خانواده برتر

با سلام. به عنوان کسی که 21 ماه خدمت کرده بهت میگم که لازمه، البته بیشتر دوره آموزیش مفیده بنظرم.ای کاش همه حتی دخترام آموزشیش رو میرفتن.آموزشی باعث میشه قدر همه چیزهایی که داری و برات بی اهمیتن رو بدونی ،مثلا دوش آب گرم تو خونه برات معنی پیدا میکنه،جای خواب خودت برات معنی پیدا میکنه و خیلی چیزهای دیگه که تو زندگی روزمره عادین ،اما از نظر مسائل شخصیتی میتونم بگم برا منی که 18 سالگی رفتم سربازی باعث شد با خیلی از واقعیت های تلخ جامعم آشنا بشم.

+ولی درباره شما دوست عزیز ،من فقط میدونم که شما اگه مدرک ارشد توی رشته خودت از یه دانشگاه تاپ کشور مثل دانشگاه تهران ،شهید بهشتی ،علامه و... داشته باشی میتونی با ارائه مقاله و کارهای عملی تا یکسال کسری خدمت بگیری .انشالله که موفق باشی

اگر نخواین کار دولتی استخدام شین نیازی به سربازی ندارین که 

فوقش بعد یه مدت باید بخری دیگه 

راه دیگه ای نیس

پارتی  داشته باشی صبح میری ظهر میای اونم تو شهر خودتون اگه پارتی نداره کارت ساختس

سربازی رو حتماً برو

سخت هست ولی خیلی چیزا رو تجربه میکنی

یاد میگیری تو شرایط سخت زندگی، بتونی دووم بیاری 

یاد میگیری منم منم نکنی

خلق و خو و رفتارت بهتر میشه یعنی پخته تر میشی

با اقوام مختلف کشور آشنا میشی و نحوه برخورد باهاشونو یاد میگیری

البته یه مقدار شانسیه که کجا خدمت کنی

ما که شانس نداشتیم، سخت ترین قسمتش آموزشیه، برا همه دوماه بود برا ما سه ماه آخه من مرزبانی خدمت کردم 

سخت ترین یگان خدمتی مرزبانیه

ما تو نقطه صفر مرزی پاسگاهمون نه آب داشت نه برق، تو کل سال دوماه جاده برف نداشت که ماشین گروهان توی اون دوماه تدارکات کل سالو تحویل پاسگاه میداد، آب خوردن آب معدنی بود، نون خشک شده می اوردن، یه انبار ۳۰ متری از کف تا سقف نون انبار میکردیم و موقع خوردن با اسپری بهش آب میزدیم که نرم بشه

غذاها اکثراً کنسرو بود، کنسرو مرغ کنسرو ماهی، گوشت قورمه، مرغ یخی

برای شستشو باید برف آب میکردیم، حمام که با یه قابلمه ۲۰ لیتری دوش میگرفتیم که ۳ساعت باید برف آب میکردیم که بشه ۲۰ لیتر

برا همین ۲۰ روزی یه بار حمام میکردیم 😁

از موقع تاریک شدن هوا تا روشنایی روز باید جاده مرزی محافظت میشد، مثلاً ۱۰تا سرباز تو پاسگاه بود، ۴ نفر پست میدادن ۶نفر هم باید میرفتن بیرون از پاسگاه برای گشت زنی، سه تا اکیپ دونفره

سه تا ۴ساعت 

فرض کن ساعت ۱۱ شب تا ۳نصف شب تو دمای ۲۰- درجه باید با کلی مهمات و اسلحه پیاده تو مرز قدم بزنی

انقدر لباس می پوشیدیم که به زور راه میرفتیم

بچه سوسولا که میومدن مرز به بهانه بیماری مرخصی میگرفتن و دیگه برنمیگشتن، میشدن سرباز فراری 😄

خیلی سخت بود ولی شیرین

سه ماه بهمون کسر خدمت دادن، حقوقمون هم سه برابر بقیه یگان ها بود، مقررات چرت و پرت هم نداشتیم

اگه برگردم به اون دوران بازم میرم سربازی

اینا رو گفتم که اگه دفترچه پست کردی و یگانت افتاد مرزبانی اگه زیاد اهل سختی کشیدن نیستی یا دوباره دفترچه پست کنی یا بگردی دنبال پارتی 🤗

در مورد سربازی واقعا نمیتونم نظر بدم چون تجربه ای ندارم اما شرایطی هست که شما در صورت داشتن اختراع یا انجام کار های پژوهشی امکان کاهش مدت زمان خدمت خودتون را دارید

علاوه بر این در صورت فعالیت در شرکت های دانش بنیاد یا قواعدی ، میتونید به جای سربازی در یک شرکت دانش بنیان مشغول به کار بشید که هم از نظر تجربه کاری و سابقه و هم شرایط کاری مطمئنن گزینه خوبی هست

البته شرکت های دانش بنیان بر اساس تعداد افراد شاغل و یا گردش مالی فروش محصولات و یا خدمات می تونند از این امکان استفاده کنند

حتی اگهی جذب هم دیدم

خلاصه اینکه اگر واقعا علاقه مند نیستید میتونی یک پلت فرم ارایه خدمات مشاوره به شکل یک استارتاپ طراحی کنید و در این مدت زمینه ثبت شرکت دانش بنیان خودتون را پیگیری کنید

مطمئنا مسیر اسونی نیست اما میتونه هم از جهت اینده شغلی و هم سربازی مشکل شما را حل کنه

ما که حدود ۱۷ سال پیش این راه مسخره رو رفتیم

اما الان مثل اینکه برای افرادی که معدل بالا داشته باشن تو یکسری رشته های خاص می تونند امریه بگرین و تو شرکت های دانش بنیان مدت سربازی رو سپری کنند

این جور که می گن تا چند سال دیگه خرید سربازی در کار نیست

سربازی خوبه یابد؟؟وخصیصه هاش. من ازدید متعصبانه ب این ماجرانگاه نکردم هیچوقت.

ب عقیده بنده  اکثر پسرا تاقبل ازسربازی ازخانواده دورنشده اندوسربازی میشه اولین باری ک دورمیشن؛؛؛البته برای افرادی ک درهمون سن کم میرن.ازاونطرف این رفتن مقارن باسنی هست ک ادم دوس داره استقلالی بدست بیاره یاازخونه دور بشه.حالا بنظر بنده سربازی یه نوع دانشگاه بادروس عملیه.اونجا نظم خواب هست نظم خاموشی هست وکلاکارها منظمه.اونجا باعث میشه تجربه های فراوانی بدست بیاری.باقومیت های مختلف اشنابشی؛باکشیدن سختی های زیاد بالاخره یادمیگیری چگونه ازحقت دفاع کنی؛همه جورادم اونجاهست اونجا یادمیگیری چطور مداراکنی؛یادمیگیری؛بعدازازمون وخطاهای بسیارچطور جواب دیگران روبدی.اونجا ادم خودشیرین هست ترسوهست دل پاک هست ادم فروش هست ویه پسر پس ازگذشت مدتی قلق انواع رفتارهامیاددستش میدونه چطور برخوردکنه.واصولا تعامل باتوجه ب روحیات هرکس رویادمیگیره.شاید یه جاهایی حقوق انسانیش حتی زیرپابره واون یادمیگیره چطورازحق النفسش دفاع کنه.ودرنهایت برمیگرده شهرش میره سراغ کار ازدواج یاتحصیل...وچون تجربه های بسیاری داره میتونه کمتراذیت بشه تواین ها.چون اون دوسال باهمه جورادم کسب تجربه کرده.مثلا تومحل کاربخوان ناحقی کنن سرش زودمیدونه چکارکنه. میدونید درکل بعقیده من یه عالمه کسب تجربس،توسن کم وخب این عالیه .

اصلا سفرو سربازی کلاس ادم شناسی هستن. من تاقبل دانشگاه چون فعال فرهنگی بودم وازاون طرف هم عشق طبیعت وسفر بسیار سفرکردم.وسه چارتای اولی حتی درمقابل دوستام ازخودم نمیتونستم دفاع کنم .یه جایی رفتیم اینقد گریه کردم ک کور شدم.امااینقد تجربه هام زیاد شد ک حالا دیگ اینقدراحتم ک نگو.بعدایناباعث شدن من دوران دانشجویی طلایی داشته باشم.اینجور نبود ک دیگ ازمون وخطاکنم؛هرقدمم بافکربودوتجربه داشتم.

خلاصه ازدید کسب تجربه عالیع..... دوستان این یه نظر صرفا شخصیه.

اتفاقا میشه از سربازی مفید استفاده کرد

چندسال پیش یه سرباز داشتیم بعد پیش دانشگاهی که کنکور قبول نشد اومد سربازی، خونشون شلوغ بود نمی شد درس بخونه  سرباز ها معمولا تا همون ساعت دو بودن ولی سه روز یک بار یکیش باید شیفت می بود. این سرباز یک سال جا همه سرباز ها شیفت وایستاد ولی شب تا صبح فقط می خوند. چون اگه می رفت خونشون دوباره نمی شد بخونه قبول نمی شد. در عوضش روز ها چند ساعتی می خوابید ماهم درکش می کردیم یا بهش مرخصی ساعتی می دادیم یا زیاد بهش کار نمی دادیم. بعد یک سال تلاش در سربازی پزشکی قبول شد برای همه شیرینی آورد

واقعا که ، تصورت از سربازی کلا اشتباهه برادر.

اولا من خودم خدمت کردم اونم سال  ۸۹ رفتم یعنی تقریبا ۱۰ سال پیش ، اصلا هم غذاهاشون بد نیست ، یه برنامه غذایی دارن که طبق اون میدن غذاهارو . از مرغ و ماکارونی و ..... صبحونه هم خوبه : کره و عسل و پنیر و تخم مرغ و ....

تازه اینا مال ۱۰ سال پیش بود ماشالله روز بروز ارزش سرباز تو مملکت بیشتر هم میشه . الان به سرباز کادر نمیتونه چپ نگا کنه والله.

تو اون دو سال بیمه هم میریزه واست دولت ، که الان نرخ بیمه بیرون ۶۰۰ تومنه ماهی ، دفترچه درمانی بهت میدن کلا ازدم همه پیش رایگانه .

کی گفته خدمت همه اش توالت شستن هستش ، خخخخخخ ، ملت نشستن چه فکرایی میکنن در مورد سربازی . بابا شما تو خونه تونم توالت میشورین فقط تو توجه نکردی ، مادر زحمت کشتون همه کارارو انجام میده شما نمیبینین فقط.

تو میری یه جایی بمونی ،بقاله سر کوچه نمیاد که واستون نظافت کنه ، خودتون باید به نظافتتون برسین ، سربازی هم یه دوره ست که مدتی چند تا جوان دور هم زندگی میکنن که همه ی کاراشون رو باید خودشون بکنن.

اتفاقا خیلی هم خوبه ، اونجا خودت رو بهتر میشناسی که چقدر جنم داری و تحمل سختی تو زندگی داری یا نه ، تحمل معذرت خواهی رو داری یا نه ، میتونی بخاطر زندگیت حرف دیگران رو تحمل کنی یا نه و ... هزار تا چیز دیگه ، که اینا همش بعدا تو زندگی متاهلیت خیلی بدردت میخوره.

الان تو رو فقط ترس قبل خدمت گرفته همین . نترس مرد باش 

کسی می‌ره سربازی که میخواد کار دولتی گیرش بیاد .کار دولتی که گیر نمی یاد .این همه رفتن ولی کارت پایان خدمتشون بدردشون نمیخوره.نمی دونم قراره چه قانونی در آینده بگذارند ولی اگه نری کسی کاری باهات نداره.

باز من فک میکردم برا پسرا خاطره میشه با وجود سختی هاش

حالا جدای از سربازی از خوابگاه ک بدتر نیس مجبوری با چن نفر ی جا زندگی کنی

بالاخره شما پسرا باید یه جوری مرد بشین یا نه ؟

تنها دلیلی که باعث‌شده ادامه تحصیل بدم و واسه خودم زندگی نکنم همین سربازی هست .

تا این دورانو نگذرونی نمیتونی درکش کنی آثارش تا آخر عمر تو روح وجسمت باقی میمونه بستگی داره چطور خدمت کرده باشی و چه جور سربازی بوده باشی منکه هر وقت یاد اون دوران میفتم میگم یادش بخیر چون درسهای زیادی ازش یاد گرفتم یه جورایی سربازی آدمو قوی میکنه هم جسمت هم روحت به هر حال خدمت ووظیفه ای هست که هر پسر و مرد ایرانی باید نسبت به مملکتش انجام بده

به نوشین

پسرا نامرد نیستن که با سربازی رفتن مرد بشن

منکه زندگیمومدیون دوران سخت سربازیمم . بعضی وقتا فکر میکنم اگه اون دورانو نگذرونده بودم و اون تجربه هارو کسب نکرده بودم چطوری می خواستم در برابر این همه سختیای زندگیم دووم بیارم یه جورایی آدم جون سخت میشه هم فکرش هم جسمش با اینکه 19 سالم بودمجبوربودم برم سربازی تو سخت ترین پادگانهای ارتش خدمت کردم با یه مسیولیت سنگین نظامی اونجاست که برای همیشه میفهمی اصلا مسیولیت یعنی چی وطن پرستی  یعنی چی غیرت و ناموس یعنی چی انسانیت یعنی چی نظم و انضباط و دقت و هوشیاری یعنی چی شجاعت و از خودگذشتگی و وفاداری یعنی چی امنیت یعنی چی مفهوم مهارت چیه صبر یعنی چی تک تک این مفاهیمو در طول خدمت با تمام وجود درک میکنی تازمانیکه نرفته باشی هیچوقت بزرگ نمیشی حتی اگه 100 سالت بشه

نههه من دوست ندارم پسرا برن سربازی ....

زمخت میشن‌... خشک و بی احساس میشن  :( 

بدرد نمی خوره سربازی....

بنظر من واقعا لازمه پسرا سربازی برن دوتا فن رزمی یادبگیرن اصلا این یادگیری بنظرم واسه خانوما هم لازمه حتی .

پس فردا یکی بهشون متعرض شد بتونن از خودشون دفاع کنن.چندتا تکنیک رزمی یاد گرفتن در حد احتیاج و برای مواقع اضطراری خیلی خوبه اما واقعا دو سال الحق و الانصاف ظلمه بنظر ۶ یا ۹ ماه کافیه

میتونی ارشد بخونی، شاگرد بشی با معدل بالا دو تا مقاله خوب بدی و طرح جایگزین برداری، طرح جایگزین یعنی یه یربازی هلووو

من که سال 1390 معاف شدم 💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪💪

مطمئنا دستاوردهایی داره ولی هزینه ای که بابت به دست آوردن می دی آنقدر زیاد که صرفه نداره .

مثل اینکه یک بربری رو صدهزار تومان بخری .

هر یگان آموزشی که تشکیل میشه یعنی یک گروه در تلگرام هم پشتش تشکیل میشه .سرباز ها پس از پخش شدنشان در یگان های مختلف .تمام اتفاقات ریز و درشت یگان شون رو در فضای تلگرام با هم آموزش هاشون به اشتراک می زارن .یعنی شما اگر یک افسر آموزش باشی و هر دوره در یک گروه تلگرام عضو بشی اطلاعاتی که در پادگان های سراسر کشور به دست میاری از رئیس حفاظت اطلاعات پادگان بیشتر .

حفاظت اطلاعات واسه سرباز ها در دوره آموزشی کلاس میزاره درباره حفظ اسرار نظامی بالخصوص شبکه های اجتماعی .ولی پیگیری آون رو در یگان انجام نمی ده چون سرباز چنان دچار عقده میشه که اگر بهش بگن فعالیتش در تلگرام داره به منافع نیروهای مسلح ضدر میزنه آون سرباز از سر لجبازی سعی می کنه بیشتر اطلاعات داخلی پادگانش رو در  فضای مجازی به اشتراک بزاره .

اصولا افراد دلسوز و آشنا به مسائل امنیتی مخالف حضور سرباز وظیفه در داخل محیط های نظامی هستند ولی منافع بعضی از اشخاص که پول های میلیونی می گیرن برای انتقالی سرباز ها اجازه نمی ده حفاظت اطلاعات کارش رو به درستی انجام بده .

یعنی گور پدر عمر جوانان ،سرخوردگی بالا رفتن سن ازدواج متنفر شدن از نظام و ضربه به اقتصاد به قدری این مافیای سرباز گیری اجباری قدرتمند که حتی امنیت و حفاظت اطلاعات رو هم فدای منافع خودشون می کنند .

من تو سربازیم متوجه شدم که اقتدار سرویس اطلاعاتی ایران توهمی بیش نیست .و با توجه به رشد فزاینده شبکه های اجتماعی هر سرباز وظیفه ناخواسته تبدیل به یک جاسوس میشه .

اما به خانم ها .

بنده زمانی می گفتم اگر دختر باشم به پسری که سربازی رفته جواب رد می دادم ولی نمیشه که خواستگارانت رک محدود به اقلیت معاف شده بکنی .اما الان می گم از پسرانی که از خدمت سربازی خوب تعریف می کنند بهراسید. 

چیزی که باعث میشه اینها خدمت سربازی رو واجب بدونند برمی گرده به آخر دوره سربازیشون که می تونستیپند به همه برج پایینی های خودشون امر و نهی کنند .و لذت می بردند از آون زندگی در ذهن خودشون پادشاهی .هر چقدر فرد در زندگی واقعیش فردی بی عرضه تر و نا کارآمد تری باشه و عقده حقارت بیشتری داشته باشه دوره ارشدی که تو خدمت سربازی داشته باعث لذت بخش شدن این تیکه از زندگیش شده .

من تا به حال یک انسان با عرضه ،معتدل و موفق ندیدم که از خدمت سربازی خوب تعریف کنه و حسرت آون سال های از دست رفته  زندگیش رو نخوره .

یه خاطره :یه باریادمه زمان آموزش سال 80 تو پادگان آموزشی نیروی زمینی ارتش معروف به 05 کرمان که جزو سخت ترین پادگانهای آموزشی در کل نیروهای مسلح به حساب میامد و گروهان ماهم شوربختانه به اونجا اعزام شده بود برای آموزش اسلحه شناسی و مربیگری.مشغول آموزش نارنجک بودیم .مربی آموزشی که یه سروان چهارستاره بود و از اون جنگ دیده ها اومد ونارنجکو طبق اصولی که خودش به ما یاد داده بود پرتاب کرد فقط یه دیوار حایل بین ما و نارنجک کشیده بودن که نارنجک باید از روی دیوار میفتاد پشت دیوار و عمل میکرد ما هم با تجهیزات باید می خوابیدیم رو زمین مثل شرایط واقعی البته نارنجکشم واقعی بود فقط تفاوتش این بود که مینداختن پشت دیوار تا ترکش نگیرمون دستشون درد نکنه حالا فکر میکنید چی شد؟سرتون درد نیارم نارنجک  بعد از پرتاب  دقیقا روی دیوار افتاد و بعدش برگشت جلوی پای خودمون یعنی اون طرف دیوار نرفت خلاصه فورا خوابیدیم روزمین حالا خوبه کلاه اهنی داشتیم بعد انفجار بلند شدیم ببینیم زنده ایم یا نه که دیدم فرمانده گروهان داره می خنده البته ما اجازه خندیدن یا حرف زدن نداشتیم وگرنه به شدت تنبیه نظامی میشدیم بعدش یکی از گروهبانها توضیح داد که خدابهتون رحم کرد نارنجک که افتاد جلو پامون و زمانیکه ما خوابیدیم زمین فرماندمون رفته پرتش کرده اون طرف دیوار شانس آوردیم کسی طوری نشده یه لحظه قلبم از دهنم زد بیرون هرچند بعدا دیگه عادی شده بود یه بارم نارنجک  انداختن وسطمون گفتن بخوابید زمین بعدا فهمیدیم صوتی بوده آزار داشتن خخخخخخخ

نظر دخترها که اهمیتی نداره اصلا , ماهایی که رفتیم میتونیم اینو بگیم

تمام دو سالش بیهودگی کامل هست با هر خصوصیاتی که بری در آخر سربازی چیزی بهت اضافه نمیکنه ولی تا حدودی بدتر و بی کیفیت تر از قبل که حتما میشی ولی خب به ناچار برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر البته گاهی, برای استخدام دولتی و گرفتن گذرنامه , حتی اگه کارفرمای شغل آزاد خودت هم که باشی برا گرفتن پروانه کسب حتی یه راننده ساده تاکسی شهری شدن و خیلی کارهای دیگه نیاز به پایان خدمت هست

اگر تصمیم به رفتن ش داری بهتر هست در زمان خودش بری که هم اضافه ی قبل از اعزام نخوری هم اینکه توی سن پایین تر گذران این دوره به درد نخور آسون تر از سن بالاتر هست

ضمنا یه جواب به نوشته های نامربوط دوستان و البته حرفهایی که توی اجتماع هم زده میشه حتی خود مردها هم گاهی میگن اینو , این هست که کسی نامرد سربازی نمیره که تصور میکنید سربازی کسی رو مرد میکنه حالا به هر معنایی ش که تو ذهن دارید

موفق باشی داداشم

من بعد از گذشت شش سال از اتمام سربازیم هنوزم بعضی شبا سختی ها و فشار های روانی که روم بود رو دقیق مثل همون روزا تو خواب میبینم.

من با مدرک لیسانس رفتم خدمت ولی خیلی بهم سخت گذشت،هرجور سختی که حساب کنید کشیدم از شبی دو ساعت خواب بگیر تا روزی ۲۲ ساعت کامل کار سخت،غذا بشدت بی کیفیت،حتی اجر خورد کردن و با تیکه کیسه دادن دستموم تا با دست سنگ توالت بسابیم.

کسایی که میگن سختی نداره و همه چیش خوب بود،شانس داشتن و جای خوبی خدمت کردن...

از نظر این که مرد شدم یا نه،مردونگی به اینا نیست.سربازی هیچ پسری رو مرد نمیکنه!

اون کارت پایان خدمت هم هیچ جایی بدردم نخورده تا حالا ولی میگن داشتن کارت لازمه...

با فوق رفتم سربازی. قیل از اون هم در یکی از دانشگاه های خصوصی مدرس حق التدریس بودم. وقتی رفتم سربازی به سختی می تونستم یک ساعت مرخصی بگیرم تا به کلاسم برسم. در عوض همون هفته اول بعد از آموزشی مجبور به شستن توالت شدم. دوست داشتم کاری مفیدتر از نظافت برای این مملکت انجام بدم. چند تا طرح پژوهشی هم ارائه دادم که اصلا نگاش هم نکردن. چون علاقه داشتن تحقیر یک آدم تحصیل کرده رو ببینن و از این کار لذت می بردن. اکثر پرسنل پادگان کسانی بودند که چون جایی دیگر کار پیدا نکرده بودند با اکراه وارد نظام شده بودند. به همین جهت تحمل نداشتن ببینن یه سرباز تحصیل کرده میاد و درجش هم از اونا الاتره. سربازی اتلاف عمر و سرمایه انسانی این مملکت است. حتی افراد زیر دیپلم هم نباید سربازی برن. همون زمان کسی بود با دیپلم کار مکانیکی می کرد اون وقت دو سال مجبور بود زمین جارو بزنه. متاسفانه پرسنل کادر هم  عقلشون نمی کشید از سرباز در راستای توانایی هاش استفاده کنند. چون اکثرا خودشون توانایی خاصی نداشتن و تحمل نداشتن ببینن یه نفر از خودشون چیزی بیشتر بلده.

من بااینکه دخترم ولی مطمئنم پسربودم براسربازی رفتن له له میزدم شخصیت شمارونمیدونم ولی من باتوجه مدل شخصیتی خودم همیشه دیوونه محیط های این حالتی بودم تک تک لحضه های چندش وحال بهم زنشو سوژه میکردم تاسالها بابتش بادوستام میگفتیم میخندیدیم درکل من اینجورجاهابهم خیلی خوش میگزره برامن به تمام سختی هاش می ارزه

پدربزرگم الان۵۴سالشه تودوره واقعاسختی خدمت کردوهنوزخاطرات وسختی های اون دوره روبرام تعریف میکنه من هم براشنیدنش جون میدم یه تجربه فوق العادست که اگه میشدبه هیچ قیمتی ازدستش نمیدادم

ولی به هرحال بستگی شخصیت خودطرف داره هیچ وقت هم آدمی نبودم به تازه واردهازوربگم ازیتشون کنم خوشحال شم تومدرسه هم همیشه باتازه وارداکیف میکردیم

مذکر بودن با مرد بودن فرق میکنه 

چه پست جالبی من اومدم مرخصی تا شنبه که باید حضور بزنم .!!

ببین چنتا کار بهت میگم انجام بده .من خودم با دیپلم دارم خدمت میکنم 

شما درستو تا دکترا ادامه بده میشی ستوان یکم کسی هم نمیتونه بهت چپ نگاه کنه ...کسری بسیج هرسال یه ماه تا حد اکثر 6 ماه کسری میدن اونم حتما بگیر .

اگه تا 25/6 سالگی ازدواج کردی و بچه اوردی اونم کسری داره ب ازای هر بچه سه ماه . و بخاطر متاهل بودن میفتی شهر خودت و ظهر ساعت 1و2  از پادگان میزنی بیرون.

.چون مدرکت بالا هست (از فوق لیسانس ب بالا)

میتونی پروژه بگیری ممکنه پروژه ات چهار ماهه تموم بشه ازش دفاع کنی و یه کسریه پر رو بگیری و بگی از جلو نظام خبر دار خدمت خدا نگهدار !! 

خلاصه ک راهای زیادی هست خدمت برات اسون بشه .من خودم توی بد ترین 

نقاط ممکن بدون کسری و ...

دارم خدمت میکنم و توصیه میکنم تمام راهای قانونی

واسه اسون شدن خدمتتون رو انجام بدید بعد برید .

اگ بتونید از سپاه پذیرش بگیرید هم عالیه.

راستی اگ رشتت مشاوره باشه احتمال داره تو بخش مشاوره ی پادگان ها جذب بشی.ک خیلی راحتن.

من نوزده ماه دیگه باید حبس بکشم التماس دعا.

چه پست جالبی من اومدم مرخصی تا شنبه که باید حضور بزنم .!!

ببین چنتا کار بهت میگم انجام بده .من خودم با دیپلم دارم خدمت میکنم 

شما درستو تا دکترا ادامه بده میشی ستوان یکم کسی هم نمیتونه بهت چپ نگاه کنه ...کسری بسیج هرسال یه ماه تا حد اکثر 6 ماه کسری میدن اونم حتما بگیر .

اگه تا 25/6 سالگی ازدواج کردی و بچه اوردی اونم کسری داره ب ازای هر بچه سه ماه . و بخاطر متاهل بودن میفتی شهر خودت و ظهر ساعت 1و2  از پادگان میزنی بیرون.

.چون مدرکت بالا هست (از فوق لیسانس ب بالا)

میتونی پروژه بگیری ممکنه پروژه ات چهار ماهه تموم بشه ازش دفاع کنی و یه کسریه پر رو بگیری و بگی از جلو نظام خبر دار خدمت خدا نگهدار !! 

خلاصه ک راهای زیادی هست خدمت برات اسون بشه .من خودم توی بد ترین 

نقاط ممکن بدون کسری و ...

دارم خدمت میکنم و توصیه میکنم تمام راهای قانونی

واسه اسون شدن خدمتتون رو انجام بدید بعد برید .

اگ بتونید از سپاه پذیرش بگیرید هم عالیه.

راستی اگ رشتت مشاوره باشه احتمال داره تو بخش مشاوره ی پادگان ها جذب بشی.ک خیلی راحتن.

من نوزده ماه دیگه باید حبس بکشم التماس دعا.

بذار خلاصه ای از خدمت رفتن رو تعریف کنم

اول اینکه من 19 سالگی دانشگاه یه رشته خوب قبول شدم ولی بخاطر یه قانون الکی چون سال قبلش داوطلب ازاد بودم و دفترچه معافیت تحصیلی رد نکرده بودم که قانونا مدرسه باید رد میکرد نتونستم برم دانشگاه....به هر دری زدم نشد که نشد....گفتن باید معافیت خدمت بگیری تا بتونی بری دانشگاه.....بخاطر مادرم میتونستم معافیت بگیرم....ولی قبل از اینکه جواب کمیسیون پزشکی بیاد مادرم فوت کرد.....دیگه هیچ راهی جز رفتن به خدمت نداشتم.....با اون روحیه داغون ناشی از دانشگاه نرفتن و فوت مادرم دفترچه خدمت رو پست کردم....ولی امیدم به خدا بود.....خلاصه با همون روحیه داغون رفتم برم خدمت.....موقعی که میخواستیم اعزام بشیم همه بچه ها پدر و مادر و خواهر و همراه داشتن و پای اتوبوس خداحافظی کردن و من تک تنها هیچ کسی همراهم نبود😢....به بقیه نگاه میکردم که گرم صحبت و خداحافظی با پدر و مادرشون بودن.....منم بغض گلمو گرفته بود و هیچی نمیگفتم....خلاصه رفتیم رسیدیم پادگان کلی در دژبانی نگهمون داشتن تا پذیرش بشیم....بعدم رفتیم داخل و جیره دریافت کردیم.....من تا نیمساعت قبل از غروب افتاب نتونسته بودم نمازمو بخونم.....تا رسیدیم خابگاه فوری رفتم وضو گرفتم و وایسادم کنار ساختمان خابگاه نمازمو خوندم....بعدشم شب شد و یه تکه نون با چندتا سیب زمینی سرخ کرده بهمون دادن....شب اول از استرس خوابم نبرد....خلاصه دوره اموزشی با کلی سختی و خاطره تموم شد....رفتیم محل خدمت....اونجا هم از همه اقوام ایرانی بودن.....من روز سالگرد فوت مادرم تو پادگان بودم و نتونستم خونه باشم.....روز سالگرد مادرم تازه دو روز بود رفته بودم محل خدمت از بس دلم واسه مادرم تنگ شده بود و از طرفی چون هیچ دوست و اشنایی پیدا نکرده بودم تک و تنها رفتم یه گوشه پادگان دم غروب افتاب با روحیه داغون هق هق گریه میکردم و سرمو گذاشته بودم رو دستام.....اونقدر لحظه تلخ و عذاب اوری بود انگار تو قفس باشی و نهایت دل تنگی تو دلت موج بزنه و دلت واسه مادرت یذره شده باشه😢😭😭.....همینجور که داشتم گریه میکردم یه سرباز دستشو گذاشتم رو شونه ام که چیه چرا گریه میکنی؟....با همون صدای هق هق جریان رو واسش گفتم....اونم گفت اروم باش و شونه هامو اروم مالش میداد و بهم روحیه میداد.....پسر خیلی خوب و خوش اخلاقی بود....از همون موقع شدیم دوتا دوست صمیمی و هم دوره ای.....خلاصه خدمت هم با کلی سختی و خاطره های مختلف و دوری از خانواده و پدر و خواهر و برادر گذشت.....ولی تو همون خدمت حسابی اب دیده شدم و قدر عافیت رو دونستم.....هنوزم دلم خیلی میخواد برم پادگان محل خدمتم تو پادگان بچرخم و خاطره ها زنده بشن....من دو شب تو دوران اموزشی و خدمتم نتونستم بخوابم یا بهتر بگم خوابم نمیبرد....شب اول که رسیدیم پادگان اموزشی....و شب اخر که فرداش قرار بود تسویه کنم و فقط یکی دوتا امضا مونده بود که فردا تموم میشد....از ذوق زیاد حتی یه دقیقه هم خوابم نبرد.....اخی یادش بخیر 23 فروردین سال89 بود که خدمتم تمام شد...یعنی دقیقا 10 سال پیش مث فردا من تسویه کردم.....خلاصه خدمت اولاش که تازه رفتی و راه بلندی در پیش رو داری فشار زیادی روت هس....به وسطاش که رسیدی دیگه کم کم امروز و فردا کردنت شروع میشه و روحیت هم بهتر میشه....چون عادتم کردی....به اخراش که نزدیک میشی دیگه کبکت خروس میخونه و احساس بسیار خوشایندی داره.....بعد خدمتم یه ادم دیگه میشی....مستقل....حلال مشکلات خودت....پخته و با تجربه.....قدر زندگی و موقعیت هارو خیلی بهتر میدونی.....و خیلی فواید دیگه....خدمت همش سختی نیس بدون سختی هم نیس....اینقدر لحظات شیرین و خاطره انگیزم توش هس که نگو.....باید از سختی ها و لحظات شیرین دوران خدمت بهره ببری و استفاده کنی....توالت شستن و شست شو واسه دوران اموزشیه....دوران خدمت قانون خودشو داره.....شاید باورتون نشه ولی من دوبار تو دوران خدمت اومدم مرخصی ولی چون چیز خاص و سرگرم کننده ای نبود و زمستان هم بود زودتر از موعد یعنی دو روز از مرخصیم مونده برگشتم پادگان کنار بچه ها و همون حال و هوای پادگان و مرخصیامم نگهدارم واسه زمان دیگه ای.....شبای تابستان با بچه ها والیبال و فوتبال و پاسور بازی میکردیم....قابلمه برمیداشتیم تنبک میزدیم و بچه ها میرقصیدن.....روزای جمعه فتیله تعطیله همگی نگاه میکردیم و موقعی که اهنگ شاد پخش میکرد دست میزدیم و میرقصیدیم.....بعدشم میرفتیم حمام و لباس شستن....یادمه سریال شبای برره پخش میکرد چندتا قسمتش هس که عروسی و سرنا و نقاره میزد بچه ها برقارو خاموش میکردن میریختن وسط اسایشگاه میرقصیدن...یادش بخیر....با بچه ها میرفتیم مرخصی شهری و خرید و پارک و غیره......یبارم چندتا بچه ها رفته بودن شهر تو پارک با چندتا دخترا والیبال بازی.....همشونم پیراهنشون رو در اورده بودن با زیر پیراهنی.....حراست و حفاظت گرفته بودشون😁....خداروشکر اون روز من باهاشون نرفته بودم....من تو دوران خدمت کلا پست 24 ساعتی بودم....اونقدر تو سرما و گرما و برف و بارون پست دادیم که نگووووو.....من بعضی موقع ها بود چون تا از پست برمیگشتم دیگه افتاب طلوع کرده بود قبل از اینکه برم سر پست وضو میگرفتم و تو همون سوز و سزمای زمستون کنار برجک یه کارتن پیدا میکردم و پوتینمو در می اوردم و اسلحمو مینداختم پشتم و وایمیسادم نماز....پاهام میشد مث یخ....یادش بخیر.....الانم باورم نمیشه 10 سال از خدمتم گذشته....بعضی وقتها باورم نمیشه رفتم خدمت....انگار خواب بود که گذشت....ههههییییی

به جگلاین

ببین خانم محترم از قدیم میگن آواز دهل شنیدن ، از دور خوشه

شما به صرف اینکه پدر بزرگ شما در بوق و اندی سال پیش رفته خدمت یکسری خاطرات که معلوم نیست چقدرش

حقیقت  داره و چقدرش چاخانه ، داری واسه رفتن به سربازی لهله می زنی

دنیای واقعی خدمت تو نظام اون هم تو کشور ما با آنچه در تصورات‌شماست از زمین تا آسمان  فاصله است

شما اگه یک مطالعه ای از خانمهای که در ارتش اسرائیل و آمریکا دارن خدمت میکنند ، داشته باشی کلا نظرت عوض میشه

به قول معروف

یکی می مرد ز درد بی نوایی          یکی رد میشد و گفت خانم زردک نمی خواهی

امیدوارم منظورم رو فهمیده باشی !!!!

به.. جگلاین

راسته که میگن دخترا همیشه با رویا هاشون خوشه

شما هم‌خوشی زده زده زیر دلت

تصاویر از آنچه شما در آینه می‌بینید به شما نزدیکترن

اون تصاویر ذهنی پدر بزرگتون رو فراموش کن

الان با توجه به اتفاقات اخیر هیچ چیز غیر ممکن نیست یک وقت دیدی گفتن دخترا هم باید بیان سربازی

اون وقت میای می بینی این دنیای که پدربزرگ روایت می کنه چقدر منفوره😟😟😟😟😟

سلام

ببین سربازی در حد و حدود نهایتا شش ماه بد نیست. چون با یک جو جدید آشنا میشی و درکت از جامعه بهتر میشه. میفهمی زیرپوست مردم چی میگذره و قصد و نیت آدم ها از انجام خیلی کارها چیه.

خلاصه بگم بین سرباز و کادری افرادی رو میبینی که شاید در آینده سالی یکبار و یا ده سال یکبار هم باهاشون هم کلام نشی.

 این رو فقط از باب جامعه شناسی میگم و گرنه آموزش نظامی همش چرت و پرته. یا مثلاً این قضیه دوری از خانواده برای یک آدم ۲۵ ساله که دانشجوی شهرستان بوده چیز جدیدی نیست.

ولی بیشتر از این مدت شش ماه آزاردهنده است و آدم رو عوض و عوضی می‌کنه.

از طرف دیگه برای افراد کم سن و سال که با دیپلم و سیکل اومدن خدمت خیلی جو ناسالمی داره و با توجه به اینکه هنوز شخصیتشون در حال شکل گیریه پادگان براشون بدترین شروع ممکن برای ورود به جامعه است.

درسی هایی که من با ۲۱ ماه خدمت گرفتم اینه که :

- «داشتن جامعه طبقاتی چیز بدی هم نیست و بعضیا رو حتما باید پله قرار داد چون اگر اینکار رو نکنی حتما همونا پوستت می‌کنن.»

- «با هر کس مثل خودش برخورد کن، احترام سن و سال هم مهم نیست»

-«داشتن پیش داوری و سوظن بد نیست. ما احمقیم اگر تو بازار دزدها بریم و فکر کنیم که یک نفر دزد نیست»

-«سعی کن نقطه ضعف های هر آدم رو بشناسی . بعضی آدم ها هستن که  نیاز میشه از محل نقطه ضعفشون بهشون ضربه بزنی »

شما هم تلاش کن کسری یا امریه جور کنی. هرچند امریه هم ۲۴ ماه اتلاف وقته اما جو مناسب تری نسبت به پادگان داره.

سلام نمیتونم نظری بدم چون معاف شدم