سلام
خوشحالم چون میخوام زندگیم رو از نو بسازم. از نزدیک دو سال پیش که تنهایی زندگی میکنم افسرده شده بودم، متاسفانه تعداد خ ا هام خیلی زیادتر شده بود و به روزی چند بار میرسید این باعث شد کمی ضعیفتر بشم.
ورزش رو رها کرده بودم و بدن زیبایی که ساخته بودم رو خراب کردم زیاد نه، ولی دیگه فرم خاصی نداره و معمولی شده و احساس خستگی و بی حالی به دلیل کنار گذاشتن ورزش، تغذیه نامناسب و خ ا زیاد
تنهایی برای من خیلی سخت بود و الآن نه که سخت نباشه واقعاً سخته مخصوصاً در این جامعه با این همه فشاری که روی ما هست از فشار اقتصادی گرفته تا فشار روحی و روانی و جنسی با این همه بدحجابی جامعه.
از طرفی چون دختر مورد نظرم و پیدا نکرده بودم روز به روز غمگین تر میشدم، کار به جایی رسید من که یک عمر ورزش کردم چند روزی بود که شروع کردم به کشیدن سیگار.
هنوزم با اینکه رها کردم احساس سوزش و درد در قفسه سینه ام دارم چون تجربه کشیدن سیگار نداشتم ولی انقدر زیاده روی کردم که خیلی روم تاثیر منفی گذاشت و الآن نفس کشیدن هم برام سخته، البته احتمالاً آسیب جدی و دائمی ندیدم چون زود قطع کردم و همه ش چند روز بود ولی احتمالاً چند روز این درد و اثراتش ماندگار، یه جوری مثل ترک کردن میمونه که خیلی سخته انگار بدنم بهش نیاز پیدا کرده و درد شدیدی در قفسه سینه دارم که باید مدتی بگذره تا بدنم دوباره ترمیم بشه و اثرات بدش از بین بره.
تصمیم گرفتم خ ا نکنم. این کار رو کنار میذارم، کسب و کارم رو که رها کرده بودم و هر روز پول هام رو بیشتر از دست میدادم تا اینکه همون یه مقدار پس اندازم هم صفر کردم و درآمدم از بین رفت و به جایی رسیدم که بیچاره شدم و بدهکار این و اون شده بودم.
کارم رو هم الآن چند روزیه که دوباره شروع کردم، ورزش دوباره توی برنامه روزانه ام میاد و من که کلاً اهل سیگار نبودم و این چند روزه حالم داشت از تلخی و بدمزگی و همه چیزش بهم میخورد یه روز انقدر کشیدم که حالم بد شد افتادم از سرگیجه.
به نوعی داشتم دست به خود تخریبی میزدم. دو ساله نماز نخوندم که دوباره شروع میکنم مرتباً می خونم، از این به بعد برای خودم بیشتر ارزش قائل میشم و چون چهار تا دختر که معلوم نیست کی بودن و چقدر ارزش داشتن. چقدر پول پرست و داغون بودن دلیل نمی شه خودم رو کم ارزش بدونم و خودتخریبی بکنم.
الآن هم به خاطر این دو سالی که گند زدم به زندگیم، به بدن ورزشکاریم، به کسب و کارم، به همه چی ...، میخوام از این به بعد خود ارضایی نکنم، ختم قرآن نیت کردم که دو سال پیش شروع کرده بودم یک جزء خوندم بقیه رو نخوندم الآن دوباره تکمیل میکنم، نمازم رو دوباره می خونم و به جای اینکه به دختری فکر کنم یکی دو سال به خودم فرصت میدم البته اگه بتونم! و دیگه به هیچ کی پیشنهاد نمیدم و سعی میکنم اول خیلی پولدار تر و قویتر بشم و ماشین و خونه بهتر خرید بکنم.
جدیداً دیگه خودم رو کم نمی دونم معیارهام رو بردم بالاتر و دختر چشم سبز و خوش اندام و باربی و مو بلند میخوام و نه تنها دیگه خودم رو نالایق نمیدونم چون از چهار تا دختر ... جواب رد شنیدم بلکه خودم لایق بهترین میدونم. از خدا سر نماز میخوام این ها رو.
و یک موضوع دیگر هم اینه که من چون تا بیست و هشت و نیم سالگی سالم بودم و کسی بهم بها نداده بود میخواستم دیگه دوست دختر بگیرم و هر کاری بکنم چون به خیلی دخترها میگفتم ازدواج میگفتن فقط دوستی و بعد همونم پول و اینها نداشتم ول میکردند و دخترهای ازدواجی هم که من رو ندیده مایملک رو میسنجیدن و پول و ... که اون ها هم به دلم نمی نشستن.
در هر صورت تصمیم گرفته بودم دوست بشم و از روی لج هر کاری بکنم چون فهمیده بودم دخترها پسرهای بد رو بیشتر دوست دارن (البته این برداشت من بود و چیزهایی که دیدم و فهمیدم، شاید درست نباشه و شما نظر متفاوتی داشته باشید) ولی زیاد دیدم پسری که دوست دختر زیادتر داشته بیشتر براشون جذابه چون ناخودآگاه کسی بوده که براش سر و دست میشکنند و طرفدار و انتخابگر زیاد داشته در نظر گرفته می شه از طرفی میترسیدم من که یک عمره به کسی دست نزدم و دوست نشدم دختری گیرم بیاد که دوست شده و...
برای همین مثل یک لجبازی بچه گانه منم میخواستم قبل ازدواج دوست بشم و... که بعداً حسرت نمونه و سرم کلاه نرفته باشه ولی الآن فکر میکنم نیاز به این کار نیست که خودم رو به خطر بندازم تا الآن که کاری نکردم فقط هروقت شخصی خواست بیاد توی زندگیم توی چشماش زل میزنم و ازش سوال میکنم که صادقانه بهم بگه که قبلاً رابطه داشته یا نداشته. دیگه اگه دروغ بگه خودش می دونه و خدای خودش. نگید این موضوع برام مهم نباشه مهمه برام چون خودم نزدیک سی سال خودداری کردم و با دختری دوست هم ندشم و رابطهای نداشتم پس می خوام شخصی باشه که اونم خودداری کرده باشه و مثل خودم باشه پس منطقیه.
به هر حال تصمیم گرفتم این کار رو هم دیگه با هیچ دختری انجام ندم و با کسی دوست نشم و این عقده و هوسی که روی دلم هست انگار می خوام تلافی کنم و ضربه بزنم که قطعاً دامی از سمت شیطان برای من بود که در دلم افتاده بود رو دیگه می خوام به طور کامل فراموش کنم و دیگه ناراحت نمی بشم اگه به دختری بگم ازدواج اهل دوستی باشن اون ها به اندازه کافی پسرهای داغون هستن که اون ها رو به چیزی که لایقش هستن برسونن و من صبر میکنم تا بلاخره دختری پیدا کنم که مثل خودم زندگی کرده باشه شاید دیرتر، شاید سختتر ولی هست مگه می شه نباشه بلاخره یکی هست که مثل خودم زندگی کرده باشه که بتونم اون رو پیدا بکنم.
بچهها دعا کنید به یک دختر چشم سبز و باربی و مو بلند و بلوند پیدا کنم واقعاً به کمتر از این راضی نمی بشم بلاخره یک عمر به خودم سختی دادم و برای اینکه ارزشمندتر باشم ورزش کردم و کلی کارهای خوب کردم الآن خودم رو لایق بهترین می دونم. ولی توی دو سال گذشته مثل بدبختها انگار فقط میخواستم یکی بپذیرتم
نمی دونید چقدر خوشحالم که از امروز دوباره نماز می خونم و چقدر خوشحالم که رابطه نامشروع برقرار نکردم و چقدر خوشحالم که میخوام ختم قرآن بکنم و چقدر خوشحالم که سیگار بهم نساخت و خودم نخواستم بسازه و رهاش کردم و چقدر خوشحالم که دوباره ورزش رو شروع میکنم و کسب و کارم رو دوباره راه انداختم
از امروز هر روز با امید و انگیزه پا میشم و تلاش میکنم و خوشحالم که خدا بهم نظر کرد و نذاشت خراب و بد و نابود بشم. بچهها شما هم برام دعا بکنید که بتونم پاک بمونم و هر چی زودتر دختری که می خوام پیدا بکنم.
مرتبط با مشکلات روحی و اقتصادی پسران:
به خاطر شرایط اقتصادی در توان خودم نمی بینم بتونم ازدواج کنم
یه حسی بهم میگه امسال سال آخر زندگیمه
تا کی باید دست مون در جیب پدر و مادر باشه؟!
برای اینکه روحم آروم باشه میرم کارگری، تا به خودم بگم رفتم سر کار
برادرم به خاطر بی توجهی های گذشته، عقده ای شده
پسری 26 ساله ام، برام سخته که از خانواده پول بگیرم
بیکاری یا مشکل مالی مرد رو عصبی می کنه ؟
بیایید علل بیکاری رو به چالش بکشیم
در مورد حل مشکل بیکاری چه کارهایی میشه کرد ؟
یه پسر وقتی ناراحته، چطور باید آرومش کرد ؟
شما چه می کنید با این وضع بی پولی ؟
درد شرمندگی مردان در این اوضاع اقتصادی
اشکالی داره پسر و دختر ازدواج کنن ولی هر کدوم سر سفره پدرشون باشن؟
تکلیف پسرانی که به خاطر شرایط اقتصادی نمی تونن ازدواج کنن چیه؟
پول که نداری دیگه کسی سمتت نمیاد
← درد دل های پسران (۹۷ مطلب مشابه)
- ۲۴۷۹ بازدید توسط ۱۸۵۱ نفر
- چهارشنبه ۱۵ مرداد ۹۹ - ۰۸:۵۶