سلام دوستان خوبم

چند وقت پیش سوالم رو پست توی فرهنگ ما کسی مثل من حق عاشق شدن نداره، مطرح کردم و راهنماییم کردید.

حالا بعد از گذشت چند مدت اون آقا چند شب قبل اومد و با کلی حاشیه رفتن و خجالت حرف دلش رو بهم گفت و ازم خواست که کمکش کنم، گفت دیگه بیشتر از 4 سال نمیتونسته حرف دلش رو نزده بذاره بمونه و دلش رو زده به دریا.

در مورد چند مساله مهم با هم حرف زدیم و مخالفت مادر ایشون خیلی پر رنگ بود و از من خواستن کمک شون کنم تا مادرشون راضی بشه؛

اول بگم که خودم حس میکنم این آقا هنوز با خودش درگیره، یعنی با خودش هم کنار نیومده و نگرانی های داره، دوم اینکه هنوز بهم نگفته چطور میتونم کمکش کنم، ولی میگه زمان و توکل به خدا و محبت ان شاء الله کار رو درست میکنه.

من فردا نوبت مشاوره دارم ولی میخواستم نظر شما رو بدونم:

اول اینکه ایشون و من واقعا دلبسته همدیگه هستیم ولی من از چند تا موضوع به شدت میترسم و نمیتونم به ترسم غلبه کنم:

من پدرم رو کمتر از یک ساله که از دست دادم و از نظر روحی خیلی ضعیف شدم و تحمل شکست توی این رابطه رو هم ندارم و یه وقت به خودم میگم برم بهش جواب منفی بدم و خودم رو درگیر یه کار محال نکنم.

شرایط خاص ایشون باعث میشه پیش خودم بگم اون خیلی بهتر از من رو میتونه برای خودش پیدا کنه و ممکنه بعدا که آتیش عشقش خوابید پشیمون بشه و بازم من تحمل شکست توی ازدواج رو ندارم. 

انقدر درگیر این نشدن ها شدم و خانواده پسرها و خواستگارام ایرادات بنی اسرائیلی گرفتن که توانم واقعا تحلیل رفته. 

واقعا یکی از مشکلات من هم کافیه واسه اینکه خانوادش مخالفت کنن اما من کلکسیونی از مشکلاتم که این کار رو خیلی سخت میکنه.

الان خیلی مستاصلم، بعد از این مدت همکاری داشتن با ایشون و آشنا شدن با اخلاقیات شون واقعا بهشون علاقه دارم و اوضاع مالی و خانوادگیش و فرهنگیش که خیلی از ما بالاتره، خدا میدونه که درصدی برام مهم نیست و فقط اخلاق خودشه که میخوامش وگرنه چهره زیبایی هم نداره. 

خانواده من خیلی ساده هستن و اصلا اهل تجملات و این چیزها نیستم، دوست ندارم با نگاه تخقیر به خانوادم نگاه کنن، یه چیزی دیگه ای هم که هست اینه که (ببخشید پر رویی هست میدونم) من همش حس میکنم براش کم هستم چون باکره نیستم و ممکنه اون دوست داشته باشه این حس رو تجربه کنه که با یه دختر خانم ازدواج کنه ولی چون دقیق نمیدونم طرز فکر مردها راجع به این موضوع چیه نمیتونم درست قضاوت کنم .

ممنون میشم توی این موضوع هم راهنماییم کنید، شما اگر موردی دیدید یا راهنمایی برام دارید مثل خواهرتون بهم بگید.


مرتبط با بررسی معیارهای پسران برای ازدواج :

در مورد دختر مورد علاقه م 6 نگرانی ندارم

به خاطر ضعف اعصاب می ترسم ازدواج کنم

دختر خانم، با من ازدواج میکنی تا زندگی رو با هم بسازیم؟

به چنین پسری بله میگن ؟

به یه خواستگار با این شرایط بله میدین؟

معیارهای یک مرد عالی در نظر خانم ها برای ازدواج چیه ؟

با من ازدواج میکنی ؟

پشت پرده انتخاب همسر در بعضی از پسران

آیا من شرایط ازدواج رو دارم ؟

خانم ها، پسری با این شرایط رو قبول می کنید ؟

9 مورد خواستگاری رسمی رفتم، اشکال کارم کجاست ؟

ملاک های انتخاب همسر اینده ی حمید رضا

اگه ازتون خواستگاری کنم چه جوابی میدید ؟


مربوط به ازدواج با پسر پولدار:

از ازدواج خواهرم با یه پسر پولدار به خاطر تفاوت هایی که داریم می ترسم

بعد از ازدواج با یه پسر پولدار چه اتفاقاتی برام رخ میده ؟

دلم نمیخود با پولدار ها وصلت کنم چون ازشون میترسم

مشکلم اینه که خانواده ی شوهرم خیلی پولدار هستند

ازدواج فقیر با فقیر و ثروتمند با ثروتمند

بحث در مورد نقش ظاهر و ثروت در زندگی مشترک


مرتبط با باکره نبودن خانم برای ازدواج:

پسر مورد علاقه م میگه باکره نبودنت برام نیست، بعدا پشیمون نمیشه ؟

آیا خواستگار باید از باکره نبودن دختر مطلع بشه ؟

اگه بعد از ازدواج بفهمم که زنم باکره نیست چکار کنم؟

رد کردن خواستگار به دلیل نداشتن پرده بکارت



برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
ازدواج زنان مطلقه یا بیوه (۷۷ مطلب مشابه)