خانواده برتر

سلام

صحیح نیست. البته قسمت وجود دارد ولی به قول قدیمی ها قسمت قسمت جنبان میخواهد. مسئله جبر و اختیار رو پیش کشیدید و بحث رویش زیاد هست. من میگم اختیاره اجبارمنده کلا زندگی. بهتره بگید "هر کسی یارهایی داره."

سلام

علمی ودینی چیزی نمیدونم ولی اون چیزی که زیاد شنیدم حرف از تقدیر وقسمته..

میگن اونیکه قسمتت باشه بهش میرسی..اینکه روز اولی که بدنیا اومدینقسمت هم بودین که یه روزی ویه جایی دراینده به هم میرسین!

راست یا دروغش رونمیدونم..این چیزیه که شنیدم..

یاعلی

نه کاملا غلطه

چطور؟نمونش این همه پسر و دختری که هیچ وقت ازدواج نمیکنن (حالا یا خودشون نمیخوان یا دلایل دیگه)و تا آخر عمر مجردن،با هیچ کسی هم وارد رابطه عاشقانه و عاطفی نمیشن. 

به نظر من یه بخشی از ازدواج دست خود فرد نیست

بخش اصلیش دست ما نیست

اصلی ترین بخش ازدواج اینه که چه کسانی سر راهت قرار میگیرن 

همه آدما همسر خودشونو از بین کسانی که سر راهشون قرار گرفتن انتخاب میکنن 

چه تو آشنایی مدرن چه تو آشنایی سنتی 

شاید انتخاب از بین اونایی که سر راهت قرار گرفتن و به نوعی باهات آشنا شدن کاملا دست خود آدم باشه 

ولی اینکه کیا سر راهت قرار میگیرن معمولا دست خود آدم نیست 

و اصل همینه 

بنابراین به قسمت در ازدواج اعتقاد دارم 

البته به انتخاب و اختیارم اعتقاد دارم

حالا واسه ازدواج هم همینه!

ما به اختیار خودمون میتونیم پا توی قدر های مختلفی بذاریم که پیامد های مختلفی هم میتونن داشته باشن!☺

سلام 

به نظر من ازدواج و قسمت 50-50 هست چون خداوند مواردی رو برامون در نظر میتونه بگیره و با توجه به موقعیت و شرایطی که داریم اون اشخاص رو وارد زندگیمون کنه . بعدش ما هستیم که 50 درصد دیگه رو میسازیم و میتونیم با انتخابمون تصمیم بگیریم که با این شخص زندگی کنیم یا خیر . و به نظرم هر کسی سرنوشت خودش رو با انتخاب هاش و تصمیماتش در زندگی میسازه و کاملا فردی هست و خداوند در بخشی از اون دخالت داره .

منطقی نیست؟

اصلا به این حرف ها اعتقاد ندارم.این مسائل همش خرافاته.ازدواج به شرایط اقتصادی و اجتماعی و خانوادگی ربط داره و هر چی این شرایط ضعیف تر و ضعیف تر بشه ازدواج هم اتفاق نخواهد افتاد.نیمه ی گمشده و قسمت همه و همه خرافات و توجیهات بی اساس هستن و اصلا و ابدا سندیتی ندارن.اگه قرار باشه به قسمت اعتقاد داشته باشیم پس تلاش و اختیار و اراده همش غلطه و بی فایدس و باید منتظر تقدیر باشیم.

من قبلا اعتقاد نداشتم..و میگفتم همش تلاش خود ادمه بعدا که به عینه دیدم دونفرهایی که به هردری زدند وهمه تلاششون کردن اما نشد  بهم برسند  میگم لابد یک دستی واجباری در کار هست.

برخی روهم دیدم تا دم عقد پیش رفتن وبهم خورده......

جدا از موضوع ازدواج ، برای بقیه چیزها هم هست شده من تمام تلاشم رو برای جایی کردم دقیقه نود نشده وبهم خورده . سر یک اتفاق ناگهانی..

اصلا انگار برخی چیزا در حیطه اختیار خودت نیست ......

یک جمله معروفی هست که میگه :

چون خدا خواست با نام  مستعار امضا کند  اسم سرنوشت را برگزید

بنظرم وارد این بحثا نشو و خودتو اذیت نکن چون واقعا هیچکس چیزی نمیدونه.

تقدیر و قسمت رو کسی نمیتونه اثبات یا نفی کنه و یکی از تناقضهایی که توی قران هس همین موضوع اختیار و اجباره ، که یجا میگه انسان مختاره و جای دیگه  میگه هرچی که خدا براتون نوشته بر سرتون میاد .

اختیار و اراده انسان در طول اراده الهی می باشد.

تو همین بحث ازدواج تمامی کسانیکه خوشبخت یا بدبخت شدن یا کارشون به جدایی کشیده شده اگه بیبنی متوجه میشی در نهایت این خودشون بودن که باعث این اتفاق شدن (میتونستن با اون شخصی که سر راهشون قرار گرفته ازدواج نکنن)

به هر دلیل ازدواج موفقی نداشتن که از نداشتن تجربه و احساس تنهایی بگیر تا گول خوردن و عدم شناخت صحیح خود و شخص مقابل و یا اجبار پدر و مادر( اینجام پدر و مادر مقصرن نه خدا) بوده باشه.

شما نمیتونی هیچ ازدواج منجر به طلاقی مثال بزنی که ثابت کنه از اول محکوم به شکست نبوده. فقط بعد از گذشت زمان اشتباه بودن اون ازدواج ثابت شده.

*بسم الله*

سلام:)

من اسم هایی که زیاد شنیدم رو به این چند گروه تقسیم میکنم:

*قسمت* 

این رو بیشتر توی عرف شنیدم که خیلی ساده و حتی بعضی وقت ها بدون وجود یک دلیل منطقی، میگن قسمت نبود!

*قضا و قدر و سرنوست* : خواست خدا

این رو بیشتر از قشر مذهبی شنیدم که میگن خواست خدا نبود مثلا! توضیح بیشتری هم نمیدن!

*تلاش و حرکت*

این رو بیشتر از قشر امروزی شنیدم که میگن دو تای بالایی معمولا خرافاته و هرچی که برای آدم پیش میاد، همش دست خود خودشه!

ولی بنده به شخصه، مخلوطی از این ها رو قبول دارم و بهش معتقدم. نه اونقدر جبرگرام که بگم همممممه چیز از قبل تعیین شده ست، و نه اون قدر معتمد به نفسم هستم که بگم همممه چیز دست خودمه! 

من معتقدم قضا و قدر دست خدای بزرگ هست ولی به تناسب تغییر و حرکت ما، خداوند اون قضا و قدر ما رو عوض میکنه و تغییر میده. 

مثلا اگر فردی خدای ناکرده زیاد بنده ی خوبی نباشه، نحوه ی ازدواجش و اون فردی که باهاش ازدواج میکنه کاملا متفاوته از فردی که بخواد و تغییر کنه و بنده ی خوبی بشه. 

نمیدونم، شاید توبه و اثرات شیرین بعدش رو گذاشتن که ما تا حدودی، با اختیار خودمون، سرنوشت خودمون رو دست بگیریم.

ان شالله بهترین فردی که میتونه همسرتون باشه، کنارتون قرار بگیره☺

التماس دعای ...

((همون همیشگی!))

البته یه چیزی رو هم بگم که سوء تفاهم نشه. واقعا در نهایت همه چیز دست خداست. و هر چیزی که پیش میاد برامون، بهتره ازش به "خیر" یادم کنیم و همیشه شاکر خدا باشیم.

در واقع همون قضیه ی "الخیر فی ما وقع" که یعنی خیر در آن چیزی ست که اتفاق افتاده. 

پیشنهاد میکنم در کنار هر مدل دیدگاهی که دارین، این مدل جهان بینی رو داشته باشید. اصلا یه آرامش خاصی به آدم میده و نگرانیا رو دور میکنه!

سلام.

ما از یک ثانیه بعد خودمون هیچ خبری نداریم ولی خدا گفته برای هر کسی، زوجی آفریدیم. میشه نتیجه گرفت که یه جورایی به طول عمر ما بستگی داره و الا اینکه هر کسی یاری داره، کسی ازش خبر نداره و وقتی هم ازدواج میکنن، کاملا تصادفیه که آیا اون شخص همون شخصه یا نه... اگر احساس خوشبختی کردین، یقین بدونین که همون شخصه و در غیر اینصورت میتونه عکس این باشه.

ولی نقش "انتخاب منطقی" رو به هیچ وجه نمیشه نادیده گرفت....

سلام

سرنوشت و قسمت قطعا تو ازدواج تاثیر داره، مثل همه ابعاد زندگی. 

اینکه ما تو زمان و موقعیت خاصی با یه نفر رو به رو میشیم، دست خودمون نیست، 

مثلا، داریم میریم بیرون، دم در متوجه میشم یه چیزی جا گذاشتیم، برمیگردیم اون وسیله رو برداریم، ممکنه همین  تاخیر چند ثانیه ای،باعث یه برخورد منجر به خواستگاری بشه، یا یه همچین دیداری، به خاطر، همین تاخیر از دست بره. 

خیلی از گزینه ها و خواستگاری ها حاصل برخوردهای تصادفیه، واسه خودم بارها واسم پیش اومده. 

اما، یه قسمت از انتخاب دست خودمونه، این ماییم که تصمیم میگیریم، به یه خواستگاری جواب مثبت  یا منفی بدیم، 

یه قسمت دیگه ش، که باز دست خودمون نیست، طرف مقابل  یعنی خواستگاره، که باز ممکنه، بعد از انتخاب اولیه، مورد پسندش واقع بشیم یا نه. 

اما اگه منظورتون اینه که، خدا یه نفر مخصوص هر کدوم از آدما آفریده، که نیمه گمشده ماست، در نهایت هم حتما قسمت همون فرد میشیم، اینو قبول ندارم، دنیا اونقدام رومانتیک نیست!

تو دنیای به این بزرگی، تو کشوری با جمعیت چند ده میلیونی، گزینه های زیادی واسه هر کدوم از ما، میتونه وجود داشته باشه که، اگه به ازدواج ختم بشه، موفق از آب دربیاد. 

ممکنه یه نفر تو عمرش، فقط با یه مورد از این گزینه های مناسب، رو به رو بشه، ممکنه انتخابش کنه یا حتی انتخاب هم نکنه،

یا یکی ممکنه، هیچ وقت با این موارد مناسب خودش روبه رو نشه، یه مورد نامناسب رو به اجبار انتخاب کنه.

در نقطه مقابل، ممکنه یه نفر، بیشتر افرادی که به عنوان گزینه ازدواج باهاش روبه میشه، جز همون افراد مناسب باشه، و باز هم ممکنه هیچ کدوم از این موردای مناسب رو انتخاب نکنه.

ازدواج با وجود اهمیت زیادش،  فقط یه بعد از زندگیه و داشتن یا نداشتن ازدواج خوب و موفق شاید، در تعیین، سعادت یا شقاوت ابدی خیلی تاثیر گذار نباشه، چیزی که مهمه، والبته سخت، اینه که در همه حال، راضی و شاکر باشیم.

یکی از دوستان نوشته بودند تو قرآن برای اختیار و جبر تناقض هست، اون آیه هایی که ما میبینیم یه جا کلا از اختیار گفته یه جای دیگه کاملا از اراده خدا، این نشون دهنده تناقض نیست بلکه قرآن و روایات رو نباید جزئی دید بلکه باید به شکل یه مجموعه کامل بهشون نگاه کرد، تا جایی که من اطلاع دارم فقها همه این آیات رو بررسی میکنند و بعد با یه سری روشهای علمی اون نظر مناسب رو بیرون میکشند.

نظرم درمورد پست:

من فکر میکنم برای هر کسی گزینه های متعددی هست

مثلا تو ۱۰۰ نفر، با ۲۰ نفرشون شخص خیلی خوب مچ میشه، با ۲۰ نفر دیگه خیلی زندگی اش بد میشه و با ۶۰ نفر هم یه زندگی معمولی داره.

به مهره ی سوخته

آبجی میشه آیاتی که فرمودین درباره اختیار و جبره رو بگین؟

ممنون

_____

طبق آیه۲۱ سوره روم 

خلق لکم‌من‌اتفسکم ازواجا....

هرکسی یه جفتی داره ولی گاهی خودمون جفتمونو از دست‌میدیم با سخت گیری های الکیمون‌و...

به خانم مهره سوخته:

این مباحث جبر و اختیار ریشه قرآنی نداره ، بلکه در روی حق انتخاب گری انسان تاکید شده.

به الاناز 
سلام، خب میشه لطف کنین و آیه " قل ما یصیبنا الا ما کتب الله لنا " رو تفسیر کنین... و اینکه  با توجه به این آیه، مختار بودن انسان چگونه هست؟ ممنون. 

به بانوی ایرانی
سلام، 
آیه هایی که نشون میده همچیز رو خدا مقدر کرده و همچیز به خواست و اختیار خداست نه انسان، اینا هستن..👇🏻

 ایه ۵۱ در سوره توبه میگه: " قل لن یصیبنا الا ما کتب الله لنا " یعنی "بگو هرگز جز آنچه خدا برای ما خواسته به ما نخواهد رسید"

و خدا در آیه ۸ سوره فاطر میگوید که حتی هدایت و گمراهی مردم به خواست خداست نه خواست خودشان " فان الله یضل من یشاء و یهدی من یشاء فلا تذهب نفسک علیهم حسرات " یعنی " پس خدا هر که را خواهد گمراه میکند و هر که را خواهد هدایت میکند تو غصه ی انها رو نخور"

و آیه ی که نشون میده انسان در امر ایمان آوردن و کفر ورزیدن، موجودی دارای اراده و اختیار هست، و البته با آیه ۸ سوره فاطر در تناقض است !!! " فمن شاء فلیومن و من شاء فلیکفر" یعنی " پس هر که می خواهد ایمان آرد و هر که بخواهد کافر شود" 

و آیه های دیگه ای هم در قران هستن که در اختیار و عدم اختیار داشتن انسان در زندگی، متناقض همدیگه اومدن ، میتونین سرچ کنین....خصوصا رزق و روزی که امری کاملا مقدر شده از جانب خداست و ما هیچ دخالتی در این امر نداریم.

به اقای علی پیروزی

سلام ، بله درست میگین.

ولی در مورد تاکید بر حق انتخابگری انسان توی قران که گفتید، میخام بگم که درسته در بعضی آیات بر این حق انتخابگری انسان تاکید شده ، ولی آیات دیگری هم وجود دارن که زندگی انسان رو تماما تابع مشیت الهی نشون میدن و این یعنی تناقض!!  

به سمیرا

عزیزم من اطلاعات بالایی تو این زمینه ندارم

ولی خوبه که خودم هم برم دنبال این آیه و درموردش تحقیق کنم،

من خودم هربار سوالی برام پیش اومده و درموردش نظر اندیشمندهای دینی رو خوندم قانع شدم البته هر جوابی هم قانعم نمیکنه

سلام خانم مهره سوخته

انسان  انتخابگر است یعنی می تواند از بین گزینه های پیشروی خود دست به انتخاب بزند و برای پیشرفت و رشد آوری خود بهترین حالت را انتخاب کند. خب این چه تناقضی با مشیت الهی دارد؟

به خانم الاناز 

سلام، اندیشمندان دینی در تفسیر بعضی آیات یا رفع بعضی از شبهاته دینی و قرانی، تفسیری پیچیده و غیر قانع کننده ارائه میدن، در حالی که تفسیر باید به معنی اسونتر کردنه فهمه یک مطلب باشه نه بلعکس.

من عرب زبانم و فهم معنی ایات قران برام اسونه و تناقض در بعضی از مطالب قران برام واضح و اشکاره ولی وقتی به تفسیرهای اندیشمندان دینی مراجعه میکنم، میبینم یک تفسیرات پیچیده و غیر قانع کننده ای ارائه دادند و بیشتر تفسیرات بازی با کلمات بودن که خواننده رو گیج و وارد وادیهای جورواجور میکنن و میزارن حس کنه که فهم خودش هست که مشکل داره نه تفسیر، و این برای اینه که بعضی جاها اندیشمندان، ناتوان از رفع خیلی از ایرادات وارد بر قران هستند و اینو منه عرب زبان کاملا متوجه میشم.
مثلا در یجایی میگه "لا یضل ربی و لا ینسی" و در جای دیگه میگه "نسو الله فنسیهم" یعنی یجا خدا گفته که خدا هیچ چیزی رو فراموش نمیکنه ولی جای دیگه گفته که خدا رو فراموش کردن پس خدا نیز آنها رو فراموش کرده، حالا اینکه خدا چگونه صفت فراموشی رو برای خودش بکار برده، بماند، تناقض در دو آیه وجود داره در عدم فراموشی و فراموش کردن خداوند و وقتی به تفسیرها مراجعه کردم اصلا قانع کننده نبودند و اتفاقا کلی سوالهای دیگه برام پیش اوردن که جوابشون رو هیچجا پیدا نکردم . مثلا در بعضی تفسیرها اومده بود که خدا هر کس از او روی برگردونه رو به حال خودش ول میکنه و فراموشی اینجا بمعنی به حال خود رها کردنه نه اینکه واقعا بمعنی فراموشی باشه و سوالاتی که برام پیش اومدن اینا هستند که چرا از کلمه رها کردن استفاده نکرده و کلمه فراموشی رو بکار برده رها کردن یه معنی میده و فراموشی یه معنیه دیگه و سوال دیگری که برام پیش اومد این بود که پس داستان خیلیایی که بعد از کلی گمراهی و گناه کردن توبه میکنن و به خدا برمیگردن و منقلب میشن چیه مگه خدا اونارو به حال خودشون رها نکرده بود که گمراهتر بشن پس چجوری برگشتن؟؟ و کلی سوالات دیگه 

به اقای علی

سلام، بله با توجه به بعضی از ایات قران، مخیر بودن انسان کاملا زیر سوال میره..
و در قران حرفی از انتخاب بین چند چیز، زده نشده بلکه ده ها بار کلمه ی کتب لکم و قدّر لکم اومده و این یعنی خیلی چیزها را خدا نوشته و مقدر کرده که برای ما اتفاق بیفتن و نمیشه که هم مخیر بود و هم تابع، این دو کلمه موازی هم نیستند بلکه دو کلمه متضادن

راستش عزیزم من چون عرب زبان نیستم مثلا نمیدونم کاربرد واژه نسی در معنای رها کردن درسته یا نه و هم چنین واژه ای بهتر برای رها کردن بوده یا نه.

من با خونده ها و شنیده های خودم قرآن رو بدون تعارض میدونم و جوابهای دانشمندان دینی بعضی هاشون برام قانع کننده بوده و هست.

میدونی چون کلیت قرآن رو پذیرفتم، میدونم برای هر اشکالی به قرآن یه جوابی هست.

به هرحال من نه سررشته ای از اطلاعات دینی ندارم و نه زبان عربی، پس هم فکر خوبی تو این زمینه برات نمیتونم باشم.🌹

امیدوارم همه مون به سمت راهی که واقعا حق هست، بریم

به مهره ی سوخته

آبجی جان

در قرآن تناقضی نیست چون به طور دقیق قران رو منِ نوعی بررسی نمیکنم. اولین مفسر پیامبر صلی الله علیه و آله بودن پس باید حتما از روایات هم‌استفاده بشه که سوالاتی که پیش میاد برطرف بشه.

یه آیه خودش گاهی به تنهایی نباید به کار برده بشه و بگیریمش بگیم ببینید اینجا اینو گفته آیه دیگه اینو گفته. 

علوم قرآنی هم‌باید اینجا مد نظر باشه. مثلا آیات بهم مرتبطن که باتوجه به آیات قبل و بعد سیاق آیه رو پیدا میکنن. از ایاتی که گفتین در واقع ولایت خداوند بیشتر مد نظره. پس تناقضی در کار نیست.

____

در قرآن تشبیه، کنایه، استعاره و... بکار برده شده

یعنی علم بلاغت قرآن اینجا مطرح میشه

فراموشی کنایه از نرساندن خیر و رحمت خاص و رها کردن اون افراد هست. به همین سادگی.

تفاسیر عالی وجود دارن که با بیان راحت و روان ایات رو بررسی کردن. بدون بازی با کلمات و ...، چون در قران فقط معنی کلمات نیست. مثلا در قرآن  علم اصول بسیار مهمه پس مهم بررسی همه جانبه آیاته نه فقط بحث عجم‌و عرب بودنِ. 

گاهی بحث توفیق داشتن پیش میاد( خدا اینجور افراد رو به حال خودشون نگذاشته. درسته افرادی هستند که گناه میکنن ولی این به این معنی نیست که اونایی که گناه میکنن یعنی به حال خود رها شدن پس گاهی همین افراد بواسطه یه دعا یا عمل خیری کلا منقلب میشن و میشه فردی صالح...)

به خانم مهره سوخته

سلام

خواهر عزیز، در آیه 7 سوره آل عمران در،  خود قرآن جواب شما هست، 

آیات محکم، که معنی دقیق و روشنی دارن، نیازبه تفسیر ندارن.  

آیات متشابه، که ممکنه ازش برداشت های مختلف بشه و احتمال به اشتباه افتادن افراد، وجود داره، و باید از طریق آیات محکم تفسیر بشن، در واقع آیات محکم، مرجع آیات متشابه هستن. 

هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ ۗ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا ۗ وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُوا الْأَلْبَابِ. 

 خواهر بزرگوار، عرب زبان بودن شما واسه تفسیر قرآن به نظرم نمیتونه کافی باشه، مگه اینکه علم این کار رو داشته باشین، تفسیر قرآن یه علمه و خیلی کار آسونی هم نیست. 

 من که فارس زبان هستم، ادبیاتم هم بد نیست، خیلی از اشعار حافظ رو هم از حفظم ، نمی تونم ادعا کنم، میتونم معنی دقیق اشعار حافظ، رو بگم، قرآن هم واسه یه عرب زبان، میتونه اینجوری باشه، البته، در سطح بسیار بسیار بالاتر، که شاید حتی مقایسه ش هم درست نباشه.  

(آیه از سایت دانش نامه اسلامی کپی شده) 

سلام 
ممنون از خانمایی که ریپلی کردن و امیدوارم خدا منو ببخشه که دارم با عقل ناقصم  در یک وبلاگ عمومی، از کتاب خدا خُرده میگیرم 
راستش من وقتی توی قران یه مطالبی میبینم که بنظرم درست نمیان، میرم و توی یوتیوب دنبال تفسیرش میگردم و تفاسیر رو از زبان چندین متخصص دینی و قرانی گوش میدم ولی خدا شاهده حتی یکبار هم نتونستند منو قانع کنند و جواب سوالاتم رو بدن . شاید مشکل از خودم باشه نمیدونم

به خانم مهره سوخته

سلام

این تناقض که چندین بار میگید به خاطر ترجمه اشتباه هست.

اگر خداوند هر کس را که بخواهد هدایت کند یا هر کس را بخواهد هدایت نکند ، پاسخ دهید در این صورت از اساس دعوت به دین چه مفهومی دارد؟ 

۱) وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولا

میگه خدا در هر امتی رسولانی رو می فرسته. خب واسه چی می فرسته ؟ ادامه آیه.

۲) أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ

که خدا را بپرستید و از طاغوت دوری کنید.

خب اینجا انتخاب گری انسان معنا پیدا میکنه یا می تونه عبد خدا باشه یا می تونه عبد طاغوت باشه.

ادامه آیه نتیجه گیری می کنه یعنی با  "ف" عطف میشه 

۳) فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلَالَةُ 

پس از آنها کسانی هستند که خدا آنها را هدایت می کند یعنی لایق هدایت هستند و کسانی هم هستند که مستحق گمراهی هستن.

پایان آیه باز هم خدا هشدار میده که در زمین سیر کنید و ببینید که عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود؟

خب توجه می کنید که اساسا خدا هر که شایسته هدایت باشد هدایت می کند و هر که شایسته هدایت نباشد هدایت نمی کند.

هر که لایق عذاب باشد عذاب می کند و هر که لایق رحمت باشد مورد رحمت قرار می دهد و ....

واژه "کتب" در قرآن به معنای مجموعه  قوانین و سنن ، مواردی که تعیین ،وضع و ثبت شده ، در نظر گرفته می شود. 

به اقای علی، سلام ، ممنون از توضیحتون . من این مطالبی که گفتین رو جاهای دیگه هم خوندم ولی باز جوابگوی همه سوالاتم نیستن . سوالات زیادی درمورد مطالب قران دارم که از حوصله ی شما حتما خارجه 

بازم ممنون