خانواده برتر

در کل توی همه ی مسائل زندگی فانتزی ها و رویاهای آدم با زندگی واقعیش تفاوت داره.(البته ممکنه استثنا هم باشه) ازدواج هم بخشی از زندگیه که خب باز هم نمیشه همه ی فانتزی ها و افکاری که در موردش داشتیم بعد ازدواج عملی بشه و دست کم یکی دو مورد واقعیت و خیال باهم فرق داره.اصلا ازدواج به نظر من قسمته و از قبل مقدر شده است . ولی اگه کسی همسرش یا کلا زندگیش کاملا با فانتزی هاش منطبقه که خوش به حالش.

همه ی تصوراتی دارن و به قول خودتون فانتزی هستش نه جز خط قرمزت هات که نشه باهاش کنار بیای

من دوس داشتم با شوهرم هم رشته باشم ولی نیستیم اصلا مهم نیس الان که باهاشم به هیچ وجه فرقی نمیکنه رشتش چیه چون شخصیتشو دوس دارم و باهاش راحتم تا حالا ندیدم یه نفر انقد درکم کنه 

از نظر ظاهر چیز خاصی مد نظرم نبود....
از نظر شغل هم کارمند دوست داشتم...از کاسب و بازاری بیزار بودم خخخخ چون پدرم کاسب هستن و استرس زیاد بازاری بودن و دیدم دوست نداشتم...که خب همینطور هم شد.
ولی همیشه خانواده ی شوهرم رو یک خانواده ی خیلی باکلاس و فرهنگی و یک پدرشوهر پایه و شوخ و مهربون تصور میکردم که هیچچچچچچ کدوم نشد.... با پدرشوهرم که جز سلام و احوال پرسی حرفی ندارم و دلخوشی هم ندارم ...
خلاصه از این نظرات حسابی خورد تو ذوقم
اوایل ازدواجم برام خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییی سخت بود و هضم ناشدنی... که باعث کشمکش و اختلاف زیادی بین من و همسر میشد ولی کم کم با مشاوره رفتن و با دیدن و قبول اینکه همسرم مزایایی داره که میچربه به این ها برام قابل هضم تر شده

به نظرم عشق و علاقه ای که پیش میاد و اینکه شاید اگه اون فانتزی من عملی میشد ولی فلان خصوصیت بد رو داشت میتونه ادم رو اروم کنه

من دوست داشتم همسرم قدش کوتاه باشه بلند شد

الان که گفتی یادم افتاد

اصلا بهش دیگه فکرم نمیکردم

ادم کسیرو دوست داشته باشه همه چیزشو دوست داره

فانتزی رو بعد ازدواج بلکل کنار گذاشتم   دو تا آدم دو تا تربیت متفاوت. دو تا محیط متفاوت. دو تا سبک تربیتی متفاوت. دو تا خانواده و فامیلای متفاوت. و...

فانتزی چیه....بابا اومد زد همه فانتزیایی منو نابود کرد.فقط بگم ک یکیشون این بود که دوسداشتم عروس کوچیکه باشم و ته تغاری و دوسه تا هم عروس بدجنس داشته باشم شب و روز بزنیم تو سرهم!خخخ.ولی خب نشد ک نشد.بد زد تو ذوقم...خدا کل زندگی مارو برنامه ریزی کرده الکی عاشق نشید و فانتزی بسازید 

من مجردم ولی دوش دالم فانتزیهاموبگم:

1.زشت باشه خخخخخ والا دوس ندارم کسی نظری روعاقامون داشت باشه....ولی ن خیلی ضایع حداقلش اینک من ازش سرترباشم...(ی خاستگار داشتم قدبلندبور چش رنگی خیلیم پسرپاکی بودخیلیییی؛طوریک همه روسرش قسم میخوردن ولی من ردش کردم والا چ معناداره شوهرادم خوشگل موشکل باشه بخداینی همه سرهمین قضیه دعوام کردن)
2.صداش قشنگ باشه....واییییی ینی من میمیرم واس صدای قشنگ...صدای جاافتاده ن تومخی....صداش ی چیزی تو
مایه های کیکاووس یاکیده باشه....خیلی اینچورصداهارودوش دالم
3.قدش168باشه
4.اخلاقش عالی باشه والادگ ریخت ک نداره حداقل اخلاقش خوب باشه....مردشورشو ک هنوپیدام نکرده
5.طرز رفتار باخانم هارو بلدباشه
6.خودش منوپسندیده باشه ن مادرشوهرگرام!!!!!
ینی مردشورریخت وقیافه وصداشوببرن ک تاحالاپیدام نکرده.....خخخخخ
اینم بگم اگ اگ اخلاقش عالی باشه زندگیوواسش بهشت میکنم بهشت....بلللله ی همچین دخملیم من!!!!

خیییییییییییییییییلی فرق داشت
مثلا من از موی لخت خوشم میومد شوهرم موهاش موج داره . دوست داشتم خیلی گرم باشه ولی معتدله از نظر تحصیلات دوست داشتم مثل خودم باشه که انگار این یکی جواب داد رو قد خیلی حساس بودم خداروشکر اونم جور شد ازشیطنت خوشم میومد ولی شوهرم اینطور نبود
اصلا اهل شعر نبود در صورتی که خودم خیلی دوس دارم
خلاصه که همه فانتزی ها هیچ موقع به واقعیت نمی پیونده پس تصمیم گرفتم دیگه خیال بافی الکی نکنم امروز رو باید دریافت و بس اینده هم بلاخره یه طوری میشه

من دوست داشتم شوهرم
- قد بلند (مثل خودم)
- موهای لخت یه مقدار روشن
- لب هاش باریک باشه
- خیلی جدی
- استاد دانشگاه
- تو پر
- هم رشته ای یا هم دانشگاهی خودم باشه
و باهاش تو دانشگاه آشنا بشم.

نامزدم
قد بلنده، خیلی خیلی پوستش سفیده (احتمالا بچمون با رنگ دیوار یکی در بیاد)
- موهاش فر و مشکیه
- استاد دانشگاه
- لبهاش باریک نیست
- هم رشته ای و هم دانشگاهی خودمه
- یه کم جدیه.

در ضمن دوست داشتم آدم شیطونی باشه، شلوغ کنه نذاره ساکت بمونم ولی متاسفانه بر عکس شد... مجبور شدم شیطنت های باقوه خودم رو هویدا کنم:)بیچاره همین امروز که برف آمد، یه گلوله برفی ریختم تو لباسش تا 1 دقیقه بالا پایین می پریذ!
و اضافه کنم...متاسفانه با هم همشهری نیستیم! دوست داشتم همشهری باشم ولی خوب.... واقعا ماهه ماه!

ربا عرض معذرت از اقا یا خانم سوال کننده. اقای نجفی آیا همچین سوالای سطحی و بچه گانه ای واقعأ ارزنس نمایش دارن؟ ؟ سطح وبلاگتون رو ببرید بالا.   خیلی از سوالات همشون راجع به  افکار بچه گانه  و دغدغه های سطحی هست.کسایی که هنوز هیچی از روابط دو نفری نمیدونن و احتمالأ سنشون یا کم. یا 8وارد دیگه.

به بابی
خخخ، فانتزی هات عین من بوده ، شوهرتم عینهو شوهر من شده

دلم میخواست همسرم بور باشن 

چه جالب حالا که بعضی هاتون گفتید من هم یادم اومد...انقدر دوست داشتم شوهرم اهل شعر گفتن باشه .... شیطون و بلا باشه....

ولی اصلا اهلش نیست...شیطنتش هم یکم رشد کرده خخخخخ

به sa 

من دوس داشتم شوهرم قدبلند باشه,سفیدباشه ودکترباشه,وضع مالیش متوسط وخیلی احساساتی  باشه چون من مغرورم بتونه نرمم کنه,وازخودم۱۰سال بزرگترباشه.

T-day: ینی مرده شور ریخت و قیافه و صداشو ببرن که تاحالا پیدام نکرده......لاااایک اصلا معلوم نیست از خودمم چه گوریه حالا که میخاد .... شکلک گریه ی فراوان در انتظار شوهر خخخخخخخخ

اینو گفتی یاد خانوم ریما رامین فر افتادم میگفت من دوست داشتم که همسرم خیلی شوخ باشه و خیلی دست و دلباز که هست می گفت هم خیلی شوخ و هم خیلی دست و دلباز

وای داغ دلمو تازه کردی
دوست داشتم....
سید باشه ..............نشد
اسمش علی باشه.....................نشد
قد بلند باشه180-190.....................170
هیکل مردونه و قوی طوریکه راحت بلندم کنه.البته منم سنگین نیستما..........................نسبتا ریز جثه است و خیلی قوی نیست
برادر نداشته باشه...........................دو تا داره
اگر داشت من عروس اخر باشم.................................عروس اولم
اختلاف سنیمون 10سال باشه........................6 ساله
مردادی یا اسفندی باشه......................آبانی
وضع مالیش خوب باشه..........................متوسطه
خیلی شیک پوش باشه..........................زیاد اهمیت نمیده
به مسواک خیلی اهمیت میدادم.....................چند روز یه بار
ماشین و خونه مستقل داشته باشه........................نداره حتی شاید مجبور باشیم خونه پدریش زندگی کنیم
تهرانی باشه که مجبور نشم انتقالی بگیرم شهرستان..............شهرستانی
همشهری خودم نباشه.....................................هست
خواهر بزرگ داشته باشه................................خواهرش بچه اس ابتدایی
شاعر و رمانتیک باشه.....................نیست
چشم رنگی باشه.................نیست
منو از هرکسی بیشتر دوست داشته باشه...........به خانوادش بیشتر اهمیت میده
از خواستگارای قبلی سرتر باشه.................فقط بعضی چیزهاش
زن هارو خوووب بشناسه........................اصلا
منو خیلی درک کنه و بفهمه.................نه خیلی
  خانواده شون خیلی های کلاس باشن................نه اونقدرا
جدی باشه............................خیلی شیطونه
صداش عاالی باشه...........هست ولی به جای خوندن واسم مسخره بازی در میاره
خانوادش خیلی دوسم داشته باشن.............نه بابا
سلیقه هامون بهم بخوره..........نه بیشتر بحثامونم سر اختلاف سلیقه اس
تیشرت بپوشه...............به زور
تو زمستون اصلا سردش نشه........مث خودم سرماییه
اختلاف فامیلی نداشته باشن.....به وجود اومد اونم به خاطر اینکه دختر فامیلشون رو نگرفت
***********************************************************
حالا اون چیزهایی که طبق فانتزیم بود
غیرتی باشه...............زیااااااااد
مهندس باشه................هست قربونش برم
بچه ننه نباشه ..............نیست
خوب خرج کنه................گاهی به زور جلوی ولخرجی هاشو میگیرم البته همش واسه منه
سربزیر و با وفا باشه................زیاااااااد
گرم باشه.......................زیاااااد
عاشق چشمام باشه. آخه خیلی خوشگلن همه بهشون توجه میکنن.......میگه اول عاشق چشمات شدم
صبور باشه............اغلب هست
اصلا دست بزن نداشته باشه............تا حالا خداروشکر نداشته.البته حس میکنم خودشو کنترل میکنه وگرنه تو فامیلاشون زیاده
دقیق باشه..............گاهی این دقت دردسر میشه حتی
خیلی هوامو داشته باشه........زیاااااد
موهای فرمو دوس داشته باشه...........عاشق موی صافه
پوستش از من تیره تر باشه...........هست
****************************************************************


خب الان خیلی همو دوست داریم اما اختلاف های زیادی داریم که بحثامون رو زیاد میکنه
گاهی که دعوا میکنیم فکر میکنم عجله کردیم
ولی باز که فکر میکنم میبینم دیگه نمیتونم بدون نامزدم زندگی کنم

وای چقدر زیاد شد ببخشید
کلا توصیه ام اینه که زیاد فانتزی نداشته باشید آخه اگه نشد گاهی اذیتتون میکنه کلا از خدا یه خوبشو بخواین!!

خداروشکر که من هیچ فانتزی ندارم وگرنه امکانش هست بخوره تو ذوقم بعدها :‏)

پست جالبیه بازم سر میزنم

به ???: چرا دوست داشتید اسفندی یا مردادی باشه?:) خوشبخت بشید ان شاءالله

من هیچ فانتزی ای ندارم 

وای خدا مهمترین فانتزیم اینه که با احساس باشه اخه بی احساس دوروبرم زیاد دیدم دوست ندارم ی مرد به تمام معنا باشه شیطونم دوست دارم البته فقط برا خودم

آمین یا رب العالمین

شوهر من دقبقا برعکس اونچیزیه که میخاستم
اما دیووووووونشم......

متولدین مرداد مرداشون خیلی وفادار و عاشق پیشه هستن و خیلی هم مغرور هستن 

به به s.a
 دقیقا راجع به ماه ها درست گفتین
غرور توام با عشق مردان مرداد و احساسی بودن مردان اسفند رو خیلی دوست دارم
و خودم که اردیبهشتی هستم با این ماه ها سازگاری بیشتری دارم
البته اینا فقط طالع ینی هستن و قطعی نیستن ولی خب توی اطرافیانم خیلی هاش صدق میکنه
البته مردای آبان هم واقعا جذابن
و اینکه تو ازدواج وقتی قسمت باشه و طرف معیار های اصلی رو داشته باشه فانتزی هارو فراموش میکنی
ولی بعد که یادش میفتی می بینی ای بابا ....

خداروشکر از زندگیم راضی ام
ولی ای کاش تفاوت سلیقه هامون رو به عنوان دو نفر مجزا درک کنیم و حق اختلاف نظر رو به طرفمون بدیم
این طوری خیلی از مشکلات الکی لحظات شیرین رو تلخ نمیکنن
انشاالله همه خوشبخت بشن

به شیدا پ چه جوری راضی به ازدواج با هاش شدی

به باران

خب شما که پسرخالتون و خونوادشو میشناختید باهاش ازدواج نمیکردید غریبه که نبودن بگیم نمیشناختید الانم دوره ای نیس که دختر به زور شوهر بدن خودتون خواستید این آقا که کلا با فانتزیتون در تضاده

به شیدا 

شیدا جون خوبی های همسرت رو هم بگو
فکر کنی کلی چیزکوچولو  یادت میاد مث چیزای کوچولویی که ناراحتت میکنه
درضمن به خاطر کادوی عقد و این چیزا خودتو انقد ناراحت نکن این حرفا چیه توی جوونی؟؟؟
منم تک فرزندم برعکس توقع همه فامیل و دوست و آَشنا اصلا جشن عقد نداشتم اونم به خاطر مسائل الکی
جشن عروسی هم فوق العاده نخواهد بود به خاطر اینکه همسرم از عهده مخارج زیاد برنمیاد
و اینکه دکتر و مهندس بودن اصلا شخصیت و شعور نمیاره
من پزشکی میخونم و همسرم مهندسه ولی گاهی از درک نکردن همدیگه دیوونه میشم!
دنیا رو باید به در بیخیالی زد  و خوش گذروند وگرنه خودتو اذیت کنی بقیه هم میان کمک!!!

فانتزی هایی که نشد 

به الی 

وای خدا,دلم لرزید

به شیدا

چقدر هم شما کوتاه اومدید این که متولد چه ماهی باشه و تو یه نگاه عاشق بشید
شما عاشق خوشکلی و قد بلند و سرزبونیش شدید . بعد اسم پسرها به عنوان ظاهربین بد در رفته دخترا صد درجه بدترن

همه دخترا قد بلند میخان بعد به پسرا میگن ظاهربین .یعنی چون من قدم نسبتا کوتاهه باید کلا دور ازدواج خط بکشم برای یه ویژگی که دست خودم نبوده باید شانس ازدواجم پایین بیاد

خوشبخت بشی الی جان

ممنون باران جان مرسیییییی به همچنین خوشبخت بشی:)

ظاهر مهمه نمیشه گفت اصلا اهمیت نداره ولی کسی که صرفا به خاطره ظاهر کسیو قبول کنه یا رد کنه ظاهر بین محسوب میشه من خواستگار داشتم خیلی زیباتر از همسره خودم ولی مشکلاتی داشتن که جوابه رد دادم ولی دیدم پسرایی که دختریو فقط به خاطره ظاهرش رد یا قبولش کردن 

اعتماد به نفس داشته باش چرا نگرشه منفی میدی 

به الی
قدم 160 . لاغرم هستم یا به قول شما ظریف کلا استخوان بندیم همین طوریه دیگه از پهنا که افزایش پیدا نمیکنه. خود شما هم که میگید از این مدل پسرا بدتون میاد
البته این فقط شما نیستید که از هیکل و قد من بدتون میاد بالای 90 درصد دخترها از این تیپ مدل متنفرن :(   من 34 سالمه و خیلی خواستگاری دخترهای ظریف و کوتاه رفتم ولی همه همین نگرش شما رو به من داشتن . واقعیت اینه که شانس ازدواج من خیلی خیلی پایینه چون قتل کردم که قدم کوتاهه و لاغرم اگر قد و هیکل خوبی داشتم حتی اگر یه دخترباز و بداخلاق و بی ایمان بودم الان ازدواج کرده بودم نه اینکه 10 ساله خواستگاری اینو و اون برو و به شکل یه ادم بهت نگاه نکنن چون قدت کوتاهه :(  لعنت به این دنیای ظاهربین

به حمید والا شوهرمن هم کوتاه زیاد بلند نیست 

از حرفاتون خیلی ناراحت شدم مگه قد بلند و خوشگلی خوشبختی میاره مهم اینه طرف به دلت بشینه و خوشبختت کنه شما هم سراغ کسی برین که اهل زندگی باشه. طرف اندازه تیر چراغ برق هیکل داره ولی عقل و شعور واسه زندگی نداره

به باران
اون دخترهای قدیم بودن . الان خیلی کم پیش میاد شرایط منو قبول کنن

به عشق جاودان
قد بلندی خوشبختی نمیاره ولی فعلا برای من بدبختی اورده . خب من بیشتر از 100 مورد رفتم . ولی نتیجه اش جواب منفی تو همون جلسه اول بود. از ما که ازدواج گذشت

پس من چی بگم !!!!
من دوست داشتم همسرم قد بلند باشه ...... که نیست
دوست داشتم با اخلاق باشه ........که نیست
دوست داشتم خانواده دار باشه .... که نیست
دوست داشتم تحصیلکرده باشه .........که نیست
دوست داشتم سبزه یاشه ...........که نیست
دوست داشتم اندامش ورزیده باشه ........که نیست
دوست داشتم زیبا باشه .....که نیست
هر چی کی دوست داشتم نیست ......
اصلا کلا نیست ، هنوز وجود خارجی نداره ....
تقصیر خودته آقای نجفی مردم از بیکاری از بس پست جدید ندیدم

منم با حمید همدردم.... قدم 165 هست و تپل هم هستم که البته ارثیه دیگه؟ بیش از 10 جا خواستگاری رفتم اما هرکدوم به یه بهونه ای جواب رد میدن

اخه میدونید قبل عقد وبرخورد خونوادشو با عروس بزرگه میدیدیم میگفتیم بااون اینقد خوبن و هواشو دارن منی ک خواهرزاده خودشم ک بد بام تانمیکنن...امامتاسفانه اون عروسشون ک الکی ناز میکنه بیشتر هواشو دارن و منو فک کردن نوکرشونم برگشته خالم بم میگ عروس عصای دسته اما جاری بزرگم و دخترش دست ب سینه ان همیشه من باید کارا زو انجام بدم.دیروز زنگ زده کلی حرف باتشر و صدای بلند سر چیز کوچیکی ک با پسرش بحث شده ب من گف اخه خودت پسرتو درس بار نیوردی ک احترامتو داشته باشه چرا فکر میکنی من گفتم ک زنگ زدی کلی داد و هوار زدی رو منی ک تو این20 سال ن بابام ن مامانم سرم داد نزده.منی ک پارسال تو دانشجوییم پشت تلفن از دلتنگی گریم میگرف و بابام همرام گریه میکرد ...منی ک کسی بم نگفته بالا چشمت ابروا

البته بی انصافیه از خوبی هاش نگم.خیلی زیاد دوستم داره طوری ک وقتی سر حرفا و کارا خونوادش هیلی عصبی میشم میگم کاش باهات ازدواج نمیکردم خیلی میره تو خودش.اربعین رفته بود کربلا اومد گف چون بهم اجازه دادی برم (اخه جاریم ب شوهرش چ دوران عقد چ الان ک ازدواج کرده بهش چنین احازه ای نداد.من گفتم بذارم کاری رو ک دوس داره انجام بده ک اگ منم چیزی خواستم مخالفت نکنه)سه چهار روز اخر صفر ک تعطیلاته میبرمت تهران.بنده خدا هرچیزی خواستم گرف اما من خودمم از چیزای اضاف پرهیز کردم مثلا هله هوله نگرفتم تو دربند و توچال و اینجور جاها.همه جاها تاپ تفریحی تهران هم بردم اخرم گف اونجور ک باید نگشتیم چالوس نرفتیم.طفلی حقوق ی ماهشو خرج4 روز کردیم.من دانشجو شهر دیگ ام برا کارا انتقالیم5بار بردم دانشگام و اوردم.2شب بهش بگم گشنمه بیا منو ببر فلان فست فودی میبره.همیشه بهم پول میده اما خالم ی روز زنگ زد ک پولاتو خرج نکنی وربع سکه بخر ب شوهرتم بگو دیگ بهت پول نده ازاون روز دست بهشون نمیزنم و امر مادرشو گوش میدم ک پس فردا باز غر نزنه😑اخه کسی نیس بهش بگ من خرج ندارم پس؟تازه خرید عقد هم انجام ندادم گفتم هزینه نشه براشون اما میگن خودت نخواستی.قدر نشناسه خالم.هرچی شوهرم خوبه اون خسیسه.البت بگم خونواده ی من میذارنش رو چشماشون اینقد ک احترامشو دارن.ی شب نیاد شام خونمون بابام میزنگ ک چرا نیومدی پاشو بیا.بابامم همش میگ خرج الکی نکنی بچه رو ت  خرج نندازی.هرچی ما عزت میذاریم اونا هیییییییچ فقط ب عروس ب بزرگه میرسن.باورتون میشه برنامه غذاییشون طوریه ک نهار درس کردن شام همونو گرم میکنن ی بار زنگ نزدن دعوتم کنن هربار رفتم عصر برا شام همون غذا رو گرم کردن اما عروس بزرگه ک اومد براش جوجه درس کردن شام.

وااااااااااااااای که چقد زندگی ها مزخرقف شده
داداشی هیچ وقت ناامید نشو ایشالا بهترین ها نصیبت میشه خدا خیلی بزرگه

به حمید 

به شیدا ناراحت نشی ولی خیلی بده که درک نمیکنی احترام شوهر جای خودش خانواده شوهد جای خودش تغصیر خودت که خودت بی ارزش میکنی خانوادت هم همینطور من اصلا پدرم خوشش نمیاد داماد تحویل بگیره زیاد همیشه شخصیت خانوادگیمون بالاتره درنتیجه همیشه مثل یک مهمون مهم با من خانوادم برخورد میکنن رفتار تو باعث میشه مادرش اینطور باش من مادر شوهرمم خیلی تحویلش نمیگیرم هنوز رسمی نشده انقد قوربون صدقم میره حس میکنم عاشقمه

به آراد آرنا

به شیدا خانوم ببین گلم من تک فرزندم کسی یادم نداده شخصیت نوع تربیت خانوادگیم طوری که اینطور بام رفتار میکنن بت گفتم من پدرم با غریبه ها سرد و جدی خیلی هم از کلمه داماد خوشش نمیاد و خیلی طرف تحویل نمیگیره منم رفتارم ارثی کاری نمی کنم تو دل کسی جا بشم جذابم براشون بنظرم اشتباه رایج شما برخی خانوم ها این شما عروس یک خانواده هستین نه دخترشون اگه دخترشون بودی این غذا جلوت بزارن که میری سریخچال واسه خودت گوشت درمیاری کباب کنی من اصلا خوشم نمیاد با مادر شوهرم صمیمی باشم خودت خانوادت باید همیشه جوری باشین که احترامتون بزارن من ذره ذره این خانواده برام صبر کردن چقد زنگ می زدن ییار دیده بودنم وقتی ذره ذره یچیزی بدست میاد قدر دانش هستن جاری ندارم و فرزند بزرگ خانوادن که راهتنمایتون کنم پوششت رسمی باش دست داد دست میدی دست نداد خیر هرچقدم بت محبت کردن باز خیلی صمیمی نشو اینجوری بهتره من کاری انجام نمیدم رفتار من طوری که افراد بخودشون اجازه نمیدن که هر کاری از من بخوان یا بی احترامی کنن یادت نره تو ارزش خودت نمی دونی اعتماد بنفست باید عالی باش زبونت هم بموقع باز بشه رک باش من ادمیم که باید همه چیز طبق خواستم باش وگرنا قبول نمی کنم احساساتی نباش اگه می دونی در اینده با بچت با این خانواده دچار مشکل میشی الان حلش کن ارتباطت کم رنگ کن به شوهرت هم بگو با لین رفتار پا خونتون نمی زارم اگه شوهرت هم اخلاق خوبی نداره بدرد زندگی نمی خوره کات بده مگه چند سال جونی که عمرت پای این مسائل بدی نخواه مثل من باشی من سنگ دل میشم بدی ببینم اصلا مهربون نیستم و عمرم هدر نمیدم ککم نمی گزه واسه کسی که یک قدم نیومد هزار قدم ندو محبت بزار اول اونا بزارن وگرنا خرج هر موجودی نکن

به شیدا خانوم من برای یک انتخاب عاقلانه احساساتم کشتم پس خواست خدارو کسی که در نظر داشت برام پذیرفتم ولی شما که با علاقه با همسرتون ازدواج کردین بهتره رفتار تون دقیقا مثل عروس بزرگ باهاشون بکنین با پدر شوهرتون حرف بزنین هر عمل و رفتاری انجام دادن دقیقا انجام بده اینجوری یاد میگیرن با ادم بی زبون ساده سرو کار ندارن دیگه تحویلشون نگیر به بابات هم بگو شوهرت زیاد تحویل نگیرن تا بفهمه رفتار خانوادش چقد تاثیر بد در روحیه شما داره بچه دار بشی چجور قراره بات رفتار کنن ؟

ب اراد وارنا

به اراد ارنا 

هرکسی با همتای خودش ادم هایی که برای دیگران غرور دارن باهم خیلی خوب صمیمین شما هم تو نظری که بسما ربطی نداره اظهار لطف نکن وقتی شناختی رومن نداری !خانوم

به شیدا امید وارم رضایت کامل پیدا کنی زمان کمکت میکنه ازمون خطا داشته باشی چون فامیلین خیلی حتما تورو نزدیک بخودشون میبینن پس سعی کن تو ذهنت پررنگش نکنی توجه شوهرت بیشتر ببین

به خانوم باران شما که دانای کل هستی بدون شناخت زندگی طرف مقابل من قضاوت میکنی شما یفکری برای رفتار خودتون بکن خانوم من خداروشکر فرد محبوبی ام انتخابمم عاقلانه بوده کاملا هم کفیت هادر نظر داشتم کسی تا به امروز بدی از من ندیده کسی هم بشما نگفت وقای من به یک فرد خطلب میدم خودت قاطی کنی طبیعتا ایشون عقل و شعور دارن انقد خانوم شیدا محترمانه برخورد میکنن خودشون درست غلط میسنجن فضولی کار خوبی نیس خانوم مخصوصا وقتی دونفر دارن نظر رو بهم خطاب میدن غلط درست خوبی بدی نظرات مختص دونفر شرمنده اقای نجفی ولی گاهی ادم مجبور میکنن تذکر بدم اینجا پر از نظر هر انسان قدرت انالیز تحلیل داره برای خوش

به ارد ارنا 

من شوهر ندارم ولی یه خواستگار دارم میخام باهاش ازدواج کنم..
اما فانتزیاااااااااام .....
دوس داشتم شوهرم قد بلند باشه کامل تو بغلش جا شم مثلا180خیلی هم برام مهم بود........ولی متاسفانه نشد فکر کنم 171 یا 172 اینا باشه..
دوس داشتم اندامش متناسب باشه .......اما یکم تپل شد البته بخاطر من رفته تو رژیم
دوس داشتم شغل خوبی داشته باشه..... ای بد نیست کارمند دولته.
وضع مالیش دوس داشتم میانه باشه..........اونم میانه شد
دوس داشتم عاشقم باشه.........همینم شد.
دوس داشتم گذشت داشته باشه وصبور ...........همینم شد
دوس داشتم مهریون باشه بهم محبت کنه ..........همینم شد

ببینید ازدواج یعنی در مقابل مشکلات در کنارهم بودن قابل توجه دخترا اونقدر تو فکر و خیال نباشن باید حقیقتو بدودند ک دنیا همیشه برعکس خواسته هامون عمل میکنه از دختران ک انتظاراتشون نصبت ب مرد زیاد این مشکل بزرگی هرچی هست شکر خدا داره

سلام  دوستان  موقع ازدواج به همشهری بودن خیلی توجه کنید چون خیلی مهمه و همینطور هر دوی شما در یک سطح تحصیلات باشید و موارد دیگه شامل : توان مالی خوب و اینکه خانواده خیلی مهمه خوب دقت کنید که توی خانواده همسرتون اصلا بین فامیل ها قهر وجود نداشته باشه که بعدا مسئله ساز میشه . و یک نکته مهم  اون هم اینه که شاید برادر یا دایی یا غیره  همسرتون اعتیاد داشته باشند که این مسئله هم بعدا برای شما مشکل سازه .