سلام

حال تون عالی

بچه‌ها دچار یه تعارض ذهنی شدم. خواستگاری زنگ زد و قرار گذاشتیم و جلسه اول کافی شاپ همدیگه رو دیدیم. موقع خداحافظی مادر پسره نگفت که فردا خبرش رو میدم؛ گفت فردا تماس می‌گیرم که جواب تون رو بپرسم. این یعنی پسرشون پسندیده. اینکه چگونه و کجا و تو همین فاصله چگونه به مامانش خط داده که پسندیدم رو که نفهمیدیم. بعد جلسه بعد اومدن خونه ما. اول که یه گل گرون هزینه کرده بود خریده بود که بماند. موقعی که گفتن برید حرف بزنید پسره گفت ما حرف هامون رو زدیم!!!

یعنی دیگه حرف خاصی نداشت ولی با این حال یه گپ کوتاه زدیم. بعد مادرش اومد و منو بدون حجابم دید. موقع خدافظی پدرش گفت پس خبر با شما! چرا یه جوری رفتار می‌کنند انگار پسرشون سال هاست منو میشناسه و عاشقم بوده الآن فقط مونده من جواب بدم؟ 

پسره هم نمی دونم چرا اینقدر ایده آل من به نظر می رسه. مشکوکم. انگار مثل اینکه یکی سلیقه منو بدونه بهشون رسونده باشه. خیلی گیج شدم. بچه‌ها تجربه مشابه من نداشتید؟ پسران شده با یه بار دیدن از یکی خوش تون بیاد و بگید این همونی بود که دنبالش بودم؟ 


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
اولین جلسه خواستگاری یا قرار آشنایی (۲۷ مطلب مشابه)