سلام
منو همسرم بعد از سه سال زندگی مشترک تصمیم به جدایی گرفتیم ولی متاسفانه خوب جدا نشدیم و همسرم خودش منو ترک کرد و رفت و یه درگیری لفظی خیلی وحشتناک به همراه آبرو ریزی و..... بین خانواده ها به وجود اومد که جایی برای برگشت نذاشت .
من اقدام کردم برای نفقه تا جایی که کار کشید به دادسرا و پلیس .... منم طاقت این چیزها رو نداشتم و خلاصه دیگه پیگیر نشدم و دلم نمیومد بندازمش زندان
از اون ماجرا سه سال میگذره و منم هیچ خبری ازش نداشتم تا اینکه اومده میگه پشیمونم و با هم زندگی کنیم. آیا زندگی بعد از سه سال جدایی معنی میده ؟
حرمت هایی که از بین رفته رو چه کار کنم؟
خانواده هامونو چکار کنم که دشمن خونی هستن ؟
اعتمادم ازش سلب شده طلاق بگیرم؟
مرتبط با طلاق :
به قاضی چی بگم که زودتر طلاق بگیرم ؟
چطور تو آخرین مرحله طلاق دوباره به زندگی برگردم؟
بعد از طلاق توافقی امیدی برای برگشت دوباره وجود داره ؟
بعد از طلاق ، گوشه گیر و خیالاتی شدم
آیا زندگی بعد از طلاق از زندگی الان من سخت تر است؟
می ترسم بعد از طلاق هیچ وقت نتونم ازدواج خوبی داشته باشم
وابستگی شوهرم به من ، بعد از طلاق ادامه خواهد داشت ؟
من بعد از طلاق باید امیدی به ازدواج داشته باشم ؟
کاش نمی شد به این راحتی طلاق گرفت
چرا امروزه تا تقی به توقی میخوره مرد و زن از هم طلاق میگیرن؟
طلاق والدینم تا کی باید باعث تحقیر و سرشکستگی من بشه ؟
بعد از طلاق چی به سر شوهرم میاد ؟
بعد از طلاق همه منو گذاشتن کنار
فکر میکنم چون طلاق گرفتم دیگه نمیتونم خوشبخت باشم
سوال از رجوع کرده ها و یا کسانی که قبل از طلاق آشتی کردند
← مسائل طلاق (۸۸ مطلب مشابه)
- ۵۸۳۳ بازدید توسط ۴۴۹۵ نفر
- پنجشنبه ۳۱ ارديبهشت ۹۴ - ۲۳:۴۵