خانواده برتر

سلام

چاره ای عاجل به نظرم نمی رسه !

نون در آوردن سخت شده استاد!

همیشه ی قشری وجود داره که باید باهاش کل کل کنی و بسازی و بعضاً بسوزی

تنبیه بدنی رو هم که حذفش کردن متاسفانه وگر نه دو نفر جلو همه فلک میکردی حساب کار دست همه میومد!!!

اینجور که معلومه آدم زبون داری هم نیستی که از پسشون بر بیای و گرنه هم فال بود و هم تماشا!

هر چند این بچه های الان درسته آدم قورت میدم!!

میخوای امتحانا رو یهوئی و بدون اطلاع بگیر نتونن غیبت کنن!

یاد ی معلم با صبر و حوصله زمان خودم افتادم ی روز حدود یکی دو ساعت دستش انداختیم و مسخره بازی در آوردیم سر کلاسش آخر سر درد گرفتیم و ساکت شدیم اونم شروع کرد به درس دادن!

هر چقدر بیشتر سر و صدا میکردیم یواش تر صحبت میکرد و بیشتر درس میداد!

من به عنوان کسی که در این سنین هستم دلیلشو میگم

متاسفانه اکثر پسرا اینجوری شدن دلیلشم خودنمایی و  فاز شاخ بودن و اینکه بین دخترا بپیچه که اره فلانی به استاد فش ناموسی داد چقدر خفنه و فلان و این حرفا

متاسفانه جامعه ما خیلی داره به بد سمتی میره به سمتی که از نظر بعضی ها بدی کردن و بد بودن یه اپشن به حساب میاد و طرف رو شاخ و خفن میدونن ،فشهای ناموسی هم که شده نقل و نبات و ورد زبون جوونا دیگه کسانی که الگوشون تتلو هست نمیشه بهتر از این انتظار داشت وانقدر از این الفاظ استفاده کردن که یک چیز عادی محسوب میشه بینشون

و همچنین چیزی که دل منو بسیار پر کرده ازاد بودن روابط جنسی و حرف زدن به صراحت درموردش و هر روز با یکی بودن.این نسل متاسفانه عقده ای شدن.

سلام،سعی کنیدبه خاطر همچین دانشجویانی خودتون رو ناراحت نکنین(راستش من در همچنین کلاسی نبودم اما به نظرم یه جورایی میخوانجلب توجه کنن).خودم ترم اولی هستم و هم من و هم همکلاسی های خوبم قدردان زحمات اساتید محترم هستیم.سلامت و موفق باشید.

خوش میگذره حال میده خو... همین:/

ممنون از سطح دغدغتون. 

خودمم دانشجوی ترم اخرم  مودب هم نیستم اما همیشه سعیم بر احترام به استاد بوده نه چون سنش بیشتره یا چیز دیگه بلکه به خاطر اینکه برای علم و علم آموز احترام ویژه ای قائلم. امیدوارم هیچوقت احساس نکنین بهتون بی احترامی شده. 

اما من فکر میکنم تربیت خانوادگی باعث این رفتارهاست. با ورود دهه هشتادیا باید قبول کنیم که این اتفاقات ناخواسته هم پیش میاد که ریشه اون برمیگرده به ضعف تربیتی پدرها و مادرهای اینا که دهه شصتی هستن! به هر حال باید قبول  کنن که اونها در مقایسه با پدر و مادرشون شاید اهمیت کمتری برای تربیت و احترام قائلن یا اصلا ضعف دارن در این مورد. 

حتی ما دهه هفتادیا هم باهاشون مشکل داریم و اصلا نمیفهمیمشون. 

شاید بهتر باشه در مورد با مشکلتون با روانشناس دانشگاه حرف بزنید اونا بهتر میتونن راهنمایییتون کنن

سلام

توی دانشگاه ما هم اینطوری بود(دولتی)ینی من ورودی 93 بودم و نرمال بودن هم ورودیام ما و 94 ایام خوب بودن دیگه ولی از ورودی 95 که میشن متولد سال 77 اصلا عجییییییییییب با ما فرق داشتن

کلا قصدشون از دانشگاه که درس و اینا نیست میان که دوست دختر و پسر پیدا کنن و اکیپی با فاز خودشاخ پنداری کافه و اینور اونور و پارتی برن

این یه مسئله ایه که واقعا باید بررسی شه که چرا متولدین سال 77 به بعد انقدددددر با ما دهه هفتادیا حتی فرق دارن اصلا دغدغه هاشون طرز حرف زدنشون رفاقتاشون کلا عجیبه دختر و پسر هم نداره

درمورد دلیلش که پرسیدین حتی ما خودمون هم با اختلاف سنی کم درکشون نمیکنیم

ولی بیشتر فکر میکنم به خاطر اینه که تو ایران الان این جریان راه افتاده که چطوری شبیه فیلم و سریالای امریکایی باشیم در حالی که کلا راهو دارن اشتباه میرن و کشور ما بنیان لازم رو هم نداره برای دوستی عادی دختر و پسر

و چون تازه توی دانشگاه محیطی ایجاد میشه که دخترا و پسرا یه جا با هم قرار بگیرن این هیجان رو رفتارهاشون خیلی اثر داره و همه میخوان توجه جنس مخالف رو جلب کنن میشه گفت این تبدیل به یه عقده شده 

این مسئله باید خیلی بنیادی بررسی شه و متأسفانه از دست شما هم کاری برنمیاد چون به طرز عجیبی حرف بزرگ تر ها رو هم قبول ندارن اصلاااا فکر میکنم

دلیلش اینه که نسل به نسل بچه ها دارن بی تربیت تر میشن 

نسل به نسل فرزند سالاری شدیدتر میشه

پدر مادر جوری رفتار میکنن با بچه که بچه خیال میکنه خودش در مرکز جهان هستیه 

و هر کاری دلش میخواد میتونه بکنه و وظیفه نداره به بزرگتر و استاد و معلم احترام بذاره 

بلکه بقیه هستن که باید با اون هماهنگ بشن و هر کاری اون دوست داشت انجام بدن 

معلومه که این بچه وقتی وارد اجتماع میشه وقتی دانشجو میشه رفتارای گستاخانه میکنه با دیگران

حساب نمیبره از کسی 

 به استاد و بزرگترش احترام نمیذاره 

من که دیدم نسل جدید کلا با بزرگترا و پیرا هم خیلی بی ادبانه برخورد میکنن 

حتی در حدی که به خودشون اجازه مسخره کردن یا دست بلند کردن رو آدمای مسن رو میدن 

به نظر من که اصلا ربطی به مشاهده بیکاری تحصیل کرده ها و انگیزه نداشتن واسه درس و این و حرفا نداره 

مشکل غرور و خودشاخ پنداری بیش از حد نسل جدیده همین 

که اینم به خاطر تربیت غلط و فررندسالاریه 

من با اینکه یه سری استادامون واقعا اعصاب خوردکن بودن 

ولی هیچ وقت اجازه ندادم به خودم که به هر بهونه ای رفتار گستاخانه نشون بدم 

همیشه هم همه استادا دوسم داشتن هنوزم باهام در تماسن خیلیاشون 

اصلا با بزرگتر از خودم نمیتونم بد رفتار کنم هر کاریم از دستم بربیاد براشون انجام میدم 

بعد واقعا یه سریا رو میبینم راحت دست به یقه میشن با کسی که هم سن پدربزرگشونه 

حالا بیان به استاد دهه شصتیشون احترام بذارن

معلومه که عارشون میاد به حرف استاد گوش بدن یا ازش حساب ببرن 

به نظرم اشتباه کردین که کانال رو حذف کردین چون نباید میذاشتید متوجه‌ی حساسیتتون بشن. نمیدونم شیوه‌ی مدیریت کلاستون به چه شکله ولی قطعا یک سری از مشکلات ناشی از روشی هست که شما پیش گرفتید. بهتره به جای تنبیه و تهدید که باعث جریح شدنشون میشه و غیرمسقیما ضعف شما رو نشون میده، از تقویت و پاداش استفاده کنید و به رفتارهای منفی هییییچ توجهی نشون ندیدن مثلا به همون بچه‌های درسخون و مودب با توجه و تحسین نگاه کنید و همه رو به مشارکت دعوت کنید و با کوچکترین مشارکت دانشجوهای بازیگوش سریعا با نگاه و حرف زدن تشویقشون کنید. میتونید به یه نحوی خودتون رو با ظرفیت و شوخ‌طبع نشون بدین مثلا اگر سر کلاس تیکه‌ای پرونده شد، شمام بخندید خب در عین حال اصلااا علامت ندین که بهشون حساسید. تجربه‌ای که اساتیدی دارم که خودشون رو با دانشجوها شاخ تو شاخ کردن بهم نشون داده این کار استادا هیییچ نتیجه‌ای نمیده. در این که برخی افراد اخلاقیات رو رعایت نمیکنن شکی نیست ولی اساتید هم وظیفه‌ی تربیت اونا رو ندارن. دارید سخت میگیرید...

منم با بی احترامی ای که بعضا دانشجوها به استادا میکنن کاملا مخالفم.بعضیاشون میخوان جلو چشم بقیه خصوصا جنس مخالف خودی نشون بدن،بعضیها میخوان بگن ما خیلی شاخیم،بعضیها اومدن دانشگاه فکر میکنن خبریه البته به دانشگاهشم ربط داره

ولی یه چیزایی مثل کنسل کردن میانترم یا غیبت دسته جمعی رو به نظرم سخت نگیرید.میانترم امتحان ندن خب مجبور میشن همه نمره شونو از پایان ترم بگیرن به ضرر خودشونه.یا غیبت میکنن خب بکنن.حداکثرش بالاتر از تعداد مجاز بشه حذفشون میکنین ولی بی ادبی های دیگه قابل پذیرش نیست

سلام

من خودم یه دانش آموز دبیرستانی ام و فکر میکنم این رفتارها در دوران دبیرستان بیشتر شکل میگیره و به اوج خودش میرسه

خیلی از بچه ها تو مدرسه با هم دیگه اکیپ تشکیل میدن که در بعضی موارد تعداد این اکیپ ها به بیست یا حتی سی نفر هم میرسه

همیشه با همن و به شدت از هم تاثیر میگیرن

کسانی هم تو جمعشون راه میدن که با شبیه خودشون باشن

بعضی مواقع این اکیپ ها فکر میکنن چون حالا تعدادشون زیاده قدرت تو دستشونه و بدون ترس و نگرانی راحت بی احترامی و کارهای نادرست انجام میدن فقط به این دلیل که میدونن اعضای گروه و اکیپشون ازش حمایت میکنه و خب تو کلاسی هم که یه عده از هم حمایت کنن و علیه معلم یا توی هر موضوع دیگه ای اقدامی انجام بدن کسی خیلی نمیتونه مانعشون بشه

خب اینکاررو خیلی راحتتر تو دانشگاه هم میشه انجام داد

این اخلاق و رفتار تو اکثر کسایی که متولد اواخر دهه هفتاد به بعد هستن دیده میشه

من به نظرم مهمترین منشأش همین تشکیل اکیپ های گسترده تو مدرسه و دانشگاه هستش که همیشه هم اعضاش از هم حمایت میکنن

امیدوارم تونسته باشم کمکی کنم

                                                یاعلی

من هنوز دانشگاه نرفتم.اون استاد یا معلم یا هرکی که تو دانشگاه یا مدرسه است کارمنده و باید وظیفشو انجام بده که بعضیا به قول شما میشن غوز بالا غوز.

من تو دبیرستان زیاد با معلم کل کل میکردم و کلن مسخره بازی در میاوردم که اشتباه کردم و در اصل بچه بودم ولی تو دانشگاه قول میدم انجام ندم.

شاید اینکه فضا های تفریح برای جوونا تو جامعه کمه هم بی تاثیر نیس

نسل ما این طوریه .کاریشم نمیشه کرد.شما راست میگید و حق دارید ☺

کلا نسل جدید خیلی بد شده

چند وقت پیشا داشتم از جلوی یه دانشگاهی رد میشدم همه دختر پسرا دم در دانشگاه تو هم میلولیدن و سیگار میکشدن هر عابری رد میشد کلشونو بر میگردوندن بد نگاه میکردن و میخواستن ببینن طرف پایه هست یا نه اصلا هم نگاه نمیکردن شاید طرف سن مادرشون باشه

تو ماشینا نشسته بودن و دود غلیظ میومد از ماشین بیرون و اونا دیگه تو فضا بودن

یه موقع دهه چهل پنجاه ها قدر ما دهه شصتی ها رو نمیدونستن حالا فکر کنم همون استادا بگن صد رحمت به دهه شصتی ها چقدر با ادب بودن

البته دهه هشتاد هم دستپخت دهه شصتی ها و پنجاهی ها هستن

البته ناگفته نمونه تو کلاس زبانمون بسیار بسیار بچه های باادب و باشعور و فرهنگ دهه هشتادی داریم 

درسشون تو مدرسه عالیه و به فکر اینده هستن

به نظرم اونایی که اینطور سرگردونن بدون هدف و به خاطر ظرفیت بالای دانشگاه ها اومدن که فقط یه لیسانس بگیرن

یه مورد دیگه هم رشته خیلی مهمه تو اخلاق من تو تموم دوره ها دیدم بچه های علوم پایه  سرشون به کارشون دنبال حاشیه نیستن ولی بچه های فنی واسه خودشون یه جور شر و شور دارن بچه های هنر یه مدل و همینطور رشته های دیگه

سر کلاس اصلا بهشون رو ندید

قوانین کلاستون رو از همون جلسه اول مشخص کنید

من از همون اول اعلام میکنم که ببینم سر کلاسم کسی موبایل دستشه باید بره بیرون!

کسی صحبت کنه باید بره بیرون!

کسی شوخی بی‌مزه کنه باید بره بیرون!

کسی دیر برسه سر کلاس تا ده دقیقه بعد از ساعت شروع، تاخیری میخوره!

ولی بعد از ده دقیقه بیاد بشینه سر کلاس، اما غیبت میخوره!

هر سه جلسه تاخیری رو یک غیبت حساب میکنم!

موعد تحویل تکالیف رو از همون اول اعلام میکنم و کسی بعد از اون روز و ساعتی که مشخص کردم فایل بفرسته قبول نمیکنم!

ولی سر کلاسای من که پسرا خوبن،

دخترا افتضاحن!!

به شدت گستاخ و زبون دراز

مطمئن باشید جز اینا راهی ندارید

تازه گمونم دانشگاه آزاد و ... که خیلی داغون تر از دولتی باشه

والله ما هم دانشجو بودیم و هستیم و خواهیم بود ولی یادمه استادایی داشتیم به شدت سخت گیر

اما بچه ها همه باادب بودن و واقعا برای استاد احترام قائل بودن

اما الان وضعیت فرهنگ و اخلاق بچه ها افتضاحه

 دیگه برا بقیشم باید دید و گذشت!!!

البته متاسفانه من خودم جرات و توانایی نصیحت کردنشونو ندارم!

من روستا زاده ام کلا شهر زیاد رفت و آمد نداشتم اون اوایل که رفته بودم دانشگاه و خوابگاه واقعا بعضی مواقع مغزم سوت میکشید که اینا چرا اینطورین انگار از یه سیاره دیکه ای اومده بودن چقد بی احترامی 

وای اصلا برام قابل هضم نبود حالا با دوست صمیمی یه چیزی بگی خب عحییب نیست عجیبش این بود برام که چطور میتونن به بزرگتر از خودشون به استاد یا حالا هر کس دیگه ای متلک بگن و عین خیالشونم نباشه

قصدم بی احترامی ب کسی نیست فقط یه خاطره بود .متلک گفتن شلوغی بیجا درست کردن کلاس پیچوندن مداوم.بی احتدامی فحش دادن .....متاسفانه داره تبدیل میشه به ارزش  برای جوانها.انقد فحش دادن که قبحش ریخته 

سلام 

من ۱۸ سالمه 

خب یه عده  تو دانشگاه جوگیر میشن .

بعد که بقیه ازشون حمایت میکنن احساس باحال بودن بهشون دست میده 

با تنبیه و از کلاث بیرون انداختن این حس تشدید میشه 

یه عده کلا هدفی ندارن 

فقط میخوان بهشون خوش بگذره 

اینکه اینده کاری بعدش خیلی کمه خب طبیعتا دانشجو انگیزشو واسه کسب علم از دست میده تا حدی 

همه عوامل دست به دست هم میدن

حتی ممکنه شما هم ناخواسته تحریکشون کردا باشید که به رفتارشون ادامه بدن 

اینکه بقیه میگم دهه هشتادیا بی ادب شدن و تربیت ندارن من قبول ندارم 

اتفاقا دهه ما مشکلات دهه ۷۰ و ۶۰ رو میبینه 

تو فکر راه حله 

بنظرم نسل ما ذهن هوشمند و خلاقی داره 

ماهم داریم تو مشکلات همین جامعه و بی عدالتی هاش زندگی میکنیم 

موفق باشید

سلام

بی اعتنا کارتون رو ادامه بدید،پایان ترم که برای نمره گرفتن،یاد حرمت استاد شاگردی افتادن،اینروزها رو بهشون یادآوری کنید و تاکید کنید اگه مراعات اخلاق رو میکردند امروز شما هم مراعات نمره آنها رو میکردید،اینطوری تو دانشگاه همه متوجه خطوط قرمز شما میشن،و ترم بعدی ها به ترم پایینی ها یادآوری میکنن،که شما روی این مسایل حساسید،و باید مراقب رفتارشان باش،ما یه استاد داشتیم دقیقا روز اول همه این خطوط قرمزش رو میگفت و پایان ترم در نمره لحاظ میکرد،استدلالش هم این بود که درس و اخلاق به یک اندازه مهم مستند.جو کلاسش خیلی سالم و علمی بود.

سلام منه کنکوری،خوب برخورد میکنم میشم بااستاد یا معلمی ک

از بالا ب پایین نگا نکنه ب منه دانشجو

صمیمی و رفاقتی بخواد باهام حرف بزنه و برخورد کنه

ضایعم نکنه

اخلاقش خوب باشه 

 خلاصش اینه ک عین دوست بتشه ن استاد یا...

فن های تاثیر گذاری رو اموزش ببینین و انجام بدید

قطعا خیلی اساتید هستن ک همین الان با همچین نمونه هایی بلدن برخورد کنن و اونارو تو مشتشون میگیرن

وا چرا تعمیم میدین به دهه هشتادیا؟؟من که کنکوری ام مدرسه هم میرم هم معلم مرد داریم هم زن واقعن هم همه بچه ها احترام میگیرن.البته معلمامونم ادمای خوب خوش برخوردی هستند.حالا راجب پسرا چیزی نمیدونم

کاملا بهتون حق میدم.گودزیلا واقعا برازنده ی این نسله. 

نه ادب و احترام سرشون میشه،نه بزرگ تر کوچیک تر نه آداب معاشرت و حرف زدن نه دانش و اطلاعات خوبی دارن نه دین و ایمون درستی نه آدمای عمیقی اند.

فقط از صبح تا شب اینستا اینستا اینستا

کلمات و ادبیات بسیار زننده ای هم دارن.

بسیار هم حاضر جواب و پررو 

بچه های درست و حسابی توشون خیلی کمه‌.

واقعا این مملکت قدر ما هفتادی ها رو ندونست...

ما واقعا بچه های گلی بودیم😞😢😔

سلام وعرض ادب خدمت شمااستاد گرانقدر...

استاد تنها دلیل این موضوع تفاوت نسل ها وتغیر کردن ارزش های موجوددرفکر اونهاست...وخب امور زیادی باعث شدند ک اینطور بشه.     درهرحال شما ناچارید تمام شیوه های درسی ورفتاری خودتون رو تغیربدید چرا ک مخاطبین شما نسل دیگردهه شصتی وهفتادی نیستن وبایدهمه چیز رو بکل عوض کنید.

چندپیشنهاد دارم یک اصول رفتاری خاصرو پیش بگیرید.چون همه دانشجوها قبل ازاینکه درسی روبردارن راجبش استادش تحقیق میکنن واون ها بااگاهی کامل نسبت بشما میان سرکلاس. مکرر ازترم بالایی هاممیشنیدم ک با استاد فلانی برداشتی کلاسش روبرو اگه نری نمره میانترم نمیده..یامثلا بااستادفلانی برداشتی؟؟؟دیگه نمیخواد توفکرش باشی پایین برگه بنویسی هم قبولی .واینکه خلاصه یه روش همیشگی باعث میشه همه برحسب اون روش خودشونو باشما منطبق کنن.... تنهاچیزی هم ک باعث میشه سرکلاس بهتون گوش بدن بگو بخند کردنه... هرچی استاد بگوبخندی تر توجهه دانشجوبیشتر.البته ظریف کاری میطلبه ک اونا سواستفاده نکنن باید نامحسوس مدیریتکنید.استاد این نسل متاسفانه نمیشه با جدیت باهاش کار کرد.وراستی استاد چه خانم باشید چه اقا خشک نباشید چون باعث میشه انگیزه پیداکنن اذیتتون کنن.تجارتم یه خانم عالی استادم بودولی خشک بود.پسرا میرفتن صف اول ردیف مینشستن ودیگه شروع میکردن کل کلاس روخنده میرفت استادعزیزمم هی سرخ تروعصبانی میشد.اماهمون دسته جمع مثلا سرکلاس بشر میرفتن ته کلاس مینشستن اروم بازم استادخانم،بود,ولی خانمه خشک نبود اینامیدونستن نقطه ضعف نداره اروم مینشستن. یه سری اساتید عالی هم داشتیم ک اون بزرگواران اقابودن؛به شوخی هامیخندیدن خوش اخلاق ومودب وخوش برخورد بودن خنده روبودن وچون درعین حال قاطع بودن بچه ها حدخودشونومیدونستن. ویه موضوع دیگه اینکه ازاون تعداددرسخون غافل نشید حتی اگه اندک باشن .من اساتیدی,داشتم ک بادونفرهم کلاس تشکیل میدادن.

ودرنهایت خودتون روخیلی اذیت نکنید؛بقول استاد باید دیدوگذشت.

همینکه اینقدربراتون مهمه ومسولیت پذیریدخودش مایه مباهات وافتخاره

حالا شد!

یه استاد دانشگاه گیر اوردم که نمره ام دستش نیست و میتونم حرفمو بزنم!

ببینید اقا.... دانشگاه هیچ چیزی به یه دانشجو نمیده..... مردک دانشگاهی با بلیط شهربازی هیچ فرقی نمیکنه!

شما هر درسی که میدین تهش بعد 3 ماه از ته از یاد هر دانشجویی میره...... مطمعن باشید

.

من که دارم این حرف رو میزنم فکر نکنید به علم اعتقاد ندارم..... 3 اختراع در زمینه هوافضا دارم و پترن ثبت کردم

ولی وقتی درس هیچی بهم نمیده و فقط وقتمو میگیره چرا باید براش ارزش بزارم!

بنده در حد دکترا هوافضا میدونم ولی چون فقط درس کم خوندم الان توی یه رشته اشغال در شهرستانی مشغول تحصیلم و دو بار هم مشروط شدم!

چرا باید یه اسکلی که هی الکی درس خونده بره شریف هوافضا بخونه ولی من اینطور؟

جمع کنید خودتون و دانشگاهاتون!!!!!

سلام استاد 🙋‍♂️

واقعیتش براتون ناراحت شدم 😕

اما خداییی ما کلاسمون اینجوریا نیست

حرف بد و توهین 🤭

اونم به استاد 🙁😒

ما که نداشتیم خوشبختانه

شوخی و خنده و این چیزا بود اما توهین نه 😑

اون تعطیلی هم بیخیال گناه دارن 😅😅

جوونن دیگه .. چقدر درس 🤢😴

  📚🔥📚🔥📚🔥📚🔥📚

اینجورم که مشخصه خیلی لی لی به لالاشون میزارین 🤭

کانال و مطلب و جزوه و ..

ما که استادامون تا یه چیزی میگیم میگن خودتون پیدا کنید

اصن من نقششون رو نمیتونم بفهمم 

چیکار میکنن دقیقا 🤔

الانم راه به راه دم به دقیقه مطلب میزارن رو سایت

مردیم از بس ویس گهر بار استادا رو گوش دادیم 😒😢

اما یادمه یه کلاس عمومی داشتیم خیلی شلوغ بود 

حدود ۱۰۰ خورده ای نفر سر یه کلاس 

استادمون نماینده انتخاب کرده بود برا ساکت کردن بچه ها 🤫

همه بچه ها هم ازش حساب میبردن 

البته اون آقا از اینا بود که بین پسرا و دخترا خیلی طرفدار داشت 😎

میتونید از یه سری از دانشجوهاتون کمک بگیرین

بعد نمره بهشون بدین.

البته اگه نمره براشون مهم باشه. 

خداحافظ 🌺🌺

امیدوارم موفق بشید.

به نظرم تمام این عوامل بر میگرده به دوران دبیرستان که متاسفانه خانواده و کادر مدرسه از کارهای ناپسند دانش آموزان جلوگیری نکردن و الان به حد خیلی زیادی رسیده و باتوجه به طرز فکر خودشون اگه شاخ و .... نباشن از بقیه عقب افتادن و امل هستن .من خودم امسال دانشگاه دولتی قبول شدم فکر میکردم معمولا بچه ها درس خون هستن و اهل رقابت اما متاسفانه جو دانشگاه خیلی بد شده و اکثریت دوره ما همه میخوان شاخ باشن و اهل و عشق و حال و پیچوندن کلاس ها و ازار رساندن به معلمان استادا .برای مثال بگم ساعتی که درس داشتیم با استاد دختره تو یه اکیپ پسرا مشغول ناز و عشوه دوباره همون دختر کلاسبعدی با اکیپ دیگه خیلی هم رااااحت😐 استادا هم می گفتن دهه ۸۰هستین و باید باهاتون بسازیم ولی متاسفانه فکر میکنن دهه۸۰همه مثل هم هستن. طبق گفته شما استاد عزیز چند نفر که میخوایم به دقت گوش کنیم و اهل پیشرفت باشیم شاید با گذشت زمان روی بعضی دانشجوها تاثیر بذارن و متاسفانه به هدفشون نرسن.دغدغه جوانان هم شاید نبود کار و و اوضاع جامعه باشه که با خودشون بگن با درس به هیچ جانمیرسیم و  بعضیا هم  بابت داشتن پارتی کلفت خیالشون راحته.من و امثال منماوضاع کار رو میبینیم اما توکلمون به خداست و میدونیم که خدا هوای بنده هاشو داره💜 ومشکل این انسانها الگوبرداری هست و کمبود محبت در خانواده که میخوان در اجتماع جلب توجه کنن.امیدوارم همه مردم سرزمینم به آرزوهای زیباشون برسن🌷

سلام

درسی که میدید چه درسیه؟ تخصصیه یا عمومی؟

سطح سوادتون چطوره؟ کاملا مسلط هستید یا ممکنه یه جاهاییش رو خوب مسلط نباشید؟

نوع بیانتون چطوره؟ با تکنیکای فن بیان و سخنرانی آشنا هستید؟

روش تدریستون چطوره؟ سیستم های آموزشی و تکنیک های افزایش بهره وری توی آموزش رو بلدید؟

هدفتون از تدریس چیه؟ براتون مهم که سوادشون زیاد بشه یا قانون مقرارت اجرا بشه و مباحث سر کلاس گفته بشه؟

شوق و اشتیاقتون برای درس دادن چقدره؟ چیزی رو که میگید خودتون بهش علاقه دارید؟ خودتون بهش اعتقاد دارید که بدرد بخور هست؟

شخصیتتون چطوره؟ سخت گیر هستید یا منعطف؟

طرح درس دارید؟ یعنی مشخص میکنید که کجا هستید و کجا میخواید برید؟ سر فصلا، تمرینا، دلیلشون و...

مطالبی که میگید بروز و کاربردی هست؟

نوع رفتارتون با بچه ها چطوره؟ حس میکنن دوستشون دارید و پیشرفتشون رو میخواید؟

و یه سری چیزای دیگه.

به نظرم جواب این سوالا میتونه خیلی کمکتون کنه تا توی کلاس ارتباط بهتری با دانشجو ها داشته باشید.

استیو جابز میگه که کارتون رو خوب انجام بدید، بقیه عاشق شما خواهند شد(نقل به مضمون)

توی دوره کارشناسی، ورودی ما دانشجوی شیطون خیلی بود، با استادا هم خیلی رابطه خوبی نداشتیم ولی 2-3 تا استاد بودن که واقعا با عشق میرفتیم سر کلاسشون از بس که فهمیده و با سواد و خیر خواه بودن و واقعا لذت میبردیم از درس دادنشون.

اتفاقا یکی از این استادا درسی هم داشتن که سخت بود و واقعا برای ما کاربردی نبود ولی ایشون از بس شیرین و با اشتیاق درس میدادن و با ما رفتار خوبی داشتن اکثریت سر کلاس ایشون حاضر میشدن چون واقعا سر کلاسشون حس میکردیم ایشون خیر خواه ما هستن و ما رو مجبور به کاری نمیکردن و بچه ها واقعا سر کلاس با جون دل حاضر میشدن، حتی یکی از بچه ها که خیلی اذیت میکرد، یه بار بهم گفت کاش درس فلان هم این بنده خدا درس میداد، بهش گفتم این بنده خدا که اصلا تخصصش رو نداره،  برگشت بهم گفت ما کی میخوایم سر اون کلاس چیزی نفهمیم، حداقل کاش این بنده خدا بیاد سر کلاس و چیزی یاد نگیریم.

یکم از ویژگی های ایشون مینویسم شاید بتونید ازشون ایده بگیرید:

اول که میگفتن حضور سر کلاس کاملا اختیاری هست، میتونید فقط بیاید میان ترم و پایان ترم رو بدید و هر نمره ایم که بگیرید همونو ثبت میکنم.

هر کس کمتر از 2 جلسه غیبت داشت 1 نمره تشویقی بهشون میداد.

اول کلاس از درس جلسه قبل یه سوال ساده مینوشت پای برد و هر کس که حل میکرد (و تا حالا مسئله ای حل نکرده بود) 1 نمره تشویقی میگرفت.

تمرین نوشتن اجباری نبود ولی کسی که تمرینا رو کامل تحویل میداد 3 نمره تشویقی میگرفت.

و... یه جورایی نمرمون از طرفای 25، 26 حساب میشد و همیشه میگفتن من نمره خوب گرفتن آسونه ولی من به کسی نمره نمیدم ولی راه برای نمره گرفتن رو براتون آسون میکنم.

سعی میکرد به ساده ترین شکل ممکن مباحث رو توضیح بده.

دلیل هر کاری که میخواست بکنه رو به بچه ها میگفت مثلا بین کلاس درس دادن رو قطع میکرد و 5 دقه استراحت میداد یا مطلبی خارج از درس و جذاب رو برای بچه ها توضیح میداد و بار اولی که میخواست این کارو کنه توضیح داد که این کار باعث افزایش تمرکز و راندمان یادگیر میشه (دقیق یادم نمیاد دلیلشو)

یا یه محبث رو میخواست توضیح بده اول میگفت چیه به چه کاری میاد (یه تصویر کلی ازش بهمون میداد] بعد شروع میکرد به درس دادن.

خیلی تاکید داشت که همه توی کلاس مطالب رو یاد بگیرن و میگفت انقدر ازم سوال بپرسید که بفهمید مطلب رو و واقعا هم جواب میداد.

تن صداشون یکنواخت نبود، یه جاهایی صداشون رو بلند میکردن، یه جاهایی آهسته، یه جاهایی مکث میکردن، بچه ها رو میکشوندن توی بحث خودشون اگه کسی چیز اشتباهی میگفت ضایعش نمیکردن و خیلی با احترام رفتار میکردن در عین حالی که توی بچه ها یه حس صمیمیت و اعتماد درست کرده بودن کارشونم خیلی جدی و دقیق انجام میدادن ولی سخت گیر نبودن و با بچه ها کنار میومدن.

حس میکردیم براشون مهمیم، مثلا اسم تمام بچه ها رو بلد بودن، یه سری یکی از بچه ها که اکثرا دیر میومد سر کلاس نیومد پرسید فلانی کجاست، حالش خوبه و... یا اعتکاف بود، کسایی که نیومدن سر کلاسش رو گفت غیبتشون رو در نظر نمیگیرم برای اون 2 نمره.

و....

شاید این دانشجوهایی که دارید باهاتون خوب برخورد نکرده باشن و واقعا هم مشکلاتی داشته باشن ولی به نظرم شما هم هنوز جای بهتر شدن توی کارتون دارید، با جواب دادن به سوالای بالایی و داشتن رفتارایی مثه این استادمون  شاید بتونید هم خودتون رو تو دل این بنده خدا ها جا کنید هم شخصیت خودتون رو ارتقا بدید.

امیدوارم توسته باشم کمکی کنم بهتون.

موفق و خوشبخت باشید.

سلام

تو این راه باید صبور باشید و قاطع و گاهی هم نوا با دانشجو

به نظرم همون اول قوانین کلاس رو مشخص کنید و با قاطعیت برخورد کنید و بگید که هر فردی خارج از این قوانین عمل کنه، از درس شما نمره نمیگیره، بعد کم کم از شدت این جذبه در موقعیت مناسب بکاهید.

شما  به نظرم باید هم دافعه و هم جاذبه رو با هم داشته باشید. چون هر کدوم از ویژگی دافعه و جاذبه جدا از هم باشن، خوب عمل نمیکنن.

به نظرم به راحتی نباید دانشجو رو تنبیه کرد، چون جذبه استاد اینجوری از بین میره و براش عادی میشه، اما وقتی میگین تنبیه، مثلا درسی، درست و با قاطعیت سر حرفتون بمونید.

اینکه سریع یکی بی مورد بخنده از کلاس بیرونش کنید یا شخصیتش رو خرد کنید و یا حتی به حراست بگین، لجبازی و تنفر دانشجو رو زیادتر میکنه. 

البته که حق با شماست در رعایت نکردن ادب از سمت بعضی از دانشجوها، اما سعی کنید خم و چم رفتاریشون رو تا حدودی بدونید، گاهی بعضیاشون فقر فرهنگی دارن، بعضیاشون بیش فعال هستن، بعضیا مشکل شخصیتی دارن، به بعضی ها باید بیشتر توجه کنید و به بعضیا موقع بی ادبی بی محلی و اگر دانشجویی حد رو گذروند و واقعا هیچ جوره قابل هدایت نبود، نهایت معرفیش کنید به حراست و هیچی هم به خود دانشجو نگید.

رفاقت بیشتر از برخورد و تهدید جواب میده. خیلی باید صبور باشید.

شما به نظرم با حذف گروه، صورت مسئله رو پاک کردید و گستاخی دانشجو و اینکه میتونه شما را اینقدر آزار بده که گروه رو حذف کنید، بیشتر کردید، ممکنه ترم بعد اینجور آزارها بیشتر بشه، چون دانشجوهای ترم بالایی بعضیاشون گزارش میدن به ترم پایینی ها که چه جوری شما رو به نقطه جوش برسونن. 

سلام خدمت استاد عزیز

من خودم دانشجو کاردانی هستم در یکی از دانشگاه های دولتی و خوب. حقیقتا دو علت عمده هست که در بروز چنین رفتارهایی در محیط دانشگاه نقش مهمی داره:

1. تغییر فرهنگ مکالمه و آداب اجتماعی در بین نسل جوان. که این خودش یک بحث مفصل هست و باید از دید جامعه شناسی بهش پرداخت. نسل جدید متاسفانه رعایت آداب کمتری در گفتار و رفتار داره و با اعتماد به نفس تر و همچنین پی پروا تر شده که این علل خیلی گوناگون و زیادی داره و فقط مربوط به دانشگاه و این بحث نمیشه.

2.کاهش اعتبار و اهمیت دانشگاه. این هم یک دلیل هست که واقعا نقش انکار ناپذیری داره. منه دانشجو اگر اطمینان داشتم بعد از تحصیل به موفقیت حتمی میرسم و میتونم شغل مناسب با درامد مکفی داشته باشم محیط دانشگاه رو هیچوقت به شوخی نمیگرفتم و با جدیت کامل استفاده میبردم. اما حتما بهتر میدونید که نسبت به گذشته شغل برای فارغ التحصیلان کمتر شده,تعداد فارغ التحصیلان زیاد شده, علم ارزش و بهای سابق رو نداره و درکل مدرک و علم نسبت به گذشته توان کمتری برای کسب درامد مناسب داره(نمیشه گفت اصلا نداره اما به وفور کمتر).

اینه که در بین دانشحویان اعتمادی به آینده پس از تحصیل و اعتباری در دانشگاه وجود نداره و یک فضای شوخی و غیر جدی و باری به هر جهت به خودش گرفته. که اینم در هر دانشگاهی بسته به میزان اعتبار و سطح علمی متفاوته. شاید در دانشگاهی مثل شریف و تهران کم باشه, در دانشگاه دولتی شهرستان متوسط دیده بشه و در دانشگاه ازاد و غیرانتفاعی به وفور.

همچنان که خود من و دوستان من از اینده تحصیل و شغلی خودمون مطمئن نیستیم و فقط به نحوی داریم پله پله جلو میریم. لذا برخورد استاد,حذف درس و ... اهمیت کمتری نسبت به گذشته که دانشگاه یک پل قابل اطمینان برای رسیدن به رویای افراد بود داره.

شما هم سخت نگیرید. صلاح مملکت خویش خسروان دانند. بزارید هر طور هستن باشن و شما هم در حدی که وجدانتون راضی باشه تدریس کنید و به مسائل حاشیه ای توجه نکنید و همکلام نشید.

تفاوت نسل هاست و نمیشه گفت کار کی درسته و کار کی غلط.

مثلا قبلا اینطور بوده که هر کاری که خانواده خواستن و امر کردن رو باید کوچکتر برای رعایت ادب هم شده انجام میداد حتی به غلط.جلوی بزرگتر پا رو دراز نمیکردن.حکومت نظامی که نیست،خانواده قراره کنار هم آرامش داشته باشه ولی مثلا میگم الان

خانواده اصرار میکنن باید فلان کار و بهمان کارو انجام بدی با اینکه طرف بیست و خورده ای سالشه با خودش میگه فلان کار به من ضرر میرسونه چرا باید کاری که دوست ندارمو انجام بدم زندگی خودمه و خودم تصمیم گیرنده هستم.اگه کارمم غلط هست بذار تجربش کنم.لاقل حسرت اینو نمیخورم چرا حرف خانوادمو به زور قبول کردم

اولی داره رعایت ادبو میکنه دومی هم میگه چرا باید بگم من کاری به درست و غلط ندارم؟و هرچی که خانوادم بگه؟!

یه سری مسائل به خاطر ذهنیت خودمون بد و ناپسنده و بی حرمتی میدونیم.به خاطر دوره زمانی هست که با یه فرهنگ خاصی بزرگ شدیم

یه سری هم نه.واقعا حق دارید.

نسل الان اینطور هستن چه بخواید چه نخواید.سوال الان این نیست که چطور این نسل به اینجا رسیده.سوال اینه که چطور باید با مسئله کنار بیاید.قبلا شاید سخت گیری جواب میداد ولی الان نمیده

مثلا استادی هست که میگه ده دیقه دیر کنن غیبت میزنن.

بالاخره یا اتفاقی میوفته یا دانشجو کارمند هست نمیتونه دقیقا سر ساعت بیاد.برای خودمم پیش اومده نیم ساعت دیر کرده بودم جرئت نداشتم برم سرکلاس ولی بچه ها گفتن میومدی داخل.یکی دیرتر اومده بود استاد راهش داد

با خودم گفتم چه استاد خوبیه.خب وقتی شما با طرف راه بیاید اوناهم راه میان دیگه.

یه درس و دانشگاه هست قرار نیست زندگی خودمون و دیگران رو زهر کنیم.خواست میخونه نخواست نمیخونه

البته جواب بی ادبی رو بدید ولی حساسیت و تنبیه کارو خراب تر میکنه.

نمیخوان درس بخونن همگی باهم تعطیل میکنن خب بکنن.تصمیم گرفتن و عواقبشو میدونن چرا شما باید ناراحت بشید؟

کلی کار کردید و درس خوندید و فانتزی از شغلتون داشتید که بالاخره به احترام و شأنی که لایقش بودید میرسید.الان همه چی به واقعیت پیوسته و میبینید نه واقعا اونطوری که میخواستید نشد.

دوره زمونه عوض شده؟

اوکی.پس تصورات قدیمی رو میذارم کنار و الان رو میبینم که چطوری باید با مسئله کنار بیام.

سختگیری و تنبیه که جواب نداده ببینید میتونید راه حل دیگه ای پیدا کنید؟

سلام

متاسفانه در سال های اخیر حراست دانشگاه اصلا درست عمل نکرده خصوصا اون نگهبانی که درب ورودی کارت دانشجویی چک میکنه. اول از همه بکم لازمه این کار اینه تشریف ببرید یه جلسه با رئیس دانشکاه بذارید بگید بیا جمعش کن درب دانشکاه رو باز گذاشتی اشتباهی گله گوسفندا اومدن داخل. ولا بنظرم این مشکل از وزارت خونه نیست از اساتید محترم هست. قبول دارم به سختی تونستین خودتون رو به این شغل برسونید ولی بدونید همه اساتید با هم بشن هیچ اتفاقی برای هیشکی نمیفته هیچکذوم کارتون رو از دست نمیدین. بابا اینهمه تضعیف سطح دانشجوها رو دارید میبینید، وضع فرهنگیشون رو هم میبینید همچنان دارید تدریس میکنین؟ چه اتفاقی میفته اگر یه روز از بین 100 تا هیئت علمی که تو دانشگاه شما هستن 50 تاشون نرن سر کلاس؟ این اتفاق تو بقیه داشگاه ها هم بیفته اونوفت ببین وزارت خونه یه تکونی به خودش میده یا نه. سال 88 اگه یادتون باشه یه سری اساتید استعفا دادن خب اونا تعدادشون کم بود ضمن اینکه همه هم موافق این قضیه نبودن. ولی دیگه این رو همه اساتید با هم هم عقیده هستن که باز بودن درب دانشگاه چه ضرری داره به صنعت و دانشگاه و حتی خود دانشجوها میزنه. البته میدونم شما پیمانی هستی میخوای رسمی بشی و همچین رسیکی نمیکنی اما باید بدونی همونطور که شما دلایل خودت رو داری رئیس دانشگاه هم با اینکه میدونه پذیرش زیاد خوب نیست اما مجبوره خودش رو تو چشم وزیر خوب کنه نتیجش میشه همین که هست. کاش میشد اساتید بفهمن به هر خفتی نباید سر کلاس برن. بگذریم بریم سر اصل مطلب. ما یه استادایی داشتیم که مگس بال نمیزد سر کلاس یعنی هیچی هم نمیگفت ها حتی گهگاه یه لبخندی هم میزد ولی اون ابهت تو چهرش بود. حالا اونایی که بچه ها دستش مینداختن چطوری بود؟ اول از همه اینکه معمولا جوون ترها بودن دوم اینکه این استادا معمولا کسایی بودن که هیچ توجهی به گستاخی ها نمیکردن و ادامه میدادن مثلا کلاس داشتیم همین مونده بود ترقه بندازن تو کلاس هرچی صدا میومد استاده همچنان درس میداد بچه ها کلا در حال حرف زدن و مسخره بازی . خب این وقتی برخورد نمیکنه منی که مودب هستم هم میگم بذار بابا یکی که چیزی نمیگه بذار منم حالشو ببرم. خب این استاد ابهتش میریزه. یا مثلا استادایی که میذارن همهمه بشه اگر قراره بحث گروهی بشه بگو ساکت دونه دونه. اینجوری کسی بین همهمه بی ادبی هم نمیکنه. معمولا استادهایی که بی تفاوت بودن اینجوری میشد کلاس در میرفت.

البته استاد جوون بی ابهت هم داشتیم خشک بود رو نمیداد به کسی. استاد جوون هم که پایه باشه داشتیم اینا معمولا احترامشون حفظ میشد و بچه ها هم راحت بودن اما استادی که نه راه میومد و نه ابهت داشت این بیچاره میشد دیگه. 

به نظر من سر کلاس میری تا کلاس ساکت نشده درس نده بهیچ وجه هر چند دقیقه ساعتت رو یه نگاه بنداز تا بفهمن که منتظری سکوت اختیار کنن بعد ک تموم شد درس رو شروغ کن. درست رو که دادی بگو خب امروز تا اینجا درس دادم ولو اینکه درس نداده باشی. از قبل برای خودت یه چارتی رو مشخص کن و بگو درس دادم دیگه اینکه اونا مراعات نکنن تقصیر خودشونه. بعد از دو سه جلسه تمرین بده ببرن خونه حل کنن. گفتن درس ندادی و ... بگو اگر کمتر حرف بزنید درس میدادم. اگر حین درس دادن همهمه شد دوباره درس رو متوقف کن و برو بشین.  یعتی هیجوقت کل ننداز و فریاد نزن که ساکت باشین دیگه و ... چه خبرتونه؟ اینجور چیزا نشون میده شما حرصت گرفته و معمولا بیشتر لذت میبرن. حالا برای اینکه کلاس خشک نباشه اون زمانایی که رعایت میکنن و ساکت هستن شما یکبار یه استراحت بده و خودت هم بگو و بخند ... من نمیدونم رشتتون چیه یکی دیگه از کارهایی ک میتونید بکنید اینه که مثلا در طول 1.5 ساعت ده دقیقه رو اختصاص بدین به بحث در مورد یه کاربرد عملی اون درس.. مثلا اگر رشتتون فنی هست ارجاع بدین به صنعت... یه چیزی که از حالت روتین درس خارح بشه... بعد بگین خب بسه دیگه بریم ادامه درس... در حین درس دادن هم پیشنهادات هادی خوب بود. خشک نباشه کلاس البته اینا تمرین میخاد انتظار نداریم شما از همین اول تسلط خیلی زیادی داشته باشی.. از نظر من اگر رشتتون فنی هست استادی تسلط داره که اون مبحث رو ارتباط بده به صنعت..

در کل هرکاری که حساسیت رو زیاد کنه انجام ندین... یه موقعی اونقد به درس تسلط دارین که ازاد گذاشتن کلاس بهتررین راه برای کنترل اون هست دو سه تا نخاله میرن  و بقیه چون شیرین درس میدین میمونن. ولی وقتی شما تدریست جذاب نباشه همه میرن دیگه.

کارایی مثل حذف کانال و ... اصلا درست نیست بنظرم. اونی که کرم ریخته بیشتر جیگرش حال میاد خصوصا اینکه ببینه شما از دستت کاری بر نمیاد. همون اول میتونی اسم همه رو بپرسی مثلا بگی همه اسمشون با ایدیشون رو لیست کنن. بعد کسی حرف بیجا زد حذفش کن و اخرم از خجالتش در بیا از بین 30 تا 15 تا درست که پیدا میشن؟ نباشه هم جمعیت کم بشه سکووت میکنن. بعد امتحان هم بگیر اون هایی هم که اخراج شدن موقع امتحانا که اطلع پیدا نکردن بگو اون موفع که مسخره بازی در میاوردی باید حواست میبود. البته اینو مطمئن نیستم روش خوبیه میتونی مشورت کنی.بنظرم با مدیر گروه صحبت کن باهات همراهی کنن با اساتید مختلف هم همراه بشین یه گوشمالی حسابی بدین بهشون. مثلا شماکه نمیتونی همه رو بندازی (متاسفانه البته) با بقیه اساتید هماهنگ بشین لیست شرها رو در بیارین هر استادی از خجالت یکیش در بیاد. شما 5 تا رو بنداز اون یکی 5 تای دیگه همینجوری همه مورد عنایت قرار بگیرن و درست بشه شرایط. یه راه دیگه یکی سر کلاس یه غلطی میکنهکه نمیشه ازش گذشت مثلا داری درس میدی یه چیزی پرت میکنه طرفت. خب نمیتونی خودت رو به نشنیدن بزنی. اینجا بنظرم بگو کی بود ؟ کسی جواب نداد از یه گوشه شروع کن بگو هرکی بود بگه خودش بوده یا نه و اگر خودش نبوده بغل دستیش بوده یا نه. از همون اول شروع کن و برو تا اخر کلاس احتمالا هیشکی گردن نمیگیره یا روش نمیشه بغل دستیش رو لو بده بعد که تموم شدی بگو خب ظاهرا هیشکی مسئوللیتش رو گردن نگرفت و همه هم مرام گذاشتن لو ندادن به دلیل اینکه همه با هم بدین منم نفری یک نمره از همتون کم میکنم. امیدوارم تا اخر همه با هم باشین و پشیمون نشین. اینجا یکی دوتا از اون بچه مثبتا احتمالا یواشکی میان بهت میگن کی بوده توام هیچی نمیگی اخر ترم از خجالتش در میای. اگر دیدی جلسات بعد هم تکرار مبشه بگو جلسه قبل رو که فهمیدم کی بوده این جلسه رو هم میفهمم دوباره همون روش قبلی...

اما اینا راه درمان نیست راه اصلیش همون وزیر علوم هست که باید شما اساتید اعتراضتون رو بهش برسونید. تمام 

سلام

بااقای هادی موافقم استاد روی بچه ها خیلی تاثیر داره

ماهم ی ایتاد داشیم خیلی خوب بود همینی ک ایشون گفتن وقت نداشت کلاساش پنجشنبه بود تقریبا همیشه کلاساش پر بود همه میومدن بااینکه اعتقادی ب حضور غیاب نداشت

درکل هم ب نظرمن بیخیال تر باشین اونا دیگ بچه نیستن وبزرگ شدن باید کم کم یاد بگیرن عواقب کاراشون چیه اگر نیومدن ممکنه اون درس و بیفتن ...مشروط بشن ویا ....

البته من ی سری از گروه ها دیدم ک تعدادی از دانشجوهاشون رو اخراج کردن چون چند مرتبه درسی رو افتاده بودن ک ب نظرم خیلی خوب بود ۶۰نفر ورودی برای رشته های پایه خیلی زیادبود

اگه میگفتین که چه درسی رو تدریس میکنین خیلی خوب بود. 

کلاسی که ما داریم تو مدرسه به درس های اختصاصی واقعا اهمیت میده اما اگه درسی به نظر بی اهمیت بیاد خب نتیجه عکس این میشه.

مثلا کسی به معلم انشا تو مدرسه گوش نمیداد چون اعتقاد بر این بود که به اون احتیاجی نیست.یا معلم هویت سلامت تاریخ جغرافی تفکر ازمایشگاه  حتی عربی و دینی

بعضی چیزا واقعا ازار دهنده بود مثلا زنگ ورزش ساعت 12تا 2 بود. خب حق داشتیم موقعی که زیر اون افتاب تند مجبور به ورزش بودیم هرثانیه یکی نثار معلمی کنیم که تو سایه نشسته .

همین بود وقتی که خسته میشدیم شورش میکردیم تازه ما دخترا خوبیم مدرسه های پسرونه کار به کتک کاری و درگیری با معلم میرسید.

پارسال مدرسه نمونه پسرونه معلمی فحش ناموسی میده به یه دانش اموز سایر همکلاسیاش ناراحت میشن حمله میکنن به معلم و تا جون دارن میزننش .

 یا دوستای فرزانگانیم میگفتن رو ماشین فلان معلم که اذیت میکنه با کلید فحش نوشتن

به نظرم بایستی روشتون رو عوض کنید و باملایمت با نسلمون رفتار کنید. بقیه رو نمیدونم من یکی که حوصله خودم رو هم ندارم.

تازه من یکی از دانش اموزای درسخون و اروم و مودب تو سطح شهرمونم

سلام دوست عزیز 

اینا همه ریشه در ارزش درس داره! 

این روزا چون همه میبینن با درس خوندن نمره خوب اینده تضمین نمیشه پس ارزشش اومده پایین درس خوندن الان الویت اول نشده تا توجه کنن شده یک تفریح ک بیان دانشگاه بگن بخندن چند نفر بنظرتون ب حرفاتون گوش میدن؟

دوست خودم چند سال هیئت علمی دانشگاه ی شهر کوچیک بودم اخیرا ترم گذشته هیئت علمی دانشگاه صنعتی خواجه نصبر شده

خیلی شاکیه دانشجو ارشد داره اصلا میگه هیچکدومشون فکرشون تو ریسرچ و علم نیست همه درس شده الویت اخر... الان بخاطر فرار از سربازی ملت میان دانشگاه وگرنه اجباری نبود نصف بیشتر کسی نمیومد

متاسفانه نسل جدید واقعا علاقه شون کم شده زیرساختار ضعیف شدن قبول کنین استادا هم ضعیف شدن همه چیمون شده چهارتا جمله پاراگراف حفظ کلدن و دوتا معادله حل معادله 

فاصله زیاد ببن علم و دانش و بازار کار باعث شده بی انکیزه بشه ادم 

پس خدا بتون رحم کنه برا بعدها که اواخر دهه ۸۰ قرار دانشجو بشن و بدتر ازاون دهه ۹۰ که دیگه اونا گودزیلا هستن براخودشون.

راستش من خودم متولد۷۹ام و الان ترم ۲هستم.راستشو بخواهید منم وقتی وارد دانشگاه شدم شاخ دراوردم که اینایی که اینجان واقعا دانشجوان؟؟؟رفتارهای عجیب و گاها با بی احترامی و دایم فکر میکنند خیلی شاخن و با همه فرق دارند و روابط ازاد دختر و پسر و با وجود این که تو کلاس ما اکثرااا هم چندسالی از من بزرگترند و فقط چندتا دهه هشتادی داریم...من که رفتارهام معمولیه و برام درس اهمیت داره و با دخترا عادی رفتار میکنم و نه مثل رفتارهای چندش اونا و از اون الفاظ زشت استفاده نمیکنم راستش روابط اجتماعیم احساس میکنم افت کرده چون من واقعا تو دبیرستان که بودم و تازه پایین شهرهم بود با کل مدرسه دوست بودم و روابط خوبی داشتم و این بحثها تقریبا خیلی کم بود.

البته به اونایی که مدارس سطح پایین درس خوندن نخواستم توهین کنم یه وقت اشتباه نکنید چون همینایی که میگم رفتار زشتی دارن اکثرا از مناطق بالا شهر و مدرسه های خفن اومدن خیر سرشون😏

دوست عزیز اکثر بچه های این سن تک فرزند هستن و پدر و مادر یه مقدار اونا رو گستاخ بار آوردن

بچه ها چشم و گوششون باز شده

ارزش ها تغیییر کرده احترام بزرگتر و معلم رو نگه نمیدارن

در دانشگاهها به روی همه باز شده، همه هم میان

پدر و مادر کلی پول جمع کردن برای این بچه ها و کلی جو ناامیدی در بچه ها هست و خود خانواده ها این روحیه رو در بچه ها تزریق میکنن درس خوندن هم براشون زیاد معنای خاصی نداره تفریحات زیاده اونا هم سربه سر استاد گذاشتن رو جزء تفریحات شون قرار دادن

ان شاءالله موفق باشید

سلام.

متن پست شما رو تا حدودی مطالعه کردم.

فاصله سنی نسبتاً خوبی دارید. رزومه رو فاکتور بگیرید. خود تدریس، توانایی جدا به حساب میاد متأسفانه خود منم دیدم که اوایل برخی از دانشجویان نو ورود، با احتساب بزرگ و کوچک بودن سن، همان اوایل شور و اشتیاق دارند و فکر میکنند که اومدن مدرسه. خب این خودش زمان میبره که درست بشه. رفته رفته با افزایش و سنگینی واحدها، حساب کار دستشون میاد.

خیلی هم خودشون رو به در و دیوار میزنن که نظر جنس مخالف رو به خودشون جلب کنن که بهتره بگم "ول معطل" خواهند بود در کل ایام تحصیل ولی "با عرض معذرت" شما فقط و فقط به وظیفه تون عمل کنید و زیاد محل ندید.

شاد باشین

سلام.

"با عرض معذرت" لازم دونستم چند تا نکته رو به عنوان جامعه دانشجویی به شما عرض کنم:

1-دانشگاه قراره تا یه درصدی به شما راه و روش زندگی رو یاد بده و ما بقی به همت خود شما بستگی داره. (درست مثل نوزادی که میخواد اولین بار شروع به راه رفتن کنه).

2-مدرک دانشگاهی برای کسی که زحمت کشیده تا با اونی که بلیت شهر بازی از .... گرفته، زمین تا آسمون فرق داره. چون جوونیش رو صرف اینکار کرده.

3-هر درسی که داده میشه، بله از ذهن یاد میره. فقط نکته جالب اینه که چرا "برخی از حرف های زننده" از یاد ما نمیره؟! لابد لازمش تکراره!

4-حالا اینکه به علم اعتقاد دارین یا نه، چندان مورد بحث نیست و این سه اختراع قطعاً از هوا وارد قوه تخیل شما نشده. طبعاً علومی پشتش خوابیده.

5-شما حتی در انتخاب رشتتون مشکل دارین و دوبار هم مشروط شدین. در این زمینه ساده اطلاعاتتون زیر خط نرماله. اونوقت در حد دکترا میدونین؟! بزنم به تخته!

6-درس خونده یا نخونده، به من و شما ربطی نداره. دانشگاه ها نیازی به 3 تا اختراع شما ندارن، بماند حالا این اختراعات نوآوری دارند یا نه ولی دانشگاه از شما مغز و هوشتون رو میخواند نه اختراعاتی که با در نوشابه و قوطی انرزی زا درست کردین!

و در آخر:

شاد باشین

سلام دوست عزیز

به نظر من به دو دلیل نسل فعلی دیگه مثل قدیم نیست .. یکی شو که خودتون هم فرمودید خانواده ها هستن که بجای اموزش به بچه هاشون فقط سعی در براورده کردن احتیاجات لازم و غیرلازم دارن..

و این باعث شده که بچه هایی به شدت خودخواه و بدون امادگی برای مواجه با جامعه تربیت بشن..

دلیل دوم هم به نظرم متوجه اموزش و پرورشه که رسما بحث پرورش رو رها کرده و فقط به فکر اموزش بچه هاست .. در صورتیکه به نظر من پرورش بچه ها از اهمیت بیشتری نسبت به اموزش برخورداره..

تو خود امریکا هم بچه های دانش اموز از یه سنی باید چند روز در هفته برن جایی زیر نظر مدرسه کار کنن و این جز درسشون محسوب میشه.. خوب بچه ای که تو سن کم میره یه جا کار میکنه و با واقعیت جامعه اشنا میشه و میفهمه که پول دراوردن چقد سخته کجا و بچه ای که تو خونه نشسته و همه سفارشای لازم و غیرلازمش توسط پدر و مادر تهیه میشه کجا؟؟؟

به هر حال باید یه بازنگری جدی در مورد رفتار پدرمادرا با بچه هاشون و همینطور رفتار اموزش و پرورش با دانش اموزا صورت بگیره وگرنه هرچه که بگذره وضع از این هم بدتر میشه و ما روز به روز شاهد نسل مفت خور و لوس خواهیم بود که چون هرچی که خواسته پدر و مادرش تهیه کردن ، حوصله هیچ نظر مخالفی رو نداره و قطعا همچین فردی نمیتونه فرد مفیدی تو جامعه باشه.......

توصیه من به شما اینه که خیلی خودتون رو اذیت نکنید دیگه بچه ای که به سن دانشگاه رسیده رو نمیشه تربیت کرد.. به نظرم از همون اهرمهایی که دانشگاه به شما داده مثه حذف و کسر نمره بسنده کنید و ذهنتون رو درگیر این ادما نکنید.......

سلام

دلیل اصلا اینه که دهه هشتادی و اواخر هفتاد هستند 

دلیل بعدی خوش نمکیه 

فکر می‌کنند اینجوری خیلی بامزه‌ند و باید اینجوری باشند.

کلا هر سال اکثر بچه‌ها پرروتر می‌شند، جدا از اونا که تربیت خوبی دارند.

اهمیت نده

به جایگاه‌ خودت اهمیت بده

درستو بده بره

با رفتارت بهشون بفهمون خیلی بچه‌اند 

وانمود کن متوجه بی‌ادبیشون نیستی

پررویی هم کردند بگو بیرون

بی‌ادبا اصلا بزرگتر کوچکتر سرشون نمی‌شه 

دیدم که می‌گم

وگرنه نسل ما با معلما و استادا باادب بودند به خاطر منزلتشون

من تجربه های تلخ زیادی سر کلاس داشتم....اوایل مهم بود برام درس خوندنشون... حرص میخوردم چرا اینقد بیخیالن ... نگران بودم مشروط نشن... و به خودشون و خانواده شون فشار نیاد... توی اکثر شرایط سعی میکردم هواشون رو داشته باشم.

بعد چند سال رفتار آموزشیم رو عوض کردم. بیخیال شدم ...اینقدر حرص نمیخوردم ...  دیگه نگران مشروطی و افتادن و حتی تلف کردن عمرشون هم نیستم ... به خودشون مربوطه ... اگه مباحث سخته خوب ادامه ندن ... اگه کسی علاقه داشته باشه میاد دنبال علم.... وقتم رو برای همون یکی میزارم.

من یه ویژگی شاخص نسل جدید رو با وجود بد بودن میپسندم اونم اینه به شدت خودخواهن ... تنها سعی کردم ازشون یاد بگیرم. نمیشه به زور جامعه رو تغییر داد... علاقه زیادی به قانون شکنی کنی دارن کاش میشد با این انرژی چقدر مرزهای صنعت و علم رو جابه جا کرد...

نکته آخر بگم. توی جامعه ای که رانت و رابطه جای علم و ضابط رو بگیر و البته اون علمی که یاد میگیره نه اونقدر کاربردیه که از طرف صنعت و بازار پس زده نشه. باید انتظار رشد این فرهنگ رو داشت. بعبارتی وضعیت همینه... باید منتظر باشیم جایی توی دنیا واکسن کرونا رو تهیه کنن و با هزینه میلیاردها دلار تازه بعد چند سال بهمون بفروشن.

از پسرها بخاطر عقده گشایی و خودنمایی هست از دخترا بخاطر اینکه نمیتونن ساز مخالف بزنن چون از سوی همکلاسیاشون طرد میشن بنابراین مجبورن هماهنگ باشن با اکثریت

ما برعکس ، بچه های دانشگاهمون بسیار مؤدب و خوبن ولی بعضی اساتیدمون خیلی بی ادب هستن ودانشجو رو به خاطر مسائل پوچ، تحقیر میکنند و فقط دنبال چاپ کردن کتابهایی هستند که به خاطر نمره ، به ما دانشجوهای بدبخت دادند تا ترجمه کنیم و بعد به اسم خودشون چاپ کنند. تمام کارهای علمی شون رو ما دانشجوها انجام دادیم ولی به اسم اساتید چاپ شد ،  و اساتید فقط عشق و حال کردند و ما را چزوندن .

حالا شما بگو اساتید گستاخ تر هستند یا دانشجوها؟

سلام خدمت شما

یکی از معلم های دبیرستانم تعریف می کرد که یک کلاس اینطوری تازه خیلی بد تر و شرور تر بهش می خوره که گویا تو یکسال چندین معلم عوض کرده بودن ، می گفت وقتی رفتم سر کلاسشون بجای حرف از تهدید و تنبیه و بحث های جانبی خیلی ساده شروع کردم درباره درس حرف زدن و درس رو دادم و تا آخر سال به همین منوال گذشت ، در صورتی که معلم های قبلی همه شون وقتی می رفتن سر کلاس چون می دونستن کلاس شلوغی هستن شروع می کردن به تهدید و غیره

به نظرم نزارید بفهمن که شما نسبت به کارا شون حساسیت دارین (که  فکر کنم حسابی نشون دادین ک)  و در کلاس شرایطی رو فراهم کنین از هر نظر تا امکان شلوغی نداشته باشن

از ادمین محترم که مطلب بنده را درج کردن سپاسگزارم

از کلیه دوستانی که وقت گذاشتند و مطالعه کردند ونطر دادن هم کمال تشکر را دارم

اما خواستم نکاتی رو خدمتون عرض کنم برای تمرکز بهتر برای سوال:

من اصلا دنیال این نیستم که کلاس رو چطور کنترل کنم!یا چطور درس بدم واینا! ویا دنبال ایده باشم

 واقعیتش با احتساب اینکه وقتی دانشجو ارشد بودم همیار استادم توتدریس دانشگاه محل تحصیلم  بودم سابقه تدریسم به 8-9 سال میرسه . واز این بابت مشکلی دارم. حمل برخودستایی نشه ارزشیابی از اساتید که تا به کنون گرفتند جزو بالاترین ها بودم حتی همین دانشچوهای دوترم اخیر که اذیت کردند رو نگاه کردم از لجاظ نحوه تدریس وفهم و کلاس نمره بالایی بهم داده بودند.(در دانشگاه محل کارم اینچوریه که ارزشیابی دانشجویان از استاد اگر پایین باشه بهش اخطار میدن و یا اینکه اون دروس رو براشون ارائه نمیدن)

ضمن اینکه بچه های سال قبل هم دوباره  چندبار به مدیر گروهها مارجعه میکنن و درخواست میدن فلان درس رو با استاد فلانی (من) ارائه کنید. یا میبینم دانشجوها سال بالایی میان از درسای دیگه پیشم وقت میگیرن برامون توضیح بدید ما اصلا نمیفهیم!نه خشک وسخت گیر هستم نه زیادی بشوخ وبخند تعادل رو رعایت میکنم وبا دانشجویان ارتباط خوبی دارم وهمیشه روز معلم ایمیلم پراز پیامهای محبت امیز دانشجویان قدیمی وجدیدم هست این از اینکه هم بگم خداروشکر توکارم موفق بودم چون هم علاقه زیادی داشتم هم توانایی درخودم میدیدم.سال ها حق التدریس وبا پول کم تدریس کردم بخاطر بیکاری  از زمانی که دانشجو بودم و به کارم نه به عنوان منیع درامد که بخشی از هویت ام نگاه میکنم.

موقعیتی که الان هست رو براحتی بدست نیاوردم چون پارتی نداشتم  وسالها بیکاری وتدرییس پاره وقت داشتم با حداقل هزینه که همونم دیر پرداخت میکردند(منتی نیست. البته. .بگذریم.

فقط میخواستم بگم این موضوعات برای من مهم هستند ومثل برخی همکارانم که بیخیال هستند وفقط دنبال ارتقا  اصلا نیستم.  و شب وروز زیاد حرص میخورم-واقعا میخوام کیفیت اموزش وپژوهش بهتر بشه  و فکر وهوش دانشجو به چالش کشیده بشه دنبال مفید بودن باشن بتونن مشکلی رو حل کنند ایرادی نداره حتی اگر مهاجرت هم بکنن فقط دانشگاه اثر مثبت روشون داشته باشه.

دقییقا به قول شما دوستان از متولدین 78 به بعد. تا امسال که دیگه متولدین 80 ترم اولی شدند. من این مشکل را با متولیدن 78 و 79 یعنی دوسال قبل هم داشتم ولی حیلی شدتش کمتر بود واینکه بچه ها با رسیدن ترم دو وسه حیلی بهتر شدند

ولی حس میکنم امسالی ها واقعا متفاوت هستند وانرژی زیادی میبرن خیلی زیاد. خصوصا صحبت کردن وکلکل کردن.

منم باشما دوستانی که گفتید  این نسل کم جمعیت هستند وتوخانواده فرزند سالاری بزرگ شدند موافق هستم. خیلی رفتارشون ریشه ای هست ومشخصه مال فقط دانشگاه نیست!  وقتی طرف  با کارمند دانشگاه که همسن پدرش هست دست به یقه میشه واقعا ریشه رفتارها مشخصه.

الان کار من هم پژوهشی هست هم اموزشی . یک دانشجو ارشد داریم که من  استادمشاور هستم. متاسفانه اینحا هم میبیتیم این روند هست با اینکه طرغ 24سالش هست و دهه هشتادی نیست.. اصلا به دنیال چیز مفت هستند که بدست بیارند حاضر نیستند روی چیزی فکر کنن یا سختی بکشند.

یادم رفت بگم که  خانم هستم والبته تو کنترل دانشجویان پسر  بیشتر دچار مشکل میشدم. هرچند که ترم جدید دیدم  ای بابا دختر وپسر نداره! وقضیه تلگرام هم  اتفاقا مال دانشجویان دختر بود که اون وضع وبحث رو پیش اوردن !  البته همگی  امروز هم کلی پیام دادند وعذزخواهی کردند! 

ظاهررا اموزش مجازی الکترونیکی قلق های زیادی داره و اینها چون هنوز با نرم افزارهای متنی ونوشتاری برخیاشون اشنا نیستن من موبه موبراشون توضیح میدادم الان از شدت درماندگی مجبور شدند! بازم برمیگرده به همون رفتاری که دنبال میون بر هستن!

خلاصه با  منت کشی به قول خودشون و  بخاطر دعوایی که بین خودشون رخ داد دوباره گروه تلگرامی رو فعال کردم و فعلا اوضاع اروم هست .!

بازم متشکرم از دوستان ببخشید ظولانی نوشتم. واقعا ارامش گرفتم حتی شده لحظه ای.

درمجموع از بیرون یک استاد ریلکس واروم وبا ضابطه  وبدون نقطه ضعف به نظر برسم  که خوب تسلط بردرس داره و سریع کلاس رو جمع میکنه  اما از درون پراز مشکل وچالش وناراحتی ام. قبلا برای رسیدن به کلاس درس لحظه شماری میکردم الان روزی که کلاس اموزشی با سال اولی ها هست انگار روز مرگ من هست!  فعلا ترم 

ملانصرالدین:

 نه اتفاقا همین زبان دراز کاردستم داده.  دیگه با اینها  اوایل بسکه جاضرجوابی میکردم فرسوده شدم.   انگار  هرکار کنی  چه بیمحلی چه حاضرجوای وهرروشی براشون فان هست 

مهندس: موافق هستم . همه رفتارهای توی مدرسه را با خودشون اوردند دانشگاه.برای همین از سال دوم به بعد کمی بهتر در رفتارواداب اجتماعی میشوند. بله دقیقا رفته بودند از سال بالایی ها پرسیده بودند و گفته بودند اونها گفتند خوب درس میده اما شما سخت میگیرید ونمره نمیدید (به قول خودشون  میخواستن کاری کنن که دیگه سخت نگیرم وروشم و عوض کنم!)

درصورتی که من سخت گیر نیستم ولی اسون گیر نیستم همون جزوه ای که میدم همش از همون هست وهرترم نمره کامل رو معمولا  از بین دانشجویان دارم. بازم تاکید میکنم همه شون اینجوری که گفتم نیستند ولی خوب همون ها که هستند انرژی زیادی میگیرند

سمانه:  بله به تجریه دستم اومده  قبلا از سیستم پاداش و مجازات استفاده کرده ام  اما برای امسالی ها اثر موقت داشت. و حسادت مقطعی به دانشجو زرنگ میکردندودوباره همه چی روز ازنو روزی از نو.  از سیستم چماق وهویج هم زیاد استفاده میکنم وتابه الان بیشتر جواب داده ظاهرا. درمورد نقطه ضعف ایتدای همین کامنت و کامنت قبلی توضیح دادم.  تشکر ازشما.

هادی: پاسخ به شما تو کامنت اول هست. سپاس.

فندق: دروس من پایه وپیشنیاز هستند والبته تخصصی. برای همین اگر هردرسی بیفتن یکسال دوسال عقب می افتند. ممنون

 به کاربر شایان: و در خصوص اینکه بین دانشگاه وبازار کار اختلاف وفاصله وعدم ارتباط هست:

قبول دارم یکی از اشکالات نظام اموزشی ما همین هست دقیقا که البته اخیرا  تلاش های زیادی شده

الان دانشگاها را به نسل سوم تغییر داده اند. دانشگاه نسل سوم یعنی دانشگاه کارافرین. بخش کار افرینی ومرکز رشد هست بخشی برای اساتید هست که طرح های کارافرینه با دانشجور ها ارائه کنند که دانشگاه ما از انجا که مرکز استان هست چندسالی هست جزو دانشگاهای نسل سوم هست. الان دیگه چندسالی هست که روند اینطور نیست که چندتا پاراگراف باشه ومعادله وبعد یک مدرک وتمام. البته دروس من برخی مربوط به رشته خودم نیست وپایه وپیشنیاز دروس دانشکده های دیگه هست و هردانشکده ای اونها از ترم های چهار به بعد دانشجورو تو قسمت تخصصی خودشون میبرن به طرف بخش های کار افرینی یا پروژه هایی که مرتبط با مشکلات جامعه است

الان این موضوع رو برای اساتید هم گذاشتند  والزامی هست که بریم در بخش صنعتی  به عنوان فرصت مطالعاتی  و دیگه همش به کلاس ودرس پایان نامه های تکراری وتئوری محدود نیست.

از بقیه دوستان هم سپاسگزارم واستفاده کردم. 

خسته از اساتید غارتگر:

بله موافقم باشما که برخی اساتید اینگونه هستند. ابدا تایید نمیکنم کارشون رو. ماهم داشتیم از این اساتید .فکر میکنید برای ما نبود ؟ مگه ما دانشجو نبودیم؟ بگذریم .بحث دراین خضوص زیاده و دل ما هم پر /

اما ایا درسته که  کار اساتید بی ادب وسو استفاده گر رو  رو به پای اساتید خوب وزحمتکش  نوشت؟

ایا عدالته که همه رو به یک چوب بزنیم؟

حداقل نسل ما دانشجوهای مودبی  بودیم چه تنبل چه زرنگش.  اساتید  حداقل چالش رفتار گستاخان  دانشجور نداشتند یا اگر داشتن خیلی کم بود.

منم همسن خودتم

چرا واسط عجیبه؟

من هم ازاد درس دادم هم غیرانتفاعی هم الان دانشگاه دولتی کار میکنم..به نظرم خیلی فرقی ندارند به ترتیب بر حسب تجربه من از بهترین به بدترین: دولتی.غیرانتفاعی.ازاد بوده! البته این قابل تعمیم نیست به کسی برنخوره..حتی تفاوتشون ناچیزه.. تقریبا همه یک جورن.. دلیلشم مشخصه..ناامیدی. اینده مبهم. بازار کاری اشباع.. انگیزه ای ندارن. اکثرا تک فرزندن یا دوتا بچه.رفاه نسبی دارن یا بهرحال دانشگاه محل تفریحه براشون.. منم انواع روش ها رو به کار گرفتم. خیلی نتیجه ای نداشت. تو علوم پزشکی گرفتن معرفی به استاد زمان ما اصلا نبود یعنی شاید بود ما اصلا نمیدونستیم چون کار به اونجا نمیکشید الان دانشجو بعد افتادن و سه بار معرفی به استاد به زور نمره پاسی و باید بهش بدی..

خب ما خیلی کاری از دستمون بر نمیاد..

میتونید یه سری صحبت راجع به اینکه چرا درس میخونید باهاشون داشته باشید اینکه چرا میان دانشگاه.. بعد از حرف ها و بازخوردها دیگه احتمالا تصمیم میگیرین بی خیالشون بشین..

احترام خودتون و نگه دارین و کلاس ام هر جلسه به نماینده کلاس بگید اگه بچه ها اومدن بهم زنگ بزن یا بیا اتاقم دنبالم من بیام سر کلاس.. نه که هی برید سرکلاس نباشند..اینجوری خیلی ادم خرد میشه میدونم چی میگید..

موفق باشید.

فرناز به استاد

من واسه اینکه وجدانمو راحت کنم اول ترم از تک تک میپرسم چرا اومدن این رشته میخوان چیکار کنن؟ اینده رو چه طور میبینن.. و خودمم مفصل یه توضیح از بازار کار واقعی و اینده و راه های موجود میگم.

بعد دیگه میل خودشونه .. منم درسم و میدم میرم و وجدانم راحت تره..

" بخش کار افرینی ومرکز رشد " این قسمت بیخود ترین بخش دانشگاه ماست. به شخصه اعتقادی بهش ندارم. مثل استارت اپ هایی که برای سرگرم کردن دانشجو ها میزارند..

" بنظرم با مدیر گروه صحبت کن باهات همراهی کنن "

عزیزم کدوم مدیرگروه؟

من چندترم دانشگاه غیرانتفاعی رفتم مدیرگروه زنگ میزد اگه امکانش هست لطفا فلانی و پاس گنید یا نمره بدید به اینا.. اینا دارن شهریه میدن نیان دانشگاه ما هم باید جمع کنیم بریم.

اوضاع خیلی بدتر از این حرف هاست..

سلام

ماشالله خودتون تجربه و دانش تدریس رو دارید با توجه به این چیزایی که نوشتید، ولی من دقیق متوجه سوالتون نشدم، اگه میخواید بفهمید چرا به طور کلی رفتارشون مناسب نیست؟ خب خیلی دقیق نمیشه چیزی گفت، باید بررسی بشه ولی خب این بچه ها توی مدرسه آموزش در مورد مهارت های اجتماعی نمیبینن، فرهنگا و خانواده هاییم که توش بزرگ میشن خیلی متفاوته و ممکنه حتی خود اون بنده خدا ها هم چیزی در این موارد ندونن یا اینکه فرصت نکنن یاد بدن و متاسفانه چیزی که من میبینم خیلی از افراد ما با مهارت های اجتماعی مثه حق و حقوق خودشون و مسئولیتاشون، نحوه ارتباط با بقیه و... آشنا نیستن چه برسه بخوان اونا رو به بچه هاشون یاد هم بدن. از یه لحاظ  سن و موقعیت این دانشجو ها هست و به نظمر یکمم طبیعی هست که ورودی های جدید هنوز اخلاقای دوره دبیرستان رو داشته باشن و محیط به نسبت آزادتر دانشگاه یکم هیجان زدشون کنه.

اگه میخواید بدونید چرا با شما رفتار مناسبی ندارن خب این به نظرم یه چیز دو طرفه هست، و برمیگرده به همون سوالایی که پرسیدم و به نظرم هر چقدرم که خوب باشید، بازم جای پیشرفت دارید و چیزایی هست که میتونید در موردش بخونید تا بتونید بهتر رفتار کنید و بهتر باهاتون رفتار بشه.

اگه میخواید بدونید چکار باید بکنید که رفتارشون درست بشه، خب اونم به نظرم باز به رفتار شما با اونا بستگی داره و با اون سوالای بالایی میتونید اوضاع رو بهتر کنم.

در کل یه جا خوندم وقتی سر کلاس یه دانش آموزی،دانشجویی، کسی داد میزنه یا کلاس رو بهم میریزه، طعنه میزنه و... این یعنی نیاز به توجه و محبت داره، اگه کسی بتونه به این نیازش درست پاسخ بده اوضاع رو میتونه کنترل کنه.

خیلی خوشحالم که استادی مثه شما دغدغه تربیت و فرهنگ دانشجو ها رو هم داره. امیدوارم پیشرفت کنید و موفق باشید.

یه نکته کوچولو از من کوچکتر:

اونا رو مثه برادر و خواهرای خودتون ببینید و سعی کنید براشون خواهر بزرگتر باشید و دوستشون داشته باشید، براشون احترام و شخصیت قائل باشید و سعی کنید درکشون کنید، شاید تعدادی هم پیدا بشه بینشون که اذیت کنن ولی اکثریت یاد میگیرن و تو حافظشون میمونه که چطور باهاشون رفتار شده و چطور باید رفتار کنن.

موفق و خوشبخت باشید

چی بگم که من خودم پشت کنکوریم و از همین نسل ولی رفتارای بعضیارو که می دیدم دلم می خواست مثل آمریکا که هر چند وقت یبار یه دانش آموز می زنه به سرش با اسلحه چند نفرو تو مدرسه می کشه یه مسلسل وردارم ببرم مدرسه تازه من تو نمونه درس می خونم

چرا همش از دهه هشتادیا بد میگین..دهه هشتادیا هنوز وارد دانشگاه نشدن بیچاره ها

#حالا_وایسین_یه_ذره_آخرشو