خانواده برتر

خوشبحال همسرتون. مجبور نمیشه هی با خونواده شوهر رفت و آمد داشته باشه! من از مهمونی بدم میاد. از دعوای عروس و مادرشوهر یا خواهرشوهر هم میترسم. هرچند خونواده شوهر خودم خیلی ماهن ولی بازم میترسم :(
این پست رو که خوندم خودمو گذاشتم جای دختری که شما میخواین ازش خواستگاری کنین. دیدم خیلی کیف میده با همچین آدمی ازدواج کنم ولی یه ایرادی که داره اینه که میترسم آقا پسر آدم بدی از آب دربیاد. خصوصا اینکه یه موردشو از نزدیک دیدم.

چرا نمیری جلو بگی من اینم
با این شرایط
بیام خواستگاری دخترتون یا نه
.
.

ببینید شما باید اول نظر اون دختر رو درمورد خودتون بدونید درواقع حسش رو

چه کیسی 😍 عیب پیدا نکردی رو خودت بذاری؟ واقعا برا خانواده ها مهمه این وضع شما؟؟ شاید تعداد کمی اینطور باشن. خانواده وقتی مهمه که باشن که ببینن بدن خوبن دخترشون داره با کیا خانواده میشه شما که نداری پس فقط خودت خوب باشی کافیه. شتید باورت نشه ولی من همیشه دلم پسر اینجوری میخواست. ادمای مثل شما خیلی تکیه گاه بهتری هستن چون خود ساختن. خیلی هم به زنشون میرسن چون معنای واقعیه همه کس من تویی براشون اتفاق میفته همه محبت و مهرتون مال اونه بعد شما بیشتر از هرکسی قدر خانواده و آرامش و آسایش رو متوجه میشید و کلی خوبیه دیگه که تو پسرای لوس و اویزون الان نیست. اصلا هم تعریف نکردم جدا نظر واقعیم بود اعتماد به نفس داشته باشید حتی تنها برید خواستگاری چه عیبی داره امیدوارم بیای همین جا و خبر خوش نامزثیتو بهمون بدی منتظرم

سلام برادر. راهی که داری اینه که جنبه های مثبت دیگه ات رو تقویت کنی. اینحوری اگه مشکلی هم داشته باشی (که از نظر من این مشکل به حساب نمیاد!) به چشم نمیاد. بقیه نقاط مثبتت رو که بیشتره می بینن.

سلام

کاری که شما باید بکنید ، اینه که به حرف دوست تون گوش بدید و با توکل به خدا با خانواده ی ایشون به خواستگاری دختر مورد علاقتون برید .

می دونم که هم از این می ترسید که اونا به شما جواب رد بدن و هم دوس داشتید که با خانواده ی واقعی تون به خواستگاریش می رفتید .
ولی تفاوت رفتن یا نرفتن شما به خواستگاری ، در اینه که :
اگه برید و جواب مثبت بگیرید ، خوشحال میشید و از این پشیمون میشید که چرا زودتر از این اقدام نکردید .
اگه برید و خدای نکرده جواب منفی بگیرید ، خیال تون راحت میشه که تلاش خودتونو کردید .
ولی اگه نرید ، ترس فعلی شما به حسرت همیشگی تبدیل میشه و در آینده ، مدام حسرت اینو می خورید که هیچ اقدامی نکردید .

اینکه این علاقه در وجود شما ایجاد شده ، نشونه ی اینه که یه تجربه ی جدید و یه چالش تازه ، انتظار شما رو می کشه . مطمئن باشید که توی این دنیا هیچ چیز به طور تصادفی اتفاق نمی افته و فقط زمانی که ما علتشو نمی دونیم یا اون اتفاق با منطق ما جور درنمیاد ، اونو به حساب تصادفی بودن میذاریم .

من قبول دارم که خانواده ی پسر برای دختر و خانوادش مهمه ; ولی اگه برید و حرفاتونو بزنید و اونا از درونیات شما و شخصیت تون خوششون بیاد و به این نتیجه برسن که شما می تونید دخترشونو خوشبخت کنید ، مطمئن باشید که نه تنها از اینکه خانواده ای ندارید ، چشم پوشی می کنن ; بلکه روی شما حساب ویژه ای می کنن و خیالشون از بابت خوشبختی دخترشون راحت میشه و مدام سعی می کنن بهتون القا کنن که اونا هم عین پدر و مادر خودتونن تا به این ترتیب ، شما کمبود پدر و مادرو احساس نکنید .

پس ، اگه شما اقدام به خواستگاری نکنید و به تبع اون ، نه اونا شما رو بشناسن و نه شما طرز فکر اونا رو بدونید ، همه چی مبهم باقی می مونه .

شما میتونی با یک دختر مثل خودت ازدواج کنی ک این مشکل پیش نیاد.

اشتباه فکر میکنی برادر گرام.

سلام بزرگوار

سلام

میدونم سوالم هیچ ربطی به این سوال نداره

سلام. خب این مسئله ای که شما داری، نمیتونیم بگیم عیب هست یا نه.. اصلا نمیشه روش ارزش گذاری کرد.. 

شما خدا دارید. خدای شما بزرگ تر از مشکلات شماست. اگر واقعا قصد ازدواج دارید همان اول مطرح کردن این موضوع ، پیشینه زندگی تون را بگین. قبول نکرد بدانید حکمتی دارد. احتمال قبول کردن هم هست. فقط به هیچ وجه اول احساسات دختر را درگیر نکنید بعد بهش بگید.

اول از همه بگم که پیشنهاد دوستتون خیلی عجیب و ببخشید خیلی احمقانه بود.

اصلا اهمیتی نداره این موضوع.تو بگو یه ذره !

خوش به حال همسر آینده شما . این آرزوی منه شوهر بی خانواده . کی اصلا حوصله خانواده و فامیل همسر داره ؟!! حالا خانواده هم همچین چیز بدرد بخوری نیست خیلی ها نه تنها خیری ندیدن از خانوادشون بلکه آسیب هم دیدن خوبه که تو همینجا نمونه هاش خوندی

آقا شما کیس ایده آلی اینجوری فکر‌ نکن 😂

داداش شما چرا از دخترهای پرورشگاه دختر نمیگیرید

بنظر من شما هر اقدامی که بکنی خدا با شماست و اگر بخواین موفق میشین مطمئنا هستن کسانی که مثل شما بودن و ازدواج کردن نگران نباشین توکل کنین

اینکه میگید میترسید وناراحتید نباید باعث بشه منصرف بشید خب وقتی شرایط شما خوبه به اون دختر علاقه هم دارید چه اشکالی داره بخت خودتونو امتحان کنید؟با خانواده ی دوستتون برید خواستگاری یا قبول میکنن یا رد میکنن حداقل دیگه در آینده حسرت به دل نمیمونید که کاش میرفتم ،یه سری خانواده ها براشون مهمه که دخترشون با پسری ازدواج کنه که خانواده داشته باشه مثلا میگن که مجلس عروسیشون شلوغ باشه و پسره کس و کار داشته باشه ولی خیلی از دختر خانوما دوست دارن پسره خانواده نداشته باشه،دیدم که میگمااااا،از خداشونه،چرا؟چون از رفت و آمد با خانواده شوهر خوششون نمیاد ،چه اشکالی داره انشالله بعد از ازدواجتون شما هم میشید عضوی از خانواده ایشون ،خیلیم بهتون خوش میگذره،امیدوارم هر چی به صلاحتونه اتفاق بیفته،حتمااااااا برید خواستگاری

با نظر آقا اسماعیل موافقم.

خیلی خوبه که با این شرایطی که داشتین تا ارشد اونم دانشگاه دولتی درس خوندید کار پیدا کردید و تنهایی از پس همه چی براومدین.من واقعا به همچین آدمایی افتخار میکنم.

لطفا اگه اقدام کردید و جواب مثبت گرفتید بیاید و اینجا بگید:)

اتفاقا اگه خواستگاری هر دختری برین خانواده در جا قبول میکنه در آمدتون که خوبه اخلاق خوب هم که دارین فقط کافیه یه اعتماد به نفس داشته باشی چه ربطی داره یعنی الان شما از داشتن خانواده محرومی باید از نیاز های عاطفیت بگذری اصلا همچین کاری نکن از همین الان واس خواستگاری اقدام کن

کاش پسری مثل شما میومد خواستگاری من.

ببین برادر من اول شما برو خواستگاری بعد

سلام ب شما...

کی گفته تو ترکیه مهم نیست؟ ترکیه کشوری بسیار بسته تر و سنتی تر از ایرانه. گول سریالا رو نخورین...از روی شهری مثل استانبول(که حتی اونم سنتیه) قضاوت نکنین.

چرااینقدر خودتون رو دست کم میگیرین

بابا الان همه عاشق خونواده ای هستن که  خواهر شوهر نباشه توش
والا:)

اصلانگران نباشین حله

میخواین اصلا تلفونشونو بدین، من از قبل سفارشتونو بکنم هان!؟  :)

ولی راستش دختری که اونقدر خودتونو نخواد که بخواد به این چیا فکر کنه همون بهتر که باهاش ازدواج نکنین و
 اصلا بهش فکرم نکنین

پس جای نگرانی نیست شما باید خیلی هم خوشحال باشین که با چنین موقعیتی میتونید بفهمین طرف چقدر خودتونو میخواد:)
البته شخص خودش مهمه ها  که چیه نظرشون نه که والدینشو...

من به شخصه اگر همچین فردی بیاد خواستگاریم مشکلی ندارم. خود فرد مهمه. همین ک خداروشکر شغل و تحصیلات دارید عالیه.خیلیا با وجود پدر و مادر هم همچنان هیچ توانایی خاصی ندارن. اما شماااا فوق العاده شخصیت قوی ای داشتین .. و بنظرم همچین شخصیتی خیلی هم مناسب ازدواجه. خوشبخت بشید...

سلام

برای اینکه خیالتون یکم راحت بشه بگم، من از خدامه با پسری مثل شما ازدواج کنم. البته اگر خودساخته باشه و سمت خلاف نرفته باشه.

شما شرایطتون خیلی هم خوبه. درسته که جلوی فامیلشون ممکنه خوششون نیاد بگن دامادمون توی پرورشگاه بزرگ شده، اما در مقابلش اینکه خانواده ای این وسط وجود نداره که به اختلافات دامن بزنه خیییلییی خوبه.
میدونید که درصد خیلی زیادی از اختلافات زوجین به علت دخالت خونواده هاس؟ و شما این مشکل رو ندارید.
شاید شما به واسطه ی نوع زندگی تون این چیزا رو کمتر دیده باشید ولی من به عینه میبینم که حسادت ها و دخالت های خواهر شوهر و مادر شوهر ها چه زهری به کام عروس و دوماد ها میکنه.

پس با اعتماد به نفس و قدرت برید خواستگاری. شاید چند بار با موفقیت روبرو نشه ولی شما تلاشتون رو بکنید و با پشتکار پیش برید. همه یک جور نیستند. بعضیا شرایط شما رو میپذیرن و بعضیا نه. پس باید بگردید و خانواده ی مناسب خودتون رو پیدا کنید.
ایشالا موفق و خوشبخت باشید.

کار خدا رو ببین... من نمیدونم از کجا با پسرای خود ساخته ای که شرایط شما رو دارن آشنا بشم برای ازدواج اونوقت شما دارید ازین فکرا میکنید و خودتون رو زجر میدید.

باور کنید از بچگی دلم میخواست با یک پسر که توی پرورشگاه بزرگ شده ازدواج کنم. البته صد درصد شرایط دیگه اش رو هم در نظر میگیرم و دوس دارم بقیه ی شرایطش هم مناسب و خوب باشه.

نمیدونم چطوری باید بهتون اطمینان بدم که افرادی هم هستند که اصلا مشکلی با این شرایط شما ندارن. البته صد در صد خیلی ها هم قبول نمیکنن ولی خیلیا هم وقتی ببینن به تنهایی اینهمه موفقیت کسب کردید تحسینتون میکنن و قبول میکنن.

الهی  توچقد   ماهی   آخ دیونم کردی پسر  بیخیال  من یکی فدات   

تشکر میکنم از همه دوستانم ، خدمت بعضی از دوستان باید عرض کنم که اگر من سراغ دختری که با شرایط خودم بزرگ شده و بعضی از دوستان گفتند چرا خواستگاری این خانم ها نمیری ، یک دلیل برای خودم دارم اونم اینه که بچه هام حداقل عمو و یا عمه ندارن، دایی و خاله ،پدربزرگ و مادربزرگ داشته باشن برام خیلی مهمه که خانوادم اصلا کمبودی رو حس نکنند حتی مادی و باور کنید من بعد از کارم که تعطیل میشم یک ماشین با وام خریدم و تا شب باهاش کار میکنم و میخوام خانوادم و بچه هام در آرامش باشن. باز هم از دوستان تشکر میکنم.

سلام برادر عزیزم

یک چیز یادم رفت برای ازدواج با یک شخص دیگه علاوه بر مواردی که گفتم تازه شناخت روحیات خانواده شوهر به خصوص مادرو خواهرش به مراتب از اهمیت بالاتری برخورداره.پس زیاد نگران نباش شما راهت هموارتره.

وقتی این پستو خوندم یادم افتاد به ی سریال تو عید پخش میشد...فک کنم اسمش خوب،بد،زشت بود ...ی شخصیت تو فیلمه بود دقیقا شرایطش مثه شما منتها اون دکتر بود! ولی من خیلی خوشم اومد😍 

من بقیه دخترارو نمیدونم ولی من ذره ای مشکل توی شرایط شما نمیبینم. خانوادمم اینجور به قضیه نگاه میکنن که شما از یه شرایط سخت خودتون تلاش کردین و لیسانس و فوق لیسانستون رو دولتی قبول شدین و اینا نشون دهنده جربزه شماست! همون پول رو شما بشین جمع کن واسه زندگی ایندت، چون تنها نکته منفی تو شرایطتون اینه که کسی از لحاظ مادی ساپورتتون نمیکنه و باید خرجای عروسی رو خودتون جمع کنید.

دخترا درسته شما مهربونید دوست دارید به این آقا کمک کنید اما همانطور که میدونید به همون اندازه که ناامید کردن آدم ها بده امید واهی دادن به آدم ها هم بده
پس واقعیت را بگید

یک جوری میگید برو ازدواج کن انگار این آقا پسر بیاد خواستگاری خودتون با ذوق و شوخ بله را میگید

ببین دوست عزیز
شما یک آدم پرورشگاهی هستید
31سالت هم هست بچه نیستی
یک عده از خانواده تا این مساله را بشنوند همون پشت تلفن برات آروزی خوشبختی می کنند و جواب منفی میدن
یک عده میذارن بیای اما بعدا ردت می کنم
ممکن عده ای هم با این مساله مشکلی نداشته باشند

پس ما نمیتونیم بدون امتحان کردن تصمیم بگیریم
حرف اسماعیل خیلی عاقلانه و منطقی بود
ولی تفاوت رفتن یا نرفتن شما به خواستگاری ، در اینه که :
اگه برید و جواب مثبت بگیرید ، خوشحال میشید و از این پشیمون میشید که چرا زودتر از این اقدام نکردید .
اگه برید و خدای نکرده جواب منفی بگیرید ، خیال تون راحت میشه که تلاش خودتونو کردید .
ولی اگه نرید ، ترس فعلی شما به حسرت همیشگی تبدیل میشه و در آینده ، مدام حسرت اینو می خورید که هیچ اقدامی نکردید .

پس به این عمل کن

این شما پروشگاهی هستین مهم نیس مهم   آدم بودنه  صرفا پدرو مادر داشتن هم باعث تربیت درس نمیشه چون بعضی پدر مادرها بی مسئولیت هستن بود نبودشون یکی هست پس اگر کسی بخواد قضاوت بکنه از روی کوته فکریش هست 

بعد از نظر آخرتون که گفتید دوست دارید بچه هاتون مادربزرگ و پدربزرگ و خاله و دایی داشته باشن، حق دادم بهتون که دوست داشته باشید با یه دختر خانواده دار ازدواج کنید.

برادر عزیز بازم میگم اول به خدا توکل کنید و یه عهد و نذری با خدا داشته باشید تا ان شاء الله خدا هم کمکتون کنه.
به نظرم شما که گفتید کارشناسی ارشد دارید صددرصد با دوتا استاد خوب و موجه هم بلاخره آشنائید و اوناهم شمارو میشناسن، برای جلسه اول سعی کنید با یکی از این استاتیدتون که با شما رابطه صمیمانه تری داشتن و البته خودش هم آدم موجه و با شخصیت و معتمدی باشه، برید خواستگاری و یا با یکی از مسئولان پرورشگاهی که در اون بزرگ شدید و حمایتتون کردن و شناخت کافی از شما دارند برید خواستگاری و البته انسان پخته و پا به سن گذاشته ای باشه که خیلی بهتره.

بلاخره خیلی از دخترخانم ها از جمله خودم، ایمان و اخلاق و جنم آقا پسر براشون مهمه و در درجه اول اولویت قرار داره .شما همینکه در این شرایط، تحصیلات عالیه دارید و شاغل هستید و از دو شیفت کار کردنتون هم مشخصه که آدم کاری هستید و اهل الاف بازی و چیزای دیگه نیستید مطمئن باشید خیلی از دخترخنم ها قبولتون دارن، شاید خانواده هم مخالفتی بکنه اما اگه به دل دختر خانم بشینید مطمئن باشید خانوادش رو هم راضی میکنه.پس سعی کنید دل دخترخانمون رو بدست بیارید اینجوری بیشتر راه رو طی کردید.

اگه دوست داشتید ،ما رو در جریان کار خودتون قرار بدید.مطمئنم همه دوستانی که اینجا نظر گذاشتن مشتاق شنیدن خبرای خوب شما هستند.
موفق باشید.

خدااییش کیس خوبی هسی خخخخخ

خودتو دست کم نگیر  برو جلو ان شالله خدا کمکت میکنه

فقط اگه رفتی خواستگاری اعتماد بنفس داشت باش و محکم و با جذبه برو که خانواده دختر فکر نکنند چون خانواده دورتون نیست حالا خبریه و اگه وصلت جور بشه دور دست خودشونه و هرکاری میخوان بکنند ازادن چون بعضی ها نامردن میخوان سواستفاده کنند البته دیدم که میگما و همچنین دیدم خانواده هایی که واقعا خوبن و طرف رو مثل فرزند خودشون میدونند و حرف اخرم این هست که به خدا توکل کن و قران هم بخون چون قران راه رو بهت نشون میده مطمین باش موفق میشی

خوشبخت باشی

ولی خدایی باعث افتخار هستی که در پرورشگاه بزرگ شدی و فوق لیسانس داری و سرباااازی رفتی و کارمندم هستی (خداحفظت کنه) کم پیش میاد ادمی با شرایط شما ادم حسابی از اب در بیاد

تسلیم نشو.راه واسه شما کمی سخت تر از بقیه اقایونه ولی خوب غیر ممکن نیست.به جای دو جا میتونی ۵جا بری خاستگاری.پسر سالم و کاری و تحصیل کرده و... تو این زمونه لعبته.قدر خودتو بدون.چه بسیار پسرایی که با داشتن خانواده های ان چنانی هیچ جایی جاشون نیست.به لعنت خدا هم نمی ارزن.رو داشته هات مانور بده برادر

من به عنوان یه دختر

سلام

دخترا چقدر فانتزی نظر نوشتین!!! فکر کنم اصلاً ملتفت قضیه نیستین...

برای شما هم مهم نباشه برای خانواده هاتون  اکثراً مهمه...

من خودم حاضرم بچه از پرورشگاه بگیرم به عنوان بچه ام بزرگ کنم...همچنین حاضر بودم با پسری که تو پرورشگاه بزرگ شده ازدواج کنم به شرطی که از قبل بهش علاقمند میشدم تو دانشگاه یا محل کار و غیره...، نه اینکه غریبه باشه...هر چند خانواده ام زیر بار نمی رفتن قطعاً...
در آینده هم اگه بچه خودم بخواد با چنین کیسی ازدواج کنه، به شرط اوکی بودن سایر شرایط مانعش نمیشم...

---

راهکار:

ضمن تایید نظر اسماعیل،

به نظرم بهترین راه اینه در صورتی که احیاناً اون دخترِ موردِ علاقه شما رو رد کردن، کیسِ بعدی شما دختری با شرایط مشابه خودتون باشه...

دختران بهزیستی چه گناهی کردن که پسرانی مشابه خودشون هم به سمتشون نرن؟

البته جا داره پست آقا ایمان با عنوان "نامزدم میگه چرا اومدی سراغ من ؟ تو کجا و من کجا ؟"
رو یادآوری کنیم...

شما بهتره ازاین خانم خواستگاری کنید وبا افتخار شرایطتون رابگید

سلام اگه خونواده دختر خانم جوون باشن شاید اهمیت ندن ولی قدیمی ترها این مساله واسشون خیلی مهمه و در صورتی که پدربزرگ و مادربزرگ دارن احتمالا موافقت نمی کنن و یک راه حل برای موافقت، آشنایی با دختر خانم و جلب دوستی و اعتماد ایشونه تا بتونن توی خونه اشون از شما حمایت کنن

این چه حرفی هست شما میگین اگه پسر خوبی باشین و شرایطتون خوب باشه دختر و خانوادهای هستن که حاضر به ازدواج باشماهستن اتفاقا الان دخترها میگیردن دنبال پسر که پدر و مادر و خواهرو برادر نداشته باشه تا قلفتی بشه برای خودشون. برادر من که خانواده داره چونان زنش از خانوادش بریدش که انگار بی کسه.

داداش گلم من از خدا همیشه میخواستم یکی مثل شمارو نصیبم کنه.کسی که رو پای خودش ایستاده باشه و به همه چی رسیده باشه.از دعواهای عروس و خانواده شوهرم خبری نباشه.من همیشه دعا میکردم قسمتم نشده فعلا.

ببین برادر من، شما که پسری این حرفو میزنی!پس اون دختری که تو پرورشگاه بزرگ شده چی کار باید بکنه؟! خوب حالا که از یه دختری خوشتون اومده برید خواستگاریش،اتفاقن شرایطتون برای دخترا خوبه و کارمند و تحصیل کرده هستید،تو پست های بالا اکثر دخترا شرایط شما رو قبول داشتن،اون دختری رو که شما پسندیدی هم مثل همین دختراست....ولی ای کاش با یکی از بچه هایی که شرایط تو رو داره یعنی ت پرورشگاه بزرگ شده ازدواج میکردی چون ت خوب میتونی درکش کنی... امیدوارم با دختر مورد علاقت ازدواج کنی ولی اگه خدایی نکرده جوابشون منفی بود ناراحت نشو و بازم تلاش کن...من یه برادر سی ساله خوشگل و خوش تیپ دارم که براش بالای صد جا خواستگاری رفتیم ولی همه ی دخترا گفتن میخوایم با کارمند ازدواج کنیم،پس شما برای خیلی از دخترا ایده ال هستین ...برات ارزوی خوشبختی میکنم

بقیه رو نمیدونم اقای کابوی ولی این نظر واقعی من بود. من بیشتر از هرچی تو یه مرد دنبال جربزه ام. دنبال ادمیم که تو سختیا خوب عمل کنه و به قولا با دست بد پاسور رو ببره.

سلام.

سلام

اتفاقا من واقعیت رو گفتم و همین الان اگه آقایی با شرایط ایشون بیاد خواستگاریم بعد از دادن تستهای مشاوره و روانشناسی ( برای اینکه ببینیم به هم میخوریم یا نه ) چند جلسه صحبت اگه مشکل دیگه ای نداشتیم صددرصد قبول میکنم.  به همین برکت قسم.   :))))

البته نمیخوام دلخوشی واهی به سوال کننده بدم و صد درصد خونواده های زیادی با این مسئله ی بهزیستی مشکل دارند اما من ندارم.

به سوال کننده:
از خدا میخوام دختری که دوسش دارید با این قضیه مشکلی نداشته باشه.
:)

مگه حالا پدر مادر من چه گلی تو سرم ریختن, بقیه بچه هارو

به نظر من شما میتونی از طریق یه واسطه ای مثلا یه حاج آقای معتبر و خوش نام تو یه مسجدی اقدام کنی. بهشون بگی چه شرایطی داری تا اگه موردی میشناسه به شما معرفی کنه. هستن دختر خانم هایی که شرایط شخصی خوبی دارن اما شرایط خانوادگی شون یه کم خاص هست مثلا سرپرست مذکر ندارن یا اگر هم داشته باشن وضعیت مناسبی نداره  و اون دختر خانم یه تکیه گاه مطمئن میخواد. اینطوری شما دونفر اگه کنار هم قرار بگیرین قدر هم رو میدونین. یا اصلا خانواده ای باشن که به این مسئله اهمیت نمیدن و اون حاج آقا چنین آدمایی رو بشناسه .پس اینکه اون آقای مثلا پیش نماز یکیو بهت معرفی کنه یه راهه...

یه راه دیگه هم این هست که با یه نقشه به یه طریقی کسانی رو حامی  و همراه خودت کنی.میتونی از دوست و آشنا بپرسی یا به یه خیریه سر بزنی و ازشون بخوای یه خیر خوشنام و با اصالت و خلاصه لوتی بهت معرفی کنن. بعد شما میری با اون خیر ارتباط برقرار میکنی طوری که یه رابطه آشنایی صورت بگیره( اینکه با چه بهونه ای یه بحث جداس).خلاصه به طریقی بهشون نزدیک شی اینقدر که اعتمادشون رو جلب کنی و باهاشون رفت و آمد کنی .و بهشون بفهمونی که ادم مستقل و جربزه دار و صد البته درستکار و قابل اعتمادی هستی. بعد اونا ازت میپرسن چرا زن نمیگیری. شما میگی به این دلیل.... بعدش  یا اونا یکیو واست پیدا میکنن یا خودتون که بخواید برید خواستگاری. بعدش شما ازشون میخوای که باهاتون به عنوان بزرگتر بیان خواستگاری و......
ببینین اگه خانواده دخترا قبول نمیکنن بیشتر به خاطر این هست که نمیتونن به کسی که خانواده نداره اعتماد کنن که شما کی هستی و چقدر میشه روتون حساب کرد، گذشته ات چی بوده و....اما اگه اعتماد یه ادم اصیل و خوشنام و خداشناس رو بتونی جلب کنی طوری که طرف تو جلسه خواستگاری به طور محکم بتونه بگه من این آقا رو میشناسم و بهش اعتماد دارم شاید از نظر خانواده دختر این مسئله خانواده نداشتن شما کم اهمیت میشه. ولی خب این راه به انصاف و درستکاری و بی ریا بودن و نیت شما برمیگرده که واااااقعا چنین آدمی باشی نه اینکه خودتو اینجوری جا بزنی.و مقداری زمان لازم داره. هر صفت مثبت مثل چشم پاک بودن واسه شما یه امتیاز مثبته که باید روی خودت کار کنی و اینطوری نمره کلت رو بالا ببری طوری که امتیاز خانواده رو کمرنگ کنه....

در ضمن با نظر خانم "بانو پرستش" کاملا موافقم و میخوام اینو اضافه کنم که بهتره شما (البته به نظرم هر فردی باید اینکار رو انجام بده)قبلش خودت مشاوره فردی برای داشتن شرایط تعادل روحی و روانی لازم رو انجام بدی تا بررسی بشه  اگه مشکلی هم هست قبل از خواستگاری رفتن حلش کنی. چون اگه در جریان مشاوره زوجین پیش از ازدواج معلوم بشه از سمت سلامت روان یا خصوصیات فردی شما نکته قابل تاملی هست باز ناخود آگاه قضیه خانواده پررنگ میشه و خانواده دختر رو دچار تردید میکنه. و باعث میشه اعتماد به نفس شما تحت تاثیر قرار بگیره. 

در کل باید سعی کنین تا حد توانتون امتیاز های دیگه رو بالا ببرین حتی اگه لازم باشه باشگاه برید بدنسازی . تیپ و ظاهرتون رو بهتر کنین. فن بیانتون رو بالا تقویت کنین.و.....(پیشنهاد میکنم برنامه ماه عسل سال 94 رو نگاه کنین اون قسمت که بچه های پرورشگاهی رو اورده بودن تو برنامه...خوب به خصوصیات حامد توجه کنین)

و صد البته تضرع  به درگاه الهی و در خونه اهل بیت زدن کلید هر مشکلی هست. بهتون این احساس رو میده که قدرت بزرگی ورای همه مسائل پشت و پناهتون هست. برای ازدواج به حضرت امام هادی توسل کنین. بخصوص بخصوص بخصوص نماز اول وقت خوندن  و صلوات و استغفار خیلی کمک میکنه. باور کنین یه جوری مشکلتون حل میشه که خودتون متحیر میشید

حس میکنم یه کم جمله بدیم خوب نبوده. ببخشید...

سلام تواین پست یجورایی باید ازنظرات جمع بندی کنین من وخانوادمم مشکلی با این موضوع نداریم اگرکه واقعا سالم زندگی کرده باشین.ببخشیدشماتوچجوراداره ای هستین؟(اگ دوست داشتین ج بدین) :-)

ببینید برادربزرگوار... وقتی انسان تویه موردی ضعفی داره(همه ی ماآدمابلااستثنایه مشکلی داریم)باید سعی کنه که انقدرجنبه های مثبت دیگشو که دست خودشه بالا ببره که اون ضعف و نشکل رو پوشش بده!!!به نظرمن این مشکلی هم که شماداری اگه واقعا موردهای دیگتون خوب باشه.اصن مهم نیست...

ببینید شما میتونید تو ایران ازدواج کنید و چه بسا راحتم بتونید ازدواج کنید ولی برای ازدواج کردن تو ایران یه سری محدودیت ها دارید.مثلا اینکه اگه بخواید با خانواده ی نسبتا خوب ازدواج کنید خوب اول اینکه باید خیلی تلاش کنید دوم اینکه اگرم خانواده ای بپذیرن و با این شرایط کنار بیان در آینده با هر دعوایی انواع و اقسام سرکوفت ها رو بهتون میزنن و همین سرکوفت ها شما رو داغون می‌کنه پس خانواده ی خوب تقریبا کنار میره.میمونه یه سری از خانواده های خیلی خیلی محروم از نظر اقتصادی که فکر کنم اونا راحت شما رو بپذیرن چون درصد زیادیشون از خداشونه یه نون خور از سفرشون کم بشه و شما براشون حکم فرشته ی نجات رو خواهی داشت این خانواده ها حسنشون اینه که نمیتونن هیچ وقت شما رو زیر سوال ببرن چون خودشونم آنچنان مالی نبودن.تو این کشور دخترای زیادی هستن که از نظر نجابت و ظاهر مقبولن اما به دلیل اعتیاد پدرشون مجبورن خرج خانوادشون و خودشونو بدن و خیلی هاشون از خداشونه با ازدواج از خونه ی پدرشون فرار کنن و این کیس ها کیس های خوبی ان.به هر حال شما مجبوری از یه سری چیزا بگذری.باید خانواده ی خیلی انچنانی رو فاکتور بگیری به خانواده ی سطح پایینتر رضایت بدی تا احدی نتونه شما رو زیر سوال ببره چون غرور و شخصیت آدم ها خیلی مهمه.ببینید نمیخوام ناامیدتون کنم اما خیلی به حرف دخترایی که اینجا تریپ روشن فکری برمیدارن و میگن اصلا برامون مسئله ای نیست توجه نکنید همینایی که الان این حرفا رو میزنن فردا مادرشوهری نداشته باشن بهشون سرعقدی میلیونی بده و یا خاله و عمه شون وسط مجلس بپرسه پدر و مادر داماد کدومان چشمای شما رو از کاسه در میارن همه ی شعاراشونم یادشون میره.بعدم دخترا آنچنان اومدن سخنرانی میکنن برای ما مسئله ای نیست انگار حق تصمیم گیری با دختراست!!!!!!!!!!!!!! حرف اول و اخر رو پدر یه دختر میزنه نه خود دختر پس بازم به شعار دخترا توجه نکن چون اول و اخر پدر یه دختر تایید نهایی رو میده.پس اگه اون دختر رو میخوای نظر من اینه که قبل از هر اقدامی و قبل از اینکه بری خاستگاری برو با پدرش تنها حرف بزن و شرایطتتو بگو و بهش بگو میخواستم نظر نهایی رو از شما بپرسم این طوری هم احترام گذاشتی هم مزیتش اینه که اگه پدرشم بخواد ردت کنه فقط خودتی و خودش و اگه خدایی نکرده برخورد بدیم کنه بازم خودتی و خودش و خیلی خیلی بهتر از اینه که با خانواده دوستت بری و پدر دختره جلو دختره و مادر دختره و خانواده ی دوستت بی اعتبارت کنه.این طوری شخصیتتم حفظ میشه.راه سوم هم پیشنهاد دوستته.میتونی کشور دیگه ای رو انتخاب کنی اونجا راحت میتونی همسر داشته باشی چون خانواده به سفت و سختیه اینجا وجود نداره و راحت با تو کنار میان  و شما رو درک میکنن.نگران فقدان عمو و خاله هم برای بچه هاتون نباشید شما پدر خوبی باشید بچه هاتون با دوستاشون فقدان عمو و دایی رو پر میکنن.والا ما که عمو و عمه و دایی داریم کجای دنیا رو گرفتیم؟سالی یکبارم همو نمیبینیم به درد همم نمیخوریم.فقط رفیق به درد میخوره.امیدوارم موفق باشید و هر تصمیمی گرفتید آدم هایی تو سرنوشتتون قرار بگیرن که به مستقل بودن شما و خود ساخته بودن شما و فهمیدگی شما به دلیل شرایط سختتون توجه کنن نه پدر و مادر و گذشته ی مجهولتون.

با نظر کابوی تنها و اسماعیل شدیدا موافق.

سلام. من تاحالا نظر ندادم. فقط الان هم اومدم بگم که شاید خیلی ها نظر واقعی شون رو داده باشن. یه نمونه اش هم خودم. من اصلا مشکلی با این قضیه ندارم. (البته اگه طرفم ادم سر به زیر و اهل زندگی و مهرباون و با ایمان باشه و از این پسر های جلف که همش به فکر اینن که به سر و وضعشون برسن، نباشه) اگه این خصوصیاتی که گفتم رو داشته باشه ولی تو پرورشگاه بزرگ شده باشه، قبول میکنم. مشکلی ندارم. خداشاهده دارم راست میگم...

سوال کننده عزیز مرسی که گفتی اما ببین با کسی باش که درکت کنه

من ی خواستگار معلول داشتم که ازش پرسیدم چرا با یکی مثل خودت ازدواج نمیکنی؟ بهم گفت: چون خودم خیلی از کارها رو نمی تونم انجام بدم برای همین باید با دختر سالم ازدواج کنم.

ضمن تشکر از حسن نظر مرجان خانوم ، کابوی تنها و بانو لیلا ، با توجه به کامنت جدیدتون یه سری نکات دیگه رو میگم .

برای اینکه بچه هاتون در آینده ، پدر بزرگ داشته باشن ; پیشنهاد می کنم بازم ازدواجتونو به تأخیر بندازید ! به شرطی که مسئولیت عواقبشو بپذیرید

چون یه چیزی به اسم شور و شوق وجود داره که اگه ازدواج به تأخیر بیفته ، کاهش پیدا می کنه و حتی ممکنه از بین بره و فرد تصمیم به تجرد قطعی بگیره .

لازمه ی اینکه شما برای بچه هاتون پدر خوبی باشید ، اینه که تا زمانی که تنور داغه ، نون رو بچسبونید . یعنی تا زمانی که نیاز مبرمی به ازدواج دارید ، فرصت اقدام به این کارو از دست ندید .

با به تأخیر انداختن ازدواج و کاهش شور و نشاط ، اگه ازدواج کنید و بچه دار بشید ; برای بچتون حوصله ی زیادی نخواهید داشت و با حذف نقش پدری شما و جایگزین شدن نقش پدر بزرگ ، شما بهش این امکانو میدید که ایشون صاحب پدر بزرگ بشه ولی در عوض ، از داشتن پدر محروم بشه .

یه مثال می زنم . اگه مردی حوصله ی بچشو نداشته باشه ، نمی تونه به خوبی نیازهای اونو درک کنه . شاید متوجه بشه که بچش نیاز به آرامش داره ولی به دلیل عدم درکش ، نمی تونه اون آرامشو به درستی بهش منتقل کنه . مثلا بچه ازش میخواد که باهم به سینما برن . چون دوس داره که حس بزرگ شدنو تجربه کنه و با پدرش لحظات خوشی داشته باشه . ولی چون پدرش حوصله نداره ، میگه با مامانت برو .

بنابراین اگه شما به امید اینکه چون خودتون سختی زیادی کشیدید و نباید اجازه بدید که اونم سختی بکشه و براش گنج قارونو هم فراهم کنید ، به دلیل عدم شناخت نیازهای دیگش ، اونو با مشکلات جدیدی روبرو می کنید .

داشتن خاله و دایی و ... لزوما به این معنی نیست که بچتون با وجود اونا احساس خوشبختی می کنه و در این زمینه دچار کمبود نمیشه . چه بسا افرادی هستن که با وجود داشتن اونا ، مدام احساس ناراحتی می کنن . چون دخالت های بیجا و بعضا غرض ورزانه ی اونا باعث مختل شدن روند زندگی شون شده .

از اینکه رک صحبت کردم ، عذر می خوام و براتون آرزوی موفقیت می کنم .

فک کم برسی خارج از هواپیما پیاده شی بگی خوب اومدیم زن بگیریم یا علی! :| 

خداوند وقتی که کسی را دوست بدارد، او را در شداید فرو می برد، به میان شداید می اندازد، چرا؟؟؟ برای اینکه راه بیرون شدن از شداید، راه شناوری در دریای گرفتاری را یاد بگیرد."جز این راهی نیست" لطف و محبت خداست که با مواجه ساختن بنده با مشکلات، وسیله ی آموختن فن شناوری در دریای حوادث و سالم بیرون آمدن از میان آنها را فراهم می کند، پس قطعا این علامت لطف خداوند است. سلام برادر گرامی.شما قطعا مورد لطف و عنایت خداوند رحمان هستید که با وجود شرایط سختی که داشتید "محروم بودن از مهر مادری و لذت نواشهای پدر، نداشتن سرپناهی امن و مطمئن، نداشتن نعمتی بزرگ همچون خانواده، آسایش، رفاه، و خیلی موارد دیگه که در فضای خانواده قابل تامین هست" تونستید با لطف پروردگار و همت و غیرت خودتون مردی غیور و قابل تحسین و با عزت نفس از درون این سختها از خودتون بسازید.پس به خودتون ببالید که نگاه خداوند رحمان با شماست و در تمام مراحل زندگی از جمله ازدواج به خود او امید و توکل داشته باشید که قطعا بعد از سالها سختی و رنج، همسری آرامشگر نصیب شما خواهد کرد و هرگز به خاطر گذشته ی خودتون شرمنده نباشید، چون همین گذشته، از شما یک "مرد" ساخت.اما توجه داشته باشید که سوال شما مانند تعدادی از سوالات مشابه، حکم یه نظر سنجی رو داره و نمیشه با توجه به نظرات کاربران این وبلاگ جواب قطعی برای اون پیدا کرد.برای اینکه کاربران این وبلاگ بخش کوچکی از جامعه ما هستند، و اینکه اعتقادات و باورها و نگرش و تفکر و تمایلات همه ی افراد جامعه یکسان نیست و متفاوته.برخی از دختران و خانواده ها، قبل از هر چیز به اصالت خانواده ی آقا پسر اهمیت میدند و بعد مسائل دیگه.اما در مقابل برخی از دختران و خانواده ها، به اصالت ایمان، اخلاق، مسئولیت پذیری، تکیه گاه مطمئن بودن، وفاداری و معرفت آقا پسر اهمیت میدند "ویژگیهایی که قطعا در وجود شما هست" و اگر این شرایط فراهم باشه، با این مسئله که آقا پسر خانواده ای نداره، کنار میاند.پس سلیقه ها متفاوته.به جز مسئله ی نداشتن خانواده، بقیه شرایط شما برای ازدواج ایده آله.پس شما بایدباتوکل و امیدبه خداوند رحمان،تمام تلاش خودتون رو برای امرازدواج بکنید وبایک بار نه شنیدن ناامیدنشید ومطمئن باشید پروردگار، آنچه رو که صلاح شماست براتون مقدر میکنه.از شما حرکت، از آفریدگار برکت.خوشبخت باشید.یا حق.

دوست عزیز من کاری ب قسمت اول مشکلتون ندارم چون بهرحال معیارها و ایده ال ها متفاوته و ممکنه دختری با شرایط شما کنار بیاد و اصلن شما مرد رویاهاش باشی و ممکنه عکسش هم باشه...

خانم آناهید چرا پسر به این اکازیونی داری پر میدی بده کشور دیگه مگه الان صد سال پیشه که پدر همه تصمیمات بگیره توروخدا با این چرت و پرتات کاری نکن این از این کشور بره بذار محض رضای خدا ی دختر با این پسر خوشبخت شه راحت باشه از شر خانواده و فامیلای پسر

آقای سوال کننده خیالت راحت خواستگار زیاد داری خودم یکیش حالا مگه این خاله و عمو و... چیکار میکنن واسه آدم جز دردسر مگه چی دارن شما نمیدونی آدم بعضی وقتا آرزو میکنه کاش خانواده و فامیل نداشت 

سلام سوال کننده عزیز 😍 من همون اول هم پیام دادم گفتم پیگیرتونم. هنوز پا رو ترست نذاشتی؟ ازدواج کلا استرس داره برا همه نذار بیشتر از این درگیرت کنه یا علی بگو دیگه دختر برا پسری به این خوبی زیاده ها البته قرارم نیست همون جای اول نیمه گمشدتو پیدا کنی مثل همه باید بگردی. من همچنان منتظر خبر خوش از شما 😊

نهالم:)


ببینید آقای کابو من به شخصه به اغلب کامنتای شما ایمان دارم چون بیشتر از اینکه جنبه ی احساسی قضیه رو در نظر بگیرین به منطقش نیگا میکنید و احتمالاتی رو در نظر میگیرین که تو آینده احتمال وقوعش بیشتره ولی اینجا که میگین دخترا گلو بلبل صحبت کردن بنظرم هفتاد درصدشون شاید حق باشماس ممکنه کسی باشه که پای عمل جا بزنه ولی سی درصد هم توشون میشه کسیو پیدا که که ارزش هاش متفاوت با جمع باشه

مثلا بنده به شخصه حاضرم با ادمی که هفتاد درصد ملاکامو داره ولی سی درصدو نداره ازدواج کنم و مشکلی ندارم اگه تو اون سی درصد ده درصدش همین پرورشگاه باشه



به آناهید
عزیزم من  تا الان همین بیستو خورده ای سال که سنم شده جوری رفتار کردم که خداروشکر والدینم بهم ایمان کامل دارن
البته سوتفاهم نشه بی غلط و اشتباه نیستمو نبودم اما اشتباهاتم همیشه جوری بوده که تا الان تونستن بهم اعتماد کنن
من اگه بگم بابا این ادمو میخوام به این دلیلیو این دلیل بابامم میگن به دلیل پرورشگاه و فلان من خیلی موافق نیستم بنظرم از ایشون (اقای ایکس) اون یکی خواستگارت بهتره

ولی من وقتی بگم نه ایشون بهتره چون با پرورشگاه میتونم کنار بیام ولی با فلان اخلاق فلانی نمیتونم
تهش درجوابم اینو میگن:

خیلی خب هر طورخودت صلاح میدونی بهتره همون کارو کن
پس منم موافقم

پس بستگی به دختر داره که چه شخصیتی داشته باشه و چقدر به انتخاباش ایمان داشته باشن.

از کوچکترین مسائل تا بزرگترینشون جواب اونا بمن همینه
هرطور خودت صلاح میدونی باباجان!

عزییییزم 

به یه خانوم

به یه خانوم

واقعا فازت چیه؟؟؟ خودت فهمیدی چی گفتی؟؟؟؟ لطفا درست جمله بندی کن. درضمن از خط اخر پیامت هم اصلا خوشم نیومد.... کلا پیامت...

سلام 

*به کلوچه*فازم کاملا مشخصه منتها درکش واسه حضرتعالی سنگینه...شما پیچ و مهره های گیرندتو سفت کنی حله😜

به بلا
خودت داری میگی خواهر که چی در مورد زندگی پرورشگاهیش سوال می کردم یعنی این آقا را مشروط انتخاب می کنی
ضمن اینکه شما دنبال مرد هستی که جربزه داشته باشی این موضوعش فرق داره

که باید موردی بررسی مثلا دوستی دارم از بچگی پدر نداشته قاعدتا باید خیلی پسر زرنگی باشه که فوقش گرفته و الانم کارمند وزراتخونه هست
اما در روند نربیتی این پسر ما شاهد این هستیم که این آقا زیر دست مادر و خواهرش بزرگ شده و زنونه باور اومده و قبولش شدنش تو اون وزراتخونه هم اتفاقی بوده اما تنها هنرش درس خوندن وتست زدن بودن حتی سواد هم نداشت
این دوست ما چنان آرایشی میکنه و زیر ابرویی بر میداره که حالت بهم میخوره پس نمیشه قاطعانه بگیم یک پرورشگاهی میشه بهترین پسر و مرد زندگی و مبارزه با سختی ها یکی هم میشه عقده ای
س باید موردی بررسی کرد

شاهراده دورگه
قربون اون قد وبالات
اون پدر عزیزت که روی مبل نشیسته داره روزنامه میخونه و اون مادر که تو آشپزخونه غذا درست می کنه مترسک سر جالیز نیستند
برای ازدواج یک دختر این دو فرشته عزیز نقش بارزی دارند و حتی ممکن تنها تصمیم گیرنده باشند پس شما برو به طور فرضی به مادرت و پدرت بگو که خواستگاری دارم 31ساله ارشد کارمند پرورشگاهی بوده بگم بیاد واکنششون ببین بعدا میتونی بگی قبول یا نه

به آبی
ای خواهر کوچک من
در ازدواج چون با انسان ها سر وکار داریم اصلا نمیشه تعمیم داد که آیا پسری که در خانواده بوده قابل اعتماد یا نه
باید بدون پیش زمینه موردی برخورد کرد یعنی نمیشه از پشت تلفن تا یک خواستگاری زنگ زد همونجا ارزیابیش کنی جواب نه بدی چون کیس با کیس فرق می کنه خیلی از افراد شرور از دل خانواده ها دراومدن


به به کابوی تنها
درسته که تو دوست داری مرد باشه اما فقط دوست داشتن تو ملاک نیست


به نهال
مثلا بنده به شخصه حاضرم با ادمی که هفتاد درصد ملاکامو داره ولی سی درصدو نداره ازدواج کنم و مشکلی ندارم اگه تو اون سی درصد ده درصدش همین پرورشگاه باشه
مگه قرار غیر از این باشه
هیچ همسری صدرصد مورد دلخواهش نیست خیلی کم پیش میاد همه اونایی که ازدواج کردن دنبال همون 70درصد هستند

ضمن اینکه دختر و پدر و مادرش باید در یک تصمیم باهم هماهنگ باشند خیلی از پدر و مادرا دید خوبی نسبت به بچه پرورشگاهی ندارند

دوست ندارم این بگم اما منی که در دنیای واقعی زندگی می کنم با اقشار مختلف سرو کله میزنم به محض اینکه به کسی همچین حرفی بزنی که پسر پرورشگاهی هست اولین موضوع قابل بررسی بحث حلال زاده بودن وی مطرح میشه خیلی از خانواده که دنبال کلاس گذاشتن هست رک و پوسنده میگن همینم مونده دخترمون بدیم زن ..... مردم چی میگن
پس ببین خیلی مسائل هست که ما باید به سوال کننده بگیم تا واقعی تر تصمیم بگیره

وقتی وارد فاز اجرایی میشی خیلی متفاوته با تئوری هایی که تو ذهنمونه

---

ببین ما باید در دنیای واقعی زندگی کنیم اینجا طرف میاد احساساتی میشه یک مطلبی مینویسه میره اما مهم اینه که در واقعیت چطوری هستند

اینجا دخترا میگن وای فقط مرد بودن برامون مهم است
اما در واقعیت تا سلول های کبد پسرم بررسی می کنند که چرب نباشه بعد میگن کیس مناسب نداریم

تو واقعیت پدر و مادر تا یک سنی اصلا خواستگار راه نمیدن بعد ذوق می کنند و کلاس میذارن

تو واقعیت دختر از پشت تلفن خواستگار رد می کند با دلایلی فانتزی

تو واقعیت بیشتر دخترا دنبال شوهری هستند که بتونن باهاش کلاس بذارند

اینجا پسر میاد میگه من حجاب و حیای زنم برای من اما در واقعیت پس این خانم های بی حجاب با درخت ازدواج می کنند

اینجا پسر میاد میگه اخلاق برام در اولویت هست بعد یک زن خوشکلی بی اخلاقی میگیره

و خیلی چیزایی دیگه ما بهشون احترام میذاریم بالاخره ما نمیتونیم عقایدمون تحمیل کنیم اما من مشکل با اینه که چرا دیگه ادا در میارن و دروغ می گن

مثلا دختر بیاد اینجا بگه
من خودم پزشکم قد بلنده وضع مالی ما خوبه چون خودم از نظر زیبایی در حد قابل قبولی هستم و شوهری میخوام که قدش بلند باشه پزشک باشه و از نظر زیبایی قابل قبول باشه و چون شرایطم اینه حتما این آقا باید ایمان و اخلاق و شخصیت قابل قبولی هم داشته باشند و اینجور نیست که فقط شرایطش ببینم باید اون اخلاق و ایمانش هم متناسب باشه تا من به ایشون بله بگم به عبارتی من دنبال یک فرد با ایمان با موقعیت شغلی و مالی همطراز خودم هستم

خب خیلی منطقی هست ما بهشون حق میدیم

اما وقتی میاد دختر اینجا من اخلاق و ایمان برام مهم
ادم باشه
مرد باشه
اینا جملات کلیشه ای هست

یا پسر بیاد بگه
من دختر با ایمان و بااخلاقی میخوام که ظاهر و اندامش مورد پسند من باشه

نیاد بگه من دختر فقط زن زندگی باشه


چون ما در واقعیت چیزایی دیگه می بینیم
من از دوستان میخواهیم که صادقانه برخورد کنند دیگه حداقل تو دنیای مجازی که کسی ما را نمیشناسه بیاییم اینجا با واقعیت ها زندگی کنیم

اگر دخترا فقط ایمان و اخلاق پسر براشون مهم بود و برای پسرا ایمان و اخلاق که الان نباید شاهد مجرد بودن این همه دختر و پسر خوب باشیم

در اینجا پسرا دخترا را مقصر میدونن دخترا پسرا

اما در واقعیت در امر ازدواج 50درصد پسر و خانوادش 50درصد دختر و خانوادش

اینم که می بینی دخترا اینجا از بی شوهری مینالن منظورشون اینه که چرا اون شوهر فانتزیم نمیاد وگرنه هر دختری خواستگاری داره به نوبه خودش خیلی برام سخته بپذیرم دختری خواستگاری تا حالا نداشته

خب به همون دوستتون بگید خانوادش برن باخانواده دختر صحبت کنند و شرایط شمارو بهشون بگن بعد باهم برید خواستگاری ان شالله قبول میکنند و شماهم به خواستتون میرسی.
خب خیلی بچه هایی که پرورشگاهی هستن این مشکلو دارن دلیل نمیشه که تااخر عمر مجرد بمونید خانواده دخترم ببینند شماادم خوبی و لایقی برا دخترشون هستین شاید این چیزاروهم نادیده بگیرن و قبول کنند.
ناامید نباشیدخدابزرگه.

برادر من گناه که نکردید من نظر خانوادم رو نمیدونم اما خودم به شخصه ادمی با این مشخصات بیاد خواستگاریم اگر معیارای اخلاقیم رو داشته باشه نه نمیگم تحصیلکرده که هستید سالم که هستید شاغل که هستید اخلاقتم حتما که خوبه توکل به خدا کن با دوستتون برید دیگه یه جوابی میدن  یا نه یا اره بستگی به معیارای دختر خانم داره که به شما بیاد یا نه شما تلاشتو بکن بسم الله بگو برو

ای برادر بزرگ من 

اینا درست ولی من هنوزم میگم حاضریم همچین فردی رو قبول کنیم به شرط اخلاق 

آقای نجفی مهد کودک زدی اینجا؟؟؟
چرا جو وبلاگ اینطوریه خیلی دیگه داغون شده ها از ما ب شما پند و اندرز ی فکری ب حالش کن از من خجالت نمیکشید از این کابو خجالت بکشید این بیچاره گیس هاش تو این وبلاگ سفید شده
سوال کننده سنگ مفت گنجشک مفت برید خواستگاری،اگه غرورتون رو شکوندن یا ناراحتتون کردن این ضعف شماس که بخاطر نفهمی یا تصمیم دیگران ناراحت میشید خودتون رو قوی کنید، اصلا خودتون رو دست کم نگیرید،اینجا پره از قضاوت های بیجا توهین های بی اساس دورویی مزخرف،خیلی راحت ب اونایی ک پدر مادر دارن سر ی بوق زدن میگن بی پدر مادر و صدتا فحش و بد بیرای دیگه،تو روتون میگن خیلی خوبه ک خودساخته بودی قوی و سالم و از همه نظر عالی اما کافیه ی لحظه روی دیگشون رو ببینید،درکل در مورد ازدواج شد شد نشد نشد،اما الان شما سی سال زندگیتون رو خودتون ساختید و شرایط نسبتا خوبی دارید اما وقتی خودتون خودتون رو نمیپذیرید چطوری از بقیه توقع دارید بپذیرن شما رو؟!حتی اگه بپذیرنم شما با خودتون مشکل خواهید داشت همیشه فکر میکنید بهتون لطف شده، زیر دین فردی هستید ک پذیرفتتون این خودش کم کم هیچ غرور و عزت نفسی براتون باقی نمیذاره و این از بین رفتن تدریجی غرورتون از این چیزی ک الان آزارتون میده بدتر خواهد بود،هیچوقت طوری رفتار نکنید ک اصلا  دیگران اجازه بدید ک درمورد چیزی ک شما دخالتی درش نداشتید کوچکتون کنن،خق دارن بپذیرن حق دارنم نپذیرن اما هیچ توهینی نباید بشه بهتون،اگه توهین و رفتاری از دیگران تا بحال شمارو اذیت کرده،مقصر خودتونید ک اول طوری رفتار کردید ک دیگران اجازه دادن توهین کنن بهتون و دوم این که خودتون رو اونقد قوی نکردید ک حرف دیگران از توانایی خودتون مهمتر نباشه.
هیچ دختری ی پسر مامانی  و بی عرضه رو ب ی پسر خودساخته و عالی ترجیح نمیده مگر بدون تعارف پول ددی پسره مامانی کارساز همه چی باشه!

ببخشید اینو میگم برین ترکیه با دخترای ترکی ازدواج کنید که همشون چند بار سقط کردن؟  دوستتون حرف عاقلانه ای نزده ،  بهترین کار اینه که  با خانواده دوستتون برین حقیقتم بگین، البته اول به دختره بگین ، بهش بگین اونم اگر موافق شماست با خانوادش صحبت کنه، محاسن شمارو بگه 

🔊"عزیززززززززم، چغدرررررررر فداکار و مهربون با ماشینم کار میکنی واسه آسایش یکی دیگه؟؟؟ راستش راضی کردن دخترا کاری نداره، رو خونواده ها تمرکز کن،      " پارسال تو برنامه ماه عسل یه پسری با شرایط شما و مثل شما موفق (شکر خدا) ازدواج کرده بود و یه بچه هم داشت (انشاالله قسمت شما بشه) با یه دختر از یه خونواده مهم ازدواج کرده بود، اما تا اون روزی که اومدن تو برنامه علیخانی هنوووووووز پدر و مادر دختره خبر نداشتن دامادشون پرورشگاه بوده، دختره بهشون گفت پدر و مادر پسره مردن، دانلود کن ببین،                    خلاصصصصصه شما با این همه جنم و پشتکار مطمعن باش یه کیس خوب گیرت میاد، اممممممما همش به خونواده دختر بستگی داره،       "دخترای اینجا راست میگن اممممممما از طرف خودشون حرف میزنن نه خونواده.

آقای سوال کننده میشه بگید چه تصمیمی گرفتید؟

ولی ببخشیدا خیلی نامردید که با ی دختری که شرایط شما رو داره ازدواج نمیکنید اونم به بهانه خاله و دایی و ... که به درد نمیخورن هرچه قدر هم به سمت جلومیریم روابط کمرنگ تر میشه تا اون زمان فکر کنم دیگه حتی کسی خالش نشناسه ...

سلام

مگه شما پدر و مادر من رو میشناسید؟
عجیبه ها!!!!!

پدر و مادر من اصلا ازونایی نیستن که بخوان نظر خودشون رو در چنین مواردی به زور اعمال کنند.
شاید مادرم به خاطر حرف مردم دلش زیاد راضی نباشه ولی وقتی ببینه من موافقم مخالفتی نمیکنه.
اصلا توی خونواده ی ما خنده داره که دراین موارد پدر و مادر بچشون رو مجبور کنند.

البته نمیگم پدر و مادر ایده آلی دارم.  اونا هم کارای اشتباه و رو اعصاب زیاد میکنن و خیلی پیش میاد از دستشون حرص میخوریم اما یه اخلاقی دارن که در این جور موارد فرزند رو در تصمیم گیری آزاد میذارن.

بلاخره هر خونواده ای یک اخلاقی دارن دیگه.
اصلا اینقدر پدرم در مورد ازدواج بچه هاش رو آزاد میذاره که خودش به داداشم میگه چرا نمیری یه دختر واسه خودت پیدا کنی؟

بازم خدا رو شکر الحمدلله.  در کنار اخلاقای بدش اخلاقای خوب هم داره   :)))))))))

اگه توی یه شهر بودیم و شناخت کافی ازتون داشتم  پدر و مادرمو میگفتم برات برن خواستگاری..

من هم دقیقا نظر گل مریم رو داشتم. بسیار درست، به جا و دقیق گفتن.

عمو نجفی من فقط نام کاربریم بی اعصابه اما خودم واقعا حالم خوبه 

واقعا افرین دارید. فقط میتونم همین رو بگم.

سلام 

سلام به تمام عزیزان سایت به خصوص اقای نجفی
من چند ماه پیش عقد کردم و امروز ازدواج کردم در روز عید غدیر خم
تشکر میکنم از همه شما با راهنمایی های خوبتون ، من خودم تنها رفتم خواستگاری و خوشبختانه خانواده قبول کردن خانمم معلم هستند ایشون زیبا،آرام و مهربان هستند.

امیدوارم  خداوند و امام عزیز ما امام علی ع همه شما رو خوشبخت کنه.  یا علی.