از دعاهای انحضرت است در استخاره

خداوندا 

من از تو خیر میخواهم

چون به همه چیز دانایی 

پس درود بر محمد و ال او فرست 

و برای من خیر مقدر فرما 

و کاری که باید اختیار کرد به ما الهام کن 

و ان را وسیلتی قرار ده 

که به حکم تو راضی باشیم

و به قضای تو گردن نهیم

پس زنگ شک را از دل ما بزدای 

و ما را به یقین  مخلصان نیرو ده  

و داغ ناتوانی بر ما منه  

که حکمت انچه را برای ما پسندیدی  ندانیم 

و مقدرات تو را سبک شماریم 

و انچه  تو پسندیده ای ناخوش داریم  

و به چیزی مایل شویم که از حسن عاقبت دور است 

و به ضد عافیت نزدیک

 ان قضای محکم تو را که ناخوش ایند ما است  محبوب ما گردان 

و ان حکم را که دشوار می شماریم برای ما اسان کن 

و ما را  بر ان دار 

که به هر چه مطابق مشیت تو بر سر ما اید ، گردن نهیم

چنانکه نخواهیم ،

 زود تو دیر گردد و دیر تو زود اید 

و خواسته تو را ناخوش  نداریم  

و مکروه تو را نپسندیم

و سرانجام کار ما بدان کشد که ستوده تر بوَد  و نیکو فرجام تر

که تو نعمت بزرگ میبخشی

و عطای سترگ میدهی 

و هر چه میخواهی  به جای اوری   

و بر هر چیز توانایی .

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

اندکی برای تامل

ادامه نامه حضرت علی علیه السلام به مالک

 

....

مبادا نسبت به ایشان چون جانور درنده بوده

و خوردنشان را غنیمت دانی

که انان  دو دسته اند:

یا با تو برادر دینی اند

یا در افرینش مانند تو هستند

که از پیش گرفتار لغزش  بوده

و سبب های بدکاری به انان رو اورده

عمدا یا سهوا ،دانسته یا ندانسته  لغزشهایی کنند

 

(چون جز پیغمبر و امام که معصوم هستند کسی نیست

که از خطا  و نادرستی ایمن باشد

اگر پیشامدی انها را عمدا  و سهوا به بدکاری واداشت

نباید به ایشان بخشش روا نداشت

بلکه با گذشت خود انان را عفو  کن

همان طور  که دوست داری 

خدا با بخشش و گذشتش تو را بیامرزد

زیرا  تو بر ان ها برتری

و کسی که  تو را به حکم رانی  فرستاده  از تو برتر است

و خداوند برتر است از کسی که این حکومت را به تو سپرده

و خواسته است کارشان را انجام دهی

و انان را سبب ازمایش  تو قرار داده

و هرگونه با انها رفتار نمایی با تو معامله خواهد نمود

و مبادا خود را برای جنگ با خدا اماده سازی

و مخالفت دین نموده و به مردم ستم روا داری

که تو را توانایی خشم او نبوده

و  از بخشش و مهربانی اش بی نیاز نیستی

و هر گز از بخشش و گذشت پشیمان

و به کیفر شاد مباش

به خشمی که میتوانی مرتکب نشوی شتاب منما

از روی سرکشی و بد دلی

مگو من مامورم

و به هر چه خواهم امر میکنم

،پس باید فرمان مرا بپذیبرند

و این روش

سبب فساد و خرابی دل 

و ضعف و سستی دین  

و تغییر و زوال نعمت ها گردد

و هر گاه سلطنت و حکومت برایت ،

عظمت و بزرگی یا کبر و خودپسندی  پدید اورد

به بزرگی  پادشاهی خداوند که فوق تو است 

و به توانایی او نسبت به خود ،

به انچه از جانب خویش بر انها توانا نیستی بنگر

 که این نگریستن ،

اندیشه نمودن در بزرگواری و غالب بودن خداوند بر هر چیز،

 کبر و سرکشی  تو را  فرو مینشاند

و سرافرازی را از تو باز میدارد

و عقل و خردی که از تو دور گشته ، به سویت بر میگردد،

 اندیشه در این کار سبب میشود

 که به خود باز امده       

و کبر و خودپسندی را از خود برانی  .

ادامه دارد ...