خانواده برتر

سلام

چقدر جالب و خوب که دو تا مطلب درباره توقعات نادرست متقابل دختر و پسر در خواستگاری ایجاد شده!

سوال کننده عزیز در مورد ابراز احساسات به شما حق میدم...واقعا نمیدونم چرا برخی متوجه نمیشن که ما نامحرمیم...

* آقایون خواهش می‌کنم تا همه چیز نهایی نشده، از ما توقع ابراز احساسات نداشته باشین و اینو به پای این که یکی دیگه رو دوست داریم، نذارین و ما رو قضاوت نکنین! *

سوال‌کننده عزیز شما هم مراقب باش این توقعات آقا جای احتیاط داره. بیشتر باهم صحبت کنین و اگه واقعا آقا رو دوست داری و مطمئنی که می‌خواین ازدواج کنین، می‌تونی با رعایت ضوابط، صرفا بهش چراغ سبزی نشون بدی تا درباره حس شما به اطمینان دست پیدا کنه

اما اگه شک داری درباره ایشون، هرگز ابراز احساسات نکن!.. 

اگه این آقا رو واقعا می‌پسندی، فکر هرکسی در گذشته رو از ذهنت بیرون کن و به آقا بگو که در حال حاضر به کسی متعهد نیستی.

سلام.به نظرم اگر واقعا قصدش این بوده که بدونه قضیه چیه‌.خیلی آقای فهمیده و با شعوریه که حتی گفته میگم جواب خودم منفیه و...آدم خوب تو این دوره زمونه کم پیدا میشه.

از لحاظ علاقتون به اون شخص قبلی هم باید بگم که خودتون باید تکلیفتونو با خودتون مشخص کنین.ما که از ته دل شما خبر نداریم.ولی اگر میدونی هنوز علاقه ای به اون شخص داری بدون که اشتباهه.سعی کن تصمیم عقلانی بگیری.بحث یه عمر زندگیه،شوخی بردار نیست.اون آقا یکبار ازدواج کرده و قصد ازدواج مجددم نداشته.دیگه با فکر کردن بهش فقط خودتو عذاب میدی و سودی به حالتون نداره و فقط آینده ی خودتونو خراب میکنین.

من نمیتونم بگم که بعد عقد علاقه ای به وجود میاد یا نه؟چون واقعا یه چیز قطعی نیست.شاید یکی تو دوران آشنایی به طرف مقابلش علاقه مند بشه شایدم با دو تا بچه نشه.ولی اگر تو فاز عشق و اینا هستین اشتباهه،به نظرم همین که آدم باشخصیت و با درکی باشه و به دلت بشینه و بتونی دوستش داشته باشی کافیه.

نمیدونم فاز اونایی ک نیومده میگن عاشقتم. بابا کی وقت کردین عاشق شین😅

اون میگفت اکه کسی رو دوست داری بگو!

تو هم برگشتی گفتی اره یکی بود دوست داشتم! منم باشم دیگ میزارم میرم 

این حرفت نشون میده هنوزم بهش فکر میکنی وگرنه مطرحش نمیکردی

همه ما شاید کسی رو دوست داشتیم و تموم شده دلیلی نداره احساس و روابطی ک تموم شدن اینا رو بازگو کنیم و طرف مثابل رو حساس. 

از اظهارنظر مشاورتون اینجور استنباط میشه که....باید هر چه زودتر عوضش کنی😁 حرف خواستگار شما یک عکس العمل طبیعیه که هر کسی که در مقابل ابراز احساساتش جوابی نمیگیره به ذهنش خطور میکنه ... در مورد حرف مادرتون هم یعنی همه زن و شوهرا عاشق و معشوقند؟؟؟ قطعا نه ... عقد شاید یه ابزار باشه ولی خب به تنهایی کافی نیست اخلاقیات دو طرف خواسته هاشون و معیاراشون و ...موثره... اگه قبل عقد انقدر وقت داشته باشی میتونی نشونه هایی ببینی که ایا ازدواج با یه شخص ایجاد عشق میکنه یا نه...راستش من قبول ندارم که اختیار و مقاومت در دل نبستن موثر باشه عشق راه خودشو پیدا میکنه چه بخای چه نخای...ولی گاها فکر کردن به شخص سومی باعث میشه خوبیه ادمی که الان هستو کامل درک نکنی و قدرشو ندونی از طرفی ابراز علاقه زیاد از کسی که هنوز حس خاصی بهش نداری بازدارندست من اگه جای مشاور بودم از اون اقا میخواستم زیاده روی نکنه و بذاره گاها شما دلتنگش بشید... به نظر من درسترین کار اینه حقیقتو به خواستگارتون بگید از اینکه نمیدونید اخرش به کجا ختم میشه و نمیخاید تا اون موقه احساساتتون رو درگیر کنید و زمان رو میخاید صرف شناخت کنید... ولی مطمان باش لذت احساس دو طرفه انقدر زیاده و انشالا یه روزی تجربش میکنی که یه روزی به حسی که به ادم قبلی داشتی میخندی...

با توجه به سوابق شما .چه بله بگویی چه نگویی ،اگر این ازدواج سر نگیرد با توجه به شرایط خوب خواستگارتون این حرف که حتما شما دل در گرو کسی دیگر دارید پشت سر شما درخواهد آمد .این از محسنات ازدواج سنتی می باشد .
کار مشاور تشخیص این هست که به هم می خورید یا نه ؟ اینکه خواستگارتون راهی داشته که به اسرار زندگی شما پی ببره یا نه در حوزه تخصص او نیست ولی منشاء این فکر چگونه به ذهن شما رسیده برای ما هم سوال می باشد .احتمالا شما ساکن شهر کوچکی هستید که همه همدیگر را می شناسند.
دلیل اول: شما چت می کردید و گرفتار علاقه یک طرفه بودید ولی الان بهانه میارید که محرم نشدید که به خواستگارتون ابراز علاقه کنید .
 دلیل دوم :از یک طرف می خواهید همه چیز منطقی پیش بره ولی نقل قولی که از مادرتون کردید نشان از رویکرد غیر منطقی شما داره .
این دو دلیل نشان از یک رفتار متناقض می باشد .
اینکه که شما بتوانی موقع چت کردن راحت باشی ولی ابراز علاقه حضوری برایتان سخت باشد احتمال زیاد به خاطر شخصیت درونگرای شماست نه باور به محرم و نامحرم.
 

خواستگار شما  واضح داره میگه چرا ابراز احساسات نداری متقابلا- حالا شما فازت چیه که حرف واضح ایشونو بیخیال شدی و پی موهومات می گردی با مثلا مشاورت ؟

واضح به خواستگار همینا رو بگید - بگید که تصورتون نسبت به ایشون مثبت هست اما نمی خواید تا زمان رسمی شدن به احساساتتون پر و بال بدین 

البته

اینو در صورتی بگید که واقعا حسی به ایشون دارید - یعنی من تجویز به دروغ گفتن و ادعای دروغ داشتن نمی کنم 

جسارتا با صحبت مادر محترمتون هم مخالفم 

عشق "لحظه ی عقد" به وجود نمیاد !!!

اگر اینجور بود که باید تمام زوج ها عاشق می بودن چون برای همه صیغه ی عقد خونده میشه 

خواهشا یکم از مغزمون استفاده کنیم و انقدر حرفای کلیشه ای رو نسل به نسل ادامه ندیم 

عشق واقعی و غیر واقعی نداره 

شاید بشه دسته بندی کرد و کلی براش تئوری داد

ولی نهایتا چیزی که برای شما ارزشمنده و دنبالشی و مطلوب هم هست اینجوریه :

زمینه ش وجود داره - و عقلا میشه متوجهش شد - مثل بذر یک گیاه . یعنی شما مثلا گل رز می خوای باید بذر گل رز پیدا کنی . نه بذر ذرت و نخود بکاری و انتظار گل رز داشته باشی !

بعدش هم با گذشت زمان و صرف انرژی و وقت و از خودگذشتگی و تلاش برای مراقبت ازش هست که شکوفا میشه و مثل یه موجود زنده رشد می کنه - وقتی می گیم موجود زنده یعنی هواسمون بهش نباشه هم مریض میشه هم می میره !

به نظر میرسه توقع این خواستگار شما خیلی بالاست. 

یا درکی از شناخت قبل ازدواج ندارن چون به قول خودتون که نمیشه هنوز که چیزی معلوم نیست، ابراز احساسات کرد .

به نظرم اونم خسته است از تنهایی و کمبودی که داره . 

اما به نظرم بهش بگو که هنوز برای ابراز احساسات بوده.  زمانش الان نیست بزار احساسی برخورد نکنیم بعد ازدواج فرصت زیاده 

به امید خوشبختی شما و همه ما 

بنظر من حق داره بدونه و مطمئن شه شما دوسش داری یا نه.من با حرف مادرتون موافق نیستم که گفتن عشق واقعی زمان عقد به وجود میاد.

درباره گذشتتون هم من فکر میکنم که ایشون چیزی متوجه نشده فقط سوال براش پیش اومده که نکنه چون به من ابراز علاقه نمیکنه یکی دیگه رو دوس داره.

"گفت اگه این طوره راستش رو بهم بگو و قول میدم به کسی نگم و از زندگیت برم بیرون. حتی گفت به همه میگه که جواب منفی از طرف ایشون بوده که کسی متوجه نشه من یه مرد دیگه رو دوست دارم."

به نظر من نمیخواسته بهت یه دستی بزنه و از قضیه اون کسی که یه طرفه دوستش داشتی خبر نداره.فقط میخواسته ببینه چرا بهش ابراز احساسات نمیکنی. اینکه هیچی نگفتی که قضیه رو بغرنج تر میکنه!بهش دلایل ابراز علاقه نکردنتو باید می گفتی 

حالا از این بگذریم،حرف مادرت درباره لحظه عقد و عشق و فلان اشتباهه.موقع خوندن خطبه عقد یه فرشته بالدار قلب شما دو تا رو با یه تیر طلایی بهم می دوزه؟!موقع عقد آیه از آسمون نازل میشه؟!تو خودت عقل داری فهم داری هر چی بقیه بگن باید قبول بکنی؟اره این حرف قشنگه ولی برا هفتاد سال پیش که عروس داماد برای اولین بار تو حجله همدیگرو میدیدن. الان باهاش ازدواج کنی و بعدش بفهمی نمیتونی دوستش داشته باشی چیکار میخوای بکنی؟اون بدبخت چه گناهی کرده که با کسی ازدواج کنه که فکر میکنه بهش علاقه داره ولی نداره؟بچه های احتمالی تون باید تاوان کدوم تقصیر رو بدن که مادرشون دلش با پدرشون نیست؟همه اینا به خاطر اینکه صد سال پیش قدیمیا اعتقاد داشتن که عشق تو لحظه عقد تو دل طرفین می افته؟!نیفتاد هم نیفتاد؟!

سلام

راستش برای یه پست دیگه خیلی طولانی نظر گذاشتم یه کمی خسته شدم به پست شما که رسیدم توان وقت گذاشتن تا اندازه زیادی رو نداشتم اما یه نکته خیلی مهمی رو از مکالمه اون آقا با شما فهمیدم که باید به عرضتون برسونم:

گفتین اون آقا بهتون گفته:

به همه میگم که جواب منفی از طرف من بوده که کسی متوجه نشه تو یه مرد دیگه رو دوست داری

اون آقا میخواد به همه بگه که جواب منفی از طرف خودش بوده که کسی متوجه نشه شما یه مرد دیگه رو دوست داری ولی از اون طرف که به قضیه نگاه کنیم با گفتن این حرف باعث میشه دیگران و از جمله مردهای دیگه که ممکنه گزینه های ازدواجی برای شما باشن بفهمن شما یه مرد دیگه رو دوست داری که اون مرد خودش شما رو نخواسته. این که بدتره. چون به هر حال اگه دیگران از نظر این آقا دیگرانن این آقا هم از نظر دیگران، دیگرانه. پس در هر دو حال دیگران فکر میکنن که شما یه مرد دیگه رو دوست داری

شاید از همین نکته من به جوابت برسی. حالا دیگه کلاه خودت رو قاضی کن. یه همچین آدمی ببین اصلا توی رابطه با تو کجا ایستاده. کجا ایستاده واقعا

البته گاهی آدما همینطوری یه حرفی میزنن و نکته سنجی حرف خودشونم حتی از دستشون درمیره. احتمالا جمله ای که اون آقا برای نشون دادن محبتش به شما گفته صرفا برای ابراز محبت و علاقه ش به شما بوده و خودشم این نکته ای که شنونده ازش درمیاره رو بهش دقت نکرده

یک لحظه خودتون رو بذارید جای طرف مقابل.

اون آقا داره ابراز علاقه میکنه و منتظره تا جواب این علاقه رو بگیره، حالا شما درست نمیدونید ابراز علاقه کنید مشکلی نیست ولی خوب بدون جواب هم که نمیشه گذاشت ایشون رو.

به هرحال برای هر کسی مهمه که بدونه علاقه اش دوطرفه است.

شما هم میتونید در جواب ایشون بگید که فعلا دارید عقلانی درموردشون فکر میکنید و نیاز به وقت دارید که علاقه ایجاد بشه.

توقع ایشون در پاسخ به احساساتش در این زمان  بیجاست، اما به خواستگار تون هم باید حق داد ... اون میخواد مطمئن بشه که دل شما باهاش هست یا نه... برای همین اون جملات رو گفته... 

 چون در برابر اون جملاتش  شما فرمودین """"من چیزی بهش نگفتم ولی این حرفش برام عجیب بود."""""

والا چرا چیزی نگفتین؟ اون جملات خیلی سنگینه و اتمام حجته... رسما گفته راحت از زندگیت میرم اگر دلت با من نیست...

میتونستید صادقانه بگید  نمیخوام احساسی عمل کنم و الان زوده برای بیان احساسات  !! والا طرف دوهزاریش میفتاد.....که همینم نگفتین والا هرکسی باشه ته دلش خالی میشه....

بهتره خودتون گول نزنید شما احساسی بهش ندارین خودتونم گفتید صرفا گزینه خوبیه و فقط حدس میزنید بعد ازدواج بهش علاقمند  میشین!

خوب اومدیم و علاقه ایجاد نشد....  اونوقت چی؟

از نوشته تون پیداست شما هنوز درگیر کیس یا کیس های قبلی تون هسین.... اگر واقعا تا به الان علاقه در دل تون وحس تون ایجاد نشده رابطه رو بهم بزنید..

شاید  از مردای احساساتی باشه و بعد ازدواج نه شما بتونی اونو راضی کنی و نه اون بتونه تو دلتون جا بازکنه

برعکس خواساتگار قبلی تون خداینکرده این دفعه از اینور پشت بوم نیفتین وزیادی هم منظقی نرید جلو

ازدواجیا یخیلی منطقی و بدون احساس هم مشکل دارن 

 در ضمن همه مشاورا هم مشاور خوب نیستن..... خیلیاشون کارو بدتر میکنن...

موفق وموید باشین

من یک چیز رو نمیفهمم

شما ز ازدواج طوری حرف میزنین که انگار یه وظیفه ست

اگه عاشق نیستین چرا میخواین ازدواج کنید؟