خانواده برتر

سلام برادرجان کارشما کاری انسانی است اما به نظر بنده اگراین دختر خانم را به بهزیستی می سپردی خیلی بهتر بودبا توجه به این که شما مجردهستی خودت را درمعرض اتهام قرارداده ای چون این امراصلا پذیرفتنی نیست که 2نفرنامحرم دریک خانه زندگی کنندچون این کارشما ازنظرشرعی ایراد دارد یا شما درصورت تمایل دختر خانم با اوازدواج کن که بهترین کار را کرده ای یا اینکه هرچه زودتر وسایل ازدواجش را فراهم کن

ببین برادر من شاید تو به اون حس برادرانه داری اما  از قدیم گفتند مردم عقلشون به چشمشونه پس بهتر بود شیما رو  از همون اول پیش مادرت میگذاشتی یا یه فامیل  یا حتی جایی رو برای زندگی براش می خریدی یا اجاره می کردی ولی این طور که پیداست شرایط این کار برات محیا نبوده حتما .ونکته ی دوم اینکه شاید شما احساس برادرانه داشته باشی ولی ممکنه احساس اون دخترو با همین بغل کردنات تغییر بدی و اون به شما  دیگه حس خوهرانه نداشته باشه پس توی رفتارات دقت کن چون اونو این طور وابسته ی خودت می کنی.به خاطر حرفای مردم دست از حمایت اون دختر بر ندار ولی از طرفی ما داریم در این جامعه واین مردم زندگی می کنیم و حرفا و نگرش همین مردم میتونه در اینده ی ما تاثیر بگذاره مثلا ازدواج شیما و حتی خودت با یه فرد شایسته میتونه تحت تاثیر همین حرفای مردم قرار بگیره  همون طور که خودت می گی حرف های زیادی پشت سرتونه .پس دو را برات می مونه اول اینکه از شیما همچنان حمایت کنی ولی پیش خودت زندگی نکنه که البته از نظر شرعی هم صحیح نیست نه اینکه اونو پیش ناپدریش ببری و دوم اینکه با شیما ازدواج کنی.

کارتونو دوس دارم چون یکی از عشق بازیام تو زندگی اینه....
اما روشتونو نمیپسندم....
اگه میخواین حمایتش کنین...دلبستش نکنین...
اگه میتونین باهاش ازدواج کنین(بدون ترحم) معطل نکنید...
اگه میتونین به شناسنامه پدرتون براش سجلی بگیرید این کارو بکنید و با رعایت حدود شرعیات به عنوان یه برادر پشتیبانش باشید.
فقط به خاطر حرف مردم تنهاش نذارید..
در مورد چنین پدر و مادرای حرفی جزء گفتن تاسف و اندوه ندارم....
مراقب و حامی دخترای گلمونم که دور بر ما هستن باشیم اینا لطیف تر از هر احساسیا زود میشکنن..
 

سلام واقعا بخاطر کار زیبایی که میکنید(حمایت از ی دختر ی پناه) بهتون تبریک میگم اما من به مادرتان حق میدم شما جوانید و اون دختر خانم هم جوان و با اوضاعی که الان جامعه داره باید محتاط تر رفتار میکردید از یه واسطه استفاده میکردید الانم بهتره که حمایتتون از دور باشه یا خودتون برید خونه پدر مادرتون زندگی کنید یا اون دختر رو بفرستید پیش اونا بهمه هم بگید دختر خونده پدر و مادرتونه ی راه برایش پیدا کنید ولی فکر اینکه دیگه ازش حمایت نکنید رو از سرتون در بیارید چون کارتون دسته راهتان درست نیست البته این نظر منه شما با توجه به شرایطتون تصمیم بگیرید خدا هم کمکتون میکنه
انشاالله همیشه در پناه حق باشید

شما کار خوبی کردی که یه نفر رو به زندگی سالم برش گردوندی و امکانات تحصیلی براش فراهم کردی اما بهتره که ارتباطت رو باهاش کمتر کنی و یکم مراعات کنی.یا به بهانه های مختلف بهش بفهمونی که احساست بهش برادرانه هست.انشاءالله که سال دیگه دانشگاه قبول میشه و میره خوابگاه. برای تموم شدن حرف های مردم میتونید همون سال های اول دانشگاه شوهرش بدین تا بره سر خونه زندگیش. اما همچنان به عنوان برادر بزرگتر پشتیبانش باشید.

من فکر می کنم شما بهتر بود این دختر رو به مادرتون بسپرین یعنی منزل مادرتون زندگی کنن.این به نفع اون دختر بیچارست. .. الان با این کار شما ،کدوم خانواده آبرومند هست که حاضر باشه شیما خانوم رو به عنوان عروس بپذیره؟ کی باور میکنه که اون دختر با شما رابطه ای نداشته؟!! میدونید چقد به آینده این دختر ضربه وارد میشه؟... 

هانی جان کارتو درست به دهن مردم نگاه نکن مردم اگه میدونستند تو چیکار میکنی هرگز این حرف ها رو نمیگفتند مطمعن باش مردم اززندگی تو اگاه نیستند انشاالله پاداش کارو در اخرت بگیری

ببخشید !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

31 سال دارید!

با یه دختر 20 ساله تو یه خونه زندگی میکنید!

پیش هم میخوابید ، بغلش میکنید!بدون اینکه به هم محرم باشید!

نماز میخونید اما آشکارا و بدون هیچ ابایی حدود الهی رو نادیده میگیرید!خودتون رو

 در معرض تهمت قرار میدید ! بعد میگید"با حرف مردم چیکار کنم از این مردم پست..."

به صرف اینکه شناسنامه با فامیلی خودتون گرفتید که خواهر و برادر نمیشید! خودتون رو

گول نزنید.

هرچه زودتر توبه کنید و از این رفتار دست بردارید در غیر اینصورت هم دنیا و آخرت خودتون رو

بر باد دادید و هم دنیا و آخرت دختری که دلتون واسش  میسوزه!

حتما بهزیستی برنامه ایی برای نگهداری دختران بی سرپرست یا بد سرپرست داره ایشون

معرفی کنید و خودتون هم دورادور به واسطه بهزیستی او رو حمایت مالی و معنوی کنید.

برادر من ، یک عمل مستحب نباید به قیمت ارتکاب به حرام انجام بشه!

پناه بر خدا از حیله ها و مکر شیطان...

اگه واقعا حقیقتو میگین اصل حمایتتون یک کار خداپسندانه است اما چرا خودتون رو در معرض تهمت قرار میدهید.وقتی خودتون اصرار به در معرض خطر قرار گرفتن دارید حق مردمه در مورد شما بد بگن .این از سنت های الهی است... در ضمن این کار شما موقعیت ازدواج ایشونو از بین میبره چون تهمت فاسد بودن به ایشون زده میشه. درضمن خودتونو به دکتر نشون بدید مگه میشه ادم به نامحرمی که باهاش زندگی میکنه حسی نداشته باشه؟ یا از لحاظ جنسی مشکل دارید یا دارید دروغ میگید.

واقعا  خوشحالم کارتون قابل شتایشه

من افتخار می کنم  ک هم وطنی مثل شما دارم!
فک می کردم مردونگی وانسانیت از بین رفته ولی شما باعث شدین بار دیگه احساس کنم هنوزم انسانیت هست...
کاری ب حرف مردم نداشته باشین از قدیم گفتن در دهن مردمو نمی شه بست ...
اما ای کاش از اول باهاش ازدواج کرده بودین و ب جای برادر تموم زندگیش می شدین...
هنوزم دیر نشده روی این قضیه فکر کنین ولی در غیر این صورت بهتون توصیه می کنم براش یه خونه یی چیزی اجازه کنین تا از شما جدا زندگی کنه هر چند شما حستون برادرانست ولی دخترا خیلی زود احساسشون تغییر می کنه اینو مطمعا باشین...
و امیدوارم خدا یه کمی ب اطرافیانتون عقل بده ک اینقدر الکی و ندونسته حرف در نیارن...
بازم ب عنوان یه دختر ازتون ممنونم ک از هم جسم اینقدر حمایت کردین:)

نمیدونم چرا یاد رمان.فتادم!!!!!

مثلا اگه همسرش بشی نمیتونی حمایتش کنی ؟شما هردوتون از لحاظ عاطفی وابسته شدید نمیتونید به  روزای بدون هم فکر کنید صبرکن کنکوربده بعدش ازدواج کنید بهتره چون این راهم در نظر داشته باش همسر آیندش نذاره باتو رفت وآمد داشته باشه.

باهاش ازدواج کن.

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام
احسنت به شما که اینقدر انسان دوستید.
خدا خیرتون بده، خیلی از ثواب محبت به یتیم شنیدم.
اما داداش راهش اینه؟!
از حرف مردم نباید بترسی
اما داداش حرف خدا و پیغمبر و ائمه چی می شه؟!

1. مگه خدا تو دین ما نگفته لمس نامحرم حرومه؟! داداش جون حواست باشه ها، خدا واسه اینجا برای شرایط عادی شرط نذاشته ها... مثلا نگفته اگه لمس کردنش هوس انگیز نبود اشکال نداره. گفته کلا اشکال داره!(شرایط غیرعادی هم منظورم موارد ضرورته، مثل این که دکتر هم جنس در دسترس نباشه و ضرورت داشته باشه طرف معاینه شه)

2. مگه خدا نگفته اگه با انجام کاری ترس افتادن به گناه داشتید این کار خودش گناهه و نباید انجام بدید؟! داداش... مولا امیرالمومنین علیه السلام به خانم های جوان سلام نمی کردن، و وقتی بهشون می گن رسول الله(صلی الله علیه و آله) سلام می کردن چرا شما سلام نمی کنید جواب می دن که ایشون سنشون سی سال از من بیشتره، من می ترسم با جواب سلام این خانم ها دلم بلرزه ؛ حالا داداش من و شما یه دختر جوون رو بغل کنیم، پاشویه بدیم و... اما دلمون نلرزه؟! یعنی حتی ترسش رو هم نداشته باشیم که به گناه بیوفتیم؟؟؟ مگه ما از امیرالمومنین علیه السلام بالاتریم؟!؟!

3. مگه خدا نگفته از جایی که ممکنه مردم بهتون تهمت بزنن دوری کنید؟ داداش تو دین ما آبروی مومن خیلی اهمیت داره، هیچ کس(حتی خودش) حق نداره آبروی مومن رو بریزه. چقدر تاکید داریم که از موضع تهمت دوری کنید... قرار گرفتن تو موضع تهمت خودش یه گناهه.

4. مگه خدا نگفته تنها شدن با نامحرم توی جایی که کس دیگه نمی تونه بیاد حرامه؟! اینجور که متوجه شدم شما دو نفر تنهایید دیگه؟!

5. با این حساب بخوایم نگاه کنیم شما حداقل چندین گناه مرتکب شدی و دل امام زمان عجل الله تعالی فرجه رو رنجوندی(البته بگم که من خودم اوضاعم خیلی خراب، شاید خرابتر از شما)1. رفتن به محیط تهمت؛ 2. رفتن به جایی که ترس گناه لمس نامحرمه 3. انجام کاری که ترس گناه ... رو میاره(از هر کس بپرسی تایید می کنه که بغل کردن یه دختر جوون خطر گناه... رو داره!) 4. تنها شدن با نامحرم
حالا ان شاءلله این گناهان رو کوچیک نشمرده باشی، که همین کوچیک شمردن گناه خودش یه گناه خیلی بزرگه.

داداش خوبم خودتون انتخاب کنید، راهی که خدا نشون داده رو می خواید یا نه؟! اگه راه خدا رو می خواید دیگه اما و اگر نداره ها، باید همش رو یکجا قبول کنید؛ وگرنه ممکنه خدانکرده مصداق "نؤمن ببعض و نکفر ببعض(به بعضی ایمان می آوریم و به بعضی ایمان نمی آوریم)" شید ها... پس مراقب باشید توجیه نکنید که خدایا درسته اینجا گفتی اینجور نکنم، اما ببین دختره تو خطره، من مجبورم باهاش تنهای

اما چند نکته:
1. در درجه اول دو دو تا چهار تا کنید، ببنید خدا رو بدون هیچ چون و چرایی قبول می کنید یا نه. یعنی در حدی که مثلا اگه روزی خدا بهتون دستور داد " برو همینجوری از این دره بپر پایین، دلیلش رو هم بهت نمی گم " قبول می کنید؟! (اگه نظرتون اینه که حرفایی که بالا زدم شاید دستور خدا نباشه، پس برید دنبال این که دستور خدا چیه. دینتون رو انتخاب کنید، اگه دینتون اسلامه ببینید پیغمبر خدا چی گفتن، اگه قبول کردید گفتن به حرف ائمه گوش کنید ببینید ائمه چی گفتن، اگه قبول کردید ائمه گفتن به فقها مراجعه کنید ببینید فقها چی گفتن؛ اینا که بالا نوشتم حرف مراجعه)

2. به این نکته هم دقت کن، اصلا فرض می گیریم شما هیچ رابطه عاطفی با ایشون نداشتید و هیچوقت دست هم به هم نزدی بودید. اما شما هم مردی، حاضری با کسی ازدواج کنی که قبلا با یه جوون مجرد دیگه دونفری توی یک خونه زندگی می کردن و هیچ معلوم نبوده اون جا چه کارایی می کردن؟!(حالا بماند که بفهمی این فرد تو بغل اون هم رفته) پس شما داری موقعیت های خوب ازدواج ایشون رو هم می گیری

3. فکر کردی با کنار شما بودن ایشون و این کارا، میل جنسی ایشون هم فعال تر می شه؟ اگه به خاطر همین کارا و این که راه صحیح رفع نیازشون در دسترسشون نیست به گناه افتادن چی؟!

اما راه حل:
من هم مخالفم که ایشون رو بسپری به ناپدریشون، خدا می دونه چی به حال و روزشون بیاد. ببین راه حل دیگه یی نداری؟! نمی تونی خودت ازدواج کنی(که همسرت هم پیشت باشن) یا شرایط رو برای ازدواج ایشون فراهم کنی؛ یا با ایشون ازدواج کنی؛ یا بسپریشون به کس دیگه(مادر، خاله، عمه، خواهر...) ؟! یعنی تو دنیا هیچ خانمی پیدا نمی شه که بخواد ایشون رو به سرپرستی بپذیره؟!

به نوبه خودم از اقدام هم نوع دوستانه تون تشکر می کنم
امیدوارم موفق باشید :)

سلام. متاسفم که اینو میگم برادر عزیز ولی باید قبول کنید که همین در آغوش کشیدن ها کم کم براتون مسئله ساز میشه. بهرحال هر دوی شما جوان هستید. شما نباید بدون برنامه ی مناسب اون رو پیش خودتون میاوردین. این از دید جامعه ی ما مورد پسند که نیست هیچ بلکه باعث از چشم افتادن شما هم خواهد شد. یا این خانم رو به مادرتون بسپارید و یا در صورت امکان با اون ازدواج کنید. عاقلانه و پسندیده ترین کار سپردن اون به مادرتون هست و حمایت از جانب شما ولی تنها باهاش زندگی نکنید که آیندتون رو از دست میدید. 

به نظر من این موضوع برای ازردواجتون هم مشکل سازه ...حتی اگر کسی که باهاش ازدواج میکنید این موضوع رو قبول کنه ولی احتمال میدم بعد از ازرداوج هم براتون مشکل به وجود میاره !!!! 

آخیییی الهی بمیرم

مرد حسابی فکر کردی با دسته کورا طرفی این مملکت یه جایی داره به اسم بهزیستی و کمیته امداد شما میتونستی به عنوان مددجو معرفیش کنی بهزیستی حتی اگه این کار رو هم نمیکردی میشد یه جا پانسیونش کنی و هزینه زندگیش رو بدی بابا لنگ دراز هم این مدلی شاه اندازی نکرد

دختر 20 ساله رو پاشویه میکنم ولی نگاه خواهرانه بهش دارم بجای اینکه یه اپارتمان رشوه بدی دخترا دیگه ماشالله خوب از همه چیز سر در میارن میفرستادیش تو اپارتمان زندگی کنه نه ور دل خودت

مخلص کلام اگه داستانت واقعی که احتمالش خیلی کمه هزارتا راه منطقی ،قانونی و درست هست که بشه به دیگران کمک کرد

(نیا بگو تو نمیدونی واینا... من با زندگی دخترای بد سرپرست غریب نیستم مادر من کارمند بهزیستی بود)

خب شماکه بغلش میکنی

من فکر کنم مارو **** گیر اوردی-فقط بهم بگو چجوری واسش شناسنامه با فامیلی خودت گرفتی؟

به قول دوستان کار شما قابل تحسینه ولی این روشتون اصلا درست نیست. شما خودتون به کنار .دختر خانم چی ؟ مطمئنین اونم شمارو برادر خودش میدونه؟ مطمئنید این دوست داشتنش از روی خواهر برادریه؟ شما گفتین دوست دارین ازدواجش رو ببینید؟ به نظر شما اگر کسی بدونه که این دختر با شما هم خوابه(حالا به گفته خودتون هیچ کاری نمیکنین)میاد خواستگاریش؟از اقا پسرهای همین سایت سوال میکنم کدومتون حاضرین خواستگاری این دختر خانم برین؟
شما نیتتون درست بوده ولی متاسفانه روشتون خیلی خیلی اشتباه چون زمینه تهمت به خودتون و اون دخترو به وجود اوردین.

واقعا نمیدونم چی بگم. دوست عزیز شما احیانا ژان والژان نیستید و شیما جان هم همون کوزت دخترک رمان بینوایان نیست؟؟ شاید هم احتمالا فیلم فارسی زیاد نگاه کردین که حس فردین بازیتون گل کرده و همچین داستانی رو سر هم کردین.

آدم اگر پیش خواهرش بخوابه،برانگیخته می شه چه برسه پیش دختر غریبه.چه جوری شما پیش این

بابوی یاس شدیداموافقم.شماازاحساس اون دخترخانوم که مطمئن نیستین ممکنه ایشون اصلا به چشم برادری به شمانگاه نکنه وعاشق شماشده باشه سنتون هم که مشکلی نداره ایشون دیگه یه دختر۲۰ساله هستن وشماهم ۳۱سالتونه که خیلی سنتون بالا هم نیست توروخدابااحساساتش بازی نکنین وتکلیف خودتون واون روهرچه سریعترمعلوم کنیدبعدیکی ازکاربراگفت منم موافقم باهاشون چرابه جای اینکه اپارتمانی رشوه بدین تاسرپرستیشوبگیرین چراندادین  خودش تنهازندگی کنه وخرجیشوبدین وازدورمراقبش باشین؟ایشون دیگه بچه که نیستن میتونن تنهایی زندکی کنن.

یاد رمان افسونگر افتادم!

داستانش کپی این پسته !!! (افسون و دنیل)

تو به چشم برادری میبینی، اون دختر به چشم شدهر بهت دل بسته. اینو یه دختر بهت میگه. باید باهاش ازدواج کنی. اگر عاشقشی و حسی بهش نداری، باید دنبال حل این مشکل باشی. اما با کارایی که شما کردی اون صد در صد دلباخته شده چون در گذشته هم محبت رو درک نکرده و سن بیست سال هم نیاز جسمس و جنسی و عاطفی شو کامل کرده، حالا که مادرت هم ازش حمایت نمی کنه، خودت حامیش باش. ازدواج کن و بهش اطمینان بده که واسه عمیشه حامیش هستی. لطفا ما رو هم از تصمیم نهاییت با خبر کن.

دوستان همه چیز رو گفتن اما یاد حدیثی از مولای متقیان امام علی ع افتادم که دقیقا برای شماست البته کارتون جای تحسین داره ولی ای کاش باهاش ازدواج میکردید
امام علی (ع)
اجتنبوا من المواضع التهم
از مواضع تهمت دوری کنید !

وای وای وای

شما چه کار کردید؟؟؟؟؟؟؟

شهید فیاض بخش بهزیستی را تاسیس کرد برای همین دختران بدسرپرست و امثال اینها

تمامی نظر دوستان را خواندم و با اکثر آنها موافق هستم.

به جون خودم این رفیقمون بچه های اینجا را اسکل گیر اورده /آخه مرد حسابی تو با نامحرم میخوابی بغلش میکنی اونوقت نماز هم میخونی نیتت هم خیره برو عممممممممممممممو

آهااااا همین بود چقد فکریدم یادم نیومد
اصلااااخودشه!!!

بعدشم عزیز من میدونی اگه دستگاههای قضایی بدونن چی میشههههه؟؟!!! بابا بقران اینجا ایرانه لس انجلس نیس ک!!!!!
تو مجردی نمیتونی کسیو ب سرپرستی قبول کنی اونم ی دختر20 ساله!!!!!
من خودمو جاش گذاشتم ترسیدممممممممم

سلام داداش. شما نیتت عالی بوده ولی روش انجام کارت اشتباه بودش...چرا نسپردیش به مادرت یا .....

به ام ام: منم اون رمان رو خوندم.البته خیلی وقت پیش

اومدم نظرمو بگم دیدم خیلی ها اشاره کردن دیگه. آقای سوال کننده درسته که قصدشما خیر وانسانی هست اما بامنظور یا بی منظور دست زدن وتماس بدنی با نامحرم گناه و اشتباهه.
همچنین اگه قصد ازدواج باهاشو نداری این مسائل واسه زندگی آینده جفتتون مشکل سازه. تازه خودتونو در معرض تهمت هم قرار دادین به چه قیمتی؟ کاش از اول راه درست تری رو انتخاب میکردین البته هنوزم دیر نیست.

خوب اگه دوستش داری باهاش ازدواج کن

احساست که میگی مث برادره پس نمیتونم بگم باهاش ازدواج کن

دوست سوال کننده
من اصلا شما را سرزنش نمی کنم و کاری ندارم که کار شما خوب بوده یابد.
اما سوال دارم
به نظر خودتون چه راه هایی پیش رو دارید؟ یا به عبارتی ساده تر نظر خودتون چیه؟

حالا اینکه این همه قسم آیه خوردن پیشما نداشت

سلام باشنیدن همچین داستانی

من همین که تیتر پست را خوندم
یاد انجلینا جولی با سه فرزندی که به سرپرستی گرفت افتادم !!!!!!!!!!!!!!

حالا نمیدونم چه ارتباطی با این پست داره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اقای هانی شیرینی یادتون نره ها !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از همین الانم بهتون تبریک میگم

بخدا قسم خود من پارسال همچین رمانی خوندم اسمشم مه گل بود داستانش مو به مو شکل همین داستان بود ..........

به محمد 10111: منظورت رمان می گل هست؟! تو رمان میگل گذشته دختره هم کم و بیش شبیه این شیما خانومه.

واااااای منم رمان افسونگرو خوندم خیلی شبیههههههه
آقای هانی من کارتونو تحسین میکنم چون خداوکیلی تواین دورو زمونه همچین آدمایی گوهر محسوب میشن والا آدم نمیتونه ب کسی اعتماد بکنه
ایشالا همه چی حل میشه
فقط ازتون ی خواهش دارم
ازدواج با اون دخترخانم اگه از روی ترحم و حس مسئولیت هست همون بهتر ک تحویلش بدین ب بهزیستی
چون خدای نکرده دراین صورت شما زندگی اون دخترو بهتر ک نه بدتر میکنین.
من خودم از ترحم بیزارم پس اگه دوستشون دارین باهاش ازدواج بکنین
براتون دعا میکنم
هرخبری شد لطفا ب اطلاع ماهم برسونین خیالمون از بابت شیما راحت بشه
درضمن منم عاشق داروسازی ام

ب محمد1011

چرا قسم میخوری برادر
منم گفتم ن با قسم!!!!
اروم باش ریلکس خخخ

به حق چیزای نشنیده از قدیم گفتن دختر وپسر عین پنبه واتش می مونن باید ازهم دور باشن حتی خواهر وبرادر واقعی هم نباید کنار هم باشن با این کار تون اونو به خودتون وابسته می کنید ونهاینا ضربه ای بهش می زنید که از ناپدریش بیشتر باشه مگه باهاش ازدواج کنی البته اگه داستانکتون راست باشه که در حال انجام گناه بزرگی هستید الان به چشم خواهر بهش نگاه میکنید یک دفعه چنان شیطون گولت بزنه که نفهمی از کجا خوردی پسر جان می خوای ثواب کنی هزار راه برای حمایت ازاون دختر بیچاره هست در اینده اگه بخوای ازدواج کنی چنان به گرفتاری دچار بشی که از کرده خودت پشیمون بشی هر وقت زنت بفهمه با یک دختر هم خونه بودی ..........

اقای هانی من یه دخترم میدونم اگر یه پسر حتی اگر 10 سال ازم بزرگتر باشه بازم حس عاطفی بهش پیدا میکنم دوست دارم این ذات یه زنه هیچ وقت از خاطرم بیرون نمیره . حتی اگر ازدواجم بکنم باز بهش فکر میکنم و این باعث میشه نتونم به همسر خودم محبت لازم رو بکنم و حتی ارضاش کنم چون همش به فکر همون نفر اول هستم اقا هانی من نه از دین میگم نه از شرع حس خودمو میگم فکر میکنم اگر شرایطی رو ایجاد کنید که زودتر ازدواج کنه خیلی خوبه بعد هم خودتون ازدواج کنید تا خلا عاطفی رو حس نکنه.

میخوای باهاش ازدواج کنی؟

تا دیرور عشقت برادرانه بود! تو یه جای کارت میلنگه همه داستانت رو نمیگی

بعضی وقتها آدما باید از کار خیرشان توبه کنند شما هم جزو اونایید .توبه کن .

کجای این کار مسلمونیه ؟

حکم این کارو شما از جایی درآوردی که داعش حکم جهاد نکاحو از اونجا درآورد!

به این میگن مسلمونی دلبخواهی !

دلت خواسته خواهر داشته باشی  و خدا هم گفته هرچی دلت خواست همونه!!!!

به خیال خودت کار خیر انجام دادی

فردا که این دختر بخواد ازدواج کنه نمیگن ایشون چه نسبتی با شما داره که پیشش میخوابیدی

همین حرفهایی که الان به خودت میگن .

اول ببین بهش ترحم داری یا علاقه با ترحم نرو دنبال دختر 11 از خودت کوچکتر بعد به مشکل بر میخوری 

منم این سوال مثله اقا یاخانوم:-)برام این سوال پیش اومدمگه نمیگفتین به عنوان خواهرتون عاشقشین؟ادم به خواهرش میتونه ازدواج کنه پس خودتون هم به چشمی غیرازخواهربرادری قبلش بهش نگاه کرده بودین

چه با مزه، یاد بابا لنگ دراز افتادم...

عاقا این سر کاری بوده و والسلام..دقیقا شکل رمان می گل هست.

من بودم این رابطه ی پر اتهامو ادامه نمیدادم

خوب این چه کاریه؟؟؟ براچی باهاش ازدواج نمیکنی؟؟؟
به حرف مردم گوش نده!!! باهاش ازدواج کن و بالفرض اگه هم کارات تا حالا گناه داشته تبدیل بشه به اجر دنیوی و اخروی... والاّ... ماباید فشار رو تحمل کنیم شما که مجبور نیستی!

راستی آقای نجفی پاشویی دیگه چیه؟

عزیزدل من.این دیگه چه مدل کمک کردنه.شمااحتمالا روش کمک به چنین فردی رابلد نبودی که اینکارو کردی.همه کارات اشتباه بوده.چه جوری دختری که نامحرم بوده راپاشویی دادی.پناه برخدا.هرچه زودتر به بهزیستی بسپار وکمک مالی بهش کن.یااگه واقعا دوسش داری باهاش ازدواج کن.بنظرم این بهترازروش اوله.خداکمکت کنه.