خانواده برتر

طلاق بگیر
شوخی کردم
خب عزیز من حرررررف مردم چیه ؟؟؟!!!!
بابا اگه به حرف مردم بود،ما بایدخودمونو بکشیم!!!!
حرف مردم رو وللش وبه زندگیت وشوهرت دو دستی بچسب
خوووووووشبخت باشی

مهم اینکه طرف قلب مهربون داشته نه قیافه خوشگل که بعد از مدتی براش عادی میشه

ببین خواهر گلم شما زیبایی خاص خودتو داری این از این دوما از قدیم گفتن در دروازه رو میشه بست اما دهن مردم رو نه سوما وقتی شوهرت ازت راضیه دیگه چه مشکلی هست؟به نظر من شما همینکه با خدا هستی خودش دلیل بزرگیه که این آقا پسر شما رو میخواد و براش کافیه و مطمئن باش اگه زیبایی نداشتی الان زن این آقا نبودی پس زیبا هستی.نگرون نباش به خدا توکل کن و بدون که شما هم زیبا هستی

عزیز دل نماز شب بخون.اینطوری که گفتی مذهبی هستی. نماز شب میگن ادم رو تو دل برو میکنه. خوندی ما جونارم دعا کن

ببین خواهرم، با ایمان بخدا و حمایت از شوهرت به زندگیت ادامه بده . نترس،فقط ایمان به خدا و به همدیگه که پشت گرمیه هم ه میتونید زندگیتونو به پیش ببرید. موفق باشید.

سلام.چه عجب یکی با اسم من نیومده بود نظر بده!!!
خواهشا با اسم من نظر ندید ،من خیلی وقته که تو این وبلاگ کامنت میذارم.و اعصابم بدجوری خورد میشه اگه ببینم یکی با اسمم نظر بده
---------------------------------------------------------------
عزیزمیعنی حرف مردم اینقد مهمه؟؟!!
شما هیچ وقت جلوشوهرت از خودت انتقاد نکن چون ازت دل زده میشه
اعتماد به نفستو زیاد کن.
زندگی که به این چیزا نیست!

عزیزم مشکله منم مث توهس درست یه پسری فوق جذاب اومده خواسگاریم که دخترا دنبالشن ولی فرق مااینه من هنوز باش ازدواج نکردم ویه ساله دارم سرمیدونمش چون میترسم ازتنوع طلبیش اینکه شاید اهل جی اف باشه و...
من خودم ازلحاظ زیبایی هیچی کم ندارم ولی اون بم گف شاید ازتو خوشگلترم خیلللی باشه ولی من اونارو نمیخوام
منو واسه حجابو نجابتم میخواد واینکه تاحالا باکسی نبودم
ولی من میترسم چون بش میخوره که کرم داشته باشه
وچهرشم بشدت فشنو جذابه تیپاشم که دیگه هیچچچچچچی
منم مث شما میترسم ودلم نمیخواد تو زندگیم سایه به سایه دنباله شوهرم برم که مبادا یکی گولش بزنه
ولی اگر واقعا به پاکیش شما اعتماد داری به حرفه مردم بی اهمیت باش
مهم شمایی وهمسرت،ببخشید ولی کسی که واسه حرفه مردم زندگی کنه اصن زندگی نمیکنه میدونم تاثیر داره ولی شما بشین منطقی فک کن اگه همسرت قابل اعتماده اگه واقعا میخوادت مردم چیکارن؟براش کم نذار
اعتمادبه نفستو ازدس دادی چرا؟شاید شما زیبا نباشی اما بخدا90درصد دخترای امروزیو باید بعدازحماموبدون ارایش ببینی که خودشونم روشون نمیشه برن جلو اینه
اگه شما باور کن زیبا نیسی همرتم باور میکنه
بخدا من کسیو میشناسم که واقعا زیبایی نداره ینی هیچجوره ولی شوهرش دیوونشه
درمقابل کسی که بینظیره اونوق همسرش........
عزیزم زندگیتو بچسب نه حرفه مردمو
برای منم دعاکن تصمیمه درستو بگیرم
ایشالا خوشبخت شی وکنارشوهرت بخوبی زندگی کنی

سلام.خواهرم به نظر من دیگه به گذشته فکر نکنید و خودتونو سرزنش نکنین
اگه شوهرتون آدم با ایمانیه پس خیالتون راحت باشه.حرف و حدیث دیگران برای شما نباید مهم باشه.حصرت یوسف هم بسیار از خانمش زیباتر بود و مشکلی برای اون ها پیش نیامد.
توکلتون به خدا باشه

درود بانو

با اجازه آقا محسن

یه سوالی که واسم پیش اومده اینه شما فکر میکنید ارزش آدما به قیافه و هیکلشونه؟!!یعنی یه زن چون زیباست و خوش هیکله و بقول معروف مانکن پس دیگه عالیه برای ازدواج و هیچ مشکلی نداره؟اگه واقعا طرز فکر شما اینه من حرفی برای زدن بهت ندارم.اینجوری داری هم بخودت توهین میکنی و ارزشت را پایین می آوری هم به شوهرت.ایشون شما را انتخاب کرده تا حالا ازش پرسیدی چرا؟بنظرت دوستای مدرسه شما معیار درستی برای انتخاب شوهر در ذهنشان دارن یا تخصص خاصی دارن که تشخیص بدن کدام شوهر خوبه و به کی میاد؟چرا داری زندگی خودتو بهم میریزی دختر خوب حیفه بخدا دختر خوب شوهر به این خوبی داری با زندگیت بازی میکنی هیچ مردی از زن ضعیف و با اعتماد بنفس پایین خوشش نمیاد.بهتره مقالات اعتماد بنفس را مطالعه کنید.

با اجازه محسن خان

http://www.hamdardi.net/forum30.html

اگه دادن آدرس سایت دیگه مشکل داره حظفش کن دادا

عزیزم همین که شما رو که باایمان بودی پسندیده پس براش چهره مهم نبوده مهم سیرتت بوده برو خدارو صدهزار بار شکر کن اگر جای کسایی بودی که صرفا بخاطر صورت زیباشون میومدن جلو میخواستی چیکار کنی باور کن این سختره.بجای این همه نگرانی سعی کن تو روابطت کم نذاری سعی کن زندگیت رو بکنی به حرف مردم کاری نداشته باش اینا میخوان فقط روحیه اتو خراب کنن.

به حرف مردم اصلا توجه نکن. چون شوهر ندیده که شما رو انتخاب نکرد اما تو زندگی از لحاظ روحی وعاطفی همواره پشتیبانش باش و تو سک.. چیزی براش کم نذار

بزرگترین توانایی یه زن حس اعتماد به نفسشه وقتی که به خودت حس خوبی نداری چطوری میخوای شوهرت بهت حس خوبی کنه... تو خوبی هایی داشتی که اون بین این همه دختر رنگارنگ بیرون تو رو انتخاب کرده... تو با این احساس ضعف شاید کم بیاری ... با خودت رو راست باش به خودت بگو درسته اون از نظر ظاهر برتری هایی داره من به خودم به داشته هایم طوری اعتماد دارم اگه هزارن دختر خوشگلتر هم رو تحسین کنن تو یه چیزهایی به وقت و به موقع براش خرج میکنی که یه تار موی تو رو به هزار تا از اون ها نمیده...اون یه پارامتر برتری داره من توی رفتار رو دلم هزاران عامل برتری دارم... این ترس رو باید دور بکنی از خودت... این ترس سبب رفت هایی مشه مثل خور زندگی رو میخوره... سبب سلسله اتفاقاتی میشه... شکاک میشی و از ترس از دست دادنش اخلاق تند میشه و بد بین میشی ... یعنی تو داری قدم اول رو برای از دست دادنش بر میداری ... اول با اعتماد به نفس "نه با تکبر " مهربون باش بعد سعی کن طرفت رو بشناسی مثل چه طوری تحت تاثیر قرار میگیره،چطور فکر میکنه چی خوشحالش میکنه،گاهی که نسیمی بیایی سعی کن خیلی کم تو شرایط معمولی دست از پارو زدن بردارین که اون فکر کنه چرا این قایق نمیره شاید منم باید پارو میزدم!!! فقط همینو بگم فقط باید همه یاد بگیریم قطعا بهتر میشه... اگه ذات آدم درست باشه.

خیلی از دختر پسرای خوش قیافه تو انتخاب شریک زندگیشون زیاد درمورد چهره سختگیر نیستن،به نظرم چون هربار که رفتن پشت آیینه کلی زیبایی دیدن براشون عادیه و اینکه میدونن خوشگلی دردسر داره.اگه شوهرت اونجور که گفتی باشعور باشه نیاز نیست اینقدر نگران باشی.مثلا پژمان بازغی خیلیی خوش قیافست اما خانومش معمولیه اما چون آقای بازغی خیلیی متشخص و جنتلمن به نظر میرسه شرط میبندم تا آخر عمر باهمن به نظرم اونچه که باعث میشه یه شوهر فریب زن دیگه ای رو بخوره چیزای دیگه ایه نه قیافه ی معمولیه همسرش.

باسلام .منم به نوبه خودم روز زن (تولد حضرت فاطمه (ع))به تمام آجی های عزیز خودم که در وبلاگ خانواده برتر هستند تبریک عرض میکنم واز خدا میخوام که همیشه در صحت و سلامت کافی باشن.اما در جواب به سوال دوست عزیزمون .این رو میگم که خواهر عزیز ومحترم .اگر قرار باشه همه ما به حرف مردم زندگی ورفتار کنیم واقعا مردن برای همه ما بهترین کاره.بالاخره به حرف صد من یه غاز مردم توجهی نداشته باشید فردا پس فردا که دچار افسردگی شدید چه کسی میخواه جوابتون رو بده . .وزندگی خودتون رو بکنید.واقعا جلوی همه چیز رو بگیری در این جامعه جلوی دهن مردم را نمیتونی بگیری .بزارید از همین حرفا بزنند .تازه شایدهم با شما حسودی هم بکنند درزندگی پس شما سعی کنید بی اهمیت باشید.

اگه واقعا شما رو بخاد و دوس داشته باشه گول این چرندیاتو نمیخوره انقدرم به حرف مردم اهمیت نده که همش از روی حسادته به جای این تو هم به خودت برس و همیشه پیش شوهرت یه شکل نباش

من یه دختر 23 ساله هستم که در خانواده ای تحصیل کرده و مرفه به دنیا امدم و ظاهر زیبایی هم دارم.از زمانی که سنم کم بود اهل هیچ کار بدی نبودم من این کارها رو در شان خودم نمی دونستم
توی یکی از بهترین رشته ها یکی از دانشگاه دولتی قبول شدم تا این که ترم 2 بودم که با یه آقا پسری آشنا شدم اصلا اهلش نبودم اما اون ول کن نبود چون واقعا موقعیت خوبی داشتم و بیشتر هم جذب ظاهرم شده بود(البته بگم من مانتوی بودم اما با حجاب بودم) اون پسر هم واقعا موقیعتش خوب بوداما منم قبول نمی کردم تا این که انقدر اصرار کرد که گفتم باشه ولی توی فکرم گفتم یه بار باهاش می رم بیرون تا بفهمه من اهل حال دادن بهش و این کارا نیستم اما متاسفانه من نتونستم این فکرمو عملی کنم و رابطه ما بیشتر شد اصلا نمی فهمیدم چرا باهاش ادامه میدم تا این که بعد از دو سه ماه عاصی شدم و بهش گفتم عمرا ادامه نمیدم ولی اون بدجور وابستم شده بود بهم گفت دوست دارم می خوام بیام خواستگاریت با این حرفاش دوباره منو خام کرد و یه بار منو به زور کشوند خونشون همش بهم می گفت تو همسر منی من دوست دارم تو رو در آغوش بکشم چرا منو محروم می کنی منم احساس عذاب وجدان می گرفتم ولی راضی نمیشدم تا این که منو کشوند و اونجا منو مجبور کرد کنارش دراز بکشم ولی وقتی این کارو کردم حالم داشت بهم می خورد یک لحظه حس کردم خاک بر سرت تو داری چه غلطی می کنی؟؟از جام بلند شدم و با گریه ازش قهر کردم و رفتم تا چند روز محلش نمی ذاشتم و دوباره هی به من ابراز محبت کرد و من دوباره خام شدم تا این که رابطه ما به جایی کشید یک بار منو بوسید بعد از این کارش یه حسی درونم قوی شد که من دارم برده جنسی این بشر می شم و احساس تنفر نسبت بهش پیدا کردم و بهش گفتم برای همیشه از زندگی من گم شو بیرون اولش باور نمی کرد اما بعد که دید من خیلی جدی هستم به غلط کردن افتاد و گفت به خدا دوست دارم می خوام بگیرمت ولی من دیگه باور نمی کردم تا این که مادرش زنگ زد و هر چی دلم خواست بهش گفتم

سعی کن فکرتو ب حرف مردم متمرکز نکنی مردم همیشه حرف میزنن خوشگل باشه یچی میگن زشت باشه یچی میگن اصن دهن مردمو نمیشه بست بعدم انصافن دخترا تواین دوره زمونه خیلی حسود شدن ببینن دیگه از حرصشون چی بت گفتن بنظرم شوهرتو خیلی رو این قضیه حساس نکن جلوش خودتو بااعتماد ب نفس نشون بده طوربی رفتار نکن ک ازت آتو بگیره بنظرم زندگی شیرینتو خراب نکن بخاطر حرف مفت ی مشت آدم حسود خوشبخت باشی

به هیچوجه از خودت ضعف نشون نده،شوهرت میتونسته انتخابای زیباتر از تو داشته باشه ولی تو را انتخاب کرده پس کاری به این حرفا نداره تنها چیزی که میتونه پشیمونش کنه از انتخابش احساس ضعف و حقارت خودته،حتما تو را بهتر از دخترایی میدونسته که توی خیابون خودشونو شکل مترسک سر جالیز در میارن پس احساس کمبود نداشته باش و بهش عشق بورز مردا خودشون خوب میدونن که جه زنهایی ارزش عشقشون را دارند'بعدشم هر گلی یه بویی داره حتما از قیافت خوشش اومده که اومده خواستگاریت صرفا که به خاطر چادری بودن یه دختر که خواستگاریش نمیرنوبا این حرفا مایوسش نکن. بانشاط و امید و عشق زنگی کن برای حرف دیگران هم تره خورد نکن مشکلی برات پیش نمیاد

راست گفتن شوهر خوشگل واسه مردمه. اما معمولا آمیزش در انسان ناهمسان پسندانه است. یعنی مثلاً سبزه ها دنبال سفیدان سفیدا دنبال سبزه ها. به نظرم تو برا شوهرت جزاب تری

سلام
خواهرم ، شوهر شما با توجه معیارهایی که داشته شما رو انتخاب کرده . شاید معیار های شوهر شما مثل من باشه . من مجردم به مامانم همیشه میگم برای من پاک بودن دختر مهمتر از قیافه هست . قیافه یه چیزه نسبی هست که شاید من از یه قیافه ای خوشم بیاد و یکی دیگه از قیافه دیگه خوشش بیاد . اعتماد به نفس داشته باشید و نیمه پر لیوان رو ببینین

ببخشید یک سوال اساسی برام پیش اومد.
اگر کسی وسط نماز تحریک شود آیا نمازش باطل است؟

مشکل فقط حرف مردم نیست من تو روابط زناشویی حس زنانگی ندارم چون احساس زیبایی نمی کنم دست خودم نیست پوست شوهرم سفید و پوست من یکم متمایل به زرده موهای اون طلایی و زیبا ولق موهای من سیاه و معمولی هیکلش کاملا ورزشکاری ماهیچه ای هیکل من معمولی و... ترس من از آیندست می ترسم بعد چند سال دیگه رابطمون سرد شه بعد اخلاقش عوض شه یا پشیمون شه شما همتون دلداری دادید اما من دنبال یه راه حلم یه چیزی که از این فکرا بیام بیرون

آبجی خوبم چرا نگرانی؟البته تا حدی حق داری ولی بهتره به جای عقب نشینی توانایی هاتو بالا ببری. ببین اون چطور زنی دوست داره اونطور باش. دیگران حسادت میکنن مخصوصا دخترا. خودمون باید بهتر هم جنس هامونو بشناسیم. اون عاشق سیرت و متانت تو ششده. پس سعی کن بهش شک نکنی و اعتماد به نفستو از دست ندی.ایشالا زندگی خوبی رو داشته باشی عزیزم. عروسیتون هم مبارک

سلام عزیزم
اصلا خودتو ناراحت نکن. این خود تو هستی که زندگی و همسرتو هدایت می کنی.
من یه همکار داشتم که خدای زشتی بود دماغ بزرگی داشت. یه تیکه از صورتشم کنده شده بود . پوست سیاه و هر چی از زشتیش بگم کم گفتم. ولی این خانم اخر اعتماد به نفس بود چون ظاهر خودشو قبول کرده بود و سعی کرده بود نقاط قوت خودشو پرورش بده. باورت نمی شه چقدر خوش بیان بود یعنی همه چشمشون به دهن این خانم بود که ببن این خانم چی می خواد بگه. همه عاشقش بودن .. شوهرشم خیلی خوشگل بود.
عزیزم تو اخلاق خوب باشه و با شوهرت مهربون باش اونوقت بینی شوهرت مثل پروانه دورت می گرده یا نه.

من هم
تورودر وایسی گرفتمش.
دقیق نمیدونم چطور شد تن به ازدواج با اون دادم.حقیقتش به خاطر موقعیتی که داشت یه جور دلسوزی یا ترحم با عث این کار شد.اخلاقا از بچگی از کمک کردن به دیگران خوشم می اومدیک دفعه این خیّر بازی ها باعث شد،خودم را توحجله ببینم. سال اول خیلی زجر کشیدم. هیچ دلم نمی خواست بهش نگاه کنم. حتی موقع سکس بیشتر وقتها به دلیل بی میلی به سختی بهم نعوذ دست میداد یا به دلیل بی رغبتی سعی می کردم زود تموش کنم.خیلی حرفها شنیدم.توفامیل دخترای خیل قشنگ چشمشون به من بود ازخودنمایی هاشون وشیرین کاریهاشون در مقابلم کاملا می فهمیدم که دونه می پاشند.اما بعدش بهت توچشماشون از هر سرزنشی برام بدتر وغیر قابل تحمل تر بود. روم نمی شد باهاش در مجالس فامیلی شرکت کنم گوشه گیر شده بودم ولی حتی یک باربه دهنم نیومد که بگم نمی خواستمت، نمی دونم چطور شد که گرفتمت!!! بعد یک سال کم کم عادت کردم. بچه دار نمی شدیم، بعداز یک سال بدون هیچ مقدمه ای انگار که از تمام افکار من با خبره گفت : "می ترسی بچت شکل من بشه؟کاش از اول نمی گرفتی یا حالا که گرفتی لا اقل منا دور ننداز برو یکی دیگه بگیر من اعتراضی ندارم .نمی خوام ببینم روز به روز آب میشی وصدات در نمیاد فلانی که دوتا زن داره مگه چی شده؟اگر هم ازش بچه دار شدی بزارمنم بغلش کنم بهش برسم."
کتری اب جوش اگر روم میرخت اینجور نمی سوختم.بخودم اومدم دلداریش دادم نوازشش کردم در اولین فرصت رفتیم دکتر هیچکدوممون ایرادی نداشتیم درواقع من کمی ضعیف شده بودم که با یک ماه قرص خوردن متوجه شدیم حاملست. وقتی دخترم دنیا اومد انگار خودم دوباره متولد شدم زندگیم را یک جور دیگه دیدم .قیافه زنم را جور دیگه می دیدم.تازه عاشق شده بودم. من که از سفر بیزار شده بودم هنوز دخترم شش ماهش تموم نشده بردمشون مشهد. کوه سنگی خواجه مراد صفایی داشت که نگو. نمی دونم چطور شد زندگیم شیرین ترین شد
کاملا حس میکنم که اطرافیان حسرت زندگی مونو دارن.

بابا دختر خوب به نظر تو اون خیلی زیباست اما به نظر خودش معمولیه. تو که قیافه ی خوب و عادی داری ندیدی تا حالا تو خارج یه زن سیاه پوست با مرد سفید پوست ازدواج کرده. به خدا همین الان تو تلویزیون دارم میبینم اصلا مهم نیست فکر کن خدا واست یه فرشته فرستاده با این تلقینا اعصاب شوهرتو بهم نریز. مگه همه شکل همن ازدواج میکنن

کی گفته مرد سفید پوست خوشگله!!!!!!
کی گفته مو طلایی خوشگله!!!!!!
مرد سبزه دوس دارم با موهای مشکی،خیلی دوس دارممممم
ولی چهرشونه خوبه عشقه

آخه عزیزم چرا بیخودی خودتو ناراحت میکنی؟ قرار نیست که همه زن و شوهرا عین هم باشن اصلا کی گفته موی طلایی از موی مشکی خوشگلتره یا پوست سفید از پوست سبزه زیبا تره .همین تفاوتا اس که آدما رو خاص میکنه.خیلی ناراحتی خب برو موهاتو رنگ تو هم برو باشگاه هیکلتو خوب کن تا این حس منفی از بین بره

سلام دوستان
(فقط واسه اهمیت موضوع این جواب رو می نویسم! واسه همینم ایمیل و وبلاگمو ننوشتم)
نمی خوام از خودم تعریف کنم ولی من جوونی هستم که از وقتی یادم میاد زیبایی زیاد همش واسم دردسر درست کرده! با خانمی ازدواج کردم که خیلی چهره ساده و معمولی داره، محجبه و از خانواده مذهبی هستش و حتی واسه اینکه فامیلها زیاد منو نبینن کلی دلیل آورد که بریم یه شهر دیگه زندگی کنیم و البته همینم شد !
امروز من از همسرم راضی نیستم ! نه به این دلیل که زیبا نیست، خدا میدونه که دقدقه من اصلاً این چیزا نیست . . .
من ازش ناراحتم چون با حساسیت های بیهودش اذیتم میکنه، لباس های زیبا رو ازم دور میکنه که نپوشم، همش گوشیمو چک میکنه که شماره دختر توش نباشه، تا حالا دو بار شغلمو عوض کردم که با خانمها در ارتباط نباشم، به هیچ وجه نمیگذاره با دوستان مجردم رفت و آمد داشته باشم، گاهی که مسافرت میرم و برمی گردم اونقدر ازم دوری میکنه که انگار ذره ای شک نداره که بهش خیانت کردم! حالا اینجا کسی منو نمیشناسه که بخوام دروغ بگم، به خدا پیشنهاد های عجیب و غریبی هم بهم شده ولی حتی تو ذهنم هم به همسرم خیانت نکردم...
من عاشقشم ولی خیلی ناراحتم ازش! نمیدونم چطور بهش بفهمونم که با این کارات فقط اذیتم میکنی . . .
( اینوهم تو پرانتز میگم: از لحاظ جنسی خیلی قوی هستم و شاید هر شب دلم می خواد ولی همسرم بهم توجهی نمیکنه، همش عصبانیه، خیلی بد اخلاقه، من حتی اگه یه وقت از کوره در برم و فحش بدم تا دو ماه خودمو سرزنش می کنم ولی مثل آب خوردن تهمت میزنه فحش میده و تازه وقتی بهش میگم چرا اینطوری میگه من که چیزی نگفتم!!! البته بعداً خودش میاد عذر خواهی هم میکنه ولی من اگه یه وقت قرار باشه ازش جدا شم مطمئن باشید هیچ ربطی به قیافش نداره! فقط اخلاق گند و دوری کردن از رختخوابه که ممکنه منو به یه چنین نتیجه ای برسونه)
یه پیشنهاد یه همه خانومایی که مشکلشون ممکنه شبیه خانم من باشه؛ تو یه جمله خیلی سعی کنین مهربون باشین، به ارتباط جنسیتون خیلی اهمیت بدین[مردها از عامل بودن زن حین مقاربت بیش از اون که فکرشو کنید لذت میبرن]، خودتون رو فقط و فقط وقتی که پیش شوهرتون هستید آرایش کنید و بیرون از خونه چادری باشیدو بیشتر رو بگیرید تا تفاوتی که شما رو اذیت میکنه احساس نشه!
بعدش هم؛ مرد فقط در صورتی به غیر همسرش فکر میکنه که خانومش بد باشه . .

راس میگن بچه هااااا منم از مرد بور و موطلایی اصن خوشم نمیاد مرد چشم ابرو مشکی ی چیز دیگس

"به یکی مثل شوهرت"
هم همسرت ادم باارزشیه هم شما ادم بزرگواری هستی ... امیدوارم همیشه درکنار هم خوشبخت باشید ...
بی انصاف با این چن خط که از زندگیت گفتی اشک منو دراوردی ...
بهترین آرزوهارو برا هردوتون دارم
این گل تقدیم به تو و همسرت

عزیزم نگران نباش من خودم 3تا دایی دارم که واقعن هم از نظر قیافه و هم تیپ و هم اخلاق مردای نمونه هستن که همشون هم زنای قشنگی ندارن واقعن ندارن هرچند دختری تو سن شما خیلی جذابیت میتونه داشته باشه..بعد این همه سال هنوز دایی هام عاشق خونواده و زناشون هستند درحالیکه با این همه که موقعیت شیطونی داشتن ولی همیشه وفادار بودن...من هم برای شما آرزوی همچین خوشبختی رو دارم زیبایی یک روز عادی می شه و از بین میره..اما به عنوان یک زن همیشه خودتو خوب و خوش هیکل نگهدار و اعتماد به نفستو بالا ببر چون مردا از زنهای بیاعتماد به نفس خوششون نمیاد..

اصلا علت اینکه کسی خیانت می کنه قیافه معشوقه جدید نیست دلبری هاشه تو که قیافه ات دست خودت نیست براش دلبری کن و کاری کن عاشقت باشه و بمونه

خواهرم اولا به خدا توکل کن. بهش محبت کن تا بفهمه تکیه گاهته. هیچوقت بهش شک نکن و دروغ هم بهش نگو. باید بهت اعتماد کنه و تو هم بهش اعتماد کن. توی رابطه سعی کن خوب وگرم باشی و با صدا ونوازش وکلام تحریکش کن.
باور کن اینایی که گفتم واسه مرد مثل یه قفس میمونه.

هههههههههههههه من خوشگلم به به /
ولی خدایی یه چیز جیگر منو میسوزونه
انقدر دختر دیدم که اصلا قیافه نداره ولی عاشق پسرای خوشگل
بابا بیخیال هر کی مال یکی گذاشتن یا لا اقل تو یکم بالا تر از سطح خودت
ولی خانم ناراحت نباش خدا قسمت هر کی خودش تایین کرده
پس برو عشق کن که شوهر به این خوشگلی داری

من و تو یه کم شبیه هم هستیم اما با این تفاوت که قشنگه منم زشته نامزدم. حرف مردم اصلا اهمیتی نداره. چند بار به خودم گفتن که نامزدت خیلی زشته. حتی مادرم.. ولی من که بخاطر ظاهرش انتخابش نکردم که این حرفا مهم باشه. این حس رو که میترسی شوهرتو گول بزنن واسه زیبا بودن اون نیس، واسه اینه که دوسش داری. همه دخترا این حس رو دارن حتی من. پس نگران این چیزا نباش

به نظر من علاقه زیادی که شما به همسرتون دارین باعث شده شما این طور فکر کنید و در مقابلشم اینقدر حس اعتماد به نفستون پایین اومده این که می گید سفیده موهاش بوره و ... اینها به این معنی نیست که خارق العاده است و همه هم مثل شما فکر کنن ( یعنی الزاما نباید تمام مردم ملاک زیبایی شون مثل شما باشه) یا اینکه شما پوسستون سفیذ نیست و موهاتون مشکی هست پس شما خیلی زشتید !!
شاید (البته قطعا) این نوع چهره برای همسرتون ملاک زیبایی بوده و الزاما لطف در حققتون نکرده که با یه دختره سفید و مو بلوند ازدواج نکرده یعنی زیبایی برای اون یه تعریف دیگه داره...
یه مقدار تند صحبت کردم که بتونم نظرم رو منتقل کنم
پس:
1. این قدر نگید من زشتم (چون موهام سیاهه و بلوند نیس!!) و همسرم از من سره (چون بلونده!!) ایشون از نظر شما زیباست و شما از نظر ایشون...
2. فکر نکنید چون همسرتون از نظر شما زیباست از نظر همه زیباست و در نتیجه افکار آزاردهنده بعدی...
3. آدم مومن و وفادار تا یه نفر رو دید که زیباست عنان از کف نمی ده و زندگی خودش رو ول کنه و بیفوتده دنبال همسر و شریک زندگی مردم (حالا چه همسر شما چه دیگران...)
4. از زندگیتون لذت ببرید و بدبینی رو کنار بگذارید

سلام دختری هسم ١9ساله خوشکلم انذامم خیلی خوب بودولی تازگیاچاق شدم ولى هنوزم خوش اندامم 4ساله با١پسر27ساله رابطه دارم البته ازهمون اولم خواستگارى کرده مامانمم خبرداره قراره6ماه بعدباهم ازدواج کنیم یعنى بعدازکنکورمن.نامزدم وضع مالیش خیلى خوب شده ماشین شیک سوارمیشه منم دارم دیوونه میشم همش فکرمیکنم این 6ماه اخرى ازدستش میدم میترسم عاشق یکى دیگه بشه منوول کنه میترسم یه دخترخیلى خوشکل بخاطروضع مالیش وماشینشو یاخودش بهش پابده اونم بره باهاش ومنوول کنه چکارکنم دارم دیوونه میشم اعتمادبه نفسم صفره.ه

دوست عزیز.اینکه همسرشما بخواد گول بخوره ربطی به ظاهرش نداره! من خیلی موارد رو دیدم که عکس این قضایا صدق میکرده.ولی اینکه به نظر کسی بیاد امکانش هست و توی این دوره زمونه اصلا عجیب نیست .به نظر من شما سعی کن همون جنبه ای رو که همسرتون بخاطرش شما رو انتخاب کرده تقویت کنی تا اگر کسی نیت سوءای داشت نظر همسرتون جلب نشه.

سلام به نظرم کاری به حرف مردم نداشته باش .هیچ وقت فک نکن شوهرت از تو زیباتره .هرمردی هرچقدر هم زیبارو باشه زن از او زیباتره .ببخشید اینجوری میگم ولی اندام زیبایی که داری .احساس و عاطفه ی زنانه ای که داری رفتار و خوشخویی که داشته باشی اینا بهت اعتماد به نفس بده  .اینا رو بدون که همیشه زن زیباتر از مرده

هیچ چیزی مث اعتماد ب نفست نمیتونه شوهرتو جذب تو کنه هیچییی

عزیزم اصلا ب دل خودت بد راه نده چون طبق قانون جذب منتظر هرچی باشی بهش میرسی اگ شما منتظر اینی ک یکی شوهرتو  گول  بزنه پس دور از جون میزنه شما اول از همه سعی کن ب خودت زیاد برسی مخصوصا ب پوست کتاب درمورد زنان سیاست مدار این جور چیزا بخون تا یاد بگیری چطور با سیاست دل پارتنرتو بدست بیاری