سلام

من آقایی ۲۳ ساله هستم و یک برادر کوچکتر هم دارم که حدود ۱۶ سال داره، یکی از بزرگترین مشکلات زندگیم همین برادر کوچیکه هست، حقیقتش اصلا ما دو تا هیچی‌ مون شبیه هم نیست، ظاهری شبیه هستیم ولی باطنی مثل زمین و آسمون ...

من آدم ساکت، آروم و مثبتی هستم، تفکرات عمیقی دارم و دوست ندارم تو کار کسی دخالت کنم یا بی‌ احترامی کنم. خلاصه که سرم تو لاک خودمه، ولی اون داداش ما کاملا برعکس ...، یک آدم بی‌ فکر که هر چی به ذهنش میرسه سریع به زبون میاره، حالا کاری نداره بی ادبی هست یا کسی ناراحت میشه.

کاملا تو کار بقیه دخالت میکنه و همیشه نظر میده واسه خودش، (مثلا وقتی که من دارم با مادرم صحبت میکنم)، کلا یه آدم منفی هست که همیشه دنبال مشکلات و نقطه ضعف های آدم ها میگرده، حد خودش رو نمیشناسه و به منی که شش سال از اون بزرگترم هیچ احترامی قائل نیست، بعضی مواقع بد دهنی، بعضی مواقع کلمات منفی ...

کلا ادبیاتش اینجوری هست که حرف زدن بلد نیست، کلا همیشه با هم مشکل داریم، هر موقع میرم خونه و می بینمش حالم خراب میشه، شدیدا برای من انرژی منفی داره، بارها برای این که یه خورده آرامش داشته باشم بهش گفتم برو، اصلا خیال کن داداشی مثل من نداشتی. ولی عین خیالش نیست، باز یه روز بعد با حرف‌ها و کارهاش اعصابم رو بهم میریزه.

از اون بچه هایی است که حتی تا این سن فکرش در حد بچه ابتدایی هست، هیچ کاری هم نمیتونم انجام بدم، نه تنبیه بدنی نه حتی حرفی، چون واسه پدر و مادرم خیلی عزیز هست و این جور که معلومه خیلی از من که بچه اولم بیشتر قبولش دارن.

مادرم آرزوش هست ما دو تا کنار هم باشیمریال یا با هم بیرون بریم. ولی برای من غیر ممکنه، وقتی هم با هم بحث می‌کنیم مادرم خیلی دلش میگیره و گریه میکنه، بابامم همین طوره، به حرف من اصلا اهمیت نمیده.

حالا اگر دست روش بلند کنم که دیگه خودتون تصور کنید، اگر حرفی بزنم به جای اینکه ریشه ‌یابی کنند، سریع همه شون قشقرق به پا میکنند، اوضاع بدتر میشه، کلافه شدم، اگر حرف حساب و توصیه‌ی خوبی دارید میشنوم، همه‌ ی نظرات را مطالعه میکنم و جواب میدم.


مرتبط با گله از برادر:

هدیه تولد یه برادر خودخواه، مغرور و پرتوقع چی باشه بهتره؟

دوست دارم برادرم یه حامی باشه برام اما ...

موضع ام در مقابل برادرم چی باید باشه؟

اخلاق و رفتار برادرم برام قابل هضم نیست

متوجه شدم برادر کوچکتر از خودم سیگار می کشه

دعا کنید که برادرم اخلاقش درست بشه

به خاطر فرق گذاشتن های مادرم، از برادرم متنفرم

چرا من به جای یه برادر خوب باید یه دشمن داشته باشم؟

جدیدا برادرها و خواهرمم به زندگیم حسادت می کنن

نمی توانم روی خواهران و برادرانم تاثیر مثبت بگذارم

بد اخلاقی برادرم باعث شده ازش متنفر بشم

برای برادرم مهم نیستم

برادرم آبروم رو پیش پدر مادرم برده

برادرم گفت دیگه خواهری به اسم من نداره



برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
مسائل پسران جوان (۱۵۳۹ مطلب مشابه) تعامل با خانواده (۵۱۹ مطلب مشابه)