خانواده برتر

معلومه یه کار خیلی بدی کردی که تا این حد از چشمش افتادی 

یه کاری که باعث شده باشه قلبشو شکسته باشی یا غرورشو نشونه رفتی 

چیکار کردی انقد ازت سرد شده ؟ 

فکر نکنم دیگه حس سابقو بهت پیدا کنه پس بنظرم بهتره توهم هر نشونه ای ازش داری پاک کنی و سعی کنی هرطور شده فراموشش کنی دیگه بهش پیام ندی

چون دیگ اون دیدی که درگذشته بهت داشت رو نداره . تصویرت تو ذهنش عوض شده و بنابراین تقریبا غیرممکنه اون برگرده

هرچی بیشتر دست و پا بزنی و تلاش کنی فقط خودتو بیشتر کوچیک میکنی عزیزم

میدونم سخته اما فراموشش کن 

بعضی چیزا قابل جبران نیستن بدبختانه...

ازش بپرس که چرا انقد باهات سرد شده و بگو که احساس واقعیشو بگه که بلاتکلیف نمونی. سنگاتونو وا بکنیو. یه چیزی ام در نظر بگیر که پیاما نمیتونن درست احساساتو نشون بدن و این ممکنه سوء تفاهم ایجاد کنه

اگر سرد شده بهتره مستقیم ازش بپرسی و تکلیفتو مشخص کنی 

اینجوری روز به روز شما عاشق تر میشی و ایشون فارغ تر 

با احترام کات کنید بهتر از اینه که کار به گریه و زاری و آه و ناله از جانب شما بکشه 

غروری که میگین اینجوری بیشتر حفظ میشه 

سلام عزیزم دقیقا منم مثل توام مال نزدیک 7 ساله که عاشق هم بودیم تا این 6 ماه اخیر که ارتباطمون بیشتر شد قبلا فقط سالی دوسالی یه سلام علیک بود ولی این 6 ماه نه بیشترباهم حرف زدیم من یه اشتباه کوچیک ازم سر زد بعد اون خیلی بهش برخورد تا یکماه باهام حرف نزد کسی که این همه سال دوسم داشت و عاشقم بود با یه اشتباه من مهرم از دلش رفت بعد یکماه شدیدا سرد شد ومن التماس و معذرت خواهی ولی بی فایده بود هرموقع که پیامش میدادم یا زنگ میزدم به طریق مختلف ناراحتم میکرد و اشتباهم رو به رخم میکشید میگفت از وقتی اون اشتباه رو کردی دیگ تمام علاقم از بین رفته .اوایل فکر میکردم داره اذیت میکنه داره دروغ میگه ولی بعد فهمیدم نه دیگ از طرف اون همه چی تمومه منم دل شکسته ام رو برداشتم و اروم اروم فاصله گرفتم ازش .کامنت تورو که خوندم فکر کردم خودمی خیلی شبیه من هستی گلم دلتو بردار و برو جایی که اسمی از اون نباشه اگر دوست داره میاد نیادهم هرچقدر تو التماس کنی بازم میره ......

اونی ک رفته باید بشی بیخیالش

نگو زندگی بی اون چ سخته باخیالش زندگی گن نه نگو زندگی بی اون چه سرده 

اگه عاشقت بود بر میگرده 

سلام عزیزم

به نظر من غرور در مقابل کسی که دوسش داریم اصلا معنایی نداره

البته نقطه مقابل غرور تحقیر کردن و کوچیک کردن خودمون نیست

شما میتونی نظر اون آقا رو درباره رابطه تون بپرسی و تکلیف احساس خودت رو معیین کنی

من نمیگم التماسش کن که دوباره مثل قبل برخورد کنه

یا علاقش مثل قبل باشه-چون طبیعتا علاقه و عشق آدما دست خودشون نیست

اما میتونی در چارچوب شناختی که ازشون داری نظرشون بپرسی

و اگه مطمئن شدی ایشون تمایلی برای ادامه رابطه با شما نداره 

حتما رابطه رو تمومش کن - هرچه بیشتر تو یه رابطه یه طرفه باشی بیشتر روح و روانت آسیب میبینه

پس به فکر خودت باش دختر خوب🌱

مطمئن باش اگه رابطتون تموم بشه درست غم و غصه هست

کلی اذیت میشی 

اما بلخره میگذره این روزای سخت ،، پس زیاد نگران تموم شدن رابطه نباش 

و اولویت بزار برای تعیین شدن نوع رابطتون نه الزاما ادامه دادنش.

سلام عزیزم

به نظرم

✔️یا ازش بپرس که جریان چیه چی شده

✔️یا سعی کن نسبت بهش بی تفاوت بشی و بعد از یه مدت که طول میکشه فراموشش کنی

فقط این دو راه

غیر از این دوتا فک نکنم راه دیگه ای باشه.

اگه نپرسی ازش نمیتونی فراموشش کنی و تو بلاتکلیفی می مونی

ولی تو میپرسی و مطمئن میشی.

جوابش هرچی باشه تو رو از بلاتکلیفی و ابهام در میاره.

به نظر من اصلنم بی شخصیت و بی ارزش نمیشی اتفاقاً شجاعتت رو نشون میدی و اینکه چقدر دوسش داری که نتونستی بی دلیل قضاوتش کنی.

سلام

عیدتون مبارک.

اگه واقعا انقدر دوستش دارید و میدونیدم که توی سرد شدن ایشون مقصر بودید، برید از دلش در بیارید، ازش بپرسید چرا سرد شده، ازش بپرسید چه کاری از دستتون بر میاد، ازش بپرسید چطور میتونید جبران کنید. بهش بگید میدونید که اشتباهاتی داشتید، میدونید که ممکنه اذیتش کرده باشید ولی نمیدونید چطور باید درست کنید قضیه رو. بهش بگید بهش حق میدید که ناراحت باشه از دستتون، بهش حق میدید که دلخور باشه ولی اگه هنوزم دوستتون داره و دلش میخواد به رابطتتون ادامه بده کمکتون کنه که از دلش دربیارید.

ممکنه ناراحتتون کنه، غر بزنه، طعنه بزنه، به روتون بیاره گذشته رو ولی اگه به نظرتون این رابطه ارزششو داره تحمل کنید و یه رابطه جدید رو از اول بسازید.

خودتونو بزارید جای طرف مقابل اگه یه کاری کنه که ناراحت و دلخور بشید و اون مسئله حل نشه، اگه بیاد بهتون ابراز احساسات کنه بدون اینکه تلاشی برای حل اون مسئله کنه، میتونید جوابشو بدید؟

پس توی قدم اول سعی کنید بفهمید که قضیه چیه و چطور میشه مشکلی که هست رو حل کرد. بعد از اون اگه دیدید هر کاری کردید دیگه رابطه به حالت اولش بر نگشت( حداقل 4-5 ماه زمان لازمه تا به این نتیجه برسید) اون موقع میتونید برید بهش بگید شما میدونید که اشتباهاتی داشتید و سعی هم کردید که جبران کنید ولی خب به نظر میاد که دیگه امکان جبران ندارید و بگید که رابطه یه طرفه رو نمیتونید ادامه بدید، بگید که فکر بکنه و تصمیم بگیره که میخواد ادامه بده یا نه و اون وقت تمام کنید اگه کاری از پیش نبردید.

مشاوره دو نفره هم میتونه کمک کنه. فقط خواهش میکنم زود تسلیم نشید و تمام تلاشتون رو بکنید که اوضاع برگرده به حالت اولش و حواستون هم باهش اینجا فقط ما از روی چیزایی که نوشتید یه چیزی به شما میگیم و فقط جنبه نظر داره و خود شما هستید که از شرایطتون کاملا با خبرید و باید بر اساس این پیشنهادا تصمیم بگیرید.

موفق و خوشبخت باشید.

بیشتر از این خودتو سبک نکن هیچ کاری نکن عزیزم ولش کن بره پی کارش پسرا دختری که اینجوری پیگیرشون باشه نمیخوان اینو مطمئنم

ول کنید بابا عشق چی کشک چی. همش ترشح هورموناس. چقد اخه این روابط قبل ازدواج که خونواده ها در جریان نیستن ریده بحال جوونا. بعدها همین روابط گند میزنه تو زندگی اصلی دو تا جوون. چون با طرف قبلی مقایسه میشه، چون دیگه حس و حال برا ادم نمیمونه که بخواد احساسش برا همسرش خرج کنه. هر پسری اگ عاشق یه دختر باشه ( که وجود نداره همش شهوته) باید همون ابتدا با خونوادش رسما بیاد و بعدها زیر نظر دو تا خونواده یکی دو ماه رابطه داشته باشن اگه اوکی بودن وصلت کنن اگه نه که هیچی. ولی این روابط پنهانی اخرش جدایی و گند زدن به زندگی ایندتونه

چی بگم فقط اینو بدان اقایون لاستیک زاپاس نیست  که هر جایی پنچر کردی ازش استفاده کنی 

3 سال زمان داشته باهات ازدواج کنه وقتی نکرده یعنی نمی خواد هر رابطه ای دیگه غیر ازدواج تو ایران مسخره بازیه و وقت تلف کردن جالا میخوای خودتو گول بزنی یا دلداری بدی یا بشینی مسائل روانشانسه مطرح کنی فکر زندگیت باش برو به کار و پیشرفتت برس یه خواستگار پیدا کن شوهرن تو این فضای خیالاتی موهوم عشق نگرد که هیچ واقعیت خارجی نداره

به سوال کننده و به Alma's

سوال کننده شما که سه ساله با همید و الماس خانم شما که هفت ساله با هم بودین به نظرم سه سال و هفت سال خیلی زیاده چرا نیومدن خواستگاری و ازدواج نکردین...الماس به نظرم اون طرف زیادی هم بهت علاقه ای نداشته که حتی یه فرصت بهت نداده ، مشخصه که دنبال یه بهونه بوده که رابطه رو تموم کنه بره..و خانم سوال کننده ی عزیز شما چرا تزش نمیپرسین که ازتون ناراحته یا ن؟ و چرا با هم ازدواج نکردین بعد سه سال ؟ چون هر چی این زمان دوستی و آشناییتون بیشتر بشه به نظرم براش دیگه عادی میشین و یه جورایی سرد میشه نسبت بهتون..ازش بخوایید اگه شما رو میخواد بیاد خواستگاری و تکلیفتونو روشن کنه تا خدایی نکرده سرانجامتون مثل قضیه almasنشه

اون دیگه نمیخوادت...

من کاملا درکت میکنم و میدونم چی میگی و خیلی سخته اما قابل فراموشیه مخشوصا درباره پسری که برا احساست هیچ ارزشی نگداشته خود به خود و کم کم ازش بدت میاد و ارزشی نداره که بهش فکر کنی و به مرور زمان بهش میرسی و لطف خدا رو احساس میکنی . من دیدم . 

الانم ناراحتی اولش داره اما اصلا خودت رو درگیرش نکن چون احتمالا خودش سرد شده و کس دیگه ای رو پیدا کرده و شاید شرایط بدی داره یا از چیزی ناراحته که کمکی از دست هیچ کس ساخته نیست و مشکل داره یا هر چی . وقتی تو این مدت شما رو محرم ندونسته که راحت قصیه رو بهتون بگه و احساس راحتی کنه باهات پس توقع چی داری ؟ اینکه بگه دوست دارم و عزیزم و جانم که کافی نیست . به قول معروف به عمل کار براید به سخن دانی نیست . اون اگه تو رو میخواست ازت واقعا خواستگاری میکرد و ازدواج میکرد باهات . 

گول حرفای عزیزم و جانم و دوستت دارم بعصی پسرا رو نخور و واقع بینتر باش چون این مشکلی بود که خودم دچارش شدم و گول خوردم اما بعدش برام تجربه شد که ساده نباشم و علکی و سر هیچی احساساتی نشم تا قصیه جدی نشده و قصد پسر رو ندونستم . 

پس دنیا به اخر نرسیده . فدای سرت . بدون و با خودت فکر کن که اون لیاقت تو رو نداشته و شاید لیاقت تو بیشتر از اونه و احساس با ارزشت رو خرج کسی کن که لایقه . به این فکر کن که زندگی ادامه داره و خدا دوستت داره پس پاشو و ادامه بده و بیخیال همچین ادمی شو 

ممنون ازتون نظراتو خوندم  تقریبا توصیه هاتون ی مفهومو رسوند.شاید باهاش جدی صحبت کردم...شایدم ن بهر حال اگه کسی منو نخواد حتی عشقمم باشه مجبورش نمیکنم با من باشه. 

. 

سلام عزیزم

نه، اون یا دیگه دوست نداره یا دلش جای دیگست 

دقیقا این تجربه رو من داشتم

تو اشتباهی کردی، فقط اشتباه فکر کردی اون علاقه داره

ببین رفتارهای پسرا رو باور نکن اصلا، خصوصا وقتی دوسشون داری، همه چی رو به خودت می‌گیری

این ثابت شدست که پسری که بخوادت میاد خواستگاری

دوست قشنگم 

از خدا بخواه که از دلت بیرون بره 

و بعد فردی آنقدر مناسب میاد خواستگاریت، که مدام حکمت خدا رو شکر می‌کنی 

دوستم، واقعا من بودم، جواب به این سردی رو می‌دیدم، همون آن از دلم بیرون می‌ذاشتمش

فرض کن یکی تو رو دوست داره و تو دوسش نداری، اون وقت تو هم واکنشی شبیه همین آدم رو نشون میدادی 

که اون آدم محترمانه بی‌خیال شه

حالا اگه قبلا کاری کرده که ذهن تو رو درگیر کرده، کارش اشتباه بوده

شهر هرت که نیست، یه دخترو اسیر خودت کنی بعد بی‌خیال شی

تو هم خودت رو دوست داشته باش و به ارزش‌های خودت آگاه باش

با مردها عادی رفتار کن 

دست و پاتو گم نکن

دایره دوستیت رو وسعت بده 

تو محیطایی برو که قبلا نرفتی

با هر کسی شده یه مکالمه کوچیک برقرار کن