من یه دختر جوون در سن ازدواجم که چند وقت پیش با یه پسری از همکارها در ارتباط بودیم. ارتباط صرفا همکاری و کاری بود. البته گاهی هم با هم حرف میزدیم راجع به موضوعات مختلف. بعضی وقت ها هم از همدیگه کمک میگرفتیم راجع به مسائل غیر کاری و روزمره و به خاطر همین پیش می اومد در طول روز تلفنی با هم حرف بزنیم.
دوستی دختر و پسر بین مون نبود. کلا دوستی نبود. همکاری بود. مثل دو تا همکار همجنس که سر کار با هم ارتباط کاری دارن و بیرون کار و توی خونه هم به همدیگه زنگی میزنن یا احوالی میپرسن یا مشورتی میگیرن بعضی وقت ها.
اوایل مثل سایر همکارها محترمانه و مهربون بود (منظورم اینه که نه بی احترامی بود نه بی محلی). بعد یه مدت دیدم که نسبت بهم کم محلی میکرد و واکنش نشون میداد. یعنی از رفتار طبیعی و همیشگی خودش به سمت واکنش های تقریبا میشه گفت منفی افول پیدا کرد.
مثلا اگه کاری به من ربط داشت توی محل کار و به من گره میخورد و باید به اون لینک داده میشد سعی میکرد مثلا دیر جواب بده یا کاری کنه که من دوباره بهش مراجعه کنم یا دوباره ازش خواهش کنم که انجامش بده. یا مثلا تلفن کاری پیش میومد وصل میکردم به اتاق اون (کارمون یه جوری بود که مستقیما بعضی درخواست ها از اتاق من باید تلفن زده میشد و وصل میشد به اتاق اون) با یه حالت خیلی سرد میگفت یه ربع دیگه بگید که یادم بیافته، الان یه پرونده دیگه زیر دستمه.
منظورم اینه که کارهایی که پیش می اومد رو موکول میکرد به گزارش های بعدی که من باید بهش بدم. یعنی همه ش دوست داشت مجددا و چند بار بیشتر ازش درخواست بدم. مثل یه حالت کمبودی احساس میکردم ازش که همه ش بخواد من ازش بخوام و درخواست و خواهش کنم.
جالب اینجاست که دقیقا این رفتارش رو بعد مدتی پیدا کرد و اوایل این جوری نبود. ضمنا من نه ازش کار شخصی خواستم و نه بی حرمتی چیزی بهش کردم. تأکید میکنم که هیچ دلیل خاصی نبود ظاهرا و یهو این طوری نود درجه تغییر کرد رفتارش. راستش رو بخواین منم بهم برخورد و از مدیر خواستم منو ارجاع بده به بخشی که دیگه ارتباط کاریم به این آقا نیافته و همین طور هم شد.
مدیر دایی خودمه و موافقت کرد. الان مدت زیادیه که دیگه ارتباط کاریم بهش نیفتاده و برای منظور غیر کاریم مثل سابق دیگه روش حساب نمیکنم و بهش زنگ نمیزنم. مشکل اینجاست که قبل از اینکه بفهمه من میخوام از اون بخش برم یعنی به محضی که فهمید خیلی پشیمون شد و این پشیمونی توی رفتارش کاملا خودش رو نشون داد. میپرسید چرا میخواید برید کارتون بهتره اینجا راحت تره. شما دارید میرید یه جای بدتر با کار سخت تر و حقوق کمتر. چرا این کارو میکنید؟
باعث افتخار بود که توی واحد بغلی ما بودید الان میافتید اون سر محوطه دیگه همدیگه رو هم نمیبینیم و از این حرف ها. ولی من خیلی تند رفتم و واقعیتش از سر لجبازی با اون بی محلی هاش و کارهایی که ازش سر میزد تا من با خواهش و التماس ازش چیزی بخوام، از داییم خواستم منو منتقل کنه یه بخش دیگه و با بی محلی بیشتر از خودش از اون اتاق و واحد رفتم و ضمن خداحافظی گرم با همکارهای دیگه از دختر گرفته تا پسر با اون یه خداحافظی معمولی و نسبتا سردتر از اون ها کردم.
اومد جلو که بعضی پرونده های تموم نشده رو کمکم بیاره گفتم نه دوستان دیگه هستن از قبل بهشون گفتم شما دست نزن لطفا. الان به طور مقطعیم که میبینمش روم رو میکنم اونور که (البته تابلو نه) یه جوری که یعنی ندیدمت که دیگه نیازی به سلام و احوالپرسی ساده هم نباشه. چند بار هم پرسید آخرش نگفتید چرا رفتید از واحد ما؟ منم جوری برخورد کردم که متوجه نشه سر کارهای اون بوده و لجبازی کردم.
یکی دوبار هم توی محوطه منو دید اومد جلو سلام کرد خیلی سرد جوابش رو دادم. الانم به خاطر اینکه اونم نسبتا آدم مغروریه اونم بهش برخورده و کلا دیگه ارتباطی با هم نداریم، حتی یه سلام و علیک معمولی. دیگه حتی برای تبریکات مراسم ها یا مناسبت ها با اینکه به همکارهای دیگه مون زنگ میرنیم یا توی تلگرام پی ام میدیم ولی نه اون به من و نه من به اون هیچ پی امی نمیدیم و کلا هر دو طرف یه جور حس غرور باعث شده دیگه خبری از هم نگیریم.
اونم الان دیگه بعد چند ماه بی محلی از طرف من ( که دقیقا نتیجه بی محلی خودش بوده) دیگه سعی میکنه حتی از دورم که منو ببینه با من یه سلام هم نداشته باشه. ولی اگر پیش بیاد همکارهام کاری که مربوط به واحد ماست رو پیشش ببرن خیلی زود انجام میده و خودش زود میفرسته یا میارتش برای من.
جالب اینجاست که کارهای در ارتباط با من رو از قبل هم بهتر انجام میده اما فقط به شرطی که همکارهام از طرف من کاری رو براش ببرن. ولی دیگه این جوری نیست که مثل وقت هایی که تازه از واحدشون رفته بودم بیاد چیزی بپرسه یا مستقیم بخواد کمک بکنه. اگه از طرف من و واحد ما کاری پیش بیاد همکاری میکنه و تا جایی که میتونه برای من و واحدی که من هستم مایه میذاره و سعی میکنه گرم برخورد کنه و خودش بیاد و پرونده رو پیگیری کنه اما کاری پیش نیاد از سمت واحد ما اونم هیچ واکنشی نداره.
حالا که داستان رو میدونید به نظرتون من خیلی در ارتباط با اون تند رفتم؟، به نظرتون چرا اون موقع ها بی محلی میکرد و کارها رو پاس میداد و همه ش باید با خواهش و تمنا کارها رو انجام میداد؟، توی اون روزها حتی یکی دو بار هم با ماشینش رد شد و من ماشین همراهم نداشتم عمدا از جلوم رد شد و منو نرسوند، ولی به محض اینکه از رفتنم از اون واحد مطلع شد و منم بی محلی کردم دوباره به روال قبلش برگشت و آدم سابق شد.
گاهی فکر میکنم ادبش کردم و ارزشش رو داشت که آدم بشه و بفهمه که رفتارش بی دلیل و بی جهت با همکارش اصلا درست نبوده. گاهی هم فکر میکنم خیلی تند رفتم و نباید آدم تند بره در مقابل این جور رفتارها از جنس مخالف؟ کدومش به نظر شما بهتره؟
تجربه هاتون رو بگید تا هم یه چیزی یاد بگیرم هم دیگه این فکرهای مزخرف رو نکنم. مرسی.
مرتبط با رفتار همکاران خانم و آقا در محیط کاری:
با کارمندان جنس مخالف مجرد چطور باید رفتار کرد؟
همکار آقایی دارم که خیلی بهم توجه میکنه
احساسی به شما ندارم، فقط یه همکار هستید
منو بدون هماهنگی، برای ازدواج به یکی از همکاران پیشنهاد دادند
چشم گفتن همکار آقا به همکار خانم، معنی خاصی داره؟
می خوام همکار خانمم، حد خودش رو در برخورد با نامزدم بدونه
با جوی که همکارانم برام درست کردند مشکل دارم
چرا بعضی از آقایون نمی تونن رابطه اجتماعی دوستانه رو با خانم ها ادامه بدن
نحوه برخورد با نگاه های هیز همکار
ناراحتی از رابطه همکاری و برادرانه پسر مورد علاقم با یه دختر دیگه
نوع برخورد دختر مورد علاقه م با همکارانش آزارم میده
خواهرم با دو نفر از همکاران مردش که متاهل هستند چت میکنه
چرا همکارم ازم خواستگاری نمیکنه ؟
می خوام برای همکار مَردَم برج زهر مار بشم
حس میکنم شوهرم در محل کارش با همکارای خانم راحته
یکی از همکارانم که ظاهرا به من وابسته شده میگه در شرف طلاقه
حدود روابط با همکاران آقا چقدر باید باشه ؟
همکارم در محیط اداری سعی داره بیشتر باهام باشه
کار درستی کردم که به پیام های ادبی همکار مردَم جواب ندادم ؟
به استاد یا همکار جنس مخالف وابسته ی عاطفی میشم
چرا در برخی ارگان ها همکاران زن و مرد این قدر با هم راحت هستند ؟!
چکار کنم شوهرم از همکار خانمش فاصله بگیره ؟
عوامل عصبانیت و خوشحال شدن همکاران آقا
← روابط اجتماعی دختران (۲۶۴ مطلب مشابه)
- ۶۹۶۲ بازدید توسط ۴۸۸۵ نفر
- يكشنبه ۱۱ اسفند ۹۸ - ۲۲:۳۵