خانواده برتر

سلام 

واا 

اولا همه ی آدم ها مثل هم نیستن 

دوما شاید برای شخصی میخواسته یا کسی ازشون خواسته بوده شمارو زیرنظر بگیرند 

سوما مگه خودتون نمیتونین جوابی بدید که میخواید کسی به جای شما حرف بزنه

چهارمن شاید الکی گفتن وتفکرات خودشون بوده که این آقا متاهل اند

🌹

به نظرِ من اگر هم خواستی به رئیست اطلاع بدی بهتره که به رئیست گوشزد کنی که فقط حد و حدودش رو واسش مشخص کنه و بهش بگه که حواسش به رفتارِ این شخص با شما هست و در صورتِ تکرار با این فرد برخوردِ جدی‌تری میکنه

خلاصه همون اولِ کاری یه‌جوری نباشه که آبرویِ طرف تویِ جمع بره و مثلا بخواد مقابلِ‌به‌مثل کنه!

شما هم اصلا عصبی نباش و دیگه فکرتو درگیرِ این موضوع نکن و با رفتارت و پالس‌هایِ منفی این شخص رو متوجهِ این کن که بره دونشو جایِ دیگه بپاشه!

و چه بهتر میبود که این شخص دون‌هاشو خرجِ زنش میکرد...

هرچند شاید زنشم...

شاید شما رو برا داداشش میخاد

حالا چارتا مشخصات پرسیده که دلیل نمیشه

مگه چیزی گفته؟ مگه جرمی کرده؟ فعل حرام انجام داده؟

فقط میگیین نگاه یا رفتار دلبرانه خب این نگاه رو از کجا تشخیص میدین؟ شاید ویژگیش همینه خصلتشه  شاید کلا با همه خانمای فامیل خوشبرخورده شما رو هم برای کسی داداشش میخاد و اولش میخاد شما رو بشناسه بعد بشی زن داداشش

اون اقا مقصر نیست اصلااااااااااا

ایرادی باشه از شماست که بد برداشت کردید

به رئیسم بگی باور کن بهت میخنده

شایدم میخاد زن دومش بشی البته که این هم کار غیر شرعی و جرم نیست اگه مطرح کرد میشه محترمانه پاسخ مناسب داد

سلام

عزیزم چقدر داستان شما شبیه سرگذشت من بود توی دانشگاه دوران کارشناسیم با استادم...

ارجاع میدم به کامنتم توی این پست:

«با دل سوخته و مسیر بی‌همدم رو به روم چه کنم؟» 

من اون قضیه رو به هیچکس نگفتم، با این که دوستام فهمیده بودند ولی من سعی میکردم حداقل از شدتش کم کنم...تا این که رفتم و به یکی دیگه از استادام که آقای مُسِنی بود، خیلی غیرمستقیم گفتم چی شده و اونم گفت دیگه از استادت دفاع بی‌خود نکن...

ولی من بازم به حراست و به هیچکس دیگه‌ای توی دانشگاه نگفتم چون مدرک خاصی هم نداشتم ولی از استاد مسنم خواهش کردم خیلی غیرمستقیم طوری که اصلا متوجه نشه از طرف من بوده، به اون استاد تذکر بده. ولی بیشتر خودم با چشم‌غره رفتن و بی‌محلی به استادم، متوجهش کردم و اونم خودشو جمع کرد...

حیف اسم استاد، اونم توی بهترین دانشگاه تهران...

دوست عزیزم شما هم اگه بتونی شخص معتمدی رو پیدا کنی که سربسته موضوع رو بهش بگی خیلی خوب میشه که بره به گوش آقا برسونه. ولی اگه اون آقا داره واقعا اذیتت میکنه، مدارک ازش جمع کن و حتما به حراست یا ریاست خبر بده.  

دوستان عزیزم بیایید از این سرگذشت‌ها عبرت بگیریم که خدایی نکرده سر هیچکسی بلا نیاد؛

که اگه بیاد، نجات از حالات روحی و افسردگی و سرخوردگیِ بعدش، تقریبا ممکن نیست و تا آخر عمر باهاش درگیر خواهید بود، شدید یا ضعیف، حتی به اندازه یه نقطه؛ ولی دردناکه...

دختر لطیفه و تحمل این اتفاق‌ها رو نداره...

خطاب به مردهای بی‌صفت هم:

اگه انصاف دارید این کارها رو با دل دخترها نکنید... چوب خدا صدا نداره!...

شاید تو رو برای برادری پسرعمویی کسی زیر سر داشته، نه برای خودش

مردانی که دنبال تنوع هستن دنبال زنگ تفریح هستن و ممکنه حتی هیج مشکلی در زندگی زناشویی نداشته باشند این مدلی هستن.... دنبال اینکه با دلبری هاشون و توجه هاشون دختره رو درگیر مووضوع عاطفی کنند وبه خودشون وابسته ش کنند ولی هیج وقت اقدام جدی هم نمیکنند زنشونم طلاق نمیدن فقط دنبال روابط موازی ان.

. این جور  مردان دنبال طعمه هستند و چون با تجربه وحرفه ای هستن حیلی خوب دخترای صاف وساده رو از هفت خط ها میشناسن و دقیقا دست میذارن رو اونا...

فقط عاشق میکنن ویک هیجان  برای خودشون ایجاد میکنند ولذت میبرند و وابسته میکنن تا سری بعد که  طعمه  جدیدی گیر بیارن....

اینجور مردان .دچار کمبودهای روانی وروحی هستند...

به اینجور مردان میگن دون ژوان. 

 خدا هیچ دختری رو نصیب یک مرد دون ژوان نکنه 

انقدر همکار متأهل داشتم واسه دخترهای محیط کار سوسه میومدن. اتفاقا متأهل ها مردهاشون خیلیم پرروتر از مجردها هستن. بیشرفها از چشم چرونی گرفته تا پیشنهاد بد رو اکثرشون ( همه نه. بیحرمتی نشه به مردهای پاک) دارن.

بعدم اون موقع که پرسیده سن و تجرد و تأهل و خانواده میخواستی سریع بی رودروایسی بگی برای چی میخوای این اطلاعاتو؟؟؟؟؟؟؟ میخوای شناسنامه رسمی دیگه ای از ثبت احوال برام بگیری؟ وقتی وایسی روبروی یه مرد مثل یه بچه یا یه دختر معصوم ضعیف ازت تفتیش اطلاعاتی کنه همینه دیگه. پررو میشه و اجازه پرسیدن بیشتر به خودش میده. دخترجماعت باید با همکار مرد یا همکلاس مرد یا هر کی و هر چی که جنس مخالف هست و نیت نزدیک شدن بهش رو داره با جدیت و منطقی رفتار کنه. یعنی از اول مشخص کنه حد و مرزش رو که طرف حتی جرات نکنه بیاد مثل برچسبهای روی کالاها اطلاعات اولیه بپرسه. هر چیزی یه راه و رسمی داره. همینطوری که نیست.

من یادمه وقتی مجرد بودم یه آقایی از کارمندای دانشگاهمون منو کشید کنار و جدی جدی خواستگاری کرد. جالب اینجاست انقدر پررو بود برگشت گفت 30 سالمه متأهلم و از همسرم خوشم نمیاد. باهاشم صحبت کردم راضیه زن دوم بگیرم. شما رو که دیدم از بین همه دخترای دانشگاه از شما خوشم اومده وگرنه چند سال سابقه دارم اینجا دخترم زیاد بوده ولی شما برای من یه گزینه دیگه ای از هر نظر. برگشتم بهش گفتم نه احتمالا یه چیز دیگه نیستم احتمالا پیش خودت فکر کردی خر خوبی گیر آوردی (البته نه با این لحن یا با این جمله ولی جمله ای گفتم که میخکوب شد سر جاش) وقتی من یا اون سن کم (اون موقع 27 سالم بود) بعدم اونقدر قوی و با اعتماد به نفس زدم توی دهنش بازم به خودش اجازه داد اونطور درخواستی بده شما که معصوم و نازنازی و لطیف گذاشتی کشوندتت یه گوشه ازت سوال درباره شرایطت بپرسه معلومه دیگه چقدر طرف پرروتر میشه. الانم بهش نه محل کن نه بی محلی. خنثی باش و این آدمو و هر مرد دیگه ای که هیچ تعهدی یا نسبتی باهاش نداری رو کلا بی خیال شو از نظر فکری

ببین عزیزم. یادت یاشه نری بگی به رییست. این کارا چیه. میخوای دستی دستی آبرو و حیثیت خودت رو ببری فردا بگن چی بوده و بهمان و فلان.

اصلا خیلی زشته. میخوای بری چی چی بگی. خیلی راحت زندگی خودتو بکن همین. *** **** که نگاه می کنه یا نمی کنه .واللا. فقط سرسنگین و جدی به کارت ادامه بده. همین

راهنمایی غلط ندین

کسی دیگ نشناخته حرف نزده خاستگاری گسی نمیره و هر روزی ک میگذره دیگ کمتر کسی مستقیم میگه شماره بده نه نه جونم زنگ بزنه بیاییم ک به غلامی قبول کنین😂

در رابطه با گفتن ب رییس 

واقعیت مزاحمت شده مگه:/ دوتا حرف ساده بوده خوشبختانه متوجه متاهل بودنش شدی بهتره دیگه سرد برخورد کنی و فاصلتو حفظ کنی...

درصورت مزاحمت بیشتر و مطمئن شدین گیر و سیریش شده تصمیمات جدیدتر و تندتری اتخاذ کنین😅

پی‌نوشتِ کامنت قبلیم:

اما عزیزم توی مرحله اول، خود شما به تنهایی باید دست به کار بشی.

اغلب مردها رفتار و نگاه نفرت‌آمیز جنس مخالف رو میفهمن. بنظرم هر وقت احساس کردی داره مزاحمت ایجاد میکنه، اولش یه مدت مشابه کارایی که توی کامنت قبلی گفتم با استادم انجام دادم، شما هم در مقابل اون آقا انجام بده. 

اگه متوجه نشد، خیلی واقعا باید به شعورش شک کرد!

ولی احتمال زیاد متوجه میشه و راهشو کج میکنه.

قاطعیت و صلابت یادت نره! کاملا با نگاه و رفتارت، اون آقا رو از عاقبت کارش بترسون! بذار بساط مزاحمتش رو جمع کنه.

مراجعه به ریاست و حراست، مرحله آخره که بعید میدونم کارتون به اونجاها بکشه...

به الی خانم

سلام  

اگر میخواین مطلبتون غلط املاییش تصحیح بشه بنظرم ازش کپی بگیرین و دوباره بدون غلط پست کنین بعد اون نظر قبلی رو از طریق صفحه شخصی خودتون قسمت مدیریت نظرات حذفش کنین. 

 سلام .مرسی از شما که تجربه ات را با ما به اشتراک گذاشتی 

دخترا خیلی خیالپردازند .

تا جاییکه میشه در برابر دیگران متوهم نشوید . 

اگر یک نفربر حسب اتفاق درب آسانسور را برایتان باز نگه داشت عاشقتان نشده حتی اگر این اتفاق هرروز بیفتد :/

 آقای نجفی هیز درسته یا حیز ،یا هیظ یا ....

دوستان سلام و صبح همگی بخیر. به به عجب صبح دل انگیزیه امروز. اول صبحی گفتم بیام اینجا که دوباره این پستو بخونم هنوز نرفتم صبحونه آماده کنم

من تعجب کردم چند تا از دوستان گفتن شاید طرف برای کسی میخواستتت. ببین دستام بشکنه اگه بهت دروغ بگم. این مرد تو رو برای هیچکس نمی خواسته فقط برای چشم چرونی و اینکه از لحاظ دیداری بهش خوش بگذره. باور کن. ببین من هم متأهلم هم سنم کم نیست بالأخره هم موقعی که مجرد بودم چون زیاد توی محیطای کاری بودم و دختر خیلی اجتماعی بودم توی کلی محیط کاری و فامیل و اینور و اونور و همسایه و خرید و بقال محله و کمک رفتن برای خرید خونه و حتی نونواییم رفتم. یعنی در این حد. الانم که متأهلم زیاد با مرد جماعت سر و کار دارم. کارم بیشتر مردونه ست و مرد میبینم بیشتر. توی خریدای خونه هم زیاد کمک شوهرم میکنم توی خریدای عروسی و این و اون گرفته تا بنگاه رفتن و خرید ماشین و قسط بانک و پادرمیونی طلاق و ازدواج فلانی و فلانی بگیری من همه رو هستم. خلاصه از زجر و بدبختی گرفته تا شادی و آرامش همه و همه رو تجربه کردم. از من گوش کن. این آقا اصلا تو رو برای کسی در نظر نداشته و نداره. با چیزایی که نوشتی هزار در هزار مطمئنم طرف از این مردهای متأهل چشم چرونه. حتی مثل اون مردیم که توی دانشگاه ما منو تو خیال خودش برای زن دومش شدن میخواست نیست. 

اینم بهت بگم معمولا اینجور مردا حالی به حالی زیاد میشن. یعنی اینطور نیست که فکر کنی همیشه از نگاه کردن به فلان شخص خاصی خوششون میاد یا توجه دارن. از شدت چشم چرونی و عادت به این کار و تربیت غلط و ویژگیهای ذاتی مردونه شون که خودش معضل دوچندانی برای اینطور مرداست مثلا بیست روز نگاهت میکنن و بهت توجه دارن بعد یهو میبینی یه روز داری مثل هر روز به کار خودت میرسی یه جای کارت بهش گره میخوره میری سوالی بپرسی یا چیزی بگی میبینی اصلا انگار نه انگار امروز میشناستت این آدم

آره بابا. خلاصه بی تفاوت باش و کاملا فراموش کن. امیدوارم شر اینجور آدما به خودشون برگرده. بی شرف بی انصاف زن خودشو داره باز اشتهاش میکشه. یه چیزیم بگم اکثر اینجور مردا اتفاقا زنهای خوب و بعضا خوش بر و روییم دارن. مدیوید فکر کنید از کمبودشونه

راستی ناپاکی اونا گناه تو نیست. تنها چیزی که میتونه گناه یه دختر باشه احساساتشه. اگه کنترل کنه از همه نظر توی این جامعه دختر و زن موفقی خواهد بود. به موقعش میفهمی مردی که برای زندگی بخوادت نوع درخواست کردن و سوال و جواب و تحقیق کردنشم یه جور دیگه ست. 

دیگه اینکه دخترها همه شون به ذات خودشون قشنگ و ظریف هستن. باید خیلی مراقب خودت باشی توی این جامعه گرگ صفت. نترسی و احساس ضعف نکنی اما چارچشمی مراقب مردهای دور و برت و نیتهاشون باشی چون تو قراره بین اینا که نیمی ازجامعه هستن کار کنی زندگی کنی مادری کنی و همه چی. حتی وقتی متاهل میشی باید چارچشمی مراقب باشی. بعضی وقتا یه سهل انگاری کوچولو عمر یه آدم رو به باد میده.کمترین ضررشم به روحیه آدم برمیگرده. مثلا  در مورد شما ببین تا چه حد توی روحت خواسته رسوخ کنه که الان که الانه دوست داری بری با کسی بیانش کنی و اینو یه جور بیحرمتی و درازدستی به خودت دیدی که البته همینطور بوده ولی خوبخدا رو شکر دختر خامی نیستی زود خودتو جمع کردی

سلام

همچین موردی رو بهتره، خودتون مدیریت کنید.

ارتباطتون رو به مواردی که به خاطر کار مجبورید داشته باشید  ، محدود کنید، البته عادی و کوتاه، نه واکنش منفی و چشم غر و اخم. 

میخوایین به رئیستون چی بگین،  مثلا بگین فلانی به من توجه داره؟ یا بگین ازم اطلاعات شخصی پرسیده؟ 

یا بگین به فلانی بگین به من توجه نکنه؟

گفتن اینا بیشتر برای خودتون حاشیه درست می کنه، ممکنه باعث سو برداشت از رفتار و شخصیت خودتون بشه، شما که نمی تونید، دیگران رو وادار کنید، اون برداشتی که شما دوست دارینو داشته باشن.

سلام

راستش بنده میخواستم در تایید نظره کاربر الی خانم یه تعداد اتفاقات که اطرافم افتاده رو خلاصه بگم.من مجردم وبه واسطه شغلم توی یه فصل خاص توی خونه های زیادی ممکنه برم اینجا کسی منو نمیشناسه لزومی نداره دروغ بگم همیشه به محض وارد شدن به خونه ها چشمم کاملا کنترل میکنم اصلا کاری به هیچی ندارم بعد از اتمام کارم هم سریع میام بیرون حالا بعد اینکه برمیگردم مغازه یکی از همسایه هام که یه مرد متاهله میاد مبپرسه کجا بودی منم اوایل چون شناختی ازش نداشتم میگفتم کجا بودم اونم میگفت آهان میشناسمش این زنه فلانه بهمانه گاهی هم میومد میگعت منو به عنوان شاگردت ببر همراه خودت که هیچوقت ازینکارا نکردم.والا در عجبم یعنی درکش واسم سخته که چطور میشه که یه مرد متاهل به اینجا میرسه حالا باز مجردهارو میشه یه جور توجیه کرد اما اونی که متاهله رو کجای دلم بذارم.تعدادی از مشتربا بعدا میان مغازه حساب میکنن حالا کافی بود اون مشتری خانم باشه ویه مقدار تیپش به قولی فشن باشه بعدش که میرفت اون یکی همسایم که اتفاقا اینم متاهله میاد میگه خونه این کجاس.خوب به تو چه که خونه زن مردم کجاست اصلا چجور روت میشه بیای بپرسی.حالا این فقط دوتا از ماجراهاییه که ما آقایون رورانه میبینیم .معمولا همه یک یا چندنفر ازین آدما که متاهل هم هستن اطرافشون دارن.من خودم ادعای پاکی ندارم اما خداروشکر هیچوقت دنبال این برنامه ها نبودم ونیسم.اما در مورد تیتر این پست خواستم بگم یه مقدار تند رفتید.خیلی وقتا پسر واقعا این موقعیت خواستگاری واسش پیش نمیاد در حالی که نیتش خیره هرزه نیس.فکر میکنم دوره وزمونه الان دیگه هر دختری میتونه تشخیص بده که رفتارای دیگرون با چ نیتی هس.اونی که ابراز علاقه میکنه واقعا چی توی سرشه.سال ۹۶بطور اتفاقی وموقعی که موقعیت ازدواج نداشتم دختری رو باهاش آشنا شدم که خیلی از معیارام رو داشت من با برادرش ومادرش صحبت کردم اما شرایطمون جوری بودش که حتی نشد بطور رسمی خواستگاری کنم.اون الان دیگه مادر شده کاملا از ذهنم پاک شده فقط دیگه بعد اون نتونستم اونجوری کسی رو دوس داشته باشم.پس به نظرم این تیتر یه جورایی درست نیس علاقه چیزی نیسش که اگر توی طرف اومد خواسگاری باورش بشه کرد.علاقه یه حس درونیه که اگر واقعی به جا وخالص باشه هرجایی میشه باورش کرد.ببخشید طولانی شد.

حتی بعده اینکه خواستگاری هم اومدن اعتماد نکن تا وقتی که کامل تحقیق نکردین.من هم در شرایط مشابه شما بودم با این تفاوت که ایشون رسما خواستگاری هم کردن. یه عده واقعا وقیح هستن و حد خودشونو اصلا نمیدونن ولی شما خیلی حواستو جمع کن.

من تو موقعیت تقریبا مشابهی بودم

هر مدله دلسرد کننده ای رفتار میکردم تاثیری نداشت و رفتاراش ادامه داشت.

ذهن منم درگیر میکرد .هی میگفتم الان خواستگاری میکنه .عه چرا نگفت و ... 

جایی همه چی درست شد که تو ذهنم کامل متوجه شدم آدم بی ارزشی هست و این مدل رفتارا عادتشه _ چون دیدم با بقیه دخترا و حتی دوست صمیمی منم اون مدلی بود! یعنی خوشش می اومد دختر دور و برش زیاد باشه.حتی همینجوری در حد حرفای روزمره زدن

پیامای متفرقه ی زیاد و بی ربط به کار فرستادن، حرفای مبهم منظور دار، توجه نشون دادن تعریف و تمجید حتی  از ظاهر من، و حتی حرفای ازدواجی طور! البته ایشون مجرده یعنی شناسنامه ش خالیه حالا با کسی تو رابطه م حتما هست ...

بعد به قول دختر فامیل، به تناوب هی حضورش و حرفا و حرکاتش کمرنگ و پررنگ میشد ! یه مدتی بی تفاوت بود معمولی بود .یه وقت میشد روزی ۱۸ تا پیام در روز میفرستاد و هی حرفای جور و واجور میزد و می اومد سمت من به بهانه های مختلف!

 از یه جایی ببعد انقدر بهش بی تفاوت شدم که ناخوداگاه اونم دیگه کمتر پیداش میشه_ نه باهاش تند شدم نه باهاش بحث کردم نه بلاک و نه هیچی_ صحبتای حرفه ای هم سر جاشه ولی دیگه حرف اضافه نداره

ارتباط کاری رو که نمیشه قطع کنی یا شر درست کنی تو محل کار ، ولی وقتی بهش بی تفاوت بشی رفتار هات یه جور خاصی میشه که مایوسش خواهد کرد خودش کمرنگ میشه.یعنی اصلن ذهنتو درگیرش نکنی

شاید اون از همینکه پالس بفرسته و الکی ذهن دخترا رو مشغول کنه یا احساساتشونو درگیر کنه  لذت میبره و انرژی میگیره 

این بار هم دیدی سوال خصوصی میپرسه  خیلی با لحن معمولی و مودب بپرس چطور مگه؟ یا برای چی میپرسین؟ اگه توجیه کرد هم بگو به نظر من نیازی نیست و دیگه جواب اون سوالاشو نده اگه بازم ول نکرد!

سعی کن هیچ جا با این آدم تنها نباشی

و بنظرم اگر خدای نکرده رفتاراش ادامه دار شد یا خواست پا فراتر بذاره اون موقع حتما اقدام جدی کن

خطاب به افرادی که معتقدن ایشون دنبال زن داداش میگرده!

من مخالفم

اولا تجربه ی ۳ دهه زندگی م !!! بهم ثابت کرده وقتی مردی از حد نرمال و طبیعی بیشتر حرف میزنه یا دَم پر آدم میپیچه حتما حتما حتما یه چیزیش هست! حالا قصدش یا هوس بازیه ولو در حد هیز بازی یا ببخشید لاس زدن یا ایجاد رابطه ی کامل _ یا ازدواج و نگاه عاشقانه

ولی حتما حتما یه طوریش هست

کسی م که نیتش خیر باشه طور دیگه مطرح میکنه.چه برای خودش بخواد چه برادر خانومش چه برادر خودش یا پسرش! 

در ثانی

من با این سن و با اینهمه دوست و همکلاسی و خانم اطرافم تا حالا ندیدم زنی شَمِّ زنانه ش در تشخیص چنین مواردی خطا کنه _ مگر اینکه زن بیمار روانی یا پارانویا یا توهم داشته باشه! وگرنه زن سالم متوجه میشه_ 

اتفاقا دردناک این بوده خانم ها متوجه یه سری رفتار از جانب مرد شدن و مشکوک بودن ولی هی یا خودشونو زدن اون راه یا هی به خودشون نهیب زدن که نه بد برداشت نکن و حتما فلان و حتما بیسار، این باعث نرمی و بی واکنشی خانم شده و اون فرد بیشتر تونسته پیشروی کنه .بعضی وقتا هم حتی منجر به اتفاقای بد شده

یه چیزی م که خودم بهش رسیدم :

مهم نیست که مرد از رفتاراش منظوری داره یا نه!!! نیت ایشون تو دل خودش پدرانه /برادرانه است یا ***

منِ خانم  حسِ بد پیدا میکنم ؟؟

همین کافیه!!

برای اینکه دیگه بهش فرصت تکرار رفتار یا حرفشو ندم و اینو شفاف و قاطع اگر لازم شد هم  کلامی  بیان کنم و هم در رفتار  نشون بدم

@مهربانو : مرسی مهربون

@آقای نجفی : من دسترسی به صفحه شخصی نداشتم و بلد نبودم.لطف میکنید دو تا پیام قبلی من تو این پست رو پاک کنید 🙏🙏

سلام بنظر من نیازی نیست به مدیر و .. بگید

یه مدت اینجور پیش برید که خیلی خیلی سرد بیروح و رسمی و در صورت نیاز کمی تند باهاش برخورد کنید اصلا کاملا نادیده بگیرید این آقا رو و فقط اگر ضروررت و کار ایجاب میکرد باهاش حرف بزنید هیچ اطلاعاتی هم از خودت نده دیگه

بنظرم این رفتار بعد یه مدت کمک کنه خودشو جمع کنه

استدلال ناقصی چیدین وقتی اون به کارتابل شما دسترسی داشته خب شما هم میرفتیم ببینید اون متاهله یا مجرد بعد خیال بافی میکردین، بله مردهای هرزچشم توی هر محیطی وجود دارند ولی خدا به شما هم امکانات داده تا بسنجید طرف مقابلتان کیه هدفش چیه و. ... 

به نظر من به صورت مکتوب با نام و امضا و تاریخ به رئیستان موضوع را بنویسید و رسما درخواست رفع مزاحمت کنید  یک کپی هم برای خودتان نگه دارین تا چنانچه رئیس محل نذاشت و مزاحمت ادامه داشت بعد بتوانید با مستند قرار دادن این درخواست شکایت رسمی کنید 

بعد ازین هم همه را به یک چوب نرونید 

سلام

به نظر من

به ابراز علاقه های یک پسر وقتی توجه کنید که اون رو پای سفره عقد ببینید

تمام...

درکل نباید ذهن رو درگیر امور مبهم کرد. درقدم اول میبایست تحقیقات ریزی، مبنی بر تجرد وتاهل اون شخص میفرمودید.

حالا کاریه ک شده،خودتون رو ب بیخیالی زده وباسردبرخورد کردن،کنترل امور رو بدست بگیرید.

بنده شخصا تا شخصی برام دسته گل نیاره بیمارستان وبگه اینم شناسنامه بچمون، اصلا ابرازعلاقه هاش رو محکم وجدی نخواهم دونست. بااحترام ب نظرات همگی،اما خواستگاری ک سهله،نامزدی وزفاف هم ک سهله،تا نه مادر بچه اش بشم،به هیچ چیز صددرصدی نگاه نمیکنم.هرلحظه باید منتظر هرچیزی بود.البته این وسط ها ابراز علاقه های واقعی،باتوجه به میزان اهمیت دادن طرف ب خواسته ها ویا نگرانی هایی ک نسبت ب ادم پیدامیکنه مشخصه،اما من تاروزی ک واقعا مادربچه طرف نشم نمیتونم ازهمه چی مطمین باشم.

چرا ک امروزه در دادگاه های خانواده ویا سایت های مشاوره بطور مداوم،شاهد ابراز پشیمانی های نامزد هایاشوهرهاهستیم ک حتی روح همسرانشون هم از تفکراتشون یابی خبره یابی خبربوده. 

فی المثل طرف  پیام میده ک اقای مشاور،من خانم جوجوی بغلی دوست داشتم امایه چهارشونه قدبلند گیرم اومده،وحالام دلم میسوزه ک دارم ولش میکنم....

یاطرف میگه ک من موی فلان ورنگ بدن فلان میخواستم وحالا داغونم وفکرطلاق.

یاطرف میگه اقای مشاور خانمم باچادر گولم زده ونیرنگ زده بمن باپوشیدن چادر وحالم از هیکلش بهم میخوره.

خب ایا چنین افرادی ک درنامزدی یاعقد چنین حالات وتفکراتی دارن اصلا اصلا ابراز علاقه نمیکنن ب زن هاشون؟یاوقتی تنها میشن بخاطر جوحاکم وغریزه قربون صدقه طرف نمیرن؟ اما درنهان افکارخاصی دارن.

لذامن یکی ک خواستگار ک سهله، تا طرف واقعا باعشق دوست نداشته باشه مادربچه اش بشم هیچ چیز رو مطلق نمیدونم.