خانواده برتر

چون از نظر قانونی و انسانی وقت ازدواجش نیست و  کودک همسر  به شمار می یاد این که توی این سن باید با مسائل زناشویی بدون آمادگی قبلی رو به رو بشه مسئولیت بزرگی بر روی دوشش گذاشته شده ۱۶ سالگی سنی هست که تازه شخصیت و هویتش شکل می گیره سوالی که پیش می یاد آیا از نظر روحی و روانی از نظر بلوغ فکری از نظر جسمی آمادگی مسئولیت سنگینی مثل ازدواج رو داره آیا خودش این انتخاب رو داشته  یا همچنین تصمیمی براش گرفته شده

 سن شونزده سالگی سن پذیرش مسئولیتی مثل  ازدواج نیست چون یه فرد شونزده ساله  باید  بیشتر برای شناخت خودش  وقت بذاره با اجتماع تعامل داشته باشه درس بخونه اهداف و رویاهای آینده اش رو شناسایی کنه برای دستیابی به آرزوهاش تلاش کنه 

من معمولا نظر نمی دم می خواستم بگم مخالف کودک همسری هستم از اساس با چیزی که فرمودید شدیدا مخالف هستم چون در اطرافیان دیدم که بعدها چه قدر کودک همسران آسیب دیدن و با آسیب های ازدواج دست و پنجه نرم می کنن  از فضای  شما خبر ندارم اما برای برقراری رابطه جنسی و باز کردن مسئله باید دقت بیشتری داشته  باشین  خیلی مسئله حساسی هست نباید تحت فشار قرار بگیرین و مجبور به کاری بشن که به سلامت روح و روانشون آسیب بزنه  پیش از هر اقدامی شاید هضم این موضوع براشون سنگین باشه اگه براتون امکانش هست حتما با یه مشاور یا روانشناس حرف بزنین 

احساس می کنم قراره بخشی از نظراتم سانسور بشه که حتما هم می شه ولی خواهش می کنم خودتون رو به جای اون بذارین پیش از هر تصمیمی برای برقراری رابطه به رضایت ایشون و احساساتشون اهمیت بدین تا به سلامت روح و روانشون آسیب جدی وارد نشه خواهش می کنم دنیا رو از دید اون ببینین صرفا از جانب خودتون تصمیم نگیرین 

برای این که حس و حال کودک همسران رو درک کنین این قسمت از رادیو مرز رو بهتون پیشنهاد می کنم 

https://radiomarz.libsyn.com/1vnmwu6doedc

اگه عقد کردین باید بگم با کمال احترام تا ۱۸ سالگی نزدیک این دختر نشین

هم فرصت داشته باشه با مسئولیت جدیدش کنار بیاد هم با مسائل جنسی اشنا میشه خودش، شما لازم نیست کاری بکنین.

برداشتم از حرفتون این بود که میخواین اونم در مورد مسائل جنسی اگاه باشه تا باب حرف های جنسی باز بشه و شما بتونین تو حرف و حرکاتتون راحت باشین.

حتی بهش یه سری پیشنهادا بدین.

ولی توصیه من اینه صبر کنین تا امادگی پیدا کنه وگرنه مثل مادر شوهر من که در همین سن ازدواج کرد و رابطه داشت، تا مدت ها از شوهرش میترسید و نفرت داشت، شبا کابوس میدیده و هروقت شوهرش ازش رابطه میخواسته عزا میگرفته.

نکن این کارو.یه شروع خوب میتونه کل زندگی ت رو تحت الشعاع قرار بده.

صبر داشته باش ولی دلشو به دست بیار، بذار خودش از رو رغبت به سمت این مسائل بیاد چون سنش کمه