سلام

یه باور کلیشه‌ای و رایج اینه که علت کم شدن تمایل پسرها به ازدواج مسائل مالی هست امّا به نظر من قضیه بسیار پیچیده‌تر از این چیزهاست به طوری که اگه همین فردا دولت بگه به هر پسر نفری یه دونه خونه میده و ماهانه هم مثلاً ده میلیون تومن پول میده و قانون مهریه رو هم برمیداره در این صورت شما خیال می‌کنید موج ازدواج تو ایران راه میفته و پسرها تند میرن خواستگاری؟! 

به نظر من خیر. دوستان، مسائل مالی تا حدی نقش دارن ولی نه این قدر که پسرها تاکید می‌کنند مگر در نسل پدران ما و قبل تر از اون مهریه و نفقه و شیربها و... نبوده؟ پس چرا تمایل مردان به ازدواج در نسل‌های گذشته بسیار بیشتر از الآن و بیشتر از زنان بوده ولی الآن کاملاً قضیه برعکسه؟ 

یه عده ممکنه بگن قدیم مشکل تورم و بیکاری به شدت امروز نبود، قبول دارم ولی می شه یه نفر توضیح بده پس چرا در کشورهای غربی که تورم و بیکاری شون مثل ما نیست مهریه هم ندارن زن هاشون هم اکثراً شاغلن ولی بازم مردان تمایل چندانی به ازدواج ندارن؟ 

اکه باور ندارید برید نظرسنجی‌های موسسات شون رو بررسی کنید. ممکنه بگید پسرهای خارجی با پسرهای ایرانی فرق می کنن، پسرهای ایرانی دوست دارن ازدواج کنن ولی بی پولی دست شون رو بسته که بازم من میگم خیر چنین چیزی نیست، البته قطعاً بیشتر پسرهای ایرانی مشکل بی پولی رو دارن ولی علت اصلی کاهش تمایل شون به ازدواج مسئله مالی نیست، پولدارم بشن به سختی ازدواج می کنن.

به طور خلاصه بخوام بگم علت چیه، علت اینه که بشر امروز عوض شده نسبت به نسل‌های پیشین، دنیا داره پوست نگه می داره و ساختارهای خانوادگی داره دچار دگردیسی می شه، خانواده از بین میره و در نهایت ساختار مادرتباری و... به وجود میاد چند قرن دیگه یا شاید حتی زودتر. 

شما ببینید در یک قرن اخیر در سراسر دنیا خانواده روز به روز کوچک و کوچیکتر شده از دورانی که بشر با ایل و طایفه زندگی می‌کرد و چندین زن اختیار می‌کرد و کلی بچه به دنیا میاورد رسیدیم به الآن، تعداد محدودی فامیل درجه یک و یه خانواده کوچک شامل زن و شوهر و یه دونه بچه. تو غرب که همینم خیلی وقته در حال محو شدنه و به نظر من در آینده کلاً شیوه زندگی با همسر منسوخ می شه و برمیگردیم به دوران مادرتباری. 

قضیه عدم تمایل پسرها به ازدواج رو ساده انگارانه ست اگر بخوایم صرفاً پیوند بزنیم به مسائل مالی وگرنه نسل پدرها و پدربزرگ‌های ما هم می‌بایست مثل پسران امروزی می بودن. ممکنه شما ساکن استانی مانند سیستان و بلوچستان باشید که مردمش نسبت به جاهای دیگه سنتی ترن و جزء بالاترین آمار ازدواج و کمترین آمار طلاق در کشوره و نسل جوانش بیشتر از سایر مناطق در گرو ازدواج هستند خوب در این استان ما می تونیم بگیم علت اصلی ازدواج نکردن می تونه مشکلات مالی و محرومیت باشه ولی در اکثر نقاط کشور این‌جوری نیست.

آمار ازدواج مناطق توسعه یافته تر با نرخ بیکاری کمتر پایین تره.  با چند تا از این خانم‌های واسطه ازدواج صحبت کردم ناله شون به آسمون بلند بود از دست پسرها و توقعات عجیب خودشون و خانواده هاشون، یکی از این واسطه‌ها می‌گفت طی چهار سال اخیر فقط ده تا ازدواج داشته! به نظر شما این معنای خاصی نداره؟، پسران دچار سختگیری عجیبی در ازدواج شدن در حدی که پسرانی وجود دارن که نوع لهجه پدر و مادر دختر جزء معیارهاشونه! 

و چیزهایی که من شنیدم از واسطه‌ها و می بینم در جامعه حاکی از اینه که قضیه ازدواج خیلی پیچیده ست دوستان، یعنی خلاصه بخوام بگم پسران ازدواج بکن نیستن مگر با دختری بسیار خاص و آپشن های ویژه و کمیاب. 

اولش صحبت های واسطه‌ها برام عجیب بود چون من دور و برم دیدم کسانی رو که ازدواج کردن و این قدر هم سخت نگرفتن امّا نکته اینجاست که اون ها اکثراً ازدواج شون حاصل دوستی بوده یعنی به خاطر علاقه ازدواج کردن و سخت نگرفتن امّا نکته مهمتر اینکه از بین تمام روابط دوستی و رل و غیره که دور و برم دیدم شاید دو سه درصدشون به ازدواج ختم شده! به نظرتون معنادار نیست؟ و اتفاقاً من هم ساکن تهرانم و هم ساکن مراکز یکی از استان‌های تقریباً سنتی.

 به گفته واسطه‌ها دختران هم معیارهای خودشون رو دارن ولی به مراتب آسون گیر تر از پسران هستن. به گفته اون واسطه‌های ازدواج علت سختگیری عجیب پسران این هست که یک چیزی در مغز پسران تثبیت شده و اون هم اینه که دختر براشون به وفور هست به همین دلیله که ملاک و معیارهاشون سخت گیرانه هست و بعد وقتی چند جا میرن خواستگاری و رد میشن گلایه می کنن که دخترها سخت گیر و پرتوقع هستن، به نظر من جامعه ما دچار وضعیتی شده که من اسمش رو گذاشتم زنه زیادی. 

در اقتصاد وقتی کالا فراوون باشه ارزونی اتفاق میفته و وقتی کالا از یه حدی زیادتر بشه رکود اتفاق میفته چون مشتری می بینه قیمتها مدام داره پایین میاد و کیفیت مدام داره بالا میره و به همین نسبت توقع مشتری بالاتر میره تمایل و عجله ش برای خرید کاهش پیدا می کنه و در اینجا رکود شکل می گیره و کالاها رو دست فروشنده‌ها باد می کنه و با شیوه‌های مختلف سعی می کنن مشتری رو ترغیب به خرید بکنن مثلاً کیفیت رو افزایش و قیمت رو کاهش میدن. امیدوارم دوستان گیر بیخود ندن که چرا دختران رو به کالا و ازدواج رو به معامله تشبیه کردم... از قدیم گفتن در مثل مناقشه نیست و خوب ازدواج هم نوعی معامله و بده بستانه.

اتفاقی که در جامعه ما افتاده رکود ازدواجه. پسرانی که شرایط مالی ندارن که خوب ندارن و عمدتاً سرشون با دوست دختر گرمه و خواستگاری نمیرن وقتی هم شرایط شون محیا شد با فراوونی دختر مواجه میشن و همون قضیه رکود و بالا رفتن توقعات براشون پیش میاد. علت فراوونی دختر زیاد بودن تعداد دختران نیست بلکه علتش عرضه غیرمنطقیه.

در این کشور روزانه هزاران و میلیونها دختر دارن در فضای مجازی و حقیقی با پسران وارد روابط دوستی میشن و نیازهای پسران رو تامین می کنن حالا ممکنه ایراد بگیرید که تامین شدن نیازها دو طرفه ست بله قبول دارم ولی مسئله اینجاست که در این روابط پسران تمایل شون به ازدواج کاهش پیدا می کنه ولی دختران خیر.  از طرفی برعکس زمان قدیم که خانواده های دختران هر کسی رو خواستگاری راه نمی‌دادن الآن بسیاری از خانواده ها برای بالا رفتن شانس ازدواج دخترشون همه کس رو راه میدن مجموع رفتارهای دختران و خانواده هاشون این پالس رو به ذهن پسران می فرسته که چیزی که زیاده دختر و دست رو هر کس که بخوایم می تونیم بذاریم و تا هر سنی که بخوایم فرصت داریم.

شما همین وبلاگ رو ببینید تا به حال چندین و چند پست تکراری از جانب دختران داشتیم که گله از بی شوهری و بی خواستگاری کردن و هیچ کدوم این پست‌ها هم نتیجه مفیدی برای صاحبش نداشته امّا باز دست برنمیدارن از گذاشتن این جور پست‌ها.

هر کس یه جو اقتصاد و سیاست بدونه می فهمه که در هیچ معامله و بده بستانی نباید یک طرف معامله بیاد ادعای عجز کنه و خودش رو خیلی محتاج و مشتاق نشون بده هر کس یه جو اقتصاد و سیاست بدونه می فهمه که اشتباه محضه اگر کسی پیش از معامله رسمی کالای خودش رو در اختیار طرف مقابل بذاره .

امّا متأسفانه دختران ما بسیار بی سیاست و احساسی عمل می کنن، اگر بگی این قدر عجز و لابه بی شوهری نکن یقه ما رو میگیرن می چسبونن به دیوار که به چه حقی همچین حرفی زدی، چرا باید من احساسات خودم رو بروز ندم مگر من انسان نیستم و... 

یکی هم نیست بگه آیا از این عجز و لابه‌ها به نتیجه مثبتی هم رسیدی آیا؟ آیا می دونی همین عجز و لابه‌ها بیشتر پالس زنه زیادی می فرسته به محیط پیرامون و بیشتر موجب رکود و بالا رفتن توقعات خریداران و کاهش تمایل شون می شه؟ 

احتمالاً همه تون می دونید که ارزش ذاتی با ارزش بازاری فرق می کنه دختران ما حتی اگر ارزش ذاتی شون خیلی بالا هم باشه ولی ارزش بازاری شون بسیار پایین اومده به خاطر رفتارهای اشتباه خودشون.

اتفاقی که به شکل شدیدتر در کشورهای غربی رخ داده و پسران غربی با وجود نبود بیکاری و تورم و مهریه و نفقه بازم تن به ازدواج نمیدن.

تنها راهکاری که می تونه وضعیت رو تغییر بده اینه که دختران تغییر رفتار بدن، دوست پسر نگیرن، سنگین رفتار کنن، هر خواستگاری رو راه ندن، کم کم متوجه تغییر رفتار پسران و افزایش تمایل شون به ازدواج خواهید شد و خواهید دید که با تغییر رفتار دختران این ذهنیت پسران که دختر به وفور براشون هست کم رنگ می شه و شاهد افزایش احترام پسران خواهید بود. 

البته من مطمئنم که دختران امروزی هرگز تغییر رفتار نمیدن و گوش شون به این حرف‌ها بدهکار نیست و رکود ازدواج هم حل نخواهد شد به همین خاطره که گفتم دنیا داره پوست نگه می داره و ساختار خانواده کلاً از بین میره.

هر نسل هی تعداد و عمر ازدواج‌ها کاهش پیدا می کنه و بر طلاق افزوده می شه تا اینکه کلاً دیگه شیوه زندگی با همسر منسوخ می شه و بر می‌گردیم به سبک مادرتباری، یعنی شوهر و پدری در کار نخواهد بود و فرزندان که حاصل رابطه مادرشون با مرد یا مردانی هستن تا ابد با مادرشون زندگی می کنن و ازدواج نمی کنن در این ساختار که از ابتدای سکونت بشر بر روی کره زمین تا قبل از شکل گیر‌ی تمدن وجود داشته، تنها مردانی که در کنار زنان و کودکان زندگی می‌کردن دایی ها بودند و چیزی به نام پدر و شوهر وجود نداشت، هر فردی با هر کس که می‌خواست رابطه جنسی برقرار می‌کرد و فرزندان متعلق به زن بودند.


مرتبط با عدم تمایل به ازدواج در پسران:

چرا بعضی از پسرانی که شرایط خوبی دارند ازدواج نمی کنند؟

آیا واقعا با بالا رفتن سن حس نیاز به ازدواج مردان کم میشود؟

سوال از مجرد هایی که قصد ازدواج ندارند

چرا بعضی از پسران ازدواج نمی کنند؟

پسرهایی میشناسم که همه چی دارن ولی میلی به ازدواج ندارن

چرا یه پسر 28 ساله با وجود داشتن شرایط ، ازدواج نمی کنه ؟

چرا یک پسر باید ازدواج کند؟

دلایل عدم ازدواج علی رغم داشتن شرایط

چرا اقدام برای ازدواج ، این روزها کم رنگ شده؟

دلیلی نمی بینم که بخوام زن بگیرم

برای چی باید ازدواج کنم؟

رسیدن به مرحله بی تفاوفتی نسبت به ازدواج

حالا که تا حدودی شرایطم جور شده از ازدواج زده شدم


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل اجتماعی روز جامعه (۶۳۴ مطلب مشابه)