خانواده برتر

منم ندارم چون قبلا ک کوچیکتر بودم هی دنبال خرید و تعطیلی کلاسا و اینا بودم ولی الان مشکل من و خونوادم و تقریبا 96 درصد ایرانیا شده مشکل اقتصادی و فکرشون تو عید نیست بلکه تو پوله!

آخ آخ آخ

منم بدتر شمام کلا آدم درونگرا و گوشه گیرم همه عروسیا و مراسم ها رو میپیچونم خوشم نمیاد تو جمع باشم ولی از تنهایی لذت میبرم الان هم تنهام یه خونه بزرگ توی یه روستا خلوت که هفته ای شاید یکی دونفر (داداشم و بابام) یه سر بهم بزنن البته این به خاطر کارمه ولی خب خیلی ها نمیتونن به هر قیمتی تحمل کنن من مشکل اصلیمو افسردگی و اعتماد به نفس کم میدونم این تنهایی ها هم خیلی بهم خسارت زده مهمترینش خودارضایی های زیاد که به دنبالش درونگرایی و افسردگی تشدید میشه قبول دارم که من مشکل روانی دارم ولی تا حالا پیش روانپزشک نرفتم شاید چون عادت کردم از عیدها متنفرم چون این میاد و اون میره توی زندگی همدیگه با سوالای بیجا فضولی میکنن خیلی بدم میاد کسایی که سالی یه بار نمیبینمشون میان دید و بازدید بعد چون من آدم موفقی نیستم و سطح زندگیم پایینه فکر میکنم در موردم قضاوت میکنن یا دوس ندارم کسی ببینم که مجبور بشم به سوالای شخصی که ازم میپرسن جواب بدم مثلا کارت چیه چرا ازدواج نمیکنی درس و دانشگا چی شد از این چرت و پرت ها مادرمم که نگو تا یکی تعریف پسرشو بکنه بعدش منو با اون مقایسه میکنه از این کار متنفرم

باور کن یه سری از این مهمونها تو مخ هستند. من که یا خونه نیستم میرم سرکار ، یا میرم یه اتاق خودم رو به خواب میزنم.خخخ

چقدر شبیه همیم 

آقای احمد： بله اینم میتونه دلیلش باشه. کلاسارامانمیپیچوندیم تالحظه اخر میرفتیم که یه وقت خونه تکونی گیرمون نندازه..یعنی پیچوندن خونه تکونی به پیچوندن کلاس اولویت داشت.：).میرفتی هیچ کس نبود سرکلاس میخوابیدی اما توخونه میموندی باید کارمیکردی .آقای علیرضا۱۳۶۹： دقیقااااااا خیلی این حالت رومخه...مثل خاله بازی انگار لطف همدیگه روباید پس بدیم...حالا تو سال یکدوم نمیان بگن حالت چطوره خوبی؟ دم عید گوله گوله میریزن مثلا صله رحم به جابیارن ماهم تندوسریع باید پاسخگوی بازدید باشیم بی احترامی نباشه...اصلا خوشم نمیاد ازاین حالتای مصنوعی..آقای ارش：چقدر ناراحت شدم ازخوندن کامنتتون متاسفم...من تمام مدت اینطور نیستم عیدااینطوری میشم راستش از هر مراسم رسمی وفرمالیته که به دلم نشینه این حالت بهم دست میده..معمولا توجمعایی که بهم ش نمیگذره اینطوری میشم...وگرنه ازاون فامیلایی که دوسشون دارم یا جمع دوستام یاهرجمع دیگه ای که راحتیم کل سال درارتباطیم هرروز تلفنی حرف زدنمون قطع نمیشه عیدم میان قدمشون روچشم کیفم میده چیزی هم نیست که ازهمدیگه ندونیم وسوالای تکراری بپرسیم...من بیشتر این حالت ونسبت به کسایی که خیلی باهاشون درارتباط نیستیم وعید سروکلشون پیدامیشه این حالت ودارم..اتفاقا اصلا ادم کم اعتماد به نفسی نیستم من.اعتماد به نفس بالایی دارم..اما خوشم نمیاد کسی توموضوعای خصوصیم دخالت کنه...به نظرمن راجب خودم حس میکنم علتش کمبود اعتمادبه نفس یاچیزای دیگه که فرمودین نیست..علتش کم حوصلگی وبی حوصلگیه...چون بقیه ایام اینطوری نیستم عیدااینطوری میشم.. شما اگه تمام مدت اینطورین یه ذره نمه نمه سعی کنید این فضاروعوض کنید  

من که دوست دارم زودتر عید بیاد ...کلی هم برنامه چیدم برا ساال دیگه...چون بعضی از اعضای خونوادمو یه ساله ندیدم......دور هم جمع میشیم....خوش میگذره، خداروشکر ما رفت و آمدای عیدمون زیاد نیست....D": اذیت شیم...امیدوارم سال 97 سال خیلی خوبی برای بهترین ها باشه

منم اینطورم

سلام
همه ی ما گاه این حالات را تجربه می کنیم.
در این مواقع، سعی کنید بیشتر از  غذاهای با طبع گرم استفاده کنید.
 بنظر من شما هم میتونید از کوچکترین خوشی های عید لذت ببرید. خب مگه قراره چه کار خاصی انجام بدهیم؟ قراره زندگی کنیم دیگه. دور هم باشیم بگیم بخندیم عیدی بگیریم حرص بخوریم عیدی بدون عوض بدهیم، سعی کنیم خوش باشیم و در حد توان، به خوش بودن دیگران هم کمک کنیم. بالاخره انسان به این دید و بازدیدها هم نیاز داره البته نه در حد افراطی.

اگر برنامه ریزی کنید و بعضی از کارهای مورد علاقه خودتون را در این ایام انجام بدهید، عید هم میتونه برای شما متفاوت و لذت بخش باشه. این کار مورد علاقه میتونه انجام کارهای ذوقی یا هنری یا ... باشه، مثلا عکاسی از طبیعت یا دیدن یه فیلم خوب به همراه خانواده یا خواندن یک کتاب خوب یا رسیدگی به چندتا گلدون یا گردش رفتن با دوستان یا پختن یه غذای جدید به کمک خواهر یا برادر کوچکترتون یا سر زدن به خانواده برتر!... .

اما از جنبه ی دیگه بخوام نظر بدهم، شاید روح شما دنبال یه چیز بالاتر هست و این متفاوت بودن با بقیه، زیاد بد نیست. وقتی این خوشی ها براتون زیاد جذابیت نداره و پیش پا افتاده حساب میشه، شاید روحتون به دنبال معنویت بیشتری باشه. (اینجا منظور من از معنویت، ارتباط خاص با عالم بالاست مثلا نماز یا دعا یا ...؛ وگرنه بودن در کنار خانواده و دوستان و... هم میتونه بعد معنوی داشته باشه).

حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه، الان، مولای ما و خلیفه ی خدا روی زمین هستند. فصل بهار میاد اما ...
گاه دلمون بهونه می گیره؛ مثل کودکی که دلتنگ آغوش مادره...

(اسم شاعر را نمیدونم)

الا مسافر صحرا! خدا کند که بیایی
 امید غائب زهرا، خدا کند که بیایی

کنون که دل شده پر خون، برای خاطر مجنون
 تو ای حقیقت لیلا، خدا کند که بیایی

 برای اینکه ببینم پس از غیاب هزاره
 مزار مخفی زهرا، خدا کند که بیایی

 دلم دوباره ز غمها، کنون رمیده زِ هر جا
 گرفته بهر تو تنها، خدا کند که بیایی

به انتظار قدومت، دو دیده دوخته ام من
 به قفل بسته درها، خدا کند که بیایی
            
 دوباره روز گذشت و نیامدی تو ولیکن
 برای لحظه فردا، خدا کند که بیایی
              
میان عاشق و معشوق، چه جای قید و مکانی
چه این مکان و چه هرجا، خدا کند که بیایی

 بدون حُسن تو ای گُل، بهار جلوه ندارد
 گل شکفته زیبا، خدا کند که بیایی

بابا منم هیچ حس و حالی برای عید ندارم تازه خیلیم ناراحت میشم از امدن عید .چه عیدی اخه اینکه یک سال از عمرمون مثل برق گذشت و یه سال به مردن نزدیکتر شدیم یه سال سنمون رفت بالا و پیر شدیم جشن گرفتن داره اخه »شکلک تعجب» واقعا انسانها با امدن عید نه تنها چیزی را به دست نمیارن بلکه خیلی چیزهارا هم از دست میدن.از اون مسخره تر اینه که همه از کوچیک و بزرگ راه افتادن تو خیابونا لباس و کفش نو میخرن که عید تیپ بزنن برن خونه اینو و اون روز اول عید خیلی خندم می گیره کل ملت با کفش و لباسای نو براق اخرین تیریپ خودشونا زدن تو کوچه ها قدم میزنن و زنگ خونه هارا به صدا درمیارن منکه خیلی خجالت می کشم و خنده داره برام.نمی دونم چه رسم چرتیه ایرانیا دارن یه جورایی داریم خاله بازی میکنیم روزی چن دفعه افراد و اقوام مختلف را در خانه های هم می بینن فلانی میاد خونه ما یه ساعت بعد ماپا میشیم میریم خونه اونا بعد یه مهمون دیگه میاد اونجا بعد پامیشن باما میان خونه ما همین طور تا اخرش.دانش اموز که بودم واسه تعطیلی مدارس من ذوق داشتم ولی الان دیگه نه هیچ ذوقی نیست همش تکرار رسمهای خنده داره.بعدم که ما دختریم هرسال سنمون داره میره بالا و موقعیتهای ازدواجمون داره کم و کمتر میشه همه هم سنامون دوتا بچه دارن بچه هاشون عیدی می گیرن و اینا به بچه های دیگران عیدی میدن ما تازه تو این سن بهمون عیدی میدن من خجالت میکشم با این سن بالای سی سال بهم عیدی میدن فکرشو بکنید ادمایی که ده سال از خودم کوچیکترن بر میگردن  هم پای بچه های سه چهار سال به منم عیدی میدن خخخخخ کلا منم عیدو دوست ندارم  گریم گرفته.

منم تا لحظه سال تحویل برعکس شما ذوق دارم وهوایی ام ولی تا صدای بوووومب سال تحویل میاد باخودم میگم،خب که چی؟؟

اولش که پستو خوندم ناراحت شدم ولی ادامش بیشتر خندوندم😂😂😂😂رمز وای فای😄😄
جالبه بهت بگم اولا که ما کلا عید هیشکی خونمون نمیاد کلا رفت وآمد نداریم وهمین خیلی بده فکر کن نه جایی داریم بریم نه کسی میاد،واین بدتره که تازه اصلا انگار با بقیه ایام سال فرقی نداره،من قبلا همش دلم دم عیدا می گرفت چون خب دلم می خواست عشقی داشتم باهم سال رو نو می کردیم ،اما حدود یکی دوساله دیگه دلم نمی گیره عشقی هم ندارم همچنان اما حس وحال بهار شادم می کنه همینطوری ، ونکته جالب این ک مامان وبابای من کلا به رسم ورسومات عادت ندارن یعنی مثلا ما هفت سین نمی ذاریم 😀من قبلا با خواهش وتمنا از مامانم می خواستم هفت سین بذاره اما الان دیگه اذیتش نمی کنم با خودم می گم چه فرقی می کنه ولی کلا از حال وهوای عید خوشم میاد،درضمن پریناز شما متاهل شدی دیگه عید باید برات جالب باشه 😜

این بوسه رو خوب اومدی این به کنار میری خونه ی خاله پسر خاله متون می‌کنه میری خونه دایی دایی تف مالیت می‌کنه من یکی از داییامو خیلی دوست دارم عید میرم خونشون بغلش میشینم زنش حرس میخوره خخخ
ولی واقعا با یه عده تا حالا و بوسی نکردی بعد موقع عید میبینی مثه چی بوستان میکنن کلا آدمای عجیبی اند
من پسر خالمو خیلی دوست دارم و خیلی عزیزه و تنها کسیه که باهاش خیلی راحتم تو خونواده مامانم  تنها با اون راحتم ولی خدایی اونم همیشه موقع روبوسی تف مالی می‌کنه

۱۰ بار گفتم ترک کنه ولی ادم نمیشه که

 ادم وقتی بچه ست خیلی ذوق داره و هر چیزی براش تازگی و رنگ بو خاصی داره یا وقتی کسی به آدم محبت می کنه واقعا اون رو می پذیره کسی یه آبنبات به ادم می داد  چه قدر خوشحال میشدیم  الان مثلا بزرگ شدیم می گیم چیه اخه این چیزا  متاسفانه همه چیز برا همه تکراری شده این تکراری شدن به خیلی چیزا ربط داره مثل کم شدن محبت ها چشم و هم چشمی  کسی که به هم محبت عمیق داشته باشه دیدنش هیچ وقت براش تکراری نمیشه 

منم بی حال و بی حوصله هستم...

سلام
هر کسی براش ممکنه، اردوهای جهادی یا راهیان نور هم میتونه برای استفاده بهتر از اوقات فراغت عید، گزینه ی خوبی باشه.

سلام

 

شما امسال باید دیدتون رو نسبت به عید تغییر بدید! همونطور که فصل تغییر میکنه. فکر های بیهوده رو از خودتون دور کنید. به این فکر کنید که این همون عیدیه که سال هاست منتظرش بودید! ... پدر، مادر، خواهر و برادر رو جور دیگه ای ببینید. از پدرتون تشکر کنید، همینطور مادرتون برای تمام زحماتی که برای شما کشیدند. این کار احساس خوب شما رو بهتر میکنه! به خودتون بگید من از سال قبل بهترم، از دوستانم، از فامیل و ... من بالاخره به چیزی که میخواستم رسیدم! اصلاً به خودتون بگید چرا نباید خوشحال باشم؟ هیچ میدونید خیلی ها الان آرزو دارند که جای شما باشن؟! ... هیچ میدونید درست همین حالا که شما دارید این متن رو میخونید خیلی از دوستان شما دارن چی میکشن؟! از همین امسال شروع کنید و به اطرافیانتون عیدی بدید. عیدی دادن باعث میشه دیگران بفهمند که شما خوشحالید. بله ... شما موفق بودید ... شما بالاخره شوهر کردید!!!! با خوندن این متن و فکر کردن به موفقیتتون حال بهتری خواهید داشت! اجازه ندید عصبانیت ی شروع خوب رو ازتون بگیره. ی بار گفتم صد بار دیگه هم بگم کمه، به موفقیتتون فکر کنید و ایضاً نگاه.

 

به سعید کرمی

چطوری سید؟ نبینم پکر باشی ...

نوروز که به من شخصا خیلی خوش میگذره  مثلا پارسال چون پسر داییم کاناداس یه ماه رفتیم اونجا
 امسال با فامیلام و پدر مادرم میریم امریکا اخه یکی دیگه از پسر داییام تو اپل شاغله و اونجا مدیر یکی از بخشاشه برا همین از مون دعوت کرده که عید یه سری بهش بزنیم و تصمیم گرفتیم خانوادگی بریم و هم از امریکا دیدن کنیم و هم ما رو با اپل اشنا میکنه و البته قول داده که یه کارایی برا منم بکنه و اگه شد بتونم اونجا مشغول شم که معرکه میشه

سلام دوستان میگمااا شما چرا از عیدی گرفتن مینالین من که از خدامه عیدی بگیرم ولی دریییغ!!! اصن دست تو جیب مبارک نمیبرن کلا رسم عیدی دادن انگار منسوخ شده تو فامیل ما حتی بچگیامم یادم نمیاد زیاد عیدی گرفته باشم😭

دقیقامنم هیچ شوق وذوقی ندارم...سعی میکنم توایام عیدسرکارباشم تااینکه بخام ازاین خونه،به اون خونه برم.

منم همینجوریم نمیدونم واقعا چرا دم عید انقد دپرسم حوصله عیدم ندارم
ولی سر دوبوس وسه بوس انقد خندیدم!
من میدونم عمه هام چون خیلی باکلاسن حوصله خیلی روبوسی ندارن همشون دوتاین😂
خالهام به سه تا هم راضی نمیشن من ول میکنم خودشون هرچقد میخوان ببوسن۵۰تااینور ۵۰تااونور😅
من تولدمم توعیده چندساله حتی میگم تولدم برام نگیرید کیکم نخرید حوصله تولدبازی ندارم😐
دورهمیاهم واقعا رومخن انقد که حرفای مسخره زده میشه من خوابم می گیره😒
ولی ان شالله سال۹۷سال خوبی برای هممون باشه🌹

سلام

به آقای آرش 

منم اینطوریم راهنمایی که بودم خیلی لذت داشت دیگ اومدیم دبیرستان دیدیم دنیا اونطوری نیست ک فکر میکردیم. پیچیدیم به زندگی دیگ لذتی عید نداره خدایی.

اخه تو ایران تو تعطیلات میشه چیکار کرد فقط واسه مایه داراست برن خارج مارج . یا تعطیلات واس خارجیا خیلی خوبه میرن واسه خودشون 14 روز یه عالمه شهر و چیز جدید میبینن . ما افتادیم چار چوب 

سلام خیلی مخلصیم دادش...

شما اواخر دهه 50 هستی یا دهه شصتی؟؟

به پسر ناشناس

سلام شب تون بخیر 

سلام به همگی ..من چند وقتی فعال نبودم 

سلام دوست عزیز
ذوق و شوق نداشتن برای ایام عید دلایل زیادی داره و بستگی به نوع زندگی و خود فرد هم مرتبطه من شخصا کلی میخوام در این باره نظر بدهم .
ذوق و شوق عید چه خواسته و ناخواسته به سن افراد ربط داره همه ی ما دوران کودکی و نوجوانی ذوق و شوق عید داشتیم چون در اون دوران کلا دنیا برای آدمها قشنگه و روح و روان سالمه دغدغه خاصی وجود نداره تعطیلات دوست داشتنی تره و تکرار رسومات هم خیلی برای اون مقطع معنا نداره پس یک دلیلش سن افراده با بزرگ شدن کم کم این ذوق فروکش میکنه.
ذوق و شوق نداشتن عید یکی از دلایل دیگه اش مشکلات خانوادگی /مالی / آسیبهای روحی و البته پشت سر نگذاشتن سال خوب و بی انگیزگی هاست .
نداشتن ذوق عید دلیل دیگه اش نبود محبت و دوستی خالصانه ست من شخصا معتقدم کمرنگ شدن زیبایی های عید در کنار همه ی دغدغه ها و بزرگسالی در زمان حاضر از بین رفتن خوبی و محبت هاست چون شاهد بودم در گذشته افراد بزرگسال و درگیر مسائل زندگی هم باز ته اش شوق عید دیده میشد حتی خستگی های زندگی با دید و بازدیدها برطرف میشد الان راستش همه از عید و دیدارها دلزده شدند معاشرتها کم شده چون اون انرژی که میخوان گرفته نمیشه بلکه تازه انرژی هم از دست داده میشه اطرافیان مثل همه چیز حال حاضر مصنوعی و از روی مصلحت اندیشی محبت می کنند این حال آدمو بد میکنه پس ذوق هم تدریجا از بین میره دید و بازدید برای گرفتن انرژی مثبته اما الان متاسفانه خلق و خوی ملت طوری شده انرژی منفی منتقل میکنن یا چشم بهم چشمی میکنن یا یک دنبال سوژه ن یا طعنه و مسخره میکنن البته همه این رفتارها در قالب محترمانه ست.
من شخصا میگم افرادی که در طول سال با اون فامیل یا آشنا رفت و اومد ندارن سعی کنند عید هم منزل شون نرن چون اصلا اون جذابیت و دوستی را بهمراه نداره مردم بد شدند اینو نباید کتمان کرد محاله انسان از دیدن کسانیکه دوستشون داره و باهاشون خوش میگذره ذوقی نداشته باشه پس تعداد این افراد کمه که ذوقی برای دیدارها نیست منم حقیقتش با دیدن بعضی فامیل هام از اومدن عید دلخور میشم بعضی به معنای واقعی دیدنشون عذابه .
عید یک بهانه ست وگرنه مهم اون سال هست که باید خوب باشه انشاالله همه مون سال خوبی داشته باشیم.

سلام
به بعضی کاربرها
دست دادن با نامحرم حتی اگه اگه تحریک کننده نباشه و ...، جایز نیست. درسته نباید دل بنده ی خدا را شکست اما راه های دبگه هم برای به دست اوردن دل هست. کسی نمیگه پسرخاله شما مرد بدیه اما هنر مسلمان، به تسلیم بودن در برابر فرمان خداونده. وقتی دست دادن با نامحرم را ممنوع کرده (حتی اگر واقعا واقعا مثل برادر یا خواهر باشه) اما چون نامحرمه، باید گفت: چشم. چون خدا خواسته؛ منم دست نمیدم و با رعایت حدود، باهاش صحبت میکنم.
در ضمن از داستان پسرخاله باید عبرت گرفت و به هیچ کس حتی خود پسرخاله، اعتماد بیش از حد نداشت!
ببخشید قصد جسارت نداشتم فقط دلسوزانه نظر دادم.

به دااداش 

به آقا پسر ناشناس

به رسم ادب اومدم برات نظربزارم . ماها دیگه سنی ازمون گذشته طبیعیه ذوق وشوق اولیه رونداشته باشیم ولی خب ادمای درونگرا یه مقدار تنهایی بیشتر ترجیح میدن .عیدی ام من خجالت میکشم بااین سنم بهم عیدی بدن برای بچه های کوچیک فامیل دخترها من لاکی یاگل سری پسر هاهم کتاب قصه ای بازی کامپیوتری بهشون عیدی میدم اینفد ذوق میکنن حد نداره خخخخخ

---

 جناب آقای علی پرسپولیسی：یعنی بهترین کار ممکن روشمامیکنی...خوشبحالتون پسراهمیشه واسه پیچوندن مهمونی دستشون بازتره：)... سرکارخانم.زری： ای جانم..پس یه عالمه خوش بحالتون میشه به امیدخدا زودترخانواده رومیبینین امیدوارم برنامه هاتونم خوب پیش بره..منم برنامه وهدف دارم واسه هرسال جدید اتفاقا تنهاچیزی که شاید یه ذره باعث بشه به هیجان بیام همینه...اگر امکانش بود چندتا از برنامه هاتون که شخصی نیست ومیتونه جنبه ی عمومی داشته باشه بگید من ایده بگیرم واسه تنوع.ممنونم .آتش جونم：سلام عزیز دلمممم...ممنون ابجی جونم شما خوبی؟ آره گلم یه مدت کوتاه بودنبودم خیلییی کوتاه：) چون اینجارودوست دارم وعادت کردم دوباره هی میام یعنی بهتر بگم هی میاییم! (خخخ)：) ممنونم گلم خداکنه هممون خوشبخت وعاقبت بخیر بشیم..شیرینی چی دوست داری؟：) ناپلئونی خوبه؟ هی موقع نوش جان کردن بریزه رولباست کیف کنم خخخخخ شوخی کردم عزیزم...آره کار جدید هم میتونه انگیزه باشه ولی من کلا اون شور وجو خاصی که بقیه دارن روندارم..یعنی حس میکنم روهمون سیکل تکراری قبلیم باهمون حس غریب..موقع سال تحویل آدم قلبش تند تند میزنه یه جوری میشه اما بعدش یهو بلافاصله پنچرمیشه...ممنون از تبریکت وکامنتت عزیزم اسمتو دیدم ذوق مرگ شدم... .جناب آقای حامد： بله میبینیدچه حسیه؟ حس ناراحتی نیست یه حس غریبه..منم سعی میکنم همون روند عادی رو ادامه بدم..اره افرین روزای تولدم مثل عیدا برام فرقی نداره چه بسا همین حس غریبم داشته باشم.خوبه پس زیادم عجیب نیست من فکرمیکردم فقط خودم بی ذوقم..جمع های فامیلی که شما میگین دوجورن...یااونایی که راحتیم همیشه توطول سال درارتباطیم خودبه خود انقدر راحتیم تفریحم برنامش جور میشه ازاون بحثای کسل کننده وسوالا هم خبری نیست...ولی یه سری هستن ادم یه سریاشونو نمیشناسه انقدر ندیده یهوعید پیداشون میشه..همینجوری تااخرمجلس باید سیخ بشینی：) یه جوری فضا سنگین میشه..اونا خیلی بده..

ولی در کل این رو همه همه می  دونن که سال خورشیدی و شروع سال تو با آغاز بهار و شروع فصلی جدید توام با زنده شدن طبیعت بهترین نوع تقویم هست بر خلاف تقویم های دیگه مثلا تقویم میلادی که وسط زمستون تو سرما سال نو دارن و اصلا من درک نمی کنم‌این عید رو . یا حتی خیلی از اقوامی هستن که شاید به خاطر دور بودن یا مشغله کاری آدم سال به سال نتونه خونشون بره ولی بالاخره نوروز یه رسمی هست که همه می تونن به این بهانه به خونه هم برن چه بسا که اگه عید دیدنی نبود الان با بعضی از فامیل ها قطع رابطه کرده بودین 

خانم صدف： صحبتاتون خیلی متینه واقعا الان همه چیز همینطوری شده وحس منفی به ادم منتقل میکنه تاصمیمیت... .اقای سعید کرمی：امیدوارم حوصلتون بیاد سرجاش واین دلایل کم ترشه .ناشناس： بله ممنون از پیشنهادتون لیلی جونم گفتن ولی من تجربشو نداشتم... آقای.ملانصرالدین：چشم تک تک این کارایی که گفتین رو انجام میدم..خیلی بامزه ودوست داشتنیه نگارشتتون خخخخ خیلی جالبه طنزاتون 👌 .ریحانه خانم： به اقای علی پرسپولیسی هم گفتم بهترین کاروشماهامیکنید... خانم محیا：منم خیلی پیش اومده وسطش پاشم برم بخوابم：) خانم عاطفه جونم： ای جانم من همینجوری اسم شمارومیبینم ذوق مرگ میشم شیطونم میشید دیگه عالیه：))) چشم دیگه نمیپیچونم：) .بی عصاب：نه من دهه هفتادی هستم وای گفتین دقیقا... به خانم ریحانه واقای علی پرسپولیسی هم گفتم.                      

مهناز خانم：راجب لباس نو خیلی باحال گفتی (خخخ) منم خیلی بدم میاد توعید برق بزنم..اصلا عیداهیچی لباس نمیخرم ازخیلی قبل تروبعد ترش میخرم.جایی هم اگربریم وحوصله داشته باشم برم ازقصد لباسای قبلیمومیپوشم خیلی نو نباشه هم راحت باشم هم به قول توخوشم نمیاد خخخ .ببین راجب عیدی به نظرم به سن وسال توجه نکن وحساس نشو...تاوقتی که خونه ای باید بهت عیدی بدن ناراحتی نداره خوشحالم باید بشی کیف میده..من ازخدامه.راجب سنتم داری سخت میگیری یه جوری میگی ادم فکرمیکنه حالاچندسالته خیلی هم خوبه. راجب دوستات وبچه هاشونم بیخیال هرکی توهر مرحله ای باهرشرایطی یه سری موضوع ومشکل داره واسه غصه خوردن..ازدور نبین همه چیزو.امیدوارم امسال اتفاقای خوشگلی برات بیفته..غصه نخورگلم.

خانم یااقای ناشناس عزیز： چقدر کامنتتون قشنگ بود..قشنگ خوب فهمیدین ته دلم چی میخوام وبحثشو باز کردین ممنون... .بحث عیدی روشوخی کردم(خخخخ) اره واقعا شما راست میگین چی بگم...واقعا قراره مثلا تهش چی بشه؟ زندگی همینه..راجب پیشنهاداتون خیلی ممنونم جالب بودن ولی دوربین حرفه ای ندارم طبیعتم که میریم انقدر هواخوبه همش میخوابم：) غذا هم بعد خونه تکونی معمولا نمیذاره مامانم غذابپزم چون میگه تواشپزی میکنی انگار تواشپزخونه بمب میترکه：)...وای گفتید خواهربرادر کوچکتر! همیشه یکی ازارزوهام بوده ولی خواهربرادرم ازخودم بزرگ ترن.. .جنبه ی متفاوت نظرتونو خیلی دوست داشتم...من خودمم به این موضوع فکرکردم...شاید من پیش خودم میگم من هدفاموبرنامه هامو که روزای عادی دنبال میکنم یایه روزایی که نه عیده نه تولد شاید برام خاص ترباشه...ولی خب عیدا همیشه همینم...زیادم متفاوت نیستم خوشبختانه یامتاسفانه هستن کسایی که دچار این حالت بشن همون طور که خودتون ابتدای صحبتاتون فرمودین...درسته شاید باید بیشتر رویه موضوع که بعد معنویش پررنگ ترباشه تمرکز کنم.. راجب ادامه صحبتاتون هم که انقدر عالی بودددددیگه چیزی نمیتونم بگم فقط میتونم ارزو کنم زمانی برسه که مسافرمشترکه هممون بیاد (که شایدم اون روزخیلی دورنباشه)اون وقت عید واقعی رو تجربه کنیم.شیرینیشو..اصلا شاید این حال غریبی که هممون کم وبیش دچارش میشیم علتش همین موضوع باشه..خیلی خیلی ممنون ازکامنتتون وشعرزیباتون خیلی دوست داشتم هم نظرتونوهم شعرتونوواقعا ممنونم...

خانم آزالیا： ببین عزیزم تودیگه این موضوع روخیلی بازش کردی (خخخ) خیلی اگه چندشت میشه موقع روبوسی خیلی غلیظن بعضیا واینطوری که تومیگی تفیت میکنن(ایییییی) خب ماچ نده بگوسرماخوردم..راستی عزیزم حواست به ردکردن سن تکلیف واین جریاناهم باشه. . خانم یااقای والا ：سلام خوش اومدین.. اون بوس وعیدی وایناروشوخی کردم مثلا گفتم یه ذره نمک بریزم：) لباس منم نمیگیرم بدم میاد توعیدا برق بزنم بهترکه نگرفتین：) خداکنه موفق بشین ونتیجه زحمتاتونم بگیرین..منم عیدو درس میخونم درس ماروتااخرعمرول نمیکنه عیدوغیره هم نداره خیالت راحت....اره دارم میبینم همه مثل همیم.. .خانم یااقای ناشناس ۲： امیدوارم توسال ۹۷ اتفاقای خوبی براتون بیفته وشرایط به نفعتون تغییرکنه .ناامید نباش جوون：) خدابزرگه..

من یه سوال دارم چراهمه کامنتاشون خوشگل ومرتبه واسه من درهمه؟ یعنی من توکامنتم باید شلخته باشم؟：/ آقای نجفی اگه امکانش هست یه ذره ادیت آموزش بدین لطفا من بالای نظرات یه سری چیزا میبینم نمیدونم چه جوری نظرو مرتب کنم...مثلا همین متن پست اولش خیلی درهم بود شما زحمت کشیدین مرتب شد...یه لحظه کامنتارو کلی دیدم وکامنت خودمم دیدم خجالت کشیدم..：)

سلام خانوم پریناز 

ممنون از دوستان که راهنمایی کردن من مدتی هست که خودارضایی نمیکنم اما همچنان افسرده ام 

ببین دوستان

خداییش امسال ایران رکورد دار بود در حوادث ،  اون از زلزله کرمانشاه اون از کشتی سانچی سر جهاز حوادث امسالم که اون سقوط هواپیما باشه نخوایم روغن داغ  رکود و فقر و ناعدالتی اقتصادی اجتماعی رو حساب کنیم دیگه دلیلی واسه خوشی الکی سر سال نیست یعنی مسئولین نمیذارن که باشه وگرنه ما از خوشی راستکی نه دروغی بدمون نمیاد البته مسئولین همیشه دولت مردان هم نیستن همین والدین به خودی خود یک ابرقدرت هم می تونه بحساب بیان ! 

به پرینازم متاهل:

ولی من فک میکنم خانوم"پریناز" از قبل متاهل بودن

دوباره سلام
گفتی چطوری این اخلاقمو درست کردم؟
به مرور...خودمم ازاین اخلاقم خسته شده بودم
دیگه اعصاب کینه به دل گرفتن وغصه خوردن ندارم...
اگه بخوام بدیای بقیه رو یادم نگه دارم کلی از حافظم پرمیشه اونم بخاطر چیزای بی ارزش....

یادمه قبلا یه نفربهم بدی کرده بود ولی من هی یادم میرفت؛
هی به خودم میگفتم:یادته فلانی باهات چیکارکرد؟باید بچزونیش،تحویلش نگیریا☝️
بعد اون آدمو می دیدم هی به خودم یادآوری میکردم که تحویلش نگیرم،ضایش میکردم؛
چن دیقه بعد یادم میرفت تحویلش میگرفتم؛
دوباره یادم میومد....
دیدم همه دارن به من مث دیوونه ها نگاه میکنن😆

فک کردم دیدم چقد برا خودم سخته حفظ کنم این خوبه👍🏻این بده👎🏻اون خوبه👍🏻اون بده👎🏻....

دیگه بی خیال شدم حتی اولش متوجه نمیشم بعضی سوالا از رومتلکه
جدی وبی غرض جواب میدم؛
قیافه طرف اینطوری میشه😠من راحت

بچه های شر وشور وپررو وبی ادب وفضولو دیگه خیلی باهاشون بد رفتارنمیکنم
 چون طفلکیا خودشون هنوز عقلشون نمیرسه...
یادم اومدمن خودم بچگی چون خواهرکوچیکم تازه بدنیا اومده بود،حسود شده بودم،هی همه بهم میگفتن؛عجب بچه حسودی!
ولی بزرگ شدم خودمو اصلاح کردم

یا بعضیا که خیییییییلی بدن به جای نفرت،دلم براشون میسوزه؛چون توشرایطی زندگی میکنن که اگه منم جاشون بودم اونطوری میشدم...

درکل سعی میکنم باهرکی قراره مراوده داشته باشم،دنیا روازچشم اون ببینم و به ویژگی های خوبش زوم کنم ویه نقطه مشترک ریز باهاش پیداکنم ودوست شم؛بعد که دوست میشم ذهنم اجازه نمیده راجبشون بد فکرکنم،میتونم بعضی بدیاشونم دوستانه بگم

البته خودمم گاهی تواجرای ایناکم میارم😩ولی ازقبل راحت ترم

اونایی که کینه به دل نمی گیرن وباهمه خوبن درواقع خودخواهن😁چون نمیخوان حالشون بخاطر رفتاربد بعضیا بدشه

وقتی مهم نیس چرا باید حرص بخوری ودنیاروبه کام خودت تلخ کنی؟
اگه شروع کنی همه روبی دلیل دوست داشته باشی،حتی آدم بدارو؛دنیات قشنگ ترمیشه

کتاب" آیین دوست یابی دیل کارنگی "ام خوبه؛خودم هنوز همشونخوندم

امیدوارم این عید برات بابقیه عیدا فرق داشته باشه وحالت خوب بمونه وسال تم پربرکت🌷

آقای نجفی： سلام خسته نباشید؛ ممنونم ولی من اینترم میزنم توازن خطا رعایت نمیشه مثلا همه خطاشون کامل میشه بعد میره بعدی ولی واسه من یابیشترمیشه ازقاب میزنه بیرون یاکم ترمیشه. یعنی حتی خودمم خط وکامل وبه اندازه پرکنم بعد از اینتر قشنگ بهم میریزه.بعضیاحتی فاصله پاراگرافا کامنتاشون خیلی خوبه مثلا کامنت والا روببینید؟ چه جوری اونطوری میشه؟ اینجوری تویه کامنت طولانی اگه مثلا کلش سه دقیقه طول بکشه دودقیقه من باید دستم رواینتر باشه.. من خودم کامنت خودمو ازدور میبینم انقدر بهم ریخته ودرهمه رغبت نمیکنم بخونم این فاصله ونقطه اینارو وسطاش خسته میشم یادم میره. ممنونم . خانم سولماز： سلام چقدر خوب تفسیرکردید این موضوع رو؛ .همه ی این حرفا که میگین تو دلم بود وحس کردم اگه تومتن پست بنویسم طولانی میشه...اما شما قشنگ خوب شکافتین چرا واقعا هممون دلزده ایم ازاین مهمونای مصنوعی...واقعا پیشنهادتون خیلی خوب بودمن تمام خواستم همینه .یاقشنگ توکل سال درارتباط باشیم یا اگه نیستیم همون عیدم نباشیم..یعنی بهترین راهکارهمینه که شما فرمودین.. چقدر خوب یه جاهایی منودرک کردین..ممنون که انقدر خوب توضیح دادین.ازدعای خیرتونم ممنون.... .خانم مریم بانوجونم： سلام عزیزم خیلی لطف کردی شرمنده کردی اسمتودیدم خوشحال شدم.. نه گلم به سن نیست هممون اینطوری میشیم یه حالت خاصیه .نظرارو بخون ببین؟ منم بیشترمیگم به همین درونگرایی مربوط میشه دمت گرم عیدی اینطوری خیلی خوبه：) نمیدونم چرادلم میخواد تورو یه ماچ کنم؟ ازخودم عصبانیم：( . خانم صدف： اره خب اینم هست چشم من کم تر غرمیزنم.：) . آقای marshab: .عالی بود 😂😂😂😂😂😂😂😂 نه باباناراحت چیه خیلی حرفه ای ادمودست میندازین . بابابه خدامنم ایناروشوخی کردم..وگرنه عیدی واینا بگیرم ذوق میکنم نگیرمم ذوق نمیکنم دیگه چاره چیه چه میشه کرد شماهم حوصله دارینا..اخه درس خوندن توعید کیوبه ذوق وهیجان میاره که من دومیش باشم..حالا زبان باز بهتره.مسافرت وکنسل نکنید حیفه اتفاقا تومسافرتا من یه عالمه همیشه کتاب ورمیداشتم اخرم هیچی نمیخوندم.نگاهتون به افزایش سن خیلی قشنگ وعرفانیه.. ایده هاتون واسه عید خیلییی قشنگ بودن تاهرسال فکرکنم من فقط کلاه قرمزیو ازبینش انجام میدادم امسال بقیشم امتحان میکنم...ممنون ازنظرتون خیلی جالب بود .آقای کابوتنها： گل گفتین..همه ی این حرفاتونو باید بدن دفترچه کنن قبل از ورود مهمونا یه دوربخونن بعد وارد منزل شن من پیشنهادمیکنم کامنت شماروهمه یه دورواسه پدر مادراشون بخونن من که میخونم..خودجوونااینارومیدونن وبه هم کلید نمیکنن بیشتربزرگتراازسردلسوزی یه چیزایی میپرسن. .خانم مهوش جونم： شماخیلی فوق العاده ای! یه بی تفاوتی باحالی دارین همیشه تونوشته هاتون..یه طنز غمگین که ادم هم دلش میخواد گریه کنه هم بخنده.. حوادث امسال ناراحت کننده بود واقعا دیگه الان اوناخانواده هاشون امسال عید ندارن.یکی از سینای امسال فکر کنم سانچی باشه：( ساتن سبزم بهتون میاد：) پسته روش کم شد..کاشکی ماهاهممون یه روزی صورتامون ازاین خطای خنده پرشه... . .خانم ریحانه جونم：ممنون عزیزدلمم امیدوارم هممون خوشبخت وموفق باشیم..ریحانه جون خوش به حالت خوب کاری کردی کاشکی منم میتونستم یه جور بپیچونم...بهترین کاروکردی یعنی کل عید خودتو بیمه کردی：)

سلام

سلام خب همین چیزایی که تعریف کردین میشه شوق و ذوق دیگه! هفت سین، شلوغی بازار، ویژه برنامه های تلویزیون، آجیل، شیرینی... منم از مهمون خوشم نمیاد ولی مهمون که میاد با خودش برکت میاره و موقع رفتن گناهای اهل خونه رو میبره

سلام

در کنار همه رفتارهای مصنوعی که برای هممون آزار دهندست ، چیزی که خیلی توی ذوق میزنه ، اینه که هیچکدوم بازیگرای خوبی نیستیم و حتی بصورت ظاهری هم نمیتونیم اون احساس شادی ناشی از عید رو به همدیگه منتقل کنیم .

مثلا وقتی برامون آرزوهای خوب میکنن یا عید رو بهمون تبریک میگن ، ما به خاطر اینکه حس میکنیم تابلوئه اینو از ته دل نمیگن و فقط یه چیزی میگن که دیالوگهای رایج عید رو گفته باشن ، نمیتونیم از پیام اونا احساس رضایت بخشی داشته باشیم .

نمیدونم برای شما پیش اومده یا نه ، ولی بعضی وقتا که آدم برای یه کاری میره بیرون ، و وقتی برمیگرده ; میبینه که فلان مهمون اومده و رفته ; و فرد با شنیدن این خبر ، یه حس رضایتی بهش دست میده . ولی بعضی وقتا هم پیش میاد که یکی میاد و میره ; و ما با شنیدن خبرش ته دلمون میگیم که کاش قبل از رفتنش خودمو میرسوندم . همه این حسا به خاطر نوع نگاهی هست که ما به اونا و سوابق برخوردای قبلی شون داریم . ولی کلا وقتی به هر دلیلی با یکی راحت نباشیم ( مثلا به خاطر سوالای مسخرش ، کنجکاوی های بی موردش و ... ) یا به دنبال یه راه در رو هستیم که اونو نبینیم و یا دوس داریم که هرچه زودتر بیان و برن .

ضمن اینکه ما از عید یه تصور خیلی بالایی توی ذهنمون داریم و حس میکنیم که حتما باید یه تغییرات کاملا اساسی داشته باشیم تا عید برامون معنی پیدا کنه و وقتی اون تصورهای ما در حد همون رویا باقی می مونن و به دلایل مختلفی ( مثل غیرقابل اجرا بودن ) اجرایی نمیشن ، ما نمیتونیم اونطور که باید شاد باشیم .

بطور کلی ، احساس شادی ناشی از عید ، برای هر کدوم از ماها بستگی به لحظات آینده ای دارن که انتظارمونو میکشن . اگه تونستیم با تصور اون لحظه ها ، براشون لحظه شماری کنیم ، میتونیم عید خوبی داشته باشیم ; ولی اگه نتونستیم ، باید منتظر عبور از روزایی باشیم که دست کمی از عزا و عذاب ندارن .

چیزای دیگه ای هم هستن که دوستان دیگه در موردش به خوبی حرف زدن و من نظر کابوی تنها رو خیلی دوس داشتم .

امیدوارم لحظات سال جدید اونقدر براتون خوب و خوش باشه که هیچوقت دوس نداشته باشید اون لحظه ها تموم بشن .

بچه هاانقدر اقای کرمی رواذیت نکنید شده جریان همین مهمونی ها. خانم.گیلاربانوعزیز: چی شد که اینطور برداشت کردید؟：) شاید درست بگین این موضوع قدیمیه یکم وموضوع تازه ای نیست：) اماخب تازه فرم رسمی گرفته：) ممنون عزیزممم از دعای خیرت خداکنه هممون خوشبخت وعاقبت بخیربشیم.. ولی بگید چرا اینطوربرداشت کردید من از قبل متاهل بودم؟ ..خانم لیلی جون： وای توچقدر مثل منی..منم دیگه میخوام سعی کنم فقط خوووبیاروببینم.ازهمین لحظهبیاشروع کنیم؟(خخخ).کلافه شدم از این حالت..انگار این کامنتو خودم نوشتم...مرسی که کمکم میکنی این اخلاقمودرست کنم..مرسی ابجی جونم راجب دعای خوشگلت.. کامنتت وچندبارباید بخونم انقدر مفیده وکارساز واسه من.. .خانم یااقای هایزنبرگ：بله راجب صله رحم و پاک شدن گناهای خونه حق باشماست..این حس وحالای غریب ربطی به سینگلی نداره ：)  

من دوس دارم زودتر عید از راه برسه بعد ی سال بتونم فک و فامیل رو زیارت کنم 

پریناز جون شما که متاهل شدی به سلامتی، باید عیدت خیلی متفاوت تر از ما سینگلا باشه😊

چندروزه یه سوال ذهنمو درگیر کرده. 

نمیدونم همین جوری!حسم بهم میگفت😆

آقااسماعیل：فکرکنم قشنگ کامنت شما دقیق مشکل منو ریشه یابی کرد.مخصوصااونجاکه گفتین ماهاازعید تصور بالایی داریم(خب جامعه هی این حس ومنتقل میکنه).وبعدش اونطوری که فکرمیکنیم از آب درنمیاد واخرشم کسل میمونیم...اون لحظه ها پیش بینی نشدن! ماچطوری باید ببینیم باتصورشون براشون لحظه شماری میکنیم یانه؟

 خانم من احلام هستم عزیییز：شماچقدر شیرین میگی از جمع های فامیلی یه جوری که آدم دلش از این بروبچ که میگی میخواد：) من یادبچگیام افتادم ：(بچگیام ماهم اینطوری بودیم اما رفته رفته انقدر کم رنگ شد که دیگه عیداهم همدیگه رومیبینیم نمیتونیم انقدربربخوریم.دلم خواست کاشکی باشما فامیل بودم (خخخخ) ولی به خدامن خودمم ازاین اکیپای فامیلی وفضاها یه زمانی خیلیییی دوست داشتم.بعد که کم رنگ شد اولش ناراحت میشدم وحسرت میخوردم..امادیگه الان میگم باید چیکارکنم مثل اولاشه؟ الانم به خاطر این دوست ندارم که وقتی خانواده ها فاصله گرفتن وسال تاسال همدیگه رونمیبینن ماهم عیدا اگه همدیگه روببینیم نمیتونیم مثل قبل باشیم：( اینجوری که شما تعریف میکنی من دلم عیدای حال وهوای فامیل شمارومیخواد. وگرنه این فضای دنج وصمیمی که شمامیگی هرسال دارین روکیه که دوست نداشته باشه!：)حتماازاون حیاطای دنج وباصفا دارین نه؟ اینجوری کل عید واستون ۱۳بدره：) .واقعا شما راست میگین این حالتا میاد ولی نباید بهش فضابدم..اره سفره هفت سین ایناخیلی کیف میده چیدنش. از دعای خیرتون وکامنت صمیمی ودوست داشتنیتون تشکرمیکنم خیلی قشنگ بود قشنگ حال وهوای یه عید باحال و منتقل میکرد ممنونم ازتون وقت گذاشتید.انقدر شیرین وصمیمی تعریف کردین.

خانم حدیث عزیز： حدیث جون من یه نتیجه گرفتم عید فقط به اونایی کیف میده که چندوقته خانواده روندیدن خیلیا مثل شماگفتن اینطوری.به اونا عید قشنگ کیییف میده.نه ابجی متفاوته خوب داریم متفاوت بد هم داریم：) توتصورکن این حالتای مصنوعی که توفامیلای خودمون هست باید دوبرابربشه：) به دنگ وفنگش واسترسش نمی ارزه (خخخ)حالانمیخواستم اینوبگم ولی بدترم میشه ازاین لحاظ(خخخخخ) تایمای عادی بهتره همیشه کم حاشیه تروکم دردسرتره!(خخخ) ببین اینوگفتم چون توی شیطون گفتی راجبش وچندنفردیگه هم گفتن که من تودلم گفتم بابابدترم میشه ازاین لحاظ.بعد گفتم الان میگن اجتماعی نیستی وعنقیو(درست نوشتم؟) واینجور چیزا.：)

خانم حدیث عزیز： حدیث جون من یه نتیجه گرفتم عید فقط به اونایی کیف میده که چندوقته خانواده روندیدن خیلیا مثل شماگفتن اینطوری.به اونا عید قشنگ کیییف میده.نه ابجی متفاوته خوب داریم متفاوت بد هم داریم：) توتصورکن این حالتای مصنوعی که توفامیلای خودمون هست باید دوبرابربشه：) به دنگ وفنگش واسترسش نمی ارزه (خخخ)حالانمیخواستم اینوبگم ولی بدترم میشه ازاین لحاظ(خخخخخ) تایمای عادی بهتره همیشه کم حاشیه تروکم دردسرتره!(خخخ) ببین اینوگفتم چون توی شیطون گفتی راجبش وچندنفردیگه هم گفتن که من تودلم گفتم بابابدترم میشه ازاین لحاظ.بعد گفتم الان میگن اجتماعی نیستی وعنقیو(درست نوشتم؟) واینجور چیزا.：)

خانم گیلار بانوعزیز خیلی ممنون شماخیلی لطف دارین به حدیث جونم گفتم از یه لحاض هایی بدتره یعنی تمام این مهمونی های کسل کننده دوبرابر میشن.اصلا شاید علت این که دچار این حالت شدم همین باشه...قسمت کادوعیدی همیشه خوبه بقیش نه：) آقای نجفی سلام چراکامنتم به خانم حدیث تاییدنشد؟ مجدد ارسال کردم         .به پریناز  .متاهل：الان اکانت تلگرام  .منوشماببینین نه عکس خاصی  .ازخودمون گذاشتیم نه هیچ  .نشون خاصی مبنی براین موضووع وجود داره..اما راجب.اینجاهم  اصلا دوست.نداشتم کسی توی  این.پست تبریک بگه وبحثش رو.... باز کنه اماخب پیش.اومدومنم   بی ادبی دونستم جواب ندم.اگه  میتونستم یه.جوری ازشون  خواهش کنم که.بی ادبانه نباشه  حتمااین.کارومیکردم.که نگن.اما..... اضافه کردن  پسوندمتاهل به  عضویتم توبیان  این بود که اول  میدیدم اینجا  هرکسی متاهله این  کاروکرده  وشاید درست نباشه من     . این  کارونکنم...علت بعدیش هم  خیلیی شخصیه  اصلا دوست  نداررم اینجابگم اما آقای نجفی   کامل درجریانن وشاید هم علتش  .  معلوم باشه اما خب  یه سری  .صحبتا وکامنتایی ازقبل بود که  .همسرم میخوندو بعضی  .جاهاعصبانی میشد..اما شما اصللا   تومتن پست دیدین که ممن اشاره  ای به این موضوع کرده باشم؟ درصورتی که ما دیگه اکثرپستا ونظرارودوتایی میذارییم وبازارمشترکه  این  کسایی هم که لطف میکردن   وتبریک میگفتن اگه میتونستم   بهشون میگفتم که نگن.اگه پسوند  . متاهل هم اگه اضافه کردم   وشماناراحت شدین من معذرت   میخوام اما خب حس کردم  اینطوری درست  تره.وراستشوبگم این خواست خودم نبود..من امیدوارم همه عاقبت بخیر بشن ولی فکرنکنم موضوع اینجوری که شما میگین باشه..چون مامتاهل های زیادی تووبلاگ داریم.پرتوخورشیدی متاهل سامان جنوب متاهل امیرمتاهل.ومن فکرکردم شاید درست نباشه من به عنوان یه خانم بخوام اینوقایم کنم ودلیلی نداره..مرسی که قشنگ پستموبردی به حاشیه خیلی زحمت کشیدی قشنگ یه بی حالی به بی حالیای عیدمون اضافه کردی.

به پریناز:

به پریناز .ماشالا اینقدکامنتات شلوغه ادم نمبفهمه جواب دادی ندادی خخخخ چرا ازدست خودت عصبانی من زودرنج نیستم ولی خب اینجاازدست یکی ناراحتم اسمشم نمیبرم ولی باورکن تونیستی .شیرینی متاهلیم که ندادی روبوسیمونم بمونه بعدازعید خخخخ

خانوم پریناز متأهل :

اگه به تک تک روزای یک سال شمسی دقت کنید ، می بینید که به جز چند روز اول و چند روز آخر ، بقیش برامون عادی هستن و ما زندگی عادی خودمونو داریم . ( منظورم از عادی بودن ، این نیست که اصلا اتفاق ناخوشایندی برامون نمیفته یا اصلا پیشرفت نمیکنیم ، بلکه نسبت به گذشت روزا عادی هستیم ) یعنی فقط روزای آخر سال ، دلهره عید رو داریم و فقط در چند روز اول سال هست که اون حالتهای کسلی بیشتر به سراغمون میاد . ( منظورم کسل شدن روزای عید هست ، نه بقیه چیزایی که ممکنه در طول سال ، باعث این حس بشن )

خیلی وقتا هست که ما متوجه گذر روزا نمیشیم و وقتی به روزای پایانی سال نزدیک میشیم ، حس تغییر سال ( مثلا از ۹۶ به ۹۷ ) رو بیشتر از روزای قبل احساس میکنیم و موقعی که اون تغییر اتفاق می افته ( مثلا سال ۹۷ شروع میشه ) ، ما احساس میکنیم که یه تغییر خیلی بزرگی ایجاد شده و خودمون از قافله عقب موندیم .

اینجا اون حس عقب افتادن ، توی ذوق آدم میزنه و از همون ابتدای سال ، برامون موج منفی می فرسته .

اگه ما تصور کنیم که سال ۹۷ از همین الان شروع شده و اون حسو داشتیم ، نشون میده که چیز قابل توجهی وجود نداره که بخوایم براش لحظه شماری کنیم و دوباره همون دپرس شدنای عید ، انتظارمونو میکشن .
ولی اگه با تصور اینکه الان سال ۹۷ شروع شده ، حس کنیم که تونستیم تا حد زیادی ، از‎ ‎سال ۹۶ لذت ببریم ، انتظار اومدن سال جدید ، برامون یه انتظار شیرین میشه .

منظور از لذت بردن این نیست که در سال ۹۶ هیچ اتفاق بدی برامون نیفتاده باشه یا دائم در حال شادی باشیم . بلکه پی بردن به این لذت بردن ، با یه لحظه تصور ، امکان پذیره . مثلا اگه شما حس کنید که تنها خوبی سال ۹۶ اینه که داره تموم میشه ، نشون میده که شما دل خوشی از این سال نداشتین و همین می تونه باعث بشه که سال جدید رو با ناامیدی شروع کنین یا در بهترین حالت ، امید چندانی بهش نداشته باشین .

ولی اگه حس کنید که امسال براتون سال پرباری بود و در سال جدید ، برای رسیدن به یه سری چیزا انگیزه زیادی دارید یا امسال یه اهدافی داشتید که تا حدی بهش رسیدید ، ولی هنوز اشباع نشدید و تصمیم دارید که اون هدفها رو ادامه بدید ، این می تونه براتون تصورات هیجان انگیزی شکل بده که شدت هیجانش بستگی به میزان علاقه و انگیزتون در مورد اون اهداف داره .

مثلا اگه در سال جدید ، برنامه سفر به جایی رو داشتید که تا حالا اونجا نرفتید ، یا خیلی دوس دارید که دوباره به اونجا برید ، این یه تصور مثبتی از سال جدید براتون ایجاد میکنه .

یا اگه پسری امسال تصمیم داشته که ۳۰ درصد از شرایط ازدواجشو فراهم کنه ، ولی در عمل ببینه که هنوز صفر هست یا شرایطش بدترم شده یا تغییر مثبت چندانی نداشته ، ناخودآگاه نمی تونه ذهنیت مثبتی به سال جدید داشته باشه .

منم فقط تا قبل از تحویل سال ذوق وشوق دارم اما وقتی توپ سال نو زده میشه هممممه ی انرژیم خاموش میشه.

پریناز جون

سلام

فکر کنم اکثر ایرانی ها همین حس و حال رو دارن حالا  هر کی ب ی دلیل فقط شما نیستی مثلا خود من شاید باورت نشه تا دیروز نمیدونستم سال تحویل چ روز و ساعته! !!!!!!!!

بخاطر اینکه واقعا دلیلی واسه ذوق کردن نداره

بله به به

راستی به قول یکی 

سلام منم همینطورم

سلام وقت همگی بخیر