خانواده برتر

خیلی پیچیدش کردی 

اینطور نیست 

خیلی خوب بود (احتمالا آقای اسکزویید:).

ببخشید طبق دیدگاه یونگ که میگه فیتیش ناشی از امیال سرکوب شده س؛یعنی پدر مادر مثلا وقتی که پسربچه شون دارن رفتارهای دخترونه زیاد انجام میده مثلا همش خاله بازی میکنه یا عروسک شیر میده یا دامن می پوشه نباید جلوشو بگیرن؟چطور باید باهاش رفتار کنن؟من درباره افراد ترنس خوندم و طبق تحقیقات به نظر می رسه ترنسکشوال بودن ژنتیکی باشه ولی میترسم‌ اگه یه روزی در موقعیت همچین والدی قرار بگیرم و سکوت کنم بچه م ترس بشه(غیر منطقیه ولی بهش فکر کردم)

و در آخر درمانی برای فتیش وجود داره؟

خب سلام

بازم یه بحث جذاب دیگه

بنظرم در کل حس پسر به مادر غیرجنسیه ولی در برهه ای از کودکی بدلیل حالا تغیراتی که تو بدن بوجود میاد  این حس جنسی هم بوجود میاد ولی ن لزوما فقط مادر و باز به غیرجنسی تغیر میکنه و احساسات زودگذر جنسی یادش میره پس فکر کنم در این زمینه برهه زمانی جنسی رو قبول دارم ولی درمورد مادر بنظرم یه نوع حس مالکیت غریزیه

پس حس پسر به مادر درکل یه حس مالکیته مثل چیزی که بخشی از وجودشی و ازت مراقبت میکنه و تمام زندگیته و خب صددرصد این حس مالکیت هم میتونه با محبت پدر به مادر یا رفتارهای زناشویی یا محبت مادر به پدر درتقابل و تضاد باشه و پسر احساساتش جریحه دار بشه پس تا کودکی پسر رفتارهایی که این حس پسر رو جریحه دار کنه مثل خشونت پدر به مادر یا محبت ها یا رفتارهای زناشویی بهتره دور از پسر باشه و خشونت که کلا نباشه بهتره

و درمورد اون داستان که گفتید

بنظرم بخشی از انیمای پسران رو ویژگی های مادرانشون و من صحبت هردوگروه روانشناسو درک میکنم

مثلا تو کوچیکی من اکثر همسایه هامون پسراشون رو دعوا میکردن که چرا دعوا کردی و نباید دعوا کنی با بقیه ولی مادر من وقتی دعوا میکردم با بقیه و میومدم خونه اگر میفهمید مقصر دعوا من نبودم تازه میگفت دفعه دیگه هم اگر کسی بهت زور گفت از حقت دفاع کن و اگر زدت بزنش اگر کتک بخوری اشکال نداره همین که از خودت دفاع کنی مهمه یا یبار کوچیک بودم گفت اگر تو مدرسه ینفر بهت زور گفت و زدت چیکار میکنی منم گفتم منم میزنمش بعد گفت اگر زورش بیشتر بود و زدت چیکار میکنی منم باز گفتم بازم تا میتونم میزنمشهمینطوری دوسه دفعه پرسید تا من گفتم خب اونوقت میرم پیش معاونمون و بهش میگم و مادرم گفت نه اگر گریه کنی و کتک بخوری و هرکاری کنه باید توهم تا اونجا که میتونی بزنی و گریه هم کنی اشکال نداره ولی وقتی جداشدید از هم باید بری به معاونتون بگی

خب من نمود این ویژگی مادرم رو که مقاومت رو بهم یاد داده بود و خودش هم از لحاظ دفاع از حقش ترسو نبود رو الان در شخصیت خودم میبینم و دوستام رو میبینم که با اون تربیت مادراشون چه ادمای ترسویی شدن پس الان تصمیم دارم همسرم هم فرد ترسویی نباشه و رشادت رو یاد فرزندم بده پس طبق گفته فروید این ویژگی رشادت جز خانواده همسرم و جز ویژگی های خودش باید باشه و همچنین این ویژگی در بوجود اومدن من و ترکیب ارکتایپ هایی که شخصیت منو هم میسازن هم تاثیر داشته که زئوس و ارس و هرمس و پوزیدون هستم پس طبق گفته یونگ هم انتخاب همسر من تحت تاثیر شخصیت خودم و انیمایی که طبق رفتار مادرم شکل گرفته بوجود میاد

پس انیمای ما خیلی زیاد تحت تاثیر رفتار مادرمونه بنظرم و گفته هردو روانشناسا درسته

درمورد فتیش هم خیلی نکات باحالی بود من گفته یونگی هارو بیشتر میپسندم بابا این فرویدم که شورشو دراورده همه چیزو به مادر ربط میده...مادر همرو به فنا داد با این روانشناسیش 

میگم الان مثلا من کوچیکیم انگشت شست پامو مک میزدم کلا خیلی علاقه داشتم به خوردن شست پای خودم هیچکسم هیچکاری بهم نداشت الانم کلا هیچ علاقه ای به این چیزا ندارم و روانم در موضوعات جنسی سالمه کلا دراین زمینه خیلی ساده ام یعنی این سلامت روانیم به اینکه شست پامو ازادانه مک میزدم ربط داره؟خخخخ چه جالب 

ازین به بعد هر بچه ای دیدم دستشو میخوره و پاشو مک میزنه نازش میکنم میگم بخور عمو راحت باش هههه

خب بنظر من باز اینکه سوظن رو پسر داره یا پدر دوتاشون دارن ولی تو پسرا خب نمود بیشتری داره و هردو از همون حس مالکیت میاد بین پدر و پسر نسبت به مادر

و ربطی به نیروی جنسی نداره

بنظرم کسی که خودشیفتس درواقع از درون خود متنفره پس درواقع یه فرد خودمتنفره

بنابراین کلا فقط دونوع انسان داریم یا انسان متعادل یا خودمتنفر

و دیگه میشه اسید پاش خودمتنفره

ممنون از پست خوبتون.

بازم پست بذارید

بنظرم جالب بود کلا علم روانشناسی و گاها فلسفه رو دوست دارم منتهاش زیاد بود حال نداشتم تا تهش بخونم 😂. خلاصه ممنون از اشتراک گذاری مطالب جدید خسته نباشی دوست عزیز.❤🌹

اقای اسکیزوئید 

یه سوال

بنظرتون ازدواج دوتا هم تیپ شخصیتی بهتره 

یا دوتا که باهم میرورتایپ باشن؟؟؟؟

......

یه سوال دیگه

بنظرتون سامورایی ها که درونگرا هم بودن تیپ شخصیتیشون چی بوده که هم سلحشور بودن و هم منظم بودن و به راحتی هم جونشون رو فدا میکنن و ساختارگرا هم هستن؟؟؟

**** * ** **** *** *** 

فقط اونجا ک گفتی دید پسربچه ها ب مادر جنسى هستش فهمیدم پستت ** **** **** ***** ** ***** 

مردا رو چى فرض کردین آدم مریض مریضه زن مرد هم نمیشناسع 

زنا خودشون هم از این مشکلا دارن و فرشته های آسمونی نیستن

من خودم پسرم. باید بگم

پست جالبی بود ولی نویسنده کاملا مشهوده که خود شما هم این اطلاعات علمی را از منابع مختلف اینترنتی حالا یا میخوانی و حفظ می‌کنی اینجا مینویسی

یا کپی میکنی. چون به نظرم نمیاد تا این حد اطلاعات علم روانشناسی داشته باشید. از این که بگذریم یک سوالی در این سایت ذهن من رو همیشه مشغول کرده و ممنون میشم شما پاسخ بدید که اونم اینکه چرا همیشه ما پسرا باید خودمان را به دخترا بشناسیم. اگه دقت کردی دخترا چیزی از خودشون نمیگن و فقط در پی شناخت ما پسرا هستند. موردی که پسرا کمتر بهش توجه میکنند. حالا اگر اطلاعاتی مورد روانشناسی دخترا بلدی یا جایی گیر آوردی اینجا بگذار. چون در یک ازدواج موفق هر دو جنس باید از همدیگر شناخت کافی داشته باشند و نه فقط یک جنس. اتفاقا ما پسرا هر چقدر پیچیده و مرموز باشیم اما از دنیای دختران اطلاعات داشته باشیم بهتره چون حس می‌کنم رفتار زنان هر 

جامعه ای عکس العمل و باز تاب رفتار مردان اون جامعه میباشد.

به عنوان مثال میگن دختران ایرانی اهل ریا کاری و دروغگویی  هستند که این مورد در جواب رفتار زشت و ریا کارانه پسران هست. البته این فقط یک نظر شخصی هست. تا نظر شما چی باشه؟

ارادتمند همگی پسری با نام کاربری

           🦂  Scorpion🦂

عجب بعد میگن خانوما پیچیده ان😐

ولی واقعاً نظریه ی ترسناک و مضخرفیه.

مگه میشه در این حد عقل و اختیار آدمیزاد تو یکی از مهمترین انتخابهای زندگیش رد و انکار کرد و فقط اسیر دست ناخودآگاهش فرض کرد؟

حقیقتاً فروید آدمارو به چشم حیوون میدیده.فقط اسیر غریزه😑😑

یه بارم قبلاً خانوم بهار تو یه پستی مختصراً درمورد این عقده مطلب نوشت.همونجا هم من نتونستم درکش کنم.

البته اینکه بعضیا میگن بدون هیچ دلیل منطقی عاشق زنی شدن که هیچکدوم از  معیاراشونو نداره یجورایی این نظریه رو تاییدش میکنه😑

آقایون عاشق بگن درسته همچین چیزی؟؟

به نظرشون به چه دلایلی عاشق یه زن شدن؟؟

اصلاً دلیل خاصی میتونن واسش پیدا کنن؟یا همینجوری بوده؟؟

پست جالبی بود 

ولی چرا علامت سوال انتهای تیتر هست نمی دونم!

این تیکه ی خندوانه و جوک های وطنی درمورد ظالم بودن پدرها! واقعا قابل تامل بود! من فکر می کردم این بخاطر فرهنگ پدرسالارانه ای هست که توی اکثر خانواده های ایرانی حاکمه و بخاطر همین توی طنز که یکی از مهم ترین ابزارش اغراقه پدر ها به این صورت نشون داده میشن ( نمونه ش برای مادر ها دختر ها پسر ها..😅زیاد ساخته شده ) 

ولی خب دیدگاه روانشناسان مکتب یونگ نسبت به سوءظن پدرها نسبت به پسرانشون شخصا برام قابل پذیرش هست 

اما خب فکر میکنم مهم ترین مسئله ای که به ما انسان ها به معنای واقعی کلمه [ارزش انسانی] میده همین اختیار و تعقلمون هست که خودمون رو در حدی نازل ندونیم که نمی تونیم با افکار و کنش یا واکنش اشتباهِ خودمون حالا در غالب ناخودآگاه ، غریضه یا هرچیز دیگه ای که هست مقابله کنیم

درمورد ارتباط ناخودآگاه شکل گرفته ی فرد و جامعه و مسئله ی فتیش و فانتزی های جنسی هم موافق بودم اما نفهمیدم باید طرف کدوم مکتب رو بگیرم!

آقای قصه ی شما چقدر علاقه مند شده 😅 درمورد ارتباط علاقه مند شدن آقا با آنیمای شخصیتش هم که مکتب یونگ توضیح داده موافقم

یه سوالی دارم ! : گفته میشه یونگ تئوری ها و نظریات ناتمام یا دارای نقصِ فروید رو تکمیل و اصلاح کرده شما چقدر و برچه اساسی به این جمله تکیه می کنید ؛شخصا وقتی نقطه نظر مخالف از مکتبش با مکتب فروید رو متوجه میشم و درموردش تامل هم میکنم معمولا مکتب یونگ برام قابل پذیرش هست 

ممنون از مطلب جالبتون ولی من خیلی متوجه کاربردش نشدم ، و اینکه منتظر بیشتر شنیدن هستم امیدوارم مطالب بیشتری برام روشن بشه

باورش سخته بچه ای نسبت به والدین خودش کشش جنسی داشته باشه

حالا فروید از کجا پی برده به اینکه بچه ها به پدر یا مادر خودشون کشش جنسی دارن ؟

از بچه ها پرسیده ؟!

اونام گفتن کشش دارن از نوع جنسی ؟!

بعد سوال دیگه ای که واسه آدم به وجود میاد اینه که پسربچه ها رو چه حسابی خیال کردن باباشون ممکنه اخته شون کنه ؟!

آخه اخته شدن از کجا به فکر پسربچه ها افتاده 

بعد فروید از کجا کشف کرده که پسربچه ها همچین ترسی دارن نسبت به باباشون ؟

پسربچه ها هم مگه تحت تاثیر داستانای اساطیری هستن ؟

فکر نمیکنم بیشتر بچه ها حتی اسم شخصیتای اساطیری رم شنیده باشن چه برسه به اینکه ماجراشونو بدونن که حالا بخوان تحت تاثیرش باشن

واسه من زیاد قانع کننده نبود این متن

اگه من باشم میگم مردا کلا چه پدر چه پسر چه برادر نسبت به متعلقات مونثشون احساس مالکیت دارن و یه جورایی میخوان اونا رو از بقیه مذکرها حفظ کنن و این قضیه تنفر پدر و پسرم ناشی از همین حس مراقبته که اشتباها ممکنه باعث بشه بقیه مذکرا دشمن انگاشته بشن

ربطی به گرایش جنسی به مادر نداره

حالا مثلا پدرا زیاد با داماداشون خوب نیستن معنیش اینه که گرایش جنسی به دخترشون دارن ولی از ترس اینکه دامادشون اخته شون کنه گرایش خودشونو سرکوب میکنن ؟

بعدش اگه اسیدپاشی به خاطر عقده اودیپ باشه دلیلی نداره آمارش تو یه سری کشورا بیشتر باشه باید همه جا یکسان باشه نه ؟

نکته دیگه اینکه این پسره تو فیلم آلفرد هیچکاک اگه پدر نداشته چه جوری عقده اودیپ گرفته

یعنی تو بزرگسالی دچار شده ؟

مگه نمیگین عقده اودیپ ناشی از سرکوب گرایش جنسی به مادر از ترس اختگی توسط پدر در کودکیه

حالا فرض میکنیم عقده اودیپ داشته طرف و دچار تنفر از خود شده

خوب اگه اینجوری باشه که همه پسرا باید اسیدپاش باشن

خطاب به اسکوربین

اینا رو حفظ نکرده و ازهرجایی نیاورده

منکه دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات بودم برای پایان نامم مجبور شدم تمام این مطالبو یادبگیرم.

اصلاهم عجیب نیست.خیلی هم کافی و وافی.

عالی بود..بازم ازین پستا بذارین.کیف داد.مرسی

اینها به نظرم روانشناسی جهت بهبود فرد نبوده و عملا داستان ها و نظرهای شخصی اقای فروید و یونگ هست یک تجربه با الهام از شرایط محیطی و تجربه فردیشون به همین دلیل ارزش علمی نداره و صرفا نظریه های بامزه و سرگرم کننده ایه

چیزی که در درمان بیماری های روانی موثر واقع شد و میشه ازش به عنوان یک روش علمی یاد کرد الکتروشاک و قرص ها هستند که البته عوهرض دارند ولی بهتر از افسانه های فروید و اساطیر یونان و ایران و...هست

خیلی با این قصه ها سعی نکنید دنیاتون رو تحلیل کنید...

علم روانشناسی علم بسیار *******

مخصوصا نوع غربیش

بخش هایی از کامنت ارکیده که هم بنظرم درست بود و هم جنبه طنز :::اگه من باشم میگم مردا کلا چه پدر چه پسر چه برادر نسبت به متعلقات مونثشون احساس مالکیت دارن و یه جورایی میخوان اونا رو از بقیه مذکرها حفظ کنن و این قضیه تنفر پدر و پسرم ناشی از همین حس مراقبته که اشتباها ممکنه باعث بشه بقیه مذکرا دشمن انگاشته بشن

ربطی به گرایش جنسی به مادر نداره

حالا مثلا پدرا زیاد با داماداشون خوب نیستن معنیش اینه که گرایش جنسی به دخترشون دارن ولی از ترس اینکه دامادشون اخته شون کنه گرایش خودشونو سرکوب میکنن ؟

.............

اون احساس مالکیتی که گفتن درسته

بنظر منم این سوظن پدر و پسر بخاطر همینه ولی منکر جرقه جنسی پسر نسبت به مونث ها در سن 3 تا 5 سالگی نیستم چون علمی جرقه های جنسی و هوش جنسی در این سن ثابت شده

حتی دانشمندا ریشه ختنه کردن بچه روهم همین ضربه زدن جنسی به پسر ها برای گذر بی خطر از این سن دونستن میگن دلیل ختنه کردن ضربه به پسرها برای ایجاد ناخوداگاهی هست که در این سن کودکی و دوره های زندگی بعدی به زن های دیگه پدرشون حس خوبی نداشته باشن تا زمانی که عقلشون بیاد سرجاش و وارد سن بلوغ بشن و یسری ماجراهای دیگه درباره ختنه که خیلی طولانیه

ولی خب من ختنه رو بیشتر یه نماد دینی میدونم و از این جهت برام مهمه و رو حرف علمی زیاد تاکیدی ندارم صرفا جهت اطلاع بود...

اون مثال پدر و داماد هم خیلی جالب و طنز باحالی داشت

.........................................................................................

خیلی خیلی جالبه ملت ما هنوز نسبت به علم و به روز شدن به دید بد نگاه میکنن و مقاومت میکنن که بر همون جهل و خوش خیالی خودشون بمونن

تقریبا همه دربرابر این حرفا جبهه گرفتن

نظر منفی و بدون علاقه حامد

نظر بدبینانه جواد

نظز شکاکانه ارکیده

خانم مشکات که از جنبه حیوانی انسان ترسیده

شبگرد تنها که از خود متنفر شده

فقط نظر خانم مرضیه دختر اشنا که به تقابل شعور انسانی و غریزه حیوانی انسان اشاره کرده خیلی خوب و روشنفکرانه بود نسبت به این قضیه که ایشونم تو صفحه مسترمهدی خودشون رو سوداوی معرفی کردن 

بازم افرین به ذهن سوداوی

و خانم بهار که راه حلی خواستن که معلومه خوب با این قضیه برخورد کردن و سوالشون سوال منم هست

..........

بنابراین مثل اینکه ملت ایران نمیخوان پالونشون کج بشه

راستش من خودم هیچ وقت فروید رو زیاد دوست نداشتم،خیلی زیاده روی کرده تو بعضی مسائل تا جایی که احتمالا از نظر فروید کشش بین الکترون و پروتون هم از نوع جنسی یه یا نیروی بین سیمان و آجر...!

تو هر علمی نظریه ها حتی اگه کاملا غلط هم باشن باز ارزشمندن چون دیگران رو ترغیب میکنه که به نقد و بررسی اون نظر و بقیه رو به تکاپو میندازه و این واقعا خیلی خوبه.

خطاب به اسکوربین

اینا رو حفظ نکرده و ازهرجایی نیاورده

منکه دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات بودم برای پایان نامم مجبور شدم تمام این مطالبو یادبگیرم.

اصلاهم عجیب نیست.خیلی هم کافی و وافی.

عالی بود..بازم ازین پستا بذارین.کیف داد.مرسی

من نمیدونم این حرفا به چه دردی میخوره و راه حل چه مشکلی میتونن باشن ...حتی خوندنش هم برام سنگین بود با اون کلمات نارونش. با اینکه خیلی مطالب علمی رو دوست دارم ولی بنظرم این مطالب اصلا علمی نیستن حتی چند مستندشو دیدم باز برام جالب نبود 

سلام دوست بزرگوار .

ممنون از وقتی ک گذاشتین برای چنین پست خوبی ...

یادمه اولین بار که با فروید آشنا شدم ، از این همه هوش و تحلیلش شگفت زده شدم ، سر یکی از دروس عمومیمون بود ، تحت عنوان روانشناسی معلولین ، از اونجا علاقه مند رشته روانشناسی شدم ، چن سالی فرصت نشد ، اما همیشه در عطش دونستن در موردش بودم ...

بعد از یه مدت کتابی جیبی در مورد کلیات زندگی فروید و دخترش آنا فروید خوندم ، تلاشش و تحلیل گری هاش و خدماتشون به علم روانکاوی تا اخر عمرشون برام قابل تقدیر بود ، بعد کتابی از خودش خوندم توتم و تابو و بعدش مجموعه مقالات میل جنسی و بعدتر تفسیر خواب ...

تمام نظریاتش یجور شگفتی برای من داشت ، مثلا جایی که از عقده ادیپ می گفت یا جایی که طی دو سال اگه درست یادم باشه هر روز صبح خوابهاش را می نوشت و به نحوی به درمان خودش پرداخت ، تاثیر ناخودآگاه بر خودآگاهمون ، انواع خود و...

اما همیشه خوندن مطالبش حس سنگینی بهم می داد ، انگار تمام انسانها قربانی گذشته و کودکی شون هستن ، گونه از جبر اندیشی را القا می کرد دستهای آدم بسته بود ... 

خیلی ها باهاش اول کار بودن مثله خود یونگ اما وقتی یسری اندیشه های جبرگرایانه ی او زیر سوال می بردند ، بر نمی تافت و 

طردشون می کرد ...

بعدترش کتاب نظریه و کاربست مشاوره از جرالد کوری را خوندم. از اولین روش درمانی که فروید پایه گذارش بود شروع می شه همون تعبیر رویا و توجه به رابطه ی انتقالی و سیستم های دفاعی که دخترش آنا در ادامه کار بهش رسید ... امروزه ازبخشهای زیادی از نظریات فروید در درمان استفاده می شه ...

اماااا در کل روش درمانی فروید یه روش بسیار گران قیمت و با جلسات زیاد و تمرکز بیش از حد بر گذشته هستش...

الان دیگه روش های درمانی بهتری اومده که تمرکزش فقط به گذشته ی بیمار نیس ، فرد نقش فعال داره در آنچه براش پیش اومده...

بعدِ فروید و روانکاوی ، درمان های وجودی ، فردا مدار ، رفتار درمانی و...  آمدن که کاراترن و عملا به فرد بیشتر کمک می کنند...

مثلا اریکسون نظریه رشدش خیلی زیباست... من صاحب نظر نیستم اما فروید جبرگرایی در افکارش مشهود... اینکه الان تو هرچه هستی تماما محصول رفتارهایی که در کودکی با تو شده...

علم روانشناسی نظریه هاش قابل اثبات نیس ، اینکه شمایِ الان ، محصول چه اتفاقاتی چه فرآیندی هستین فاکتورهای بسیاری شامل می شه...

البته فروید خدمات شایانی به علم روانشناسی کرد و سختی های بی شماری کشید که دریچه های جدیدی رو برای پیشرفت به بشریت نشان داد...

روحش شاد

من فروید رو به عنوان یک روانشناس درست قبول ندارم امروزه خیلی از حرف های فروید زیر سوال رفته اتفاقا پسر ها نه تنها نمیتونند به محارم خودشون  بخصوص مادرشون میل جنسی داشته باشند بلکه   نسبت به کسایی که شبیه به مادرشون هستند هم حس کم میلی دارند ویک حس زنندگی جنسی نسبت به مادرشون دارند در عوض حس عاطفیه قوی وخالص نسبت به مادرشون دارند گویی که انگار اصلا جنس مخالفشون نیست ومن تا حالا اگر از دختری هم خوشم اومده کوچکترین شباهتی به مادرم  و سایر محارمم مثل عمه خاله وغیره نداشته چون خود به خود با داشتن شباهت به  محارم دارای زنندگیه جنسی بوده برام هر چه شباهت به محارم کمتر تحریک امیز تر بوده برام  و این خود یک مکانیسمه تکاملیه برای تنوع صفات جنسی وگسترش تکامل بشر و دست یافتن به ژن های جدید و متفاوت در صورتی که ثابت شده ازدواج فامیلی نتیجش بچه هایی با بیماری های بیشتر هستش به دلیل شباهت ژنتیکی و زن ومرد هر چه ژن هایشان متفاوت تر درصد برخی بیماری ها برای فرزندان کمتر میشود و در واقع علم روانشناسی وزیست شناسی جدید این رو میگه نه فروید که چندین سال قبل یک چیزهای نامربوط رو از روی گمان به هم ربط میده

سلام

به حامد

روانشناسی به خودی خود، بد نیست. ولی یه سری چیزها رو باید قبول کرد که نتونسته درست سر در بیاره، و با فرض های ناقص پیش رفته.

برخی چیزها رو هم خوب عمل کرده. پس نباید بهش نه 0 داد و نه 100.

به حامد

با تمام احترام این نظر شماست که ******

آیا این حرفتون توهین به همه ی روانشناسایی که سال ها زحمت کشیدن نیست؟!

ببخشید یه نکته،  نظریات اصل وجودی یا همون اگزیستانسیالیسم ، تاکید بر  اختیار و انتخابگری دارن ، پس فرد باپذیرش این دو مسئولیت تصمیمش را می پذیره و تغییر براش میسر می شه...

پایه گذاران آن ویکتور فرانکل ، اروین یالوم و ... هستند. کتابهای خوبی دارن...

موفق باشین.

نظرِ خانومِ ارکیده جالب بود،

به نظرِ منم همینطوره که مردا به خانومای دور و برشون حسِ مالکیتی دارن که تهش به مواظبت ازونا میرسه در برابرِ همجنسای خودشون .

مثلاً من حساسیتِ زیادی روی مامانم و آبجیم دارم و این حساسیت رو روی دخترخاله ها و دختر دائیا و ... هم دارم ولی با دوزِ پایین تر.

در حالیکه مطلقاً هیچ نگاه و کششِ جنسی ای بهشون ندارم و نمیتونم داشته باشم.

حاج آقای دهنوی هم توی کتاب گلبرگ جلد ۳ گفتن اسمِ این حس، غیرت هست که توی مردا به مامان و آبجی و همسرشون خیلییی شدیده و خانوما هم تا حدی همین حسو دارن که بهش میگن مالکیت طلبی

یعنی اصولا خانوما هم میخوان مردشون فقط واسه خودشون باشه نه خانومای دیگه.

واسه خودِ زن هم جذابه که مردش انقد روش غیرت داره

و مرد هم دوس داره خانومش روش حساس باشه

البته تا یه حدِ متعادلی

ازون حد که بگذره دیگه میشه شکاکیت و افراط

درباره بقیه ی موارد حرفی ندارم

تشکر از همگی

سلام

علی آقا خدا شما رو واسه عزیزاتون حفظ کنه ،،،،، مطلب تون خیلی طولانی و مفصل بود ،،،،، مخاطب کباب میشه اگه بخواد تا تهش بخونه (لبخند)

ضمن تشکر بابت تلاشی که کردین و وقتی که گذاشتین
در نهایتِ احترام ، به نظرم این مقاله بر مبنای مفروضاتِ غلط و انتفاء مقدم بنا شده که احتمالاً هم مطالبش شِبه اومانیستیه ،،،،، احتمالا صاحبنظران که تخصصش رو دارن نقدهای جدی هم بهش داشته باشن ،،،،، اما به هر ترتیب :

من به عنوان یه مردِ جوون و معمولی از آدما خوشم میاد مثلا به دلیلِ روحیاتِ خوب و جذابی که دارن ،،،،، یا به خاطر اخلاقیات شون و سایر ویژگی ها که مشترکِ در هر دو جنس ،،،،، این که واضحه هیچی

همینطور به صورتِ خاص از خانوما خوشم میاد به خاطر جذابیت های جنسیتی و جنسی شون که میتونن نیازهای فطری و ذاتیِ من رو تامین کنن و طبیعتا دوست دارم یکی شون رو واسه خودم داشته باشم ،،،،، مثلا از محبت و علاقه ی یه خانم به شوهرش خوشم میاد ،،،،، یا مثلا میخوام یکی باشه برای مدیریت و پُر کردنِ خلاء کارهای خونوادگی نظیر رسیدگی به خونواده م یا راست و ریس کردنِ مسائل داخل خونه یا موارد مشابه از این دست ،،،،، اینم از این

در مورد مسائل جنسی هم که واضحه دیگه ،،،،، تقریبا هر مردِ سالمی احساسِ رضایت و شادی و لبخند و لمس کردن و معاشقه و چمیدونم لاک ناخن و گوشواره و گردنبند و لباسِ زیبا و لاله گوش و زیرگردن (آخ آخ 😋) و کلا این جذابیت های زنانه ی همسرش رو دوست داره خیلی براش لذتبخشه ،،،،، به نظرم اینام طبیعیه و از مجموعه تمایلاتِ جنسیِ مشروع و فطریِ بین مرد زن هست ،،،،،

حالا ربطش به فرضیه فروید چیه رو نمیدونم ،،،،، به نظرم نباید زیاد سخت و پیچیده ش کرد ،،،،، موضوع ساده ست !

اصولا اینا شبیه احتمالا شیر یا خط اومدنِ یک سکه در هر بار پرتابِ پی در پی مستقل از همن ،،،،، یعنی ممکنه یکی والدینش و اخلاق و رفتارشون ، ویژگی هاشون خوب باشه خب طبیعتا درآینده فردی شبیه اونا رو برای ازدواج میپسنده و ممکنه دیگری والدینش اونجوری در حدِ کمال خوب نباشن و طبیعتا کمی ازشون دوری کنه !

مثلا دختری به دلایلی از اخلاقای پدرش راضی نیست ، خب طبیعیه به خواستگاری که شبیه پدرش باشه جواب منفی میده دیگه یا بالعکس !

پس لزوما تضمینی وجود نداره که پسران و دختران به والدین شون و افراد مشابه والدین شون گرایش پیدا کنن و مشخصه که همه چی کاملا به چگونگیِ شرایط و واقعیاتِ میدانی برمیگرده !

به نظر یه سری چیزا بدیهیه ،،،،، نیازی به تمثیل و پیچیده کردنِ ماجرا نیست

به قولِ یه بزرگی که حکیمانه میگفت :   « نبوغ در سادگی ست ! »

عجب :))

آقای نجفی آخه چرا ستاره؟!

اگه کلمه ی بدی نوشتم که آقای حامدم همونو نوشتن که...

چی بگم والا :)))

تو اول بیا ثابت کن که فروید یه آدم عقده ای و به نظر من حیوان صفت نیست بعد بیا چ****ات ذهن مریض فروید رو اینجا انتشار بده .

واقعا مطلب ****** بود ما که نسبت به والدین خودمون تمایل جنسی نداشتیم شما رو که این مطلب رو نوشتید نمی دونم **** ** ****** **** بازم میگم حیف وقت آدم که نظریات یه انسان نما به نام فروید رو بخونه و باور کنه

من نویسنده پست نیستم و روانشناسی هم نخوندم ولی با اطلاعات اندکی که دارم لازم دونستم یه چیزایی رو بگم.

۱-یه سری افراد مثل کاربر ارکیده فروید رو به خاطر نسبت دادن علاقه جنسی پسران به مادران نقد کردن.با گفتن اینکه فروید رفته از پسربچه های چهار پنج ساله درباره میل جنسی پرسیده؟مگه پسر بچه میل جنسی میفهمه چیه؟مگه اسطوره میفهمم چیه و...

ببینید تو کتاب تئوری های شخصیت از دوان شولتز یه کار قشنگی صورت گرفته.نظریات و دستاورد ها و انتقادات وارد بر هر یک از روانشناس های بزرگ در زمینه شخصیت آورده شده و داستان زندگی اونا هم قبلش آورده شده.مثلا فروید زمانی که به دنیا اومد پدرش چهل سالش بود یه پدر پیر متعصب یهودی.مادر فروید سومین زن پدرش بود و فقط بیست سال داشت.پدرش خشک و بی محبت و جدی بود ولی مادرش جوان و مهربان و زیبا و حمایتگر بود و چون یه پیرزن فالگیر به مادر فروید میگه که فروید در آینده آدم بزرگی میشه مادره به فرزند ارشد خود یعنی همین فروید ما محبت بیشتری میکرد و خلاصه زیاد تحویلش می گرفت.برای همین ویژگی هایی مثل اعتماد به نفس بالا و بلندپروازی برای موفقیت در فروید شکل گرفت.عقده ادیم هم ماحصل همین دوره در زندگی فروید و مقایسه مادرش با پدرش بود.

در ضمن فروید کلا آدم جبری گرایی بود و انتقاداتی هم به حرفاش هست و غرایز رو نیروی محرکه همه کارهای انسان می دونست.فروید تقریبا در تمام طول زندگیش معتقد بود انسان از سه بخش تشکیل شده.هوشیار ناهشیار و نیمه هشیار. هشیار یعنی افکاری که بهشون تسلط و احاطه داریم.مثلا من الان دارم تایپ میکنم و براتون از فروید دلیل و مدرک میارم این میشه هشیار. نیمه هشیار یعنی افکاری که الان بهشون تسلط ندارم ولی میتونم به هشیار بیارم و بهشون مسلط بشم.مثل خاطراتی که الان بهشون فکر نمی کنیم ولی اگه بخواهیم به یاد میآریم.مثلا من الان به طور اتفاقی  دارم به دفعه قبلی که خانواده داییم اومدن خونمون و حرفی که زن دایی م زد فکر میکنم این میشه نیمه هشیار.نا هشیار افکار غرایز و احساساتیه که کلا بهشون مسلط نیستیم ولی از هشیار و نیمه هشیار قوی تر و موثر تره.در واقع انسان به زعم فروید عین یه کوه راه که هشیار اون قله بالایی کوهه که دیده میشه و ناهشیار اون مخزن عظیم یه که زیر ابه و دیده نمیشه ولی اصل کوه یخ همونه.پس اینکه آقایون میان میگن اه اه پیف پیف کی میتونه به مادرش علاقه اون جوری داشته باشه و ما اصلا همچین آدمی نبودیم موقع بچگی مون و نمی دونستیم غریزه چیه و فلان؛آقایون عزیز!به زعم فروید غریزه و اینجور چیزا تو ناهشیاره.ادم بهش آگاهی و تسلط نداره که اره الان من به مادرم علاقه اینجوری دارم. تو هشیار یا حتی نیمه هشیار نیست که بگین همچون حسی رو داشتین یا نداشتین چون بهش احاطه نداشتین و نداریم.حداکثر ش میتونین بگین مادراتونو دوس داشتین یا نه.بعدم اینکه آدم اسم و تعریف یه چیز رو ندونه دلیل نمیشه اون چیز وجود نداشته باشه 

۲-روانشناسان کتابهای مختلفی دارن و اینطور نیست که همشون یه چیز واحد رو قبول داشته باشن.مثلا یونگ و ادلر با این غریزه بازی فروید در آخر مخالف بودن و راهشونو ازش جدا کردن هر چند استاد هردوشون بود و بعدش تونستن به موفقیتهای بزرگی تو روانشناسی دس پیدا کنن .اگه اونا جلو هرچی فروید میگفت می گفتن چشم،الان قطعا علم روانشناسی انقدر پر بار نبود.اونا هم نظریه های خودشونو دارن.موافقان و مخالفان دارن.انتقاداتی بهشون وارده ولی عین فروید هنوزم از معتبرترین روانشناسی جهانن و دنیا با احترام ازشون یاد میکنه...

۳-روانشناسی از علوم انسانیه و نمیشه از لحاظ شیوه اثبات پذیری با علوم تجربی مقایسش کرد.تو علوم کجایی آزمایش میکنی ببینی خوردن فلان ماده رو شیر گاو چه تاثیری می ذاره.بعد با میکروسکوپ و روش فلان و بیسار بررسی ش میکنی.بعد داده های آماری ت رو وارد میکنی و...علوم انسانی تو این زمینه با علوم تجربی قابل مقایسه نیست.به قول یه کاربری نمیشه مثلا از بچه نمونه خون گرفت و پلاکت هاشو شمرد و گفت به این دلایل زیستی در چهار سالگی مادرشو دوس داشته! تو روانشناسی هم دروس زیست و عملکرد مغز و هورمون و فلان و اینا هم دارن.ازمایش هم دارن.تست و فلان هم دارن.ولی بخش زیادی ش تئوریه. تئوری دادن هم همچین کار اسون و الکی ای نیست.اگه بود الان من جای فروید نشسته بودم.هر چند خیلی از بزرگان روانشناسی صد سال دویست سال پیش پزشکی خونده بودن چون اون موقع اصلا روانشناسی و به قول شما از این سوسول بازیا نبود پس نمیشه گفت از زیست و بدن انسان هیچی هم حالیشون نبوده

ببینید نظریات فروید برای کساییه که کنترلی روی خودشون ندارن نمیتونن تغییر بدن یجوریه که میگه مثلا ادما کارای گذشته رو تکرار میکنن 

ولی مثلا من قبلا خجالتی بودم که رفتم دوره و این برطرف شد خود مدرس هم میگفت مثلا صحبت های فروید برای کسیه که نمیتونه تغییر کنه ولی ما خلافشو ثابت کردیم پس الان این تغییری که ما توی بعد شخصیت کردیم چی هست ؟

زیاد موافقش نیستم تو این زمینه گرچه ممکنه درست باشه واسه یسری 

به مهدی وفادار 

دیگه از این ساده تر نمیتونستم مثال ها همه ملموس کجاش پیچیده است 

به بهار 

همنجس گرایی یا ترانس جز اختلالات روانی حساب نمیشه اتفاقا خیلی هم مهمه پسربچه ها و دختر بچه ها با اسباب بازی جنس مخالف بازی کنند تا با رشد آنیما یا آنیموس به تعادل برسند 

به بهلول دیوانه 

اگر ازدواج کردی جلو بچه هات مخصوصا پسرت همسر تو بوس کن بغل کن و قربون صدقه اش برو که بچه هات از نظر عاطفی قوی تر بشن مشکلات عاطفی ما ایرانی ها ناشی از همین تصورات اشتباست 

هر چی ترجیحات شخصیتی هرچی نزدیک تر تفاهم بیشتر روان شناسی علم مطلق نیست 

شبگرد تنها 

یک لیوان آب بخور سکته نکنی مطلب رو کامل نخوندی مشخصا دارم نظریه عقده اودیپ رو نقد می کنم

به Scorpions 

۳۰درصد پایه است که بر اساس نظریات ولی ۷۰ درصد که مثال و تحلیله برای خودمه 

ولی خودم معتقدم اطلاعات روانشناسی من پایینه و مال دیگران هیچ .

برای تبلیغ حجاب متاسفانه یک هیولا از آقایون توی مدارس دخترانه ساخته میشه ولی تو همین پست هم اگر نگاه کنی می بینی آقایون اکثر فکر می کنند شناخت کاملی نسبت به خود و خانم ها دارند 

فروید با سال ها سابقه روانکاوی میگه من آخر سر نفهمیدم زن ها از زندگی چی می خواند و کارل یونگ با شما هم نظر که این مسئله به خاطر ساخته شدن جوامع بر اساس ارزش های مردانه است . 

به مشکات 

جواب به سوال شما بسیار سخته اما فروید صاحب نظریه اصل ورای لذت لیبیدو رو به سکشوالیته تعبیر می کنه و روان شناسان مکتب فرویدی معتقدند که این واژه مورد کج فهمی واقع شده و منظور فروید چیز دیگه 

از همون زمانی که خانم بهار آون مطلب رو گذاشت بنده تصمیم گرفتم یه مطلب درباره عقده اودیپ بنویسم 

به مرضیه دختر آشنا 

یونگ به دلیل ایستادن در مقابل فروید تقریبا رابطشون قطع میشه درسته میگن هر آنچه فروید نگفت رو یونگ گفت 

یه نکته‌ای بعدا درباره فتیش میگم بسیار عجیب و جالب خواهد بود براون

به ارکیده 

به نظر شما داستان های اسطوره ای هیچ رابطه ای با ناخداگاه ما ندارند؟این خصلت های که به شخصیت های داستان میدیم هیچ ربطی به شخصیت ما نداری ؟

امروزه تصوری که مسیحیان از مریم مقدس دارند عین تصوریه که یونانیان از هستیا داشتند و تصوری که از مسیح دارند همون تصوریه که از دیونوسوس داشتند و عامل بدبختی بشر رو هم مسیحیان و هم یونان زن می دونستند هم سیبی که حوا به آدم داد و هم داستان صندوق پاندورا رو مطالعه بفرمایید 

به جواد 

آدم نمیدونه بخنده یا گریه کنه از حرف های شما 

این همه روانشناس از قرص و الکتروشات استفاده می کنند 

به 😇

فرمایشتون واقعا درسته گاهی اوقات خود من هم دچار همین روانشناسی زدگی میشم و تاثیرات اقتصاد ، جامعه و .... رو فراموش می کنم 

به آقای بهلول دیوانه : ممنون از شما :)

به شکست خورده و بهلول دیوانه 

سعی می کنم یه توضیح جالبی نسبت به غیرت بعدا بدم که مرز بین غیرت و حسادت  رو بهتر متوجه بشین 

به 😇

بله کتاب هستی و نیستی اثر سارتر به خوبی تقابل اگزیستانسیالیسم و روانشناسی رو نمایان می کنه در همین کتاب برادران کارامازوف در دادگاه برادر بزرگتر وکیل مدافع در نقش ضمیر ناخداگاه و دادستان در نقش خداگاه واقع میشه ولی فروید کتاب این رمان کامل ترین رمان تاریخ جهان نامگذاری کرده ولی همونطور که می دونید معروف ترین رمان فلسفه اگزیستانسیالیست دیگر کتاب معروف داستایفسکی جنایات و مکافات 

کلا از این که می بینیم فردی با مطالعه و علم نقد میکنه خیلی خوشحال میشم 

ممنون 

یکی از نکاتی که تو کامنت ها مشهوده عدم درک قدرت ضمیر ناخداگاه 

شاید فیلم inception واسه همه قابل درک نباشه اما یک آزمایش خیلی ساده و بامزه بهتون یاد میدم تا بتونید اعضای خونتون رو از نظر خدآگاهی بشناسید

روی شیر مخلوط حموم خونتون دوتا پلاستیک مشکی رنگ وجود داره رو یکیش برچسب قرمز و رو یکیش برچسب آبی وجود داره آین دوتارو جابه جا کنید اگر کسی از حموم اومد بیرون و رفت با آبگرمکن کشتی گرفت بدونید با یک فرد خودآگاه تو خونتون طرف هستید 

به جناب اسکیزویید

ممنون از شما ، لطف دارین.

دقیقا کتاب جنایات و مکافات داستایوفسکی داستان جدال انسان با خود و درون فرد در شرایط سختی که دانشجوی داستان بدلیل فقر دچار آن شده ، صحبت های پسر با خودش قبل و بعد کشتن پیرزن صاحب خانه ...

در مورد اثر زیبای کریستوفر نولان یا همون inception که معنی میشه تلقین یا حتی مبدا... اشاره زیبای داستان به لایه های عمیق ذهن ، وقتی این فیلم برای اولین بار دیدم به خودم گفتم چطور اجازه می دیدیم هر چیزی ورودی مغز ما بشه ، و نطفه و پایه اصلی ما برای مهمترین تصورات ما از جهان پیرامونمون ، جایی که خود نقش اصلی داستان دیکاپریو ، از اندیشه ای در ذهن همسرش کاشته و باعث اون اتفاقات شده پرده بردای می کنه...

از کریستوفر نولان دو فیلم بین ستاره ای یا inerstellar و همچنین یه فیلم قدیمی اش یادآوری یا momenteo را ببینید حتما...

اونام حرف برای گفتن زیاد دارن...

موفق باشید.

به آقای بهلول

من که فاز شمارو نفهمیدم 😐

شما خودتم تو نظرت تقریباً نظریه فروید یه گوشه روندی و نظر یونگ تایید کردی.اونوقت به بقیه کاربرا که مخالف بودن تیکه میندازی که جاهل و خوش خیالید؟؟؟

به آقای اسکیزوئید

والا نمیدونم چجوری طرفداران فروید این دید جنسی و حیوانیش رو جور دیگه تعبیر میکنن ولی من که حداقل از این نظریه چیز جز اسیر غریزه و شهوت بودن آدم درک نکردم.

خداییش نظر یونگ خیلی قشنگتره و پای صورتهای ازلی و  پای ویژگیها و خلق و خوی خود فرد(یه جورایی اختیار) هم وسط میاد و قالب انسانی به خودش میگیره.

راستی اقای اسکیزوئید اگر ممکنه منابعی کتابهایی سایت هایی کلا چیزهایی که روش مطالعه دارید و داشتید روهم برام بنویسید تا مطالعشون کنم چون الان اینارو سطحی بلدم میخوام توش حرفه ای بشم

و یه چیز دیگه که تو کامنت قبلی م به دلایلی نشد اون موقع بنویسم.الان میگم

یه عده از دوستان علم روانشناسی رو مورد مرحمت قرار دادن.یه عده کم لطف تر بودن و فقط روانشناسی به اصطلاح غربی رو مرحمت فرمودن.

روانشناسی یه علم جدیده.درسته که فلاسفه و اندیشمندانی مثل ارسطو و افلاطون و فلان هم در مورد انسان و ذهن و رفتار بحث کردن ولی روانشناسی به طور جدی صد صد و پنجاه ساله که علم شده.با تلاشهای روانشناسایی مثل همین فروید،یونگ،ادلر،کارن هورنای و..تا جایی هم که من میدونم همه این بزرگان غربی بودن اونم نه هر غربی.اتریش،سوئیس انگلیس آلمان و اینا.خیلی هاشون آلمانی زبان و یهودی هم زیاد توشون دیده میشه.دنیا به اینا مدیونه. نه فقط به خاطر نجات افرادی که از مشکلات روانی رنج میبرم بلکه به خاطر بهبود روابط انسانها با هم.زوجایی که میخوان ازدواج کنن میرن مشاور تا هم با شخصیت و روحیات هم آشنا بشن هم مشاور بعضا زیرابی رو تشخیص بده و راه حل ارائه بده.تو خارج خیلی از شرکتا علاوه بر مصاحبه علمی یه تست شخصیت هم از طرف میگیرن تا با روحیاتش آشنا بشن و در جای مناسب بهش کار بدن.یکی با گروه نمی جوشه ولی رسپشنیست خوبیه.یکی جزئی نگر و ایده آل گراست و تو انجام وظایف زیادی وسواسیه‌.یکی...

تو مذاکرات بین کشورها هم اگه یکی دو تا روانشناس بودن که رفتار سیاستمدار مقابل رو آنالیز میکردن و نحوه برخورد با طرف رو به سیاست مدارای خودشون می گفتن خیلی از مسائل و مشکلات پیش نمی اومد.اهمیت و سندیت علم روانشناسی غیر قابل انکاره

بزارید کوتاه بگم :

به نظر من ، بنده خدا فرویدم از زاویه دیدِ خودش یه حدس و گمانی بالاخره کرده دیگه ،،،، چه میتوان گفت ،،،، ممکنه تموم وسعتِ دید و دنیاش همون قدر بوده باشه

مشکلِ مکاتبِ غربی همین منقطع بودن شون از آسمون هست !

إن یَتَّبِعُونَ إلَّا الظَّن وَ مَا تَهوِیَ الأنفُسُ

پیروان این عقیده پیروی نمی کنند مگر از ظن و گمان ، و از آن چه را که نفوس شان هوای آن را در سرشان بپروراند .

مَالَهُم بِه مِن عِلمٍ وَ لَا لِأبَائِهِم کَبُرَت کَلِمَهً تَخرُجُ مِنْ أفوَاهِهِم إنْ یَقُولُونَ إلَّا کَذِباً

نه ایشان خودشان در این مطلب علمی را دارند و نه پدران شان علمی را دارند . این گفتار زشت و ناروائی است بزرگ که ، از دهان شان خارج میشود . و ایشان نمی گویند مگر دروغ را .

به نظر میرسه در مورد احساسات هم همه چی برمیگرده به رفتارهای هر خونواده ،،،، یعنی به شرایطِ میدانی بستگی داره ،،،، معماریِ کنش و واکنش ها کاملا کاتوره ای هست و هیچ استانداردی براش نمیشه پیشبینی کرد .

خیلی ببخشیدا آقای اسکیزوئید ، نمیدونم چرا حس میکنم شما از اون دسته افرادی هستین که خیال میکنن خیلی بلدن و دوس دارن نظرات خودشون رو رو دیگران تحمیل کنند

اسمش روشه اینا نظریه هست به این معنی نیست که قطعا درسته. 

چرا شما اصرار دارین نظریات یه روانشناسِ صد سال پیش رو بعنوان واقعیت علمی قبول کنیم.

راجب کلیت متن نظری ندارم ولی راجب اسید پاشی بیشترین آمار در دنیا مربوط به کشور انگلستانه و کشوری مثل ایران از این نظر آمار قابل توجهی نداره و همینطور راجب قربانیهای اسیدپاشی هم غالبا مردها مورد سوءقصد قرار میگیرن نه زنها

از بیان توهین آمیزت خوشم نیومد 

قرار نیست هر کس محتویات پست قانعش نکرده ضد علم باشه یا طرفدار جهل و خرافه باشه 

فعلا که یک سری از تئوری های فروید بیشتر شبیه جهل و خرافه ست 

و شواهد نشون میده این شمایی که خوشت نمیاد پالونت کج بشه 

دید حیوانی ، کثیف و وحشتناک و شنیع و مستهجن و فلان و....؟!!!!

به کجا چنین شتابان...

تعصب نیس آیا اینا؟ این همه ابراز نفرت ؟!!!

فقط ما خوبیم...😃 طبق قرار قبلی...

یسری نظریه داد که یک سو نگر بود ، بعده ها زیر سوال رفتن ...

و همکاراش رفتن دنبال روش های بهتر چون فهمیدن فقط و فقط مشکلات فرد منشاشون مسائل جنسی بیمار نیس...

چرایی های هستی شناسی مثه مرگ و نیستی ، بیماری ، تنهایی انسانی و کنار آمدن با مسائل از دغدغه های اصلی انسانهاست که شاید اینهام بخشی از امور مسئله ساز فرد باشه.

به خانم مشکات

سلام

نه من کلا کاری با نپذیرفتنش ندارم من به این قسمت توجه میکنم که مثلا میگن کلا روانشناسی غربی مزخرفه یا مثلا به این نظریه ها احساسی نگاه میکنن یا اینکه نه اینکه عقلانی بگن قبول نداریم بلکه احساسی میگن فروید فلان بوده

شما از جنبه حیوانی انسان ترسیدید و جهل و خوشخیالی که گفتم شاملتون نمیشه ناراحت نباشید بهتون حق میدم هم بترسید ولی چشماتون رو باز کنید انسان هم همون حیوانه 7.5میلیارد نفر روی زمین میخورن و میخوابن چند نفرشون بقیه براشون مهمن؟چند نفرشون مثل فروید سعی کردن انسان رو بشناسن؟چندنفرشون دربرابر کشتارهای عصر خودشون مخالفت کردن؟چند بار تو تاریخ رو سراع دارید که گفتمان انسانی بر وعده زندگی راحت پیروز شده باشه؟حقیقت همینه که انسان حیوانی بیشتر نیست یه گله گوسفند که بخاطر علف و کتک نخوردن به این طرف و اون طرف میرن

منم اون قسمت که فروید میگه بچه نگاه جنسی خصوصا به مادر داره رو قبول ندارم هیچکدوم ازین نظریه ها کامل درست نیستن ولی دربرابرش مقاومت بیجا نکردم فروید رو کلا بیناموس احمق نگفتم

البته شماهم نگفتید شما واکنشتون خیلی بهتر از بقیه بود ولی خواستید حقیقتو ببینید نخواستید هم نبینید دلیل موفقیت جبهه بد در این 5 هزار سال همین گوسفند بودن انسانها بوده هنوزم هستن شماهم خواستید ازدواج کنید یادتون باشه با یه انسان ازدواج کنید

یه چیز دیگه 

چند درصد جامعه ما ارزو و هدفش انسانیه و مربوط نمیشه به بعد حیوانی خوردن و خوابیدن و خوشگذروندن؟

به محمد

سلام

گفتم که قانع نشدن قابل درکه ولی بیغیرت خوندن فروید و اینکه روانشناسی چرته و...هرچیزی که از روی تعصب باشه از همون گله گوسفند میاد 

و نتیجش میشه پالون تنظیم برای سواری خخخخ

میدونم خوشتون نمیاد ازین دو اصطلاح ولی مجبورید روش فکر کنید

یه چیز جالبیم بگم خیلی شیرینه

اونم وقتایی بود که یکی از بچه های خوابگاه دانشگاه حشیش (گل) میکشید ،

حرفایی میزد رفتارایی میکرد که به تصورِ خودش خیلی عمیق و پیچیده ست ، میگفت امیر من تو اون شرایط فلسفه رو خیلی خوب میفهمم !

ولی یادمه برای مایی که یه مقدار از کُتُب فلسفی و منطق سر در میاوردیم و تفریحی میخوندیم شون و همینطور منابعِ علمی و اطلاعاتیمون فرق داشت و اصیل بود (خصوصا اونایی که مراجع شون اسلامی بود) حرفاش کاملا بچه گانه و سطحی یا حتی از اساس اشتباه بود !

یعنی مِتُد رو داشت ، ظرف رو داشت ،،، یا ایشون شرایطِ فیزیولوژیکیش واسه این کار بدک نبود ،،، ولی متاسفانه تو اون ظرفش محتوای اصیلی وجود نداشت و طبیعتا حرفای گمراه کننده ولی ظاهرا یه مقدار زیبا میزد !

حکایتِ مرحوم آقای فرویدم همینه ،،، ایشون تلاششو کرده بنده خدا ،،، ولی چون به مطالبِ اصیلی (منظورم مطالبِ غیر اومانیستی و آسمانی هست) دسترسی نداشته عموما نتایجِ تفکرش بر مبنای مفروضاتِ غلط استواره و ارزش و وزن و سنگینیِ چندانی نداره !

(ناخودآگاه من به یاد ترانه ها و شعرهای جدید ، ملودی های سال های اخیر یا حتی مداحی های جدید میفتم که چقدر پوچ و خالی از مفهوم هستن)

اینم دلیل داره ،،، چون آدمش آدم نیست که بتونه مفهوم بسازه !

همچنانیکه ما مترجم زیاد داریم ولی مولفین انگشت شمارن !

در مورد فیلم Inerstellar هم همینه ،،،،، گاهی اوقات بعضی از نویسنده ها و کارگردانا ذاتا علاقه دارن بگن ما خیلی خفنیم ،،،،، پرستیژ رو در هر چه پیچیده تر نشون دادنِ خودشون و آثارشون میبینن و خیلی سعی میکن مرموز و خاص جلوه کنن 🤣 ،،،،، حتی تِم اثر و فیلتر رنگِ فیلم شون هم فرق داره و بیشتر به سردی (رنگ های آبی و تاریک و تیره مثلا) گرایش پیدا میکنه

اونایی که با تفکرِ توحیدی و معاد و دعای جوشن کبیر و مشابه اون آشنایی دارن میدونن این محصولاتِ متریال اومانیستی چقدر سطحی هست و بر اساس حدس و گمان های ابتدایی بنا شده !

راستی یه چیز جالب و اِشکال اساسی ای هم که تو محصولاتِ هالیودی هست همین محاسبه نکردنِ پارامتر خداست که نقشی تعیین کننده در سرنوشتِ ماجرا داره ،،،

نیاکان مون به ما یاد دادن "بزرگ" فکر کنیم !

اویی که منبع و خورشیدِ امیدبخشِ همه ی عالمه ،،، مبدا و منشا همه چی از اونه و حین و ذات و ظاهر و باطنِ هر چیزی رو تشکیل داده ،،،، اویی که هدایت و حکمت و عزت و تسلط و بازگشتِ امور مطلقا به یدِ قدرت اوست !

تو فیلم هری پاتر این جوری بود ،،، تو لرد آو د رینگز بود ،،، تو ماتریکس بود ،،، تقریبا توی همه جا این خلاءِ عمیق و نقصِ بنیادین بوده و هست

برای همینم تو فیلماشون همیشه جبهه ی خِیر عموما سرگشته و ناامید جلوه میکنه و حالا شانسی شانسی ممکنه پیروز بشه ،،،

الکی انگار مثلا دشمن خیلی قویه ! 😒😏😆🤣🤣

حالا دیگه نمیدونم برنامه شون چیه آیا بالاخره میخوان عاقل بشن و از اشتباهات شون دست بردارن یا نه ؟!!!

منتظر میمونیم ،،، و در نهایتِ شکیبایی و آرامش ،،، بازی رو تماشا میکنیم ! 😊

آقا امیر (آمیرزا)

قدرت تمثیل شما فوق العادست !

به تدریس و آموزش علاقه مندید؟؟

یا احتمالا مدرسی؟😜

به اسکیزوئید



من منکر ارتباط داشتن اساطیر با ضمیر ناخودآگاه جمعی نمیشم


اما چیزی که سوال برانگیزه اینه که یه پسربچه که حتی اسم اون اساطیرو نشنیده از ماجراشونم بی اطلاعه چه طوری ممکنه ضمیر ناخودآگاهش تحت تاثیر اون اساطیر باشه و از باباش نفرت داشته باشه


شما یه جوری از مفهوم ضمیر ناخودآگاه صحبت میکنی که انگار ژنتیکیه و از پدر مادر به ارث میرسه و اونا ضمیر ناخوداگاهشون تحت تاثیر هر چی بوده بچه شونم همونو به ارث میبره


اینکه تصور مسیحیا از مریم شبیه تصوریه که یونانیا از هستیا داشتن به نظر من ربطی به ضمیر ناخودآگاه جمعی نداره


به این ربط داره که این داستانا از هم تقلید شدن


مثلا فراماسونا هم تصوری که از آیسیس دارن شبیه مریم مقدسه یه جورایی


این قضیه به خاطر ارتباط تمدنای مختلف باهمه جوامع و تمدنا از همدیگه تاثیر میگیرن خیلی وقتا افسانه ها و اسطوره های خارجی بعد از منتقل شدن به یه فرهنگ دیگه مطابق اون فرهنگ دوم بومی سازی میشن و یه تغییرایی میکنن مثلا اسمای اسطوره ها عوض میشه اگه هستیا بوده میشه مریم
اگه ابراهیم بوده میشه سیاوش مثلا میگم


به هر حال این چیزی که به من گفتی داستانش با ضمیر ناخودآگاه جمعی فرق میکنه


به بهار


خوب به هر حال اینکه فروید چه جوری تونسته اون چیزی که تو ضمیر ناخوداگاه پسر بچه هاست رو کشف کنه

و بفهمه پسربچه ها میترسن باباشون اخته شون کنه چون به مادرشون گرایش جنسی دارن

نکته شدیدا مهمیه

که نمیشه زیرسبیلی ردش کرد



قرار نیست هر چیزی که برچسب علم داره رو ما دربست قبول کنیم که
خوب آدم براش سوال پیش میاد




به بهلول دیوانه


اگه با من بودی
خودتی
من نه اسمی از بی غیرتی بردم نه گفتم روانشناسی چیز بدیه
 

آقای amir aaa گرامی

حرفهای شما به جای خود ولی باید بدونیم که غرب با همین سایکولوژی فرویدی (دوست ندارم اسطوره سایکی و کوپید رو معادل روان انسان بدونم، میگم سایکولوژی) دست گذاشته روی advertisementها، فیلم و سریال و انیمیشن، تغییر ذائقه مردمان در طول نسلها و همه چیز ... وجدانا ببینید چه قشنگ فیلم میسازن؟ چطور همه چیز رو دارن برای همه بازتعریف میکنن طبق انگاره های مدنظر خودشون؟ ... من معتقدم ما باید این سایکیِ psyche انسان  رو بشناسیم چون به بخش پایه فیزیولوژی ذهنی مربوطه به آمیگدال و لیمبیک و کورتکس و سایر بخشهای مغز؛ چون واقعا و به هر حال وجود داره و داره جواب میده. و چون یه دانشی هست که اصولا همه چیز رو بر مبنای منافع انسان در حوزه حواس چندگانه تعریف می کنه به شدت پذیرفتنی و کاربردیه. می بینید که امروزه برای همه مردم منافع فرد و بعد گروه مقدم بر هر چیز دیگه ای شده. می بینید که متاسفانه یک زن و شوهر میرن پیش مشاور تا بتونن راه حلی برای ادامه زندگیشون پیدا کنن و وقتی که از در اتاق مشاور اومدن بیرون بر اساس الگو و کلیشه و آرکتایپ و پرسشنامه و چه و چه، میرن پی جدایی از هم. چرا؟ چون بهشون گفته شده شما به در هم نمیخورید! به همین راحتی! چون جای خیلی مسائل مثل فداکاری و تلاش برای درک متقابل و کوتاه آمدن درین حیطه تعریف نشده، چون همه چیز یعنی "من و فقط من". چون قراره طبق این الگوهای بریده شده، ما خطوط راستی باشیم که برای رسیدن به هم بشکنه! چون قرار بر این شده که هستیا و آفرودیت و آمازون و هرکول بشن الگو و کهن الگوی ما.

طبیعتا چنین دانشی در درک و تبیین مفاهیم مرتبط با تعالی انسانی، فداکاری و از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به نتیجه بدردبخوری نمیرسه و حتی لازم باشه به خدا و مسائل قدسی هم با نگاه جنسی زده یا غریزی نگاه می کنه...

اما با این همه، من معتقدم دانستن و شناخت این حوزه از علم بسیار مفید و لازمه اما این که بگیم "این است روان انسان" رو تبعا برش نقد وارده... البته نیازی به پاتک زدن به سایکی انسانی نداریم چون نمودی از رفتار فیزیولوژیک ذهن ماست و سرکوب کردنش و نادیده گرفتن نتایجش یعنی دور شدن از واقعیت...مثل این میمونه که غذا خوردن رو نفی کنیم چون صرفا عملی حیوانی است... اما مسلما به همون اندازه که روان انسان و حقیقت، ورای سایکی و ورای واقعیت هست نیاز به کار و پژوهش بیشتر داره که اگر مسئله راحتی بود خدا نمی فرمود یسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربی و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا.

فیلم بین ستاره ای جنگ بین خیر و شر نیست...

بلکه علاوه بُعد چهارم یا همان زمان ، از بُعد پنجم یعنی عشق ( محبت بین پدر فیلم و دخترش زمانی که دخترش در زمین چشم انتظاره پدر هست و پدر سرگردان در فضا ) صحبت می کنه... 

در حقیقت پیام فیلم اینه تنها چیزی که توان در نوردیدن زمان و مکان را بین ما انسان ها داره ، عشق و محبت است... گرچهروند فیلم کشدار و گاهی خسته کننده می شود...

آنها شاید با اسلام و پیام الهی آشنا نباشند اما چه بسا اگر دین ما در همان بلاد کفر یا غرب نازل می شد ، مسلمانی بهتری از ما می کردند...

انسان خدا محور و موحد در هر ذره عالم خدا را خواهد ... حتی ساخته های بشری که از نبوغ بشری سرچشمه می گیرد.

دوست حقیقی خداوند نه غمگین می شود و ترسان... ( بنا بر باور انسان خدامدار که برترین مرتبه ی آن تسلیم شدن محض در برابر خداوند است ، کسانی دچار مشکلات اضطراب و افسردگی و ... می شوند که معادی و حضور خدا را یقین ندارند و دنیایی که چنین زیبایی محض برای آنها سرد و تاریک است.)

 دوستان فردا اربعین است ، التماس دعا بسیار زیاد...

اللهم عجل لولیک الفرج❤

چند وقت پیش به یک مطلبی خوردم در رابطه با ضمیر ناخداگاه در قرآن دیدم کتابی نوشته شده که فقط از قم میشه این کتاب رو تهیه کرد 

فهرست کتاب همگی در باب نظریات فروید بود امروزه علم روانشناسی بین روحانیان بسیار پر طرفدار شده و در بالاترین سطوح علمی مسائل این علم 

به ارکیده 

روحانیون هم معتقدند مادر پسر خودش رو حموم نیره لباس های باز نپوشه و بچه تو اتاق پدر و مادر نخوابه دلیل بر این میشه روحانیون ذهن بچه ها رو می خونند 

تو نظری که گذاشتم صحبت کردم از اینکه بحثی از درک متقابل و فداکاری در روانشناسی نشده منظورم رو بد گفتم. اتفاقا زیاد به این مسائل برخورد میکنیم در روانشناسی. منظورم صرف درک متقابل به معنای مرسوم نبود بلکه فداکاری و درک یک انسان با هدف مثلا رضای خالق یا یه چیزی تو این مایه ها!

اینی هم که درباره مشاور گفتم چون بعضا مورد بوده حاصل 15سال زندگی با دوساعت به اصطلاح مشاوره هیچ شد!خوب واقعا دیدید بعضی وقتا خودمون در یه مکالمه عادی به یه ادمی که مثلا بدی در حق دیگری کرده راحت میگیم این بدی تو میتونه به خودت برگرده یا مثلا خدا جای حق نشسته. خوب چنین چیزهایی رو حقیقتا در روانشناسی مرسوم نمی بینیم.بله به هر حال اونا دارن ساینتیفیک کار میکنن و تبعا مسائل این چنینی رو وارد کارشون نمیکنن چون به هر حال نان ساینتیفیک هست!

بگذریم.

خلاصه اینکه در کل خواستم بگم اینکه بشینیم و فقط نگاه کنیم احتمالا چندان بهتر نمیشه امیر اقا طرحی نو باید دراندازید😂

به ارکیده 

خآنم محترم کسی حق توهین به شما رو نداره شما فقط یک سوال پرسیدید که فروید از دل بچه ها چطور خبر داشته ؟

 شما پذیرفتید بین ناخداگاه و داستان های اساطیری یک رابطه وجود داره 

وقتی ما به صورت خداگاه امیال خودمون رو سرکوب می کنیم ناخداگاه ما یک واکنش نسبت به آون سرکوب نشون میده 

مثلا من به عنوان یک مرد گرایش به زن های زیبا دارم زمانی که این گرایش رو به صورت خداگاه سرکوب میکنم ناخداگاه واکنش میده 

این واکنش میتونه به صورت خواب باشه مثلا من خواب میبینم با یک خانم خوشگل هستم یا می تونه به صورت تعمیم دادن بشه به یک رویا 

مثلا حوری های بهشتی تجسمی از ناخداگاه سرکوب شده مردان مذهبیه

حال توی یونان باستان داستانی وجود داره که فردی به نام اودیپیوس عاشق مادر خودش میشه برای رسیدن به مادر پدر خودش رو می کشه 

فروید گفته این داستان اتبلور ناخداگاه سرکوب شده جمعیه 

یعنی مردان که در کودکی گرایش خودشون به مادر رو به صورت خداگاه سرکوب کردند ناخداگاه این گرایش سرکوب شده رد به یک شخص تعمیم داده به نام اودیپیوس 

کلا مطلب بنده نقد نظریه عقده اودیپ ولی بنده نگفتم فروید اشتباه تحلیل کرده بلکه گفتم داستانی که به دست فروید رسیده اشتباه بوده و با استفاده از اسطوره شناسی ایران اثبات کردم که ناخداگاه جمعی مردم ایران هم با نظریات فروید مخالفه و دلیل اثبات صحبتام فرهنگ پسر کشیه 

بنده یقه کسی رو نگرفتم که حرف من درسته که 

حالا شما کامنت ها رد تک تک بخون یک فردی نیومده ثابت کنه داستان های اسطوره ای هیچ ربطی به ضمیر ناخداگاه ما نداره 

به 😇

مگه میشه آدم intj باشی و همه فیلم های نولان رو نگاه نکرده باشی بنده حتی سریال westworld که نوشته جاناتان نولانه هم نگاه کردم

اگر وبلاگ رو دنبال کرده باشی بنده جزء افرادی بودم که mbti و کهن الگوها رو برای کاربران جا انداختم و ذاتا با یونگ خیلی بیشتر حال می کنم  

به مرضیه خانم :

سلام ، مرسی ممنونم از محبتتون ،،، نظر لطف شماست 🙏🌷😊

اونجوری آکادمیک که نه ،،، همینجوری معمولی ،،، گاهی اوقات ،،، اگه سرم خلوت بشه و چیزی به ذهنم برسه میام واسه دوستام تعریف میکنم ،،،

به نیلووو :

سلام ،،، نه اسطوره رو که برای بچه تعریف نمیکنن که 😁 ،،، اسطوره رو از روی تجربیاتِ بزرگسالان میسازن و بهش پر و بال میدن ،،، اینایی که میبینی همشون ساخته و پرداخته ی ذهن کنجکاو و اندیشمندِ انسان هاست در طولِ سالیانِ دراز و تاریخ و جغرافیای عالم هست

این قصه هاییم که تعریف میکنن (مث پسرکشی و فلان) اکثرشون داستان و تخیله ،،، اینا دیدن جالبه موضوع جذابه ،،، گفتن باهاش شعر بسازیم (فردوسی) ، تئاتر کار کنیم چمیدونم CD هاشو بفروشیم پوستر بزنیم و فلان ،،، بیشتر به درد سینما ژانر رومنتیک دراما و اِپیک میخوره ،،، هدفشون تفریحی بوده و فلسفه ی پنهانِ خاصی هم پشتش نیست !

به لیدی خانم :

سلام ،،، ما یه تفاوتِ راهبردی و ماهیتی با اونا داریم ،،، ما انسان ها رو آگاه میخوایم و بهشون دانشِ حقیقی و نور میدیم ،،، اونا انسان ها رو نادان میخوان و بهشون نادانی و تاریکی و گمراهی میدن !

خیلی جاها اونا در بستری از واقعیت ها سعی میکنن حقیقت ها رو به گونه ای دیگه تحریف کنن !

(تو همه ی زمینه هام مصداق داره ،،، حتی ممکنه باورتون نشه تو زمینه ی اقتصادی هم این تفاوتِ ماهیتی نمود پیدا میکنه ،،،، اصن مدلِ جهانبینی توحیدی فرق داره ،،، ذاتش فرق داره)

حالا بَداشون یه طرف ،،، حتی خوباشونم اگه خیلی بخوان خوب باشن متاسفانه راهِ آگاهی و نجات رو بلد نیستن که بعدش بیان و به بقیه یاد بدن !

دقیقا مثل تفاوت آب و سراب ! که اولی حیات بخشه و دومی کشنده و خطرناک !

تازه اگرم درمانی باشه درمانش صرفاً مقطعیه و مخاطبینش اونجوری که شایسته و بایسته است سیراب نمیشن !

در مورد ضعف و قوت هم ؛

میگه که : جاءالحق و زهق الباطل ، ان الباطل کان زهوقا

اگه دقت کنین باطل از ابتدا هم ضعیف بوده و هست !

نشون به اون نشون که اگه یه سری چیزای زیربنایی خوب و درست معرفی و مطرح بشه همونایی که میگین جذبِ اونا شدن همونا دوباره مث فنر برمیگردن به حالت استاندارد و فطریِ خودشون !

پارسال یکی از آشناها همکارش رو برای اولین بار آورده بود ایران رو ببینه برده بود شیراز تو این چادرهای عشایر فک کنم ،،، طرف پیرمرد بود میگفت احساس میکنم تازه متولد شدم چیزایی رو میبینم که تو این مدت سنم هیچوقت درکشون نکرده بودم !

(طرف تو فرانسه کلی جایزه ی مطرح معماری رو برده و استاد دانشگاه بود)

من همین ماجرا رو در مورد سفیر امریکا تو جده (عربستان سعودی) در رابطه با ایران و فکر و منطقش شنیدم !

شما اگه چهره ی خیلی از توریستا خصوصا باتجربه ترها و مسن تر ها رو که اولین بار به اینجا میان ببینین کاملا متوجه میشین انگار وارد دنیای جدید شدن !

و جالب تر اینکه زمانی که فرد با سرچشمه ی فهم و بصیرتِ حقیقی آشنا میشه دیگه رغبتی به مفاهیمی کمتر و پایین تر از اون پیدا نمیکنه ! یعنی هر انسانی ذاتا کمالگراست و تمایل به گمشده ی خودش و پاسخِ اصلی به نیازهای وجودیش داره و به چیزی کمتر از اون راضی نیست !

این جمله خیلی درسته ؛؛؛ دین واقعا افیونِ ملت هاست ! 😂😂

البته اونام خودشون خیلی سعی کردن ادا دربیارن ،،، فیلما رو نگاه کنین ،،، همش اسطوره ای و سرشار از بخشش و شجاعت و ایثار و سوپرمن و بتمن و چمیدونم مفاهیم خوب و غیره ،،،

پای صحبتاشون بشینی همش میگن دموکراسی ، آزادی ، حقوق بشر و غیره چون خیلی خوب میدونن خواسته ی ذاتیِ نژاد بشر دقیقا چیاست

میان منافقانه در بستری از تمایلاتِ فطری و پاک انسان ها و واقعیاتِ میدانی ، حقایق رو از چشم مردم پنهان و مفاهیم شیطانیِ خودشون رو بیان میکنن و طبیعتا متضرر اصلیِ این ماجرا مردمی بیگناه و فریب خورده کف میدون هستند که قربانی شدن ! و همینطور مایی که نتونستیم خودمون خوب باشیم و خوبی رو در عمل بهشون نشون بدیم ! اینجا شاید نیمی از تقصیر به گردنِ ماست !

نکته اینجاست که :

من با علوم و روانشناسیِ غربی و دستاوردهای تجربیِ بشر ابداً هیچ مشکلی ندارم ،،، اینا در جای خودش و با توجه به میزانِ ظرفیت های ذاتیِ خودش بسیار هم ابزارهای مفیدی هستند ،،، ولی اینکه فکر کنیم این دیگه تمامِ ماجراست و چیزی جز این و بالاتر از این نیست یعنی آغاز مسیر گمراهی و محروم موندن از خیلی چیزا !

ضمنا همین اسطوره ها مثلا تو آرکتایپ ها خیلی هاشون اصلا گفته نشده و ناقصه ، خیلی هاشون اشتباهه ، خیلی هاشون درست درک نشده

مثال میزنم براتون همین آرس تایپ ، ما یه جایی تو قرآن داریم میگه برید آدم بکشید ! (یعنی فعلِ کشتن ممدوح بر شمرده شده)

ولی چون نویسنده و طراحِ این متد با توجه به محیط زندگی و باورهای خودش شناختِ دقیق و عمیقی از این حکمِ الهی نداره اون رو یه کاری مذموم برمیشماره !

یعنی ایشون ناخودآگاه و ناخواسته جهانبینیِ خودش رو در این روشِ علمیِ شخصیت شناسی سهیم و دخیل میکنه و نمیتونه وسیع تر و بزرگتر و والاتر و حکیمانه تر از اون رو ببینه !

پس خیلی خوبه که ما آدما فارغ از کسی که هستیم ، به منبع و مرجعِ اصلی متصل باشیم ، خوب و بد رو درست و حقیقی بشناسیم ،،، و دقیقا بدونیم چی کجا و چقدر خوبه ! ،،،،

کِی بایستیم ، کِی بنشینیم ،،،،، کِی سکوت کنیم و کِی سخن بگیم ! کِی آسون بگیریم ، کِی پافشاری کنیم ،،، کِی درونگرا باشیم و کِی برونگرا باشیم ،،، کِی منطقی عمل کنیم و کِی احساساتمون رو رها کنیم !!!

شناختِ درستِ این مفاهیم ، همون مسیرِ رستگاریِ ما انسان هاست !

یه نکته ای برای دینم بگم و منبر (😅😜) رو تموم کنم با اجازتون ،،،، خیلی جالبه برام ،،،،، اگه دقت کرده باشین چند جا گفته شده مذهب خیلی از چیزا رو تو MBTI تغییر میده و کلا تحلیل ها رو ناکارآمد و دگرگون میکنه !

جالبه که دین به عنوانِ یه مفهومِ آسمانی میاد به عنوانِ یه اکسیر ، تمامِ نقاط و خلل و فرج و کاستی های هر کدوم از ما آدما رو به خوبی میشناسه و پُر میکنه ،،،، برونگرا رو درونگرا میکنه ،،،، منطقی رو سرشار از احساسِ پاک میکنه ،،،،به یه آدمِ احساساتی منطق یاد میده ،،،، آدم بخیل رو گشاده دست میکنه ،،،، آدم ترسو رو شجاع میکنه ،،،، آدم بی باک رو محترم و متشخص میکنه ،،،، و خیلی چیزای دیگه که از گفتنش صرف نظر میکنم ،،،، به عبارتی دین مسِ انسان رو تبدیل به طلا (نماد انسان کامل) میکنه !

معرفتِ دینی یه دمپر ، یه بالانسر ، یه آپتیمایزر و یه استبیلایزر بسیار قوی هست که واقعا باعثِ رشد و کمال انسان میشه

نمیدونم با ضدیخ/ضدجوش یا با گیاه جینسینگ آشنا هستین یا خیر

مصرف کنندگان جینسینگ اگه فشارخون بالایی داشته باشن درمان میشن ، اگرم فشارخون پایینی داشته باشن بازم درمان میشن ! یعنی این گیاه نقص تعدیل کننده و تصحیح کننده ی فشار خون رو ایفا میکنه !

پس یه جمعبندی میکنم :

هر نیازی ، پاسخ و راه حل مخصوص به خودش رو داره

میبایستی به سمتِ انسان کامل شدن حرکت کنیم

هرگز از مراجع و منابع اصلی و بنیادین غافل نشیم

هوشمند باشیم و فریبِ گمراه کنندگان رو نخوریم

در مواجهه ی بین حق و باطل ، به اشتباه جناحِ حق رو در مقابلِ باطل ضعیف و ناتوان نپنداریم

تا حد توان به گسترش و معرفی و شناختِ بیش از پیش حقیقت کمک کنیم

از ابزارها و دستاوردهای بشر در حد ظرفیت خودشون به خوبی استفاده کنیم

و ...

اومانیستا به قدر کافی حرف زدن ،،، وقتِ اون رسیده یه گوشه ای بشینن و معنا و مفهوم یاد بگیرن ! 😊

مرسی که مطلب منو خوندین ! 🌺🌺🌺

به بهلول دیوانه 

من اصولا مقاله خیلی خوندم حالا هرجا که می خواد باشه و بعضا پایان نامه های دانشجوئی ولی مهمترین مسئله آینه که هرچی خوندی سعی کن نقدش رو هم بخونی و البته به دلیل n بودنت قدرت تحلیل خوبی به صورت ذاتی داری

یونگ کتاب زیاد داره  فهم خیلی از مطالبش برای خود من هم سنگینه ولی انسان و سمبولهایش کتابی قابل فهم و روان برای شناخت مکتب یونگ .

اما فیلم slipt رو دیدم ممنون بابت معرفی این فیلم ولی یک نکته ای که وجود داره اختلال روانی فردی که داخل فیلم بود اختلال چند هویتی و با اختلال دو قطبی متفاوته اختلال دوقطبی فرد هویت خودش رو به خوبی درک می کنه ولی وارد دو فاز افسردگی و شیدایی با یک سیکل متناوب میشه 

اما دوست دارم نظرت رو درباره فیلم بدونم با توجه به اینکه گفتی فیلم مورد علاقه اته 

اصولا روانشناسی معتقد به رسیدن انسان به کامیابیه طبیعتا رسیدن به این کامیابی در اثر سرکوب نکردن غریزه موثره مطمئنا عدم رسیدن به کامیابی در زندگی باعث عدم تعادل در رفتارهای انسان میشه 

اما در مقابل این لذت گرایی نوعی لذت ستیزی هم وجود داره که اصولا به عرفان شناخته میشه اصولا در این مکاتب راه رسیدن انسان به تعادل رو سرکوب غرایز ، تهذیب نفس یا ریاضت کشیدن میدونه این مسئله عرفان در کاتولیک ها هم هست در شیعیان ام وجود داره که جدیدا دوتن از مراجع تقلید هم بهش واکنش نشون دادند البته مکاتب عرفانی ضد مذهب هم مثل شیطان پرستی هم وجود داره

دیالوگ آخر فیلم رو ببین جایی که داره قفس رو خورد میکنه بیاد تو و به دختر میگه تو از منی مثل من سختی کشیدی اما هویت ۲۴ ام که فرد رو کامل کرده در اثر تقلید از یک ببر به وجود آمده 

ابن که فرد به حداکثر توان رسیده به نظر شما ناشی از چیه؟ ریاضت کشیدن یا غرق شدن در غریضه 

راستش من فقط چند خط اولشو خوندم و درباره همون فقط میخوام بگم که ما تا سن راهنمایی اصلا نمیدونستیم میل جنسی چیه :))

ولی یادمه از سن مهدکودک در حال مخ زنی بودم! قشنگ یادمه از همان طفولیت بطور ناخوداگاه همش میخواستم پیش دخترا جلب توجه کنم. حتی دخترایی که 2 برابر من سن و قد وهیکل داشتن.... خخخخ 

اما درباره ی اون چیزایی که نسبت به پسر و مادر نوشتی مخالفم. غیر قابل درک هست برام که کسی به مادر خودش چنین نگاهی داشته باشه. ولی اینکه پسرا از بچگی دوس دارن جلو دخترا جلب توجه کنن و یا به دخترا کشش دارن(البته نه با دیدگاه جنسی) رو قبول دارم. هرچند همه ی پسرا اینطوری نیستن و نمونه اش برادر خودم که تا سن 30 سالگی حتی 1 دوست دختر نداشته. کلا رفیق باز از نوع پسرونه هست و به دخترا اصلا فکر نمیکنه!!

""آنها شاید با اسلام و پیام الهی آشنا نباشند اما چه بسا اگر دین ما در همان بلاد کفر یا غرب نازل می شد ، مسلمانی بهتری از ما می کردند...""

من که نمیگم آدمای بدین که ، اصن من خودم رسوای زمانه !

من میگم سکوت کنن ، وقتی در مورد چیزی اطلاع دقیقی ندارن سکوت کنن ، همین !

به بهانه ی انسانیت و چمیدونم آقا خوب باشیم و اصن دلت پاک باشه و فلان بسیاری از مفاهیم و احکامِ اصلی رو از سر و ته زندگیِ ماها زدن !

بعد میان حدس و گمان میزنن کار بدتر گره میخوره میلیونی آدم گمراه میشه ، البته اون بنده خدام هدفش خیر بوده حتما خدابیامرزدش ، ولی چون منقطع بوده قطعا نتیجه کارش با کیفیت و اصیل نخواهد بود !

اونجام منظورم فقدانِ اصلِ اساسی و ذاتی به اسم خداوند در فیلم بودش نه خیر و شر

به نظر من اصولا همین نبودش یعنی نقصِ بنیادین ! با گذر زمان نتایجش ملموس هست و مطمئناً اثر خودش رو میزاره !
 

گاهی یه سری چیزا رو نباید بگیم ، گاهیم پیش میاد یه سری چیزا رو باید حتما بگیم ، این از اون دسته ی بایداست !

اونا باید بفهمن که با ورج و وورجه نمیشه پیشرفت کرد ،،، خصوصا در مورد علوم زیربناییِ انسانی باید و باید تکنولوژی رو از آسمون وارد کرد !

در مورد حموم ، بالاتر تو کامنت اولم جذابیت های جنسی رو توضیح دادم ، برای همینم هست که حموم و پروتکل هاش مطرح میشه ، اینا طبیعیه و پذیرفته شده ست و اگه نیاز و سوالی هست پس قطعا قبلا راه حل هم براش داده شده !

روانشناسیم مث بورس و اقتصاد و خیلی چیزای دیگه بدجوری وارد ایران شد ، شاید به خاطر اینه که اکثر قریب به اتفاق روحانیون و اساتید دانشگاه عزتِ نفسِ علمیِ خودشون رو نمیتونن در حد مناسبی داشته باشن

برای همینم همیشه موضع انفعالی به خودشون میگیرن ،،، از طرفی دیگه یه سریام علم و دانشِ نقدش رو ندارن و متاسفانه اونام کورکورانه و با نقدِ غیرمنصفانه یه جور دیگه به مکتبِ اصیل آسیب میزنن

خدا میدونه منی که سررشته و تخصص اقتصادی ندارم ، با تجربیاتم کفِ بازار سرمایه چه انتقاداتِ جدیِ بین رشته ای و چندرشته ای به کتب و روش های اقتصادیِ کپی پیست شده ی غربی که الان تو ایران داره با 30 سال دیلی پیاده میشه و حتی نگارندگانشون هم دیگه بهش اعتقادی ندارن وارد میدونم که دکترای متخصصِ اقتصاد و خصوصا بازارهای مالی به خاطر طوطی وار حفظ کردنِ کتب شون ازش چیزی نمیفهمن !

اینجور جاها یکی مث عمام(ره) باید وجود داشته باشه که اولا بفهمه اصن داستان چی به چیه و ثانیا شهامتِ اینم داشته باشه که صریح و دقیق نگاهش رو بیان کنه !

بسیاری از علوم وارداتی مثل مدیریت منابع انسانی مث اقتصاد مث جامعه و روانشناسی و غیره چون منقطع از منبعِ اصیلِ آسمونی هستن متاسفانه در جریانِ اصلیِ تمدن بشری اختلال ایجاد کردن به جایی که کمک حال مردم باشن !

نیازه که یکی باشه اولا مسیر درست رو بشناسه ثانیا با حرفای اونام آشنایی داشته باشه و ثالثا با تفکیکِ منصفانه ی اجزاء علوم مختلف ، خوبیا و مزایاشون رو بگیره و اگر احیاناً کاستی و عیبی هم دارن پسشون بزنه !

خدا رحمت کنه استاد شهید مرتضی مطهری رو

با کشتنش به یک دنیا انسان و نسل بشر خیانت کردند !

به ارکیده

ببینید دانشمندا اصولا کسایی بودن که به اطرافشون خیلی توجه میکردن و خیلی از دستاورهاشون ناشی از همین توجه زیاد به اطرافه.روانشناس نگیم بگیم اسحاق نیوتن.میلیارد ها آدم قبل نیوتن افتادن اجسام رو دیده بودن ولی براشون سوال پیش نیومد که چرا این پایین میده بالا نمیاد.براشون عادی شده بود که اصلا بهش فکر نمی کردن.نیوتن یه بار برای همیشه این سوال و پرسید و نتیجه ش شد کشف جاذبه.من معتقدم که طبیعت و کائنات و خدا به همه یا بیشتر مردم سرنخ هایی برای کارهای بزرگ میده ولی اکثر ما از کنار این سرنخ ها بی توجه رد میشیم و یه عده خیلی کمترمون ممکنه توجه کنیم و بگیم خب اینجوریه دیگه و یه عده خیلی خیلی کمترمون دنبال کشف و اختراع های جدید از همون یه سرنخ کوچیک میشیم.داستان روانشناسای معروف هم همین طوریه.اولا اونا به اطرافشون بی توجه نبودن و برای همین تونستن چیزای جدید کشف کنن.دوما این اطرافی که ازش حرف میزنیم خیلی از مواقع محیط کودکی همون روانشناسان بوده که بر اساس ش نظریه و تفکراتشونو اعلام کردن.مثلا همین فروید که کمی از کودکیش رو بیان کردم.فروید یه پدر پیر یهودی متعصب داشت که خاخام بود و به فروید توجه نمی کرد.عوضش یه مادر جوان زیبای مهربون داشت که به پسرش خیلی توجه میکرد و زن سوم پدره بود.فروید نه در بچگی بلکه در بزرگسالی ش به بچگی ش نگاه کرد و عقده ادیپ رو بر اساس رابطه ش با پدر مادرش و تنفر و حسادتی که به پدرش داشت تعریف کرد.بحث اخته شدن هم با توجه به کودکی فروید کاملا قابل توجیهه. یهودی ها خصوصا اون متعصب هاشون هم مثل مسلمانان ختنه کردن دارن و تا جایی که تو یکی دو تا فیلم دیدم این عمل رو یک روحانی یهودی انجام میده پس فروید بچه هایی رو دیده بود در بچگی ش که پدرش اونا رو ختنه یا اخته یا هر چی میکنه و با دید بچگی ش فقط میفهمیده پدرش به اون قسمت از بدن اونا صدمه دردناکی میزده.

این فقط فروید نبوده که بر اساس دوران کودکی خودش نظریات روانشناسی ارائه میده بلکه این موضوع زیاد دیده میشه.مثلا آلفرد ادلر از همکاران فروید و یونگ و از روانشناسان بزرگه که با عقده ادیپ مخالفت میکنه و در عوض مفهومی به اسم عقده حقارت رو بیان میکنه.حالا چرا اینو رد میکنه اونو ارائه میکنه؟به کودکی ادلر که نگاه میکنیم میبینیم رابطه ش با پدرش خیلی بهتر از مادرش بوده و اون شور و شوقی که فروید به مادرش داشته اصلا در ادلر وجود نداشته پس بحث عقده ادیپ رو رد میکنه.از طرفی میبینیم ادلر فرزند دوم خانواده بوده و با مریضی به دنیا میاد.تا دو سال اول زندگیش توجه ها رو به خودش جلب میکنه به خاطر کوچکی و مریضیش ولی بعدا برادرانش خصوصا برادر بزرگش جاشو میگیرن.اینطوری میشه که عقده حقارت رو بیان میکنه در بزرگسالی و یه گوشه چشمی هم به فرزندان دوم خانواده داشته.

روانشناسی کلا این جوریه در یه موضوع واحد ممکنه ده ها نظریه وجود داشته باشه از روانشناسای مختلف.کسی که به روانشناسی علاقه داره میتونه طرفدار یکی از این نظریه ها باشه ولی خیلی وقتا نمی گن ما سفت و سخت طرفدار فلانی هستیم.میگن فروید اینو گفته یونگ اینو گفته هورنای هم اینو گفته و مقایسه میکنن.

ارائه عقده ادیپ از طرف فروید اینجوری بوده.منم بیشتر طرفدار یه روانشناس دیگه م در این زمینه البته.روانشناسی عین ریاضی نیست که با چند تا فرمول اثباتش کنیم یا مثلا با چند تا نمونه گیری و میکروسکوپ و فلان به درستی ش پی ببریم.خیلی جاهایش تئوری و توضیحه که میتونیم بپذیریم یا نه

ممنون اقای amir

توضیحاتتون بسیارخوب و جالب بود و همه خطابه منبرتونو خوندم. 💐💐

از اول هم منکر حرفای شما نبودم

سلام 

http://khbartar.blog.ir/post/16853

نویسنده ی این پست از شما کمک‌ میخواست ، دو روز میگذره ، گفتم شاید ندیدین ... 

خدافظ 👋

خوب همین دیگه 

فروید اومده تجربه بچگی خودشو تعمیم داده به همه پسربچه ها !

و اینو به شکل یه نظریه درباره تمام پسربچه ها دراورده 

منم از اول واسه همین تو کتم نمیرفت میگفتم فروید از کجا کشف کرده پسربچه ها میترسن که باباشون اخته شون کنه 

سلام و روزبخیر🌻

در ابتدا چنتا پوزش دارم :

اول پوزش اشتباهات تایپی ام فراوانه و لغات را جا می اندازم.

دوم پوزش که زیاد نظر گذاشتم ، دعا کنید کارم درست شه ، کمتر با نظرام وقتتون را می گیرم ، قول می دم در این پست دیگه نظر نگذارم ، قصدم جلوه گری یا چیز دیگر نیس...

خب حالا بیاییم سر کار خودمون...

حاج آقا تقبل الله ، خداوند شما خفظ کناد ، نفرمایید گرمای بحث از حضور شماست... 

(من در کل استفاده می برم از تمام نظرات ...)

چه زیبا نهیب می زند حافظ که می گوید: 

ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود

تسبیح و خرقه رند شرابخوار

در آخرم برای سلامتی جناب مدیر سایت و خانواده محترمشان صلوات محمدی بفرستید...

اللهم صل علی محمد ❤ و آل محمد ❤ و عجل فرجهم

بنظرم ناشی از ریاضت کشیدنه

ولی هرنوع ریاضتی نه...ریاضت روانی

به دختره نگاه کن 

زمانی که باباش میمیره اصلا یه قطره اشک هم نمیریزه...همه چیزو میریزه تو درون خودش...ریاضت روانی

درسته فیلم عاشقانه نبود ولی بنظر من خیلیم عاشقانه بود

(تفاهم روی نفرت مشترک)

درضمن بنظر من یه فیلم کاملا صهیونیستی و فوقالعاده مهمه

مطمئن باش برنامه ها پست این فیلمه

حالا دلایلش بماند

به خانم لیدی :

خواهش میکنم ،،، لطف کردین خوندین ،،، تعطیلاتِ آخر هفته ی ما هم به جای روضه مسجد اینجوری گذشت دیگه ! ،،،، یکمی درد دل کردم اینجا

" فروید اومده تجربه بچگی خودشو تعمیم داده به همه پسربچه ها !

و اینو به شکل یه نظریه درباره تمام پسربچه ها دراورده "

آفرین دقیقا همینه ! خدابیامرزد یه سری جاها اشتباه کرد

کلا مشکلِ اصلیِ بعضی از درونگراها همین فکروخیال و تعمیم دادن های بیجاست

پیش خودشون میبرن میبافن میدوزن آخرشم نتیجه های عجیب غریب میگیرن !

به الگری گرل 

لینک پست رو برام بفرست ببینم دقیقا چی گفتم ؟

ولی چند روز پیش گفتم شوخی های رکیک نشونه ذات واقعی شخصیت ماست؟

 ما یک طیف رفتاری داریم به نام رفتار تکانشی/تاملی 

افرادی که شوخی های رکیک می کنند صد در صد دچار یک رفتار بدون فکر یا تکانشی میشن طیف رفتارهای تکانشی باعث دروغ گویی یا خالی بندی میشه، پرخاشگری،  فحآشی ،و گرایش به درگیری فیزیکی میشه اصولا ep ها از همه تیپ های شخصیتی مستعد رفتار تکانشی هستند و ij ها از همه مستعد در برای رفتار تاملی هستند .

ولی شوخی هایی که به قصد تحقیر دیگران باشه نشونه ضعف شخصیتی و عقده حقارت در خودشه مخصوصا شوخی های جنسیتی مثلا من به عنوان یک مرد دوسنی دارم که بدن سفید و کم مویی داره یا باسن و یا سینه بزرگی داره بنده با اشاره به این ویژگی ها و تعمیم دادنشون به ویژگی های جسمی خانم ها دوست خودم رو تحقیر می کنم این مسئله نشون میده که من از زن ها ناخداگاه متنفر هستم 

اما اهمیت ندادن به احساسات دیگران توی mbti اصولا افرادی که کارکرد منطق درون ریز دارند نسبت به احساسات جامعه یا احساس بروز ریز عملکرد ضعیفی دارند ولی تو بیماری های روانی خودشیفته ها و سایکوپات ها دچار عدم توجه به احساسات دیگران میشن تو آرکاتایپ ها خودشیفته ترین آرکاتایپ دیونوسوس که هوش عاطفی بالایی داره ولی یک مطلب جالبی درباره سایکوپات ها وجود داره که تو این لینک می تونید بخونید 

https://www.zoomit.ir/2018/7/29/284863/psychopaths-can-use-emotional-intelligence-harm/

اقای amir ...aaa واقعا نظراتتون فوق العادست, من که خیلی از طرز فکرتون خوشم اومد, امیدوارم همیشه حفظشون کنید...

به الگری گرل 

من پست رو اشتباه متوجه شدم ببخشید ؟

ببینید بالاخره ما داریم تو جامعه زندگی می کنیم من نمی دونم تیپ شخصیتی شما چیه ولی به احتمال زیاد درون گرایید؟

خب طبیعتا برای یک آدم قرار نیست ما خودمون رو به کسی اثبات کنیم .

ولی وقتی مجموعه ای از افراد جامعه نسبت به رفتارهای ما معترض هستند جا داره باهاشون صحبت کنیم فضایی در اختیارشون بزاریم که بتونند ما رو نقد کنند.و ما دیدگاه ها و نقطه نظراتمون رو صادقانه به دور از شعارزدگی و منصفانه بیان کنیم.ولی من تو همون پست هم معتقدم با افرادی معاشرت کنیم که تفاهماتمون به هم نزدیک باشه تا سطح تنش و اختلاف نظر کمتر بشه. 

این مسئله احتمال زیاد واستون اتفاق افتاده در کوتاه مدت شیفته کسی شدین که در بلند مدت بسیار از چشمتون افتاده و در کوتاه مدت کسی متنفر بودید که در بلند مدت شما رو عاشق خودش کرده ....

سلام خانوم بیخیال ،،، البته اگه دقت کنین حالا چیز خاصی هم ننوشتم ،،، همون حرفای معمولی و روزمره ست که همه مون کموبیش شنیدیم و میدونیم شون ،،،

ولی به هر حال ازتون بینهایت ممنونم ،،، شما لطف دارین 🌺🌺🌺

البته ناگفته نمونه ، چه خوبه همگی از نگارنده محترم تایپک و خصوصا مدیر وبلاگ سپاسگزاری کنیم که این فضا رو برامون فراهم کردن تا دیدگاه هامون رو (با تمام نواقصی که داره) برای همدیگه به اشتراک بگذاریم ،،، متشکرم 🙏🌷

سلام 

البته به طور کامل نمیشه منکر این مسئله شد

ضمن اینکه وقتی گفته میشه کشش منظور میل به برقرار رابطه جنسی در کودک با والد نیست

ضمن اینکه کودک در این سن در مورد اندام جنسی خودش یکسری کنجکاوی‌هایی پیدا میکنه که به دلیل تشابهات با والد همجنس و تفاوت‌ها با والد غیر همجنس یکسری مسائلی به دلیل همون تفاوت‌ها و تشابه‌ها و کنجکاوی به وجود میاد

ضمناً بر اساس فرهنگ صحبت رو شروع کردید در مورد فرزندان و رابطه اونها در ایران چی میگن؟!

"دختر بابایی میشه پسر مامانی" و یا "پسر مادرشه، دختر باباش"

خیلی جاها و شهرهای مختلف رابطه مادر با پسر به نسبت رابطه‌اش با دختر و همچنین رابطه‌ی پدر با دختر به نسبت رابطه‌اش با پسر خیلی بهتر و صمیمی تره حداقل از مهر و محبت بیشتری برخوردار هست

حالا شما تو همچین جامعه‌ای با همین نسبت و تناسبی نگاه کنید چه اختلال شخصیتی در مردان و زنان بارزتره

در مردان عموماً اختلال شخصیت خود شیفته و در زنان اختلال شخصیت هیجانی-نمایشی و یا شخصیت مرزی (بوردرلاین) بیشتر از بقیه اختلالات جا افتاده!

یک نگاه دیگه به کشش‌های دختران و پسران بندازید، خیلی از دخترانی می‌بینید که عاشق مردانی با سن بالا می‌شند و یا مردانی که تمایل به زنانی با سن بالا دارند و اونا رو جا افتاده تر می‌دونند

یک نگاهی به بعضی کامنت‌های مردان بندازید متوجه میشید دختر جوون ستیزی درشون خیلی زیاده

کلاً هر دختری که ازشون کوچک تر باشه خام و نابالغه!!

در مورد پسر کشی باز هم مسئله بر سر جنسیته!

یک نگاه به بعضی ارتباط‌های پدران با پسران و مادران با دختران بندازید متوجه می‌شید یا یک ستیز و جنگی بین والد با فرزند هست و یا جنگی نیست اما اون صمیمیتی که بتونند ساعت‌ها کنار هم بشینند و بگن و بخندن وجود نداره!

برای اینکه همجنس هم هستند و بر اساس ذهنیت خودشون در مورد خودشون با فرزند همجنس‌شون برخورد می‌کنند

به نظرم دوستان این مسئله رو یکم زیادی پیش پا افتاده در نظر گرفتند

یکسری مسائل به نظر کوچیک و اصلاً غیر واقعی می‌تونه خیلی راحت بخش اعظمی از شخصیت یک بچه رو شکل بده و طبق اون الگو عمل کنه

به خانم الگری

عذر می‌خوام منم به سوال تون جواب میدم اما این مسئله‌ای هست که برای خودم هم دو یا سه سال پیش مشکل بود

به نظر من به اون طرف و دلیل ناراحت شدنش مربوطه!

مثلاً ساعت دوازده شب شما می‌خوای بخوابی و فردا بری سرکارت بعد همسایه رقصش گرفته شما میری اعتراض میکنی و یا یه مثال ملموس تر دوست شما ماشین‌تون رو می‌خواد و شما نمیدی تو هر دو مورد چون بر اساس یک الگوی ذهنی و از پیش تعیین شده قضاوت میکنند(کسی نباید به ما اعتراض کنه، کسی نباید درخواست ما رو رد کنه) از دست شما ناراحت میشن خب مسلماً اینجا درگیری ذهنی پیدا کردن و یا توضیح دادن اصلاً نیازی نیست چون شخصی که همچین ذهنیتی داره اشتباه فکر میکنه و اشتباه قضاوت میکنه!

از طرفی ممکنه یک سوءتفاهمی بر اساس یک اتفاق ناخواسته پیش بیاد

اگر متوجه اون سوءتفاهم شدید توضیح دادن و رفع مشکل مهمه و باید با توضیح و یا در صورت نادرست بودن اون اتفاق ناخواسته، با عذر خواهی اون مشکل رو برطرف کنید

اما کلی نگاه کنید این امر مهم ضروری نیست

یعنی وقتی من قراره اون شخص رو ۳ شنبه ببینم ضروری نیست که الآن در موردش فکر کنم و خودم رو اذیت کنم میذارم همون ۳ شنبه موضوع رو براش مطرح میکنم!

به الگری گرل 

اصولا istj ها و estj ها افرادی هستند با استاندارد های بالا که نمی تونند از اعمال این استانداردها چشم پوشی کنند istj ها برانگیختگی درونی دارند و این سخت گیری رو به خودشون اعمال می کنند ولی estj ها به نظر به دنبال کنترل کردنه رفتار اطرافیانشون هستند با بالا بردن p می تونید نسبت به این استانداردها انعطاف بیشتری به خرج بدین به خاطر همین  تیپ  enfp ها آنقدر محبوبند چون از همه تیپ ها استاندار پایین تری دارند و خیلی راحت می تونید نسبت به پروتکل های اجتماعی   فردی خودشون انعطاف به خرج بدن 

من می تونم حدس بزنم یکی از معیارهای شما برای ارزش گذاری اطرافیانتون ِآن تایم بودن برای حضور در سر قراره و هیچ گونه تاخیر رو از کسی نمی پذیرید 

اما نکته مثبت شخصیتتون عملگرا بودن و دور بودن از جو شعارزدگی و خیال پردازیه درسته شما مسئولیت پذیر هستید ولی آینده نگر بودن باعث میشه نگاه ابزاری به دیگران داشته باشید نگاه ابزاری ذاتا چیز بدی نیست شما همیشه دربرخورد با دیگران فقط آنها رو با استاندارهای شخصی خودتان نمی سنجید و نسبت به توانایی های آنها و کارهای احتمالی که می تونند در آینده انجام بدهند نگاه دوراندیشانه ای خواهید داشت که در تنظیم سیاست های رفتاریتون موثر واقع خواهد شد با بالا بردن ترجیح n به این مهم دست خواهید یافت تیپ entj و به همین دلیل نگاه ابزاری و دوراندیشانه  مدیریت خوبی در زیرمجموعه خودشون دارند .

اوکی سپاسگزاری می نماییم از همه ی دست اندر کاران, اسکیزویید, اقای نجفی و خانواده ی رجبی!!

به خانم الگری

اینتپ منم و امیررضا آآآ  به تحقیق و عشقی کار کردن رو موضوعات مختلف علاقه داریم بدیمون هم اینه که ازین شاخه میپریم به اون شاخه وگرنه بچه های خوبی هستیم خدایی شما دقیقا نقطه مقابل مایید ها راستی فک کنم ماentp وestpها هم به سفر و هیجان و اینجور چیزا کلا خیلی علاقه داریم

کابوسمون هم همین شما estjها هستید که یا سعی میکنید دیگران رو کنترل کنید یا هی منظمشون کنید یا اینقدر رو موضوعی که میخواید بهش برسید تمرکز میکنید و کار میکنید که ادمایی که عشقی کار میکنن مث ما entpها اصن حس زندان بهمون دست میده کنار estjاحساس شرمندگی میکنیم با این همه تلاش شما 

زیادم که بقیرو درک نمیکنید خدایی

من به نشانه اعتراض همین الان حق رو میدم به کسی که از دستتون ناراحته 

حالا اقای اسکیزوئید توضیحات اصلی رو میدن 

پیام من صرفا پیام بازرگانی بود

به خانوم بیخیال :

سلام ،،، بییخیاااااال 😂😂👍

یه مقداری فروتنی کردم دیگه ،،،

بعدشم ،

اخلاقاً ، آدم بایستی حواسش به همه ی اطرافیانش باشه

که خدایی نکرده اونام تلاش شون نادیده یا کم اهمیت جلوه نکنه !

اون خانواده رجبی هم که گفتین خیلی خوب بود ،،،

(خاطراتِ شیرینِ خانه سبز و سیبِ خنده واسم تازه شد)

به روی چشم ،،،

با دعایِ خیر شما ،،،

سعی میکنم همیشه حفظش کنم !

مرسی 🌷😉

Estj بودن نقاط مثبت و منفی خودش رو داره و تبدیل شما به entp غیر ممکن آون ها هم خصلت های خوب و بد خودشون رو دارند اما کار مناسب تغییر نگرش افراد به شما با کارهای ساده است .

خودم intj هستم به نظر آدم مغرور و خودشیفته ای میام پس باید سعی کنم خودم رو خاکی نشون بدم مثلا وقتی با کسی بیرونم ترجیح میدم رو چمن بشینم تا رو صندلی مثلا میشینم سر سفره با کارگرها غذا می خورم سعی می کنم مهربان باشم مسئله ای که باعث میشه دیگران درباره ام بد فکر کنند ضعف در گفتار محاوره ای و پرهیز از شوخی و خنده است نه الکی حرف محاوره ای می زنم نه خنده و شوخی الکی ولینک با کارهای ساده خودم رو فردی فروتن و خاشع یا به اصطلاح فروتن نشدن میدم می دونم که از دیگران سخته تقاضای کاری رو از شخصیتی مثل من داشته باشند هیچ وقت نمی ایستم کسی از من تقاضا کنه بلکه خودم قبل تقاضا داوطلبانه به کمکش می رم .

شما هم در دید دیگران فردی هستید که می خواهید رئیس بازی درببارید با کارهای ساده می تونید این ذهنیت رو از بین ببرید مثلا به نقطه نظرات دیگران گوش کنید و ازشون تعریف کنید و اگر با استانداردهای خودتان همخونی نداشت به چشم یک ایده خلاقانه و مبتکرانه بهش نگاه کنید نه خرابکاری 

مثلا شما در یک پروژه ای هستید فردی یک نظریه میده نظرش از نظر اقتصادی به صرفه نیست شما نباید بلافاصله با ذکر این مسئله نظرش رو رد کنی بلکه اول باید به نکات مثبت طرح مثل بالا رفتن سرعت اجرا ، یا دسترسی آسان به متریال اشاره کنی و با به حالتی بگی اقتصادی نیست که فرد فکر کنه اگر پول در بساط بود حتما از طرحش استقبال می کردید 

بالا بردن n یا درک شهودی هم همینه نگاه کلی باعث میشه شما نکات مثبت و منفی قضایا رو ببینی که با نگاه علت و معلولی به پدیده ها و سعی در تحلیل مسائل کمک می کنه این درک بالا تر بره البته تو اینترنت هم می تونید سرچ کنید راه های تقویت درک شهودی امیدوارم مطالب خوبی نسیبتون بشه 

"هیچ وقت نمی ایستم کسی از من تقاضا کنه بلکه خودم قبل تقاضا داوطلبانه به کمکش می رم ."

اینم عالی بود ،،، هزار آفرین ،،،

همیشه سعیم اینه منم اینجوری باشم

راستش من به تفکر گروهی و متحد همراه دموکراسی همیشه خیلی بها میدم احتمالا هم این ویژگی همهentpهاست دیگه

یعنی حتی تو کوچیکی خدای دموکراسی بودم همیشه نظرات دوستامو لحاظ میکردم بی شیله پیله بودم راحت بودم مغرور نبودم دربرابر دوستام

با وجود اینکه بچه قلدری بودم ولی کاملا دموکراسی رو رعایت میکردم و دوستامم حرفمو گوش میکردن حتی خانواده دوستامم اونارو میسپردن به من که حواسم بهشون باشه همشونم همسن خودم بودن

همه ایناهم باوجود این بود که بزن بهادر بودم و همه جا دعوا راه مینداختم

تا الان که بزرگ شدم خیلی از دوستامو بخاطر همین رعایت نکردن تفکر جمعی و متحد یا دموکراسی ول کردم و باهاشون ارتباط ندارم

به شدت با تک روی یا رئیس بازی مخالفم 

تیپ شماهم یه ویژگی که داره یکم تلاش میکنه ناخوداگاه تا خودش رئیس باشه بخاطر همین تو جمع دوستانه یا حتی دونفره یه فضای رقابت بوجود میاد و اون یکپارچگی از بین میره

بنابراین اگر فرض کنیم این توجه به دموکراسی ویژگیentpها باشه و estjهم بخواد اونطور که اقای اسکیزوئید گفت نگاه ابزاری داشته باشه به بقیه و تکروی و رئیس شدن یکم چاشنی رفتاراش باشه یا زیاد قانون و مقرراتی باشه و راحت رفتار نکنه اصن خود به خود entp/estjاز هم فاصله میگیرن

تو بستگانم هم یه دختر هم تیپ شما هست خیلیم رابطه خوب و شادی داریم اتفاقا باهم ولی همین احساس تکروی و فکر کردن یکم زیاد به منافع شخصی رو که من میبینم داره مطمئنا اگر مدت طولانی باهاش درارتباط باشم احساس راحتی نمیکنم

فکر کنم مشکل همون رئیس بازی باشه اگر این رئیس بازی رو کمتر کنه estj مشکلی با دوستان entpتون نخواهید داشت

تیپ ما نسبت به شما خستس شما تلاش خیلی خوبی دارید خدایی خودم بخوام یه کاری رو محول کنم به یه نفر میدمش به تیپ شما

یا میشه گفت تیپ شما ازون دانش اموزاس که تلاش میکنن صب تا شب امتحاناشونو عالی بیارن بعد مثلا تیپ ما شب امتحان ته دلش میگه برو یه نگاهیم به کتاب مورد علاقه خودت بنداز بابا بیخیال این کتاب کسل کننده رو خخخخ

فکر کنم اگر به گفته های اقای اسکیزوئید مبنی بر درک بیشتر دیگران توجه بیشتری کنید به تعادل میرسید

منم اتفاقا تو فکرم بود که به تعادل برسم با سعی کردن برا عادت کردن به سخت کوشی تیپ شما و نظم

سرچ کنید تو نت و یه اهنگ  هیپهاپ خارجی گوش کنید با فضای فکری نامنظم از دور و منظم از نزدیک یه entpاشنا بشید اجتماع چیزای بی ربط به هم که باهم یه اهنگ رو میسازن

راستی رک بودنتون رو نذارید کنار ویژگی خوبیه...

اها راستی از جمله دلت کتک کشیده ؟هم دوساعت خندیدم چون قواعد زبان فارسی بدست شما دخترا به قهقرا رفته هههه اخه فعل کشیده رو از کجا اوردی برا این جمله؟؟

و ممنونم لطف دارید 

به الگری

اوکی.پس طرف مقابل مقصر بوده.اره من فکر کردم تو اونو اذیت کردی

بیخیال بابا بنظر منکه جواب اینطور ادمارو نده 

اگرم تواضع به خرج دادی و قدرشو ندونستن اصلا سعی نکن تواضعت رو ادامه بدی و کلا بنظرم بیخیال کسی شو که قدرتو نمیدونه

من به اندازه موهای سرم دور رفیقایی که قدر صداقت رو نمیدونستن و خودشونو زرنگ میدونستن خط کشیدم

اصلا هم سعی نکن خودتو اثبات کنی فقط بیخیال اون شخص شو

موفق باشی

اتفاقا من اخلاق امیر آآآ رو هم دوست دارم هم قبول دارم بخاطر همین شوخ طبعى و انعطافى که دارین،در کنار تیپ شما احساس راحتى بهمون دست میده.اعتراضتونم وارد نیست چون من با شماها که مشکلى ندارم هیچ خیلیم باحالید.

بسیار ممنونم 🌺🌺
ولی خواهر عزیزم ،،، آیا به نظرتون بهتر نیست که یکمی آروم تر و مهربون تر با دیگران رفتار کنیم ؟!!! سرکار عِلیه محترمه خانم انگری گرل ! 😊

یه خانمِ خوب ، همیشه آرووم و با احساس رفتار میکنه !

ضمنا امیرآآآ هم خودتی ، من اسمم امیررضا ست ! 😂😜

منو همکه کلا حذف کرد تو جمله

به اقای امیررضاااااا       خب برادر من خودتون این اسمو برای خودتون گذاشتین!!