خانواده برتر

شما نکته منفی ندارید که باید به خاطرش نگران باشید.

تنهایی و احساس نیاز شما به یه همدم و یه همسر یه چیز منفی نیست که نگران باشید. این که خیلی طبیعیه که ...

بعدم شما به خاطر اعتقادات و ویژگی های اخلاقی رفتاری خودتون از یه موارد و شرایطی فاصله می گیرید که باز اینم طبیعیه و اتفاقا خیلی هم خوبه.

نکته مهم این وسط اینه که شما در زندگی در هر زمینه ای اون طور که واقعا درسته عمل کنید.

دافعه شدید و احساس زشتی هم که بیشتر یه ذهنیت هستش. 

خود من 28 سالمه هم تحصیلات دارم و هم شغل نسبتا خوب ولی به هیچ عنوان هر چقدر هم واقعا سرگرم و مشغول هستم ولی هیچ کدومش برام مثل یک روز و یک شب زندگی با دختری که از ته قلبم دوسش دارم و بر اساس معیارهام انتخابش کرده باشم نمیشه برام.

من هم خودم رو از خیلی مسائل دور می کنم که فکرم کمتر درگیر بشه تا موقعش که ازدواج کنم.

چه خوب!!!

چه جذاب!!!

با تنهایی حال کن

برا تفریح تنهایی خودت برنامه بریز

از کسل بودن و یکجا نشینی و بی برنامگی و نبود تحرک در بیا!!!

اصلا دانشگاه رو ترک نکن برو همون جا حتی اگر تنهایی هم واسه تفریح تنهایی خودت برنامه بریز!

چیز خاصی نیست کسل شدی

چه خوب!!!

چه جذاب!!!

با تنهایی حال کن

برا تفریح تنهایی خودت برنامه بریز

از کسل بودن و یکجا نشینی و بی برنامگی و نبود تحرک در بیا!!!

اصلا دانشگاه رو ترک نکن برو همون جا حتی اگر تنهایی هم واسه تفریح تنهایی خودت برنامه بریز!

چیز خاصی نیست کسل شدی

باوراتو درست کن 

 حالت خوب میشه

چه کسی هم باشه

چه کسی هم نباشه

خودتت دوست داشته باش حالت خوب میشه

حتما دوستت که نباید اطرافیانت باشن

دوست خودتت باش

بذار هرچی می خواهن بگن 

  باخودتت راه بیا 

 فقط می تونم بهت بگم   تو شناخت خودتت 

تعمل کن بعد بدی ها و خوبی هارو که دیدی  

با عقلت و دلت   درست انتخاب کن   خودتت خوب بشناس

 سعی لذت ببری  با ناامیدی خاموش درونت بجنگ 

حتی اگه بازم اطرفیانت بدی کنن برات اهمیت نداره 

باخداباش پادشاهی کن  واقعا پاسخ گو هست 

خیلی ساده و مختصر این که به مدلی که قرآن میگه زندگی کن. به دید اینکه دنیا محل آزمون و آزمایش هست نگاه کن و در این آزمون باید به بهترین نحو عمل کنی.

الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ ﴿۲﴾

همانکه مرگ و زندگى را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید و اوست ارجمند آمرزنده (۲)

 افرادی که زندگی‌شان را در حالت چریدن بیشتر می‌گذرانند، با این حالت مورد آزمون بودن خوابشان آشفته می‌شود! یک جمع بزرگی از ماها  همان‌طور که در قرآن هم از این عنوان «کالانعام» مثل چهارپایان در حال بهره‌مند شدن از لذت‌های دنیایی هستند. کسی که دنبال لذت بردن است طبعاً برایش یک مقدار گران تمام می‌شود که این حس را بتواند در خودش مستقر کند.

سلام آجی 

بزار از خودم بهت بگم،اخه منم خیلی درس خوندم و تنهایی کشیدم، یه موقعایی منم میوفتادم رو تخت و فکر میکردم و حوصله هیچ کاریو نداشتم،ولی هیچی درست نمیشد،مجبور شدم روی پاهای خودم بایستم،تلاش کنم و تلاش کنم، از بقیه قطع امید کردم و شروع کردم به ساختن خودم....من شخصیتی وابسته و ترسو داشتم،زودرنج و حساس،غیرمنطقی و عجول،ولی از اون شخصیت متنفرم،میخوام روز به روز تغییر کنم و بشم یه آدم دیگه،البته اون مدل زندگی کردن و فکر کردنی که در گذشته داشتم هنوز تاثیراتی داره روم ولی خیلی تغییر کردم،کتاب خوندم و سخنرانی گوش دادم 

و فهمیدم که هیچکی به فکر من نیست چون همه درگیر گرفتاریا و مسائل خودشونن،زندگی همینه،

ورزش کن،کتاب بخون،سخنرانی های مفید گوش بده،به صورتت و زیباییت برس،لباسای خوب بپوش و مراقب تغذیه ت باش.

کم کم میبینی که همه چیز عوض میشه 

با خدا هم حرف زدی و ازش کمک خواستی؟ چی گفت؟

قطعا اوضاع باید بهتر از این باشه ولی این که "به خاطر این که میتونست بدتر باشه"، شکرگذار نباشی، اوضاع رو بدتر میکنه.

خوبه قبول داری این که همش فکر درس بودی ، اشتباه بوده.

خب حالا بگو چیا داری؟ از سلامتی شروع کن همشو بگو ببینیم با این امکانات اولیه ، چه میشه کرد؟

مثلا این که حداقل اوضاع مادی شما انقد خوب هست که تخت داشته باشین!

(هرکی پاسخی داشت و من نبودم، میتونه به لینک کنار نامم خبر بده. علامت زنجیر، وبلاگم، تماس)

سلام,

تا حالا به رابطه بین کشتی و دریای پر از آب دقت کردی ؟

یه کشتی می تونه توی دریا به هر جایی که دلش خواست بره و از بودن توی آب لذت ببره,

همون کشتی می تونه سوراخ باشه و اجازه نفوذ آب رو به درون خودش بده و عذاب غرق شدن رو به جون بخره,

رابطه بین ذهن ما آدما و مشکلات اطرافمون دقیقا مشابه رابطه دریا و کشتی هست, 

اگه اجازه نفوذ مشکلات رو به ذهن خودمون بدیم و خودمونو بدبخت و بیچاره تصور کنیم, با این کار داریم فرکانس های غرق شدن رو دریافت می کنیم, ولی اگه شروع به شکرگزاری برای هر چیز کوچک و خوبی که اطرافمون هست بکنیم, داریم فرکانس خوشبختی و لذت بردن از زندگیمونو تنظیم می کنیم,

خوندن مطلب زیر خالی از لطف نیست 

"از یک جایی به بعد، دیگر برایم مهم نبود که مشکلات، تا کجای طاقتم پیش می روند، فقط نشستم و نگاهشان کردم، چیزی نگفتم، گلایه نکردم، فقط نگاهشان کردم ! پذیرفته بودم که دنیا روالِ خودش را طی می کند و من هرچه بیشتر دست و پا بزنم، فقط خسته تر می شوم .

پذیرفتم که برای رسیدن به روزهای خوب، باید از روزهای سخت عبور کرد و برای رسیدن به قله، باید رنجِ ارتفاع را به جان خرید .

من واقعیت های تلخ را پذیرفته بودم و این پذیرش؛ عذاب و تلخیِ لحظه ها را برایم کمتر می کرد ...

دیگر گرِه های دست و پا گیرِ زندگی ام را با صبر و آرامش، باز می کنم،

چون می دانم که نگرانیِ بیش از حد، فقط گره را کور و مرا پیر و زمین گیر می کند !

من تصمیمِ خودم را گرفته ام ؛

از اینجای زندگی ام به بعد، فقط زندگی می کنم ..."

پس برای خلاص شدن از این وضعیت, قدم اول و مهمترین کاری که باید بکنی, اینه که شروع کنی به خالی کردن سطل زباله ذهنت که پر از افکار تنهایی, منفی بافی, تنفر و... هست, چرا که اگه به بال های یه پرنده, وزنه های چند صد کیلویی بذاری, غیرمممکنه که اون پرنده لذت پرواز و اوج گرفتن رو بچشه, 

سعی کن رابطه خودتو با خودت و خدای خودت قویتر و عاشقانه تر بکنی, چیزایی مثل ازدواج برای آدمایی که مدام به تنهایی فکر می کنن, زمانی پیش میاد که اون فرد, افکار تنهایی رو کنار بذاره و از زندگیش لذت ببره و نسبت به خودش حس خوبی داشته باشه و در سطوح بالاتر عاشق خودش و زندگیش باشه با تمام مشکلاتش,

و درست زمانی که خودتو دوس داری و بی خیال فکر کردن به ازدواج هستی و نگرانی و ترسی از بابت تنهاییت نداری, یکی پیدا میشه که شریک زندگیت میشه.

برات بهترینها رو آرزو می کنم

خب دوست عزیزم شما یه نگاه به پستی که ارسال کردید بندازید

خلاصه‌ی پاراگراف اول این شد که من از همه متنفرم

خلاصه‌ی پاراگراف دوم این شد که چیزی رو که این همه براش تلاش کردم یعنی درس رو برای این ول کردم که دخترای خوابگاه دوست پسر دارن و من ندارم(واقعاً انقدر با ارزش و مهم هست که درس‌تون رو براش ول کنید)

پاراگراف سوم هم این شد که منم بدم و نفرت انگیز

خب با این اوصاف چطور میشه از زندگی لذت برد؟؟

آدمی که از دیگران نفرت داشته باشه حالا هر کسی که می‌خواد باشه از زندگی لذت نمی‌بره

اگه می‌خوان اثبات کنند که وضع‌شون خوبه شما تصدیقشون کنید چرا می‌خواید ازشون نفرت داشته باشید؟؟

چرا باید با خانواده دعواتون بشه اگر که خیلی روی جزئیات رفتار و گفتار هم حساس نباشید

آدمی که تمام زندگیش و تصمیماتش بر روی نظر بقیه باشه از زندگی لذت نمی‌بره

چون آدم‌ها می‌تونند نظر اشتباه و یا درست و یا در 90 درصد مواقع متفاوت(نه درست نه غلط) داشته باشن 

حالا ما بیایم زندگیم رو بر روی نظر و یا میزان هماهنگی با اونها بنا کنیم

از زندگی لذت نمی‌بریم

و در آخر آدمی که دو مشخصه‌ی بالا رو داشته باشه با خودش هم بی‌رحمانه برخورد میکنه 

همین کاری که شما کردید!

دوست عزیزم اگه مبناتون برای زیبایی نظر پسرهاست باید عرض کنم جلب نظر پسران برای دخترها هیچکاری نداره

شما تو مهمونی برید که ۲۰ تا پسر باشه ۱۵ تا دختر شما احتمال اینکه بیشتر از یک یا دو نفر رو جذب خودتون کنید خیلی زیاده چون دخترید

این آمار برای پسران صادق نیست مگر اینکه ویژگی بارز و خاصی داشته باشند

به نظر میاد با اون روانشناس‌تون نخواستید اصولی پیش برید چون مشکلات شما که موجب عدم لذت بردن از زندگی برای شما شده مشخصه

همین متن رو برید پیش یک روانشناس دیگه و براش بخونید کاملاً متوجه مشکلات شما میشه

سلام امیدوارم حال دلت عالی باشه...خب قبل از شروع بگم که اصلا فکر نکن نفسم از جای گرم بلند میشه منم مشکل دارم .برو جلو ایینه به خودت نگا کن به چشمات زل بزن... از خودت بپرس چرا خودتو انقد زجر دادی که حالت اینطور شده؟ مگه تو اشرف مخلوقات  نیسی؟؟ لیاقتت بیشتر از اینا نیس؟؟؟ اگه فکر میکنی که لیاقتت همینه برو دراز بکش رو تختت و به حال بدتت ادامه بده....ولی اگه فکر میکنی دوست داری تغییر کنی گووش کن: یه دفتر برمیداری قراره بری یه سفر 40 روزه ..شروع میکنی به شکر گذاری : چند تا نمونه میگم بهت: خدایا شکرت که سقفی بالاسرمه؛ خدایا شکرت بخاطر رنگ صورتی ؛ خدایا شکرت بخاطر لباسم...هر روز 5 تا شکر گذاری بنویس....فقط خودتیو خدات....فقط خودت میفهمی خودتو فقط به خودت تکیه کن

من احساس میکنم درصد زیادی از احساس خوشبختی به درون ما آدم ها بستگی داره نه شرایط بیرونی(من حتی کسایی رو میشناسم که میگن خوشبختی ۱۰۰ در۱۰۰ یه چیز درونیه ،لقلقه ی زبونشون هم نیست واقعا فکر و باورشون اینه)

بنظر من سبک زندگی آدما،احساسی که به زندگی و اطرافیان دارن و حتی برداشتی که از محیط اطراف دارن بستگی به شخصیتشون داره

اینجا بحث خودشناسی مطرح میشه؛اینکه آدم فکر کنه ببینه چه چیزی در وجودش باعث میشه این حس منفی و عدم خوشبختی رو داشته باشه،اگه کسی از نظر روحی قوی و شاد باشه با شرایط بیرونی نه چندان دلخواهش هم خوشبخت و راضیه و اگه اینطور نباشه تمام دنیارو هم که به پاش بریزی بازم احساس رضایت نداره 

مثال میزنم،مثلا کسی که اعتماد به نفس کافی رو در خودش نداره همه ی عوامل بیرونی و اتفاقاتی که پیش میاد و حرف هایی که میشنوه رو طبق میزان اعتماد به نفسی که داره برا خودش ترجمه میکنه،و طبیعتا همش برداشتش این میشه که بقیه فکر میکنن من دست و پا چلفتی ام،من فلانم و ... .حتی اگه اطرافیان منظورشون این نباشه 

بنظرم یه برنامه ریزی برای خودشناسی اینجا جواب میده،که آدم نقایص خودش رو که در اثر هر چیزی ممکنه ایجاد شده باشن از جمله تربیت خانوادگی تا آدمهای دیگه و ... شناسایی کنه و مطالعه و تحقیق کنه تا اون صفات رو از خودش دور کنه 

در مورد اطرافیان با ویژگی هایی که گفتین،اگه آدم خودش رو قوی کنه از هر نظر،القائات منفی بقیه کمتر روش تاثیر میزاره

اگه اذیتتون میکنن وقتتون رو سعی کنین با آدم های مثبت بگذرونین و ارتباطتونو با کسایی که ازشون حس خوب نمیگیرین کم کنین،عوضش آدم هایی با سبک زندگی ای که دوست دارین داشته باشین پیدا کنین و باهاشون در ارتباط باشین،تاثیر خودشو میزاره.

فقط کافیه راضی به رضای خداوند  باشی برایاونچه که قسمتت بوده و دست تو نبوده...و برای اونچه که تلاش کردی و نشده ...کافیه یه کم نگاهتو به زندگی عوض کنی و از مقایسه و حسرت و ناله و شکایت دست برداری ....اون موقع وقتی داری تو مسیری قدم میزنی به آسمون به حرکت و چینش ابرها  به لبخند قشنگ بچاها و.... هم که نگاه میکنی خدا را شکر میکنی چون لذت میبری چون حس آرامش میگیری ...زندگی و سخت نگیر دوست من ...شاکر باش ...اعتقادات تو قوی کن و خدا را عاشقانه صدا بزن و دوست داشته باش مطمعن باش برکت دوست داشتنش تو زندگیت جاری میشه عزیزم ...

و یادت باشه روانشناس فقط راه را نشونت میده ولی نمیتونه معجزه کنه برای تغییر حالت اگر خودت اقدامی نکنی و به همون روند ادامه بدی ....

ان شاءالله عزیزم آرامش و دل خوشه همراه همیشگی زندگیت باشه🙏🏼♥️

فقط کافیه راضی به رضای خداوند  باشی برایاونچه که قسمتت بوده و دست تو نبوده...و برای اونچه که تلاش کردی و نشده ...کافیه یه کم نگاهتو به زندگی عوض کنی و از مقایسه و حسرت و ناله و شکایت دست برداری ....اون موقع وقتی داری تو مسیری قدم میزنی به آسمون به حرکت و چینش ابرها  به لبخند قشنگ بچاها و.... هم که نگاه میکنی خدا را شکر میکنی چون لذت میبری چون حس آرامش میگیری ...زندگی و سخت نگیر دوست من ...شاکر باش ...اعتقادات تو قوی کن و خدا را عاشقانه صدا بزن و دوست داشته باش مطمعن باش برکت دوست داشتنش تو زندگیت جاری میشه عزیزم ...

و یادت باشه روانشناس فقط راه را نشونت میده ولی نمیتونه معجزه کنه برای تغییر حالت اگر خودت اقدامی نکنی و به همون روند ادامه بدی ....

ان شاءالله عزیزم آرامش و دل خوشه همراه همیشگی زندگیت باشه🙏🏼♥️

سلام

ما ادما معمولا به خاطر گذشته ی خودمون نمی توانیم در یک روز رفتار خودمون و تغییر بدهیم واسه همین روزای عید و شادی سعی می کنیم رفتار بهتری داشته باشیم اما از خودمون خجالت زده می شیم و ترجیح می دیم با صدای بلند بگیم ما لایق ارامش و شادی نیستیم و دعوا شروع می شه۰ این عادت بیشتر توی خانواده هایی که خیلی دگم و پادگانی هستند اتفاق می افته۰ و متاسفانه روی رفتار اجتماعی هر فرد هم اثر می ذاره۰ 

یعنی انگیزه ای واسه دلیل تراشی برای اندوه نداری اما قدرت این و که لایق شادی و ارامش هستی رو هم نمی تونی داشته باشی؛ چون یاد گرفتی روزهای عید رو به خودت و خانوادت تسلیت بگی۰

اگه خانوادت پولدار و خوشبخت باشند فامیل سعی می کنه خودش رو همتراز شما نشون بده و اگه ظاهرا خوشبخت نباشین سعی می کنن پایین تر از شما به نظر بیان۰ 

دختر خانوم انتظار داری در مورد ازدواج حرف نزنن پس در مورد چی حرف بزنن در مورد لیگ اسپانیا ؛ دانشگاه هم که نرفتی حداقل بپرسن کی تموم می کنی۰ من هم مثل توام احساس می کنم هیچ دختری ازم خوشش نمی یاد چون خودم از هر صد تا دختر شاید از اولین فیلتر که ظاهر باشه یک یا دونفرش خوشم بیاد ۰ منم زشت بودن و احساس می کنم از ماسک میوه واسه صورتم و تخم مرغ واسه موهام استفاده می کنم مسواک می زنم ورزش می کنم و اب می خورم یه کم جوک می خونم و احساس می کنم واقع بینانه تر خودم رو جلوی اینه می بینم ؛ هر چند مردم ما رو یه جور دیگه می بینن؛ اونا به کج بودن دماغ زل نمی زنن بلکه به لحن نگاهت توجه می کنن که مخصوص خود تو هستش ۰ ما نیاز داریم یه کاری انجام بدیم کسی رو دوس داشته باشیم به علاقه های خاص خودمون توجه کنیم ؛ نیاز داریم حد اقل خانوادمون خودشون و جای ما بذارن و درکمون کنن؛ نیاز داریم هرچند سال با چیزهای جدیدی اشنا بشیم نه اینکه ده سال از عمرمون رو صرف حسرت واسه کارو و زندگیه مردم بکنیم؛ خوب می شه اگه بشه۰

با سلام

تو حرفهاتون چیزی از خدا و دین نگفتید ...

ارزشهای دینی در زندگی شما چه قدر مهم هستند؟

ببینید خدا در چند جای قرآن فرموده که ؛ همانا برای مومنین نه ترسی هست و نه اندوهی

اگه دور و اطراف خودتون رو هم یه سرچ ساده کنید میبینید که معمولا انسانهای مومن و خدا باور در زندگیشون خیلی آرامش دارند. شاید مشکل داشته باشند اما "آرامش" دارند.

یه روانشناسی می گفت من تو مراجعه کننده هام معمولا چک میکنم میزان پایبندی طرف به ارزشها و احکام شرعی رو ... و معمولا اونایی که خیلی پایبند نیستند به مراتب مشکلاتشون هم بیشتر از اونایی است که پایبند هستند.

یک آیه قرآن هم داریم که می فرماید؛ هر کسی از ذکر ما اعراض کنه دچار مشکلات زیادی خواهد شد.

اینا رو گفتم که بگم شاید علت عدم آرامش شما دوری از انجام تکالیف دینی تون باشه. اینجور برداشت کردم.

حرف آخرم ؛ دوباره آیه داریم که تقوا به انسان فرقان(قدرت تشخیص حق و باطل) می دهد و انسانهای با تقوا هیچ وقت سر دو راهی نمی مانند. در سوره طلاق هم داریم که ؛ اگر تقوا پیشه کنید از جایی که گمان نمی کنید راه گشایشی برایتان ایجاد خواهد شد.

انشاالله همیشه و همه جا خدا یار و یاور شما باشد.

یه بازی ای هست به نام ۳ × ۵

این بازی یه جورایی مربوط به حس خوب پیدا کردن در زندگی و شکرگزاریه.

اینجوریه که یه دفترچه بردار بعد هر شب که میخوای بخوابی به ۳ تا چیز فکر کن. ۵ تا اتفاق خوبی که برات افتاده اون روز، ۵ تا نعمتی که تو زندگی داری(تکراری نباشن) و ۵ باری که حالت بد بوده و تونستی حالتو خوب کنی.

فردا صبحش که بیدار شدی این ۱۵ تا چیزو توی دفترچه بنویس.

برای اتفاقا توضیح بده. مثلا امروز پنکیک خوردم خوشمزه بود.

برای نعمتا از خدا کتبی تشکر کن. مثلا خدایا ازت ممنونم که بهم بدن سالم دادی.

برای وقتایی که حالتو خوب کردی به خودت آفرین بگو. مثلا آفرین به خودم که وقتی بابام سرم داد زد چیزی بهش نگفتم و آرامشمو حفظ کردم.

این کارو هر روز صبح انجام بده. حتما انجامش بده واقعا جواب میده و انرژی مثبتو بهت برمیگردونه. من الان دیگه انجام نمیدم ولی یه مدت که انجام میدادم واقعا حالم خوب شد. قشنگ یادمه یه بار هر چی اتفاق بد میتونست بیفته تو یه روز افتاد و من نمیدونستم چه اتفاق خوبی میتونه افتاده باشه و فقط تماشا کردن ستاره ها رو به عنوان اتفاق خوب نوشتم :) اینو گفتم که یعنی خیلی ام لازم نیست اون اتفاقه خیلی حالتو خوب کرده باشه.

موفق باشی

من سمت خدا رقتم اما خدا هم جوابمو نمیده و احساس میکنم خدا هم من رو دوست نداره و من بنده خوبی نیستم و گرنه تا حالا یکی رو سر رراه من میزاشت بزرگترین نیاز من دوست داشته شدن و محبت براورده نمیشه  من حالم از خودم بهم میخوره.

 با خودم کلنجار رفتم بهت خیلی چیزا از زندگیم تعریف کنم و بگم اما بعد دیدم یه سری چیزا رو نمیشه گفت باید تجربه کنی

فقط یه جمله میگم امیدوارم خودت بگیری چی میگم

استاد پناهیان:

انسان موجود تنهاییست.کسی نمیتواند از تنهایی و غربت ذاتی اش رهایی پیدا کند،خانواده و رفقا تا حدی میتوانند این تنهایی و غربت را برطرف کنند،ولی غربت انسان هیچ گاه به طور کامل زائل نمیشود.خدا انسان را طوری آفریده که تنهایی اش فقط با خدا برطرف میشود.

یاعلی

به شدت درکت می کنم و منم از زندگیم هیچ لذتی نمیبرم و ناامیدم از آینده و فقط میدونم هی روزا دارن پشت سر هم میرن و تنها بخش قشنگ زندگی من شده خواب . وای خدایا اگه این خواب نبود چ میکردیم ما

راه حلم اینه که یه جورایی باید خودمونو مشغول کنیم با هر چی و از خدا کمک بگیریم همین . 

واقعا گریه ام گرفت خیلی ناراحت کننده است . دلم به حال خودم و تو و امثال خودم می سوزه . خدا به دادمون برس واقعا

منم فکر نکنم بتونم تا اخر تابستون تو خونه دوام بیارم  خدا به دادمون برس از دست این کرونا . 

تا به اینجا؛ چقدر حرفای خوبی تو این پست زده شد، کیف کردم از محیط همدلانه‌ی اینجا :) 

آبجی من

بخاطر این مسائلی که گفتی اینقدر خودتو باختی!

از کسی نفرت نداشته باش اول از همه نفرت رو از خودت دور کن به دید مثبت به آدما نگاه کن حتی دشمنت و بدترین آدما

و هرکسی که حرف های منفی میزنه بیخال بشو 

رو خودت کار کن هی نگو زشتم فلانم بهمانم، به خودت، پوستت و موهات برس 

بزرگترین اشتباه همین بود که الکی دانشگاهتو ول کردی، وقتی اینجوری کوتاه اومدی مطمئنا همیشه کوتاه میای و همین‌ باعث شکستت میشه پس تا کامل نباختی بلند شو 

درستو درصورت امکان ادامه بده

با دوستات بیرون برو

اگه مذهبی هستی میتونی فعالیت های فرهنگی کنی

گلزار شهدا برو 

ورزش برو(حداقل پیاده روی در روز داشته باشه خیلی عالیه)

یه برنامه ریزی منظم داشته باش

 مهم تر از همه بیخیال حرفای بقیه باش بزار هرچی میخان بگن اصلا برات مهم نباشه ولی در عوضش به خودت برس و خیلللی به خودت اهمیت بده هروقت به خودت اهمیت دادی بقیه هم بهت اهمیت میدن. 

گلم الان بیشتریامون تنهاییم پس نمیگیم ما دافعه داریم اگه هی اینا رو باخودت تکرار کنی که من زشتم، من دافعه دارم، همه از من متنفرن مطمئن باش بعد یه مدتی خودتم از خودت حالت بهم میخوره برسه به بقیه.

انرژی منفی ادمو نابود میکنه پس یادت باشه همیشه انرژی مثبت بخودت بدی 

این موارد آرامش خیلی خاصی دارن👇👇👇

نمازاتو اول وقت بخون بخصوص نماز صبح

نماز شبم بخون. اگه سختت بود میتونی به صورت ساده هم بخونی.(البته به ظرفیت وجودیت توجه کن و کم‌کم‌شروع کن)

یا قران‌ بخون یا زیاد گوش بده

سلام خواهرم

مشکل کارشمادقت زیادت به حرفای بی پایه ی اطرافیانته..حرفایی که ارزنی ارزش ندارن..یه توصیه بهت میکنم..هرچی ادم دوروبرت هست روبذاریه گوشه..خداروجایگزینشون کن..باخدات حرف بزن..دردودل کن..ازش بخواه وبطلب..کم کم اروم میشی..چون بهترین وکاملترین روداری..چون دیگه ابداتنهانیستی..چون میبینی که دیگه حرف وحدیثا اذیتت نمیکنن چون توقعی ازکسی نداری..بقیه روول کن وبچسب به خدا..

هرانسانی عیبی داره..ولی زیبایی هاش خیلی بیشترازمعایبشه..کافیه دقت کنی به خودت وببینی که خوبی هات خیلی میچربه به زشتی هاو...

ورزش روهم بذارتوبرنامه روزانت..میبینی که کم کم بقیه وحرفاشون محومیشن وخودت میمونی وخدات ویه دنیازیبایی..

خوشیهایی که بعداپشیمونی میارن خوشی که نیستن هیچ دردبی درمونن..دوستی باجنس مخالفم یه خوشی زودگذره که بعداپشیمونی به بارمیاره..

پس ورزش کن وبه خودت برس..خداروبکن همه کس وکارت..

موفق باشی خواهرم

سلام درتلگرام این ادرس روسرچ کنید؛کانال استادمحمدشجاعی هست. @ostad_shojae سپس مهارت شادزیستن رو سرچ کنیددرکانال وگوش کنید.کارگاه های شکرگزاری راضی ب رضای تو هم هست اونام حتماگوش کنید

سلام خدمت نویسنده پست عزیز و تمام کاربران گرامی.

خوش حال میشم به پست ختم دعای معراج در ماه رمضان سر بزنین.

بیایین اونجا تا حال وهواتون عوض شه.

اونجا علاوه بر اینکه ختم دعای معراج و ختم قران کریم

داریم ، مطالب مفیدی هم میذارم.( نکته : مطالب پست و تمام کامنتها رو بخونین تا اگه سوالی داشتین برطرف بشه ؛ میتونین هم دعای معراج رو ختم کنین و هم قران کریم رو...هر کدوم رو دوست داشتین )

منتظرتون هستم.

ناامیدی بزرگترین بالاهاست.

متنتون رو کامل نخوندم، گذرا خوندم.

اگه دوست داری یه سر به این پست بزن.

گزیده‌ای از پرسش‌ها و پاسخ‌ها از محضر آیت‌الله بهجت (ره)

پرسش: شخصی که ایمان بسیار ضعیف دارد، چگونه اراده را قوی کند تا هر کاری را انجام ندهد و حتی بتواند از کارهایی که خارج از اختیار است جلوگیری کند.

پاسخ: بسمه‌تعالی، آنچه در تحت اختیار اوست، اختیاراً خلاف رضای خدا را به‌جا نیاورد؛ همین راهِ نجات است.

 به‌سوی محبوب، ص۷۶

 @bahjat313_ir

سعی کن خدا آرامش و مهربونی رو توی زندگیت قرار بدی تامام :)))

سلام خواهرم بهتون پیشنهادمیدم سخنرانی اقای راعفی پوردرموردجوان ونوجواانان هست گوش بدید<masaf.ir>احتمالاکمکتون کنه ویه سخنرانی هم ازاقای پناهیان هست چندشوتقطیع کردن توی پیجشون هست یاهم تواپارت علیرضاپناهیان سرچ کنیدپیدامیشه به اسم این که ...خب اخرش؟؟...اونم خوبه                                                                                                                                                                                                                                                                            موفق باشید

سلام مجدد.

نویسنده محترم ، من گزیده ای از سخنان ایت الله بهجت رو میخواستم در پست خودم بذارم ؛ به اشتباه در پست شما گذاشتم.

بیا کانال راز اهورا چرختاپ عضو بشو

دنیا رو چه دیدی شاید زندگیت عوض شد

ادرسش اینهraze1@

یه کانال دیگه هم داره

اونجا کتاب های صوتی قانون جذبو گذاشته

به این اردس

raze2@

سلام عزیزم🌹

به نظر من ، خودت رو به خدا نزدیک تر کن😊

اگر اعتقاداتت رو قوی تر کنی و

ایمانت به خدا رو قوی تر کنی

امکان نداره ، امکان نداره ، به هیییییییییچ وجه امکان نداره که خدا جوابت رو نده و حالت رو خوب نکنه.

هر موقع دلت گرفت قرآن گوش بده.

به خصوص سوره یاسین شب قبل از خواب گوش بده خیلی خیلی حس خوبی داره.

شبا قبل از خواب کلی با خدا حرف بزن😊🥰❤️

و دعا کن واسه اطرافیانت و خودت😊

اینا خیلی حس خوبی به آدم میدن👌

و اینکه لطفاً کم ناشکری کن.😐

راستش بدترین کاری که میتونی در حق خودت انجام بدی همین ناشکری کردن هستش که خیلی خیلی بی انصافیه😔

ناشکری ینی همین حرفایی که الان زدی 😔

همین باعث میشه حالت بدتر بشه

و بیشتر اذیت بشی و بیشتر حس بد داشته باشی.

هیییچ کمکی بهت نمیکنه😐

به این فکر کن که خیلیا هستن که آرزوشونه که جای تو باشن یا شرایط تو رو داشته باشن.

به سلامتیت فکر کن که چقدر با ارزشه

به خانواده و دوستانت

و خیلی چیزای خوب دیگه🥰

و از همه مهم تر حِسِت رو نسبت به آدمای اطرافت تغییر بده

و به خاطر داشتنِ همه ی اون آدما خداروشکر کن

واسه خانواده ، دوست ، فامیل و...

(من تو این قرنطینه واقعا قدر خیلیا رو تو زندگیم دونستم و فهمیدم که خیلی دوسشون دارم با اینکه شاید تا قبل از این خیلی حوصله شون رو نداشتم😂و فک میکردم دوسشون ندارم😅

و اینو از خیلیا شنیدم که همینارو میگن و واقعا این دوری باعث شد بیشتر نبودِ همدیگه رو حس کنیم و بفهمیم که چقدر واسه هم مهم بودیم و شاید خیلی قدر هم رو نمیدونستیم)

نکته ی بعدی که خیلی مهمه به نظرم و همین باعث خوشحالی و آرامش و شاکر بودن میشه

(با توجه به تجربه ی خودم)

ذهنت رو رها کن از همه چی ، آزاد بذار ، سعی کن به هیچی فکر نکنی و نگران هیچی نباشی😊

چون خدا رو داری❤️

خدا حواسش بهت هست😊👌باور کن بعضی وقتا خودمونو الکی اذیت میکنیم و شلوغش می کنیم با اینکه شاید تو بعضی مسائل از یه جایی به بعد خیلی کاری هم از دستمون بر نیاد !

مثلاً آدم وقتی شنا میکنه😂

هرچی بیش‌تر دست و پا بزنی بیشتر میری پایین 😅😂

باید آروووووم آروووووم و ریلکس برخورد کنی😂

🌹و اینکه میگن خوشحال باش و از زندگیت لذت ببر ینی چی؟

به نظر من اینکه در همین لحظه زندگی کنی خودش باعث این میشه که همین لحظه ها واست با اهمیت بشن و ازشون لذت ببری و قدر همین لحظه ها رو بدونی

( نه تو گذشته ای باشی که رفته و نه نگران آینده ای باشی که هنوز نیومده)

در واقع در زمانِ حال زندگی کنی.

و قدر آدمایی که الان کنارت هستن رو بیشتر بدونی و اتفاقات خوبی که میفته بیشتر واست قابل توجه بشن . حتی اگه اون اتفاقاتِ خوب کوچیک باشن ( خبر خوب، دیدن آدمایی که دوسشون داری، موفقیت های کوچیک و...)

اگر به این ها عادت کنی خودت رو هر لحظه خوشبخت میبینی.

نیاز نمیبینی که کار خاصی انجام بدی تا بعدش احساس خوشبختی داشته باشی و منتظر این نخواهی بود که بقیه باعث خوشبختی تو بشن یا این حس رو به تو بدن.

و خودت و زندگی خودت رو هم با هیچ کس مقایسه نخواهی کرد.

نا امیدی و دلسردی تو زندگی همه و هر چند مدت یکبار واسه همه ی ادما پیش میاد ،

مهم اینه که تو بلد باشی چطور باهاش برخورد کنی و  اینو بی مورد واسه ی خودت بزرگ و حل نشدنی و عجیب غریب نکنی 😊

هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر

آرام تر از آهو ، بی باک تر از شیرم

هر لحظه که می کوشم در کار کنم تدبیر

رنج از پی رنج آید ، زنجیر پی زنجیر

مولانا

😉😊

خانوم سوال کننده ：

کامنت خانوم آنا رو چندین بار بخونید و حتما سعی کنید بهش عمل کنید,

اگه فکر می کنی قبلا سمت خدا رفتی و نتیجه نگرفتی, دلیلش برمیگرده به باورهای خودتون.

و الان کاری که باید بکنی, جا زدن نیست , بلکه تغییر باورهات و امتحان کردن یه مسیر جدید هست,

ما آدما کارمون تحقق بخشیدن به باورهای خودمون و.اثبات اونا هست, اگه شما این احساس رو نسبت به خودت داشته باشی که حالت از خودت به هم می خوره و خودتو دوست نداری, این باور رو به محیط پیرامونت و ارتباطاطت با دوستات و خانوادت و حتی خدا منتقل می کنی, و وقتی که با خدا حرف می زنی, احساس می کنی که خدا دوست نداره و به حرفات گوش نمیده,

شروع کن به تقویت کردن باورهای مثبتی که داری و شروع کن به از بین بردن باورهای منفیت,

برای تقویت باورهای مثبت خودت از تکنیک تسبیح استفاده کن, به این صورت که در طول روز یه تسبیح بردار و برای هر چیزی که به نظرت میرسه که باید بابتش خدا رو شکر کنی, بین ۱۰ تا ۱۰۰ مرتبه تکرارش کن و این تمرین رو چند روز پشت سر هم انجام بده تا باورهای مثبتت تقویت بشن.

حالا دیگه برای نابودی باورهای منفیت, لازم نیست کار خاصی بکنی, چون تقویت باورهای مثبت, برای باورهای منفی سم هست و هر باوری که طعم سم رو بچشه, ضعیف میشه و رو به نابودی قدم برمی داره,

من این حرفا رو از سر مرفه بی درد بودن نمی زنم و چون خودم هم در اوایل این مسیر هستم و نتایجش رو کم کم دارم می بینم, بهتون توصیه می کنم,

مطمئن باشید که آه و ناله و همچنین گله و شکایت, نه تنها دردی رو دوا نمی کنه, بلکه باعث پایین اومدن سطح انگیزه و انرژیت برای زندگی و انجام کارها میشه, 

تموم سعی خودتو بکن که از زندگی فعلی و با شرایط موجود, لیشترین لذت رو ببری و همزمانببه تغییر شرایط هم فکر کن, ولی مهمترین چیزی که باید تغییر کنه ذهنیت خودت نسبت به زندگیت و محیط پیرامونت هست,  

با قدرت جلو.برو و اجازه نده که شرایط محیطی, ذهنت رو گول بزنه و تو رو از مسیر موفقیت و خوشبختی منحرف کنه,

حتما عضو کانال هایی که در مورد انرژی مثبت و قانون جذب هست بشو و مطالبش رو بخون, چون اون حرفا کم کم به ذهنت نفوذ می کنه و بعد از مدتی متوجه تغییرات بزرگی توی ذهنت میشی که این تغییرات درننهایت منجر به تغییر مسیر زندگیت میشه, 

سلام عزیزم

ببین ما داریم رو زمین زندگی می‌کنیم و‌ نباید انتظار ایده‌آل داشته باشیم

تو فقط تنهایی و با خانوادت بحثت می‌شه

یعنی بقیه چیزای زندگیت خوبه 

این خودش نعمت بزرگیه

حالا بش بپردازیم

بحث با خانواده برای یه جوون و دو جبهه شدن که خیلی عادیه 

یه سری‌ها نمیخواند که درک کنند

چه جوون چه خانواده

تنهایی هم مشکل خیلیاست

منم همسن تو بودم خیلی تنها بودم

چرا؟! 

چون شاد نبودم، تو اجتماع جز کارم، نبودم

به خودم اصلا نمیرسیدم

نه ورزش، نه رسیدگی به پوست، نه لباسای رنگی

مطالعه‌ام کم بود چون خسته میرسیدم خونه

اما وقتی شروع کردم به ورزش و حضور در اجتماع و کتاب و زبان خوندن

اوضاع خوب شد

ببین عزیزم

تو اصلا زشت نیستی

این فقط فکر توئه

به دل نشستن اصلا تعریف محدود نداره

تو وقتی دلنشین باشی

قبل از صورتت، دل‌نشینیت به چشم میاد

پاشو پاشو یه تکونی بخور تنبل

شاید سوداوی هم شدی

آز تیروئید هم بده

هررروز یه لباس راحت بپوش برو پیاده‌روی اما الان که قرنطینه هست مراعات کن یا نرو

از پوست و دندون و هیکلت مراقبت کن

وقتی تو به خودت برسی و شاد باشی

اون وقت یکی که می‌بینه جذبت می‌شه

روابطت رو گسترده کن

با همه صحبت کن

با آقایون با اعتماد به نفس و عادی رفتار کن

چرا نشستی که یکی بیاد؟! 

بگو خدا هدایتم کن 

تو هم قدم بردار برای زندگیت

اما مواظب باش اسیر آدم ناباب نشی

آدم ناباب یه ماسک از آدم خوب زده

آنای عزیز

چقدر کامنتت پر از حس خوب بود، خیلی زیبا بود نوشته هات🌷

به  الاناز 🌹

سلام عزیزدلم😘😊

لطف داری گلم 🌹

خیلی ممنونم از لطف و محبتت💞

چشمای شما زیبا می بینه😍😘❤️

امیدوارم مبلغان دینی ناراحت نشن ولی 95 درصد مواقع فکر و ذکر خدا تاثیری در زندگی نداره

اون 5 درصد هم برای زمانی هست که شما اطلاعی از آینده نداری و نگران هستی یاد مثلاً خدا موجب میشه تا شما فکر کنی یک نیروی برتری(!) هست که در صورت یاد و ذکر او بر وفق مراد شما عمل و تدبیر خواهد کرد!

مثلاً شخصی یکی از عزیزانش در شرایط اورژانسی قرار داره و احتمال زنده موندن و با نموندنش رو اون فرد نمی‌تونه حدس بزن

اینجا ذکر خدا شامل حال اون فرد بیمار و شرایط نامطلوب نمیشه بلکه موجب آرامش فرد یا افرادی میشه که نگرانش هستند اونم تا حدودی!

پس ذکر و یاد و... خدا در نتیجه ابداً تاثیری نداره

 شما فکر کنید یک آدمی از گرسنگی در حال مرگه! 

بعد مردم میان حمایتش میکنند و نهایت حمایت‌شون اینه که خدا رو داشته باشیا

خدا رو داره و با یاد خدا از گرسنگی تلف میشه!

خانم سوال کننده یاد خدا رو بذار واسه همون یاد کردن ولی تو واقعیت و عمل قاعده بر این اساس نیست که یک پارتی کلفتی داشته باشیم که ما رو از شرایط بد نجات بده

شما باید خودتون، خودتونو حفظ کنید

پ.ن: جناب نجفی امیدوارم این کامنتم رو تایید بفرمایید

چون من خودم منتظر نظرات راهگشای دوستان بودم بلکه یک استفاده‌‌ی مفیدی ببرم اما اکثر کامنت‌ها مضمون وعظ و موعظه بود

به نظرم اگه خانم سوال کننده بجای سوال پرسیدن اینجا و خواندن موعظه می‌رفتند مسجد و پا منبر چهارتا آخوند می‌نشستند و چندتا حرف تکراری گوش میدادن بهتر می‌بود

چون حداقل اونطوری در یک اجتماعی از آدم‌ها قرار می گرفت و در یک مناسکی همراه‌شون  می‌شد و شاید برای چند ساعتی این غم تنهایی از یادش می‌رفت

بهرحال این نقدی بود باید می‌شد و این انتقاد هم با نهایت مهر و محبت بود

ببینید 

از حرفام ناراحت نشید

ولی شما آموزش های لازم رو ندیدید

فلسفه زندگی رو درک نکردید

و در عالم مادی سرگردانید

بستگی داره شما روحتونو چطور پرورش دادید 

و اون روح چه خوراکی احتیاج داره؟

آدمیزاد نیاز هایی ورایی از خوردن و خوابیدن و ... داره

انسانها 3خوراک برای روحشون نیاز دارند

برای قواهاشون 

چه مادی چه معنوی

اگر مادی باشه 

نیازهایی داره مثل غذا خواب و افتخار کردن  موفقیت   برتری جویی و...

که روحتون با اینها اغنا میشه

بخاطر همین چون در این موارد اغنا نمیشید 

متنفر میشید

مثلا کسی از خودش تعریف میکنه

و شما هم همونو ارزش میدونید یا براتون مهمه

و جلوش کم میارید ناخودآگاه نفرت انگیزه

و...

ولی ارتقا پیدا کرده باشید 

ارزش و اهداف و فلسفه زندگی تغییر خواهد کرد

قوای شهوت و غضب و وهم میل  نیازشون نزدیک صفر میرسه

و شما فقط خوراک و میل به عقل و حکمت دارید

اونجا دین برترین خوراک و اغنا کننده ترین ابزاره

اونجا منیت میره کنار و فقط حق وسطه در مراحل بالا

از کف دین یعنی احکام  بگیر

تا سقف دین یعنی اخلاق

دیگه چیزی شخصی و ابزاری از مادیات در حدی نیس ک بتونه اثری بگذاره برا شما

وقتی داری تلاش میکنی درس میخونی

همزمان داری عبادت میکنی

و همزمان سیر و سلوک داری

و این ارتقا و رشد نهایت لذته

وقتی غذا میخوری

علاوه بر فهم نعمت و لذت 

عبادت و تفریح دارید

وقتی تلاش میکنید در کار

علاوه بر کار و مفید بودن

لذت جهاد درراه خدا و خانواده

پاک شدن گناهان

و تفریح

و عبادت و... میچشید

و تمام حسهای عقل فعال 

و لذت موفقیت و مفید بودن و ... بدست میارید

دیگه مهم نیست فقیر باشی یا غنی

سالم باشی یا مریز

خوشگل باشی یا زشت

کلا طرف حسابت کسیه که 

میدونی اون شرایط بهترین رو برات خاسته

پس ن تنها گلایه ای نیس

نه تنها سختت نیس و متحمل نمیشه

بلکه ب استقبال میری و لذت میبری و زیبایی میبینی

حتی اگر شمشیرها در برت بگیرند

البته منافاتی با فکر و اندیشیدن و برنامه ریزی و تکنیک نداره

نمونش الان وضعیت کروناست

طرف مرگی ک هیچوقت در هزارسال نزدیک خودشم نمیدید

یهو شوکه میشه باهاش روبرو میشه و ب دار آویزان میشه

ولی مومنین شادتر و با وقارتر

ب کمک هم شتافتند

چون اعتقاد به معاد نجات دهنده این افراد هست

و...

برای لذت بردنت:

1-به داشته هات فکر کن و قدرشون بدون

2-اگر نداشتیشون چی میشد

و خیلی شرایط بدتر

3-قانع بودن و آشنایی با نظام هستی

4-تلاش و همت و تولید جای مصرف

5-آموزش دیدن برای تعامل و تولید شادی 

تا مصرف شادی

6-کنار گذاشتن منیت و خودخواهی

و.................

آقای نجفی لطفاً توجه کنید که من در حال بحث و جدل نیستم و صحبت هام به دور از هرگونه بحثِ خارج از موضوعِ پسته ، و صفحه شخصیم رو هم بستم و مجبورم اینا رو همینجا بگم 😅

لطفاً تایید کنید خیلی موضوع حیاتیه😅

 آقای حافظ رندانه :

آقای حافظ سلام ، من یکی از کاربرانی بودم که در وهله اول گفتم خودت رو به خدا نزدیک تر کن و اعتقادات و ایمانت به خدا رو قوی تر کن 

و این به خاطر این بوده که خودم واقعاً از این راهنمایی ای که کردم نتیجه گرفتم.

واقعاً اینایی که گفتم  به خودم آرامش میده.

واسه من که همیشه اینطور بوده

حالا شاید واسه شما نتیجه نداده یا اصلا تا الان امتحان نکردید.

اما واقعاً ارتباط با خدا و یادِ خدا حتی ساده ترینش که همین حرف زدن های عادیِ توی دلمون با خدا هست (حتی اگر در حین نماز خوندن هم نباشی)

همه شون  آرامش بخش هستن.

و به نظرم اینا اصلا موعظه خوندن نیست.

فقط تجربه ی شخصیِ خودم رو گفتم تا شاید به درد ایشون هم بخوره.

 و اینکه سوال ایشون دور از جونشون جنبه ی مرگ و زندگی نداشت که مابگیم خب الان یاد خدا نمیتونه تو رو از گرسنگی یا مرگ یا بدبختی نجات بده!

ایشون میخواستن که تو زندگیشون بیشتر احساس آرامش و خوشحالی داشته باشن و از زندگیشون بیشتر لذت ببرن.

سلام

اولا یک تبریک به آنای عزیز بابت حس خالصانشون که به دل خیلیامون نشست.

دوما خطابم به جناب حافظ رندانه هست

اینکه اقرار کردین به این مطلب اولین امتیاز برای شماست،اینکه دنبال وصل کردن این مسائل به خدا هستین ولی نمیدونید چطور دومین امتیاز برای شماست 

اما چیزی که خودم مدت ها دنبال اون گشتم و خیلی از پرسش های شما به ذهنم رسید و پاسخی براشون نداشتم ولی الان دارم،

با صدای بلند مینویسم،اولا به خودتون دروغ نگین،شما وقتی چیزی رو بخاطر بقیه از خدا میخوای میشه دروغ میشه فریب،وقتی با له کردن بقیه وقتی تنها برای نفع شخصی و... خواسته بشه مصداق دروغه،چطور خدا پاسخ بده؟

اینها فقط مثال بودن ولی در اصل اگه درون خودمون رو جست و جو کنیم یجایی شاید یه دروغایی به خودمون گفتیم.یه توجیهاتی یه بهانه هایی.....

نکته بعدی،چطور چیزی رو از خدا میخوایم که شرایطشو نداریم؟

سوال کننده عزیز،شما خودت اقرار کردی به حسی که بین شما و اعضای خانوادتونه،باید اول یاد بگیرید روابطتونو مدیریت کنید،

چطور هنوز برای اصلاح خودتون زمان کافی نذاشتین و هنوز شرایط روحیتون خوب نشده میخواین خدا فرجی کنه؟

شوهر هم بعد از چند وقت که از هیجانات شما کاسته شد میشه یک عضو خانواده،هر کس بتونه در خانواده سالم خودش با اعضای خانوادش خوب زندگی کنه مطمئن باشید در زندگیه مشترک هم موفقه.

پس هنوز راهی که باید طی بشه رو نرفتین،اگه مسیر طی شد و معیارهای درستی هم داشته باشین مطمئن باشید خدا خلف وعده نمیکنه،راه رو باز میکنه.

خدا وقتی صدامونو گوش میده که ما هم یه مقدماتی رو بچینیم و البته باید بدونیم که هر قدر خواسته هامون ارزشمندتر باشن صبر بیشتری هم میخوان البته که ظرفیت ماهم بالاتر رفته. 

خواهرم من عملی تر از حرفی که بهتون زدم نداشتم که بگم،اهل موعظه هم نیستم فقط بدون که اتفاقا خدا منتظره تا ما تا جایی که دستمونه رو عملی کنیم بعد باقیش رو بسپریم به خودش،فقط صبر داشته باشید 

خدا وقتی وعده میده برا همه میده استثنا هم نداره

شما نه زشتی،نه کسی ازت متنفره،فقط باید یکم رو خودت کار کنی،راستی میتونی بیای به وبلاگ ما و خودسازی رو شروع کنی اگه حالت بهتر نشد هرچی خواستی بگو.

دعا میکنم به حرمت ماه رمضان هرچی زودتر آروم بشی و زندگیتو تغییر بدی.

مطمئن باشید هیچ لذتی بالاتر از رضایت به خواست خدا نیست،همیشه بالاتر از ما هست پایین تر از ما هم هست،مهم اینه معیار خدا برای همه ما یکسانه.

تمام سعیمو کردم با آرامش کامنت بذارم و فقط قصدم کمک بوده و لاغیر.

به  کاربر دانشجو 🌹

سلام عزیزم🌹

خیلی ممنونم از محبتت🥰🙏

شما خیلی لطف داری💞

به آقای اسماعیل##  :

سلام آقا اسماعیل

سپاسگزارم از حسن توجه شما🙏

صحبت های خانم دانشجو به تمام معنا کامل و دقیق هستن👌👌

من حرف های ایشون رو کاملاً قبول دارم🌹

خانوم آنا ：

سلام,

در صفحه گفتگوی کاربران (که لینکش در بخش صفحات خاص هست ) بهتون پاسخ دادم.

به خانم آنای عزیز

معذرت می‌خوام دیر جواب‌تون رو ارسال میکنم

سلام 

بله امتحان کردم اما دلیل معقولی نمی‌بینم که به صرف تجربیات شخصیم بقیه رو راهنمایی کنم

گرچه منصفانه نظر بدیم تجربیات شخصی روی نظریات ما تاثیر عمیقی دارند

دلیلم برای اینکه عرض می‌کنم نمی‌خوام صرف تجربیات شخصیم رو مبنای راهنمایی دوستان بکنم همون مثال سیر و گرسنه‌‌ست

شما فرض کنید شخصی که در ترس نبود نان شبش نباشه به کسی که از غذای خودش برای خانواده‌اش می‌گذره پیشنهاد سفت و سختی بده که ورزش روزانه فراموش نشه

این توصیه که بر مبناش تجربه‌ی شخصی و از حیث دیدن نتایج ورزش در زندگی هست پیشنهاد میشه

اما فردی که این پیشنهاد بهش داده شده صلاحیت لازم برای دریافت این پیشنهاد رو نداره!

دلیلش اینه که این فرد دغدغه‌اش چیز دیگه‌ایست

در مورد اینکه در حد مرگ و زندگی هست یا نه 

ببینید باز هم ما نمی‌تونیم نظر قاطع در این مورد بدیم

چون ما از جانب خودمون نگاه می‌کنیم و نظر میدیم

شدت اهمیت این موضوع رو خود سوال کننده باید بگه

به کاربر دانشجو

سلام

دلیل امتیازاتم رو متوجه نشدم

پرسش‌های من بی جواب نیست جواب دارم اما جواب من از حیث نوع نگاهی که من به دنیا دارم با نوع نگاهی که شما به دنیا دارید متفاوته

نیازی نیست خداوند پاسخ چیزهایی رو بده که در حد فردیت افراده

من کاری ندارم که شخص X برای عیش و دلخواه خودش و یا نظر بقیه از خدا حاجتی داره خدا باید پاسخ بده یا نه

صحبت من از این جهت بود که خدا صدایی برای پاسخگویی و دستی برای فریادرسی نداره

صحبت من این هست که واقعیت رو ببینیم برفرض که خدایی باشه(الله اعلم) و من اعتقاد دارم که هست اما هیچ منطق واقع بینانه‌ای نیست که اون خدا به فریاد ما جواب بده!

بیشتر  از60 الی 70 میلیون انسان در طی جنگ جهانی دوم کشته شدند

صدای ما بلندتر هست یا 70, 80 میلیون نفر؟؟

اگه جواب این باشه که صدای ما بخاطر مذهب و یا دین ما

نشون دهنده‌ی یک خودشیفتگی شدید دینی‌ست که باعث شده فرد یا افراد ارتباط‌ منطقی‌شونو با واقعیت از دست بدهند!

البته برای این هم جواب هست و اون این که طی جنگ‌های دینی و مذهبی هزاران هزار انسان کشته شدند

داعش، طالبان و... که مسلمانان رو می‌کشتند و یا جنگ‌های صلیبی و...

صدایی از خدا شنیده نمیشه!!

بعضاً گفته میشه که خدا به وسیله ی فلانی انتقامش رو از این افراد گرفته و یا اینکه "از تو حرکت از خدا برکت(!!)"

"تو عمل کن خدا نتیجه‌اش رو برات به نیکی نمایان میکنه"

خب اولاً خیلی‌ها هم هستند که انتقامی ازشون گرفته نشد و یا خیلی‌‌ها رفتند و حرکت کردند و عملیات هم انجام دادن اما نتیجه‌ی نیکی نداشت

مثل ایران ما که خیلی‌ها هستند که کلی درس می‌خونند و کار و تلاش می‌کنند آخرش به اون نتیجه‌ی مطلوبی که انتظارش رو داشتند نمی‌رسند!(و البته خیلی‌ها هم بودند که رسیدند)

ثانیاً این حرف مثل اینه که عموی من بیاد به من بگه برو کار کن پول جمع کن که برات ماشین بگیرم بعد که من پول جمع کردم میرم ماشین بگیرم به عنوان ناظر و یا به ظن خودش مواظب، همراهم میاد

ماشین رو خودم و با پول خودم می گیرم اما عموم سرم منت می‌ذاره که من واسه‌ی تو ماشین گرفتم!

اینی که گفته میشه بیشتر مثل همینه

خدا یه جا بشینه مردم کار و تلاش کنند آخرش اون نتیجه‌ی مطلوب هم به اسم خدا و منتش بر سر مردم!!

مخلص کلامم این بود که واقعیت رو ببینیم و نه اعتقاد و نظر شخصی

نمیشه به کسی که پاهاش شکسته گفت از یه بلندی یک یا یک و نیم متری بپر پایین مگه چیت میشه

اون یک متر برای افراد مختلف متفاوته، هیچ معجزه‌ای هم رخ نمیده هیچ وقت و به هیچ عنوان

با نهایت مهر و محبت و عشق و علاقه و احترام 🌺🌺🌺🌷🌷🌷

سلام

به حافظ رندانه

من کاملا متوجه ام چی میگین، و اتفاقا درسته که هر کسی با این جنس حرف ها به اصل مطلب نمیرسه،این هم سنت خداست 

خودش توی کتابش گفته هر انسانی از راه متفاوتی از دیگری به سمت من میاد.

این تجربه نبود  سنت خدا عوض نمیشه،من حرفم اینه ما یا خدارو قبول داریم یا نداریم

اگه داریم به دور از تعصب و افراط و تفریط ببینیم چی بهمون گفته همونو عمل کنیم اگه جواب نداد،حتما من یکی کافر میشم.

در ضمن اون جنگ هم که مثال زدین رو عرض کنم،

خدا مگه نگفته من وضع مملکتی رو تا خودشون تغییر ندن تغییر نمیدم.

انتظار داریم در ایرانی که دوست و آشنا و فقیر و غنی در اکثر مواقع با رانت و پارتی کار میکنن،خدا بیاد برای صدای دو نفر اوضاع مملکت رو متحول کنه؟

تا همه نخوان نمیشه،این همه مدت امام عصر غایب هستن،خب آیا ایشون بعنوان بالاترین مقام نمیتونن دعا کنن که مثلا بیان و همه چی گل و بلبل بشه؟

خب بنظرتون در این کار اختیار هست از طرف منه بشر یا به اجبار منو وادار به پذیرش کردن؟

حالا جالبه همین جماعت اگه بخوان کار نیکی رو بکنن بسرعت و رودتر از کار فردی جواب میده، اونوقت شما میگی اینجا که جواب داد اسمشو نذاریم کار خدا بگیم کار خودمونه

خب خود خدا هم گفته لیس للانسان الا ما سعی

اینم سنتشه،تو کار کن تلاش کن نتیجشو میبینی.

منتها هممون حتما حضورشو توی زندگیمون دیدیم،توی همون کار زندگی و...

من نمیدونم چطور میشه آرامش داشت وقتی به منبعی بجز روابط انسانی وصل نبود؟

حتی در زمان قبل از اسلام هم بشر خلا خودش رو با بت جبران میکرده 

پس اگه خدا هست،کتابش راسته،برای آرامش داشتن و موفقیت باید بهش اعتماد کرد.

من نه تعصبی رو حرفام دارم نه آدمی که خودمو در قواره ی این مباحث بدونم،منم مثه هر جوون ایرانی مدام درگیر آینده و کار و درس و ازدواج و... هستم ولی در تمام تنگناها و شادی ها و غم ها یاد خدای بالای سرم منو توی تمام اون حالات کمک میکنه.

کاری به این مسائل ندارم ولی اگه خدارو بهتر بشناسیم کمترین چیزی که برامون داره،پاسخ دادن به شبهات ذهنمون و در نهایت آرامشه.

ان شاءالله که خیره🌹

خیلی هم ممنونم که وقت گذاشتین و ریپلای کردین، در حد بضاعتم صحبت کردم و امیدوارم راهگشا بوده باشه.

خودم مدام در حال جست و جو ام و هنوز خدای خودم رو نشناختم.

سلام آقای حافظ🌹

وقتتون بخیر🌹
 

اختیار دارین🙏

خیلی ممنونم بابت توضیحاتتون🙏

من صحبت هاتون رو کاملاً قبول دارم👌

خداروشکر که امتحان کردین و قطعاً نتیجه هم گرفتین😊

اینکه آدم همیشه نمیشه بر اساس تجربیات شخصیِ خودش بقیه رو راهنمایی کنه رو کاملاً قبول دارم

چون شرایط زندگی آدما متفاوته

و از همه مهم تر دیدگاه ها متفاوته.

من میام یک موضوعی رو مطرح میکنم که طبق دیدگاه خودم به نتیجه X رسیدم.

اما شما امکان داره در موردش یک نظر دیگه داشته باشین و از یک منظر دیگه به اون موضوع نگاه کنین و در آخر به یک نتیجه ی متفاوت برسید.

واقعیتش من خودم رو در اون جایگاهی نمیبینم که بخوام واسه کسی موعظه کنم واسه همین حواسم بود که توی متنم نگم که حتماً و قطعاً بشین نماز بخون یا بشین 30 جزء قرآن رو حفظ کن و به تمام احادیث ائمه عمل کن تا شاااید فرجی شد و این شرایطت تغییری کرد !

من خودمم نتونستم این کارا رو درست و حسابی انجام بدم 😐

پس دلیلی مدیدم این حرفارو بزنم.

شاید یک نفر دیگه که تمام این کارها رو انجام میده حق داشته باشه و بیاد در مورد این مسائل صحبت کنه.

من از یک دیدِ خیلی ساده  به ارتباط با خدا نگاه کردم و گفتم که حتی هر لحظه توی دل خودمون هر لحظه که نارحت بودیم یا دلمون گرفته بود حتی شبا قبل از خواب  میتونیم با خدا صحبت کنیم یا درد دل کنیم و به یادش باشیم

ما اکثرا در این مواقع به آدمای دیگه پناه می‌بریم درحالی که اگر یکبار همین حرفا و نارحتی ها رو به خدا بگیم متوجه این میشیم که خدا بهترینه واسه اینکه در این مواقع ما رو به آرامش برسونه.

شاید با ما صحبت نکنه اما همون آرامشی که به آدم میده به نظرم از ساعت ها صحبت کردن با بقیه آدما بهتر باشه.

بعضی وقتا آدم دنبال همون به آرامش رسیدنَ ست.

فقط خودش داره واسه خودش اون موضوع رو پیچیده و لاعلاج میکنه😐

خیلیا میگن که دعا و راز و نیاز و صحبت با خدا باید فقط سر نماز باشه 

اما من اینو قبول ندارم که

" خدا فقط سر جانماز به حرف بنده هاش گوش میده "

ما هر لحظه میتونیم به یاد خدا باشیم و باهاش صحبت کنیم و بهمون آرامش و اطمینان بده.

آقای حافظ اینا درسته واسه خانوم سوال کننده نتونه شرایط رو تغییر بده

نتونه نِفرت ایشون رو نسبت به اطرافیانش تغییر بده

یا نتونه شرایط زندگی ایشون رو تغییر بده

اما بهش آرامش که میده!

بهش این اطمینان رو میده که خوشبخته فقط خبر نداره !  و چشماش رو بسته و نمیخواد ببینه  نعمت هایی رو که خدا بهش داده.

و میتونه خوشحال باشه فقط خودش نمیخواد و بلد نیست!

از رفتن پیش روانشناس که بهتره!

چه بسا همین که بیاد ارتباطش رو با خدا بیشتر کنه باعث بشه دیدش نسبت به خیلی چیزا تغییر کنه.

من کاملا مثال شما رو متوجه شدم و بله درسته که یک آدم با اون شرایط که شما فرمودین صلاحیت این رو نداره که بهش ورزش سفت و سخت پیشنهاد کنیم

و این پیشنهاد مثل این میمونه که طرف راه رفتن خودشم یادش میره !

چه برسه به اینکه بخواد یک راه جدید و متفاوت رو امتحان کنه😐

اما خب به نظر من همه ی انسان ها صلاحیت این رو دارن که بهشون پیشنهاد کنیم که وقتی از همه ی دنیا بریدن یا آرامش ندارن یا مثل این خانوم با همه چی مشکل دارن (که شایدم بی دلیل باشه همش)

به خدا پناه بیارن

نه به خاطر اینکه بگیم شرایطشون تغییر کنه و چیزی از آسمون نازل بشه!

به خاطر اینکه به آرامش برسن.

(البته کم ترین نتیجه ش اینه)

این پیشنهاد رو میشه به همه ی آدما گفت

چون خدا هیچ فرقی بین بنده هاش قائل نمیشه تا ما بگیم کی صلاحیت داره وقت مشکلاتش و سردرگمی هاش و خستگی هاش  به خدا پناه بیاره و کی صلاحیت نداره.

ایشون متاسفانه نتونستن که جواب کاربرا رو بدن

اما حس میکنم موضوعِ ایشون خداروشکر مرگ و زندگی نیست😊

چون از متن شون و نحوه ی بیانِ مشکلاتشون مشخصه که خیلی خسته و سردگمه و تا الان از زندگیش راضی نبوده و از الان به بعد دیگه نمیتونه اینجوری زندگی کنه و به نقطه انفجار رسیده.

پس میخواد تغییر کنه!

و آدمی که میخواد تغییر کنه اول باید به آرامش ذهنی و روحی برسه

که بتونه فکر کنه و تصمیم بگیره.

و خب به یاد خدا بودن خودش بهترین آرامشِ ممکنه.

ایشونط طبق گفته خودش بلد نیست و یاد نگرفته که درست زندگی کنه واسه همینه که از زندگیش لذت نمیبره

و فکر میکنه اونجوری که میخواد نتونسته زندگی کنه.

و معلومه که هنوز به درک درستیَم از زندگی نرسیده.😐

و این ربطی به 25 ساله بودن نداره

خیلیا هستن که مثلاً تو 50 سالگی ازش میپرسی از زندگیت لذت میبری؟!

میگه نه😐

میگی چرا بابا تو که همه چی داری!

شرایط خوب

سلامتی

خانواده خوب

امکاناتِ کافی

پس چرا؟!؟

نمیدونه چرا😐

چون اصلا نمیدونه زندگی چیه!

لذت بردن ینی چی!
 

این آدم همه چی داره فقط این همه چیز رو نمیبینه!

با اینکه جلو چشمشه😐ولی نمیبینه!

یکی باید بیاد و بهش بگه که ناشکر و بی توجهه😐

و اون ناشکری و بی توجهی به اطرافش باعث سردرگمی شده

و همه چی رو بی مورد واسه خودش پیچیده کرده😐و در نتیجه آرامش نداره.

ارتباط و یاد خدا در این مواقع ذهن آدم و دل آدم رو روشن میکنه😊

بخدا اینطوریه

واسه همه ی آدما اینطوریه

و همیشه همین بوده😊

مسیحی و یهودی و مسلمان هم نداره!

همه با یاد خدا به آرامش میرسن و دلشون آروم میشه.

ببخشید که صحبت هام طولانی شد.

فقط دوست داشتم که اینارو هم بگم و امیدوارم خانوم سوال کننده هم بخونن😊

خیلی ممنونم که وقت گذاشتین و حرفای من رو خوندید🙏🌹