سلام دوستان

من یه دخترم که یه ساله ازدواج کردم، یه برادر بزرگتر از خودم دارم که اون هم متاهله و برادر *2 ساله دارم که مجرده، مشکل خونواده ی ما همین برادر کوچیکه است، ایشون تو بچگی به خاطر تشنج و زردی دچار اختلال ذهنی شدند، البته از نوع خفیف، به لحاظ حرکتی مشکلی نذارن ولی خب یه مقدار شیرین عقله.

تا سوم راهنمایی هم بیشتر نتونست بخونه، کاری هم که بلد نیست، نه راننده است نه خیلی اجتماعیه، فقط در این حد که بره از سر مغازه برای خونه وسیله بخره، البته خیلی مظلومه، چند بار بچه های محله اذیتش کردن ولی پدرم باهاشون برخورد کرد، پدرم به شغل مشغوله، ولی برادرم نمیتونه مهارتی یاد بگیره .

مادرم همیشه غصه ش رو میخوره، داخل خونه هم اذیت میکنه همه رو، تازه قرص های آرام بخش میخوره یه مقدار قابل کنترله، جدیدا رفتار هاش یه جوری شده، مثلا هفته پیش با شرت مایو بدون لباس اومد سر سفره، حالا زن داداش و شوهر من هم بودن، پدر من می خواست اون رو بزنه ولی ما مانع شدیم، یا یه شب ساعت 3 صبح مادرم بیدار کرد براش نیمرو درست کنه، مادرم از عصبانیت نفرینش کرد، ولی بعد صبح اون رو بوسید و آشتی کرد.

حالا چند روزه میگه من زن میخوام، البته بگم نوع حرف زدنش یه جوریه، صداش زیره و بچه گونه ست یه مقدار سنش هم کمتر نشون میده، حالا مادرم میگه آخه کی به تو زن میده، پدرم که فرد آرومی هست رو عصبی کرده، مثلا صدای تلویزیون زیاد میکنه، حالا پدرم خوابه، خسته از سر کار هم اومده میگه اگه زن بگیری کم میکنم، پدرم هم حسابی کتکش زد ولی شب که دید خیلی گریه میکنه پدرم بغض کرد و اون برد داخل شهر یه دوری با هم زدند.

الان هر روز میگه من زن میخوام، دیگه نمی دونیم چه کار کنیم، دختر خاله م میگه همسایه ما یه دختر 20 ساله تقریبا مثل برادرت داره، اگه بخوای یه روز پدر و مادرت بیان با خانوادش صحبت کنن، نمیدونم حالا من چه کار کنم، مادرم میگه حالا زن گرفتیم و ایشون سرش گرم شد، اگه بچه دار بشن چی یه بجه ناقص دیگه، حالا من تا زنده ام خرجش میدم بعد که من و پدرت مردیم چی، حداقل اگه مجرد باشه شما  بعد از ما ببرید خونه تون یا ببرید بهزیستی.

حالا هفته ای یه بار بهش سر بزنید ولی اگه زن بگیره دردسرش بیشتره، حالا شما دوستان عزیز بگید ما چه کار کنیم؟ شما با چنین مواردی برخورد داشتید؟ لطفا راهنماییم کنید.


مرتبط با بحث ازدواج فرزندان:

یه پسر 19 ساله ادعا میکنه دختر 15 ساله م رو دوست داره

دختر 16 ساله م زیر نظر من با یه پسر 18 ساله در ارتباطه

از کجا متوجه بشم دخترم برای ازدواج آماده شده؟

آیا به صلاح هست برای ازدواج پسرم در سن 20 سالگی اقدام کنم؟

جوون باید گناه کنه تا به فکر ازدواجش بیافتیم ؟

مامانم میگه ، اگه عروس بگیرم نشون از پیر شدنمه

بچه ها رو چطور باید تربیت کرد که در سن پایین آماده ازدواج باشن؟

والدین طاقت دارن بشنون پسرشون بدون اجازه ی اونها نامزد کرده؟

پدرم بیش از حد در ازدواجم سخت گیره

مامانم منتظر یه شاهزاده با اسب سفیده

از یه شهر دیگه خواستگار دارم ولی خانوادم مخالفت می کنن ؟

پشیمونم که به خانوادم گفتم نمی خوام شوهر کنم

چرا بعضی از خانواده های مذهبی تن به ازدواج زود هنگام دخترشون نمیدن؟

با دلایل نامعقول پدرم برای شوهر ندادنم چه کنم؟

دخترم، چه طوری به خانوادم بفهمونم که به ازدواج کردن نیاز دارم؟

بر خلاف خودم، خانوادم شور و شوقی برای ازدواجم ندارند

خواستگار شرط کرده که دخترم باید در یه رشته خوب قبول بشه

تا وقتی پسرتون زن نخواسته دختر مردم و خواستگاری نکنید

اشکالی داره پسر و دختر ازدواج کنن ولی هر کدوم سر سفره پدرشون باشن؟

به فکر ازدواج زود هنگام بچه هامون باشیم



برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل و ازدواج توانمندان خاص (۲۸ مطلب مشابه) ازدواج فرزندان (۱۸۰ مطلب مشابه)