← مشورت در ازدواج خانم ها (۲۳۰۴ مطلب مشابه) ← مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه)
- ۵۳۷۵ بازدید توسط ۳۷۷۷ نفر
- جمعه ۲۹ تیر ۹۷ - ۱۸:۰۷
لطفا نگید که چنین دختر مانتویی ای وجود نداره. (البته اگر بگید هم مشکلی نیست، اتفاقا در این خصوص هم نظر بدید بد نیست این رو هم بدونم) ولی خودم میدونم که هست. چون من خودمم دیدم. و اینکه برخی از دختران اینطوری هم اگر بعضی از این موارد رو نداشته باشن. به خاطر شوهرشون نه اینکه مثلا برن چادر سر کنن و تغییر کنن (چون اصلا برای تغییر در این حد نباید وارد زندگی شد) ولی از برخی موارد چشم پوشی میکنن و سنگین تر و با حجاب تر میشن. مثلا اگر مانتوشون 5 سانت بالای زانو بوده (قبل از ازدواج) بعد از ازدواج میارن به خاطر شوهروشن 5 سانت زیر زانوها. یکم بهتر میپوشن. مثلا من هم اینطوری هستم. قبلا گفته بودم که الان در مجردی با اینکه مذهبی و معتقد هستم صورتم رو تیغ میزنم. ولی وقتی متاهل شدم اگر زنم ازم بخواد، من میتونم دیگه تیغ نزنم و ته ریش بذارم. خلاصه این تغییرات جزئی چیزی نیست و میشه انجام داد. پس چنین دخترانی هم وجود دارن. نه اینکه من به خاطر تغییر دادن برم سمت شون. من سعی میکنم دقیقا اینطوری رو پیدا کنم. ولی اگر گزینه ای بود که یکی دو مورد هم نداشت. اونم از من خوشش اومد و من از اون خوشم اومد. من چند تا تغییر کوچیک برای اون میکنم و اون هم چند تا تغییر کوچیک برای من. شخصیتی تر میشیم و سنگین تر و خودمون رو بیشتر و بهتر میپوشونیم و بیشتر برای هم میشیم و چشم دیگران رو میبندیم !!! من هم هرگز به این خانوم قرار نیست زور بگم و بگم که تو چی بپوش و چی نپوش و اونم به من نمیگه. من چنین شخصیتی ندارم. ما با هم تفاوق میکنم و از همون اول تمام این رفتارها و نوع پوشش و خط قرمزها با هم چک میشه و به تفاوق میرسیم. بعد از اون دیگه بحثی نمیکنیم و صحبتی نمیکنیم در اینباره. بعد از اون خودمون وظایف خودمون رو میدونیم که چطوری باشیم.
فکر میکنم که این یک تصمیم غیرعقلانی هم نیست و نه تنها غیرعقلانی و احساسی نیست (ازدواج با چنین دختر مانتویی ای) بلکه شاید تصمیم خوبی باشه. البته میخوام از شما بپرسم. شاید اشتباه فکر کنم. شما لطفا به من بگید.
ابتدا توضیح میدم که دلیلم چیه که چنین تصمیمی گرفتم. (البته هنوز قطعی نیست، فقط توی ذهنمه دارم مشورت میکنم با شما) خوب من دور و برم (همه شما هم دیدید!) دخترانی رو دیدم که مانتو پوش بودن و در ازدواج اصلا کمتر از 214 یا 110 سکه مهریه نگرفتن، شرط تنصیف هم که شوهرانشون بدون چون و چرا امضا کردن. (یه جورایی، باید میکردن!) عروسی لاکچری و ...
خوب من ناخواسته این تصویر در ذهنم از این دختران جای گرفته بود که این دختران به دلیل روابط اجتماعی کمی بازتر و کمی راحت تر بودن. ممکن هست با پسران راحت تر باشن و خدایی نکرده چند مورد دوستی بیشتری تجربه کرده باشن. (منظورم همه نیست، ولی احتمالا در بینشون کمی بیشتر هست) اینجور دختران به نظر میرسه که توقعات بیشتری دارن و بیشتر به مادیات توجه میکنن و کمتر سر این مسائل کوتاه میان. (لطفا پست رو تا آخر بخونید بعد برداشت کنید منظورم چیز دیگری هست) منظورم حتی مانتویی های خوب و باحیا و سنگین هست که تعدادشون هم اصلا کم نیست. یا مانتویی های خوب ولی نه زیاد با حجاب، ولی نه مانتو جلو باز و ... البته فقط همین یک تکه رو کلی درباره مانتویی ها گفتن. کلا گفتم که منظورم از مانتویی ای که قراره اگر شما بگید درسته برم سمتش، دقیقا چیه و بالاتر مشخصاتشو گفتم.
بعد در پست هایی که لینک هاش رو در ابتدای همین مطلب برای شما قرار دادم گفتم که من همیشه دختران چادری رو ابتدا و در درجه اول به خاطر پوشش و حجابشون دوست داشتم و خوب به دلیل اینکه کم ارتباط تر بودن و با پسرها راحت تر نبودن، احتمال میدادم که یا برخی از اونها احتمالا دوستی تجربه نکرده یا دست کم از دختران غیرچادری کمتر تجربه کرده بودن. که این احتمال هم وجود داره. یعنی اینکه در این قشر، دوستی کمتری تجربه کرده باشن و حد دوستیشون هم از یک حدی پیشتر نرفته باشه (بازم میگم که دارم کلی صحبت میکنم و منظرم همه نیست و در هر دو قشر همه جور خوب و بد و متظاهر و واقعا خوب و معتقد و .. بیشتر و کمتر به هر حال هست. ولی از نظر من اینور بیشتر به نظر میرسید) لطفا حالا بحث رو اصلا به سمت این موضوع نبرید. خواهش میکنم. خودم عادلانه و دو طرفه گفتم و این بحث رو تمام کردم که اصلا راجب این موضوع بحث نکنیم. چون بحث اصلا این نیست. فقط دارم مقدمه چینی میکنم و میگم که منظورم چیه ادامه رو بخونید خودتون متوجه میشید. من اینطوری فکر میکردم. قبل از این تصمیم جدیدم در سوال همین صفحه، و دارم فکرای خودم در اون موقع و دو دو تا چهار تایی که خودم برای خودم میکردم رو میگم. نمیگم که صد در صد درسته یا غلط.
به این نتیجه رسیده بودم که این دختران چادری چقدر کم توقع هستن و چقدر خوب هستن که مثلا از بین این همه رسوم غلط ازدواج و مواردی که وجود داره. مثلا تنها خواستشون این هست که شوهرشون ماهواره نگاه نکه. شوهرشون نماز بخونه و روزه بگیره و ... گفتم که خدایا واقعا چنین آدمهای کم توقع و خوبی وجود داره که به جای پول به اخلاقیات پسرها بیشتر توجه کنن. فقط در این وبلاگ سوال نکردم. از برخی دوستان هم پرسیدم و چند سایت و بلاگ دیگر.
خب همونطوری که در پست هایی که لینک هاش رو بالاتر قرار دادم هم توضیح دادم نهایتا پیش از این تصمیم گرفتم که برای ازدواج همین دختران چادری و مذهبی های واقعی رو انتخاب کنم (چون غیر واقعیش هم وجود داره) دختران چادری رو انتخاب کنم به چند دلیل:
1. چهره بدون عمل و بدون آرایش و زیبایی طبیعی رو بیشتر میپسندم
2. پوشش چادر و حجاب چادر (اگر واقعی باشه و درست و حسابی نه از این چادری الکی ها!) بیشتر میپسندم.
3. دختران چادری به ظاهر توقعات کمتری دارن و در اصل باید ازدواج دینی تر و سبکتری بکنن و من هم این احتمال رو میدادم، و پس من بهتره برم سراغ این گزینه چون هم با قلبم هماهنگ تره و هم احتمالا با شرایطم هماهنگ تره. که در پست های لینک شده بالا توضیح داده بودم.
منم که یک پسر خوب و معتقد هستم و اونها هم همین رو میخوان و براش انتظار میکشن. کار و درآمد هم که دارم و عروسی و ... هم میگیرم و مشکلی اصلا نداشتم که در پستهای قبلیم توضیح دادم. که همه بالا لینک شدن. بخونید و ببینید.
اما، متاسفانه بعد از ایجاد چند سوال و پست و کلی مشورت و نتیجه گیری و ... با خودم گفتم که یا خدا ! به دادم برس ! این دخترای چادری هم که دقیقا همون توقعات دختران غیرچادری رو دارن! یعنی دست کم شاید نتونن حتی از یک مورد هم چشم پوشی بکنن! شاید یکم سبک تر بگیرن و اون هم توی فضای مجازیه! احتمالا بعدا که پا پیش بذارم و توی کار باشم باقی شروط رو هم کم کم باید قبول بکنم و در نهایت میشه دقیقا همون شروط کاملا برابر با دختران غیر چادری!
یعنی آخرین چیزی که گفته بودم و آخرین نتیجه گیری های من این بود که باشه. من تنصیف دارایی رو امضا میکنم. ولی فقط تنها چیزی که دختران چادری از من پذیرفته بودن مهریه 5 سکه بود و عروسی یکم سبکتر!
البته اون هم فقط اینجا بود! اون هم توی فضای وبلاگ و مجازی و ... باز اگر چند تا شرط دیگر رو هم از من پذیرفته بودن این رو نمیگفتم. چون فضای مجازی هم بد نیست اینجا همه افراد از درونشون هر چی هست رو میگن و این مشورت ها اصلا بد نیست و خیلی هم کمک میکنه.
ولی من با خودم گفتم که این دختران چادری هم به من گفتن باید پس انداز داشته باشم. باید تنصیف دارایی رو امضا کنم. باید سرویس طلا رو بخرم و ... !
گفتم که فقط گفتن مهریه رو سبکتر میگرین که اون هم پسر وقتی بره خواستگاری یک بلایی سرش میارن احتمالا که اون مهریه رو هم قبول بکنه! (ولی من آخرش هم حداقل حالا که خواستگاری نرفتم هنوز. گفته بودم که به هیچ وجه قبول نمیکنم و اگر حداقل این شرطم رو هم نپذرین، من میام از جلسه خواستگاری بیرون و یک گل و شیرینی هم ضرر میکنم. البته یک راهکاری اونجا به ذهنم رسیده بود و ارائه کرده بودم که این گل و شیرینی رو ضرر نکنم! حیفه! به هر حال هرگز تن به ازدواج حداقل با اون یک شرط مهریه ام نمیدادم یعنی کمتر از 14 سکه - 5 سکه) چون همه چیزو که قبول کرده بودم. فقط همین یکی باقی مونده بود !!!!!!!!!!!!
ولی حالا که کمی بیشتر فکر کردم. با خودم گفتم که من اصلا به چه دلیل میخواستم برم سراغ دختران چادری!؟ به دلیل اینکه من در ذهنم از اونها یک فرشته ساخته بودم. فرشتگانی بسیار کم توقع و قانع که تنها خواسته هاشون از شوهر این هست که شوهرشون نماز بخونه، ماهواره نگاه نکنه و ... ! ولی کمی که مشورت و گفتگو شد و به آخر رسیدم دیدم که ظاهرا من کمی در توهم هستم! من کم کم تقریبا تمام شروط رو پذیرفتم و کم کم از حقوقم و شرایطم یکی یکی داشتم کوتاه میمودم! و باز هم داشتم میرفتم که به عرف غلط جامعه عمل کنم. و در نهایت فقط یک مهریه باقی مونده بود که اون هم معلوم نبود در دنیای واقعی چه اتفاقی بیوفته!
پس به این نتیجه رسیدم که بد نیست برای ازدواج، به گزینه دختران مانتو پوش (مانتویی) باحجاب هم فکر کنم !
چون همونطوری که برخی دختران چادری ممکن هست دست نخورده باشن و با پسری دوست نشده باشن. برای این دختران (مانتویی) هم دقیقا و برای بسیاری از اونها، این امکان وجود داره. در ضمن برای دختران چادری هم که من نمیتونم متوجه بشم که آیا در گذشته کاری انجام دادن یا ندادن و راهی وجود نداره. هرچند که گذشته به خودشون مربطه و ممکنه توبه کرده باشن. ولی من هم رابطه ای نداشتم و دوست داشتم با کسی که رابطه نداشته ازدواج کنم. نه رابطه داشته ی توبه کرده! اما الان اینجا منظورم چیز دیگری هست. شرایط و توقعات هم که تقریبا برابر هست و ظاهرا و باطنن هیچ تفاوتی وجود نداره بین دخترا چادری و غیرچادری.
اما، در ضمن من برای ازدواج با دختران مانتویی یک امتیاز دارم که اونجا اون امتیاز رو هم نداشتم! در واقع یک مزیت بسیار بزرگ و خیلی ارزشمند اینجا در اختیار دارم !!!
مزیتش اینه که من میتونم خودم مستقیم به دختر مانتویی با حجاب و با حیایی که ازش خوشم اومده مراجعه کنم و بهش بگم. حتی در خیابان!
اونها راه رو انقدر نمیبندن و منطقی تر برخورد میکنن. نه اینکه منظورم این باشه که دختران مانتویی راحت دوست میشن و ... نه منظورم این نیست. ولی وقتی پسری بیاد خیلی موجه و جدی باشه و بگه که من از شما خوشم اومده و دوست دارم که بیام خواستگاری تون احتمالا راهی رو باز میذارن نه مثلا برای دوستی. فقط برای پیدا کردن شناخت و به پسر یک فرصتی میدن. ضمن اینکه منظورم الان در خیابان نبود اصلا. شما فکر کنید دانشگاه، تو عروسی و ...
پس اینجا من این مزیت بزرگ رو در اختیار دارم. به خاطر اینکه چون من شرایط خاصی دارم. چون من شرایطی دارم که عرف غلط و مزخرف و برخی خانواده ها کمی سخت تر اون رو قبول میکنن. البته شرایطم بد و غیرمعقول نیست. اما غیر عرف غلط و رسوم غلط جامعه هست!
من در این حالت حداقل با دختر (غیرچادری) یک دوستی ساده و موبایلی برقرار میکنم و از دیدگاه هامون به هم میگیم. حالا شاید چند بار در جای شلوغ مثلا پارک شلوغ یا خیابان و کافی شاپ و ... قرار هم بذاریم و هم رو ببینیم. و وقتی دختر خانوم هم از من خوششون اومد و من رو کاملا پذیرفتن و علاقه ای هم ایجاد شد.
بعد درباره شروطم و حقوقمون هم با هم کاملا بحث کردیم و به تفاوق رسیدیم و قانع شدیم و کاملا موضوع برای ما حداقل حل شد. بعد میرم خواستگاری شون و ایشون هم خانواده اش رو راضی میکنن. یا از این عشق با عرض پوزش خرکی ها هم حداقل به وجود میاد و ما حتی بدون راضی کردن پدر و مادرمون و خواسته قلبی اونها. طبق شروط خودمون ازدواج میکنیم. البته در همون چهارچوب خواستگاری و با حضور اونها. بعدا کم کم پدر و مادرها هم نرم میشن و با ما راه میان اگر ببینن که داماد و عروس خوب و فهمیده ای هستیم.
ولی این امکان در گزینه اولم اصلا برای من وجود نداشت و راه کاملا بسته بود برای من و فضا خیلی خفه کننده و ترسناک بود. چون دختران چادری (حالا منظورم واقعی هاش هست که من دقیقا دنبال همین ها بودم) اصلا دوست نمیشدن و هیچ راهی هم برای من وجود نداشت که با هم صحبت کنیم و به تفاوق دو طرفه برسیم و منم که اصلا اهل دوست شدن نبودم و تجربه نکردم.
و در گزینه ازدواج با دختران چادری. من باید میرفتم خواستگاری و تازه اگر از فیلتر دختر خانوم رد میشدم و اون رضایت میداد. خانواده ها به عنوان غول مرحله آخر وجود داشن. و یا به عنوان خوان هفتم رستم. و طبیعتا وقتی در اون حالت دختر خوب و پاک و چادری و مذهبی میدیدن که خانواده خودشون که دارن به ضرر دخترشون حرف نمیزنن و حداقل در ظاهر و کوتاه مدت دارن به نفع دخترشون حرف میزنن (طلای بیشتر، امضای تنصیف دارایی، سکه مهریه بیشتر و ...) و چون هیچ مهر و محبت و عشق و دوستی ای هم بین ما اونجا وجود نداشت. چون هنوز با هم ارتباطی نداریم و فقط یک یا دو جلسه خواستگاری هست. چون خوستگاری به شکل سنتی بود و من ایشون تازه هم رو دیده بودیم. نهایتا ایشون هم میرفتن به سمت اینکه حرف پدر و مادرشون رو گوش کنن و من جواب نه میشندیم و یک گل و چند کیلو شیرینی ضرر میکردم !!! ایشون هم احتمالا یا باید تا ابد مجرد میموندن یا یک ... پیدا میکردن، برای ... به هر حال !
پس الان من نمیگم این تصمیم رو گرفتم. چون اگر این تصمیم رو گرفته بودم دیگه اینجا مطرح نمیکیردم. من فقط اینجا مطرح کردم که حالا این تصمیم آخر خودم رو به شما بگم و از شما بپرسم آیا با توجه به توضیحاتی که بالاتر نوشتم. بهتر نیست و عاقلانه تر و منطقی تر نیست که به جای دختران چادری، برم سراغ دختران غیرچادری ؟ و آیا در این حالت احتمال بیشتری وجود نداره تا دختران غیرچادری تمام شروطم رو بپذیرن؟ فکر میکنم وجود داره و شانسم بیشتر هست!
چون یک دوستی ساده با هم برقرار میکنیم و عشق و علاقه ای هم ایجاد میشه و در فرصت کافی و بدون فشار و استرس و فضای سنگین حاکم در جلسات خواستگاری و عقد. راجع به حقوق یکدگیر و شروط یکدگیر به تفاوق میرسیم.
اصلا شاید من که مرغم یک پا داشت اگر ببینم دختر خوشگل و فهمیده و با ادب و با حیا و با دین و درکی هست که خیلی از شروطم رو پذیرفته و میگه که من باهات راه میام و با نداری هات هم حاضرم بسازم.
من هم حتما اون تنصیف دارایی رو امضا میکنم (البته طبق آخرین تصمیم در ازدواج با دختر چادری هم قرار بود امضا کنم!) و هم مهریه رو از 14 تا سکه بیشتر کردم شاید. شاید 25، 50، 72 تا هم راضی باشم قرار بدم و شاید هم بیشتر !!!!! البته الاستطاعه :-) فرقی نداره. فقط نوع پرداختش فرق داره. باور کنید به خدا در این حالت من راضی تر هستم و اینطوری دلم آرامتر هست.
چون اینطوری حداقل میگم دختر امروزی هست و توقعی ازش ندارم و با هم تفاوق میکنیم. ولی در اون حالت من اصلا رفته بودم سراغ دختر چادری و مذهبی که توقعات کمتری داشته باشه که ازدواج دینی و سبکتری صورت بگیره. خوب بعد وقتی میدیدم اینطور نیست و اونها هم از لحاظ شروط مالی و مادی گرایی ها تفاوتی ندارن. من یه جورایی شاید نا خود آگاه یک لجبازی ای در دلم شکل میگرفت و بیشتر تاکید میکردم که مهریه از 5 سکه بیشتر نشه به هیچ وجه.
باز هم میگم من نمیخوام نتیجه گیری احساسی انجام بدم و یا اینکه بگم تمام حرف هام درسته. من این رو به عنوان آخرین پست درباره تصمیم گیری درباره این موضوع اینجا منتشر میکنم که باز از همه شما سوال کنم و بدونم که چه کاری انجام بدم بهتره؟ آیا بهتر نیست با توجه به توضیحات بالا یک دختر مانتویی با حجاب و با حیا رو انتخاب کنم و بعد از این همه سال بلاخره اون فکرم رو بذارم کنار و برم و دل رو بزنم به دریا و با یک دختر دوست بشم بعد ازدواج بکنم؟ لطفا راهنمایی واقعی بکنید و خوب فکر کنید و بعد پاسخ بدید. به کمک شما نیاز دارم و این پاسخ های شما مسیر زندگی و ازدواج من رو تغییر خواهد داد.
اینطوری من که الان فکر میکنم میبینم شانس بیشتری دارم برای اینکه خانم تمام شرایطم رو بپذیرن یا با هم کنار بیایم و به یک تفاوق دو طرفه ای (قبل از اینکه برم خواستگاری برسم)، گزینه های انتخاب بیشتری دارم و ... و در مورد اول حتی من دختر رو نمیدیدم خودم! چون قرار بود از طریق یک واسطه اقدام کنم و بعد برم خوستگاریش (لطفا پست پیدا کردن دختر چادری واقعی مناسب برای ازدواج) رو در همین وبلاگ بخونید که درباره این موضوع اونجا سوال کرده بودم و به این نتیجه رسیده بودم. تازه توی همون جلسه خواستگاری هم دختر و پسر که باید خوب هم رو ببینن. گاهی اوقات خوب نمیبینن (اندام، ظاهر و ... که طبق اسلام باید دیده بشه) احساس میکنم که از جنبه هایی دیگر تکلیف دختران غیرچادری هم با خودشون مشخص تر هست. که حداقل میگن اگر پرتوقع تر هستیم. ادعایی نداریم و از ظاهر امروزی ما مشخص هست! و هیچ کَسی انتظار سبک زندگی فاطمه زهرا هم از ما نداره. اما بد هم نیستیم و خیلی از ما خیلی خوب و با حیا و آفتاب مهتاب ندیده هستیم و توقعاتمون هم زیاد نیست.
ممنون میشم که در این مورد هم من رو راهنمایی کنید تا اگر دارم اشتباه میکنم. باز هم به همون گزینه قبلی و روش قبلی پیش برم. و اگر به نظر شما الان سر عقل اومدم و تصمیم جدید درست تر و واقعی تر و غیر احساسی تر هست. پس این روش جدید رو انتخاب کنم. ضمن اینکه من تا حالا با دختری دوست نشدم. ولی خوب سعیم رو انجام میدم. شاید یک دختر ببینه که من اینطوری هستم. از همین پاکی من خوشش بیاد و ببینه که با دختر راحت نیستم و خیلی سخت بهش پیشنهاد دادم و توی دلم چیزی نیست و مثل پسران پر رو دنیا دیده نیستم.
من نمیدونم. شما دختران محترم لطفا من رو راهنمایی کنید. آیا اصلا چنین دخترهایی با این تیپ و مشخاتی که در ابتدا گفتم. حاضرن با پسری مثل من ازدواج کنن؟ و کمی هم سبک تر بگیرن. قبلا توی یک پست دیگر یعنی سوال حیاتی از دختران چادری و مذهبی واقعی در همین وبلاگ مشخصاتم رو گفتم. منظور ظاهر و تیپ و شرایطم هست.
دوستان عزیزم. من اگر اشتباه میکنم لطفا به من بگید. من اگر الان دارم درست فکر میکنم به من بگید. لطفا دلایلش رو بگید که به چه دلیل این تصمیم که در این پست توضیح دادم درست هست. و به چه دلیل درست نیست. که من در نهایت بعد از این پست ببینم که آیا تصمیم درست بوده یا درست نبوده. و آخرین انتخابم رو هم انجام بدم.
لطفا از روی کینه، از روی دفاع کردن از سبک خود، از روی دفاع از چادر، یا دفاع از مانتو و ... از روی غرض ورزی و ... پاسخ ندید. اصلا این بحث ها جداست و ربطی به این پست نداره و اونا باید یه جای دیگه بحث بشه. لطفا (لطفا)
لطفا (لطفا) فقط خودتون رو بذارید جای من. یا از نگاه خودتون به این قضیه بدون هیچ پیش داوری و به صورت منطقی و عقلی بررسی کنید و پاسخ بدید. خودتون رو لطفا در موقعیت تصور کنید. قبلش هم تمام متن صفحه رو بخونید.
منو جای بردار داشته یا نداشته تون بدونید. من بعد از خداوند به کمک شما نیاز دارم.متشکرم از همتون. ممنونم که هستید. متشکرم از وبلاگ برترِ، خانواده برتر. متشکرم از آقای نجفی عزیز و مهربان.
راستی. الان انگار فهمیدم که چرا انقدر مطلب و سوال و تاپیک در اینترنت توسط دختران چادری ایجاد شده که چرا خواستگاران ما که وضع مالی خوبی هم دارن از ما میخوان که ما ایمان و چادر رو کنار بذاریم و آرایش کنیم و دماغمون رو عمل کنیم و خواستگار ماهواره نگاه کن و نماز نخوان داریم. و فهمیدم که چرا پسران مذهبی و معتقدی مثل من در نهایت یا با یک مانتویی خوب ازدواج میکنن و یا گیر یک دختر مانتویی غیرخوب و بدحجاب و قرتی میوفتن. و واسه همینه که ما گاهی میبینیم پسر خیلی سر به زیر اما دختر سر زبون دار و ... حالا من دارم نمیرم سراغ قرتی ها :-) دارم میرم سراغ مانتویی های خوب (البته بعد از مشورت شما اگر تصمیمم درست باشه؟) ولی به هر حال الان که فکر میکنم تا حدودی متوجه این سوالات میشم.
چون پسران خوب و مذهبی که اخلاق و ایمان و ویژگی های خوب دارن از طرف دختران مذهبی هم مورد پذیرش قرار نمیگیرن و اونها میخوان که پول داشته باشه و به همین دلیل خواستگارهای پولدار ولی بدون ایمان میان سراغشون (همه نیستن مثل هم. پولدار با ایمانم داریم) که ازشون میخوان که آرایش کنن و عمل جراحی بکنن و یک دختر آفتاب مهتاب ندیده و ترو تازه رو بگیرن و تبدیل کنن به امروزی و مثل مادر محبت کن و مهربان. و یک پکیج کامل بسازن و از اونطرف دختران مانتویی (حالا دوست پسر داشته یا نداشته و دنیا دیده یا ندیده) پسری رو میخوان که پسر پاک باشه و خیالشون ازشون راحت باشه و بدونن که هیچ دختری به شوهر اونها نگاه چپ نمیکنه و خیلی از اوقات هم دیوانه وار (دیوانه وار) عاشق چنین پسری میشن..
به هر جهت الان سوالم این نیست و اینها چند موضوع کمی متفاوت هستن. خواهش میکنم بحثو به این سمت نبردی. لطفا فقط به سوالم که بالاتر کاملا دربارش توضیح دادم در صورت امکان پاسخ بدید که من چه کاری انجام بدم درباره تصمیمم؟ از همه شما عزیزان و خوبان ممنونم.
فازت چیه رئیس جان؟
عزیز من تو باید برای خودت شرایط و معیاراتو تعریف کنی بعد بری سراغشون نه برعکس
یه خیابون هست توی پاریس فروشگاه خیلی عظیمی داره و توش ادمها رو گذاشته برای فروش حرفهای شما حرفهای اون خانم که رفته بود امار قیمت زن خیابونی باکره در اورده بود که کم نیاره من یاد اونجا انداخت ازدواج خرید و فروش نیس
خدا توی قران فرموده زن و مرد رو مایه ارامش هم افریدم
هر دو هم مایه ارامش هم هستن بنابراین باید بدونی چه کسی با چه ویژگی هایی بهت ارامش می ده
اول باید خودتو بشناسی بعد طرف مقابلتو
در مورد دختر محجبه هم ببین من تمام خانواده پدریم محجبه ان
محجبه ها حدود شرعی حجاب رو رعایت می کنن کاملا دوستی با نامحرم حرامه رعایتش می کنن
من یه دایی دارم منو و شوهر خواهرمو کاملا ملحد و کافر و اینا می دونه فقط به واسطه ی اینکه شلوار پارچه ایی و اینا دوست نداریم یا موهامو می زنیم بالا یادمه یه بار نماز عید فطر خوندیم اتفاقی دیدیمش برگشت گفت ای نماز به کمرتون بزنه با این سر و قیافه تون ما خیلی عادی لباس می پوشیما چیز عجیب و غریبی نمی پوشیم مثل نوده و نه درصد مردم نهایت خلاف من این بود شلوار کتون سبز پوشیدم انقدر فحش خوردم سرش یا عطر زدنو یا لباس استین کوتاه پوشیدن در صورتی که خیلی مسائل بشدت رعایت می کنیم
این سخت گیری از نظر من اشتباهیه
ولی از اون طرف خودش یه سری مسائل رعایت نمی کنه خیلی مهمن در دین
حجاب حدود شرعی داره کسی که اون حدود شرعی رو رعایت می کنه قرار نیس دیگه دوس پسر بگیره
لزوما کسی که دوست پسر می گیره ادم ساده گیر یا سخت گیری نیس ولی برای من پذیرفتن یه همچین چیزی خیلی عحیبه بعضی چیزهایی که گفتی واقعا تناقض دارن باهم
ببین اول از همه باید خودت و بشناسی چیزهایی که برات اهمیت داره رو بشناسی بعد بری سراغ کیس های مختلف
مثلا حجاب اهمیت می دی برات چادرش مهمه خوب می ری سراغ قشر چادری مهم نیس می ری سراغ محجبه یا چادری
اصلا برات مهم نی حجاب خوب می ری این برات محدودیت ایجاد نمی کنه ولی اینکه بگی کی شرایط من قبول می کنه کاملا اشتباه اس
بعد مهریه رو نباید تعیین کنی بگی من 5 تا مهریه می کنم ولا غیر
اول بشناس طرفتو مناسبت بود بپرس مهریه مد نظرش تو چه حدودیه اگه چیزی گفتن که خیلی متفاوت بود پاشو برو
هیچ لزومی نداره هر چیزی رو قبول کنی اصلا نباید قبول کنی
ولی اول ادمی رو انتخاب کن این ویژگی های اصلیتو داشته باشه بعد ببین قبول می کنه شرایط تو رو یا نه قبول نکرد هیچی نشده
در مورد دوستی یا به قول شما اشنایی قبل ازدواج من نظر مثبتی ندارم بنابراین حرفم فاید ه ایی نداره ولی مراقب باش چکار می کنی هم برای این دنیات هم اون دنیات
یه نکته ایی رو بگم به همه ادمهایی اینجا
لطفا انقدر شجاعت داشته باشید که از با اسم یه جنس مخالفتون حرفاتونو نزنید اولا خیلی تابلو
بعد ادم باید خیلی حقیر و بدبخت باشه که این کار رو انجام بده
حرف داری از زبون خودت بزن یه جو جربزه و شرف می خواد همین
مطالب پیشنهادی از بایگانی خانواده برتر برای آشنایی در مورد نحوه ی نظر دادن و تائید آن ها