سلام، یه مشکلی دارم

گاهی به هدف‌های زندگیم در حوزه‌های متفاوت که با کلی بررسی و تلاش و فکر و امتحان کردن چیزهای گوناگون برای خودم انتخاب کردم شک می‌کنم.

علاقه یه واقعیم رو بعد از کلی تلاش و گذشتن مدت طولانی و امتحان کردن چیزهای مختلف پیدا کردم، و ۴ ساله که واردش شدم، حتی بهترین رشته تحصیلی برای این هدف رو در بهترین دانشگاه با کلی تحقیق و تفکر انتخاب کردم و توش درس می خونم. تمام ابعاد شخصیتم رو به طور دقیق می دونم و کاملاً به خودشناسی رسیدم (بعد از هزاران روز و ساعت تلاش برای شناخت خودم) برای زندگیم برنامه کامل و جامع و دقیق دارم، برنامه ای که خیلی حساب شده و درسته. حتی برای ساعات روز هم تا حدی برنامه دارم.

امّا مشکل اینجاست که هر از چندگاهی به مسیرم شک می‌کنم و میگم نکنه راه بهتری هم وجود داشته باشه برای صرف کردن زندگیم؟ و میام و دوباره درباره یه سری چیزها فکر می‌کنم و بعد دوباره می بینم نه همون راهی که می‌رفتم درسته.

مثلاً یک دفعه هوس تغییر رشته به سرم میزنه و چند روز به خودم میگم مثلاً من باید ول کنم رشته م رو و برم روانشناسی، حقوق، فلسفه یا... بخونم چون بهشون علاقه دارم و توشون هم استعداد دارم، امّا بعد می بینم رشته یه خودم رو خیلی دوست دارم، درسته که اون ها رو هم دوست دارم ولی علاقه ام به رشته یه خودم بیشتره.

یا مثلاً در زمینه کاری من یه کار رو چندین ساله که دارم انجام میدم، کاری که عاشقش هستم و از نظرم بهترین کاره، امّا هر از چندگاهی به ذهنم می رسه اگه تو فلان کار هم وارد بشم خیلی خوبه یا اگه علاوه بر این تو سه چهار تا کار دیگه هم وارد بشم خیلی خوبه، چون بهشون علاقه دارم و استعداد هم توشون دارم! 

البته اینها در حد فکر باقی می مونه و هیچ وقت غیرعقلانی کاری انجام نمی‌دم بلکه همیشه قبل از کارها به اندازه‌ی اهمیتشون تحقیق و تفکر می‌کنم، امّا مسئله اینجاست که وقتی به راهم شک می‌کنم مدتی همه یه کارهام رو متوقف می‌کنم و دیگه در راستای اهداف قبلیم پیش نمیرم و اینجا باعث لطمه خوردنم میشه.

و دیگران هم که دائم میان میگن کار نیست و بدبخت میشی و از این حرف ها، که یه مقدار زیادیش به خاطر اینه که من از حرف های دیگران تاثیر می‌پذیرم و چیزی که خودم بهش ایمان دارم رو ول می‌کنم و از تفکرات دیگران که تو این زمینه هیچ تخصصی ندارن پیروی می‌کنم! (واقعا این تاثیر پذیری از دیگران خیلی چیز بدیه!)

در واقع تمام کسانی که می‌شناسم حتی دو تا مشاور مختلف به من پیشنهاد دادن که برم سراغ چیزهای مختلف و امتحانشون کنم، غافل از اینکه من سال‌ها فکر و تلاش کردم تا مسیر زندگیم رو پیدا کنم! 

آیا واقعاً لازمه منی که با این همه سختی و تلاش بهترین مسیر زندگی رو برای خودم انتخاب کردم و چندسال توش تلاش کردم و به نتایج خیلی عالی رسیدم، بیام و به راهم شک کنم؟ 

درسته که میگن: «ذهن تون رو نسبت به راه‌های جدید و ایده‌های جدید باز بگذارید» ولی فکر نکنم این مورد به این معنی باشه که من بخوام کاری که چند سال توش تلاش کردم رو ول کنم و یه کار از صفر که بی ربط به رشته تحصیلیم هم هست رو شروع کنم.

قبلاً بعضی موقع‌ها می‌خواستم که تو چند تا رشته و چند تا کار مختلف وارد شم، اون موقع تو همه چیز اول بودم که الآن هستم! امّا الآن می دونم که نمی تونم و اصلاً نباید روی بیشتر از یک چیز متمرکز شم، در واقع یه ضرب المثل هست که "همه کاره و هیچکاره"، از بحث اصلی دور نشیم.

خیلی از مشاغل و رشته‌های گوناگون و بی ربط به هم به ذهنم رسیده و با دلایل عقلی به راحتی ردشون کردم، حتی یه زمانی فکر می کردم که برم و فقط درس بخونم که شاید سال‌ها بعد بتونم یه پست دولتی بگیرم و از اون جا ترقی پیدا کنم و به یه مقام تاثیر گذار تو کشور تبدیل بشم و کار مفیدی برای کشور انجام بدم، علاوه بر اینکه اصلاً به این کار علاقه ندارم، به مسیری که توش باید تلاش کنم هم علاقه ای ندارم، و استعدادی هم ندارم! (بر خلاف صنف محترم رانندگان تاکسی، شوخی کردم!)

و یه بخش دیگه ایش هم احتمالاً به ریشه‌های ضعیفی که از کمال پرستی تو و جودم هست ناشی میشه که با خودم میگه شاید به احتمال یه درصد راه بهتری رو برای زندگیم پیدا کردم، "رها کردن یه چیز عالی برای به دست آوردن بهتر از اون" واقعاً استراتژی احمقانه ایه!!! 

درسته که الآن هم خیلی پیشرفت کردم در مسیر اهداف زندگیم، امّا اگه واقعاً تمرکز داشتم روش شاید ۴ یا ۵ برابر پیشرفت بیشتری داشتم.


پیشنهاد:

بهترین درسی که در عمرتون گرفتید چی بوده؟

احساس خنگی میکنم در برابر دیگران

اگه به گذشته برمیگشتی ...

از عمرم درست استفاده نکردم چه کار کنم که دیگه حسرت گذشته رو نخورم؟

تجربیات عملی شما در موقعیت های مختلف

با تجربه الان برگردید به سن 20 سالگی

پشیمانم چرا در 20 تا 25 سالگی ازدواج نکردم

در آستانه 27 سالگی فهمیدم که درانتخاب بعضی راه ها اشتباه کردم

چکار کنیم که بعد از 40 سالگی حسرت دوران جوونی رو نخوریم ؟

از 18 سالگی تا الان چه تغییراتی توی معیاراتون ایجاد شده ؟


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
موفقیت در زندگی (۱۲۹ مطلب مشابه)