سلام

چشم های همسرم منو اذیت میکنه، خیلی به خانمها نگاه میکنه، به اندامشون و فرقی نمیکنه طرف کیه . این موضوع خیلی آزار دهنده است، چند ماه پیش اینجا سوال گذاشتم به عنوان"شوهرم حاضر نیست یکبار به خاطر من از دوستاش بگذره " از اون روز به بعد با کمک کاربرا زندگیم خیلی بهتر شده ولی این مشکلم هنوز حل نشده و چندین بار هم بهش گفتم که من اذیت میشم ولی فایده نداره ،فقط همون موقع خوبه و باز روز از نو روزی از نو . به نظر من همچین افرادی هیچوقت نمیتونن این عادت زشتو ترک کنن؛

من به جایی رسیده که میلی جنسیم نسبت به همسرم کم شده حتی چند وقت به بهانه بچه ( بچه مون قبل خواب عادت داره بین منو پدرش بخوابه وقتی خواب رفت میذارمش سرجاش) پیشش نمیخوابیدم و بچه وقتی خواب میرفت دیگه نمیذاشتمش تو رختخوابش، چون احساس میکردم فکر و ذهن همسرم پیش من نیست پس جسمشم نمیخوام البته الان دیگه اینکارو نمیکنم .

البته وقتی خودش بخواد من نه نمیگم ولی طول میکشه تحریک بشم، حتی گاهی به جدایی فکر میکنم البته هیچوقت اینکارو نمیکنم ولی خیلی عذاب میکشم، از وقتی باهاش ازدواج کردم از خدا دور شدم ، برام فقط یه نماز خشک و خالی مونده که اونم میدونم قبول نیست، در صورتی که من از بچگی تو مسجد بزرگ شدم و دعای ندبه میرفتم و نماز جمعه و ..ـ.

و همیشه به دعا کردن معتقد بودم ، میگفتم دعا کن خدا مصلحت باشه بهت میده ولی هر چی از خدا خواستم بهم گفت "نه"

حتی در مورد همسر همیشه گفتم خدایا خودت برام انتخاب کن و همسری بده که من به تو نزدیکتر بشم،کاری کن زندگیم مثل امام علی و حضرت فاطمه باشه ولی همه چی برعکس شد .

شاید بگی انتخابت صحیح نبوده ولی خب من همیشه میگفتم خدایا خودت انتخاب کن چون من با عقل کمم نمیتونم خوب انتخاب کنم . دیگه به دعا اعتقاد ندارم .  البته در مورد همسرم  تحقیق کردیم و خوب بود  ولی...

چند روز پیش بهش گفتم که احساس میکنم دوست داشتی همسرت مثل این خانوما باشن که بد حجابن تو باید همون موقع میرفتی همونا رو میگرفتی،گفتم دیگه حتی از لحاظ جنسی بهت حسی ندارمو کلا همه چی بهش گفتم ولی انکار میکنه و میگه تو تنها عشق منی و اینطور که فکر میکنی نیست و اون خانوما برام مهم نیستن ولی نمیتونم حرفشو باور کنم اگه مهم نبود اینقدر نگاه نمیکرد .

گاهی فکر میکنم حتما من زشتم در صورتی که حتی دوستام بهم میگن چهره ی خوبی داری،نه اینکه خیلی خوشگل باشم ولی زشت نیستم حتی اوایل بهم میگفتن خودت از شوهرت خوشگلتری و پوست همسرت سبزه ست و خودت سفیدی ولی من برام مهم نبود چون دوسش داشتم حتی الانم برام مهم نیست و حتی بهشون میگفتم همسرم یه فرشته است واقعا خوبیهای زیادی هم داره ولی چشم چرانی مرد واسه همسرش خیلی عذاب آوره
وقتی خودم تنهام  اعتمادبه نفس خوبی دارم ولی وقتی با همسرم هستم اعتماد به نفسم پایینه چون فکر میکنم خیلی زشتم .

از نظر لباس پوشیدن سعی میکنم تو خونه ظاهر خوبی داشته باشم ولی اونقدر که به اون خانوما نگاه میکنه به من توجه نمیکنه و باعث میشه دلسرد بشم . حتی بیرون آرایش نمیکنم مییگم همه چیزم واسه همسرم باشه ولی فایده نداره .

اینقدر نگاه میکنه که مامانم متوجه شده و وقتی میریم اونجا خودشو میپوشونو در صورتی که قبلا اینطور نبود . گاهی دوست ندارم باهاش بیرون برم چون بعدش پشیمون میشم .

خانوما تو رو خدا حواستون به حجابتون باشه، تو رو خدا نگین واسه دل خودم اینکارو میکنم اون نگاه نکنه، امثال ما هم میتونن اینکار بکنن ولی واسه گناهش واسه اینکه یه مرد زندگیش به بی راهه نره حجابمونو حفظ میکنیم واسه اینکه همسرت جز خودت به زن دیگه ای نگاه نکنه حجابمونو حفظ میکنیم، مطمئنم خودتم راضی نیستی همسرت به غیر از خودت با دیدن یه زن دیگه تحریک بشه

آقایون تو رو خدا نگاهاتونو کنترل کنید نگین تو جامعه ای هستیم که نمیشه سخته،اینا همش بهانه است،درسته سخته ولی نه اینکه هر خانمی رد میشه شماهم چشمتون دنبالش باشه،

از ما که گذشت ولی تو رو خدا زندگی رو ساده نبینید . قبل ازدواج هرکاری کردین دیگه وقتی ازدواج کردین باید همه چیزتون واسه همسرتون باشه خصوصا چشمهاتون،آرایشتون ،‌ببخشید سرتونو درد آوردم .

برام دعا کنید به حق این ماه ایمانم برگرده و به خدا نزدیک بشم

یا حق


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مشورت در شوهرداری (۸۱۱ مطلب مشابه) مسائل زناشویی خانم ها (۵۴۹ مطلب مشابه)