خانواده برتر

دوست عزیز شما اون دختر رو بدست نیاوردی که بخوای از دستش بدی پس غصه‌ی چی رو می‌خوری؟!

من تا به الان دخترای زیادی بودن که فکر میکردم این عشق اول و آخرمه بعد یه مدت دوری و ورود شخص جدید به زندگیم اون احساسی که نسبت به اون شخص داشتم کلاً از بین رفت صرفاً خاطراتی توامان با احساسات بوده نذار این بازی مغز فریبت بده

شما میگی تا 5 سال دیگه توان ازدواج ندارید خب تا 5 سال می‌خوای با یه دختر تو یه رابطه در جهت ازدواج باشی؟!

ببین اگه میگفتی ازش خوشم اومده و دوستش دارم و می‌خوام باهاش دوست بشم(تازه اگه اون طرف هم همین حس و نظر رو داشته باشه) هیچ مشکلی نداره این پرت و پلاهایی هم که در جهت تقبیح دوستی میگن رو جدی نگیر حسی به این دختر داری برو با خودش در میون بذار اما فکر ازدواج رو بذار هر موقع شرایط ازدواج مهیا شد در خصوص ازدواج تصمیم بگیر اما الان ولش کن

ضمناً یک احتمال وجود داره که اون دختر شما رو نپسنده و در هر صورت گفتنش به خود اون دختر بهترین کاره اگه تو رو بخواد خب اوقات خوب و خوشی رو تا یه مدت خواهید داشت

اگه نخوادت از دست این افکار راحت میشی و میرسی به درست

امیدوارم موفق باشی

اتفاقا من تجربه شبیه به تو داشتم

اگه پولداری که هرکاری میخای بکن وگرنه

کاش میگفتی چه رشته ای هستی و قصد کار کردن تو کدوم شهر رو داری تا رهانماییت میکردم

مثلا اگه پزشکی باشی اصلا و ابدا نباید به فکر ازدواج باشی خیلی دیگه بخوای زود ازدواج کنی بعد پره نامزد کنی بعد فارغ التحصیلی ازدواج کنی چون شهریه پردازم هستی قطعا شهریتو پدرت میده و تو میخای یه خرج اضافه تر بندازی رو دست پدر مادرت؟ انصاف نیست واقعا یه ذره به فکر اونا باش این خود خواهی هست که به فقط به فکر رسیدن به عشق خودت باشی موضوع اینه که اگه فشارش فقط رو ت بود عیب نداشت اما پدر مادر چه گناهی کردن که باید بخاطر تو به اونا فشار بیاد؟  رو کار کردنم حساب باز نکن خیلی خیلی کار کنی مگه چقدر میتوتی در بیاری؟ نهایت پول کتابات در بیاد و خرج خودت نه یه فرد دیگه درضمن اگه بخای تهران کار کنی که پزشک زیاده باید خوبم درستو یاد بگریری که کار خوب پیدا کنی وگرنه حذفت میکنن باید بری ناکجا آبادطبابت

اینا درصورتی بود که فعلا آزمون تخصص رو بیخیال شی و بخای به عنوان پزشک عمومی خدمت کنی و بعدا تخصص بگیری وگرنه اگه بخای تخصص قبول بشی باید کلا یه مدت طولانی خرج‌خودت و زنت با بابات باشه یا به دختره بگی که اون کار کنه تو درس بخونی تا بعدا جبران کنی البته بعید میدونم قبول کنه 

بنظرم فقط فقط درست رو بخون تا بتونی تو بازار کار حرفی برای گفتن داشته باشی

الان‌که دانشجویی حالا فکر فارغ التحصیل بشی بازم بیای بگی توان ازدواج ندارم! بله به درست نچسبی همینه میبینی این همه شهریه دادی ولی هیچی به هیچی باید بری یه شهر از محل زندگی خودت پایین تر کار کنی تازه اونجاهم‌ چون کسی نیست تو رو میگیرن

 اون دختره رو هم‌ولش کن الان خامی متوجه نمیشی یکم بگذره بهتر میشه قطعا افراد بهتری رو خواهی دید و با چشم باز تر انتخاب میکنی اصلا مگه چندتا دختر تاحالا دیدی که فکر میکنی این‌از همه بهتره؟ اوووف اونقدر دختر ببینی در آینده بهتر از اون که نگو حتی اکه بهتر از اونم پیدا نشه اصلا به ازدواج فکر نکن چون اکه اقدام کنی در آینده حتما پشیمون میشی چون نمیتونی هم به درست خوب برسی هم به مسولیتهای ازدواج رو قبول کنی میری زن میگیری چندسال بعد میبینی رفیقات که نصف تو مغز نداشتن اون موقع که تو داشتی با پدرزنت سر مهریه چونه میزدی یا غرغرای مادرزنت رو تحمل میکردی  یا دنبال برطرف کردن نیاز های بچه گانه زنت که دخترا تو این سن دارن بودی  به درسشون چسبیدن و الان متخصصن تو  بهترین بیمارستان شهر کار میکنن و تو باید بدی درمونگاه حاشیه شهر تازه اوناهم شهریه ندادن ولی تو دادی بعد زنتومیاد همون رفیقاتو با تو مقایسه میکنه و با اعتراض میگه مگه تو با اینا هم کلاسی نبودی پس پرا وضع ما و اینا این قدر با‌ما فرق داره بعد نمیگه که عمر تو تلف اون شد اون موقع است که میبینی واقعا عمری که میتونستی باهاش به اوج برسی رو تلف یه دختر کردی که تو رو کشوند پایین تر از اونی که بودی

دوستی رو هم پیشنخاد نمیکنم چون بیخودی وقتت رو تلف میکنه کلا دخترا فقط وقت ادمو میگیرن تو دوستیدهعی باید بهشون برسی وگرمه قهر میکنن خخخ 

 کلا نظر من اینه که وقتت و عمرت رو با ارزش تر از این بدون که حروم هیچ و پوچ بشه 

به قول شوپنهاور که میگه : اگر عشق یک خاصیت حقیقی داشته باشد آن ، ناپایدار بودنش است

البته عشق در جوانی و ازدواج در جوانی بسیار شیرینه

مثل حضرت علی علیه السلام و خانوم فاطمه الزهرا سلام الله علیها

که از یک اتاق کوچک با کف پوش پشمی و پرده ای از جنس پارچه معمولی زندگیشونو شروع کردن

ولی خوب الان سه راه وجود داره

یک) ازدواج آسان کنید

دو) بهش بگی دوسش داری و با اعتماد به نفس بگی منتظرت بمونه! که بستگی به علاقه اون به تو داره و اینجا باید مخشو بزنی

مخ دخترا رو هم با چرت و پرت گفتن نباید زد

با رفتار محترمانه و توجهاتی که ضایع نباشه باید زد

با یک دختر اولش باید با چشم حرف زد

یعنی اوایل فقط به‌ دختره نگاه کنی

هنگام نگاه کردن بدنت نباید افتاده باشه ، سرت بالا ، با اعتماد به نفس ، با نگاه نافذ و یه خنده خیلی خیلی خیلی ملایم مثل خنده های فیلم پدر خوانده

بعدش اون خودش بهت پالس مثبت میده

همچنان محترمانه حرف بزن

هیچ وقت پیش یه دختر درد دل نکن چون خودتو ضعیف نشون دادی

بعد یه موقع از سال براش هدیه بخر با پیک بفرست

اسمتو نگو . بذار ذهنش به فکر فرو بره

بعد حدس میزنه که کار کی میتونه باشه و اولین نفر تو ، توی چشمش میای

حالا وقتشه بری جلو و پیشنهادتو ارائه بدی

بهش بگی که : احساس میکنم چشماتون تفاوت خاصی با دیگر تعلقات دنیا داره

یا مثلا بگو : راستشو بخواید ظاهر برام مهم نیست ، ولی چشم برام مهمه

من چشم رو هویت فرد میدونم

چشمای زیبا ، بیانگر شخصیت معصوم و آرمانی یه نفره

بنظرم! چشمای شما میتونه الهام بخش عشق باشه

یا مثلا بگو

خانوم زیبا ؛ ازتون یه درخواست کوچیک دارم

لطفا زیاد توی جمع حاضر نشید

میترسم چشم بخورید . لبخند های شما خارق العادس

در این مواقع حتما باید تیپ خوبی بزنی

تیپ ضایع نه ها

تیپ خوب

لازمه تیپ خوب داشتن اندام خوبه

اندامی که چربی نداشته باشی

یه پیراهن مشکی با شلوار مشکی با کفش مردونه ، با کت سفید و کراوات سفید

یا کت تک زرد و کراوات زرد

یا کت تک سبز و کراوات سبز

عطر حتما بزن

ته ریش حتما داشته باش

ساعت حتما

انگشتر عقیق مشکی حتما

موی دست حتما

کم حرف باش و سنگین توی جمع

و تمام توجهت روی اون فرد باشه

سینه سپر کن و با اعتماد به نفس قدم بردار

صریح ، صحیح و فصیح سخن بگو

_____

راه سوم هم اینه که فراموشش کنی

راستی ۵ سال دوستی واقعن زیاده

اگه تو این‌مدت  یه خواستگار خوب اومد براش اونم فرداش گفت نمیشناسمت خواهشا ناراحت نشو بهش حق بده که نقد رو به نسیه ترجیح بده

چون دوستی همینه نهایتا یک سال یا دوسال ته تهش 

اگر خانوادت و خانوده اون دختر میتونن شمارو حمایت مالی کنن خوب میتونید  برید خواستگاری هیچ ایرادی نداره یک مدت نامزد باشین وهمو بشناسین .  ت اانوموقع شما هم خودت توان مالی پیدا میکنی ازدواج کنید

اما اگر واقعا تا 5 سال دیگه فقط به امید شخص خودت باشی وهیج حمایت مالی ومعنوی نداری به نظر من که خواستگاری نری بهتره... اما خوب  به نظر دختر  وخانودش هم بستگی داره .شاید شانس با شما بود...

بهتره از مادرت بخوای غیر رسمی ودوستانه یک صحبتی با مادر دختره بکنه ومزه زبون اونارو بدونه.... بعد براساس اون اقدام کن....

به این نکته هم دقت کن برای جوونا تا 25 سالگی هنوز ثبات عاطفی  ندارن  و ممکنه نظرشون عوض بشه. مورد بوده تو 20 21 عاشق شدن بعد چن سال تازه فهمیدن به درد هم نمیخورن!  زندگی شون هیچی نبود فقط کشش احساسی ونیاز های غریزی بود بدون تفاهم ومنطق. !

ببین پسرم

مثل مرد برو جلو بهش پیشنهاد ازدواج بده نمیخواد با خانواده ت مطرح کنی با خودش مطرح کن یا میگه آره یا میگه نه 

اگه گفت نه که راحت میشی

اگه گفت آره بهش بگو من الان آه در بساط ندارم برو خانوادت را راضی کن اگه خانوادش هم راضی شدن بعد برو با خانواده خودت مطرح کن هر مسیر دیگه ای بری به شکست میخوری 

اگه به خانوادت بگی سریع میزنن تو دهنت که پولت کجا بود کی به تو زن میده و این حرفها ولی واقعیتش اینه که تو الان توجیه خوبی داری برای بی پولیت و با همین توجیه میتونی ازدواج کنی ولی پنج سال دیگه پول که نداری هیچ همین توجیه را هم نداری پس احتمال اینکه الان یه دختر و خانوادش خر بشن بهت بله بگن بیشتر از پنج سال دیگس 

هرگز هرگز یادت نره که نصیحت های بزرگترها و عقل کل ها دوازده میلیون مجرد دائمی در کشور ما ایجاد کرده پس با یک پشت پا به همه مصلحت اندیشی ها نصیحت ها و دوراندیشی ها آینده خودت را بساز 

 بنظرم بهتره مادرتون باهاشون صحبت کنند ، ممکنه قبول کنند تا مدتی نامزد باشید.

حتما دخترخانوم رو از علاقتون مطلع کنید اما دوستی رو زیاد توصیه نمیکنم. انشالله که اتفاقات خوبی در انتظارتون باشه.

سلام.

واقعا چه دل و جرأتی دارید شما!

در همین حد بدونید که بیخیال این مسائل! آی من عاشق شدم و فلان و فلان .... رو ذها کنید. بچسبید به زندگی تون تا چند سال آینده.

در ضمت شما منو یاد سریال ثریا انداختید که پسره ترم اول عاشق دختره میشه و ...

سلام

مطمئن باشین،اگر این خانم قسمت شما باشن و خداوند براتون بخواد

۱۰سال دیگم صبر کنید،همه چی درست میشه

من خیلی بهش اعتقاد دارم

انشالله هر چی خدا براتون میخواد و به صلاحتون براتون رقم بخوره

برا منم دعا کنید:-) 🌹