خانواده برتر

دهنمون سرویس شد هرچی گرون میشه فکر میکنن تقصیر منه این مردم بی ارزش دزفول کشتنم هیچ فرهنگ ندارن هم لرا هم دزفلوی ها همه گدا کن مثلا دیروز پیرمردی اومده میگه چرا چایی که تا سه روز پیش 39 هزارتومن بوده امروز 42 هزارتومنه میگمش گرون شدن میگه نه شما دکون دار ها حروم خورین شما فکر کردین گرونیه کسی نمیفهمه خودتون جنس هارو گرون میکنین میگمش نه اشتباه میکنی میگه نههههههه خود هم من درست میگم تو حروم خوری حالا این چایی هزارتومن سود داشت برا من این پیر سگ اعصابمو خورد کرد منم فقط میتونستم نگاهش کنم نمیشد خو بزنمش تا دم در به شیش نفر دیگه گفت اینا گرون فروشن کلا این فقط یه مسله کوچیک در یک روز روز دیگه دزدی میشه ازم روز دیگه به جای 60 هطازتومن اشتباهی 6 هزارتومن کشیدم و کلی ضرر خوردم روز دیگه بیست نفر با هم میاد مغازه پدرمو درمیارن تا برن جوری شده از ریخت مشتری بدم میاد روز دیگه یه مرد اومده میگه چرا روی عکس امام خمینی که روی بقیه پول من بوده و بهم دادی روی چشماش خودکار کشیدی میگمش من نبودم منم اینو از مردم گفتم میگه ایشالا که شخصی که این کارو کرده کور میشه و کلی چپ چپ نگاهم کرد که یعنی میدونم کار تو بوده روز دیگه یه نفر میاد میگه برنج میخوام میگمش ندارم میگه شما دکون دار ها فقط بلدین احتکار کنین میخوایین گرون تر بفروشینشون قایمشون کردین روز دیگه یه خانواده میان باباش میگه حقبقتش من میخواستم گزارشتونو بدم ولی دلم نیومد شکایت کنم گفتم به خودت بگم میبینم یه دونه تخم مرغ شکسته دستشه میگه این تخم مرغات خو همه از دم خرابن جنس خراب نده به مردم اینا نطفه دارن میگمش خو شاید این یکی شانس تو بوده من اخه علم غیب خو ندارم میگه نه همه خراب بودن منم مجبور میشم پول تخم مرغ هارو بهش بدم که صرصدا نکنه یکی دیگه میاد میگه پنیر تبریزت کیلویی چه قدر میگمش 45 هزارتومن میگه چه قدر گرون من 44 خریدم میگمش اخه برادر من هزارتومن واسه یه کیلو چه فرقی داره میگه نه باید 44 بدیم که ببرم حالا فکر کرده واسم مهمه که ببره میگمش خو باشه حالا چه قدر میخوای میگه 3 هزارتومن برام بگیر دیگه اونجا کغزم سوت میکشه این احمق نمیدونه یه تیکه کوچیک پنیر تبریز که دیگه اگه ببرمش خورد میشه قیمتش میشه 8 الی 12 هزارتومن میگه نه خود باید برام بگیری همه جا میگیرن تو هم وظیفته بگیری برام یکی دیگه اومده میگه از اخلاقت خوشم نیومد یا این که من اصلا کاری باهاش نداشتم میگه ازت بدم اومد سری دیگه تو نباشی اینجا وقتی من میام اگه بودی میزنمت منم لبخند میزنم تا بره اخه من نمیدونم ما مغازه دار ها اگه صبر ایوب هم داشتیم دیگه تموم میشد یا این دله دزد ها ئ نسیه بر ها خو جای خود دارن طرف با زن و بچه اومده هفتاد تومن جنس خریده گفتش خانوم اینارو بزار تو ماشین خودشم رفت کارتشو بیاره میبینم فرار کرد که پول نده کلا حالم از زندگی بهم میخوره دیگه الان 4 ساله پیر شدم تو این سوپری هیچ سودی هم ندارن جنسا هیچ پولی بهم جمع نشده بازم خدا رو شکر ملک از خودمونه واگرنه الان بدهکارم بودم این مردم انگار پدر کشتگی دارن با ما مغازه دار ها پیرم کردن حالا بین این موجودات یه تعداد ادم های خوبی هم میاد که ایرادی نمیگیرن اگه این چند تا ادمیزاد هم نیاد باید در مغازه ام رو ببندم خلاصه اینکه توصیه میکنم هیچ وقت توی پایین شهر سوپر مارکت نزنین کلا هیچ جا نزنین خصوصا پایین شهر

یک سوپری کوچیک تمیز بزن توکل به خدا باپشت کار موفق میشی