خانواده برتر

درسته داداشت پاکه وفکر بد نمیکنه ولی درهرحال اون داره خجالت میکشه و رو این جور مسائل حساسه که میره یه جا دیگه میخوابه وقتی خوابت میبره!

 از طرفی هم چون از بچه گیات توبغل داداشت میخوابیدی و منظور خاصی نداشتی همون عالم بچه گی ؛الانم داداشت روش نمیشه که بهت بگه برو سرجای خودت بخواب باخودش میگه شاید خواهرم باخودش فک کنه که من خدایی نکرده فکرای بدتوسرم اومده وبه بلوغ رسیدم وتحریک دارم میشم وواسه جلوگیری از بیشترشدن این احساس دارم ازش خواهش میکنم که بره سرجای خودش!

هرچندم که ممکنه پس فردا داداشت به دلیل بلوغ واینها امیال درونی این دوران بهش فشار بیاره واذیت بشه !!که البته اگه تا حالا نشده باشه!

بالاخره میخوای تا چند سال دیگه تو بغل داداشت بخوابی که آرامش بگیری پس فردا داداشت ازدواج میکنه ووقتی نیستش تو خوابت نمیبره آیا میری خانمشو از تو بغلش پرت میکنی گوشه اتاق خواب وخودت به جاش تو بغلش میخوابی؟؟؟!!!

سوال: آیا پرت کردن زن داداش گوشه اتاق خواب کار خوبیست؟! پاسخ :خیر!

اصلا اومدیم وتا 6/7 ساله دیگه ازدواج نکرد مثلا داداشت 27سالشه توهم 23 سال آیا بازم روت میشه تو بغلش بخوابی ؟؟بابا مامانت یا یکی که دراتاقتون رو باز کنه بیاد تو شاخ رو کله اش سبز نمیشه نمیگه اینا چشونه !!!؟؟؟؟

والا ما اصلا خواهر برادرتوصورت همدیگه هم حتی رومون نمیشه نگاه کنیم وخیره بشیم درحالی که از نظر دینی هم اشکالی نداره !حتی اگه مسافرت سفرقندهارم بخوایم بریم همو بغل نمیکنیم فقط شونه سردستها رو میبوسیم تعجب میکنم یه همچین چیزی میشنوم البته میدونم که منظورخاصی نداشتین شماها جسارت نمیکنم

(دعا : خدایا نکنه خواهرشوهرآینده من؛ تو بغل داداشش بخواد بخوابه !!!!! پس من چییییی؟؟؟!! چیکارکنیم به آدم استرسای جدید میدن این بچه های وبلاگ)

عزیزم منم دقیقا عین خودت بودم اصلن تا داداشم نمیومد پیشم نمیخابیدم تا اینکه دیگه کم کم جای خابامونو با فاصله انداختیم اونم به بهانه مثلا اینور اتاق گرمتر یا سردتر بودن..هنوزم که هنوزم تو یه اتاق میخابیم ولی دیگه با فاصله..فقط بعضی روزا اندازه یه شوخی وسربسر خواهر برادری سرمونو روی پای هم میزاریم اونم در حد چند ثانیه شاید...شما هم کم کم فاصلتو باهاش بیشتر کن وسعی کن به نبودش عادت کنی

سلام .. سوال شما و کامنت دوستان رو خوندم .. عزیزم نمیدونم چرا به این شدت ناراحت شدی و جبهه گرفتی هیچ یک از دوستان قصد توهین نداشتن..
متاسفانه یا خوشبختانه یک سری قوانین ( چه شرعی و چه عرفی) و یک سری ساختارهای فیزیکی بدن نه دست شماست و نه دست ما ...
عزیزم .. برادرت میتونه پاکترین و منزه ترین پسری باشه که شما میشناسی .. اما این به این معنا نیست که شما یه سری چیزا رو زیر پا بگذارید ...
اگه یک امر اشتباه باشه و یا ناشایسته .. اون امر رو از هر لحاظ و از هر نظر تجزیه و تحلیل کنی اشتباهه ...
شاید مثل کلمه درد هست که از هر طرف بخونی همون درد هست ...
درسته برادرت پاکه و پسر خوبی هست و شما فقط دنبال اون حس آرامش هستی .. اما از اون لحظه ای بترس که خدایی نکرده شیطان نفر سوم شما باشه .
شاید بازم برادر هیچ کاری نکنه اما کافیه .. فکرش به جایی بره یا درش حالتی پیش بیاد .. که از توانش خارج باشه .. شما باید کم کم تمرین کنید که آرامش رو در حضور برادر ببینید و نه در آغوشش ( اینکه سرت رو میزاری رو دستش)
امیدوارم از کامنت من ناراحت نشده باشین
موفق باشی عزیزم

 اگه ذات طرف نجس باشه تحریک میشه ولی منم میگم به هم خونت  هیچ وقت نظر پیدا نمیکنی بستگی به اون  داره  ادم خونش نجس باشه پیامبر و این چیزا هم همش حرفه  

منم همیشه دوست داشتم یه برادر بزرگتر دا شته یاشم خوش به حالت

منم همیشه دوست داشتم یه برادر بزرگتر دا شته یاشم خوش به حالت