خانواده برتر

من تلویزیون نگاه نمی کنم خخخخ 

قبول دارم روحیات شبیه هم باشه،  حرف مشترک داشته باشن، مسخره بعضیاشون و طنزشون برای همدیگه جالب و خنده دار باشه

زیباشناسی نسبتا نزدیکی داشته باشن، علایق شبیه هم داشته باشن و ...

هممون میتونیم کاملا شبیه وجود نداره و شاید خیلی شبیه باعث مشکلات بشه مثلا بعضی افراد نمیتونن مشابه خودشون رو تحمل کنن

ممکن من بعضی حوزه ها رو تا الان تجربه نکردم اما همسر آیندم اونها رو تجربه کرده و میتونستم به اون حوزه ها علاقه مند بشم پس عدم تفاهم در برخی موارد شاید خوب باشه

عزیزم میدونی که شرط ازدواج، اینه که به بلوغ رسیده باشی. بلوغ هم انواع مختلفی داره. به نظرم شما به بلوغی که لازمه واسه ازدواج نرسیدی. به جای گشتن تو سایتای همسریابی، سعی کن مطالعه و روابط اجتماعی تو قوی کنی تا شخصیتت رشد کنه و فکرت تقویت بشه.

سلام

تفاهم یعنی اینکه دو طرف مثل هم فکر کنن. یعنی اینکه هرچی رو که شما قبول دارین، برای طرف مقابل هم با ارزش باشه. اما خب چنین چیزی ممکن نیست. حتی خواهر برادر ها هم مثل هم فکر نمیکنن. با اینکه تو یک فضا و یک خاتواده بزرگ شدن. پس نمیشه انتظار داشت که طرف مقابلتون دقیقا مثل شما فکر کنه.

چیزی که باید به اون برسید تفاهم نیست بلکه توافقه، همین!!!

سایت همسر یابی که ... 

در مورد تفاهم 

خیر برداشتتون اشتباهه 

بنا نیست ینفر پیدا کنید که مو به مو مثل  شما باشه ! چون اولا پیدا نمیشه ( نه برای شما بلکه برای همه همینه ) ثانیا اگرم پیدا شه آدم ها در طول زمان تغییر می کنن . اعتقادات طرز فکر خیلی سلایق و علایق در طول عمر انسان طبیعتا تغییر می کنه ! در نتیجه الانم شبیه شما باشه بعدا دیگه شبیه نخواهد بود ! یا شما اینی که الان هستی نخواهی موند . چون تغییر ذات انسان هست 

بنظر من این جمله ی تفاهم داشته باشن یه جمله ی کلیشه ای مناسب سریالای دهه 70 بوده 

به شخصه اعتقادم اینه و اینجوری می خوام انتخاب کنم :

باید شباهت وجود داشته باشه توی مسائل مهم

"ارزش ها" - برنامه ی دو نفر برای اینده شون ( یکی مهاجرت می خواد یکی می خواد تو شهرشون بمونه دلبستگی داره ! ) - توقعات دو نفر از مسائل مهم ( مثلا انتظار و خواسته دو نفر از ازدواج چیه ؟ اولویتاشون چیه )  و ... تو مسائل این چنینی باید شباهت باشه . هر چی بیشتر بهتر 

از اینجا به بعدش دیگه مهارت اکتسابی هست 

 احترام گذاشتن به تفاوت ها . رواداری .  سازگاری . اینا رو اگر دو نفر نداشته باشن هر چند پرتفاهمم باشن به قول شما ولی بنظرم بازم به مشکل می خورن و نمی تونن تعارضاشونو موفق حل کنن 

مثلا یکی از دوستای من اینجوری بود :

از فوتبال خوشش نمی اومد  ولی همسرش عاشق فوتباله - فلان بازی رو نتونسته بود  ببینه و شیفت بود سر کار ،  براش ضبط می کرد وقتی همسرش بر می گشت می ذاشت ببینه تازه خودشم کنارش می نشست  و با هیجانش  همراهی می کرد 

مثال بهتر بخوام بزنم :

من نماز می خونم ولی همسرم اعتقاد نداره . به اعتقادات من احترام می ذاره و مثلا مسافرت می ریم بخاطر نماز من هر جا باشیم میگرده یه نمازخونه و وضوخونه پیدا می کنه و از بچه ها مراقبت می کنه تا من نمازمو بخونم  . منم به ایشون توهینی نمی کنم بابت اعتقاداتش

این میشه رواداری

حالت دیگه :

من معتقدم دین یه مسئله ی شخصی هست و دین دار بودن و نبودن همسرم یا سبک دین داریش به من دخلی نداره . ولی طرف فکر می کنه اگه من نمازم قضا بشه اون می ره جهنم و مسئول دین داری من ایشونه 

این یعنی  همون "تفاوت ارزش ها و نگرش ها " 

این چیزیه که شر میشه بدجورم شر می شه 

همین مثال هایی که زدید تفاهم هست ولی باید حواستون باشه که هیچ وقت کسی پیدا نخواهد شد که صددرصد باهاش تفاهم داشته باشیم، باید بدونین که تمرین کنید تا بتونین با اختلاف ها و تفاوت های همدیگه کنار بیاین.

شما باید تفاهم تون رو در خط قرمز ها و موارد مهم زندگی در نظر بگیرید، مثلا اعتقادات مثل نماز و حجاب و ... یا هر چیز دیگه که به نظرتون خیلی مهمه

ولی مثلا این صحبت تون:

من خودم از کارهای بیهوده خوشم نمیاد دوست ندارم تی وی نگاه کنم. فکر اینکه اون بخواد تی وی نگاه کنه از چشم من میندازتش، تفاهم مگه همین نیست؟ ولی من فردی با این عقیده پیدا نکردم.

اینا دیگه به نظرم حساسیت هست ، ببین من خودم هم خیلی وقته که تلویزیون تماشا نمیکنم ولی خب بازم پیش میاد که خسته از سرکار میام و همین جوری یه کم تماشا میکنم، دیکه این که هدردادن وقت نیست یا حتی اگر از نظر شما بد هست، خب همسرتون در مواقعی که آزاد هست یا موقع استراحت ، تلویزیون ببینه، مگه چی میشه !

به سوال کننده:

دلیل خاصی داره که تی وی نگاه نمی کنید؟ چون که تی وی مهمترین وسیله سحر کردن هست و از قدیمی ها شنیدم که بهش می گفتن جعبه جادویی.

سلام

تفاهم به این معنی نیست که طرف مقابل دقیقا همونی باشه که بهش فکر میکنید.

تفاهم یعنی به تفریح فرد مقابل که تی وی دیدن هستش احترام بذاری، همونطور که انتظار داری اون ازت نخواد که ساعت ها کنارش فیلم تماشا کنی.

تفاهم یعنی یه وقت هایی کنارش بشینی و سعی کنی بهش نشون بدی علایقش برات مهم هستن.

و اون یه وقتایی از برنامه مورد علاقش بزنه و به تو توجه کنه.

یجورایی مثل درک کردن احساساتت و علایق و رفتار درست از طرفین

اگر بخوایم اینجوری که شما میگی دنبال تفاهم بگردیم بهتره بریم یه ربات بسازیم و بهش برنامه بدیم چیکار کنه و چیکار نکنه! 

تفاهم نقطه مقابل تفاوت نیست! 

تازه بعضی از تفاوت ها هستن که زندگیو شیرین میکنن. (تفاوت همیشه وجود داره و اگر نباشه عجیبه!) مهم اینه که با احترام با این تفاوت ها کنار بیایم.

همونطور که مهرسا خانم گفتن بهتره اطلاعاتت رو بالا ببری. با گشتن در اینجور سایت ها هیچی درست نمیشه و چه بسا کلی اطلاعات غلط بدست بیاری. 

خیلی از رفتار ها و علایقت میتونه برای خیلی از مردهای اون سایت غیرقابل تحمل باشه‌. ولی کل آدم های دنیا اونجا نیستن که! در واقعیت هستن کسایی که از اون ها خوششون بیاد.

اصلا ازدواج انقدر معیار های مهمی داره که تی وی دیدن و ندیدن توش گمه :\

نمیدونم چند سالتونه... ولی ی سری کتاب هست که پیشنهاد میدم بخونید.

کتاب «رازهایی درباره مردان» 

کتاب «آیا تو آن گمشده ام هستی؟» هم خیلی مفیده.

و تا وقتی که جواب سوال هاتونو نگرفتین با کسی وارد رابطه نشین چون آسیب میبینین.

من با اینکه ادم کم حرف و ارومیم دنبال اینم کسی باشه که بتونم باش حرف بزنم  و همیشه حرفی برای گفتن باشه تو اگه با هر کسی باشی و در مدت کوتاهی برات خسته کننده شد بدون مناسب تو نیست تفاهم با نوشتن روی کاغذ معلوم نمیشه چون گاهی ما حتی خودمون و علایقمون رو درست نمیشناسیم و وقتایی ارتباط با یکی دیگه یه پنجره ای از لذت انجام کارهای دیگه بروت باز میکنه داشتن خونه و ماشین شغل ثابت تفاهم نیست که😁 تو فقط باید در تقابل باهاش اینو درک کنی

سلام

به نظرم تشابه فکری تو مسائل مهم و اهداف کلی مهمه، نه جزئیات و سلایق. 

دیدن تلویزیون و مسائل جزئی، به نظرم خیلی اهمیتی نداره، گاهی تو زندگی مشترک لازمه زن و شوهر به همدیگه اجازه تنها بودن و پرداختن به سلایق شخصی رو بدن، یعنی قرار نباشه مدام تمام اوقاتشون رو باهم بگذرونن. 

البته گاهی از رو سلیقه های شخصی تو مسائل جزئی میشه در مورد  مسائل مهمتر شناخت پیدا کرد. 

مثلا علاقه داشتن یا نداشتن یه نفر به یه رسانه خاص میتونه، نشونه گرایش سیاسی، یا خط فکری خاص، یا شاید گاهی یه تفکر افراطی در یه زمینه باشه. 

ضمن اینکه یه مسائلی با توجه به اینکه دونفر قصد فرزند دار شدن دارن یانه فرق داره. 

تو یکی از مثال هایی که الی خانم زدن و راجع به دو نفر که یکی مذهبیه و اون یکی مذهبی نیست ولی به عقاید همسرش احترام میذاره، 

ممکنه بعد فرزند دار شدن، خانم که مذهبیه، بگه من دوست دارم بچه م مثل خودم تربیت بشه و طبق نظر خودش رفتار کنه چون، شرع  وظیفه  تربیت رو به عهده والدین گذاشته. 

از طرف دیگه اقا که مذهبی نیست، نظرش اینه که، بچه باید آزاد باشه، تا، تو سن بالاتر خودش انتخاب کنه و مثلا با روزه گرفتن دختر بچه نه ساله به شدت مخالفت کنه و اختلاف نظر پیش بیاد. 

موارد زیاد  شبیه این میتونه وجود داشته باشه.