خانواده برتر

شخصا اصلا برام مهم نیست

حتی بعد ازدواج هم اگه مشاهده کنم کسی حرفی چیزی راجبه همسر من زده در صورت تکرار رابطه مو باهاش به حداقل میرسونم

چون اصلا به کسی زندگی من ربط نداره ،، سعی کنید شما هم یواش یواش مردم رو از زندگی تون حذف کنین چون دره دهن مردم رو هیچ وقت نمیشه بست و شما هرکی رو هم انتخاب کنید یه عده که مریضن حرفشونو می زنن

کاری ک فکر میکنی درسته را انجام بده .دهن مردم همیشه بازه بخاطر اونا نزن زیر علایقت 

برای من حرف مردم هیچ اهمیتی نداره 

ناخواگاه اینگونه فکر ها تاثیر زیاد و عمیقی دارن به خصوص برای دخترا

واقعا احمقانه است که حتی تو انتخاب همسر هم نخوایم کم بیاریم،ولی خب از ایرانی جماعت هر چی بگی برمیاد!

من که اصلا این حرف و حدیثا و این بحث های خاله زنکی برام مهم نبوده و نیست.

خوشگلی و پول که دیگه اصلا جزء شخصیت یک نفر نیست.

با دیدن پستتون به یاد عبارت معروف قیمت سرویس طلای دختر خاله ام افتادم!

فقط حرف مادر پدرم تاثیر داره 

فامیل اصلا برام مهم نیست بزار هر چی میخوان بگن ، بگن

والاع 

متاسفانه یا شاید هم خوشبختانه این مسائل وجود داره !!!

یه دوستی داشتمکه خایتگارهای خیلی خوبش رو رد نیکرد صرفا به این دلیل که خونه ندارن !

توجیه اش هم این بود که دختر عموم (با اون قیافه ایکبیریش  خخخ!!!)شوهرش خونه داره !!!

آخرش هم با یکی ازدواج کرد که خونه داشت والبته من چون همسایه شون بودم واقعا واسم عحیب بود که چطور حاضر شد اون پسرهای خوب وخوش تیپ  وباشعور رو (که اونا همسایه  مون بودن ومیشناختمشون ) پسبزنه وبا یکی در اون حد فقط به خاطر خونه ازدواج کنه!!!!

یکی که به نظرم غیر از خونه هیچ نکته مثبتی نداشت !!!!

فقط وفقط به خاطر چشم وهم چشمی !!!

البته مطلع کلام گفتم خوشبختانه ....

اونم به این دلیل که خیلی وقتها رقابت بر سر داشتن یه شوهر خوب ونمونه وفهمیده بود  طوری که فقط معیارهای معنوی رو در نظر میگرفتن ...وهمه میخوایتن شوهر مهربونتر ورمانتیک تر وتحصیلکرده تر  وبهتری داشته باشن ...وجالب اینکه الان اکثرشون  خوشبختن ....وخیلی هاشون هم پولدار شدن در حالیکه قبلش نبودن ....

به ابن میگن یه تیر ودو نشون ...

از همه کاربران گرامی خواهش میکنم ...

اگه یکی ازدواج کرده و چه زن وچه مرد  وهمسرش از نظر شما عیبی داره نرید بهش بگید 

چرا با هاش ازدواج کردی و...؟

چون زندگیشون سرد میشه وهر مشکلی از این بابت پیش بیاد شما مقصرید ...شاید خودشون با هم کنار بیان ولی این حرف بقیه باعث دلسرد شدنشون بشه ...

دیدم که میگم ...

یکی از اطرافیانم که با خانومش اختلاف قد وزیبایی  داره   میگه دوستام بهم  با تمسخر گفتن  اینو از کجا پیدا کردی ؟! نکنه مجبورت کردن ؟!!!...

کلا دلسرد شده بود 

...در صورتیکه خودش قبلا اون خانوم رو دیده وپسندیده بود اما انقدر از این حرفا شنید دلسرد شد والان زندگی خوبی ندارن  . ..

به نظرم باید حرف و نظر بقیه رو تقسیم کرد به

۱: دلسوزی و به فکر بودن و تجربه دادن

۲: دخالت و حرفِ مفت

به شخصه حرف و نظرِ اطرافیامو گوش میدم و خوباشو میگیرم و بقیشو رد میکنم

طبیعی و عقلانی هم هس،آدمیزاد نیاز داره به مشورت و استفاده از تجربه ی دیگران کمااینکه توی قرآن و احادیثم درباره مشورت، زیاد اومده

مثلاً خونوادم شدیداً اصرار دارن با دختری ازدواج کنم که شاغل باشه

ولی من دوس دارم با دختری ازدواج کنم که شاغل نباشه

پس حرفشونو میشنوم و رد میکنم

دخالت و حرفِ مفتم که تمومی نداره

شخصا کاملا بی توجهم،هرگز توی انتخابم توجه نمیکنم که از زنِ پسرخالم پایین تر نباشه،از عروسِ فلانی تحصیلاتش کمتر نباشه،قدش فلان باشه ، باباش فلان شغلو نداشته باشه ...

تا وقتی کسی رو انتخاب نکردم و رسما عقد نکردیم ، به اطرافیام اجازه میدم نظر بدن ولی بعدش اجازه ندارن مطلقا دخالت کنن

اتفاقا اگه درباره دختری که انتخاب کردم بد بگن ، من مشتاق تر میشم بهش

بحث اینه که اصن نباید اجازه بدیم بقیه دخالت کنن که همسرم قدش فلانه،کارش فلانه،باباش فلانه،مدرکش فلانه ....

اینم یادمون باشه همیشه حرفی واسه گفتن هست

پس دلیل نداره بخاطر مردم انتخاب کنم

من با دختری ازدواج کنم که ظاهرش خیلی عالیه،مردم میگن نگاش کن،بخاطر پول زنش شده

یا میگن بیچاره دختره حیف شد،یا اصن رو همون دختر عیب میذارن،  دختره ابروهاش فلان جوره

دختره مارموزه

دختره خونِ پسره رو تو شیشه میکنه

...

با دختری ازدواج کنم که ظاهرش معمولیه

میگن چرا رفتی خودتو حیف کردی

پسرخالتو ببین با کی ازدواج کرد

اونوقت تو ...

🤣

انگار رقابته

در نتیجه باید حرف و حدیث و دخالتای مردمو دایورت کرد

شخصا نظرم اینه با دختری ازدواج کنم که پسندِ خودم باشه و

تیکه های خاله و عمه اتفاقا باعث میشه من بیشتر عاشقش بشم

من دوس دارم مثلا  طرفم چادری باشه ، پس کسی حق نداره بعدِ ازدواج دخالت کنه

قبلِ ازدواج و موقع آشنایی،  خونوادم میگن مثلا چادری نباشه

اون موقع من بهشون اجازه ی حرف میدم

تا لحظه ی عقد اجازه دارن نظر بدن

بعدش دیگه حق ندارن چیزی بگن چون دخالت میشه

ضمناً به نظرم مدرک و پولدار بودن، مزیت نیس

اگه منظورت سواد و فهمه خب آره

ولی از متنت مدرک رو برداشت کردم 

دهنِ مردمو نمیشه بست

هر کیو انتخاب کنیم ، بقیه صدتا عیب روش میذارن

به امید روزی که یاد بگیریم تو زندگی مردم دخالت نکنیم

یاد بگیریم تا یکی ازدواج کرد پشتش حرف نزنیم که زنش/شوهرش فلانه کوفته زهرماره

سلام

حرف دیگران برای من اهمیتی نداره، هر شرایطی رو اول با عقلم و بعد با قلبم میسنجم و تصمیم میگیرم، فانتزی های هرکسی متفاوته،یکی تپل دوست داره یکی لاغر یکی قدبلند یکی قدکوتاه، یکی پولدار دوست داره یکی هم مثل من اصلا براش اهمیتی نداره، سلیقه ها متفاوته و درنهایت این شمایید که میخواید زندگی کنید

من صادقانه جواب بدم خدمتتون که اصلا نظر عمه خاله در مورد قیافه طرفم برام مهم نیس...

من میخوام باهاش ازدواج کنم چکار به اونا؟ یه چیزی هم گفتن جوابشون میدم راحت...آدم وقتی عاشق میشه فکر میکنه طرفش زیباترین آدم دنیاس.

و شما اگه خودت خوشگل باشی میتونی توقع زن خوشگل داشته باشی اگر معمولی باشی میتونی زن معمولی ( از نظر قیافه)بگیری دیگه مقایسه کردن چه کاریه!؟

همه چی به خودت بستگی داره و تو باید برای خودت زندگی کنی.

و بشدت قضیه ی هم کفو بودن مهمه...شما اگه خودت پولداری و باسواد، باید یکیو بگیری که اونم مثل خودت باشه. چون در غیر اینصورت مشکل( شاید) پیش میاد...

و در مورد مقایسه کردن...

مقایسه کردن کلا کار اشتباهیه . خصوصا بعد ازدواج.

یکی میبینی قیافه معمولی اما اینقد خوش رفتار و خوش صحبته که شاید از اون خوشگله بهتر بتونی باهاش زندگی کنی.

بعد ازدواج هم که خدانکنه بخواییم همسرمونو با دیگران مقایسه کنیم.

 همه چی بستگی به خودمون داره که چقد بخواییم حرف مردم رو تو زندگیمون راه بدیم...و راحت بزاریم که حرف اونا تو زندگیمون تاثیر داشته باشه.

همه چیز که  در ظاهر نیست ...خیلی چیزای مهمتری وجود داره.

من  پسر اجتماعی و خوش صحبت و با شخصیت بیشتر به چشمم میاد تا اونی که چشم رنگی و پوست سفید داره...

حالا شوهر دختر داییم یا دختر عمم هر قیافه ای بخواد داشته باشه به زندگی من مربوط نیست.

سلام

اگه حرفاشون درست باشه قطعا اثر میذاره!

حالا اگه منطبق بر واقعیت و ملاکای من باشه پس درستن!

ولی اگه پسری معیارامو داشت و بقیه روی یه ویژگی کم اهمیت از نظر من گیر دادن برام مهم نیست و فقط ممکنه کمی بهش فکر کنم و بازم به خودم میگم این مورد کم اهمیته!

چون من خودم قبلا ملاکامو چیدم و بعدا از نبود فلان ویژگی در اون پسر ناراحت یا پشیمون نمیشم!

خیلی تاثییر داره،من که ممکنه اصلا قید اون دختر رو بزنم! بحث یه عمر زندگیه،همون دختر هم فردا ناراحت میشه فامیلای شوهرش مدام ازش ایراد بگیرن...

این معیارها زیادند که ادم ازش میترسه برای قضاوت...

از جمله اختلاف سنی اون طرف...

یا قد...

یا...

ایت ترسها هست..

به شخصه هیچ اهمیتی نمیدم

سلام 

نه اصلا نظر اطرافیان برام مهم نبود 

البته بگم این فرق داره با بحث مشورت با والدین و خواهر برادر تو انتخاب. 

اما این چیزیو که شما میگین اصلا مد نظر نداشتم. 

مَثَل خیلی عامیانه اش میشه " به اشتهای دهن مردم نمیشه نون خورد! "

شما با توجه به شرایط و ملاکای خودت تصمیم بگیر

این زندگی تو هست نه بقیه.اگه آدمایی تو زندگیت هستن که اینقدر بی**ور هستن و به خودشون حق میدن تو زندگی و انتخاب دیگری دخالت کنن حذفشون کن یا تدید بگیر.آدما جدیدا خودشونو خدا فرض میکنن.سعی کن با کسی ازدواج کنی که عاشقش باشی نه طبق معیار اون وقت دیگه نظر بقیه اصلا مهم نیست.ما هرچی بگیم فایده نداره.شما خودت باید به این درک برسی که بقیه به دردت نمیخورن نه تو این دنیا نه ااون دنیا.بقیه یکی هستن مثل خود شما.یه آدم.حالا از نوع پرروعش

بله خیییییلى اهمیت داره حداقل براى بیشتر دخترا

من هر کیسى رو میدیدم از این دیدگاهم بررسیش میکردم که ایا موردى داره که از نظر مردم عیب باشه و بشه کسى به روم بیاره

فکر نکنید خودخواهیه بلکه یه جور فداکارى و آینده نگریه به خاطر همچین موردى از کسى که خوشت اومده بگذرى، بالاخره ممکنه فردا روزى که اون عشق و کشش اولیه کم رنگ تر شد نظر مردم یه مقدار روت تاثیر گذاشت و سرد شدى مدیون طرف مقابلى

تک تک اینایی که اومدن گفتن نه تاثیری نداره دروغ گفتن. فقط تسلا صادقانه نظر داد اینجا.

میگن نه تاثیری نداره رومون ولی پای عمل که میرسه دقیقا نظر دیگران میره توی گوششون و از گوششون در نمیاد

اگر کسی رو دوس دارید به هیچ وجه تحت تاثیر نظر دیگران بیخیالش نشید.جز اینکه خودتون یه دلیل پیدا کنید بیخیال بشید. در غیر این صورت قطعا بعدها به خودتون میگید چه حماقتی کردم بخواتره فلان حرف کاری نکردم.درسته که پشیمونی سودی نداره اما آب رفته هم دیگه به جوی برنمیگرده اما دیگه اون موقعیت ممکنه تکرار نشه.من بخواتره یه سری حرفها از نزدیکانم تاجایی پیش رفتم که مجبور شدم یه رسوایی رو از عمد به بار بیارم تا اون دختری که رفته بودم خواستگاریش رو از بله گفتن پشیمون کنم.حالا بعد از چند سال همونهایی که اون موقع با حرفاشون باعث شدن من اونکارو بکنم وتا الان تنها بمونم همشون سرکاروزندگی خودشونن دیگه احوالی از من نمیپرسن.این وسط من بودم که باختم وگرنه اون دختر بعداز من ازدواج کرد اونایی هم که باحرفاشون نظراتشون مخ منو زدن که تکلیفشون معلوم بود فقط این وسط من موتدم لنگ درهوا.چند روز بعد از اون رسوایی اون دختره یه حرفی به من زد که بعد از چندسال بهش رسیدم.بهم گفت ببین اینایی که الان با حرفاشون ونظراتشون بین من وتو جدایی انداختن هیچوقت واسه تو کاری نمیکنن.بهم گفت من بالاخره ازدواج میکنم اما تو میخوای چکار کنی با این خانوادت که اینکارو باهات کردن.بهم گفت ازینا آبی گرم نمیشه از من میگذره منم خدای خودم رو دارم اما تو فکره خودت باش.حالا میفهمم منظورش چی بود.واقعا اون همون موقع فهمید چه خبره من نفهمیدم.بعد از اون ماجرا خاتواده من انگار کلا منو فراموش کردن.اون همه تنهایی منو دیدن هیچ اقدامی نکردن.دریغ از یه مورد که معرفی کنن بهم.فقط میخواستن من با اون دختر ازدواج نکنم دیگه بقیش مهم نبود چی میشه.بعدشم یکی از اقواممون که خیلی آدم فهمیده ای هست به خانوادم گفت الان باید اون خلاء ایجاد شده واسه پسرتون رو پرکنید سریع یه مورد دیگه پیدا کنید وگرنه کار به جاهای باریک میکشه اما کسی توجه به حرفش نکرد به خودمم غیر مستقیم گفت که امیدت از دست نده.منه ساده رو بگو که گعتم حالا خانوادم حتما تنهام نمیذارن اما نه تنها ولم کردن تا الان که ۵سال میگذره هیچ اقدامی نکردن.خودشونم کاملا میدونن که تمکن مالی دارم اگر بخوام کاری کنم بدون اجازه گرفتن از کسی اون کارو میگنم.حتی مدتی به سرم زده بود خودم دختری پیدا کنم عقدش کنم یه روز دستش بگیرم بیارم خونمون به خانوادم معرفیش کنم با اینکار بهشون بفهمونم که من منتظر کسی نمیمونم اما بازهم صبرکردم اما باز خبری نشد.حالا که دیگه نه اون شوق ذوق قبلا رو دارم نه دیگه شرایط مثل چندسال پیش هست به لحاظ مخارج ازدواج.تصمیم گرفتم اگر ازدواج کردم کلا از خانوادم ببرم برم توی خانواده همسرم .همه محبت همه توانایی وامکاناتی که دارم واسه اونا خرج کنم.

نه تنها امیدی دیگه بهشون ندارم که کاری کنن واسم تصمیم گرفتم خودم کاری کنم از بلاتکلیفی دربیام.

نمیدونم بگم خدا کی رو لعنت کنه.اونی که مسبب این وضعیت گرونی وتورم توی مملکت شد چون با این وضع حتی منم که چندساله کار میکنم خونه وماشین شغل دارم ازدواج واسم سخت شده.تنهایی وکمک نکردن خانوادمم که بهش اضافه شده.الان فقط امیدم بعد از خدا به توانایی خودمه یعنی نفر بعدی رو ک پیدا کنم حتی یک کلمه اجازه نمیدم خانوادم حرف بزنن.واسه خواستگاری کلمه به کلمه بهشون دیکته میکنم چی بگن.حق هیچ اظهار نظری ندارن.فقط وفقط حضور فیزیکی شون رو لازم دارم.حتی فکرشم کردم که چجور گروکشی کنم که مجبور به تمکین بشن دم نزنن.حالا میگید تو دیگه کی هستی داری اشتباه میکنی. اما خواهش میکنم وقتی از شرایط من وموقعیتم اطلاعی ندارید قضاوت نکنید.هدفم از تعریف این ماجرا این بود که بگم کاری رو که فکر میکنید درسته به وقتش انجام بدید.نظر دیگران فقط از دید خودشون درسته.اونا هیچ اطلاعی از وضعیت شما ندارن.پس اشتباه نکنید.حتی اگر اون دیگران خانوادتون باشن باز نظراتشون رو بشنوید بسنحید.با شرایطتون.به هیچ قول وقراری هم اعتماد نکنید.اگر بهتون گفتن صبر کن خودم واست یه بهتر پیدا میکنم قطعا دارن الکی میگن.اون لحظه فقط میخوان رای شمارو بزنن وگرنه بعدش قرار نیس کاری کنن جز اینکه برن دنبال زندگی خودشون.

من اصن زن نمیگیرم که این چیزا اهمیت داشته باشه....

عجب سوال بامزه ای😁

یاد فامیلای خودم افتادم!!

ینی اونقد در مورد مردای تو خونواده نظر میدن که من الان شخصا به این نتیجه رسیدم فرقی نداره با کی ازدواج کنم! به هر حال یه روزی که من تو جمعشون نبودم همسر بیچارم  سوژه جدیدشون میشه ! منم میشم بد سلیقه جدید خانواده!! 

خوشم میاد مردای تو فامیل هم در مورد اون‌یکی مردای غایب نظر میدن!!!😂😂

والله من برام مهم نیست.. یه سری طرفدار دارم میدونم در نبودم از خودم و سلیقم(همسرم)دفاع میکنن😁 

سلام

به دختر فامیل 

مرسی که با تریلی از رو هممون رد شدی!!!!

دوست عزیز همین الان که دارم مسیر آشنایی با یه بنده خدایی رو طی میکنم چون مدرکش پایین تر از خودمه خواهرم همکارای مامانم میگن بابا با کسی ازدواج کن که مدرکش بالا نیس حداقل هم سطحت باشه ولی معیارای اصلیمو داره برا همین رد نکردم،پس آدم اگه عاقل باشه میدونه که طرف نعوذ بالله خدا هم باشه بازم یه ایرادی میگیرن!

موفق باشید

من نظر بقیه غیر از خونوادم برام مهم نیست... اونم بقول یکی از کاربرا فقط تا قبل از ازدواج...
بعد خداروشکر فامیل ما خیلی از این اخلاقا ندارن که بخوان مستقیما دخالت کنن و حرف بزنن... نهایت پشت سرت.. چون من خودم کاری به کارشون نداشتم اونام روشون تو روی من باز نشده..

بنظرم کسی که همین الان نظر فامیل توی مسائل مختلف خیلی روش اثر میذاره مثلا خیلی ناراحتش میکنه یا از یه تصمیم منصرف میشه، موقه ازدواجم همینطوره.. خطاب به دختر فامیل که گفتن همه اینجا الکی نظر میدن که برامون مهم نیست..
شاید یه شناختی از خودشون دارن که اینطوری میگن دوست عزیز! :)

سلام

این کار بیشتر به دهن بینی مربوط میشه؛ اینکه به جای درک و تحلیل خودمون بیشتر روی نظر بقیه حساب کنیم و خب متاسفانه این یکی از خصایص شخصیت ضعیف هست 

هرکدوممون با توجه به سلایقمون و نیازهامون و تحلیلمون با یک نفر احساس خوشبختی میکنیم‌ که این وسط بقیه که از بیرون با فکر و دیدگاه خودشون شاهد انتخاب ما هستن شاید مخالف ما باشن

منظورم این نیست که حین انتخاب با هیچ کس مشورت نکنیم اما نظر دیگران رو بدون تحلیل و تامل تایید نکنیم

خودم سعی کردم تو انتخاب های مهمم کاری به نظر بقیه نداشته باشم چون در غیر اینصورت تبدیل به یه موجود تاییدطلب میشم و فقط وقتی احساس خوشبختی میکنم که بقیه به من غبطه بخورن 

یاد یه شخص از فامیل افتادم که از یه دختر خیلی خوشش اومده بود بعد عکسش و حداقل به ۷ نفر نشون داده بود که نظرتون راجب ظاهرش چیه! 

به ناشناس:

کامنتت خیلی دردناک بود

یه جای حرفت خیلی اذیت کنندس،اون جایی که میگی دیگه شوق و ذوقِ سابقو نداری ...

امیدوارم هرچه زودتر دختری سر راهت قرار بگیره که واست بهترین باشه و کنارش طعمِ عشق و آرامشو بچشی

فقط اینکه زودتر دست به کار شو

حالا که میدونی کسی به فکرت نیس،خودت اقدام کن،نذا سنت بیشتر شه و همین نیمچه ذوق و شوقت از بین بره

امیدوارم حال دلت همیشه خوب باشه داداش

به دانش جو :

آره واقعا

طرف پیغمبرم باشه مردم عیب میذارن روش

امیدوارم اونی پیش بیاد که خیر و مصلحته

راستی ، فک کنم اون بنده خدا که بخاطرش اسمتونو عوض کردین،دیگه اینطرفا نمیاد

احتمالا جاسوس بوده فقط میخواسته شما رو از اسم و رسم بندازه 😃

بازم دعا میکنم خدا کسی رو وارد زندگیتون کنه که آدمِ درستی باشه،مثه خودتون.

به reza.a:

امکانش هس بگی چرا نمیخوای ازدواج کنی؟

درسته که ملاک خودمونیم و مردم همیشه حرف میزنن ولی تا حدودی هم باید تمام جوانب رو سنجید تا بعدا هم خودمون و هم طرف مقابل اذیت نشه. وقتی به این نتیجه رسیدیم با توجه به همه جوانب و هم کفو بودن مناسب هم هستیم و ایمان داشته باشیم که بااین فرد خوشبخت خواهم شد دیگه اونوقت نباید نگران حرف و ملاکهای مردم باشیم.

به ناشناس

متاسفم که اینجور تجربه تلخی رو در اینمورد داشتید.

ولی تعجب میکنم شما بعنوان مرد عاقل و بالغ،چطور نتونستید مستقل خودتون واسه زندگی تون تصمیم بگیرید.و اینقدر دهن بین باشید.

درسته که خانواده خیلی مهم هستن ولی امروزه در امر ازدواج،باید آنها در حد مشاوره باشن نه بیشتر و تصمیم نهایی با خود فرد باشه.

شما در اینجا نقش قربانی بخودتون گرفتید در حالی که مقصر اصلی خودتون هستید نه هیچکس دیگری.شما در انتخابتون تردید داشتید ، چون اگر حس میکردید اون دخترخانوم همون زن زندگیتون هست، هیچ احدی نمیتونست واستون مانع تراشی کنه واسه همین دنبال مقصر میگردید.پس مطمئن باشید نیمه گمشده هم نبودید.

برادر عزیز،توجه بفرمایید الان شما با اون فرد پنج سال پیش فرق دارید و تجربه بیشتری دارید و موقعیت مناسب، چرا منتظر خانواده تون هستید که واستون انتخاب کنن!!!

میتونید با انتخاب و معیارهای خودتون فرد مناسبتون پیدا کنید و در حین حال حرمت خانواده تون هم رعایت بفرمایید.

درسته شرایط اقتصادی خراب شده ولی زندگی جریان داره ، دنبال شریک زندگیتون باشید و دیگه اینقدر ناامیدانه صحبت نکنید🌹

صفر درصد

سلام 

به شکست خورده

یعنی من یه نوه مثه تو داشته باشم دیگه دشمن نمیخوام.

خب خدا بخواد پستمم که پیدا کردی .

یه مدت نبودی نوه گلم،انشاالله حالت خوب باشه و تنت سلامت .

به دانش جو:

یه نوه مثه من داشته باشین دیگه دشمن نمیخواین؟ 😆

آره نبودم،رفته بودم کربلا

اگه لایق بوده باشم نائب الزیاره ی شما و همه ی خانواده برتریا بودم

آبجی ممنون از دعای خوبتون

چطور ترس و واهمه نداره

الان من توی فامیل خیلیا راحت و باز لباس می پوشن ولی من این وسط دوس دارم با یه دختر فول محجبه ازدواج کنم.

همون توجهات زیباشون منو دق میده

ولی من باید با یه دختر محجبه ازدواج کنم. ( البته اونی که ضوابط حجابشم رعایت کنه )  

سلام

عهه حدس زدم کربلا باشی،

خیلی قبول باشه آقا!!

ممنونم که مارو هم دعا کردی!!

آره دیگه دشمن نمیخوام،از بس شیطونی!

به یه جوون

آفرین به شما که اطرافیان تو ازدواجتون تأثیری ندارن

امیدوارم بخوبی و خوشی باهم ازدواج کنین

برا منم دعا کنین

به قوله جناب حافظ ...

اگرآن ترکه شیرازی به دست آرد دله مارا ... به خاله هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

دیگه ترس از اینکه دیگرون راجع به شکل و سن و سواد و خانواده و شغل و .... چی میگن معنی نداره به نظرم. اونی که به دل نشست تموم شد ... البته نظرم واسه با معرفت هاست نه جوونای کم سنی که از روی کم تجربگی قدرت تشخیص و انتخابشون ضعیفه و نیاز به مشورت بزرگترها و عاقل ها دارن.