میخوام تجربه خودم رو از رفتن به چند خواستگاری و چند مورد صحبت و آشنایی به قصد ازدواج در اختیارتون قرار بدم.
من یک پسر بین بیست و هشت تا سی و شش ساله هستم و میخواستم تجربه ام رو از به سرانجام نرسیدن هیچ کدام از مواردی که تاکنون باهاشون صحبت کردم رو در اختیارتون قرار بدم.
برای دختران که از قبل انتخاب میشن این مورد صادق نیست ولی مواردی که میگم باید مورد استفاده پسرها قرار بگیره، من خیلی بچه صادقی بودم و هستم و فکر میکردم اگه کاملاً صادق باشم و همه چیز رو همون اول کاملاً بگم این خوبه و شخص مقابلم از صداقتم خوشش میاد.
در صورتی که اصلاً این طور نیست یعنی خود انسانها میطلبند که بهشون حقیقت گفته نشه، یا اینجوری بگم که دیرتر گفته بشه. در ضمن اینها فقط و فقط برداشت و تجربیات شخصی من هستن و تعمیم نمیدم و فقط برداشت و نتیجه گیری شخصیمه.
در واقع نمی گم که دروغ بگیم. امّا همه حقیقت رو هم اول نباید گفت. چه درباره مشکلات درون خانواده مون، چه درباره روابط قبلی اگه باشه چه هر چیز دیگه.
البته باید قبل از عقد کردن و ازدواج گفت. منظورم توی دوران شناخت یا مراحل اول خواستگاری و قبل از ایجاد علاقه ست. چون وقتی علاقه ایجاد بشه از یک سری موارد می شه چشم پوشی کرد و چشم پوشی می کنن.
شاید ترفند ناعادلانه و بدی به نظر برسه ولی قرار نیست حقیقت گفته نشه بلکه کمی دیرتر گفته بشه، متاسفانه در برخوردهای که من داشتم به این نتیجه رسیدم که حقیقت و راستگویی چیز خوبی نیست یعنی اگه همه ش رو اول یکجا بخوای بگی و شخص مورد نظر فوراً از آدم زده می شه (البته منظورم به همه نیست و صرفاً برداشت من از این ماجراست) و خود اشخاصی که دست کم من باهاشون روبرو شدم حقیقت رو نمیخواستن و باید طور دیگری عمل میکردم.
بنابراین بعد از کمی استراحت دادن به خودم این بار با سیاست بیشتری روبرو میشم و اول اینکه بعضی چیزها رو اصلاً نمی گم، یعنی تا زمانی که ازم سوالی نشده لزومی نداره بخوام بگم و هر وقت سوال بپرسه میگم.
و مورد بعدی اینه که همه چیز رو اول نگم و بذارم کمی بگذره بعد، بعد از کلی دل شکسته شدن و نه شنیدن به این نتایج رسیدم، متاسفانه فکر میکنم برای شخص بنده دست کم این نتیجه گیری درسته و باید با سیاست رفتار کرد و کمی از شفافیت کاست و شخص مقابل هم این رو بیشتر میطلبه.
بعد کلاً یک روشی هم هست برای تست میزان کنجکاوی شخص مقابل، اگه آدم خودش هی تند تند همه چیز رو بگه هرگز فرصتی پیدا نمی کنه که اشتیاق دختر رو هم بفهمه پلی اگه شمرده و آهسته تر پیش بره میتونه بفهمه آیا دختر هم سوال میکنه یا مشتاق هست و اگر حتی من پیگیر نباشم اون میپرسه و ارتباطی ایجاد میکنه یا نه.
خب تمام شد. موفق باشی.
پیشاپیش از نظرات تون ممنون هستم چون عضو نیستم نمی تونم به نظرات تون پاسخ بدم. نظر بدید استفاده میکنم و اگه برداشت یا اشتباهی در کارم هست اصطلاح میکنم...
مرسی از شما
مرتبط با اولین جلسه خواستگاری یا قرار آشنایی:
کسب شناخت از دختر در اولین جلسه خواستگاری
برای شناخت ، یک جلسه خواستگاری بهتره از چند سال دوستی است
روش افزایش شناخت از دختر در یک جلسه خواستگاری
خواستگاری راهی درست برای شناخت
نوع پوشش دخترها و شناخت ذائقه پسرهای دم بخت
در جامعه ما آقایون و خانم ها شناخت ناقصی از هم دارند
در خواستگاری بهتر میشه طرف رو شناخت یا در دوستی ؟
شیوه ی برگزاری جلسه اول خواستگاری
نوع لحن و نحوه برخورد در جلسه اول آشنایی برای ازدواج
خانم ها در جلسه اول خواستگاری به چه چیزهایی توجه می کنن؟
در جلسه اول خواستگاری آقایون به چه چیزهایی توجه میکنند ؟
برگزاری جلسه اول خواستگاری در بیرون از خونه دختر
اگر خواستگاری در جلسه اول به دلتون نشینه، بازم ادامه میدید؟
بعد از جلسه اول خواستگاری چطور بگیم که مایل به ادامه هستیم ؟
در جلسه اول آشنایی چطور میشه سنگین، منطقی و با احساس بود ؟
رفتار پسر در جلسه اول خواستگاری چطور باید باشه ؟
نوع لحن و نحوه برخورد در جلسه اول آشنایی برای ازدواج
شرح واکنش های مراحل اول آشنایی برای ازدواج
در جلسه آشنایی بین پدرم و خواستگارم بحث شد
در جلسات آشنایی ازدواج خودِ واقعی مون رو معرفی کنیم
مدیریت اولین قرار آشنایی برای ازدواج
آداب بیرون رفتن در مرحله آشنایی قبل از ازدواج چیه؟
در خواستگاری چطوری باشیم که خوب دیده بشیم؟!
رفتار پدر و مادر دختر توی خواستکاری باید چه طور باشه؟
← رفتارشناسی پسران برای ازدواج (۶۸۷ مطلب مشابه) ← رفتارشناسی دختران برای ازدواج (۶۰۴ مطلب مشابه)
- ۲۹۰۷ بازدید توسط ۲۲۱۷ نفر
- شنبه ۲۵ مرداد ۹۹ - ۱۲:۳۲