خانواده برتر

امکان نداره دختری بااین شرایط حاضر به ازدواج بشه. حالا اگه خودشم حاضر بشه،خانوادش صد در صد مخالفن

برید با همون دختری که پست مهریه رو گذاشت، ازدواج کن. خیلی به هم میاین:-)

آقای نجفی مگه قرار نبود سوالایی که جنبه نظر سنجی دارن منتشر نکنید 

چرا استاندارداتون دوگانه ست

به سوال کننده 

به اون دخترایی که میری خواستگاریشون بستگی داره که قبول بکنن یا نکنن 

نظر منو بخوای بدونی مردی که حاضر نیست تو زندگی خرج همسر خودشو بده و توقع داره زنه خودش به فکر مخارجش باشه مرد نیست و لایق ازدواج نمیدونمش 

درضمن صیغه یعنی خیانت قانونی و شرعی 

اگه زنت رفت پسربازی کنه خوب تو هم برو دختربازی کن 

که کار جفتتون غیرقانونی باشه 

ولی اینجوری حتی اگه زنه پسر بازیم نکنه تو بازم میتونی بری صیغه کنی خیانتتم کاملا شرعی و قانونیه ولی مال اون بنده خدا جرم محسوب میشه 

راستش شما تو ایران زندگی میکنید نه اروپا. توی ایران معمولا شما با یک نفر طرف نیستید با یک خانواده طرفید. بعید میدونم خانواده دختر یه همچین چیزهایی رو قبول کنن. من خودم معتقد به برابری ام. کسی نباید خرج کس دیگه رو بده. هر دو هم حق طلاق و حضانت داشته باشن. کاملا برابر. طلاق هم آسون باشه نه مثل ایران که دونفر طلاق عاطفی گرفتن ولی بازم ادامه میدن. منتها این چیزی که من میگم تو بافت فرهنگی ایران اصلا عملی نیست ! یعنی شما و همسرتون اگه این مدلی هم باشید باز درست از آب درنمیاد. فرهنگ اینجا چنین اجازه ای نمیده. اگه شما با یک خانواده ایرانی و نسبتا اصیل بخواید وصلت کنید من فکر نمیکنم اصلا یه همچین چیزهایی رو خانواده دختر قبول کنن (حتی اگه خود دختر قبول کنه).

هرگز اینطور نیست،تنصیف اموالی که در شروط ضمن عقد قید میشه هم شامل اموال مرد میشه هم زن.تنصیف اموال رو هم حتما در نظر بگیرید چون بهرحال همسرتون حتی اگه شاغل نباشن و درامد نداشته باشن بهرحال زحمت تربیت فرزند و انجام امورات خونه رو که به عهده دارن نمیشه از زندگیتون سهمی نداشته باشن.میتونید قید کنید اموالی که بعد از ازدواج بدست میان چه برای زن چه مرد حتی میتونید قید کنید اموالی که به ارث میرسن به طرفین تنصیف شاملشون نشه

فکر میکنم چند همسری حق قانونی مرد هست و سلب کردن این حق غیر قانونی هست.

مثلا میخوای حال اونایی که به برابری معتقدن بگیری

برابری به هیچ وجه ممکن نیست منم باهاش موافق نیستم

جسم و توان فیزیکی و تحمل شما و زنتون برابر نیست. پس اینکه اندازه هم کار کنید برابری نیست

احساسات و روحیات شما و زنتون شبیه هم نیست. پس مقایسه در این مورد هم بیهوده ست

در طول بارداری و شیردهی بدن زن واقعا ضعیف و آسیب پذیر میشه. هرگز نمیتونی با یک قرون دو زارت این آسیبو جبران کنی چون سلامتی قیمتی نداره.

شرایط جامعه و قوانین در مورد شما و زنتون برابر نیست. مثلا مردان متاهل حقوق بیشتری میگیرن. کلا مردان ارث بیشتری میبرن و دیه شون دو برابره.

پس این شرایط مسخرتو جمع کن به نظرم. اگه واقعا مردی و مخنث نیستی 

به نظرم تا حالا به شما لطف هم شده. چون اگه واقعا بخوایم تمام اسلامو اجرا کنیم باید پول شیردهی و خونه داری زنتونم بدید. پس به همون حد قانع باشید دور برتون نداره

شما واقعا به ازدواج علاقه دارید؟؟ من که فکر نمیکنم!

بدجور به جنس مخالف بدبین هستید متاسفانه، بعید میدونم کسی رو این مدلی پیدا کنید. یه قرارداد تجاری رسمی هم اینقدر خشک و بیرحمانه نیست! 

نمیدونم چرا حس میکنم بین کلمات این پست پر از کینه و کدورته و در واقع نوعی مقابله به مثل با پست مهریه است.

بر فرض اینکه نیت بدی پشت این پست نیست

اول اینکه ازدواج با اشتراک همیشه همراه بوده و این دو از هم جدایی ناپذیرن اگه نظری غیر این دارید خب بهتره برید سمت این ازدواج رنگی رنگیا که با یه نفر هم خونه هستید و صرفا تعهد و... وجود نداره

عرض کنم اگه قرار به برابری باشه شرایط شما هم باز برابری نیست.

هزینه خدمات خونه هر ساعت 17000 تومنه اگه کسی حداقل 4 ساعت از وقتش (که مسلما بیشتره) رو روزانه صرف کارهای خونه کنه پس در ماه حدود دو میلیون از هزینه کم کرده

پس حداقل دو میلیون باید بیشتر از خانمتون حقوق بگیرید اون هم در شراطی که بچه نیست

یادمون باشه هزینه نگهداری از یه کودک در هر 8 ساعت ماهی نزدیک به 1600000 تومنه 

پس با وجود بچه باید 3600000 تومن حداقل از خانمنتون بیشتر حقوق بگیرید

 تازه با توجه به اینکه شما نقشی در حمل 9 ماه بارداری بچه ندارید پس باید نصف مبلغی که برای رحم اجاره ای خرج میشه رو در اون زمان به خانم تون بدید(نصف دیگه رو خودش داره با حمل بچه پرداخت میکنه)

بعد از اون هم شما نقشی هم در شیر دادن بچه ندارید پس نصف هزینه شیر رو هم دوباره بدهکارید.

دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه

البته من خودم این شرایط رو قبول نمیکنم و همون مهریه بالا به این چیزای مسخره ترجیح میدم

به هر حال موفق و پیروز باشید

کاش هدف از ازدواجتونم مینوشتین!

اونوقت این زندگی میشه گرو کشی. تجربه هم ثابت کرده در اینجور زندگیا زیاد ارامش وجود نداره چون هرکسی طناب زندگی رو سعی میکنه بیشتر طرف خودش بکشه که سود بیشتری ببره.

سلام سوال کننده محترم 

به نظر من  یه شاخه گل رز باشه مهریه و هیچ حقی به خانم آیندتون ندین  عروسی هم یه جشن کوچیک با حذف شام و سرویس طلا حق با شما.

ولی خیلی زشته به خدا میگی حتما باید یه شغل تضمینی داشته باشه مگه معامله است ازدواج.هبله هر شغلی که دارن بهم کمکم کن در مخارج زندگی ولی نه اینکه با زور گویی.

الهی من بمیرم فقط واسه پدر مادرم که بدون منت به من غذا میدن  خرجم میکنن دوسم دارن.ناون وقت خانم آیندتون با ترس و لرز یه لقمه غذا باید خونتون بخوره.اواقعا نمیدونم به جای اینکه برگردید بگید وفادار باشه خانواده دار باشه شما اصلا اشتباهی میری خواستگاری برو بنگاه معاملاتی.این جوری بخوای حرف بزنی به همسر آیندت بنده خدا داغون میشه. تازه چه اطمینانی به شما هست ؟!!! شغل تضمین دار لابد با حقوق بالا و دختر خانم بیمه باشن حتما.

ماینم نظر بنده بود الهی خوشبخت بشید

سلام.چقد دقیق حساب کردید.اگه نظرمن باشه ک مناسب نیست.نپسندیدم.

البته شاید ازفمنیست هاکسی پیداشه ک اینابنظرش مناسب بیاد.البته همونم بعید بدونم..

نظرماک ۱۸۰درجه باشمافرق داره،من گل ونبات اینانمیخوام .تنهایه سفرکربلا میخوام و۱۴سکه.حق طلاق وحضانت وخروج ازکشوروتعیین مسکن وعروسی هم'مطلقا نمیخوام. وخب البته حتی  یک بشقاب هم جهیزیه نخواهم برد.

ازکارکردن مرد توخونه هم متنفرم وخودم باعشق وعلاقه کارامو انجاممیدم. ماهیانه هم احتمالا بخشی از کارت همسری رو جارو میکنم وحتتتتتتی اگر خودم هم پول داشته باشم از نفقه ام نمیگذرم.پول میخوام ازش . حق چن همسری واینام ک خیلی مسخرس وبهش اهمیت نمیدم.پرنده ای ک بخوادبپره هرکارکنی میپره پس این مورد واقعا برام اهمیت نداره.وخب البته همونطور ک گفتم نظرم۱۸۰درجه باشما فرق داره))))))…    

اگه روزی مردی باتفکرشما  ببینم هرگز حاظرنیستم زنش بشم چون زندگی یعنی عشق وگذشت نه حساب کتاب.واگه تصادف کنم وفلج بشم اگه شوهرم محاسبه گریش اینطوری باشه احتمالا منومیزاره توکوچه.  

برین با دختری ازدواج کنید که عاشق هم باشین. این چیزایی که شما میگین؛ بیشتر معامله توی میدون تره و باره!

اگر دختری باب میلتون بود و حس واقعی علاقه هم بینتون بود، اقدام کنید. از همون اول خود واقعی تون باشین و نقش بازی نکنید

شرایطتتون واقعا هیچ بویی از احساس نبردن

این شرایط به درد شروع زندگی مشترک نمیخورن

توی زندگی مشترک که هزار تا بالا و پایین داره، این حد و حدودا هیچ معنایی ندارد!!

یادمه وقتی بچه بودم همیشه با برادرم بحث میکردیم که مثلا امروز من سفره رو جمع کردم

فردا نوبت توئه!!!!

اولین چیزی که با خوندن شرایطتتون به ذهنم رسید همون رفتارای دوران بچگیم بود

واقعا بشینید فکر کنید ببینید چی میخواید از زندگیتون

اینا نمیتونه تضمینی برای شما برای یک زندگی باشه

فقط و فقط یه سری معیار فرعی هستند

اصلیات رو در نظر بگیرید

دختری که عاقل باشه

پسری که عاقل باشه

خودشون درک میکنن که مثلا اگر من و همسرم هر دو بیرون از منزل کار میکنیم پس هر دو برای کمک به هم، همه جا همراه هم باشیم

زن و مردی که عاشق هم باشن به این چیزا فکر نمیکنن

خانوم میگه شوهرم خستس

رفاه بیشتری براش فراهم کنم

در مقابل آقا میگه خانومم خستس

علاوه بر کارای خونه، بیرون از خونه هم فعالیت داره. پیش خودش میگه بیشتر بهش کمک کنم

دو طرف برای رفاه هم تلاش میکنن

البته بازم میگم!!!! اگر هر دو طرف درک متقابل داشته باشن

حداقل تصور من که از زندگی مشترک اینه!!!!!!

و توی زندگیم دنبال همچین همسری هستم

یعنی فردا روز میخوای بشینی بگی خانم شما پنجاه تومن دنگ این ماه رو کمتر دادی پس منم فقط دوتا قاشق میشورم!!

اینجوری که همش زندگیتون میشه حساب کتاب .خوش نمی گذره که .ادم عاقل خودش میدونه تو زندگی باید خرج کنه و اونی همکه عاقل نیست با این حساب کتابا راه به جایی نمیبره غیر از اعصاب خوردی. 

آستادمون به پسرا گفت آقایون از بیرون اومدید خودتون چای بریزید

به خانما گفت شوهرتون اومد خونه براش چای بریزید یعنی چی این حرف؟ 

هیچ پستی اندازه این منو عصبانی نکرد، حتی پست های آقای کرمی!

مطمئن باشید هیچ دختری این شرایطو قبول نمیکنه . شما دارین معامله میکنی بیشتر !

فقط دلم میخاد بدونم همچین ادمایی زندگیشون به کجا میرسه ... این همه دو دوتا چار تا اونم واسه یه مرد چه معنی میده ؟؟؟ امیدوارم خدا نصیب دوست و دشمن نکنه...

سلام باگ زیاد داره این شرایط.

درمورد ۴حقی که میخوای بدی حواست باشه بازنی ازدواج کنی که از این فیسوافاده ای ها نباشه که کلا حال حوصله شوهرداری نداره و کلا همش خارجه و ازت زده شه درجا طلاق میده.

بعد اینکه گفتی به اندازه اینکه حقشه خرجش میکنی خب این یعنی بیشتر از حد زنت مجاز نیستی خرج کنی و جالب نیست شبیه یارانه دادن میشه.حد زنت هم معلوم نیست در نظرت چقدره

بند دومت رو خوشم نیومد چون احساس و علاقه ای درش نمیبینم.

اولا اینجور بگی که باید کار کنی و کمک کنی باعث میشه طرف گارد بگیره و لج کنه از یکی حقت رو هم بخوای اینطور میشه چ برسه به اینکه تکلیف نداشته باشه.

اگر مرد عاشق همسر باشه دوست نداره طرف بره کار که سختی بکشه ، برفرض هم بره با پررویی نمیگه پول بده یجور احساسی میگه که منم تو فشارم اگه میشه یه کمکی کن مشکلمون حل شه.

درمورد کار خونه هم با این دیدگاه حال نکردم راستش چون اولا کارخونه خداییش سخته حالا خودت دوبار خونه رو جارو بکشی عرقت دراد میفهمی منتها مثل کارفرما رفتار کنی درشان رابطه زنو شوهری نیست.

اینکه مساوی بیار من کمک میکنم اضافه نیاری شرمنده نه این درست نیست.

درضمن ساماندهی خونه و بعد تولد فرزند تربیت اون و مدیریتش خیلی سخته نمیشه هم خانه داری کرد هم شاغل بود اسیب میزنه کلا این دیدگاه مادی رو نمیپسندم چه دختر چه پسر.

راجع به بند اخر هم بنظر من بگرد دنبال یه ادم حسابی که بدونی عمرا خیانت کنه که این شروط رو بزاری چون خانم ها سرصیغه حساسن حتی نیت بدی هم نداشته باشی گارد میگیرن.

البته اینم بگم گاهی خود مرد کمکاری میکنه و باعث میشه زن پاش به خارج خونه باز شه دراینجا نمیشه مجوز داد خیانت کرد پس منم بکنم.

راجع به خط اخر بنظرم مسائل رو بریزید وسط هرکی یه گوشه کارو بگیره جور شه باهمفکری زنت ،

کلا با تفکر حقوقی و مادی در مورد ازدواج نمیتونم ارتباط بگیرم بنظر توهم سعی کن تعدیلش کنی

ی عقده گشایی خاصی پشت نوشته هات هست، حرفی ندارم واقعا

احساس میکنم اصلا سوال جدی ای نبود و صرفا خواستید کنایه بزنید ...

ولی واقعا چنین زندگی مثل زندگی خوابگاهی میمونه!! همه چیز نصف نصف و هر کی سی خودش...خب افرادی با این افکار چرا ازدواج میکنن!!!!

سلام

شما ازدواج کردن رو با معامله ملک و ماشین اشتباه گرفتین. 

هر چقدر دقت دارین تو پول و اموالتون هیچ حساسیتی در احساسات و عواطف ندارین. 

بهتره روز عقد محضری یه نوبت برا طلاق دفتری هم رزرو کنین که به سال نکشیده راحت تر جدا بشین. 

این افکار تماما مردانه هیچ سنخیتی با روحیات دخترانه و زنانه نداره. و اگر دختری اینا رو قبول کنه شک دارم بهش. 

خیلی عجیبه

میخوای شریک زندگی داشته باشی یا شریک تجاری؟

فکر میکنم چون عاشق نشدی این چیزا رو داری میگی اگه دختری رو دوست داشته باشی نمیگی حتما باید شغل‌تضمین شده داشته باشه و...

داری میگی به اندازه ای که حقش باشه پول براش خرج میکنم بعد میخوای اندازه خودت درآمد داشته باشه و مقداری از پولش رو صرف مخارج خونه کنه! پول زن صرفا برای خودشه و اگه زنی پولشو به مخارج خونه بده خیییییلی داره شوهرشو پررو میکنه و احترامی برای خودش قائل نیست و کسی که خودشو دوست نداشته باشه شریک خوبی برای زندگی نخواهد بود اینو بدون خدا زن و مرد رو متفاوت خلق کرده و مسئولیت های متفاوتی بهشون داده بعد حالا توقع داری با کار بیرون کار خونه هم بکنه؟؟

راجب مهریه : مهریه ای که مرد به همسرش میده یه هدیه است یعنی داره به همسرش میگه که من چقدر دوستت دارم .

ازدواج رو به چشم یه معامله نبین😒

من هم در آینده شغل تضمین شده ای خواهم داشت ولی به هیییییچ عنوان هزار تومان هم از اون پول رو خرج زندگیم نمیکنم و اگه یه خواستگار حرفای شما رو بهم بزنه یعنی داره بهم توهین میکنه

والسلام

فکر میکنم چون عاشق نشدی این چیزا رو داری میگی اگه دختری رو دوست داشته باشی نمیگی حتما باید شغل‌تضمین شده داشته باشه و...

داری میگی به اندازه ای که حقش باشه پول براش خرج میکنم بعد میخوای اندازه خودت درآمد داشته باشه و مقداری از پولش رو صرف مخارج خونه کنه! پول زن صرفا برای خودشه و اگه زنی پولشو به مخارج خونه بده خیییییلی داره شوهرشو پررو میکنه و احترامی برای خودش قائل نیست و کسی که خودشو دوست نداشته باشه شریک خوبی برای زندگی نخواهد بود اینو بدون خدا زن و مرد رو متفاوت خلق کرده و مسئولیت های متفاوتی بهشون داده بعد حالا توقع داری با کار بیرون کار خونه هم بکنه؟؟

راجب مهریه : مهریه ای که مرد به همسرش میده یه هدیه است یعنی داره به همسرش میگه که من چقدر دوستت دارم .

ازدواج رو به چشم یه معامله نبین😒

من هم در آینده شغل تضمین شده ای خواهم داشت ولی به هیییییچ عنوان هزار تومان هم از اون پول رو خرج زندگیم نمیکنم و اگه یه خواستگار حرفای شما رو بهم بزنه یعنی داره بهم توهین میکنه

والسلام

سلام

زنت بره سراغ پسربازی؟؟؟

روی این حساب شماهیچ وقت نمیتونی به کسی اعتمادکنی..

ازطرفی به نظرمیرسه میخوی معامله کنی نه ازدواج..اگه این حرفارو ازته دلت زدی وقبولشون داری کلابیخیال شو..راه به جایی نمیبری..

یاعلی

سلام,

اگه بخوای با یکی از اون دخترایی ازدواج کنی که مدام از حق طلاق و هزاران حق دیگه حرف می زنن, این شرایط هم برای شما مناسبه و هم برای اون دختر. 

فوقش یه ذره چانه زنی انجام میشه و بالاخره دو طرف با هم به توافق می رسید,

چون چانه زنی یکی از خاصیت های معامله هست و دیر یا زود این چانه زنی توی معامله شما و اون دختر هم اتفاق می افته و این شکل ازدواج هم دست کمی از معامله نداره.

ولی اگه بخوای با دختری ازدواج کنی که هدفش توی زندگی, عشق ورزیدن بدون منت, محبت کردن بدون توقع و... هست و دلش میخواد که طرف مقابلش هم همینطوری باشه, این شرط ها نه به درد شما می خوره و نه به درد اون دختر.

یه مورد دیگه که توی پست تون به شدت توی ذوق آدم می زنه, اعتماد نداشتن به طرف مقابل هست, به نظرم تا زمانی که این سطح از بدبینی و بی اعتمادی رو برطرف نکردین, سمت ازدواج نرین. چون خیلی ضربه می خورین.

البته همونطور که بعضی دوستان اشاره کردن, این پست بیشتر به مقابله به مثل شباهت داره و منم با اینکه اون پست مهریه رو کامل نخوندم, ولی احساس کردم که ریشه این پست به اون پست مهریه بر می گرده.

من خودم اگه عقاید شما رو داشته باشم یا دختری باشه که مدام از حق فلان و بهمان حرف بزنه, هرگز سمت ازدواج نمیرم, چون اگه در حالت فعلی ۲۰ درصد آرامش داشته باشم, با این شکل ازدواج, همون ۲۰ درصد رو هم از دست میدم.

به نظرم ازدواج یه تعامل دو طرفه هست, نه یه تقابل دو طرفه. و وقتی هر دو طرف از همدیگه به شناخت برسن و شرایط همدیگه رو درک کنن, می تونن یه زندگی پر از عشق و آرامش رو برای همدیگه رقم بزنن. و الا اگه یکی بخواد بره, با هیچ حقی نمیشه نگهش داشت, اگه هم بمونه, فقط جسمش هست که مونده و روحش و قلبش از مدتها پیش چمدونشو بسته و بی سر و صدا رفته.

سلام

بالای ۹۰ درصد مطمئنم وقتی مهر دختری به دلتون بشینه،خیلی از این شروط رو یادتون میره

این نگاه مادی صرف به زندگی باعث میشه از همون اول محبت بینتون کمرنگ بشه. 

بدک نیست حق اشتغال کتبی رو هم باید بدی چون درغیر این صورت هیچ ضمانت اجرایی وجود نداره و دوروز بعد نمی ذاری بره سرکار 

نمیدونم چرا همه گارد گرفتن. به جز اون قسمت چندهمسری و حق اشتغال کتبی که واقعا با عقل نمیخونه بقیه ش مشکلی نداره به نظرم. ایراد این قسمت اینه که قانون و شرع به مرد اجازه چندهمسری رو داده و با این کار مجازاتی در انتظارش نیست ولی زن متاهل با دوست پسربازی سنگسار می شه یا شلاق می خوره نگاه جامعه رو هم اصلا درنظر نگیریم

خانوم مروان الشقب

ازکارکردن مرد توخونه هم متنفرم وخودم باعشق وعلاقه کارامو انجاممیدم

اول این که اگه کمی بهتر تایپ کنید و از اسپیس استفاده کنید ممنون می شم، دوم این تفکر جای تاسف داره. مشخصا شما درکی از حجم کارای خونه ندارید که این حرفو میزنید. با داشتن بچه عملا غیرممکنه زنی بتونه کار خونه رو تماما هندل کنه حتی اگه ۲۴ ساعت مشغول کار باشه

الان اینی که شما گفتید ازدواجه یا یه معامله بقول پسرم دیگه تره باری

انگار که شما رو مجبور کردن ازدواج کنید و یکسری شروط رو تنظیم کنید 

علاقه و احساسات و اعتماد به هم دیگم که کشکه دیگه؟!!

صحبت های شما بیشتر منو یاد موقعیتی انداخت که دو نفر باهم میخوان برن سفر و دارن هزینه و وظایفو تقسیم میکنن و هیچکدوم نباید کوتاهی کنه و همه چیز باید دنگی حساب بشه و طرفین هم اعصاب معصاب درست حسابی ندارن

چی بگم والا 

یکم افکار قدیمی و مال دوران ناصر الدین شاهی بود

با luminous pearl هم موافقم انگار که توقعاتتون پر از کینه و بدبینی بود ، شما بهتره اول با علاقه و احساسات و هدف اصلی ازدواج آشنا بشید بعد راجع ب مسائل دیگه تصمیم بگرید، اگه قرار باشه صرفا به خاطر اینکه به طرف مقابل هیچ اعتمادی ندارید و دو روز دیگه میره پسر بازی ، رسما واسه چی دارید ازدواج میکنید؟؟؟!!!!😕

موفق باشید

سلام برادر

من خودم پسرم و اصلا زیر بار مهریه سنگین نمیرم و قبلا تو چندتا پست هم گفتم که بیشتر از 100 میلیون اصلا قبول نمی کنم و همون اول ازدواجم میتونم این مبلغ رو بپردازم و کلا مهریه رو به قصد پرداختن قبول میکنم.. ولی دیگه اینقد 50-50 کردن شما رو نمی پسندم..

منم دنبال دختر شاغل هستم ولی بعد 3-4 سال که از ازدواج گذشت و خواستیم بچه دار بشیم دیگه بعدش اگه نخواست کار کنه هم برای من مهم نیست چرا که تربیت بچه مهمتره ضمنا هزینه مهد کودک بچه تو محله ما اندازه همون یه برج حقوقیه که احتمالا مادر بچه میخواد بگیره ...پس از نظر اقتصادی هم دیگه درامد همسرم اینده ام خیلی به درد زندگیمون نمی خوره...

به نظرم دختری که حاضر باشه همه چیز ازدواج رو مثل خارجیا 50-50 قبول کنه تو ایران پیدا نمیشه اگرم پیدا بشه خانواده اش نمیزارن..

نمی دونم شما چند سالتونه ولی ارزش نداره کل زندگیتونو بخایید دنبال این دختربگردید.. 

بهتره تو بعضی موارد نظرتون رو تعدیل کنید عدم مهریه در قبال حق طلاق معقوله و من چند مورد رو دیدم که دخترا قبول کردن اما بحث اشتغال اجباری و بحث صیغه رو اصلا نمی پسندم......

عمرا گیرت نمیاد. *****

مگر اینکه یکی باشه که فقط یه شوهر بخواد دیگه هیچی براش مهم نباشه

تو نوشته هات اثری از ارامش نبود 

به سحر： بنده بالغ برچهاربار گفتم که برد گوشیم وصفحه اش مشکل داره وبخاطرهمین کلماتم بهم میچسبن.دست من نیست ونمیتونمم درستش کنم.

واما چون دوست ندارم همسرم کارای خونه روکمکم  انجام بده جای تاسف داره؟ جالبه، خب من برخلاف تصور شما کاملا ازکارخونه درک دارم وچون مادرم شاغل بوده سالهاست انجام میدم و اصلا همسرم رومجبورنمیکنم برام کارکنه مگراینکه خودش دلش بخواد.بنده برنامه های بهتری دارم.مثلا اگه نتونم برسم که بعید میدونم خب هفته ای یه بارکارگرمیگیرم.ولی ب همسرم نمیگم توباااااید ظرفارو بشوری.دلش خواست میشوره نخواست نمیشوره.بچه هم من  تاخوابه کارامومیکنم وخب اگه نرسمم کمکی میارم. شما میگی جای تاسف داره؟؟؟؟ خانوم این عقیده منه وبرای خودم محترمه.درضمن من برنامه ریز دقیقی هستم وحتی تایم نمازصبح تاشش صبح روهم ازدست نمیدم وتوش کارایی روانجام میدم ،همسراینده ام هم ک هرکی رسید نیست قطعا عشق منه وجونمه وازاین ک براش غذابپزم وخونمونو تمیز کنم عارم نمیشه وچون اون عزیز دل کار بیرون ازخونه رو برای راحتی من انجام میده منم براش توخونه کم نمیزارم وهرگز توقع نمیکنم بزورربرام کارکنه.مگه اون بزور منومیبره سرکارش ک بجاش کارکنم؟!!!؟    ته تهش نتونستم کارگر میگیرم وقتی بچه ام کوچیکه.   شماهم نمیخواد متاسف باشی من خودم باعشق کارهای خونه'مشترکم بامردی ک داره بیرون برام جون میکنه رو انجام میدم.

دوستان شاید باورتون نشه ولی ازدواج واقعا یک معامله است. یک معامله ی قانونی که وجاهت اجتماعی داره و در دفترخونه ثبت می شه. فقط فرقش با معاملات دیگه اینه که احساس و علاقه هم توش دخیله شما برای خرید منزل نیازی ندارید به فروشنده علاقمند شید ولی برا ازدواج عقل حکم می کنه اندک علاقه ای وجود داشته باشه. این معامله وجوه مالی  و اجتماعی داره . اگه فکر می کنید معامله نیست چرا اصلا ثبتش میکنید؟ همون تو خونه یه عقد بخونین برین سر زندگیتون دیگه.

*قاعدتا منظورم این نیست که صرف انجام معامله ای پرسود با یه آدم ناجور برین زیر یه سقف

به سحر： عزیزم ثبت ازدواج به دلیل این نیست ک ازدواج معاملس،به دلیل اینه که(جامعه نظم میخواد.) بعله،جامعه احتیاج به نظم وارامش داره و قانونگذار بااقدامی هوشمندانه ثبت ازدواج را الزامی وسرباز زدن ازان راجرم تلقی کرده.ودرواقع،یکی از مسائل مهم در مسأله ازدواج "اثبات" آن است که بدین ترتیب راه هرگونه تردید و شک در وقوع ازدواج بسته شود وراه انتساب فرزندان ناشی از آن به پدر و مادر شرعی آنهافراهم شود.

جامعه به نظم محتاج است ونباید هرج ومرج شود. درنسَب هیچ فرزندی نباید شک وتردید باقی بماند.چرا که بحث حقوق فرزندان وزوجین مطرح است.

قانونگذار بااین کار به مسءله لازم ارث هم توجه کرده وباثبت واقعه ازدواج مساءل ارث کاملا روشن خواهد شد. 

ازان گذشته برکسی پوشیده نیست ک در یک رابطه بین یک زن ومرد اگرمرد ناپدیدشود ویازیرهمه چیز بزند زن بیشترضرر خواهدکرد،باالزام ثبت واقعه ازدواج برای سواستفاده گران راه بسته میشود.

ودرنهایت پیشنهادمیدم فیلم(من ترانه۱۵سال دارم رو ببینید.) ترانه حتی شناسنامه نمیتونست واسه بچش بگیره...

موفق باشید

خدایا 

برای هرکس ،کسی عین خودش رو نصیب کن.

آمین

به مروان الشقب

سلام هردو کامنتتون خطاب به سحر عالی بود مخصوصا اولی که بحث خونه داری رو کردید.

یه سیاست بسیار زیبا البته به این دیدگاه نباید گفت سیاست ، چون سیاست همیشه ذات زیبایی نداره

این دیدگاه شما نشات گرفته از مهربانی و درک بالای شماست.

قطعا همچین رفتاری نه تنها مرد رو نرم میکنه بلکه مرد رو شرمنده زنش هم میکنه که چرا کمک نکنم و همسر تمام سختی خونه رو بدوش بکشه.

میگن با خوبی رفتار کن طرف شرمنده میشه یچیز تو این مایه هاست

یه رفتار تمیز که عطوفت و مهربانی رو بین دونفر افزایش میده برخلاف یه عده که میگن کلفتیه و وظیفمون نیست و همین میشه پایه اختلافات.

دیدگاه زیبایی بود👏

به سحر

سلام کلا فضای کلماتتون عاری از هرگونه عشق و عاطفس وبرای بنده محترم.

درعالم حقوق دختر پسر از لحظه ای که از هم خواستگاری کرده و بله میدن عقد هستن تمام.

این تشریفات بخشیش من دراوردی عرف ماست مثل مراسم ازدواج

بخشیش برای نظم عمومی و اخلاق حسنه هست که کاربر مروان الشقب بهش اشاره کرد برای جلوگیری از بهم خوردن نظم جامعس و سایر موارد.

ازدواج هم ما معامله ای کردیم وگرنه هیچوقت معامله نبوده مهریه که سرش جنگه زمان قدیم یه شاخه گل بوده نشونه عشق مرد به زن حالا یکی پولدار بوده یچیز ارزشمند تر هدیه میداده.

موفق باشید

به مستر مهدی：سلام.ازحسن نظرجنابعالی سپاسگزارم. خب ببینید من دیدگاه متفاوتی ب ازدواج دارم وخیلی هم مهربونم.اصلا کارهای خونه رو کلفتی نمیدونم،درسته شرعا وظیفه ام نیست امادلم میخواد همسرم فقط دستپخت منوبخوره،،وخب البته من معتقدم انجام دادن کارهااسون شده،من امروز داشتم کتلت میپختم وهمزمان ظرف هم میشستم، ولی یادمه بچه که بودم باید اول میرفتم ازیه جایی چهارتا دبه اب برای خونه میاوردم،کارهرروزم بود.عصرا ظرفارومیبردیم جایی میشستیم.من بارها بااب گرم کرده گوشه حیاط توحوض حموم کردم ولرزیدم.ودرواقع من چنین روزهایی رو گذروندم.بااینکه متولد نیمه دوم دهه هفتادم.هنوز اون دونه های قرمز جاروی نو انگارجلوی چشمامه...باجارو هر روز خونه جارومیکردیم.ولی الان چی؟الان اب گرم پشت دستمه،حموم پیشرفته پشت دستمه،اشپزخونه مدرن پشت دستمه.لباسای خونه رو لباس شویی میشوره.جارو باجاروبرقیه.گازهست وخبری ازاون کپسول زردانیس.دبه ابم ک ب خاطره هاپیوسته.انواع شامپو هاونرم کننده ها اومده،بیشترکارارو اینترنتی میکنیم،وخب البته واقعا همین الانم انجام دادن کارها سخته واخرفرصت میخوادولی حداق واسه من نشدنی بنظرنمیاد.وحتی قصددارم اگرحقوق همسراینده برسه چهارتا فرزند داشته باشیم واونا ک بزرگ شدن یه دونه هم واسه روزایی ک اونا نیستن جور کنیم.واصلا ازاین فکرنمیترسم.والا اگه نرسیدی هفته ای،۱روزمیگی یکی بیادکمک.ومن برنامه ام اینه که اقابچه مال هردومونه،من جایی ک بگم حاج اقا پاشو کمکم ظرف بشور یا سبزی پاک کن ک من بچه داریم مختل نشه ،مستقیم بچه وشیشه شیرشو میدم دستشو میگم شما هرطور صلاح میدونی بابچه وقت بگذرون تامن راحت باشم. هدفمم اینه ک مرد بافرزند اخت عمیقی پیداکنه ودرفرصتی بدون من مزه بچه داریو بچشه وعمیق تر علاقه مندشه ,بچه.اینجوری خیلی بهتره تابره پای سینک منم مثل همیشه مشغول بچه باشم.اون دیدگاه عجیبمم نسبت ب ازدواج نمیگم چون میترسم خانما بریزن سرم.

فکرکنم تو ازدواجو با بازار طلا وجواهر اشتباه گرفتی مطمئن باش،اگه این جوری بااین دو دو تا چارتا بری،خواستگاری دختره واست گارد می گیره وشرایط سختی زیر پات میزاره،تواحتمالا مرد متوسط یاپولداری ازلحاظ مالی هستی وبیشتر به مادیات توجه میکنی اول خشک وخالی بدون شناخت وعلاقه دو طرفه این چیزارو مطرح نکن که بدجور ضرر میکنی بخصوص توازدواج سنتی ودوم اینکه شرایط رو جوری تنظیم کن که به نفع خودت هم باشه اینجوری طرف سوارت میشه وازت سوء استفاده میکنه ازماگفتن بود

به سحر 

سلام

"باداشتن بچه عملاغیرممکنه زن بتونه کارای خونه روهندل کنه"

واقعا نمیتونه؟؟؟

مادرای ماچه جوری تونستن پس؟؟؟

حتی خیلیاشون شاغل هم بودن وکارای خونشون روهم انجام میدادن ومیدن..غیرازاینه؟؟؟

اتفاقاشماکوچکترین درکی ازحجم کارای خونه نداری..

سلام 

خب باید بگم که... البته ناراحت نشینا ولی یه چیزی اونور افتضاح بود این شروط

بعد سوالی که برا من پیش اومد اینه که یه دختر (بقول خودتون شاغل تضمینی) چرا باید با شما ازدواج کنه ؟ 

فقط چون حق طلاق و حضانت بچه ها رو بهش میدین؟! 

دادن این حقوق از طرف شما هیچ حسنی محسوب نمیشه چون با بقیه شروطتون بشدت تحت فشار روحی روانی عصبی حقوقی و اقتصادیه اون دختر ...

اگه واقعا این شرایط مد نظرتونه که تو خواستگاری مطرح کنید خب باید بگم اینکارو نکنید و احتمال موفقیتتون هم نزدیک به صفره

اگه هم ریشه در یه سری عقده گشاییهای درونی ناشی از بحثهای این وبلاگ داشت این پست 

باید بگم نکنید ازینکارا وقت مردم رو نگیرید بهرحال حق الناس محسوب میشه، 

در پایان باید بهتون بگم انقد دودوتا چارتا نکنید ازدواج یه پروسه است بر پایه و اساس "عشق، عاطفه، احساس، کشش قلبی" 

یه سری ارزشهای انسانی هستن که اصلا با ازدواج توقع بروز اونها میره مثل گذشت، فداکاری و...

و ضمنا مهریه هم نیازه باشه بهتره باهاش کنار بیاید 😊

دیگه شرایطت خیلی معاملاتی شد. ببین میدونم تلافی هست از طرفیم قبول دارم کامنت های خانم ها البته نه همشون کمی  تنده ولی ما از شرایط زندگی هر کسی خبر نداریم 

ولی در کل شرایط ازدواج واقعا. سخته علاوه بر تامین هزینه های زندگی که رو دوش مرده و اوضاع تورم . بحث خونه و  مهریه و مراسم و ..و هست . بعد من و امثال من با سن بالای سی که دنبال روابط خارج از عرفم نیست داغون میشه . یعنی میری خواستگاری مخت سوت میکشه میگی خداروشکر که مجردم .بعد از چند ماه باز هم میگی چرا مجرد موندم همین طور سیکل معیوب وجود داره 

سلام بر دوستان و جناب نجفی ( امیدوارم در بهبودی به سر ببرید )

بله عادلانست 

اینکه کسی پیدا بشه یا نشه ( مهمت نباشه ، البت پیدا میشه چون واقعن نوشته ات  کاملن به شکل درست عدالت را نشان میده و این کتمان کردنی نیست  ، چون شما نوشتی حق طلاق و ... را میدی و اگر طرف مقابل بقولی این عدالت را ندید میتونه با کمال احترام و آرامش بره و این آن عدالت زیبایه شماست که خودت بهش رسیدی ، ولی بازم مهمت نباشه ) اما اینکه شما خودت هستی و با پیدا کردن شناخت و درک درست که باید در روزگار اکنون که برخلاف قوانین و گفته هایه خودش حداقل در مورد آقایان داره عمل میکنه ،  چگونه رفتار کنی واقعن قابل تحسینه ( و هر جامعه ای باید مردانی مثل شما را داشته باشه تا عدالت و قانون به صورت قلبی و درونی پخش بشه یا باشه ) البت سیستم  ما میگه که مرد رهبره و مسئولیت باهاشه ولی شما یک نیش خند بیشتر نزن ( بعد دوستانی که ظاهرن مکتبشون را میشناسن به نوع نگاه رهبریه شما خرده گرفتن !!!) 

در مورد بچه  هم ( این سیستم فیزیکی بدن زن هست که مشکلی براش پیش نمیاره و حدودن نیمی از زنان کشورمون شیر خشک میدن به بچه ) این در حالتیه که بازم میتونید در این مورد با هم به توافق برسید 

و بدانید که الله بزرگ عاشق بندهایی مانند شماست که با عقل خودش داره پیش میبره جریان زندگیه خودش را و چون عدالت در نوشته شماست در زندگی با هیچ زنی به مشکل بر نمیخورید ( مگر بر خلاف نوشته خودتون رفتار کنید ) هر کسیم میگه ازدواج در اکنون روزگارمون معامله نیست به شدت در تاریکی به سر میبره و گمراه نشید بقولی آب آن قداست ها را برد 

( عشق را قبول دارم ، اتفاقن اگر عشق باشه کسی بار زندگی را به تنهایی بر دوش یک نفر نمی اندازد که خانه و ماشین و کارو تحصیلات و  ... داشته باش و بعد برو ازدواج کن و .... ) نمیدانند عشق چیه آنوقت از عشق دم میزنن 

اینم بگم ازدواج در اکنون روزگارمون برای پسران مظلوم کشورمون خصوصن مذهبیانمون خوشبختی آنچنانی را در پی خودش نداره و نمیاره ، پس باز با دقت تصمیم بگرید 

پ ب

به دیگر گمراهان 

ما سنگسار نه در دینمون و نه در قانونمون نداریم ( و زنانی که خیانت میکنن دوباره به اجتماع بر میگردند تا به شاهکارشون ادامه بدن ** ********** ***** ** *** * ** ******* ** ** *** **** **** **** ** **** *** ) 

پ ب

شرایطی که گذاشتی توهین به اون دختر و خانوادشه، بعیده دختری که عزت نفس داشته باشه قبول کنه.

یکی دو تا پاراگراف آخرتم که واقعا خنده داره.

به مروان الشقب

ایول تو دیگه کی هستی چجوری تا الان مجردی!! البته شاید سنت کم باشه که ازدواج نکردی نمیدونم، ولی خب ایده الی :))))
من شخصا تا یه سنی ذوق و شوق اینکارارو که میگی داشتم، ولی تاالان چون همش پشت میز بودم، درس خوندم، و بعدا هم دلم میخوات به اهدافای پژوهشیم برسم دیگه هم انرژیم کم شده ( دره باطری آب هم نمیتونم باز کنم خخخخخ) هم مطمنم به تنهایی از پس کارای خونه هم بر نمیام،
از تنها چیزی هم که از خونه داری خوشم میاد فقط ظرف شستنه اونم چون یه پیش بند و دستکش خوشکل دارم و اهنگ میزارم خوشم میاد خخخخخ

البته عقیده دارم که خودم باید بعدااا ایشالله اشپزی یاد بگیرم ولی از نظر من تو تمیز کردن خونه و بچه دادی حتماااا مرد باید کمک کنه . 
 

سلام با بقیه شرایطتتون کاری ندارم ولی اینکه حق طلاق روبه خانومتون میدی عالیه 

به ماه اسمان：

ازحسن نظرتون راجب بنده سپاسگزارم بانو،بله من متولدنیمه دوم دهه هفتادم وتاحالا قسمت نشده ازدواج کنم.چون کمی حساسم ومیخوام انتخابی کنم ک ضریب خطاش کم باشه.

من باشما درزمینه بچه داری مرد وافقم،وبشدت روش حساسم. ومعتقدم مرد باید بابچه بازی کنه ،گردش کنه،وقت بگذرونه،تا بهم علاقه عمیق پیداکنن وبعدها درک همدیگ'براشون سخت نباشه،،،امروزه مردان بیشترروز روسرکارنوبقیشم خوابن،حالا این وسط فرصتی میمونه ک من اتفاقا ازقصد بچه داریو بهش محول میکنم تا اهدافی,ک میخوام تحقق پیداکنه وخودمم کمی از فضای بچه داری دور بشم.واین برام ازهرچیزی ارزشمند تره.   ومن تنها کاری ک توخونه دوست دارم مردهمراهی کنه،ومشارکت کنه حمام کردن بچه پسره،که مطلقا خودم انجام نمیدم وازسه ماهگی ب بعده بچه پسر حتی کپک هم بزنه نمیبرم حموم تاخودش مجبورشه ببره. تنهاکاری ک ازش میخوام مشارکت کنه همینه وخب اینطوری بهتره واونا عادت میکنن بهم ومخصوصا که امروزه ک ازدواج ها دورانجام میشه واحتمالا فاصله سنی شوهرو پسرم لابد زیادخواهدبود،واین مسولیت شیرین باعث میشه ازکودکی اون پسر پدر خودشو عاشقانه دوست داشته باشه ومهربونیشو احساس کنه وبعدها ازجهت فاصله سنیشون ودرک کردن هم مشکلی براشون پیش نیاد..

وراجب شوق وذوق هم واقعا من گاهی باخودم فکرمیکنم ک اگه  الان ازدواج کنم چه خلاقیت هایی ک ندارم وبعدازخودم میپرسم ایادرسنین بالای ۳۰هم اینگونه خلاق خواهم بود؟و مثلا فکرمیکنم یه زن ۳۵ساله بادوتابچه هنوزم میرقصه برای شوهرش؟هنوزم چراغارو خاموش میکنه'دم در تا اتاق رو شمع دکمه ای بچینه؟؟ ایا این کارها دیگ بنظرش مسخره ولوس نخواهد امد؟واقعا جوابی ندارم وفقط امیدوارم ذوقام کورنشه.

ماه اسمان عزیزم ،امیدوارم خیلی زود نیمه گمشدت رو پیداکنی واشپزی هم براش یادبگیری خخخخخ

خوشحال شدم ازهمصحبتی باشما.روزبخیر

** *** ** ** **** **** *

** *** ****** ****** *** **** **** **** * **** **** ****** **** ****

** ** ** **** ********* ** *** ***** *

*** *** *** فکر کردی فقط خودت بلدی از ماشین حساب استفاده کنی ؟  اگه دخترا ماشین حساب دستشون گرفتن که توی همون خواستگاری هم یه چیز بدهکار میشی و باید لباساتم دربیاری بزاری رو میز و بری .

برو بزرگ شو و فقط کارهای یک روز مادرت رو نگاه کن و بنویس که 99 درصد روی فداکاری و گذشت نوشته شده بعد بیا حرف از خواستگاری بزن .

نمیدونم شما پسرا چرا فکر میکنید فقط چون پسرید تخم دو زرده کردید .

به مروان الشقب

سلام پوزش بابت تاخیر.

شما منو یاد مادرم میندازید ، دخترایی که در سختی بزرگ شدن خودشون امور رو در دست گرفتن اینجا خودشون رو نشون میدن.

برخلاف عده ای از دختر های امروزی که هیچی از خانه داری نمیدونن و چنان رفتار میکنن که انگارکه چه ویژگی مثبتی دارن مثلا.

به هرحال تفکر تفکر خوبیه.

همونطور که مرد خودش هم شعور داشته باشه میفهمه کار خونه سخته و هرچند کوچک یه دستی هم میده.

بقولی اگه یکبار با اون دونه های قرمز جارو اشنایی داشته باشه میفهمه کمر درد های بعد جارو کشیدن طولانی و عرق ریزی هاش چیه درنتیجه با غرور نمیگه زنیکه تو توی خونه داری چیکار میکنی مگه؟ یه خونه تکونی و غذا درست کردن که دیگه کاری نداره.

خوبه که فارغ از حرف های مردم همین فرمون رو میرید جلو .

حالا ما دوست داشتیم اون جمله اخرتون تحقق پیدا میکرد میدیدم اون دیدگاه مدنظر شما چیه استفاده میکردیم ولی میسپریم به خودتون که بگید یا خیر.

درکل داشتن درک دوطرفه همه چی رو حل میکنه.

یه جاهایی با چاشنی شکست نفسی طرف رو هم شرمنده میکنیم.

و این هنر زن بودنه اینکه جمله رو یجور بگی که هم به خواستت برسی هم خودتو تو دل طرف جا کنی.

درمورد بچه هم به این جمله بسنده کنم دخترای الان همون یدونه رو زورشون میاد چه برسه به ۴_۵ بچه😂

به هرحال عقیده زیبایی بود و بقول اینستاگرام فارسی پسندیدم👍

به مسترمهدی： سلام خواهش میکنم. چه جالب ک دیدگاهم ب حدی پخته بوده ک شمارو یاد زنی از دهه احتمالا۳۰یا۴۰انداختم. امیدوارم مادرتون سلامت باشند.

خب راستش اون ۴الی۵تا فقط برای حالتیه ک توانایی مالیشوداشته باشیم ،درکل ب نسبت تواناییم بچه دارمیشم،،اگه توانایی بالای پنج هم بود من تا هشتا ایناهم مشکل ندارم.~الان فکرکنم دیگ یادمامان بزرگای متولد۲۰میفتیدخخخ~

البته دلایل خودمو دارم ک برام محترمن.خب دلایل؟

من یک زنم،،رسالت من خلق کردن وتربیت کردنه،حتی خدا برام جهاد محسوبش کرده ،بهشت زیباشو بهم وعده داده،باهرزایمان گناهانمو میبخشه،وخب ازبه طرف من دلم میخواد دراین دنیا مؤثرباشم ویکی از راه هاش تربیت نسل ایده اله.وقتی من میتونم شخص بافرهنگ عالی ومحترم وبااصالت تربیت کنم وتحویل جامعه بدم چرا اینکارو نکنم؟؟؟ بعدم،خواهربرادرای خوب قطعا خیلی بدردهم خواهند خورد. اصلایکی دیگ از انگیزه هام همینه،من خیلی تنهایی کشیدم نمیخوام بچه هامم تنها یاهمش ۲تاباشن.میخوام زیاد باشن.البته من کیفیت برام مهم تره ،وهمه تلا شمو واسه اخلاق بچه هام میکنم تا شخص درست درمون تحویل جامعه بدم.بعدم همش خب بستگی ب جیب طرفم داره ببینم تاکجامیکشه،ولی خودم کلا زن حساب گر وبرنامه ریزی ام،،،خرج اضافی ازمن دراری نمیکنم ،جشنانی بدون پیشینه نمیگیرم،لباسای نوزاد وبچه هم زودکوچیک میشن که من عارم نمیشه بکنم تن بعدی،وسایلا اعم از گهواره ودیگر تیکه های سنگین هم ک من نگه میدارم واسه همشون.بعدم دوتا اتاق اختصاص میدم بهشون.یکی واسه دحترا یکی واسه پسرا. وبنظرمن خیلی هم بسشونه،،والا ما قدیما گوشه داشتیم.،اون گوشه واسه فلانی اون گرشه واسه فیلانی.حالا میخوام بدونم واقعا نداشتن اتاق اختصاصی چه ضربه مهلکی مگه میزنه؟هیچی

دوم اینکه بنده ژن دوقلویی هم دارم وکارم راحته.بعدهم من چیزایی شنیدم ودیدم ک اصلا ب بهانه وضع اقتصادی واینجور چیزا گول نمیخورم.فرزند اگه جوهر داشته باشه خودش ب جایی خوب میرسه بادرسخوندن یاتلاش وکوشش درکار ازاد:-*

مثلا تادلتون بخواد دکتر وجراح سراغ دارم ک عشایر بودن،،،ازفامیلا خودمون ک الان خارج هستنم میدونم ک کلی فقیر بودن ،،کلی دکتر میشناسم ک فقیرمطلق بودن.    وتازه ب این عقیده هم نیستم ک باید فرزند کم بیاری وبراش هزینه کنی تا بره اونوراب،،،هرکدوم ک ازفرزندان بخوادبره باید تنبلیو کناربزاره وفقط ازدانشگاه بورس بگیره. درکل برنامه های زیادی دارم،،،از دوم دبیرستان ب این طرفم حتی غذای شبهه دار نخوردم ک ذره ذره گوشت رحمم از غذای پاک تشکیل شده باشه ک بعدن جایگاه بچه هام کاملا پاک باشه~چون تاثیر غذای حرام ویابدست امده ازپول حرام وحشتناکه ومن سعی کردم رعایت کنم،،،این ازبحث بچه،وخواهش میکنم خواننده ها ریپلای نکنن چرا ک عقیدم براخودم محترمه.

درمورد عقیده ام هم من تحقیق زیادی کردم،،،فهمیدم بار سنگینی رو دوش مرد هس واون مکلفه نفقه بده اسایش برقرارکنه وتازه درارتباط زناشویی هم ۸۰درصد حس خوب واسه زنع واز اون طرفم زن مکلف نیست کار کنه،،،مکلف نیس جهاز ببره وخب من حالا میخوام م درزمینه خوشبختیم فیفتی فیفتی کارکنم.   من از همسر اینده ام فقط خوشبختی وارامش میخوام،درعوضش منم خوشبختی اونو تامین میکنم.غرنمیزنم ،لدف میکنم کارای خونه رو میکنم ، فرزندان صالح براش تربیت میکنم،وازاون هیییییچی نمیخوام جز خوشبختی،،،کتک نزنه،مث ادم رفتار کنه وتحقیر نکنه،خیانت نکنه،شکاک هم نباشه،،، والا چیز زیادی نمیخوام .خلاصه اگه مردی پیداشد ک منوخوشبخت کنه وحس خوشبخت بودن بهم تزریق کنه کارخونه ک هیچ،من کلیه ام هم بهش میدم.رو تختم بیفته تااخرعمر پرستاریشو میکنم. امااااااا.... همه چیز بسته ب خوشبختیم داره. اگه بخواد تحقیرم کنه من زیر بار ظلم وتحقیر نمیرم،،،اگه دست بزن داشته باشه همون باراول  طوری حقشو میزارم کف دستش وادبش میکنم ک صبح علی الطلوع بره پزشک قانونی،،اگه شکاکی،کنه طووووری براش شکاک بازی میکنم ک نفهمه کجافرار کنه، وخلاصه کلا همیشه هم مهربون نیستم،در واقع من ب خودم خیلی مهربونم وخب اون زحمت زیادی میکشه منم جونموفداش خواهم کردولی شرطش خوشبختیمه. من درک میکنم،سازش میکنم اما خواهش نمیکنم،زن سختی کشیده وسردوگرمچشیده ای هستم ک مثل کوهم،،ولی اگه کسی بخواد زیرابی بره وتونل بدبختیمو بکنه ریزش میکنم روی همه چیزش. باید طرف حواسشو جمع کنه.     خخخخخ اینم از عقیده من.

به مروان الشقب

سلام
کامنتتون خیلی خوب بود ، هم کامنتِ آخرتون هم قبلیا

بینِ کامنتای مردستیزانه ی بعضی دخترا و کامنتای زن ستیزانه ی بعضی پسرا ، خوندنِ کامنتایی مثه کامنتِ شما خیلی حسِ خوبی به آدم میده

امیدوارم خدا یه پسرِ خوب بیاره تو زندگیتون

به چارسو：سلام،ازحسن نظرتون راجب بنده حقیر سپاسگزارم،،، همیشه سعی کردم تاجایی ک بتونم منطقی باشم،،، ازدعای زیباتون هم ممنونم.

موفق باشید

سلام نه دیگه مادرم رو زیادی پیر کردید به همین زودی ها میاد سراغتون خخخخ.

۸ تا بچه ماشاالله خدا بده برکت.به هرطریقی دیدگاه ها قابل احترامه گرچه برای بنده جالب بود.

مثلا خیلی ها بچه داری رو عار میدونن نمیدونم کلا دنبال خودسازی و امثالهم هستن ولی شما دنبال تربیت فرزندان خوب و شوهرداری.

هردو سلیقه قابل احترامه ولی کم کم داشتم فکرمیکردم نسل شما دخترا خیلی وقته که منقرض شده که ظاهرا اشتباه فکرمیکردم.

یه عقیده قشنگی هم که داشتید بحث حلال حروم بود که واقعا به این شدت هم که میگید مهم هست و جاداره تبریک بگم بابت این اخلاقتون.

درمورد بخش دوم کامنت صرفا یه نقدی میکنم اصلا نمیدونم درست حدس زدم یانه.درکل میگم شاید بدرد خورد.

خوبه که مردان رو درک میکنید وواسشون برنامه دارید.

ولی دوتا نکته عجیب داشت.اولا که تقاص هر اشتباهی مقابله به مثل نیست واقعا.

مخصوصا زندگی مشترک  که پراز اشتباه میتونه باشه چه عمدی چه سهوی چه از روی نادانی و....

دیدگاه مقابله به مثل یذره خطرناکه اینو گفتم که یکی با ویژگی های مثبت شما بهتره با بهبود نقاط ضعفش خودش رو بهتر کنه..

صرفا یه توصیه بود که شایدم اصلا اشتباه تو ذهن من اومده باشه ولی حیف بود نگم.

بعد اینکه دردیدگاه مقابله به مثلی شما خشونت بیداد میکنه خخخخ و یذره ترسناک شد. این حجم هم تهدید یا استین بالا زدن هم جالب نیست..

درواقع درتضاد با شخصیت شماست یکی در اون حد مهربون و اوکی ولی سر یه مسئله ای تبدیل به چیزی میشه که خیلی فرق میکرده....

قشنگیش به مهربانی همیشگیه البته زمانی ادم دیگه نمیتونه کوتاه بیاد و بسته به درجش میزنه سیم اخر ولی خب سر هر مسئله ای شمشیر رو از رو کشیدن هم ««««میتونه تمام اون قشنگی هارو پاک کنه»»»»»

فک کنم مطلب رو گرفتید.

البته من جسارتی نکردم یهو دوتا ضعف گرفتم گفتم شاید تو ذهنتون نباشه ، و اینو روش کار کنید اگر ۷۰ بودید میشید ۸۰ خلاصه جسارتی درکار نیست.

البته منم از جهتی شبیه این مشکل رو دارم مثلا سریع ممکنه سرد شم و گارد بگیرم که اینم خوب نیست.

به مثلا امروز شنیدم یه اقایی داره واسه خونش کابینت میزنه شما حساب کن صبح تا ۶ سرکاره شب بیاد خسته کوفته غذا درست کنه خونه رو درست کنه بعد زنش رفته مسافرت گفته خودت درست کن الان اومده خونه به بهونه گرم بودن خونه رفته چند روز خونه خواهرش.بعد جالبه انگار مرد ادم نیست مرده هم عاشقشه.

درحالی که من بودم همون هفته کلا ازش سرد میشدم چون معلومه دیدگاهش اینه هرجا سختیه خودت بمون و انجام بده موندم این چه جوری عاشقشه.

این کامنت بالا خطاب به مروان الشقب بود که فراموش کردم اسمشون رو بیارم

ب مسترمهدی：

سلام جناب،خواهش میکنم اختیاردارید.

راستش,من خیلی مهربونم زیاااااد ولی همونطور ک میبینیدیه جاهایی کلا مهربونی رو میبوسم ومیزارم کنار،واونم دوتاجاست،اول جایی ک شوهرشکاک بازی کنه دوم جایی ک دست بلند کنه. فقط همین.اصلا اینا خط قرمزامن حتی بیشترازخیانت . کلا زیر بار ظلم نمیرم،ولی کلا اهل مقابله ب مثل نیستم،اگه بدخلقی کنه من مقابله ب مثل نمیکنم،اگه خیانت کنه من عمرا مقابله ب مثل نمیکنم،اپه بدرفتاری کنه من مقابله ب مثل نمیکنم , اما من همین الانم ک مجردم هیچ کارخارج ازعرفی نمیکنم وچه برسه ب متاهلی ،پس اگه شکاک بازی کنه من راهی جز مقابله ب مثل ندارم ک اونو متوجه خطاش,کنم.تااونم یکم مزه شکاک بازیبره زیر زبونش وبس کنه .

واما مسءله کتک. من دختری ام ک کلا برنامه ریزم واهل اجازه گرفتنم وخودسر نیستم ونخواهم بود وکلا بهانه کتک ویاهرچی دست طرف نمیدم ولی اگه روزی منو بزنه ودست بلند کنه من زیر دستوپاهاش کتک نمیخورم وبعدم برم تواتاق گریه کنم وتاده روزم نتونم کتک بخورم وهی امیدببافم ک اره خودش متوجه اشتباهش میشه وهر روزم احتمالا موقه اوندنش برم زیرپتو ببینم یه شاخه گل میاره بفرسته زیرپتوواحتمالا بگه خانم من نادم وپشیمونم ازاینکه زدمت واینا ؛، نه نه من از این زنا نمیشم،من اگه شوهر خدایی نکرده خط قرمزمو ردکنه واقدام ب زدنم کنه ،معادل هر یه ضربه اش دوتا خواهد خورد.رحمم ندارم.طوری خش بندازمش ک اون یه هفته بره زیرپتو ونتونه بره بیرون.اره...من ازخودم مراقبت میکنم.که نخوام چادرکنم  سرم برم پیش قاضی بگم شوهرم باضربه دندونمو خردکرده،یازده رحمم رو ازدرون نابودکرده با کتک زدن یا زده دندمو شکسته یا زده کورم کرده یا باسیلی کرم کرده و......،~چون پشت پرده کتک زدن اسیب جسمیه زیربارش نمیرم و البته واسه اینه جهل ب قانون نداشته باشه در بدو اشنایی راجب دست بزن وشکاکیت بهش هشدارمیدم.  اگه درمقابل دست بزن کوتاه بیام ممکنه بارها بزنه ومنو ناقص العضو کنه اما اگه وقتی یکی زد دوتاخورد یادمیگیره ک نباید بزنه. خب زدن بهرحال خط قرمزمه. امیدوارم البته همسری گیرم بیاد ک ازارش ب مورچه هم نرسه.

در ادامه： خوب پس این پست  سبب خیری شد که ببینید ماها هنوز منقرض نشدیم.خخخخ

من هیچوقت زودسردنمیشم وگاردنمیگیرم اما واقعا دست بزن خط قرمزمه باهیچی قابل قیاس نیست.

راجب اون اقا وخانمش هم من باهاتون موافقم.،منم معتقدم مواقع سختی دوطرف باید کنارهم باشن.مثلا این خانم موقع کابینت نصبی ول کرده رفته وحالا این خط این نشون بزار برگرده تازه کلی دعوامیکنه باشوهره ک چرا اینجاش کج شده چرا این رو اونطرف نزدید ،جای هود خراب شده،اصلا اینجوری نمیخواستم نصب شه وهزارررر ایراد دیگه ،حالا رفتنش یه دردسره برگشتنش یه دردسر.   وخب درمقابل اقایون اینجوری هم داریم.من شوهرخالم دوهفته مرخصی زایمان گرفت وبارفیقاش رف مسافرت.خاله بیچارم ازبیمارستان تنها اومد خونه ما،،،دوهفته تنهای مطلق بود وبعدشم ک یارو رف سرکار وبازم تنها بود.وخانمش۱ماه خونه مابود بعدش ک اومد حتی یه جعبه شیرینی هم نگرفت برای ما وزنگ زد ب خانمش گف بیا،بعدازاونطرف حتی زنگ نزد ازمامانم بابت زحمات وخدمات یک ماهه اش تشکرکنه ودرمقابل ابجی های خودش رو ک میرفتن پیش خالم بزور نگه میداشت وتا۳۰۰تومن خرج یه وعده غذاشون میکرد حتی.اما با ماچگونه رفتارکرد؟؟؟ خب مرد اینطوری هم فراوونه.توموقع سختی غیب میشن ومن هم بشدت بدم میاد ازاین حرکت... زندگی اگه اسمش مشترکه پس واقعا باید مشترک باشه. از یه طرف دیگم مسؤل این بی خیالی خوده همسرها هستن.اگه مرده کابینتی ب زنش میگفت وایسا بعده نصب برو ک هرطورم خودت بخوای انجام شه بهترمیبود.اگه خاله من میگف من موقع زایمان توخونه خودم وامیستم وجایی نمیرم خب شوهره هم میموند وبهترمیشد.من یه خاله دیگمم اومد خونه ما وشوهرش عین بچه ها رفت خونه مامانش *  _  *  این یکی بچش یکم نااروم بود بنده هرشب تاصبح بچه رو تواغوش میگرفتم وراه میرفتم ک دردش کم بشه واینقد بماسخت گذشت ک نگو،شوهره اینم حتی یه جعبه شیرینی نیاورد واسه مامانم،روزی ک زنشو برد کلامی تشکرنکرد.من ازاعماق وجوددلم برای مامانم سوخت.تازه سال بعدش مامانم خواست کربلا بره ب دوتاشون گف من هزینه بچه هامو میدم فقط ۱۲روز بیان خونتون ک تنها نباشن هردوشون قبول نکردن.میبینید؟؟؟خیلی راحت گفتن وااا مگه دیووونه ای'بری کربلا...همین. من بعداز اون موضوع دیگ خودم'امور خونه رو در دست گرفتم ودیگه مثل خودشون باهاشون رفتارمیکنم. یکیش خواست عمل کنه پرو پرو بازم بیادخونمون من نزاشتم وبحث کربلارو یادشون اوردم،یکیش یه امانتی داد نگه داریم براش من نزاشتم وجالبه میدونی چیشد!!؟ خاله هام بهم گفتن زیر سرتوهه ک مامانت نزاشته عمل کنیم بیایم خونش ویاامانتی رو نگه نداشته.من گفتم بمن چه؟نه مامانم خودش صلاح ندیده.راحت گفتن نه ما خواهرمونو میشناسیم ازاین عقلا نداره تو مانع شدی....باورتون میشه؟ب همین راحتی.

چی بگم خیلی طولانی'شدببخشید.

با نویسنده پست موافقم

واقعیت دیگه ازدواج صرفه اقتصادی نداره عملا واس دلایل کشکی ک بعضیا میگن ازدواج میکنیم هزینه هامون دو چندان میشه

کارهای یه خونه رو واقعا نمیدونم چرا یه عده بزرگش میکنن معلومه هیچ تجربه و تصور درستی از کار خونه ندارن

اینکه زن خونه دار باشه و فقط کارهای خونه رو انجام بده واقعا مزحکه

من تو خونواده خودم اطرافیان دیدم زن خونه دار تا لنگ ظهر میخوابه بعد یه ناهار یا شامی میپزه عملا دارم میبینم زن خونه دار یعنی بیکار(جز در مواردی که  نوزاد هس قبول دارم سخته ولی بعد نوزادی با مهد کودک و بعدش مدرسه کلا بیرون از خونه خواهد بود بچه)

از این ورم ازدواج با یه زن شاغل بدبختیای خاص خودش رو داره

نظرات زنان اگه نگاه کنین میفهمین اعتقادی به خرج کردن تو زندگی ندارن  اسلامم که جالبه میگه پول زن مال خودشه!

یه مرد چرا باید ازدواج کنه؟ چرا باید زن بگیره؟ زن چه آورده ای به این زندگی مشترک داره؟(اسمش مشترکه فقط عملا بردگی زن کردن هس)

خلاصه در اینده ای نه چندان دور اگه این شرایط پایدار بمونه ازدواج رو کم کم یه سنت تو تاریخ میخونیم

به مروان الشقب

سلام ادامه صحبت رو در صفحه ارتباط کاربران انجام میدم مایل بودید اونجا صحبت میکنیم

سلام

برادر گرامی

خیلی معذرت میخوام ولی در فرض مذکور جناب عالی اصلا صلاحیت ازدواج رو فعلا ندارین

اولا چونکه طوری در مورد ازدواج صحبت می کنین که انگار دارین میرین ماشین بخرین

ثانیا به جای اینکه به اولویت های انتخاب همسر اهمیت بدید دنبال این هستین که اگه زنم احیانا خیانت کرد من ...

بنابراین توصیه بنده به شما اینه که به جای این شروط ،شروط زیر را در نظر بگیرید

همسری پیدا کنید که پاکدامن و عفیف باشه تا نه نگرانی از خیانتش وجود داشته باشه و به تلافی کردن نیازی نباشد حق چند همسری رو از خودتون بگیرید یا خیر مهم نیست و همچنین صیغه چون شما که قصد خیانت ندارید.

در مورد مخارج زندگی هم دنبال زنی باشید که قانع باشه تا در کمی کنارتان بسازه و در زیادی کنارتان شاد باشه و اگر شاغل بود مابین خودتان تقسیمی رو توافق کنید(در مخارج زندگی و در امور منزل) و اگر خیر پس شما هزینه های زندگی رو تقبل کنید و خانم امور خانه و فرزند رو قبول کنن و شما هم سعی کنید تا سر حد توانتان در امور منزل به ایشان کمک کنید این کار هم محبت میاورد و هم ثواب دارد.

و در مورد حق طلاق و تعیین مسکن و خروج از کشور و حضانت این ها را هم برای خودتان نگه دارید چونکه 

خداوند مدیریت کلی زندگی را به مرد و مدیریت داخلی را به زن واگذار کرده و این امور به حوزه مرد مربوط میشود که صلاح بچه اش در چیست یا زنش از کشور خارج بشود  یا نه و یا اینکه زنش را طلاق بدهد یا خیر و... و در مورد مهریه هم با همسرتان به توافقی دست پیدا کنید که طوری باشد که شما بتوانید پرداخت کنید حالا چهارده سکه ، پنجاه تا یا هرچیزی که در توان شما باشد چونکه عندالمطالبه است

این نظر بنده بود ان شاء الله موفق باشید

به امیرحسین فرخی

خیانت بسیار زیاد شده زن و مرد هم نداره محکم کاری عیب نمیکنه

همین الانشم ازدواج شبیه ماشین خریدنه میری خاستگاری پدر دختره یه شرط پ شروطی میذاره بعد یه نرخ پیشنهادیشو میگه(مهریه) حالا با یکم چک و چونه تخفیف میدن بلاخره مشتری شدیم😂

من فقط اومدم نظرمو به پست بدم و برم. 

شما به بلوغ کافی برای ازدواج نرسیدن. 

من به شخصه همچین مردی بیاد همچین حرفی بزنه بهم، دو تا پا دارم که هیچ دو تا دیگه هم قرض می کنم و فرار می کنم. 

من اصلا عقاید شما رو قبول ندارم و همچین تفکرات مسخره ای رو قبول ندارم. 

علاقه من به خانه داریه. و هیچ میلی به زندگی با آدم های این مدلی ندارم. 

من قبلا این پست رو گذاشتم که حاضرم بدون مهریه ولی با گرفتن شروط ضمن عقد ازدواج کنم . 

من قبلا این پست رو گذاشتم که حاضرم بدون مهریه ولی با گرفتن شروط ضمن عقد ازدواج کنم . 

عنوانش اینه :

به جای مهریه کدوم شروط ضمن عقد رو تعیین کنم ؟

اما کلا مردی مثل شما رو هیچ وقت برای ازدواج انتخاب نمیکنم چون از مردی که خیلی دودوتا چهارتا کنه خوشم نمیاد . دلم میخواد خودم بخوام پول خرج کنم نه که شوهرم ازم بخواد 

معیارات با عرف جامعه ی ایرانی سازگاری نداره، به هر حال تو حق داری این معیارها رو داشته باشی ولی در نظر داشته باش که دیگران هم حق دارن انتخاب کنن که می تونن با معیارهای تو کناربیان یا خیر که من بعید می دونم توی ایران کسی بتونه با معیارهات کنار بیاد

موفق باشی

چه اصراری هست با وجود اینهمه تنفر و بدبینی نسبت به جنس زن که از این پست میباره به ازدواج فکر کنید حتی؟

اونطور که مشخصه هیچ  اطلاعی از قوانین ایران ندارید.

تنصیف اموال قانونی نیست.

 چند همسری حتی اگر جایی تعهد هم بدید کاملا منتفی هست.

شما اگر اعتقادی به مهریه نداری اساسا نباید به سهم الارث دوبرابرتون هم اعتقادی داشته باشید.

مهریه به جبران گرفتن سلب حق حضانت و ولایت از مادر ،باید وجود باشه و اتفاقا باید مقدارش هم قابل توجه باشه.

چون زمانی که شخصی بهتون آسیب بزنه دیه میگیرید و گرفتن بچه از کسی که به اندازه شما نسب به فرزندش حق داره حالا که قانونی براش وجود نداره از نظر من قطعا باید دیه ای تحت عنوان مهریه تعیین بشه.

جهت اطلاع 1 هر چیزی در رابطه با حضانت فرزند توسط مادر قبل از تولد فرزند قانونی نیست مگر در صورتی که فرزندی متولد بشه بعد از تولد فرزند ثبت درخواست حضانت فرزند قانونی خواهد بود.

2صیغه خیانت به حساب میاد و در صورت اثبات توسط همسرتون به نفع شما نخواهد بود.

سلام

قطعا اگه خواستگار من بودید باهاتون ازدواج نمیکردم یعنی حاضر بودم تا آخر عمر مجرد باشم ولی اسیر شما نشم

از نوشته هاتون انرژی منفی میباره

سلام وقت بخیر 

 به نظرم با این تفکر و اوضاع در صورت ازدواج به دلیل خستگی دو طرف از کار خانه و شغل و .... دچار طلاق عاطفی میشوید و خوب طلاق عاطفی خودش زمینه هر خطا و خیانت است . 

 دختری که با حقوق ثابت و.. ازدواج می کنه صرفا قصدش از ازدواج به غیر از موارد دیگر رفع نیاز عاطفی است که خوب فکر نکنم (امیدوارم که این اتفاق رخ ندهد)با این سبک زندگی دیگر به زوج خود  مقید باشد و خوب اون خیانتی که ذکر کردید یا طلاق اتفاق می افتد  جزو مواردی است که الان داریم تو جامعه مشاهده می کنیم . 

 مگر اینکه هم شما و هم خانومتون روحیه قوی داشته باشی  و که بعد از یک روز پر مشغله بازهم انرژی داشته باشید 

 و اینکه هیچ زنی بی دلیل به شوهرش خیانت نمی کنه 

فقط اونجای ک نوشتی صیغه میکنی چون زنت میره دوست پسر بازی.

مگه ازدواج میکنن که باهم باشن.

مگه قراره با کسای دیگه هم باشن.!!!!

سلام داریم به کجا میریم ازدواج که یه پیوند صمیمی هست با میدون جنگ و بازار اقتصاد اشتباه گرفتیم

با این تفکرات میتونی دنبال یه همخونه باشی 

ولی به نظرم سعی کن با کسی ازدواج کنی که بتونی بگی عاشقشی اون موقع متوجه میشی که تو زندگی مشترک چرتکه‌انداختن بی معنیه