سلام به همگی
من یه دختر ۱۹ ساله پشت کنکوریم. ازتون میخوام درباره مشکلی که دارم، بهم کمک کنید.
مشکلم اینه که دیگه نمیتونم خانوادمو تحمل کنم. همش بهم زور میگن. منت سرم میذارن. بخدا یه کاری کردن که منی که همه از اخلاقم تعریف میکردن، الان شدم یه بد اخلاق، یه آدم عصبی ، یکی که حتی خودم نمیتونم خودمو تحمل کنم.
الان دو ساله اینجوری شده. موضوع از اون جا شروع شد که من سال سوم نتونستم درس بخونم . از اون موقع رفتارشون باهام عوض شده. حتی یه بار هم زدن تو گوشم. بخدا الان دو ساله آرزوی مرگ میکنم، افسردگی گرفتم، دیگه از زندگیم سیر شدم. هیچوقت نمیخندم. دیگه پدر و مادرمو دوست ندارم. دیگه برام مهم نیستن. اون قدر تو این دو سال زجرم دادن که از هر دوشون متنفرم.
الان آرزوم اینه که دانشگاه قبول بشم ، برم یه شهر دیگه ، برم کار کنم که دیگه منتی رو سرم نباشه. همش دارن بهم میگن که تو زندگیمون رو حروم کردی. من الان مشکلم اینه که نمیخوام پیششون باشم. نمیتونم تحملشون کنم. الان هم چون دارم درس میخونم ، نمیتونم کار کنم و برم یه جای دیگه.
تو رو خدا کمکم کنین. من چیکار کنم ؟
مربوط به پشت کنکوری ها:
تجارب تون رو از چند بار کنکور دادن بگید
با خودم میگم دخترم ، اشکال نداره پشت کنکور بمونم
من شرایط پشت کنکور موندن رو ندارم
دختری پشت کنکوری هستم که احساس اضافی بودن تو خونه دارم
تجربیات شما در مورد پشت کنکور ماندن
یه روزی به پشت کنکوری ها امید میدادم اما ...
پشت کنکوریم ، مامانم تو هیچ موردی با من راه نمیاد
← درد دل های دختران و پسران (۲۰۹ مطلب مشابه) ← تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه) ← خودسازی در دختران (۵۳۷ مطلب مشابه) ← جهت اطلاع پدران و مادران (۱۵۸ مطلب مشابه)
- ۱۱۵۸۷ بازدید توسط ۷۹۷۷ نفر
- سه شنبه ۲۵ مهر ۹۶ - ۲۱:۴۶