سلام و ارادت

من یه سوال واضح و مشخص داشتم که ممکنه مسأله خیلی از دوستان هم باشه. ولی قبلش یه درد دل کوتاه (سعی میکنم البته!) بکنم که مخاطبش بیشتر دختر خانم ها هستند.

من یه پسر ۳۳ ساله هستم و مجرد. اهل درس و دانشگاه و کار. از خدمت که اومدم یه مدتی کار کردم و پس اندازی داشتم. دیگه داشتم آماده میشدم برای تشکیل خانواده که یهو شب خوابیدیم صبح پا شدیم پراید ۷ میلیونی شد ۲۰ میلیون. چهار پنج سالی گذشت تا دوباره تونستم خودم رو از لحاظ روحی و مالی دوباره جمع و جور کنم، آهان نگفتم، شکست عشقی هم خوردم که طبیعیه همه تو اون سن دو سه تا میخورن. خب رسیدیم به حوالی سی سال و این بار شرایط سخت تر از قبل بود. 

دفعه قبل انتظارات ازم کمتر بود چون سنم کمتر بود. ولی حالا تو این سن دیگه ازم انتظار داشتن که یه خونه حداقلی داشته باشم. خلاصه داشتم حساب کتاب هام رو میکردم که با وام و قرض و قوله (غوله؟ نمی‌دونم کدومه) یه حرکتی بزنم که یهو شب خوابیدیم و صبح پا شدیم دیدیم خونه شد سه برابر، دیگه تو مسکن مهر هم با اون پول بهمون خونه نمی‌دادن. 

خب البته این اتفاقات یه شبه نمی‌افتاد ولی ما هم از اون آدم هایی نبودیم که تیز بریم تو صف دلار و سکه و اصلا درست نمی‌دونستم این کار ها رو که البته الان پشیمونم مثل ...

خلاصه دختر خانوم های محترم لطفاً بر کام خشک ما به حقارت نظر نکنید. فکر نکنید امثال من بی کار و بی عار گشتیم که وضع مون اینه. من خودم حداقل دو شیف کار میکنم، انقدر همیشه دیر میرسم خونه که یه روز که زود برم مادرم بال در میاره میگه تو رو خدا گاهی زودتر بیا. فداش بشم الهی دلم براش چقدر تنگ شد... 

هم سن های من اگه پشتیبانی و حمایت خاصی از طرف خانواده نداشتن و اهل دلال بازی و این حرف ها هم نبودن، کار براشون خیلی سخت بوده. یه جورایی جوونی نکردیم ما، یعنی وقت نشد اصلا. فقط دویدیم که اگه در جا هم زدیم لااقل دیگه عقب تر نریم. 

خب درد دل تموم شد و اما سوالم. من حالا دیگه با این سن و شرایط مالی نامطلوب خونه ندارم، یه ماشین معمولی وطنی و پس انداز مختصر دارم، فکرم اینه که دیگه سنتی نمیتونم برم جلو برای ازدواج. ولی اگه خودم اول برم و آشنا بشم خب ممکنه طرفم رو جذب بکنم و ایشون ضعف مالی من رو نادیده بگیرن. 

ضمن اینکه مورد آشنایی این طوری هم داشتم که طرفم اقرار کرد که خونه داشتن جز شروط شون بوده ولی حالا چون این طوری آشنا شدیم و من رو شناخته بودن و یه علاقه ای هم بود از شروط شون کوتاه اومدن که البته به نتیجه نرسید. 

از یه طرف با منطقی که گفتم فکر میکنم روش سنتی برای من جواب نمیده و تا حالا هم نرفتم خواستگاری سنتی. از طرف دیگه روش غیر سنتی هم باید وایسی تا دوباره پیش بیاد که معلوم نیست دوباره کی باشه.

ممنون


مرتبط:

ای کاش وقتی ۲۴ ساله بودم ازدواج میکردم

قبول کنیم که اکثر ما پسرها در شرایط فعلی توانایی ازدواج کردن رو دیگه نداریم

در حق من که بچه ی آخرم داره ظلم میشه

30 سالمه، چرا دخترها زنم نمیشن و قبولم نمیکنن؟

مشکلات یک پسر در ایران

به نصیحت های والدین، جامعه و دوستان گوش نکنید، هر چه زودتر ازدواج کنید!

از بی همسری خسته شدم

پدر دختر مورد علاقم اعتقاد داره نمی تونم خرج یه زندگی رو بدم

صفحه گفتگوی پسران درک نشده

خسته شدم، هر جا میرم همه میگن چرا زن نمیگیری ؟

یه پسر 30 ساله چه چیزایی باید داشته باشه برای ازدواج؟

پسرهای 35 به بالا معمولا چه معیارهایی واسه ازدواج دارن؟

چرا خواستگارم تا 35 سالگی زن نگرفته؟

پسر 32 ساله ی صفر کیلومتر بی عرضه است ؟

پسر 31 ساله ای که بهترین گزینه ی ممکن رو برای ازدواج می خواد


برای مطالعه نظرات کاربران در این مورد، کمی پایین تر بروید یا اینجا را (کلیک-لمس) کنید.
خوشحال خواهیم شد اگر اطلاعات یا تجربیاتی که دارید را با ما در میان بگذارید
↓ کپی لینک این صفحه برای ارسال به دیگران ↓
↓ مطالب مشابه بیشتر در دسته بندی(های) زیر ↓ :
ازدواج سنتی (۲۹ مطلب مشابه) ازدواج و مسائل درک نشدگان (۱۰۲ مطلب مشابه) رفتارشناسی دختران برای ازدواج (۶۰۴ مطلب مشابه) ازدواج و مسائل پسران حدود ۳۰ سال (۴۲ مطلب مشابه) درد دل های پسران (۹۷ مطلب مشابه)