خانواده برتر

ببین مشکلش چیه شاید دوستت داره و یه مشکلی داره  در این صورت تحمل کن و کمک کن مشکلتون حل بشه اما اگه دیدی بهت علاقه نداره و نیازت و برطرف نمیکنه فوری جدا شو  یه سوال با این سن کم چطور ریسک کردی ازدواج کردی ؟ من سنم از تو بزرگتر ولی حالا حالاها شرایطش و ندارم

یا زنت رو طلاق بده برو یه زنه دیگه بگیر یا یه زن صیغه کن ببخشید که این قدر رک گفتم

بشینید زندگی تون را بکنید که خیلی ارزش داره - سعی کنید با محبت توجه خانمتون را به خودتان جلب کنید و قلبش را تسخیر کنید . این بهترین سیاست یک مرد است

فقط مشاور...

1 غرور بین زن وشوهر سمه،غرور بی جاتون رو کنار بذارید

سلام برادر عزیز
به نظر من همسرتون نیاز به درمان جدی دارن تا ایشون هم از رابطه جنسی لذت ببرن و این نیاز رو حس کنند...شاید واقعا مشکلی داره، قضیه رو اینجوری نگاه کنید، وقتی لذت نبره غر میزنه و این طبیعیه...شما همسرشید کمکش کنید بهبود پیدا کنه...
براتون آرزوی بهترینارو دارم

بی جا کرده حس نداره شوهر کرده ... 

سلام اقای محترم واقعا ناراحت شدم .نمی دونم این خانم هایی که تو این زمینه اینقدر غر می زنن اصلا واسه چی از دواج کردن..خب ازدواج اینجور کارهارو هم داره دیگه .خب خانم شما به احتمال قوی سرد مزاج ان شما با صبر و تحمل وبا کنار گذاشتن غرورتون با خودش صحبت کنین و برین پیش دکترایی که تو این زمینه مهارت های فوق العاده ای دارن .نیاز جنسی حق شماست و اصلا خودتون رو به خاطر این موضوع سرزنش نکنید همسرتون در حقتون کم لطفی می کنه ولی اون هم تقصیری شاید نداشته باشه زیادی سرده که با دارو و درمان های خاص حل میشه.نکته اخر به فکر راه حل باشید نه پیدا کردن مقصر....

اگر تحت فشار هستی و شرایط داری ازدواج مجدد کن یا دائم یا موقت. واگر نمیتونی شاید طلاق به عنوان اخرین راه کمکت کنه. از من میشنوی اجازه نده نیاز جنسیت بی جواب بمونه چون در اینده باعث انواع بیماری های روحی و جسمی میشه. مثل تورم پروستات. در ضمن چون شما شرعا وقانونا میتونی از این وضع خلاص بشی گناهی که انجام میدی پای خودت هم نوشته میشه. به هرحال انسان بعضی وقت ها تو زندگی ضرر میکنه.

دوست خوب درسته که وقتی نتونید نیازاتون رو ارضا کنید مشکله و واقعا اذیت میشید
اما باید اساسی جلوی این مشکل رو بگیری شما یک سال هستش که ازدواج کردی خدا عالمه که تا کی عمر می کنی یعنی از حالا تا آخر عمرت میخوای خود ارضایی کنی ؟
معمولا وقتی یه زوج زیر یه سقف با هم زندگی میکنن  تا حدود یک سال تازه به تفاوتا و اخلاقای منفی هم پی میبرن من نمیدونم خانمتون چند سالشه حتی اگه یه خانم با سن بالا هم باشه بعضی از جوونا خیلی تعریف درستی از وظیفشون بعد ازدواج نمیدونن چون تازه از دوره مجردی وارد تاهل شدن تا بفهمن این واقعا وظیفشون هست طول می کشه حالا در بعضیا بهتر و زودتر باهاش کنار میان یا حتی مشتاق هم هستن بعضیا تا بخوان بفهمن و با خودشون بگن آره یکی از وظیفه های مهم اینه که شوهرم رو از لحاظ جنسی ارضا کنم طول میکشه ،حالا خانم شما هم از اون دسته هست افرادن، این که شما بگی ازش بدم میاد درست نیست ،البته شما حق دارید چون فشار جنسی داره اذیتتون میکنه اما باید تلاش کنید که همسرتون بفهمه که این کار رو برای شما و حتی خودش انجام بده
اول این که من نمی دونم تا حالا چه جوری و چند بار بهش گفتید که این وظیفشه ،اما محبت اکثر وقتا حلال مشکلاته،اگه نشد جدی باهاش صحبت کنید و بگید که من تو رو دوست دارم اما این دلیل نمیشه که از نیازم که اذیتم میکنه بگذرم و تو زن من هستی من باید با تو روابط عاشقانه با هم داشته باشیم و ارضا بشم این روابط به  زیاد شدن علاقه ی بین ما کمک می کنه .
دوم این سایت رو بهش معرفی کنید و پست های مشابه سوال شما زیاد هست اونا رو ببینه شاید عوض شد
سوم شاید خانمتون کلا سرد هستن باید ببرینش دکتر
چهارم حتما با هم مشاوره برید تا حد زیادی میتونه کمکتون منه
موفق باشید

دوست عزیز چند تا سوال اگه ج بدی شاید بتونم کمکت کنم

نکته اول اینکه شما از کجا میدونید خانومتون مثل شما خ... نمیکنن! اگه خدایی نکرده ایشون مثل شما این کارو بکنن اونوقت گناه ایشون به پای شما نوشته میشه!!!

واقعا زشته این کار زنی که به مردش توجه نکنه زن نیست البته توهین نشه اما احتمالا ایشون یه مشکلی دارن که حتما باید با روان شناس مطرح کنین و گرنه زندگی جفتتون خدایی نکرده از هم می پاشه شما هم یکماه تحمل کردی یک سال تحمل کردی دو سال تحمل کردی بالاخره صبرت تموم میشه و حتما احتیاج پیدا می کنی

جالبه همسر منم به نیازم توجهی نداره

به نظر من دلیل رو در خودتون جست جو کنید ابتدا

اکیدا توصیه میکنم برید پیش مشاور. من نرفتم، عمرم فنا شد. 20 ساله ازدواج کردم، همین مشکل رو از اول داشتم و بیخیال شدم. الان دیگه راهی ندارم. اشتباه منو نکن برادر

مشکل شما اینه که دوتاتون لجباز هستید بشین باهاش صحبت کن و در مورد خواسته هات بهش بگو نزار این مدت طولانی تر بشه بعضی از ادمها این مدلین وقتی با کسی قهرکنند چون دلشون پر از کینه میشه دیگه از اون ادم بدشون میاد نگو که فقط اون مقصره مطمعن باش تو هم یه جاهایی کوتاهی کردی

سلام

سلام میتونی در مورد نیاز جنسی باهاش صحبت کنی که این نیاز مانن اب وغذا در انسان وجود داره،بعد یک با ابتدا فقط همسرتون رو ارضا کنین تالذت جنسی رو تحربه کنه،کم کم مهارتهای جنسیتون رو دو طرفه افزایش بدین،تا دید خانمت نسبت به ای مساله تعدیل بشه،خانواده های محترم باید این مهارتا رو به فرزندشون یاد بدن نه اینکه از بچکی زشتی این عمل رو به گوششون بخون،همه این مشکلات فرهىنگ بد جنسی جامعه است که ابراز عشق وعلاقه رو بجه ها در خونهوه پدر وماورشون نمیبینن،حتی یه بوسه محبت امیذ یا در اغوش گرفتن ساده رو،این

یادتون باشه این چیزایی که گفتید مجوزی برای انجام گناه نیست.اول از خدا کمک بگیرید بعد خیلی دوستانه با همسرتون بشینید و خواسته هاتون رو بگید و به جای گناه به فکر درمان همسرتون باشید

مشکل از یه جای دیگه س ریشه یابی کنین مطمئنم خانمتون از یه جا دیگه دلگیرن که اینطوری سرد شدن.

معلومه تو دنیای واقعی خیلی دست و بالت بسته س که داری اینجا عقده گشایی میکنی.:)))

جل الخالق

همیشه میگم خدا همسری در حد خودمون نصیبمون کنه اگه خوبیم خوب واگه بدیم بد!

ببخشید ولی  این نظر اقا مصطفی ویه عاشق جوون 

واقعا متاسفم برای بعضی دوستان 'فک کنم یا خودشون عقده دارن یا حسادت میکنن ''چرا حاضرین با حرفاتونم زندگی مردم رو از هم باشین واقعا این مصداق مسلمانی هستش'از اسلام فقط تمکین رو یاد گرفتین اقای مصطفی مگه اینجا غرب وحشی هستش مگه این بنده خدا داعشه چرا یکطرفه به قاضی می‌رین اگه زندگی اینا از هم باشه حتی یه درصد بخاطر حرفای شما باشه فردای قیامت چکار میکنین''' خطابم به خیلی از دوستانه حالا میفهمم معنی جمله مسلمان دیدم مسلمانی ندیدم

به مجنون و مصطفی و ناشناس 21:54

از کی تا حالاست سوال گذاشتم تازه پست شده

اون مردی که از نظر یکی مثل شما مرد باشه اصلا انسان نیست یه موجود حقیر ه که  حال همه رو بهم میزنه!

آقای مصطفی واقعا که بیچاره خانم شما یعنی شما زن میگیری فقط واسه رفع نیازتون ؟؟؟؟؟؟!!! پس علاقه چی میشه؟؟؟؟!!!! اگه بلد نیستید راهنمایی غلط هم نکنید زندگی دونفر رو نابود نکنید البته آقای سوال کننده خودشون عاقل هستند و به اینجور راهکار ها توجهی نمیکنن من خودم تجربه ای ندارم پس نظر نمیدم اما فکر کنم نظر آقای سامان خوب باشه!!!!

اقای سوال کننده راهکار خاصی ندارم فقط گفتم این نکته رو بگم شاید کمکتون کرد  که اجتناب خانومتون شاید بخاطر تربیت غلط جنسیش و اطلاعات کمش در این زمینه باشه !  متاسفانه خونواده ها بلد نیستند در این زمینه بچه هاشونو تربیت و راهنمایی کنن و برای اینکه دختر در دوران مجردیشون به خطا نره رابطه جنسی رو زشت و قبیح به بچه هاشون نشون میدن ! موقع ازدواجم اموزش درستی دراین زمینه نمیدن // اونایی هم که اموزش میدن تحت تاثیر اطلاعات کم و تفکر غلط خودشون طوری به دختر القا میکنن که نیاز جنسی نقطه ضعف یه مرده و صرفا نیااز مرد محسوب میشه و زن نیازی نداره !!! شاید بخاطر همینه که خانومتون همچین رفتاری داره... فکر میکنم اموزش صحیحی ندیده و چون تفکر غلطی رو بهش اموزش دادند نمیدونه که اشتباه فکر میکنه ... متاسفانه حجب و حیای بیجای مادرها باعث بروز چنین مشکلاتی میشه ...
شاید خیلی هم خانومتون مقصر نباشند...سعی کنید اطلاعات همسرتون رو در این زمینه بالا ببرید.... ویدئو کلیپ هایی رو بگیرید و با هم گوش کنید ... با این وبلاگ اشناش کنید .... به هر نحوی که هست یه کاری کنید طرز فکر و دیدگاه غلطش عوض بشه و اطلاعاتش بالا بره!اینا رو گفتم چون خودمم شاید تا قبل از اشنایی با این وبلاگ دیدگاه های غلطی در مورد بعضی از مسایل داشتم و مطمعنن به مشکل برمیخوردم در اینده... شاید همسرتونم اینطور باشه !


اینم بگم..خیلی ببخشید منو که رک میگم... اون غروری که ازش حرف زدید خیلی بی جاست و گناه کاری که میکنید به غرور بیخودی که دارید ربط داره!! و هیچ جای افتخاری هم نداره که بخاطر غرورتون نمیرید مشکلاتتون رو با صحبت حل کنید و به جاش صورت مسئله رو پاک میکنید.... ! کارتون  اصلا درست نیست و جای هیچ تحسینی هم نداره و به نظرم خیلی خجالت اوره.. ...!!
با عرض معذرت فکر کنم شما هم در بعضی از زمینه های اخلاقی مشکل داشته باشید و نتونید نیاز عاطفی همسرتون رو برطرف کنید //در واقع به همون اندازه که شما از همسرتون گله مندید ،فکر میکنم ایشونم به همون اندازه در تامین نیاز عاطفیش ازتون شاکی باشند !
سعی کنید اطلاعاتتون رو در مورد خانوما بالا ببرید.. کتابا وسخنرانی های  خوبی در این زمینه وجود داره...تهیه کنید حتما کمکتون میکنه...ببخشید اینقدر رک صحبت کردم... امیدوارم مشکلتون حل بشه ولی حتما اطلاعات خودتون و همسرتون رو از جنس مخالف بالا ببرید ..

موفق باشید

مررررررررررررد یعنی اقای سامان متاهل جنوب

دوستان خودتونو ناراحت نکنید...آقا مصطفی معمولا تو این جور پستا

ببخشید شما میگید یه ساله ازدواج کردید بعد میگید یک سال وچند ماهه رابطه نداشتید باهاش؟؟؟!!!!!!!! یعنی چی اونوقت؟؟؟

خیلی اسون میشه فهمید مشکل شما از کجاس 

آقای نجفی باور کنید جدی بودم تو کامنت ک تایید نکردید
خب چرا تذکر نمیدید؟ رو اعصابه

اقا وقتی میگی غرور دارم جلو نمیرم خب میخوای ما به جات بریم جلو؟؟؟

والا بعضی چیزا ادم میشنوه شاخ درمیاره خب نمیری جلو نرو اینهمه دوستان گهر فشانی میکنن اقا میفرمایند نمیرم غرور دارم خب همینطوری که هستی خوبه دیگه خوش باشی

چقدر شما زنا پرتوقعید پس شما نباید به شوهرتون محبت کنید نباید شما شروع کننده رابطه باشید

اندیشه خانم گل ، ممنون از حسن نیت شما. چوخ ساغولون ، سلامت الاسان .

سارا خانم مهربون سپاس از تمجید شما خواهر گرامی. زندگی تون شیرن تر از عسل

نمیدونم خانمتون چرا بدش میاد از رابطه ولی هر دلیلی که داشته باشه الان شما هم دچار لجبازی شدید البته شاید حق دارید ولی برا اینکه بتونید مساله رو حل کنید باید لجبازی رو کنار بذارید حداقل بخاطر خودتون ؛ ان شاءالله مشکلتون حل بشه

اون پست اولیت به مصطفی رو دمت گرم آی گفتی آی گفتی

خواستم بگم این امید با امید سوال کننده فرق میکنن. من یه نظر گذاشتم(۰۴ خرداد ۹۴ ، ۲۲:۰۳).

شما همش یه ساله که ازدواج کردید چطور توقع دارید که اون اینقدر کشش جنسی داشته باشه بهتون!!دخترا تو این مورد تا محبت نبینن وطعمشو نچشند هرگز هرگز پیش قدم نمیشن!!محبت تو رابطه جنسی از طرف شما باجه از طرف اون باج نباید باشه!!!همیشه میگن دختر نازه پسر نیازه!!خوش اخلاق اگه هستی باش دلیلی نداره که در کنار خوش اخلاقیتون مغرورم باشید خو!!!شما اول اونو جذب خودتون بکنید بعد توقع جهاد وشروع رابطه داشته باشید!

من احساس میکنم دلت یکم پره،احتمالا از بس همیشه شروع کننده بودی،خیلی ناراحتی،من خودم دختر هستم و در مورد اینکه میگی که خانومت هم باید شروع کننده باشه،کاملا بهت حق میدم،منم تو رابطه اکثر مواقع شروع کننده هستم و همسرم از این کارم خیلی لذت میبره،من خودم هیچوقت برای شروع کردن خجالت نمیکشیدم یا غرور ندارم و همسرم همیشه بهم میگه که خیلی از این اخلاق من خوشش میاد و لذت میبره،پس کاملا میتونم حس شمارو درک کنم که نیاز داری همسرت هم خودش پیشقدم بشه و به طرفت بیاد.

سخنرانی کلید زن را گوش بده. راهت همینه.

چرا اینجا سوال کننده ها همش به کسانی که بهشون جواب میدن توهین میکنن خب جنبه حرف ندارید سوال نپرسید خیلی خب زن شما جادوگر شهر اوز شما هم پری دریاهای ارام

خانم محترم زن نازه مرد نیازه اینو کی گفته تو قرآن نوشته از خودتون حرف در نیارید از این عبارت قبل ازدواج استفاده می کنند نه بعد ازدواج خلاصه اینجا به من کمکی نشد 

زن مظهر نازه ومرد مظهر نیاز.شما میگید اون باید بیاد درخواست رابطه بده واین خلاف خلقت زنه.زن با آراسته بودن مرد رو ترغیب به رابطه میکنه ودر نود درصد موارد مرد باید درخواست رابطه وطلب نیاز کنه..مردها قبل از درخواست رابطه تحریکشون آسونه اما زن تا نری سراغش ومعاشقه نکنی تحریک نمیشه که تمایلش به رابطه بالا بره به همین دلیله که درخواست نمیده.شما وظیفه تحریک ومعاشقه رو دارید وایشون در مرحله بعد مطمئنا تمکین میکنن.

شما زن ها به شدت متعصبید به هم جنس خودتون 

چرا اینجا مشکلت رو مطرح کردی؟ شما که رو حرفای خودت متعصبانه پافشاری میکنی چرا خواستی بقیه نظر بدن؟

کی گفته درخواست رابطه خلاف خلقت زن هست؟ 

آقا امید

خانم سهیلا من تا حالا از هیچ مشاوری روان شناسی چنین حرفی نشنیدم اینا برای قبل ازدواجه اگه بعد ازدواج زن ناز کنه مرد ازش سرد میشه نمونش خودم که زنم دیگه برام جذابیت جنسی نداره چون خاطره ی خوشی ازش ندارم همیشه به دیده ی منت اینکارو کرد و آخرش شد این

چرا رو در رو نمیشینی باهاش صحبت کنی ببینی مشکلش چیه؟

دقیقا ،دقیقاااااااا مو به مو مشکلاتی که داری میگی رو من تو یکی از نزدیکانم دیدم،فقط مواظب باش بچه دار نشین،اونوقت نه راه پس داری،نه راه پیش

آقای امید : همسر شما میل به رابطه ندارن. خب شما خودتون که حرکتی نمیکنید! پیش مشاور هم که نرفتین! پس همسرتون چطوری یهویی و اتوماتیک تغییر کنه؟؟!! الان میخواین چیکار کنین؟ به زندگی باهاش ادامه بدین یا پایان؟

برادر عزیز شما اصلا با خانمت حرف زدی بشین باهاش حرف بزن بگو چرا علاقه نداری اگه مشکل از تو هستش برطرفش کن و اگه از اونه ببرش پزشک الان تمام بیماری های جنسی رو درمان می کنند امکان نداره بدش بیاد به هر حال انسانه و نیاز جنسی داره 

آقا امید برادر من

اصلا نمی دونم چی بهش بگم از کجا شروع کنم چیکار کنم 

چی شد صحبت کردید؟؟ قانع شد؟؟

باهاش حرف زدم بهش گفتم که خیلی از هم فاصله گرفتیم البته یه گلم دیشب براش گرفتم سعی کردم همه چی خوب باشه از همسرم خواستم دلیل عدم علاقشو بگه اونم خیلی رک گفت کلا از رابطه جنسی بدش میاد اونم نه از من بلکه کلا از این کار متنفره به من گفت تو رو خیلی دوست دارم ولی نمی تونم باهات رابطه زیاد داشته باشم منظورش فقط یکبار در ماه بود گفتم بریم دکتر همسرم گفت مشکلی نداره که بیاد دکتر و از نظر جسمی سالمه و توجیهش این بود که از بچگی از این کار متنفر بوده بهش گفتم من بیشتر از اینا نیاز دارم به محبت و رابطه جنسی دو طرفه همسرمم فقط منو توجیه میکرد که بدون رابطه هم میشه خیلی خوب زندگی کرد خلاصه منو درک نمی کنه حقم داره چون میلی نداره فشاری رو تحمل نکرده خودم نمی دونم که چیکار کنم

وجدانا این جور خانمایی ک از رابطه جنسی متنفرن مگه نمیدونن یکی از وظایف اصلیشون تمکین شوهرشونه...پس چرا ازدواج میکنن؟؟
فقط برای مستقل شدن و مفت خوریه؟؟؟
مگه کسی مجبورشون میکنه بله بگن؟؟
من واقعا اینا رو درک نمیکنم!

اقای امید من صحبت هاتونو با سهیلا خوندم... یا همسر شما از لحاظ جنسی مشکل دارند و یا اینکه نه و بخاطر اطلاعات غلطشونه ! هنوزم معتقدم مشکل اصلی همسر شما تربیت غلطشه ... اینکه از بچگی هم از این موضوع بدش میومد بخاطر همین موضوعه که کسی روشنش نکرده جایگاه روابط زناشویی توی زندگی مشترک چیه و این موضوع رو امر مقدسی بدونه تا صرفا رفع نیاز مرد و رابطه ی ... ! فکر میکنم همسر شما هیچ اطلاعاتی حتی از خودش هم نداره..خیلی عذر میخام ، اینکه میگن خانوم ها هم به اندازه مردها یا بیشتر از رابطه لذت میبرند فکر میکنم همسرتون همچین لذتی رو تابحال تجربه نکرده و تصور هم نمیکنه که میتونه تجربه کنه.... به علاوه اینکه فکر میکنم اخلاق شما هم مشکل داره !!
الان شما میخواید چیکار کنید ؟؟ اوضاع رو درست کنید یا نه و بیخیال همه چیز بشید و همینطور به کارتون ادامه بدید ؟؟/
اگه قصد درست کردن اوضاع رو دارید خیلی ببخشید اینقدر ناامید نباید باشید ! باید از خودتون انگیزه نشون بدید و برای درست شدن اوضاع مصمم باشید .. شاید یه کم هم زمانبر باشه !  ناسلامتی شما مرد هستید !! اگه واقعا دلتون میخواد اوضاع درست شه باید تلاش زیادی بکنید.. اونوقت اگه نتیجه ندیدید یه فکره دیگه در موردش میکنید ! اینطوری حداقل پیش خودتون شرمنده نمیشید که تلاش نکردید و عذاب وجدان نمیگیرید !!
من مجردم ولی راستش رو بخواید دلم نمیخواد همسر ایندم مثل شما باشه ! اینکه در مقابل اشتباه یا باور غلط من زود کوتاه بیاد و اسون ترین راهو انتخاب کنه و به فکر درست کردن اخلاق من نباشه رو اصلا نمیپسندم !
به نظرم سعی کنید اطلاعات همسرتون رو بالا ببرید.... سی دی هایی رو تهیه کنید و بهش بدید که گوش کنه... سخنرانی هایی رو انتخاب کنید که خیلی از نیاز جنسی مرد توش حرف زده باشه که هر زنی باید پاسخگو باشه در مقابل این نیاز همسرش و بفهمه که نیاز زن با مرد قابل مقایسه نیست و شما رو با خودش مقایسه نکنه.... فکر کنم اکه توی نت یه سرچ کنید سخنرانی های خوبی بتونید پیدا کنید ..حتما این کار رو کنید... اول شما باید یه کاری کنید که باور غلط همسرتون تا حدودی تعدیل بشه تا بعدش راضیش کنید بیاد باهاتون پیش پزشک...
اگه خانومتون از اون دسته از ادماییه که قدردان محبتتونه و چشمش رو میگیره در کنار این کارها و بالا بردن اطلاعات خانومتون  به همسرتون محبت کنید ... طوری که از محبت  شما شرمنده بشه و عذاب وجدان بگیره... در کنار محبتهاتون دائما ازش بخواید که با هم برید پیش مشاوره...
فکر نمیکنم خانمتون خیلی ادم بدی باشند و فقط تفکرش غلطه.. احساس میکنم اگه از محبت سیراب کنیدش بخاطر شما هم که شده یه بار رو قبول کنه همراهتون بیاد مشاوره هر چند ته دلش راضی به این کار نباشه !

اون پستهایی رو هم که سهیلا بهتون معرفی کرد رو بخونید...به دردتون میخوره

در ضمن منم موافقم این مشکل یه روز دوروز نیست که بخواید صورت مسیله رو پاک کنید  و با اینم موافقم که نباید از حق خودتون راحت بگذرید! باید مشکل رو حل کنید حالا با هر روشی که درسته ...

حتما خودتون تنها با یه مشاوره صحبت کنید ببینید چی بهتون میگه ! یه بار برید مشاوره راهنماییتون میکنه به چه روشی همسرتون رو قانع کنید تا باهاتون بیاد مشاوره ...

به آقا سامان

خانم سهیلا ازتون بابت دلسوزی و پیگیریتون تشکر می کنم خدا خیرتون بده شما جای خواهر نداشتم هستید

خواهش میکنم.راستش کاری جز همدردی ودعا از دستم برنمیاد وگرنه خیلی دوس دارم کمکی کرده باشم.معمولا توی پستهای متاهل ها کمتر نظر میذارم اما اینجا نمیدونم چرا دوس داشتم یه کمکی بکنم،شاید چون تقریبا هم سن هستیم ومیدونم که جوونید هنوز خیلی مونده تا بخواید تحمل کنید وباید از زندگی لذت ببرید نه تحملش کنید .

ببخشید بخاطر پیامهای طولانیم،هی یه چیزی یادم میاد میگم بگم بهتره

شما درست میگید حتما باید خودم پیش مشاور برم البته تو شهر ما فکر نکنم اورولوژیست یا سکستراپ باشه

آفرین خیلی خوب طلاق بعد از چندسال خوبه نه الان که تازه شروع کردید به تلاش پس فعلا اصلا بهش فکر نکن.تهدیدش هم واسه مراحل آخره اگه راه نیومد.البته اینکه مهریه اش کمه ترسش بیشتر میشه وسربه راه میشه چون ما زنها دوس نداریم سر مسایل ساده زندگیمون رو از دست بدیم ودرگیر طلاق بشیم اگه مهریه اش زیاد بود وشما تهدیدش میکردید به طلاق میگفت مهرمو میذارم اجرا اما اگه خدایی نکرده به مرحله ای برسه که مجبور بشید تهدید هم میتونه بعنوان آخرین ها استفاده بشه که بگید من هرچی دارم فکر میکنم ادامه این زندگی باعث اذیت شدن دوتامونه بهتره جدا شیم چون من در این زندگی دارم اذیت میشم همش که محبت نیست نیاز جنسی اگه بد بود خدا نمیذاشت در موجودات.حتما مهمه که اینقدر ازدواج تاکید شده .بگید دیگه بریدم از دوستام بطور غیر مستقیم میشنوم از زندگی جنسیشون لذت میبرن وسرحالن اما من احساس افردگی وشکست میکنم .اهل خیانت ودوس دخترم نیستم تا حالا هم صبر کردم چون دلم میخواست خوشبخت بشم باهات ودوست داشتم اما تو من ونیازهام برات مهم نیست واین حرفا .واسه آخذین مرحله به نظرم جواب میده 

خانم سهیلا ممنونم که همچنان پیگیرید دیروز با همسرم رفتیم مشاوره نمی دونید با چه کلکی کشوندمش اونجا مگه میومد و منم مشکلاتمو بهش گفتم همسرمم گفت هیچ مشکلی با من نداره بعد از من خواست برم بیرون تا با همسرم خصوصی حرف بزنه نمی دونم چیکار کرد رفتارش خیلی خوب شده البته چند جلسه برای مشاوره گذاشته که همسرم باید تو دو هفته شرکت کنه

تنها جمله ای که به ذهنم میرسه تشکر از خداست.خدا رو شکرر هزاران بار شکر.منم کاری نکردم برادر خوبم فقط دعا ..خودتون خواستید وشد.. همین.خواستن توانستن است همینجا معنی شد :-)..جلسه های مشاوره رو حتما تمام وکمال برید وراهنمایی هاشون رو انجام بدید.انشالا به همون نتیجه دلخواهتون که زندگی شاد در کنار همسرتونه برسید .آمین 

بسم الله الرحمن الرحیم 

من شوهرم رو خیلی دوست داشتم ولی اوایل عقدمون سر هر مسئله کوچکی مثلا اینکه شب باهاش نمیرفتم خونشون باهام قهر می کرد . قبل عقد نازشو میخریدم ولی بعد عقد دیگه اینکارو نکردم چون احساس کردم براش عادت شده. خیلیی بهش محبت می کردم ولی اصلا بهم محبتی نمی کرد بارها و بارها بهش گفتم من نیاز عاطفیم زیاده ولی میگفت من همینم بلد نیستم و هر وقتم حرفش پیش می آمد می گفت تو منو دوست نداری و من اندازه چشام دوست دارم ولی من باور نمیکردم و بهش هم میگفتم که دوست داشتنت رو باور ندارم چون هیچوقت به حرفام گوش نمیکرد و فقط نیازهای خودش براش مهم بود ولی تو نیاز جنسی اصلا برام کم نمی ذاشت. ولی من تو این زمینه سرد بودم و اگه اون بقیه نیازامو تامین می کرد من از این لحاظ تامینش داشتم . منم کم کم ازش سرد شدم وقتی میاد خونمون خودم به خواب می زنم تا پاشه بره وقتی باهاشم هیچ آرامشی ندارم وقتی قهر میکنه عین خیالم نیست تا نیاد پیشم نه زنگی بهش می زنم نه پیامی میدم. با وجودی که خیلی تنهام ولی تو تنهایی راحتت ترم چون وقتی باهاش هستم هیچ توجهی به من نداره

به نسترن خانم

خانمای محترم این همه پسر مجرد زن نمیگیرن برا چی؟؟؟ برا اینکه پول ندارن. شما هم خانم حس نداری شوهر نکن. 

سلام یه دخترم یکی ازدوستام اینجوری بودازبچگی باپسرابزرگ شده بودویه فضای کاملاپسرونه داشت ازدواج کردخیلی سردبودخودش می گفت من اصلاازرابطه جنسی خوشم نمیادمیگفت نمی فهمم چرابعضیالذت می برن