اول از خودم بگم که پسری هستم هجده ساله و امسال دیپلم گرفتم و برای کنکور سال دیگه دارم آماده میشم.
موضوع بر می گرده به چهار سال پیش که داخل دید و بازدید عید نوروز یکی از فامیل هامون که شهر دیگه بودن اومدن شهر ما و من برای اولین بار بود که میدیدم شون از همون لحظه اول که یکی از دختران شون رو دیدم خیلی ازش خوشم اومد، خلاصه این بود شروع قصه عاشقی ما.
در هر سال حدود دو سه بار یا ما میرفتیم خونه ی اون ها یا اون ها، کم کم این علاقه بیشتر و بیشتر شد که کاملاً یه طرفه و از طرف من بود از سال گذشته که هفده سالم بود با انگیزهی اینکه به این دختر برسم شروع کردم به ارتقای شخصیت و دانایی خودم، انگلیسیم رو خیلی تقویت کردم و یه کار اینترنتی رو شروع کردم و داخلش موفق شدم و چند میلیون هم درآمد کسب کردم از این کار.
تمام کارهام با انگیزهی رسیدن به این دختر بود، روابط عمومی ام رو قوی کردم و خلاصه تمام سعی خودم رو کردم که یک شخص کامل و شایسته بشم ولی امسال انگار ته دلم خالی شده و همه ش دلهره این رو دارم که بهش نرسم و دارم خودم رو می بازم، انگلیسی رو ول کردم، کسب و کارم خراب شد و الان به کلی بیکار شدم و از حرکت ایستادم.
↓ موضوعات مرتبط ↓ :
عشق یک طرفه (۳۱ مطلب مشابه)