خانواده برتر

سلام 

من دختر یا پسر تهرانی که بخواد بره دانشگاه تو شهرهای دیگه رو مطلقا توصیه نمیکنم حتی دندون و پزشکی 

باز نمیکنم چرا 😁

ولی از شهرهای دیگه به تهران اون هم به شرط رشته عالی و دانشگاه عالی 

باز خوبه 

دو ترم اول خوابگاه بگیرید 

هم تیپ های خودتون رو پیدا کردید در صورت تمکن مالی پانسیون یا خونه مستقل بگیرید 

همه ترم یکی های خوابگاهی نازک نارنجی هستن پس فقط مختص شما نخواهد بود 

موفق باشید

Yasii2017:

ممنون

ولی آخه من کمی رفتار های اعصاب خرد کنی هم دارم که هر کسی نمیتونه باهاش کنار بیاد😁😁😁. برای همون از الان برای هم خوابگاهی های عزیز غصه میخورم.😂. نازک نارنجی بودنم که خب هست دیگه😆

متشکرم

Parmida:

سلام

خیلی ممنون

آهان یعنی بهترین دانشگاه های ایران این دو مورد هستن!!😁

نمیدونستم!!!!!😂😂

پزشکی تهران😊

از لحاظ عاطفی بله حق با شماست. احتمالا این مورد هم اذیتم کنه. ولی در کل آدم این جور روابط که گفتین نیستم. نه میخوام نه بلدم😊. مگه اینکه اتفاق خیلی خاصی رخ بده که بازم من نیستم😁

بله امیدوارم به همه سختی ها مخصوصا خوابگاه و عاطفی😁 غلبه کنم

متشکرم که نظر دادین...

رضا alone....:

سلام داداش رضا😙

حال شما؟! خوبین؟!

بله خیلی ممنون اتفاقا همین موارد که فرمودین امیدوارم رعایت بشه چون منم به شدت به نظم در کارها حساسم😊

رفیق که چه عرض کنم!! برعکس بچه های کلاسمون من با بچه های ریاضی رابطه تقریبا خوبی داشتم و از اونا 3 نفرشون شریف و امیرکبیر قبول شدن. ولی صمیمی ترین دوستام همینجا شهر خودمون موندن😁. اگه اونا هم میومدن کمتر احساس غربت میکردم. ولی بازم با بچه های ریاضی شاید بگذره😁. تو دانشگاه هم ببینیم میتونم رفیق پیدا کنم یا نه...

بازم ممنون داداش جان😊😊..

کلا هر کس از یه شهر پایین‌تر به شهر بالاتر میره بهش خوش میگذره(منظورم از لحاط امکانات و جمعیت دوستان ناراحت نشن)

از تهران ولی به شهرهای دیگه کار سخت تره ولی اونم بعضی شهرهای شمالی یا بعضی مراکز استانها ممکنه براشون خاطره خوبی باشه

اول که سعی کن رفتار های اعصاب خورد کنی که گفتی رو نداشته باشی .اونها خانوادت نیستند و اصلا تحمل نمیکنند 

 کاراتو خودت بکن لوس نباش همش از بقیه نخوایی که برات فلان کارو بکنن ، گاهی کمک کن بهشون که نمک گیرشون کرده باشی .مراقب وسایلت باش گم نشه که بعدا از بقیه بپرسی . سعی کن با بقیه اتاقا هم رابطه خوبی داشته باشی مثلا تو راهرو ها باهاشون کمی گرم بگیر و حالو احوال کنی .. 

 مسیله دلتنگی اگه هم اتاقیات اهل بگو و بخند باشند که احتمالا مشکلی پیش نمیاد . اگر هم دلتنگیت زیاده به هم اتاقات نشون نده . در کل اصلا ناراحتی هاتو نباید به هم اتاقیات نشون بدی

با هم اتاقیات در حد بگو و بخند و درس صحبت کن خیلی صمیمی و جیک تو جیک نباش با کسی قهر هم نباش به هیچ عنوان . 

یه چیز مهم دیگه که تو کار های هم اتاقیات دخالت نکن مثلا نپرس کجا بودی ؟ با کی صحبت میکنی ؟     راحت بهت میگن به تو چه ! 

من اوایل که خوابگاه بودم دو سه باری دعوا لفظی داشتم با هم اتاقیام 😂اما به یک دقیقه هم نمیکشید بعدش با هم عادی صحبت میکردیمو میخندیدیم  انگار هیچی نشده 😊 بعد از اون ارتباطم باهاشون راحت تر و خوب شد 

یه چیز دیگه ، اگه هم اتاقیات خیلی پررو بودن و رفتارشون اذیتت میکرد خیلی سعی نکن تحمل کنی چون بیشتر پیش میرن باهاشون مقابله کن تا حد و حدود ها رو مشخص کرده باشی . من خودمم سر این مسایل دعوام بود باهاشون😁اما اگر شما اختلافت زیاد بود بگو اتاقتو عوض کنند 

اینم نکات خوابگاه 👌

چون روحیه تون تقریبا شبیه منه میگم 

ببینید 

قبل از هر چیزی تو دانشکده سعی کنید ترم ‌بالاییا رو پیدا کنی و باهاشون دوست شی 

و ازشون ‌بپرسی درسا رو چطوری بخونی

من با ترم‌ بالاییا بهتر ارتباط برقرار میکردم

و اونا منابع اصلی رو بهم‌ میگفتن

مثلا نوع رفتار با استادهای مختلف ، نحوه ی خوندن درس هاس مختلف ، و ...‌

توی دانشگاه اولین اشتباه شما ، آخرین اشتباه شماست 

رفتارهای سبک سرانه ، نوع پوشش ، نوع کردار ، نوع برقراری ارتباط ، و ...

ترم اول عاشق نشید 

من اصلا عشق دانشجویی رو قبول ندارم و نداشتم 

و اون دست افراد تو چشمم حقیر دیده میشدن

توی خابگاه هم 

اصلا با روحیات من سازگار نبود ، من فقط دو هفته رفتم خابگاه 

به همه ی جوانب فکر کن 

ممکنه کسی ک هم اتاقی شما میشه ، هر مشکلی داشته باشه 

البته خابگاه پسرونه رو نمیدونم 

ولی میدونم ک خیلی باید به دقت رفتار کنید 

این ک فکر کنید چون شما خوبید بقیه هم خوب هستن ، خیلی درست نیست 

من یه سال صنعتی اصفهان خوندم ، علی رغم اینکه فکر میکردم اونا هم مثل خودم هستن ، اصلا نبودن 

و این که چون شهر غریب هستید همیشه تو کارتتون پول باشه یا تو جیبتون پول باشه 

فعلا همینا به ذهنم اومد 

نکاتی ک حتما باید رعایت کنی

۱. از خودت محافظت کنی 

۲. از ترم بالایی ها یاد بگیری 

راستی 

چطوری دو رقمی شدین ؟ 

البته فکر میکنم به خاطر مدرسه بوده چون میگید ک بقیه هم شریف و امیرکبیر قبول شدن

🤔 یه مدرسه تو اصفهان هست بچه ها رو اینطور درس میده ک حداقل اصفهان قبول شن

سختی و چالش و بیخیال 

خوشبحالتون که بهترین دانشگاه ایران قبول شدین🤩🤩

یعنی میشه منم سال دیگه صنعتی شریف قبول شم؟🥺

❤😍لاااااااو یووووو صنعتی شرررریییییف😍❤

رتبتون چند شد آقای عطا؟

اگه دوست داشتین بگین😁

سلام .

قبولیتون مبارک

لطفا لطفا مراقب باشید که خط فکری و اعتقادات و جهت گیری های سیاسی و...دچار تغییر و تحول درست بشه با تحقیق از منابع درست ویا همون افکار خودتون اگه درست هست ثابت قدم باشید (چون ممکنه تناقص و بی عدالتی و ....شدید ببینید یا از نزدیک لمس کنید و...)

از ابتدا خطوط قرمز و چارچوب خودتون رو مشخص کنید و تحت هر شرایطی حفظش کنید.

راجع به ساعت خاموشی حتما حواستون باشه وگرنه خودش یه معضل میشه و طبق توافق عمل کنید .

واقعا بچسبید به درستون و با برنامه پیش برید حتی اگه جو موجود توجهی که باید به درس ندارن 

مالتون رو محکم بگیرید همسایه اتون رو دزد نکنید 

به شدت مراقب جون و سلامتی خودتون باشید .(دود ودم وعرق و ....×)

زود اعتماد نکنید .

بدونید که دوران دانشجویی 500 تومنی هم خیلی ارزشمند هستو گاهی کارت به همون گیر میکنه و هیچ وقت دستتون رو خالی نکنید (مدیریت مالی داشته باشید )

ارتباط اجتماعی خوبی داشته باشید .در هر مکانی دوستانی داشته باشید خیلی خوبه و لازمه 

در ارتباط ها با جنس مخالف و اساتید و...محتاط باشید و حدود رو رعایت کنید وتا در ترم های آینده با مشکل روبه رو نشید 

ممکنه فشار عاطفی و روانی زیادی رو متحمل (درست نوشتم ؟؟)بشید ولی به هیچ وجه به هیچ وجه دنبال رابطه های کاذب نرید با هر تفکری که هستید 

ارتباط معنویتون رو قوی کنید و همیشه با خدا باشید و بدونید خدا براتون کافیه (ممکنه شرایطی رو تجربه کنید اون موقع متوجه میشید منطورم چیه )

بیکار نمونید از امکانات ورزشی تفریحی و...دانشگاه استفاده کنید ولذت ببرید 

مراقب انتخاب هاتون باشید گاهی یه اشتباه مساوی با نابودی ورسوایی(آزادی عمل زیادی رو تجربه می کنید و خودتون باید مراقب خودتون باشید و نقش پدر و مادر و خواهر و برادر و...رو خودتون برای خودتون ایفا کنید و تصمیم درست بگیرید )

یه سری نکات دیگه هم مد نطرم بود سایر دوستان گفتن.

انشاءالله براتون مفید باشه 

در پناه حق 

و

زندگی خوابگاهی که مشخصه آسون نیست مخصوصا اگه ادمی باشی که توی یه خانواده آروم و بی دغدغه بزرگ شده باشی تا روز اخر هم عادت نمیکنی به خوابگاه .مگر اینکه چندتا هم اتاقی خوب پیدا کنی. واقعا این نکته خیلی مهمه چون شما باید هفت هشت سال اونجا زندگی کنی، چندتا هم کلاسی خوب و درس خون و آروم پیدا کن ترم های بعد باهاشون خوابگاه بگیر از اول هم باهم صحبت کنید و قانون تعیین کنید که از چه ساعتی اتاق باید ساکت باشه و چراغ اتاق خاموش باشه حتی اگه کسی دلش نخواست بخوابه و...  .

مسائل خانوادگی و خصوصی رو به هیچ عنوان برای هم اتاقی هات تعریف نکن.

دوری از خانواده عادی میشه،شاید فقط دو هفته اول خیلی سختت باشه خصوصا الان که راحت میشه دیدئوکال کنی و هر وقت دلت خواست خانوادتو ببینی.

حواست باشه توی شهر تهران ممکنه ازت زور گیری کنن در نتیجه چیزهای گرون و پول زیاد ،با خودت اینور اونور نبر.

البته که شما پسر باهوشی هستی و خودت این چیزا رو میدونی اما من باب یادآوری توی خوابگاه زیاد دیدم بچه ها یواشکی سیگار میکشیدن گل میکشیدن و ... شما حواست باشه که اگه بهت تعارف کردن بگو نمیخوام حتی یکبار هم امتحان نکن.

موفق باشی :)

رضا alone...:

خیلی ممنون داداش جان. حتما یادم میمونه و نکته آخر رو هم حواسم هست😁😊..

مژده..:

واقعا ممنون. خیلی جامع و کلی برام شفاف سازی کردین خوابگاه رو😊. همه این نکات رو سعی میکنم تا جایی که میتونم رعایت کنم و حواسم باشه. ولی خداییش لوس نیستم😂 فقط استرس فضا و شرایط جدید رو دارم😊

Its me:

همچنین از شما هم ممنونم. بله نکات ارزشمندی رو یادآور شدین و حتما هم مهم هستند. متشکرم

همه اینارو یادداشت میکنم تا یادم بمونه.. در واقع مدرسه ما همون سمپاد میشه که عامیانه میگن تیزهوشان(سمپاد شیک تره😁😁) هرسال مدرسه مون تو تجربی ها یه قبولی تهران داشت😊

که همون قبولی خداروشکر قسمت بنده شد. و بقیه دوستانم تو شهر زیبای خودمان ماندگار شدند.

والا دورقمی آنچنانی هم نیاوردم😁😁. خب خیلی سخت بود ولی یقین داشتم که میتونم  روش های مدیریت شرایط آزمون و خیلی چیز های دیگه رو هم خیلی تمرین کردم. مخصوصا ماه های آخر. هنگام انتخاب رشته هم که اولویت اول تهران رو زدم واقعا استرس زیادی کشیدم چون ریسک بزرگی کردم. چون به راحتی میتونستم تو هر دانشگاه دیگه ای قبول بشم ولی ریسک کردم دیگه! و خداروشکر همونی شد که میخواستم

بازم ممنون😊

دخی برفی شیطون:

واقعا قانع شدم😁😁😁

اتفاقا همین یه دلیل کافیه منم  بگم همه چی رو بیخیال😁. ولی واقعیت اینه باید سختی هم داشته باشه. برای تهرانی ها نه ولی برای امثال من حتما😁

قبلا هم اشاره کردم مرموز بودن رو خیلی دوست دارم😁. هر کس که ازم میپرسه میگم با تخفیف و دعاهای شبانه روزی رئیس سازمان سنجش یه دورقمی ناقابل از نوع خیلی ضعیفش.(البته نه خیلی زیاد) رتبه تو منطقه دورقمی شدم ولی رتبه کشوریم سه رقمی شد.(از نوع عالیش😁)

ممنون که نظر دادین

و ایشالا صنعنی شریف رو هم فتح کنین😀😊. 

فاطمه بانو:

ممنونم😊😊

اینارو هم یادم میمونه..

و باز متشکرم بابت نکات ارزشمندی که فرمودین. حواسم هست😊

اون بیخیال و که همینجوری گفتم وگرنه که واقعا آدم باید با شرایط جدیدی که قراره باهاش مواجه بشه آشنا بشه و خودشو برای وفق دادن بهش آماده کنه😃👌🏻

پس تبحر خوبی در پیجوندن جواب سوالا دارید😁

اشکالی نداره با اینکه خیلی کنجکاو شدم اما چه کنم دیگه نمیخواین بگین😅

به مرموز بودن ادامه بدین ویژگی خفنیه😈

ان شاءالله صنعتی شریف و فتح میکنم در این که شکی نیست😌😎

محاله یه چیزی و انقد بخوام و بذارم از دستم بره😍

موفق و سربلند باشید😊⚘

توی تهران به کسی اعتماد زیادی نکن حتی رفیقای صمیمیت 

توی خوابگاه یه سری هستن که کلا دنبال حاشیه هستن دختر بازی و سیگار و مشروب و هزار تا کثافت کاری دیگه سمت این آدما اصلا نرو البته اونوقت بهت تیکه زیاد میندازن که تو بچه ننه هستی ولی یه ذره مسخره بشی بهتر از اینه زندگیت خراب بشه

توی دانشگاه با دخترا زیاد گرم نگیر چون یا وابسته میشی یا اونا ازت سو استفاده میکنن یا پسرا راجبت هزار تا حرف در میارن 

سعی کن این دورهمی های مختلط رو که میرن کافی شاپ و مهمونی شرکت نکنی 

رفیقای مثل خودت رو پیدا کن با همونا عشق و حال کن 

توی خوابگاه سعی کن وقتت بیشتر به درس بره البته خیلی خودت رو نگیر 

اصلااااا اصلاااااا با کسی لج نیفت چون کارایی باهات میکنن که دیگه نتونی سرت رو بلند کنی 

بعضیا از پسرا خونه مجردی دارن توی این دورهمیاشون که فقط پسر هستن هم شرکت نکن چون اکثرا واسه کثافت کاریه

به هییییییییچ وجه درگیر رابطه عاطفی نشو چون بیچاره میشی مگر وقتی که واقعا شرایط ازدواج مهیا باشه و بخوای ازدواج کنی با طرف 

یه نصیحت برادرانه 

ببین داداش گلم بچه هایی که از شهرستان میان به خصوص دخترا توی دانشگاه صد و هشتاد درجه تغییر میکنن البته همه نه بعضیا دوتا دلیل داره اولش رفیق دومی جو گیری 

سعی کن با هرکسی رفیق نشی کسی باشه که آدم حسابی باشه حواست به خودت خیلی باشه قبل اینکه بیای بشین یه سری قواعد واسه خودت بنویس که من اگه سرم رفت این کارا رو انجام میدن یا اینارو انجام نمیدم

در آخر بهت تبریک میگم به خاطر قبولیت و امیدورام در آینده از پزشکان حرفه،متخصص و با وجدان تاکید می‌کنم با وجدان بشی

دخی برفی شیطون:

بله بله یه جورایی😊

آره ان شاء الله فتح میکنین. چرا که نه😊

حمید حسینی:

خیلی خیلی ممنون...این نکاتی که گفتین خیلی مهم هستن. امیدوارم بتونم رعایت کنم چون همونطور که فرمودین به همین اصول و عقایدی که دارم حتما پایبند میمونم😊

از لطفتون سپاسگزارم

بله امیدوارم همینطور بشه😊

سلام به به:)به سلامتی تهران...منم تهران میخونم.والا من خوابگاه نموندم و اطلاعات زیادی ندارم...ولی میدونم اذیت زیاد داره...درس خوندن سخته(گاهی غیر ممکن میشه)و خب یه سری آدم با عقاید متفاوت از سراسر کشور!این تو کل دانشگام هست و باید با آدما راه بیای...سرتو بنداز پایین برو و بیا.درگیر حواشی و ... نشو چون فقط انرژیتو میگیره!سر سنگین باش به قول بچه ها سبک بازی نباید باشه...تو پوشش و رفتار و همه چی!با ترم بالاییا ارتباط بگیر خیلی توی درس و کار میتونن کمکت کنن.اینا در آِینده همکارات میشن و ارتباط داشتن از الان باهاشون عالیه!....از اول رفرنسارو بخون اصلاااا به اون حرفایی که میکن نه بابا کتاب چیه!علوم پایه بالینی نیست و ... توجه نکن!مگه میشه فیزیولوژی رو بلد نباشی یا مثلا اصول تغذیه نخونی و انتظار داشته باشی پزشک خوبی بشی؟:)پس هم در دوران بالینی و هم علوم پایه در حد توانت به رفرنسام سر بزن و دانشی که نیازه رو فرا بگیر.(ببخشید از بحث سوال دور شدم...)کلا  اوایل دوری ا خانواده سخته و نازک نارنجی بودنی که میگیو درک میکنم.ولی ما باید تغییر کنیم...شکر خدا این دورانی که تو شهر دیگه ای میتونه خیلی چیزا یادت بده...موفق باشی آقای دکتر آینده:)

من:

ممنون بزرگوار و هم دانشگاهی عزیز😁

بله اتفاقا رفرنسارو هم میخونم.😁

و به نکات خوبی اشاره کردین😊

متشکرم ازتون

سلامت باشین

آتش:

سلام..ممنون..از لطفتون سپاسگزارم.😊

منابعت رو برای کنکور تجربی نظام جدید میگی

ازمون شرکت کردی؟

توضیح بده لطفا

خوب من خودم تجربش رو دارم و باید بگم خودم یکی از اون دخترای لوس و وابسته بودم که هیچ کاری بلد نبودم. یه سری ویژگی خوب داره و یه سری هم ویژگی بد. استقلال رو یاد میگیری، مدیریت پول رو یاد میگیری، بزرگ میشی، یاد میگیری پخت و پز کنی و لباس بشوری، یاد میکیری تو مریضی و سختی رو پای خودت واستی، دوستی های عمیق چند ساله که تا اخر عمرت میمونن پیدا میکنن که هم کاسه و هم اتاقت هستند، با فرهنگ‌های مختلف اشنا میشی و غیره اما از ویژگی های بدش باید بگم که خیلی دلتنگ خواهی شد، گاهی با همون هم خوابگاهی هات مشکل پیدا میکنی و شاید کارتون به دعوا بکشه! تو خوابگاه چیزای عجیب غریب میبینی مثل اعتیاد و همجنس بازی! احساس غربت میکنی، کمبود امکانات رو حس میکنی، تو خستگی حتی کسی چایی دستت نمیده و گاهی گرسنه میمونی. تو مریضی کسی به دادت نمیرسه مگه اینکه رفیقات خیلی رفیق باشن اونم در صورتی که تو اون تایمی که بهشون احتیاج داری تو خوابگاه باشن. دزدی ممکنه بشه، ممکنه برات بزنن، ممکنه هم اتاقیات خوب از اب در نیان. رفت و امدت به شهرتون و همینطور تو مسیرا ممکنه اولاش تا عادت کنی برات دلهره اور باشه. اما در کل تجربه خوبیه و حسی رو تجربه میکنی که خیلی ها تجربه نخواهند کرد مخصوصا  زمان هایی که با دوستات به تفریح میگذره اما ترجیحا از شهر کوچیک واسه تحصیل به شهر بزرگتر برو یا حداقل  اگر تو شهر بزرگ زندگی میکنی جایی رو انتخاب کن که مردمش از لحاظ فرهنگی بسته نباشن.

سارا صا:

ممنونم که نظر دادین😊

داداش:

باشه میگم.. ولی اینجا نه چون موضوع بحث منحرف نشه :)

تو صفحه شخصی مینویسم براتون.....

من تنها سختی ای که بهم وارد میشد، این بود که عصرهای جمعه که به پنجره خوابگاه زل میزدم دلم میخواست پیش خانوادم باشم باهاشون چایی بخورم

همین! 

بابای تیمور عموی روکسانا:

بله واقعا..

از الان که دارم به این فکر میکنم باید چند سال دور از خانواده ام باشم احساس غربت درونم بیشتر میشه. ولی خداروشکر تماس تصویری هست یا چند وقت یه بار برمیگردم شهرمون. ولی بازم دیگه...😊. ارزش داره

ممنون😊

سلام 

ممکنه در صفحه شخصیتون درباره روش زیست خوندن لطفا توضیح بدین ؟

سلام 

  🙂  خوابگاه نرفتم با اینکه میتونستم بگیریم  و  دوستانم که خوابگاه رفتند بیشترین چیزی که تاکید داشتنداین بود که از نظر عاطفی خیلی سخت گذشته  و اگر این وسط هم هم اتاقی بد قسمت بشه که بدتره .... 

    و اینکه  چون در خوابگاه از هر شهری  هست شما با فرهنگ های متفاوت روبه رویی که حتی در غذا پختن هم مشابه نیستند چه برسه بقیه موارد .  ( نمیدونم اقایون اشپزی می کنند یانه ) 

 سعی کنید اگه عادت خاصی برای مطالعه دارید این مدت بهبود بدهید ( مثلا عده ای بلند  درس میخوانند عده ای در سکوت مطلق عده ای شب خوان هستند ) ممکنه در این مورد هم به مشکل بخورید .  البته اگر عادت های خاصی دیگر هم دارید سعی کنید بهبود بدهید . 

  سعی کنید اشپزی یاد بگیرید بخصوص اگر بدغذا هستید  نحوه ی شستن  لباس ها  که هر لباس با جنس متفاوت چطور بشویید و  اتو کردن لباس . 

فعلا که مشخص نیست  کرونا  چه زمانی می رود و دانشگاه ها باز می شود ( کاش زودتر باز بشه واقعا خیلی بده ) 

It's me 

ببخشید شما اهل اصفهان هستید؟ 

پردیس:

سلام

چشم زیست رو هم میگم😊

Bidar Bidar:

سلام

ممنون که نظر دادین

بله درسته

به شدت بدغذا هستم😁

عادت های بد مطالعه دارم😁

و آشپزی هم در حد یه نیمرو بلدم😁

بحث عاطفی رو هم که دوری خانواده برام از همش مهم تره😯

سلام داداشی

مواردی که فعلا حضور ذهن دارم رو خدمتت عرض میکنم

اینجا دوران دانشجویی خونه داشتیم ولی دور از محل زندگیم بودم

اون مدت خارج بودنم هم که اونجام تنها نبودم ولی شرایط متفاوت بود

دانشگاه که قبول شدم اصلا نمیتونستم تو خوابگاه با غریبه ها زندگی کنم و با شرایطش کنار بیام واسه همین 3 نفر بودیم که خونه گرفتیم ( با یکی هم کلاسی دوران دبیرستان بودیم و دو نفرمون ترم بالا تر بودن که یکیش فامیل نزدیکم بود😁 و اونیکی دوستش بود)

و این سختیای زندگی در شهر غریب و خیلی دور رو واسمون راحت کرد چون اصلا تنها نبودم 

به نظرم با چنتا دوست مورد اعتماد و مورد تایید خانواده خونه داشته باشید خوبه اگه امکانش باشه

البته اونموقع سال 94 بود ما رفتیم دانشگاه !😐

الان قطعا اجاره کردن خیلی سخته.😐

راستش من هیچ مشکلی نداشتم تازه خیلیم بهم خوش گذشت

اصلا جای نگرانی نیس و نیاز نیست ذهنتون رو درگیر این مسائل کنید و دغدغه بشه

فقط چون نازک نارنجی هستین دلتون واسه خانواده تنگ میشه

اونم عادت میکنی

من بابام خیییلی سخت راضی شد برم راه دور چون سنم کم بود بچه بودم

راضی شد که چون رتبه م خوب بود و دانشگاه خوبی میرفتم 

و همینطور تنها نبودم و دو تا از فامیل هام ترم بالاتر اونجا بودن  ( خواهر برادر دوقلو ) و یکی از هم کلاسیام هم اونجا قبول شده بود مثل من

رفت و امد هم که ماشین داشتم 

مقصدمونم که با هم خونه ای هام یکی بود همه باهم میرفتیم

غذای دانشگاه داغون بود و هست و خواهد بود

غذایی که خودمون درست میکردیم هم همین وضعیت رو داشت چون دست پختامون داغون بود

بیشتر از بیرون غذا میگرفتیم شاید هفته ای دو بار خودمون غذا می پختیم

شما نیمرو بلدی همونم خوبه قطعا پیشرفت میکنی

تمام تجربیاتم اون دوران همه ش عالی بود فقط یک نکته شخصی پیش اومد اذیتم کرد

وگرنه کلا عالی و فراموش نشدنی بود

فقط درسا رو به موقع بخونید به سبک دبیرستان 

تو دانشگاه سرتون به کار خودتون باشه و کلا از هرنوع حاشیه ای دوری کنید

همینجوری الکی با هرکسی صمیمی نشید به خصوص توی پسرا بیشتر توجه کنید

از دوستی با افرادی که اسمشون حاشیه به دنبال داره دوری کنید

از دوستی  و صمیمیت زیاد که بقیه بیان سفره دلشونو پیش شما باز کنن دوری کنید

مگر دیگه همدیگه رو کامل بشناسین و اطمینان داشته باشین 

ما 7 تا دوست بودیم( 3 پسر 4دختر ) که کلا همه جوره بهم اطمینان داشتیم 

درسمونم همه مون خوب بود ( با هم زیاد کتابخونه میرفتیم درس میخوندیم )

تفریحاتمون و کتابخونه رفتنامون و ... با هم بودیم

کلی هوای همدیگه رو داشتیم 🙂

کار گروهی ها رو ما از ترم یک باهم انجام میدادیم دیگه اینطور شد که اطمینان داشتیم بهم کلا خانواده های همدیگه رو میشناختیم

مثلا اگر یکیمون خانوادش نگران میشد که چرا گوشیش خاموشه ؟ زنگ میزد به یکیمون و احوالش رو جویا میشد

پارسال دو نفر از اون 7 نفر باهم ازدواج کردن😍

2تا دیگشون نامزدن😍

هنوزم همه مون با هم در ارتباطیم🥰

همینا 6 ماه پیش به همسرم کمک کردن و کلی تلاش کردن یه وضعیت به ظاهر اتفاقی درست کنن تا من بیام و با همسرم صحبت کنم 😍

خییییلی خوبن خیییییلیییی😍

این دوستیا واقعا با ارزشن👌👌

بعد توجه کنید که کلا محیط  یه جوریه هر اتفاقی بیفته زود میپیچه 

مثلا یه پسری بود در موردش میگفتن خودکشی ناموفق داشته بیچاره تا رد میشد از سالن همه چپ چپ نگاش میکردن 

فقط ترم 1 عاشق نشید اگرم شدید بروز ندید چون اون دختر رو 7 سال تو دانشگاه میبینید خیالتون تخت فرار نمیکنه😁

ترم 1 سر کلاس کت شلوار  و سامسونت و از این دست تیپ های رسمی نزنید چون یه هم کلاسی داشتم اینجوری میومد کلی رو ابرا راه میرفت سوژه شده بود 😐

باااااور کنید تو دانشگاه باید حواستون به همه چی باشه یکیشم تیپ😐

وگرنه سوژه دخترا میشید متاسفانه😐

یه هم کلاسی داشتم یه جامدادی داشت فکر کنم 36 رنگ خودکار و مداد توش بود از هر رنگی بخوای

جزوه هاش رو رنگارنگ مینوشت

هرچی استاد میگفت قاه قاه میزد زیر خنده از خود بی خود میشد!

بچه ها رو سر کلاس جلو استاد با اسم صدا میزد!!!

و پسر بود خیر سرش

به نظرم خیلی لوس بود 😐

تا این اندازه لوس نباشید لطفا

مرد باشید خیلی سرسنگین و جدی و کم حرف

سر کلاس بلند بلند و قاه قاه نخندید لطفا

کلا نخندید خیلی جدی و محو در افق باشید 

متفکر جلوه کنید😁

باز یه هم کلاسی داشتم موهاشو ژل میزد اوووونقد ژل میزد کل کلاس بوی واکس مو و ژل برمیداشت

واااااااای اینو یادم نره

ادکلن زیاد نزنید ( منظورم اینه دوش ادکلن نگیرید ) خیلی به اندازه و معقولانه چنتا پیس زده شود و تامام

چون هرکسی یه بویی رو دوست داره که شاید یکی دیگه دوست نداشته باشه یا آلرژی داشته باشه به اون بو

اکثرا همه بوهای سرد رو دوست دارن ولی بو های شیرین اینطور نیستن

من خودم به بعضی از بوهای شیرین آلرزی دارم و همون هم کلاسیم که ژل میزد

بعضی وقتا همت میکرد دوش ادکلن تام فورد میگرفت

منم به بوی بعضی از گل ها حساسیت دارم 

خلاصه 40 دقیقه سر کلاس چشام قرمز میشد و دستمال کاغذی بدست همش

اشکامو پاک میکردم

ادکلن های سرد خوبن همه دوست دارن کسی ام آلرژی نداره

آدیداس خوبه 

نمیخوام قضاوت کنم ولی بعضی دخترا تو دانشگاه خیلی فاز آویزون بودن بر میدارن

آبرو هر چی دختره میبرن

کلا آویزونن واسه جزوه و رفع اشکال و

سرماخولدم مماخم گلفته جزوه ندالم 🤣 و

شما چه خوش خطی هزار الله اکبر و اینا

حواستون جمع باشه تو دام این دسته از دخترای گرامی نرید وگرنه باید کیفشونم شما براشون حمل کنی😶

تو علوم پزشکی هم هستن این مدل دخترا😒

دقیقا ما یکی رو داشتیم همینجوری آویزون این و اون بود 

یکی میرسوندش خوابگاه

یکی دیگه میبردش دانشگاه

یکی واسش از بوفه چیپسو پفک میخرید!🤣

یکی جزوه مینوشت و...

بعد از دور آدم می دید جز خندیدن کاری از دستش بر نمیومد برا اون پسرا🤣

ما فهمیده بودیم دیگه این میرفت سمت پسرای هول و از اینا که یه دختر میبینن از خود بیخود میشن!

شما فک کنید آدم میدید میگفت وااای این باز یکی رو گیر آورد🤦‍♀️🤣

از رو هم نمیرفت 🤦‍♀️🤣🤣

باز یه عده پسر هستن دم در وای میستن به هوای حرف زدن ولی هر کی رد میشه سر تا پاش رو ورانداز میکنن

خیییییییلی زشت و چیپ و بی شخصیتیه واقعا😑😑

با این پسرا اصلا احوال پرسی نکنید چون بی کلاس و ندید بدیدن😑

ببینید قرار نیست علوم پزشکی دانشجو هاش از فضا اومده باشن و همه سرشون تو درس و کتاب و...

برادرم باید واقعا حواست باشه با چه تیپ آدمایی رفت و آمد میکنی

خییلی حواست جمع باشه و همون ترم یک صمیمی نشی دوست پیدا کنی

اونقد تو دانشگاه آدم ماجراهای دانشجو ها رو شنیده 

من دو تا از فامیلام ترم بالایی بودن ( دو قلو )

مینشستیم حرف میزدیم از اخبار دانشگاه و کلاسا و ...

میدونستن مثلا فلان روز فلان استاد سر کلاس کی رو خیت کرد!

منم دقیقا میدونستم فلان روز سر کلاسشون تابلوی خمینی افتاد رو سر فلان استاد !خخخ🤣🤣

خبرا یه جوری با سرعت میپیچه

حالا این مثال ها خیلی خبرای پیش پا افتاده ای بودن

ماجرا های عشقی دانشجو ها و کات کرده ها و خیانت ها و روابط و کی این ترم افتاد و کی چی شد و ...😐

به اینا میگن حواشی دانشگاه!

تو گروه کلاس گروه دانشکده گروه دانشگاه عضو بشید ولی حدالامکان صحبت نکنید

اینا فعلا باشه

بازم یادم بیاد میام میگم

""""ببینید قرار نیست علوم پزشکی دانشجو هاش از فضا اومده باشن و همه سرشون

تو درس و کتاب و... """"

اینو انشالله تشریف بردید دانشگاه یه مدت گذشت متوجه منظورم میشید

سلام آجی😊

بله بله متوجه شدم

پس باید خیلی مواظب باشم

این نکاتی رو که گفتین حتما رعایت میکنم

فقط یه سوالی هست که نمیتونم عمومی بپرسم😁😁😁

اگه وبلاگتون هنوز بود شاید

اونجا ازتون میپرسیدم😊

ولی زیاد مهم نیست

بازم ممنون آجی

بله دو مدلی که از پسرا و دخترا فرمودین احتمالا باشن در دانشگاه. حواسم هست

پس دانشگاه و مسائل مربوط بهش کلا یه دنیای متفاوته😁

ولی خب منم طوری نیستم درگیر حاشیه بشم و همونطوری که فرمودین کم حرف و سرسنگین برخورد میکنم.😐

کامنت آخر رو هم نمیدونم. بله باید برم ببینم موضوع چیه😕

خواهش میشود داداش دکتر

فقط یه نکته یادم رفت 

پسرا فکر نکنم خیلی به اندازه ما ولخرج باشن

ولی خب به هرحال رعایت کنید

اگرم نیاز نبود خب رعایت نکنید چه بهتر😁

یه جو عجیبی بین بچه ها هست که نمیدونم بچه های پزشکی اینطور باشن یا نه

ولی کلا ترمای بالا اخلاقای عجیب غریبی دارن

ینی اصلا اهل همکاری نیستن 

اینو الان یادم افتاد 

ینی برخورد اساتید خیلی بهتره تا برخورد ترم بالایی ها

امیدوارم واسه شما اینطور نباشه

یه جورایی عصبی و منزوی هستن اکثرا

من چنتا آشنای ترم بالایی داشتم سوالی داشتم راهنماییم میکردن

ولی در کل ارتباط باهاشون سخت بود نمیدونم چرا فازشون چی بود

هر کی رو میدیدیم خیلی خسته و درگیر و کم حوصله 

باز استادا خیلی خوب بودن خدایی

بله بله من میییدونم

خدایی نکرده حرفام باعث سوتفاهم نشه

در حالت کلی گفتم که سر کلاس اینطور برخورد کنید خیلی بهتر و عالی تره

وگرنه من میدونم خداروشکر خودتون اخلاقتون همینطوره

کامنت آخر هم منظورم اینه شاید فکر کنید چون همه ی بچه ها نخبه و درس خون بودن و رتبه های عالی آوردن

دیگه رفتار و اخلاقشون هم همینطور خوبه و همه بچه مثبت و درست و حسابین و میتونی راحت بهشون اطمینان کنی 

ولی اصلا از این خبرا نیست متاسفانه بی اخلاق هم دارن

یه چیزایی میبینی شاخ در میاری

خیلیا متاسفانه وارد دانشگاه که میشن احتمالا بنابر محدودیت ها یا فشار درس یا عقده ها یا بی فرهنگی یا هرچی میان و میزنن سیم آخر 

من خوابگاه دخترونه نبودم نمیدونم چه خبره

ولی خوابگاه های پسرونه میشینن قلیون و آت و آشغال و مواد و ...استفاده میکنن به خاطر فشار درس و شبای امتحان و استرس و اینا

یه پسر نرمال سالم و خونواده دار بین شون باشه چی میشه جدا😑استرس بهم دست داد😑

من اینا رو شنیدم

حتی ما دانشجوی سیگاری داشتیم متاسفانه هم توی دخترا هم پسرا

تو ترمای بالا 

دروس سنگینه و سخته ولی جدا دلیل نمیشه طرف اینجوری خودشو نیست و نابود کنه

یه دختر پسری بودن حالا شما نمیشناسید فکر کنم غیبت به حساب نمیاد 🤔

کلا با یه پسری سر کلاس دوست بود خیلی صمیمی سر کلاس دست میدادن و روبوسی و

ظاهرا میگفتن قراره به زودی ازدواج کنن

پسره خونه داشت اینم خونه داشت قشنگ رفت و امد میکردن 

حالا اینارو بچه ها میگفتن

میگفتن خودشون براشون مهم نیس برا بقیه تعریف میکنن با افتخار !!

پارسال بچه ها میگفتن اینا ازدواج نکردن که هیچ 

اون رفت شهر خودش این یکی هم رفت شهر خودش کلا ارتباطشونم تموم شد !😐

پس جریان اون همه عتیقه برخورد کردن چیه واقعا😐😑کل دانشگاه فهمیدن تهش هم هیچی

حداقل باید یه چیز مثبت اتفاق میفتاد دیگه ازدواج میکردن خب😐

انگار همه رو سر کار گذاشتن😐🙄😑

آدم کف میکنه اینا رو میبینه😐

آها یه مورد دیگه

مهمونی مختلط متاسفااانه اونم با وضع ناجور

اینم تو ترمای آخرخیلی رواج داشت تا تقی به توقی میخورد یه مهمونی میدادن 

و بیشتر بعد از امتحانا تو خونه باغ اینا مهمونی میدادن 

حالا اینا به خودشون مربوطه و کلا بمونه واسه اهلش که تو این جریاناتن

به ما چی

ولی میگم بهتون که بدونید با اینا مواجه میشید بعده هایی نه چندان دور

خب اینا همون رتبه برتر هان دیگه؟

اکثر دانشگاه ها وضعش همینه

من دوستم تبریز میخونه اونجام مثلا نیمه مذهبیه ولی اوضاع همینه

همسرم عمومی رو تهران خونده اونم میگفت اوضاع دقیقا همین بوده 

آدم باید حواسش باشه و واقعا خودشو دور کنه از این حواشی 

چون فقط مختص به یه عده ی به خصوص حاشیه داره

همه این مدلی نیستن که

همه جوره آدمی هست😒

شما فقط تنها کاری که باید بکنید اینه که از اینا فاصله بگیرید 

وبلاگ رو که پاکش کردم🤨

ولی سوالتونو توی صفحم بگید کسی نمیخونه فوق فوقش چند نفری که منو میشناسن و صفحه من کامنت گذاشتن

چون کامنت های صفحم انگار توی اخرین نظرات تایید شده نشون داده نمیشه🤔

بازم هر جور خودتون صلاح میدونید اگر خیلی ضروریه اونجا بگید و بعدم کامنت رو پاک

کنید وقتی که من جواب دادم🤔

خیلی ممنون آجی خانم

بله سوالم رو پرسیدم تو صفحه خودتون

هر وقت لطف کردین و پاسخ دادین پاک میکنم پیام رو😁