خانواده برتر

واقعا 3ساعت غذا میپختی؟؟!

باباتو بعد این همه سال ک نمیتونی تربیت کنی! فک میکردم باید تا الان پستت کلفت شده بود دیگ ناراحت نمیشدی از حرفاش

وقتی اینطوری بهت حرف میزنه نشین گریه بکن. شروع کن به حرفاش بخند و سر به سرش بذار. مثلا چپ چپ نگاش کن یه چیزی بگو بخند. 

باور کن خیلی خوب جواب میده. 

اگه واقعا توی دلش چیزی نیست خب به دل نگیر

سلام عزیزم

اولش بنظرم بهش قضیه رو بگو میتونی نامه بنویسی و خیلی راحت تاثیر نحوه ی حبتش رو خودت و مامانت و خواهرت رو بگو

دوما باید بزنی به بیخیالی الان نمیشه انتظار یه تغییر بزرگ رو در خلقیات پدرت داشت و این شرایط هم فقط واسه تو عداب دهنده است و اون اصلا متوجه تاثیر کلمات و جملاتش روی تو نیست پس بفکر خودت باش و اصلا اون حرفا رو نشنو و بدل نگیر

سوما بنظرم محبت هممممیشه جواب میده بهش بیشتر محبت کن کلمات بابای خوبم بابای عزیزم قربونت بشم و ... رو بکار ببر

با ناز و عشوه ی دخترونت قطعا اوضاع بهتر میشه اما بدون فوری به نتیجه نخواهی رسید و کمی طول میکشه

بابای من خیلی خوش برخورده اما از وقتی مهر و محبت کلامیم رو بهش زیاد کردم اوضاع از قدیم خیلی بهتر شده

شبا که برمیگرده خونه برو ماساژش بده قربون صدقش برو بابا از هنرهات استفاده کن😅

اصلا فرض کن این تمرینه واسه آینده و شوهر داریت زبون بریز عشوه های پدر دختری بیا خصوصا که باباها یه علاقه ی خاص به دختراشون دارن

در ضمن آشپزیم منم طول میکشه خخخ و تو این روزای قرنطینه و داشتن وقت آزاد بیشتر درحال تمرینم واسه سرعتی غذا پختن😁

موفق باشی عزیزم

من دلم نمیخواد بهت بگم گریه نکن، ناراحت نشو، پوست کلفت شو، به روی خودت نیار و .... 

چون همه اینها بخشی از وجود ما آدمهاست، ما همه مون گاهی حساس میشیم( تو سن های پایین حساسیت ها بیشتره و هر چی سن بالاتر میره کمتر میشه) گاهی میرنجیم گاهی اشکمون زود در میاد گاهی دلمون از خانواده مون میگیره گاهی توقع نداریم بعضی حرفها رو ازشون بشنویم، من با اینکه از خودمون سوپر من بسازیم موافق نیستم و هی تلقین کنیم که ما نباید دلخور شیم نباید برنجیم و .... چون این کنترل کردن ها یک روزی از یک جایی میزنه بیرون

پس سعی نکن از خودت فرد دیگه ای بسازی با روحیه قوی تر. کم کم که سنت بالا میره این مسائل برات کم اهمیت تر میشه من میگم آدمها باید از درون ساخته بشن 

فقط اینو بگم که همین پدر مادرهایی که ما ازشون میرنجیم آرزوی اونهایی هستن که درد بی پدری و درد بی مادری کشیدن

هر کسی به عیبی داره دیگه پدر شما هم قطعا شما رو دوست داره دلگیر نشو اوضاع جامعه سخته فشار روشه

آگه پدر خسته باشه تو تحمل کنی این هنره

شماهم صبر کن و به دل نگیر

به نظر میاد مشکل از مادربزرگتون نه پدر بزرگ .

ریشه تنفر مردها از زن ها میتونه در تحقیر های باشه که توسط مادرشون بهشون تحمیل شده .

این عادت تو خانواده ما هم هست از طرف مامانم. عین بلانسبت سگ پاچه میگیرن و حالت سرزنشی وتحقیر دارن وپرخاشگرن. پدربزرگم با یک خواهر وبرادرش هم هینجوری  بودن . خاله ام و مامانم هستن .خاله ام خیلی شدیده. کلا مدل شخصیتیش همینه وهمه میدوننن به پدربزرگم رفته. دلسوزه کمک میکنه دچار سسختی بشی اولین نفر خودشو میرسونه ولی امان از زبونش! یک مدت  تو  طابفه بهش میگفتن سگ خانم!

  میدونی من چندبار سر قضایایی که پیش اومد از دست خاله ام ناراحت شدم وخوشم نمیومد ازش....بعد  مدت ها دقت کردم ای باابا این که باهمه همینجوریه. حتی با بچه های خودش حتی با نوه های خودش!

 دیگه من دیدم اینجوریه کمکم پذیرفتم! و دیگه باهاش نه کلکل میکردم نه هیچی ولی چندباری با ملایمت جوابش رو میدادم. ودیدم چقدر با من خوبه و اتفاقا  محبت هاشو عملی انجام داده ولی خوب میدونی زبون تندش یاد ادم میممونه

الان مامان من شدتش از خاله ام کمتره ولی همون کمش گاهی وقتا رو  اعصابه. ب طوزی که چندبار شدیدا باهام برخورد کردیم و کارم ب گریه و قهر کشید. تو این سالا نه یکبار بلکه چندبار. تواوج ناراحتی ام بهشگفتم ازت متنفرم ...ولی بعد گذشت زمان انگا راصلا یادش نیست با اینکه من یادمه

هم خاله ام هم مامانم انگار یکجیز عادیه پرخاشگریشون شاید در طول روز چندبار انجام بدن عین تفریح1

تلخ هست ادم فلبش میشکنه وگریه اش میگیره ولی اونا میگن ما که چیزی نگفتیم! براشون نرمالع1

با همه این رفتارها عصبی به فول خودشون همه چی رو زبونشونه . ته دلشون واینکه بخوان عمدا ازارات بدن یا علیه ات مکروحیله کنن نیست.

من تازه تو 32 سالگی با این رفتارشون کنار اومدم! تصور کن بچکی نوجوانی جوانی همه ش تحمل کردم! تو سی سالگی و 29 و28 سالگی اوج اوج دعواهام با مامانم بود! و حتی سال گذشته با خاله ام!  من دونه دونه یادم هست وگاهی به روشون میارم که ایناروگفتین ولی باورت میشه غکس العملشون اینه که یادمون نیست یا چیزی نگفتیم تو جقذ کینه ای هست سخت میگیری پیش میاد و....

عینخیالشون نیتس!

حالا برادر بزرگم از این ژنتیک یکذره به ارث برده وپارسالوامسال اونقداذیتم کرد با زبونش که نفرینش کردم ومیخواستم تا اخر عمر قطع رابطه کنمم؟! باورمم نمیشد کسی که اینقد دوستش داشتم واینهمه بهم کمک های روحی ومادی و... کرده بود!

حالا مگه فکر میکنی چاره ای هست؟ از نزدیکت و عزیزانت دل بکنی؟

اونم برادرم  چندبار گفت دس خودم نیس همین ارث مزخرفه . ووقتی حرص ام درمیاری اینجوری میشم ومن پذیرفتم  و قلقش دستم اومده چ جوریه

مثلا موقع کار مهم یا مهمون مهم استرسی میشه واسترس شو با خشم بروز میده! تو این مدت اگر خواست کاری بکنی ویکذره اشتباه انجام بدی با خاک یکسانت میکنه

من الان پذیرفتم این مدلیه برای همین تواینجور مواقع اصلا ناراحت نمیشم از زبونش یا حرفش چون بغدا میفهمم که مدلش اینه !اما درحالتهای دیگه خیلی بامن خوبه.

میدونی اینجور ادما که شخصیتشون ومدل رفتاریشون اینجوریه وبیشتر در اثر ژنتیکه هیچ راه حلی نداره براش 

باید بسوزی وبسازی

 اونا وقتی اون پرخاش رو میکنن ویا اون حرف تند رومیزنن فکر نمیکنن کار بدی کردن چون جزو ذات شون هست!

برای همین انتظار دارن زود فراموش کنی!

دقیقا وقتی من رفتراهاشون یاداوری میکنم جوابشون همینه که حالا مگه چی شده مگ چی گفتم چقد تو حساسی چقد کینه ای هستی!

با پستت خیلی همزاد پنداری کردم دوست عزیزم وکاملا درکت میکنم. 

بازم میگم هیچ راه حلی  وجود نداره جز اینکه اونارو درک کنی وبدونی که از ته دل وعمدی نیست کارهاشون! کمتر باهاشو کل بنداز ویا مقابله به مثل اصلا نکن که بدجور میشه

من چندبار مقابله ب مثل کردم با مامانم کار به فحش های رکیک رسید

تهشم با گکذشت چندروز قهرشدید معذرت خواهی کرد و گفت باعثش خودتی!

هیچ وقت هیچ وقت خودشون مقصر نمیدونن

باید کوتاه بیای 

باید صبرکنی

باید بیخیال باشی

میدونم سخته ولی راهی نیست.

واگر حرفی رو دلت مونده رو وقت ی مهربون هستن واوضاع ارومه بهشون حتما یاداوری کن تا عقده نشه تو دلت

هرچند که برای من بیفایده بود من هروقت یاداوری کردن جوابشون همینه که کینه ای هستی حساسی ما منظوری نداشتیم خودت مارو عصبانیکردی!

زندگی یا ادمای پرخاشگر وبداخلاق وحشتناکه خصووصا اگر نزدیکترین افراد زندگیت باشند من همچین تجربه تلخی داشتم ودارم! ولی حالا باز خوبه مال توباابات بداخلاقی نمیکنه نیش کنایه میزنه !

اگر تو 30 باشی که بدتر اعصابت خورد میشه

میخوای مستقل شی وریختشون رو نبینی 

حس تنفر میاد سراغت روی گردان میشی ازشون ولی اونا ریلکس هستن وتهش یکم غذرت خواهی میکنن وماست مالی چون ذات شون اینه چون فک میکنن کاری نکردن

پس بهتره پوست کلفت باشی! و درهنگام رفتراهاشون یا مجیط روترک کنی واز مقابله ب مثل بپررهیزی

وای چقدنوشتم. سوال کننده دست گذاشتی رو دلم ها.

اینم بگم هرچه ادم پرخاشگر تر باشه نیاز به محبت وارامش بیشتری داره.مشکل من پرخاشگری و بداخلاقی خانوادم هست . ودقت کردم موقع پرخاش باهاشون ملایم میشم ومهربون میشم وهرکاری که میگن انجام میدن یعدش چط.ر یادشون میمونه و بعدش پشیمونی از چشماشون میباره.

اینارو من به تجربه دیدم.

سلام به نظر من اون کلا اخلاقش اینجوریه متوجه نمیشه که ممکنه بقیه هم ناراحت بشن حتی وقتی با کسی احساس صمیمیت میکنن باهاش بد حرف میزنن به نظر من بهتره ناراحتیتون رو نشون بدید مثلا هروقت شروع کرد محل رو ترک کنید یا حتی همون لحظه اشک بریزید میدونم خیلی سخته ولی شما دختری مطمئنا کمتر به غرورت بر میخوره بعدش بهتر میشه توقع نداشته باشید اون ذهن شمارو بخونه که ناراحت میشید

سلام 

بابا باشه ،بداخلاق باشه ،غرغرو باشه ،بی پول باشه ، ولی فقط باشه ؛ کاش بابای من بود، باورت میشه گذاشتن پستی مشابه پست تو برای من آرزو شده ، الان دیگه بداخلاقیاش هم برام لذت بخش ودست نیافتنی شده ؛دوست خوبم فقط میتونم بگم به جای تمرکز روی بداخلاقیاش به داشتنش تمرکز کن وقدرشو بدون عزیزم خدا پدرتون روحفظ کنه ان شاء الله ..

عزیزم مادر منم مسه پدر شماس طبق گفته خودتون دست خودشون نیس و ما نمیتونیم این اخلاقو عوض کنیم من خودم وقتی مادرم حرفی میزنه با شوخی جوابشو میدم یا جوابای مسخره به هر حال باعث میشه قضیه تموم بشه بدون اینکه دعوا و دلخوری پیش بیاد توام مسه من حتما زود رنجی اما سعی کن اینکاری ک می گمو بکنی

مثلا گف تا کی میخوای ازدواج نکنی و همش اینجا باشی ؟( مامان منم همینو میگه)

بگو تا وقتی ک بمیری ارث و میراثات برسه به من پیشتم بابای گلم مخصوصا مثلا اون باغ پسته بزرگه !خخخ

یا گف چرا هیچ کاری از دستت بر نمیاد و کار نمیکنی ؟

بگو اهاااا اینو دیگه باید از خانومت بپرسی چون اون منو تربیت کرده !

من کلا همیشه همین طوری با شوخی و کنایه بحثو به حاشیه میبرم امتحان کن !

بعد این همه سال دیگه باید به حرفایه پدرت عادت کرده باشی دایی بزرگه ی منم همینجوریه از زمین و زمان ایراده میگیره و زبونش مثل نیش مار میمونه گاهی وقتا یه تیکه هایی میندازه که تا مغز استخوان آدمم سوت میکشه با اینکه مولتی میلیونره و یه بیزنس من موفقه و با غریبه ها خیلی خوب و متشخص حرف میزنه اما باخودی مثل خواهر برادر، زن و بچه و خواهرزاده و برادر زاده بد تا میکنه اما خب همه دیگه اخلاقش دستشونه بهاین رفتارش عادت کردن چون کاری از دست کسی بر نمیاد و شخصیت آدمها رو هم نمیشه عوض کرد

شما هم به دل نگیر زبون بد دارن اما تو دلشون هیچی نیست فقط یه اعصاب فولادی میخواد و خودتو بزن به اون راه که حرفی نشنیدی و عین خیالتم نباشه اولش سخته اما به مرور عادت میکنی.

سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه

با کامنتِ " خانوم دکتر " و " zahra خانوم " موافقم

بهتره نگاهمون به رفتار و اخلاقِ باباتون، مثبت باشه

باباتون خیلی شما رو دوس داره و دوس داره همیشه بهتون محبت کنه و به فکرتونه ولی نحوه ی محبتش اشتباهه، بلد نیس خوب رفتار کنه

نیتش قشنگه ولی عملش نه

هدفش اینه که آمادتون کنه واسه قوی شدن و تیز شدن توی کارا ، میخواد الان بهتون غر بزنه که بخاطرِ حرفش بهتون بر بخوره و کاراتونو تمیزتر و تندتر انجام بدین و باسلیقه تر شین که هر وقت ازدواج کردین، شوهرتون نتونه ازتون ایرادی بگیره

بعضیا مدلشون اینطوریه، میخوان محبت کنن، هدفشون خیرخواهیه ولی خب بلد نیستن

بخوایم جنبه ی خوبِ موضوعو ببینیم اینطوریه
شمام بیخیال باشین، همیشه به این فک کنین که باباتون شما رو دوس داره و به فکرتونه خصوصا اون لحظه ای که داره با حرفاش آزارتون میده ولی خب راهِ محبت و خیرخواهیش اشتباهه

وقتی میگه چرا ازدواج نمیکنی و ... منظورش این نیس که اینجا اضافی هستین... اتفاقاً از خداشه دخترش پیشش باشه ولی خب دوس داره شما هم ازدواج کنین، تشکیل خونواده بدین، دوس داره نوه هاش که میشن بچه های شما رو ببینه ...

پس شما همین نوع محبتشو بپذیرین

فقط ۳ تا توصیه :

۱) موقعِ ازدواج حتماً دقت کنین پسری بیاد تو زندگیتون که محبت کردنو بلد باشه ، اشتباهی محبت نکنه... بابا رو نمیشه عوض کرد ، شاید توی این سن تغییرش خیلی سخت باشه ولی دیگه همسرتون انتخابِ خودتونه و قراره یه عمر کنارش باشین پس دقت کنین توی انتخابتون

۲) توی تربیتِ بچه هاتون دقت کنین و خوب مطالعه کنین که بچه های خوبی تربیت کنین که محبت کردن بلد باشن

۳) همیشه با بابا مامانتون خوش رفتار و مهربون باشین، حتی وقتی ازشون دلخور میشین و لجتونو در میارن بازم باهاشون خوب رفتار کنین و به هیچ وجه بهشون توهین نکنین

ان شاءالله عاقبت بخیر بشین

متنفرم ازین پدرمادرای ** ***ر که کلی هم ادعای فهم و شعور دارن و هیچکسم قبول ندارن به جز خودشون ولی اندازه یه بچه 12 ساله حالیشون نیست .یه بارخیلی رک و پوسکنده بهش تذکر بده که اینطور حرف زدنت باعث ناراحتی من میشه و دلم میشکنه دیگه اینجوری نه با من با هیچکس دیگه حرف نزن نه تنها خاصیتی نداره بلکه باعث ایجاد تنفر میشه بگو درسته پدر منی و احترامت برام واجبه ولی نباید به خودت حق بدی که با دخترت هرطور که می خوای رفتارکنی حداقل برای یک بارلازمه تذکر بدی

سلام بابای منم اینجوری بود وقتی بیست سالم بود فوت کرد،یه سال بعد فوت پدرم ازدواج کردم نمیدونی چه قد بی پدری سخته نمیدونی چقد پدر حتی بدترین و بی اخلاقترینیش برای بچه ش چه تکیه گاهیه؛کاش بدترین بابای دنیا رو داشتم فقط بابا داشتم ،چن ماه بعدش با شوهرم اختلاف پیدا کردم همش به خاطر اینکه مادرم بیوه س؛منم بیوه بشم تحمل میکردم هر ظلمی بهم میکرد قبول میکردم فقط به خاطر اینکه بابا نداشتم

بابات رو که فکر نمیکنم بتونی تغییر بدی

شاید با محبت بیشتر یکم بهتر بشن

ولی اگه مشکلت اینه که نمیتونی جلو گریه ت رو بگیری که این مشکل منم هست، پیشنهادم اینه که با تمام وجود قصه رو به مسخره بازی بگذرون تا کم کم باور کنی این حرفا مسخره ست و دلیلی برا گریه کردن نیست

گلم سعی کن همه کاراتو ازجمله غذاپختن و احترام به پدر و مادر حتی در بدترین شرایط و ... فقط برا رضا خدا باشه.

اینجوری حضور خدا تو زندگیت پررنگ میشه و حواست هست که خدا هر لحظه میبینت بعد پدرت وقتی چیزی گفت دیگه ناراحت نمیشی. چون با قلبت اینو باور داری که خدا نگاهش به توء و برات آسون میشه

درپناه حق

دختر خوبم،متاسفانه پدرشما یه ادم دمدمی مزاج وبددل وروانی است،ببخشید این حرف رازدم درکت میکنم به خدا ناپدری دیدم ازپدرخود ادم بهترومهربونتره،توخودت نریز نابود میشی این طورپدرها پدرنیستن یه بیمارروانی ان که باعث اذیت وازار خود واطرافیانشان میشن وزندگی رابه جهنم تبدیل میکنن، به نظرمن باشه پدرت هرچیزی حدی داری سری بعد جوابشو قاطعانه بده ،برین به هیکلش اینطورادمها الاجشان همینه چون بیماری دست خودشان نیست وارثی است،بیچاره مادرشما چطوری تحملش کرده،کسی که هی گیربده ادم عصبی وافسرده میشه جوابشودوسه باربدی شیرفهم میشه،دخترنترس باش ،مردن ازاین زندگی بهتره،

آقای اسکزویید میشه یه کم بیشتر راجع به اثرات این حس نفرت بین بچه و والد هم جنس و غیرهمجنس توضیح بدین و اینکه چه اثری تو آینده شون می ذاره.و اینکه چطور درمان میشه؟

من خودم یه دوست دارم دختره، همش راجع به اینکه مادرش آدم سختگیر و ایراد گیریه و از بچگی ش اینطوری بوده و روابط خوبی ندارن و حتی با هم خرید نمیرن حرف میزنه.بعضی وقتا یه کارایی میکنه نمیدونم به خاطر این قضیه س یا نه.من میخوام کمکش کنم

خیلی ممنون