خانواده برتر

تا خودش نخواد و براش بد به نظر نرسه شما کاری نمی تونید بکنید.

من از سیگار متنفر بودم به شوهرم هم گفتم، گفت من تفننی شمالی جایی میریم با دوستام می کشم. ولی چشم دیگه نمی کشم.

بعد از چن وقت گفت هر وقت تو پیشم نیستی بد هوس می کنم سیگار بکشم انگار بدتر حریص شدم. ولی می دونم این کار بی کلاسیه تمام تلاشمو میکنم بزارم کنار.

بعد یروز توچال بودیم گفت هنوز نتونسته کامل کنار بزاره منم یه نخ سیگار خریدم اومدم کنارش نشستم گفتم یادم بده بکشم. خیلی حالش بد شد تقریبا گریش گرفت سیگارو له کرد گفت دیگه با من اینکارو نکن ....

یکسال بعد سر عقدمون گفت نتونستم سر قولم واستم و سیگارو بزارم کنار ولی نمی زارم تو و یا هرکسی که به تو مربوط میشه سیگار کشیدن منو ببینه خداییش تو این 15 سال هنوز کسی ندیده اصلا نمی دونم میکشه یا نه مثل اینکه گاهی قطع میکنه بخصوص ماه رمضونا گاهی دوباره میره سراغش ولی هیچ وقت لباساش بوی سیگار نداده یا کسی از آشناهام اونو در حال سیگار کشیدن ندیده. اما میگه هنوز نتونستم تمومش کنم. بهم گفته چون نمیخواد فکر کنه داره بهم دروغ میگه.

منم بیکار نموندم اون انقدر خوب بود که اگه روزی یه پاکت سیگار جلوم میکشید بیخیالش نمیشدم. رفتم پیش مشاور تا تونستم تنفرم از سیگار و سیگاری و کم کنم. یه چیزه دیگه رو هم فهمیدم اونم اینکه افرادی که بیش از 2 سال از شیر مادر یا شیشه شیر تغذیه میکنن (مک زدن) در بزرگسالی بیشتر در معرض گناهانی نظیر سیگار ، دروغگویی،تهمت ، اعتیاد و نظایر اون قرار میگیرن . خوب متاسفانه شوهرم نزدیک به سه سال از شیر مادر تغذیه شده و خیلی خوبه که فقط دچار سیگار شده طفلک . البته من اصلا باهاش همدردی نکردم و گذاشتم که فکر کنه من هنوز از سیگار و سیگاری متنفرم چون اگر غیر از این بود خیالش راحت می شد ممکن بود مصرفش بالا بره یا فکر ترک کردن از سرش بیوفته اونوقت برای سلامتیش مضر بود.

من فکر می کنم شما هم قبل از اینکه به کارش گیر بدین دنبال علت بروز این رفتار باشین. شاید به مسائل مهمتری رسیدین و جلوی آسیب بیشتری رو گرفتین شاید هم مثل من متوجه بشین که فقط مشکلش شیردهی خارج از قاعده مادرش بوده. موفق باشین.

کشیدن سیگار هیچ وقت کلاس نداشته نداره و نخواهد داشت   هر چیزی که برای سلامتی مضر باشه نباید استفاده کرد ، هیچ چیز مهمتر از سلامتی نیست ، هر چیزی که دیگران گفتن یا انجام دادن یا گفتن کلاس داره که ما نباید انجام بدیم ، الان از نگاه یه عده رابطه با نامحرم وهرزگی شاید کلاس باشه ولی یه آدم عاقل هیچ وقت اینو نمی پذیره .

طرز فکرت کلا اشتباهه نسبت به زن و زندگی ، چرا فکر میکنی مرد حمالی میکنه ؟ چرا میگی بچشون ؟ مگه اون بچه ، فقط بچه ی زنه ؟ خب بچه متعلق به هر دو نفره ، بعدم بچه رو ازخانوما میخوان نه آقایون ، همه ی زحمتاش واسه خانومهاست نه ماه بارداری و شرایط سخت رو یه خانوم باید تحمل کنه بعد از زایمانم مراقبت و نگهداری از بچه ، ببین کسی که زندگیشو زن و بچشو دوست داشته باشه برای رفاه و آرامششون هر کاری از دستش بربیاد انجام میده ، اینطوری که شما میگید پس یه خانومم باید بگه مگه من حمالم که از صبح تا شب تو خونه زحمت بکشم آشپزی کنم خانه داری و بچه داری کنم که چی بشه ، خب وقتی علاقه و عشق و محبت بین دو نفر باشه این حرفها اصلا بی معنیه ، زندگی مشترک یعنی همین فداکاری ها و گذشت طرفین نسبت بهم ، وگرنه اگه غیر از این فکر کنیم و خودخواهیای مجردی رو داشته باشیم بهتره ازدواج نکنیم چون هنوز معنی زندگی مشترک رو نفهمیدیم .

چرا ما پسرا باید همه کاری کنیم واسه دخترا.سیگار نکشیم، الکی بریم دانشگاه تا خانم نگه بی کلاسه

سیگار نکشیدن واسه دخترا نیست برای سلامتی خودتونه ، دانشگاه رفتن برای پیشرفت و بهبود شرایط خودتونه ، شما هر چی موفق تر باشی راحت تر میتونی زندگی کنی و دیگران احترام بیشتری برات قایلن ، پس نگاهت روتغییر بده و طرز فکرتو عوض کن .

من واقعیت رو گفتم امیدوارم از حرفام ناراحت نشده باشی . موفق باشی .

خواهش میکنم ، ممنون از لطفتون .

سلام به همه دوستان

گلی خانم یعنی شما میگین اگه اجازه بدین رو به روی شما بکشه تعدادش کمتر از وقتی میشه که مخفی میکشه؟این کار روی شوهر ادم رو باز نمی کنه تو روی ادم؟

سلام همسر منم سیگاری بود هر روز با هم بحث داشتیم تا اینکه خودشم متنفر شد براش قرص ترک خریدم ترک کرد ومن خیلی خوشحال بودم وخودشم اخساس خوبی داشت میگفت که از بوی آدم سیگاری بدم میاد والان خیلی راحتم ولی متاسفانه بعد از یک سال دیدم بوی سیگار میده وخیلی تعجب کردم خیلی ناراحت شدم بهش گفتم چرا باز شروع کردی گفت مشغله کاری وفشار روحی مربوط به کارش باعث شده وپشیمونه ولی دوهفته یه بار باز پنهانی میکشید وباز قول میداد نکشه ولی الان متاسفنه شده روزی یه بار میره بیرون دور از چشم ما سیگار میکشه خودشم خجالت میکشه ولی نمیتونه میگه بهم آرامش  میده من به هر دری زدم ولی موفق نشدم تا میخوام اعتراض کنم بچه هام ناراحت میشن میگن این بحثو تموم کن حوصله نداریم فقط میشینم غصه میخورم هیچوقت نتونستم کنار بیام نباید شروع میکرد الان بازم باید از اول راه شروع کنم که چجوری ترک کنه واقعا برام سخته همیشه میگم کاش شوهرم سیگاری نبود خیلی آرامش بیشتری داشتم بزرگترین دغدغه ذهنمه 

من الان چند وقته نامزد کردم و نامزدم سیگار میکشه البته پنهانی واقعا نمدونم چطوری بهش بگم نکشه 

آقایی تو پیام ها گفتن چرا رو سیگار کشیدن حساس هستین خودما میگم نامزدی شیرین ترین دوران هست ولی جدا از ضررش  دهان و لباسش تا چند ساعت بوی سیگار میده برای همین حتی سرم را نمیتونم رو شونه ش بزارم و..