خانواده برتر

در مورد تموم این چیزا با جزءیاتم حتی اگه حرف بزنید باز توی چهل سال زندگی مشترک حرف برای زدن کم میارید. ازونجایی که بالاخره با حرف زدن ارتباط برقرار میشه، به نظر من نه تنها تعریف همه اینا کافی نیست، کلی طنز و تخیل و خاطره و استدلال هم باید قاطیش کرد. نمیشه که به سکوت بشینید نگاه کنید به هم. 

سلام من همه چیو بهش میگم به جز اینکه تازگیا شروع کردم یه پس انداز واسه داشته باشم که اونم به موقعش بهش میگم ؛ مثلا واسه رنگ کردن مو بهش میگم اگه راضی باشه میرم وگرنه نمیرم

سلام من همه چیو بهش میگم به جز اینکه تازگیا شروع کردم یه پس انداز واسه داشته باشم که اونم به موقعش بهش میگم ؛ مثلا واسه رنگ کردن مو بهش میگم اگه راضی باشه میرم وگرنه نمیرم

راست میگه ندا😂

اطلاع داشتن همسر (چه شما زن باشید چه مرد) فوق العاده مثبت است . و این دلایل مشخصی هم داره که همش به نفع شما و همسر و خانواده است .

ان شالا هروقت برگزیده شد به همسری من، حتما بهش همه چیزو میگم

من زیاد اهل حرف زدن نیستم هر چقد انتظار داشته باشه همونجوری رفتار میکنم وگرنه به خودم باشه زیاد توضیح نمیدم

همه چیز رو با جزییات تمام به همسرم میگم 

من همه اون مواردی که پرسیدین به همسرم اطلاع میدم هیچوقت ازم توضیح نخواسته ولی خودم علاقه دارم که براش تعریف کنم هرجابخوام برم قبلش بهش میگم اینکه چقدرخریدکردم چیاگرفتم باکی رفتم همه روتوضیح میدم  

به نظر من پنهون کاری اصلا خوب نیست چون مردا تو این مورد خیلی حساسن آرایشگاه رفتنم که چیزی نیست بخوای اطلاع بدی اگرم پرسید کجا بگو آرایشگاه هاشور ابرو هم همینطور و... بستگی به خود همسر داره که چقدر غیرتی باشه ولی چیزیو پنهون نکنی بهتره

من همه ی کارامو از آب خوردن بگیر تا بقیه رو به شوهرم میگم،حتی از گذشته های دور و نزدیکم میگم چ برسه ب حال،،،

بستگی به شوهرت داره.  اگه میپرسه و حساسه خودت اتوماتیک بهش بگو . اگه نه خیلی براش مهم نیست بازم بگو بهش . هم محترمانه اس و احترام گذاشتی بهش  . هم اینگه اگه بلائی سرت اومد بدونه کجا دنبالت بگرده . خخخ

معلومه که باید بگن

میگن زنان همه چیز رو نمیگند...البته حق دارند.هرچیزی نیازی نیست گفته بشه مگر ضرور.اساسی و از قبل تا حدودی دربارش سوال سخن گفته شده باشه...

من در همه این موارد با همسرم حرف میزینم و مشورت میکنم. اگه تو موضوعی سررشته نداره مثلا هاشور ابرو یا چیزای این شکلی براش توضیح میدم و اگه قانع شد و خوشش اومد انجام میدم. بالاخره ایشون چهره منو اون طور که بوده دیده و پسند کرده پس در تغییرات هم باید نظرش پرسیده بشه....

همونطور که دوست دارید همسرتون باهاتون برخورد کنه، شما هم همینطور باشید. ایشون بدون توضیح بگه دارم میرم بیرون به شما برنمیخوره؟! نمیگید آدم حسابم نکرد که منو در جریان بذاره؟!
اگه تو موضوعی اطلاعات نداشته باشید ترجیح میدید طی گفتگو بهتون اطلاعات بده و بعد همفکری کنید یا بدون در نظر گرفتن نظر شما خودش تصمیم بگیره و بعد شما از نتیجه راضی نباشید؟
ایشون یه روز یهو به سرش بزنه موهاش رو از ته بتراشه که سرش هوا بخوره، اگه قبلش به شما نگه شوکه و ناراحت نمیشید؟
حالا گزارش لحظه به لحظه که نه ولی ایشون مسافرته دوست ندارید روزی دو سه بار صحبت کنید و از اوضاعش مطلع بشید؟

هرچه برای خود میپسندی برای دیپران هم بپسند. چه خانم هستی و چه اقا...

سلام و درود بر شما

وقتی همو دوست دارن
وقتی بین زوجین صمیمیت برقرار میشه
وقتی زندگی می افته رو یه غلطکی که آرامش توشه
وقتی می خوان ، همدل باشن ، همراه باشن ، عزیز هم باشن
بهترین کار اینه که از جیک و پیک هم با خبر باشن ، حتی ساده ترین مسئله
اتفاقا آقایون رو آرایش خانم هاشون خیلی حساسن و اینجوری نیست که چیزی حالیشون نشه
خانم من تو خیلی از جزئیات آرایش کردن شون ، از جمله تاتو کردن با من مشورت می کرد و من بعضا جاهایی مخالفت می کردم
ایشون هم قبول می کردن
یکبار هم تو رنگ کردن موهاشون اینقدر
آرایشگره تو دکلره نگهش داشته بود که ریزش مو پیدا کرد
اینقدر شدید که نزدیک به یک میلیون تومن یا بیشتر خرج کردیم تا به
حالت عادی برگشت. به نظرم اگه طرفین پایه باشن هیچ اشکالی نداره به هم بگن
یکبار هم راجع به یک عضویش بهش گفتم که بهتره یه کم کوچکترش کنی ، کلی حرف بارم کرد که
بله دیگه ما به درد نخوریم و شما این مدلیش رو دوست نداری و اون مدلیش رو می پسندی و چشمم روشن
دیگه من هم بی
خیال شدم ، اما تو ذهنی
محکمی خوردم. به نظرم اگه زن و مرد
همو دوست دارن بهتره باهم هماهنگ باشن
امروز چی بپزیم و چی نپزیم؟ من می خوام برم فلان جا ،
اگه کارم داشتی در جریان باش که می خواهیم فلان موقع بریم خونه
فلانی ها و موافقی یا نه؟ این نه جنبه اجازه گرفتنه ، یا هماهنگ کردنه . اصلا این نیست
 جنبه دوست داشتنه ، جنبه در جریان کار هم قرار گرفتنه ، و اگه تو این رابطه و هماهنگی ؛ یکی از زوجین بخواد اقتدار خودش رو بی منطق به کرسی بشونه، نشونه عدم درک متقابله، به نظرم هیچ اشکالی نداره که زن و مرد
 هر دو علی السویه
تو جزی ترین مسائل همراه هم
باشن به شرطی که دونستنش باعث سوء
استفاده طرف مقابل نشه. بنده خدایی بود می گفت
 با خانمم خیلی راحت بودم ، همه چی رو بهش می گفتم
اما تا پای خانوادم میومد وسط شروع به ، بدو بیراه و تصورات غلط می کرد
و مثلا ، اگه می گفتم مامانم زنگ زده ، یا خواهرام یا داداشام ، تماسی گرفتنه اند ،
شروع می کرد به برداشت های منفی ، بدوبیراه ،دیگه می گفت هر وقتی زنگ می زدن یا ارتباطی بود هیچی بهش نمی گفتم. زن و مرد خیلی راحت می تونن همو دور بزنن اگه از صداقت هم ، سوء استفاده کنن ، خیلی آسونه که بخواهی
 بعضی چیزها رو نگی اما چرا ما
اینکار رو کنیم؟ چرا وقتی دوستی و صداقت
هست ، ما بیاییم کاری کنیم که طرفمون ، دست به
پنهان کاری بزنه. ولی درکل اگه هماهنگی بین زوجین بیشتر باشه ،
دوستی شون ، بیشتر می شه ، اعتماد برقرار میشه ، به شرطی که اگه
طرف مون با صداقت اومد جلو این صداقته ، هر چند خلاف میل مون هست ، برخورد نکنیم
و نذاریم با پنهون کاری به مرور از هم فاصله بگیریم و اوضاع کم کم خراب بشه . واقعا تو روابط زناشویی ، توارتباطات بین زوجین ، اگه هر دوپایه باشن ، تا بی نهایت جا برای ابراز محبت هست به شرطی که هر دو طرف بخوان ، پایه باشن
 به شرطی که خانواده های
همدیگه رو جلوی چشم هم ، خوار و کور نکنن
 به شرطی که راز دار هم باشن ، به شرطی که هیچی از
خونه شون ، زندگی شون ، بدون هماهنگی با همسرش جایی درز نکنه
باور کنید خیلی از زندگی ها ، به خاطر لجبازی از هم می پاشه ، بخاطر یه دندنگی
بخاطر عدم راز داری ، داغون میشه. چرا من وقتی اشتباهی کردم ، نگم که من اشتباه کردم
چرا عذرخواهی نکنم؟ چرا در صدد جبران نباشم؟ ملاک و معار اشتباه من ، خودمم یا جامعه؟ خودمم
یا منطق ، یا زندگی های آدم های موفق؟ چرا ما نخواهیم بجای جبران اشتباه ، دوباره اشتباه دیگری رو بهش اضافه کنیم؟ ان شاالله همه زوجین ، خوشبخت بشن و همه دختر و پسرهای مجرد هم حاجت روا بشن، آمین

لازم نیست جزییات رو بگه و گزارش لحظه ای بده.همین که بدونم کجاست و کی میره و کی برمیگرده و چه مدت اونجاست،کافیه...

من واسه خودم 1اصلی دارم اونم اینکه هرکاری میخوام بکنم قبلش به همسرم میگم مثلا برنامه ریزی شما واسه امروز چیه؟میگن چطور میگم 2_3تا کار هس که باید انجام بدم اولویت رو گذاشتم برنامه شما.تا الان نشده بد باهام حرف بزنه یا بگه نرو و...نهایت همکاری م باهام داره که اذیت نشم.راجع به بیرون رفتن هم بله حتی گاهی وقتا صبح میخوام برم با بچه ها تا سرکوچه قدم بزنم تماس میگیرم میگم میشه با بچه ها برم؟ایشون میگه بفرمایید تازه لطف بیشترم میکنه بهم میگه کارتم بردار چیزی خواستید بخرید و

به نظر من انچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند!همونطوری که ما خانوما انتظار داریم شوهرمون خرید کرد بهمون بگه ،دیر میاد بهمون بگه ، کاری میخواد بکنه نظر ما براش مهم باشه ،مسافرت بدون ما نره و غیرهههههههههه خب ایشونم حق داره تو امور مربوط به ما سهم داشته باشه.مثلا اگه دوست نداره ابروهامو هاشور کنم خب نمیکنم :) در عوض اگه منم دوست نداشته باشم اون یه کاریو بکنه به خاطر من نمیکنه .به این میگن تعامل و زندگی مشترک.کلا ربطی به زن یا مرد بودن هم نداره این مساله! دو نفر هم خونه هم که باهم باشن سر یه سری مسایل باهم تعامل میکنن دیگه چه برسه زن و شوهر!

یک آرایشگاه رفتن ساده یا خرید خیلی کوچیک که مثلا از سرکار تصمیم بگیرم برم رو نه نمی گم. مگر این که قرار باشه دیر برسم خونه.

بله من تقریبا هرجایی برم به ایشون اطلاع میدم مگر اینکه سرم شلوغ باشه و فراموش کنم یا کار یهویی پیش بیاد...با اینکه بارها گفتن نیازی نیست بگی یا اجازه بگیری اما خودم دوست دارم بگم تا ایشون هم خودشون رو موظف بدونن به من اطلاع بدن کجا میرن
در مورد مسائل دیگه هم اگر بدونم الکی ذهنشون درگیر میشه و کاری ازشون برنمیاد و یا مربوط به خانواده م باشه بهشون نمیگم

ولی توی سفر دیگه گزارش لحظه ای نمیدیم که! :)) مثلا روزی چندبار مسیج میدادیم به هم که چ خبر و چه میکنی و این حرفا دیگه

من گزارش لحظه به لحظه بهشون میدم !

بنظرم بگید بهشون بهتره.
مردا خیلیم خوشحال میشن نظرشونو مثلا راجب چیزی که میخواید بخرید بدونن یااینکه ازشون بپرسید موهاتونو چه رنگی کنید یا چه مدلی بزنید.
اینکه قبل بیرون رفتن به مرد بگید خیلی خوشحالش میکنه که براش ارزش قایل میشید واونو در جریان میزارید.

با کامنت سامان متاهل جنوب موافقم.

ممنون از همه دوستان بابت نظران خوبشون. من هنوز ازدواج نکردم ولی از اون جایی که تو خانواده ما مرسوم نیست که مثلا رنگ کردن موها و خرید کردن رو زوجین به اطلاع هم برسونن یا مثلا تنها مسافرت برن خواستم نظر بقیه رو بدونم ببینم چه جوری برخورد میکنن و اینکه این قضیه عادیه آیا؟

به نظرم این موارد رو حتما اطلاع بدین، البته لازم نیست همیشه همه چیز رو با جزئیات بگید مخصوصا حرفای خاله زنکی و ... ولی خب زن و شوهر باید واسه هم حرف داشته باشن دیگه!
بعدشم اصلا اصلا اصلا سعی نکنید پنهون کاری کنید توی زندگی، به عبارت دیگه رفتارتون اصلا نباید جوری باشه که انگار میخواید چیزی رو پنهون کنید از همسرتون حتی اگه اون چیز مهمی نباشه این نکته خیلی مهمیه توی زندگی زناشویی و میتونه اثرات خیلی بدی داشته باشه.
یه نکته دیگه این که اگه سعی کنید به شوهرتون اطلاع بدید به طور ناخودآگاه بهش اعلام کردید که اون برای شما مهم هست و یه جورهایی بهش اقتدار دادید و این توی روحیه همسرتون تاثیر خیلی مثبتی داره. پس سعی کنید بهش اطلاع بدید.

به پرنسس لیا

 اما در واقعیت زنا همه چیزونمیگند مثلا خواهرم یه روباهیه میگه هرچیزیونمیباس به مردگف وگرنه آتومیگیره ولی میگه طوری باید با شوهربودکه انگاری همه چیوبهش گفتی، خودش و حای یکی از همسایه هاش هم این کار رو خوب انجام میدن تازه یکی از دوستامم که عروسی کرده اینکاره هس، خیلی زنااینکاره ان ولی اینجاچون فضای مجازیه .......

سلام.

من همه چیو با شوهرم در میون میذارم در مورد خودمون و زندگیمون، بشدت با هم صمیمی هستیم، ولی بعضی مسائل مربوط به خانواده ی خودمو نمیگم، لزومی هم نداره بدونه

به نظرم نباید همه چیز رو بگی یا حداقل با جزییات بهش نگو چون توقعش بالا میره و اونوقت انتظار داره کوچکترین چیزی رو بهش بگی و اگه یه وقت نگی یا یادت بره بگی فکر میکنه دیگه به حرفش گوش نمیکنی یا داری یه چیزی رو پنهون میکنی. مثلا اگه داری میری خونه مامان بابات فقط بهش بگو دارم میرم خونه مامانم اینا همین و بس دیگه نمیخواد بگی حوصلم سر رفته یا مامانم گفته بیا یا طوری شده و اجازه میدی برم خونه مامانم اینا و انقدر میخوام بمونم. چون ممکنه بگه نه نمیخواد بری یا چرا و سوال های دیگه. به صورت کلی و نه همه چیز رو بهش بگو. درسته زن و شوهرید ولی خب هم زن و هم مرد حریم خصوصی و غرور دارن و نباید زیاد توی کارای هم سرک بکشن مثلا زن هم نباید 24 ساعته شوهرش رو بپاد و هی بهش زنگ بزنه یا 2 دیقه دیر کرد نگه کجا بودی. یا مرد هم مثلا نباید رقم دقیق فیش حقوقیش رو به زنش بگه تا چیزی برای پس اندازش نمونه و زن برای کل پول نقشه بکشه و ...

البته اتوهین نباشه بعضی زنان(نه همه) هیچ وقت میان مثلا تو خیابون ببه پسر خوشتیپ یا مرد جذابی نگاه کرده باشند و مدتی طرفین خودشان هم لذت برده اند از ین نگاه آیا میان این چیزا رو برای شوهراشون بگند.معلومه نانا....خخخخخخخخ

شخص به شخص فرق داره     یکی  اصلا دوست   نداره  یکی خیلی دوست  داره  شما باید  ببینی اخلاق شما  تا کجا  با هم میخونه 

من به عنوان یه مرد انتظار دارم بگه . از پنهون کاری بیزارم . زن نمونه زنیه که چیز پنهانی از همسرش نداشته باشه

به عقیده من همه چیز نه چیزاهای مهم  و حیاتی کافیه حتی خودشون هم نمیان کاملا همه چیز رو بگن خصوصا درمورد مسائل خصوصی فامیل یا خانواده اتون اصلا نگید بعدا دردسر میشه 

به :   Khanomi

سلام و درود بر شما ، تشکر از لطف تون
ان شاالله نیمه های گمشده تون ، سریعا به شما مراجعه کنه و
دختر و پسرهای مجرد ، به جرقه متاهلین بپیوندند.
از ته دل الهی ، خیلی خیلی آمین

سوال کننده:

به سامان متاهل: بنظر شما ازدواج کردن کلا خوبه یا... ؟آخه میدونید من فکرمیکنم با اینکار خیلی جیزها عوض میشه_ فکرمیکنم آغازسختی هاست_ممکنه خانواده همسر اذیت کنن وآدمهای سواستفاده کری باشند_ممکنه همسر خیانت کنه ودرکل مسولیت سنکین وتحمل زندکی بیشتر میشه_فوقش اون نیاز.... برآورد نشه_واقعأ تو این زمانه حتا برخلاف کذشته که ازبسرها انتظار ازداشتن الان از دختران انتظار هم زیاد شده واسه همین من از این مسله ترس دارم___دوست داشتم شماکمکم کنید جطوری با این مسایل کنار اومد؟و این ترس را از بین برد_نمیدونم ولی حس میکنم شما تجربه دارید میتونید مرا راهنمای فرمایید‏!‏ البته ببخش سخنانم بدبینانه بود ولی واقعیت بود نمیشه نادیده کرفت_‏ درهرصورت اختیار باخودتونه اکر دوست نداشتید جواب ندهید_‏ موفق باشید

به سارا م

سعیدکرمی بابت دلکرمیت خیلی ممنونم

خانم سارا م خواهش می کنم...منونم از حسن اعتمادتان به سخان بنده.

من همه چیزو با جزییات میگم حتی چیزایی رو که تو راه دیدم یا حرفایی که شنیدم ثانیه به ثانیه تعریف میکنم و دقیقا میگم کجا رفتم چجوری رفتم 

سلام وقت بخیر. من به عنوان یک مردی که تا حالا با دوستاش مسافرت مجردی نرفته و تا حالا بیشتر از ساعت ده شب بیرون نبوده ام برام قابل قبول نیست که همسر بعد ازدواجش  بخاد با دوستاش سفر مجردی بره و خیلی خیلی چیزهای دیگه اما  به نظر من سخت گیری باید قبل از ازدواج باشه و فردی انتخاب بشه که بیشترین شباهت به انچیزی که انسان میخواد داشته باشه. اگر برای مثال قرار باشه هر جا رفت با من تماس بگیره و خبرداده بشه من چطور تمرکز کنم و به کارم برسم؟  و بعد از ازدواج هم یک نظارت مختصری باشه و البته اعتماد. با تشکر

سلام چند وقتیه که من ازدواج کردم و خدارو شکر راضی هم هستم و همسرمم یه طلبه هستش خیلی خوبه خانوم آدم یه طلبه باشه چون بعضی مسائل رو خودش میدونه و دیگه لزومی نداره خودت بهش بگی و ....
زن مرد مکمل همدیگه هستن و با ید برای همدیگه باشن مثلا خانوم باید خودش رو اونطور که همسرش میخواد آریش کنه مثلا خانوم دوست داره مردش توی خونه لباس صورتی بپوشه مرد برای این که زنش راضی باشه باید بپوشه من به شخصه اگه خانومم بخواد هر جور لباسی که اون بخواد می پوشم و یا اونطور که اون دلش می خواد میشم

باید در زندگی مشترک هیچ پنهون کاری حتی ریز تریر مسائل نباشه باید هیچ حرف نگفته ای نباشه چون اونا محرم اسرار همدیگه اند و عیب های همدیگه رو جاهای دیگه فاش نمیکنند و به همدیگه ضرر نمیرسونند چون اگه طرف مقابل صدمه ببینه خودشونم صدمه میبینند .
برای همین خاطر صدات شرط اول ازدواجه