش افتادم و نیاز پیدا کردم اما بعدش خودمو یه جورایی سرگرم دانشگاه و دوستان و درس کردم تا الان اما واقعا از همون سن 18 سالگی واقعا این نیاز بود و من در همین سن 25 سالکی و الان که 26 ساله هستم نیاز شدید رو احساس میکنم و فکر میکنم به اندازه کافی به بلوغ عقلی و جسمی رسیدم و اماده ازدواج چون به هر حال تجربیات زیادی از دورو بریام کسب کردم و اینکه فهمیدم همه چی درس و .... نیست ادم نیاز به همدم و مونس داره که در کنارش ارامش و خوشیبختی رو تجربه کنه مگر ما چقدر زندگی میکنیم تو این دنیا که به ازدواج بخواهیم دیر فکر کنیم .

بدن با بدن
ادم با ادم فرق داره
خودم از ٢٠سالگی چون بشدت احساسی هستم
وقتی عقذ کردم دیدم هیچی تو زندگی مشترک و زناشوییم م کم نمیزارم و از این نظر عالی هستم
بعد یکسال جدا شدم
الان ٢١سالمه و اون احساس چند برابر شده
اما متاسفانه اون پسری ک من بخوام پیدا نمیشه و یکم ناامیدم اما بازم توکل کردم ب خدا

من ۲۱سالگی احساس نیاز به ازدواج کردم (البته قبلشم نیاز جنسی و عاطفی داشتم)،ولی الان که ۲۲سالمه تقریبا یکی دوماهه هیچ نیازی حس نمیکنم،نمیدونم چرا؟ولی دیگه فیلمای عاشقانه هم روم تاثیری نداره،کم کم دارم تبدیل به یه تیکه یخ میشم(به قول یکی ازدوستان).
خدا آخر عاقبت هممونو به خیر کنه.

از ۲۹ سالگی و از پارسال تا الان و امسال به اوجش رسیده ....

من تازه 27 شدم از سربازی به بعد که نوشتین انگار حرفای منو نوشتین خیلی حس خوبی بهم داد که شما هم اینطوری هستین، من از 25-26 به بعد احساس کردم نیاز دارم قبلش همش تمرکزم رو اهدافم بود
من تو فکرم کلی سربه سرش میزارم :)))

از اخرای راهنمایی جسمی شرو شد و از اواخر دبیرستان عاطفی چ فرقی میکنه وفتی حداقل تا سی کاری از دستت بر نمیاد

از 22 سالگی یعنی همین امسال
دارم به خاطر نیاز عاطفی عقده یی میشم

از وقتی یادم میاد

من از نوزده تا بیست پنج احساس نیاز به همدم کردم ولی نه ازدواج ولی بعد چند دفعه گند زدن همدم از بیست پنج به این نتیجه رسیدم که فقط نیاز به تنهای و ارامش دارم و همدم شرش از خیرش بیشتره😐😐😐😐

پول نداریم این حرفا هم بیخوده ولی دلار نداشته باشی خرج دختر مردم کنی...

خیلی خوب نوشتی...
منم دقیقا همین طورم.
تو۲۹سالگی دیگه نیازم به یه همسفر بیشترشده
منتظرسفرای دونفره م
کوه نوردی دونفره
حتی کربلای دونفره


برم بگم
اومدم حرم دلم واشه
دستت درست آقا
دستم تودستاشه...

سلام
به عارف
داداشی اذیت نکن خودتو همونطوری خوب بمون پیدا میشه انشاالله...
حالا گفتی دختر خوب و این داستانا گفتم بهت امید بدم که آره زیادم هست خداروشکر ولی یکم کمتر دیده میشن ...

والا مثل اکثر پسر ها از 18. اما میدونستم که این احساس و غریضس و وقتی طرز تفکر خانم ها رو دیدم و آمار بالای طلاق رو کلا فهمیدم ازدواج از دور شاید چیز قشنگی باشه. البته نا گفته نماند یک مدتی هم متاسفانه درگیر خودارضایی شدم. نیاز جنسی رو رفع میکرد اما داشت خودش به یک عادت تبدیل شد که ترکش کردم. البته نه کامل اما خیلی کم شده. اما نیاز عاطفی رو هیچ وقت حس نکردم.

الآن که تصمیم گرفتم تا آخر عمر تنها زندگی کنم به 1001 دلیل. از این تصمیم هم راضیم.

به سخنِ حق :

اگه دختری و میخوای پسرا رو بد نشون بدی بگم که متاسفم واست ،خودت باش

ولی احتمالا پسری :
داداش خیلی محدود حرف میزنی

حقِ تو اینه با دختری ازدواج کنی که تو رو به چشمِ عابربانک ببینه

وقتی تو نگاش میکنی و فک میکنی ماشین لباسشوئیه،گازه،ظرفشوییه
اونم تو رو چک پول میبینه

خدا به داد اطرافیات برسه با این طرز تفکرت

از ۲۳ شروع شد تا الان یعنی ۲۷

از الان به بعد هم سعی در خاموش کردن این نیاز هستم چون چاره و پاسخی برایش نیافتم

متاسفم واقعا برای خودم

سلام من دختری ام 16 ساله تاحالا چند بار عاشق پسرای مختلف شدم ولی درکل ادم مذهبی ام توفامیلمون دختر و پسر معمولا حتی سلام هم به هم نمیگن با اینکی خیلی معتقد نیستن بیشتر سنتی ان من عاشق پسرعموم شدم از عقده ی بی معاشرتی و چون میشناسم چجورین حجابم رومدتیه کمتر رعایت میکنم مثلا موهام رو کمی در میارم یا دلم میخاد مانتو جلوباز بپوشم البته بابام نمیخره.اخه اگه با حجاب باشم به احتمال 99 درصد پسر عموم نمیاد خواستگاریم.کلا از پسرایی که ریلکسن و زن کم حجاب میگرن خوشم میاد مثلا مردایی که تو مجالس با زنشون میرقصن از ترس این موضوع هم حجابم رو دوست ندارم که مبادا در اینده پسر خیلی غیرتی بیاد خواستگاریم هرچند غیرتو در جای خودش خیلی هم دوست دارم.منم دلم میخاد الان باهاش ازدواج کنم ولیخب امکانش نیست از حسش به خودم هم خبر ندارم شمارشو دارم چند دفعه هم خواستم باهاش ارتباط برقرار کنم ولی عقلم میگه نه.خیلی دلم میخاد بهش بفهمونم عاشقشم ولی میترسم اخه تاحالا تنها نبودیم همش همه بودن.هرچند معمولا بعد یک ماه عشق از سرم میپره ولی تاحالا چند بار عاشق این پسرعموم شدم.پسر خیلی ریلکسیه به نظرتون با فکرم درمورد حجاب و پسرای مذهبی که البته خوبن ولی معمولا چارچوب تو زندگیشون زیاده و عشق به پسرعموم چیکارکنم؟

کاش سخن حق اصلا نظر نده هردفه پیاماشو میخونم آتیش میگیرم
فقط امیدوارم شما خواستگاری هر دختری رفتید افکار زیباتونو بهش بگید حتما

من تو ۱۶ ۱۷ سالگی میل جنسیو درکش کردم. یعنی حس خوشایندی بهش پیدا کردم.

اولین بار وقتی ۱۳ سالم بود دختر عموم که اونم از دختر خالش شنیده بود بهم گفت که عروس و دامادها بعد از عروسی میرن خونه خودشون و لباساشونو درمیارن و همدیگرو بغل میکنن‌.من اصلاً نتونستم این کارو هضم کنم😅با خودم گفتم چه مسخره!که چی مثلاً لباسارو درآرن همدیگرو بغل کنن بعد دوباره لباساشونو بپوشن؟چه بیکار حالا چرا لباسشونو در میارن؟خب همونجوری بغل کنن دیگه.
واقعاً هییییچ نیاز و حس جنسی نداشتم و درکش نمیکردم.به همین دلیل به نظرم ازدواج با دخترای ۱۳ ۱۴ ساله هرچقدرم شرعی و قانونی باشه هیییچ فرقی با تجاوز نداره
چون خودشون نیاز جنسیی ندارن.

تقریباً ۱۶ سالم که شد وقتی از یه عروسی برمیگشتیم وقتی به این فکر میکردم که الان عروس و داماد همدیگرو بغل میکنن خوشم میومد(هیچی از رابطه ی جنسی نمیدونستم)ولی به نظرم میومد این سناریو ناقصه.فکر میکردم بغل کردن معمولی کافی نیست آدم پدر و مادر و خواهر و برادر هم میتونه بغل کنه و بوس کنه😅.زن و شوهر باید یه جور دیگه خاص تر همدیگرو بغل کنن باید خیلییییی بهم نزدیک بشن.انقدرررر نزدیک که در هم فرو برن(عین جمله ای بود که به ذهنم رسید)
و به نظرم این حس و فکر اولین درک من از نیاز جنسی بود.با وجود اینکه فوق‌العاده چشم و گوش بسته بودم.

۲۱ ۲۲ سالم که شد نیاز عاطفیو هم درک کردم.انگار دیگه همون بوس و بغل و نوازش پدر و مادر بهت آرامش کامل نمیده.دلت یه محبت خاص تر یه بغل و نوازش ویژه تر میخواد تا آروم بشی که همون محبت و نوازش یه مرد عاشقه که توام عاشقشی😍

تا الان هم که ۲۶ سالمه هنوز تشنه ی این نیازها هستم ولی دیگه خیلی دلمو صابون نمیزنم.با این اوضاع جامعه امیدی ندارم.


پ ن
چند وقت پیش داشتم به این فکر میکردم که چقدر برقراری رابطه ی جنسی به صورت معمولش(واژینال)تو آدمیزاد غریزیه؟یعنی اگه یه دختر و پسرو از دو سه سالگی تو جایی که هیچ جنبنده ای وجود نداره ول کنن.وقتی این دختر و پسر به سن بلوغ برسن چکار میکنن؟یعنی میتونن مثل دوتا جوجه قناری که از جوجگی تو یه قفس هستن و وقتی بالغ میشن جفت گیری میکنن اون دختر و پسر هم رابطه جنسی درست برقرار کنن؟
ولی با توجه به اون مکاشفات😅 ۱۶ سالگیم که در بحر کشف امیال جنسی مستغرق شده بودم و به این نتیجه رسیده بودم که زن و مرد علاوه بر نزدیک شدن به هم باید .... به نظرم میتونستن این کارو بکنن و نمیدونم چقدر درسته یا نه ولی بنظرم نوع برقراری رابطه ی جنسی در آدمیزاد هم تا حدی غریزیه.


پ ن ۲
دوباره با توجه به اون مکاشفاتم 😅بنظرم مقایسه ی میل جنسی انسان و حیوانات درست نیست.چون تو انسانها این نیاز با نیاز عاطفی کاملاً در هم آمیخته.چون حس نابی که اون موقع تو خودم حس کردم مخلوط نیاز جنسی و عاطفی بود یعنی انقدررر که یه مرد و دوست داری و انقدرررر خودتو بهش نزدیک میدونی که دلت میخواد بیشتر از این حرفا بهش نزدیک باشی (همون رابطه ی جنسی)

هنوز نه
البته از دوازده سالگی دچار نیاز جنسی شدم و بخاطر رمانایی که میخوندم ، خیالپردازی های قشنگی هم میکردم با یک شاهزاده ی سوار بر اسب سفید نمیدونم نیاز عاطفی که میگین اینه یا نه
فعلا که نیاز عاطفی ندارم فقط جنسیه هست

گفتن این حرف ها چ فایده ای داره...
من از حدود نوجوانی شاید۱۶_۱۸سال احساس نیاز جنسی داشتم ولی نیاز ب ازدواج نه احساس نمیکردم حالا باید
درمورد نیاز عاطفی از سن ۲۰یال تا الان ک ۲۲ام فوران کرده..‌.دیگه بعضی وقتا نمیدونم چکار کنم!!
بنظرم سن معقول ازدواج برا همه متفاوته!

جواب شما رو درباره ی نیاز روحی و احساسی میدم:شاید از۱۷،۱۸سالگی اما میدونستم که زوده و فعلا وقتش نیست پس خیلی برام مهم نبود و همیشه میگفتم بالای ۲۰سال.اما از ۲۱سالگی واقعا کمبود همسر رو تو زندگیم احساس کردم.الان ۲۲ سالمه و انشالله تا یکی دو سال آینده ازدواج میکنم

برای آقایون تا جایی که من شنیدم اینطوره:

اوایل بلوغ= میل جنسی شدید و نیاز به ازدواج

اواسط دهه سوم زندگی= نیاز عاطفی به یک همدم

شروع دهه چهارم زندگی= میل به بقا که چون شدنی نیست، داشتن فرزند که بتونه نسلشون رو ادامه بده مهم ترین نیازشونه.
و اینطوریه که اکثر آقایون با شروع ۳۰ سالگی احساس پوچی میکنن و حسرت ازدواج نکردنو میخورن.

خود من یه عنوان یه دختر از ۱۸ سالگی میل به ازدواج داشتم، تا حدود ۲۰ سالگی دانشم در مورد ازدواج رو بالا بردم، و در نهایت در ۲۲ سالگی ازدواج کردم. مطابق با برنامه ریزی که برای ازدواج داشتم.

سلام به همگی.
فرا رسیدن ماه محرم رو تسلیت میگم و التماس دعا دارم.

چقدر از خوندن پیاماتون مبنی بر اینکه دیگه ناامید شدین از ازدواج ، ناراحت شدم.

واسه ی همین اومدم که اینو بگم : چله ی زیارت عاشورا آیت الله حق شناس فوق العاده ست! حتما امتحانش کنید. اصلا یه سرچی درموردش بکنید ، ببینید چقدر مجرب و عالیه. البته یه کم شرایطش سخته. ولی می ارزه.
البته من خودم هنوز امتحانش نکردم. ولی خیلی تعریفشو شنیدم. و اینکه یکی از شرایطش اینه که روز شروع باید چهارشنبه باشه. و ان شالله قصد دارم از همین چهارشنبه شروع کنم!
شما هم یا علی بگید و شروع کنید. توکل هم یادتون نره.
برای من هم دعا کنید ! ان شالله همسر خیلی خوبی نصیب همه ی جوونا بشه :)
یا حسین.

ولش کن بابا میخواد جلب توجه کنه

کامنتای یه سریا رو نخونده رد شو
واسه شون از صد تا فحشم بدتره
چون یا دنبال جنجال و جلب توجهن یا آدمای بدبختین که تو دنیای واقعی از طرف دخترا تحقیر شدن (به خاطر بدیاشون)
واسه همین تو مجازی با حرفاشون از دخترا انتقام میگیرن
اول اسمشون رو برات مینویسم
اس ...ت
سخ ...ق
شو...ی
پا....گ
اب....ح
آر...ر
فعلا همینا یادم میاد
البته من دور اونایی رم که تو کامنتاشون نظرات اینا رو تایید میکنن و میگن با اینا موافقیم هم خط کشیدم
چون اونام هم لول هم سطح همینا هستن
مثل
ام .... ا
ون....ی
بهترین کار اینه که اینجور کاربرایی از طرف دخترا بایکوت بشن و تحویل گرفته نشن

هیچ سالگی

رفته رفته هم داره به 0 و زیر 0 میرسه

خانواده برتر که خوبه نسبت به بقه جاها

اون سایت معروفه که جو غالبش خانوما هستن جالبه

وقتی میبینم اکثریتشون این شکلین نفرتم بیشتر و بیشترمیشه

😅😅😅😅😅
نَمتونوم بِگوم
ببین من کلا سالی یه بار از دستم در میره کامنت میذارم
اسمم ندارم
ولی یادته یه بار یکی بهت گفت تو همون کژالی
من همونم خخخخ
از کامنتات خوشم میاد دنبالت میکنم
اون سه تارم یه ذره فکر کن یادت بیاد
دوتا اولی صفحه شخصیم دارن
اون آخریه هم
اسم یه کارتونه
فقط دو تا حرف از حروف الفبا بذاری تو نقطه چین اسم اون کارتونه درمیاد
ببخشید که نمیتونم کامل بگم خخ

سلام :)

عزیزم چه ربطی داره که چون شما درکی از میل جنسی توی 13 سالگی نداشتی پس یعنی بقیه هم ندارن؟؟؟؟ کی میخوایم این مدل برداشتها و قیاس ها رو بذاریم کنار؟!؟؟!
چون من فلانم پس...
چون یه مذهبی/غیر مذهبی دیدم فلانطور بود پس همه شون....
اقا غلطه غلط!!!
اصلا شاید یه ادم مشکل داشته باشه پس باید همه رو عین خودش بدونه؟!
البته حالا همیشه هم مشکل نیست گاهی صرفا تفاوت داشتنه... من شخصا توی 13، 14 سالگی این نیازو حس میکردم... البته چون میدونستم سنم کمه و خیلی از امادگیارو ندارم پس بیخیال شدم و سعی کردم خودمو کنترل کنم...

موفق باشید

قربونت برم عزیزم🌹🌺🌻🌸🌷
نه اونی که میگی نیستم
کلا کسی منو نمیشناسه اینجا
ولی من همه رو میشناسم خخ
تو این چند سال به جز این پست سه چهار بار بیشتر کامنت ندادم
دختر خووووب و بی شیله پیله این وبلاگی
دوستت دارم و
به قول خودت باعی 👋
😘

خانما چجورن؟

ب کرشمه

بابا این بشرو کاری نداشته باش حرف زدنش دسته خودش نیس مغزش یاری نمیکنه

خطاب به خانوم باروونم

ببخشید نظرات شمارو تو چندتا پست خوندم واقعا ناامید شدم

طوری از رویاهای خودتون میگفتین ادم تعجب میکرد شما دخترشاه پریونی چیزی هستید یانه خخخخ(در صورتی که واقعیتو بخان راجع بتون بدونن یه کوکب با قیافه داغون که به زور آرایش خودشو قشنگ نگه داشته
و پر از عقده نشسته پشت سیستم یا گوشی داغون خودش خخخخ)

از پوششتونم بگذریم که واقعن مثل خودتون نامناسب و چندشه
و هرپسری از کنارتون رد بشه به شمابه چشم ی **** نگاه میکنه😅😅

همسر جان و همسری و ... !! خخخخ 😅😅😅😅😅
نمیدونستم همچین دخترای لوس و خنکی هم وجود دارن 😅

خدا یه پول بیشتر به ما بده
یه سلامت (عقلی) به شما

سلام به دوستان عزیز
همه زندگی که ازرواج نیست
من شخصه اگه تمام شرایط ازدواج برام فرهم بلشه هم ازدواج نمیکنم
مسئولیتش خیلی سنگینه یکم برید احادیث و... بخونید.
باور کنید هیچی توش نیس
اواز دهل شنیدن از دور خوش است .

ب عاشق زمستون

شما اول اسم اصلی خودتو بنویس بعد ...بزن(( عزیزم)
معلومم هست کی هستی زار میزنه از کامنتت





هر طور دوس داری فک کن

ب اندازه ی سر سوزن برام حرفاتون مهم نیس

راحت باش بگو ادامه بده پشمم حسابت نمیکنم😁😁


ولی خداییش نخیلاتتون عالیه ساقی تون کیه ؟؟؟

چی زدی راستشو بگووو

موفق باشی😁😁😁😁😁

اولن من عزیز جناب آلو نیستم
(دختر قحطه اونم از نوع مانتو جلوبازش اوووق😅😅

دومن به کار بردن حاجی _ پشمام و اینجور کلمات واسه دخترا جالب نیست
اندکی تامل

سومن همه مثل شما و اطرافیانتون تو کار مواد مخدر و ساقی و این داستانا نیستن
به بقیه تعمیم ندین😅
باتشرکر

درضمن دوباره نقل قول نگیرین ممنون میشم
بحث با یه آدم معقول خوبه نه یه ****

به کاربر باروونم

اولن من عزیز جناب آلو نیستم
(دختر قحطه اونم از نوع مانتو جلوبازش اوووق😅😅

دومن به کار بردن حاجی _ پشمام و اینجور کلمات واسه دخترا جالب نیست
اندکی تامل

سومن همه مثل شما و اطرافیانتون تو کار مواد مخدر و ساقی و این داستانا نیستن
به بقیه تعمیم ندین😅
باتشرکر

درضمن دوباره نقل قول نگیرین ممنون میشم
بحث با یه آدم معقول خوبه نه یه ****

ب زمستون
اون طویله رو ببند
چطور راحت میتونی تهمت بزنی هاااا
از ادمایی مث شما هر دو قشر جامعه چ مذهبی چ غیر مذهبی عوووووووقشون میگیره
یکم برا خودت شخصیت بزار بمونه
چرا ت جز 80 میلیونی اخه

ایا میدانستید لاک پشت ها بهاطر سبک زندگی خاصی ک دارن نزدیک 150 سال عمر میکنن؟؟

ایا میدونستید م سبک زندگیشون ک سرشون تو لاک خودشونه ن توی زندگی دیگران

** *** ** *** **** **** ****

عمو نجفی چن بار کامنت های مختلفی فرستادم تایید نکردی اینو تایید نکنی خداشاهده ازتون نمیگذرم

یکی از دلایل ارامش الان من اینه ک برا م مهم نیس دیگران چ فکری درموردم میکنن

دیگران اگ فکر کردن بلد بودن ی فکری ب حال خودشون میکردن

عمو نجفی واقعن این پسته نیاز کمک ب نویسنده اش نداره

نمیدونم هدفش چی بوده واقعن ک بخاد کسی کمک کنه

بعدش عمو نجفی واقعن شما بد ساسور میکنی

توی ی پستی بود کاربر امید فک کنم هر چی دهنش بود ب اناهید گفت ولی اصن سانسورش نکردی

اونایی ک زیاد بد نیستنو و میگیرین سانسور میکنین

الان واقعن چرا جمله (پس سرت توی لاک خودت باشه پسرک) رو ستاره دار کردین

واقعن کجاش بد بود
نمیفهمم

توروخدا تعادلو حفظ کنین

الان واقعن کامنت اون پسره جاش نبود سانسور کنین؟؟؟ دوتا کامنت بالا

من برام حرفاش مهم نیس ادم حسابش نمیکنم ولی جرا برا اونو سانسور نکردین خیلی با پررویی تهمت میزنه

به پووف

آروم آروم
هرطورکه توخونتون صحبت میکنید نباید اینجا صحبت کنید زشته
القاب خودتونو هم به بنده نسبت ندین
کاش تو اصلا وجود نداشتی
حیف...
حیف😅
درضمن وسط حرف من و یکی دیگه نپر
** خو*ی نکن

به بعضیا باید آّب سرد تعارف کرد
یکم حرارتشون ته نشین بشه😅

ابه رو نگه دار لازمت میشه روز مبادا😁😁😁😁