آیا شما هم بعد از ازدواج خواهر و برادران بزرگتر خودتون احساس غم می کنید؟

من از طرفی برای اون ها خوشحالم و شاید هیچ حسادتی هم نداشته باشم، اما گاهی اوقات احساس افسردگی و غم میکنم، انگار قبلا که اون ها بودن پشتوانه داشتم! هر چند همه ش توی سر و کله هم میزدیم! (دعواهای خواهر و برادری و ... طبیعیه)، ولی بعد از ازدواج شون انگار که من هر روز فقط به این فکر میکنم که من هم باید کسی رو داشته باشم.

ازدواج پسر عمو و عمه و ... هم سن و سال هام زیاد تاثیر نذاشت، ولی توی خونه و خانواده خیلی تاثیر گذاشته، آیا شما هم تجربیات مشابهی داشتید؟ مخصوصا اینها سال به سال پشت سر هم ازدواج کردن ولی به من که رسید چشمه خشک شد! 

کلا نه خودم کسی رو پیدا میتونم بکنم نه الان شرایط اقتصادی مثل گذشته هست و پدر و مادر هم که انگار دیگه حوصله عروسی گرفتن ندارن و خسته شدن از این کار!


↓ موضوعات مرتبط ↓ :
ازدواج فرزندان (۱۸۰ مطلب مشابه)