خانواده برتر

حق با شماست.حرف حساب جواب نداره( میدونم زلزله کرمانشاه و پلاسکو رو برای وجه تسمیه گفتی.تو شهرا و روستاهای زلزله زده کرمانشاه هنوز تعداد زیادی تو چادر و کانکس زندگی میکنن!یه سال گذشته!نه حکومت دست میجنبونه نه عده باکلاس مآب دزد که پولهای کمکی مردم رو به اسم فوتبالیست و بازیگر و استاد دانشگاه گرفتن و یه ابم روش ).مشکل ما هم اینه که بین دیروز و امروز،بین دنیا و اخرت گیر افتادیم.تو بعضی کشورای مسلمون پسر دختر تا میخوان بفهمن نیاز جنسی چیه زن براشون میگیرن یا شوهر شون میدن.کشورهای غربی هم که کلا روابط شون ازاده از 18سالگی.قبل اونم خیلی هاشون رابطه دارن.خود من یه بار به کلیپ تو یوتیوپ دیدم نمیدونم یه دختر جوون(مثلا بیست بیست پنج ساله )گفت که باکره س همشون از تعجب شاخ در اوردن.

چه کار کنیم دیگه راهی برای ما نمانده جز پاکی.درکتان میکنم چون خودم هم احساس فوق العاده دارم اما فعلا موقعیت...

حالا جدای همه این حرفا که خب کلیتش قبوله ولی گناه جوونا چه ربطی به پول ندادن اونا داره!!!! اونا وظیفه ای ندارن پول بدن ربطی هم به گناه جوونا ندارن، چرا همه چیو به هم ربط میدید البته فکر میکنم واقعا منظورتون این نبود ؛ ولی خب اگه کمک کردن دمشون گرم خیلی با صفان.البته چنین کاری خیلی سخته همین الآنش به آدمای ضعیفم کمک نمیشه چه برسه جوونی که نمیشناسیش اونم به خاطر ازدواج،آدم تا آخر عمرش دنبال چند تا چیزه یکیش پوله. حالا بنده کاری از دستم برنمیاد ولی إن شاء الله امثال نویسنده به مرادشون برسن و عاقبت به خیر شن راستی شاید یکم لحن متن تنده عبارت خوب پیدا نکردم و گرنه با نویسنده دعوا ندارم خخخ

من ده سال بزرگترم از شما یعنی ٣٧ سالمه. منم مثل شما خیلی هاتم و زجر مى کشم. همه تلاشم هم کردم که ازدواج کنم ولى نشد. یعنی یبار بخاطر همین میل جنسى لعنتى عقد کردم اما به هم خورد. چون انتخابم از اول  اشتباه بود و البته یه سرى مشکلات دیگه. الان تو این سن به این نتیجه رسیدم که راه رو کج برم. البته از نظر من کج نیست. بستگى داره چجوری بهش نگاه بشه.

اخرالزمان وقتیه که ارزشها جاشون عوض میشه که شده.. متاسفانه الان تایه پسرمیاد درسش تموم بشه شغلی پیداکنه پولی جمع کنه سنش میره بالای30....متاسفم واسه اون دخترایی که معیاراولیشون برای ازدواج خونه وماشین و...هستش اینه که پسرای بیچاره سن ازدواجشون میره بالا ازاونطرف دودش بازمیره توچشم دخترا...بایدبرای زندگی جفت پسرودختردرکنارهم سختی بکشن وزندگیشونو ازصفربسازن...درکنارهم ...نه دربالای30سالگی که انگیزه هاکمترهستش...بخدانسل قدیم هم دل داشتن هم شجاع بودن هم مومن ونترس ...پدرمن تو30سالگی5تابجه داشته حالا جوونای الان توسن35سالگی پول شارژموبایلشونو بابابایدبده

جانا سخن از زبان ما میگویی.ببین خوب گفتیا اما خداییش یه مقدار اون قسمت نیازش رو زیادی روش تاکید کردی که خوب ایرادی نداره.اما اینم بدون خیلیا امثال این بنده حقیر فقط دنبال یه همدمم که این جمعه شب بارونی سردودلگیر کنارم باشه باهاش حرف بزنم موهاش شونه کنم دستش بوس کنم ازش تشکر کنم که اومد توی  زندگیم تا منم قربونش برم واسه آرامشش هرکاری کنم.نیاز جنسی هم دارم نه اینکه نباشه اما اونقدر تنهایی کشیدم همین الان میکشم که این نیاز آخرین خواستمه.ببین دوست من شنیدی میگن اگر میخوای توی زتدگیت آرامش باشه هیچ وقت از کسی جز خودت توقع نکن.حتی بابت کاری که در حق دیگران میکنی توقع تشکر نداشته باش.الانم من بهت میگم توی این مورد یک ریال ازنظر مالی ویک جمله برو هواتو داریم از کسی توقع نداشته باش جز خودت.کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من.منظورم اینکه خودت به زلزله درون خودت کمک کن.اگر منتظرباشی یکی بیاد بگه بیا بریم تو باید ازدواج کنی نه منتظر نباش کسی نمیاد حتی بعضی وقتا همین پدرومادرتم شاید نیان حالا به هر دلیل.با همون امکاناتی که داری حتی اگر هیچی داری با همون هیچی سعی کن یه حرکتی بزنی خودت فقط خودت.تو رفتی گفتی زن میخوای تو فضای حقیقی اما فقط گفتی همین اوناهم شنیدن همین.خوب اقدام کن خودت شخصا اقدام کن تا خانوادت ببینن که دارن سهل انگاری میکنن. تو منتظرشون نمیمونی.به کسی که معتمد وشناختی داری روش بسپار بگو قصدم ازدواجه اگر موردی که فکر میکنه باکارم من میخوره بهت معرفی کنه.هیچ اشکالی نداره.وقتی نیتت خیره کار.خلاف نمیخوای بکنی پس شروع کن.چیه بیکاری؟پول نداری؟خوب برادر من اگر پدرومادرتم بخوان کاری کنن وقتی شرایط تورو میبینن زبون بسته ها کاری ازشون برنمیاد.اگر میتونن کمکمت کنن نمیکنن که بحثی جداست اما اگر نمیتونن وندارن که کمکت کنن خوب پس انگار بازم فرقی نکرد بازم خودتیو خودت.توبرو جلو اوناهم پشت سرت میان.االبته اگر بتونی باپس اندازی اندوخته ای ودارایی اقدام کنی خوب چه بهتر اگر شاغلی پس انداز نداری همین کافیه که شغل داری برو جلو.ببین داداش من خونه دارم آپارتمان۱۴۰متری  که ۶دنگ واسه خودمه به اسمه خودمه دارم ماشین دارم اما مدرک تحصیلی ندارم دیپلمم.شغل فعلا ندارم البته یه زمانی نه چندان دور به واسطه استعداد خدادادادیم در امور فنی درامد خوبی کسب کردم که الان همین دارایی رو هم دارم سنم زیر ۳۰هست اینو گفتم فکر نکنی حالا بالای ۴۰هستم.به لحاظ پس انداز دقیقا که خبر ندارم چون مقداری از پس اندازم به صورت نقد نیس قطعات دستگاههایی که در رابطه با شغل سابقم بود دارم که همین الان کارتن هاشون جلو چشممه داخل اتاق فکر میکنم در حدود ۵۰یا ۷۰میلیونی بشه با پول نقدم.اما چیزی که باعث شده مجرد بمونم اینا نیس.چون همین فردا شنبه به اولین جایی که واسه کار در رابطه با شغلم تماس بگیرم میگن بیا معطلش نکن.چون شغلم فنی هست.ودرامد خوبی داره.مشکله تجرد من سه تا موضوع اساسی هست یکیش اینه که الان تمام دخترا بدون استثناء مدرک دانشگاهی دارن یعنی همه همشون وخوب طبیعیه که منی که دیپلمم رو حتی راه نمیدن تادحرفم بشنون دوم بی تفاوتی خانوادم هست که قربونشون برم انگار تمام ذوقشون واسه بقیه بچه هاشون خرج کردن به من که رسید تهش اومد بالا وسومین مورد معیارام هست که نمیدونم اصلا کسی پیدا میکنم که جور دربیاد باهاشون یا نه.یکی از معیارام احترام در هرشرایطی حتی زمان بحث ودعوا.احترام به همدیگه وخانواده هامون.بقیش نمیگم چون کلیشه ای شاید بشه فقط میگم یکی باشه که در کنارش خوده خودم باشم اصلا نیاز نباشه بخواتره اون حرفم بخورم یا نظرم نگم که خانم ناراحت نشه.دلم میخواد قبل از اینکه همسرم باشه یه دوست یه رفیق شفیق باشه که در کنارش انگار همه دنیارو داری.دزسته که میگن مرد نقش تکیه گاه زنش رو داره اما اینم بگن که خیلی مردا با یه جمله زنشون بایک نگاه زنشون با یه اخمش با یه اشکش ازدرون خوردمیشن در عین حال بازم تکیه گاه خانم میمونن.من میخوام اونقدر بین مون صفا وصمیمیت باشه که یه کلماتی مثل قهر مثله خونه بابام اصلا بی معنی باشه واسمون.که همچین دختری تاحالا ندیدم.حالا شما دیدین خوب دلیل نمیشه منم دیده باشم.اگر بدونم همچین دختری وجود داره لحظه ای صبر نمیکنم.همین الان تو این بارون ها میرم زنگ خونشون میزنم.

تو ایران از این فرهنگ ها نیست که کسی بیاد پول اضافیش رو خرج عروسی دیگران کنه ،شده اون پول رو تو چاه بریزن ولی به دیگران نمیدن 

سلام برادر 

نه همان پاکیت را حفظ کن گول شیطان نخور...پاکی نعمته.

اقلیت خانوما نیاز جنسی شدید دارن،من و بسیاری از خانومهای اطرافم را که میدونم یا از رابطه جنسی خوششون نمیاد و شوهرشون را دک می کنن یا خیلی میل جنسی کمی دارن،بیشتر اوناییم که میگن نیاز حنسی شدید دارن مجردن و هنوز تجربه نکردن وقتی یه مدت تجربه کنن میلشون کم میشه و براشون عادی میشه البته بعضیام هستن که همیشه داغن.من اینو از بالای بیستا زن متاهل شنیدم که میگن تمایل چندانی برای رابطه ندارن و فقط به خاطر نیاز شوهرشون این کارو می کنن دلیلشونم ایت بود که یا از کار خونه و بچه داری خسته میشن و خوابشون میاد و حوصله س*س ندارن،یا براشون عادی و تکراری شده و از چشمشون افتاده،یه عده هم می گقتن حال حمام رفتن و لباس شستن و تطهیر کردن ندارن،یه عده هم می گفتن سوزش می گیرن، من خودمم با اینکه مجردم هنوز تجربه ای نداشتم س*س خوشم نمیاد و ترجیح میدم ماهی یه بار فقط س*س داشته باشم  اونم اگه نداشتم بازم مهم نیست برام.

فرهنگ ما بین مدرنیته و سنتی معلق هست برای نسل ها ی اینده این مشکلات تا حد زیادی برطرف میشه ولی نسل های ۶۰ و ۷۰ و احتمالا ۸۰ و حتی ۹۰ باید بسوزن و بسازن و این فرهنگ درست بشه و جا بیافته

درود بر شما

آخی. دلم گرفته بود. گرفته تر شد. هی خدا. بخدا منم خیلی چیزا دلم میخواد. من دخترم خییییلی منتظر نشستم ولی هیچکس نیومد تاشدم 34 سال. از نظرخودم مشکل ظاهری یا اخلاقی یا شخصیتی ندارم. تحصیلاتم لیسانسه. غرور و پز هم ندارم. اصلا این چیزا برام اهمیت نداره. نه پول طرف نه تحصیلاتش. من اجتماعی و گرم و مهربون و خانواده دوستم . بی هنرم نیستم. البته تو فامیلم خیلی ازم تعریف میکنن ولی نمیدونم واقعا میگن یا برای اینکه خودمو نبازم. یکی مثله آقای ناشناس که اینقدر آرامش بخش نوشته آرزومه. ولی حیف که تو سن من نیست!!!
نظر من اینه که تنها دلیل و حتیی مهمترین دلیل ازدواج نکردنا پول نیست. عدم اعتماد متقابل و اعتماد بنفسه دو نفره.
دلیلشم روبط گسترده امروزیه که خود ما باید کنترلش کنیم. هیولای ارتباطات
وگرنه امثال آقای ناشناس زیادن و دخترایی مثله من.
ولی واقعا شما بگید چه جوری میشه این اعتماد بنفس رو ایجاد کرد و اون اعتمادو جلب کرد؟ تو دنیایی که رابطه ها بشدت گسترده شده؟

به آقای ناشناس
دخترای خوب زیادن. پسر خوبی مثله شما هم خواهان زیاد داره. (یه وقت اشتباه نشه! اینکه میگم خوب به خداقسم میخورم که خاطر ثروتتون نیست. به خاطر مهربونی و صفا و غیرت و جنمتونه) شما فقط باید همت کنید. به ظاهر طرف درموردش قضاوت نکنید که این حتما فلانه و فلان. برید و حتما باهش صحبت رودررو کنید. بقول خودتون، کار کار خودتونه.

به بهار خانم

برادر من از نوشتن تون مشخصه آدم فهیمی هستی.

به سعید کرمی 

اینو از کجا میگى آقا؟؟؟؟؟

ههیی بابا کی گفته میل به ازدواج فقط به خاطر نیاز جنسیه 

آقای سعید کرمی درسته باید صبرکرد ولی در حد چند سال نه دیگه 15 20 سال.

همه حرفاتون خوبه به جز یه مورد.
رابطه جنسی و تمایل جنسی صرفا برای بقای نسل نیست.
بقای نسل صرفا یکی از فواید رابطه جنسی و تمایل جنسیه.

تمایل جنسی برای ایجاد عشق و علاقه بین زن و مرد لازمه.
رابطه جنسی برای تشدید و تداوم عشق و علاقه بین مرد و زن لازمه.

رابطه جنسی برای لذت بردن هم هست نه فقط برای بقای نسل

به ناشناس ۳۴ساله 

به خسرو بابکان

والا اگ من میتونستم ی کاری میکردم ولی حیف کاری از دستم بر نمیاددددددددددد

انقدر از نوشته های قشنگ کاربرایی که داستان تلاش و پشتکار شون رو توی زندگی تعریف میکنن خوشم میاد ممنون که تجربیات زندگیتون رو به اشتراک میذارید 

به خسرو بابکان 

به خسرو بابکان

از نظر پزشکی و روانپزشکی ثابت شده که فقط مردانی که جز لیست زیر هستن فشار جنسی رو حس نمیکنن:

۱. مردان مسن و سن بالا (بالای ۵۰ سال)
۲.مردان سردمزاج
۳.مردانی که ناتوانی جنسی دارن به لحاظ جسمی و فیزیکی
۴.مردانی که اختلالات جنسی دارن اعم از اختلالاتِ جنسیِ جسمی و همچنین اختلالاتِ جنسیِ روانی
۵.مردانی که تمایلات جنسی غیرطبیعی دارن مثلا تمایل به همجنس
۶.مردانی که اعتیاد به خودارضایی دارن

اگر مردی چند تا و یا یکی از این ویژگیهارو داشته باشه، فشار جنسی رو حس نمیکنه.

بنابراین شما حق ندارید پسران مجردی رو که دچار فشار جنسی هستن مذمت کنید.چون برای یه پسر جوان و سالم، فشار جنسی کاملا طبیعیه. حتی اگر خیلی گرم‌مزاج نباشه و مزاج معتدل داشته باشه باز هم فشار جنسی طبیعیه.چه برسه به کسی که گرم مزاج هم باشه که فشار جنسی کاملا طبیعیه که وجود داشته باشه

به ناشناس

آقای ناشناس من همون دختریم که میخواین شمام همونی که من میخوام ،بخدا جدی میگم.

سلام

بهتر بود میگفتید چرا یه فرد مجرد نمی تونه درآمد کافی برای تشکیل زندگیشو داشته باشه! کشور ما به اندازه کافی ثروتمند هست. نمی‌دونم این فرهنگ گدا پروری رو کی و چرا داره تو جامعه رواج میده؟ نویسنده پست شأن شما و امثال شما خیلی بالاتر از اینه که منتظر کمک مالی بقیه باشید. خدا لعنتشون کنه اون کسانی که حق شما و امثال شما رو خوردن و دارن می‌خورن و به ناحق شما رو به اینجا رسوندن.

کاربران گرامی:

ممنون از همه ی دوستانی که نظراتشون رو عنوان کردن و وقت گذاشتن 

با آقای ناشناس

خانم ناشناس 34 ساله به آقای ناشناس زیر 30 سال

آفرین خدا خیرتون بده. کم دیدم کسایی رو که پدر مادرو زیر بال و پرخودشون حمایت کنن. مقام شما خیلی والاست. من همیشه جز اولین معیارای انتخابم همین حالت شما بوده. که همسرم نسبت به والدینش دلسوز و مهربون و با احترام باشه.اما حواستون باشه در کنار این رسیدگیها زندگی خودتون فدا نشه چون این اصلا خداپسندانه نیست. مخصوصا اینکه پدر و مادر عزیز هردوشون کنار هم هستند و این نعمت بزرگیه. خیلی از دخترا از جمله خودمن و خانم جوجویی و ... افتخار میکنیم که به پدر و مادر خودمون و همسرمون خدمت و محبت کنیم اما نباید افراط کرد.
پیشنهاد میکنم شما دنبال دختر مورد نظرتون باشید ولی اینکه بخواید ایشون تو خونه پدری شما زندگی کنه درست نیست در درجه اول درحق پدرو مادرتون ظلم میشه. چون استقلالشون گرفته میشه و احساس میکنن باعث زحمت تو زندگی شما هستند. معذب میشن و آرامش روحیشون کم میشه. مخصوصا پدر و مادرای سن بالا حتی از فکر اینکه رو دست بچه هاشون باشن و زندگی مستقلی ناشته باشن رنج میکشن. بهتره یه واحد مجزا در کنار پدر و مادر داشته باشید و حمایتشون کنید. میدونی من یه مدت همین کارو میکردم. خیلی هوای پدر و مادرم رو داشتم از همه لحاظ حتی کارمو به خاطر اونا تقریبا حذف کردم اما بعد از مدتی دقیقا متوجه چیزی شدم که برام واقعا عجیب بود. محبتای من و وابستگی اونا به من باعث شده بود که در یه سری از زمینه ها نسبت به هم سن و سالاشون بصورت مشهودی افتاده تر شدن!!!! متاسفانه. و من داشتم با دست خودم اونارو زمین گیر میکردم. تا جای ممکن بذارید یه سری از کارارو خودشون انجام بدن. نه فقط کارای توحونه که حتی برای خرید بیرون برن بعضی وقتا به باغچه و گلا رسیدگی کنن. بذارید مادرتن حتی آشپزی کنن و ظرف بشورن. حتی شما تو کارای خودتون ازشون کمک بخواید. مثلا لباستون بدید مامان اتو بکشن. یا مثلا تو کارای اقتصادیتون پدر رو همراه خودتون ببرید و ازشون راهنمایی بخواید بذارید بابا برن خرید کنن. میدونم و درک میکنم آدم دلش نمیاد! ولی این دلسوزیها دوستی خاله خرسه هست. ببخشید که اینجوری میگم ولی من عمیقا این موضوعو تجربه کردم. محبت و هم صحبتی با پدر و مادر خیلی خوبه ولی تاجای ممکن کارهاشونو بذارید خودشون انجام بدن. بعضی وقتا تا آب میخواستن میدویدم تا بهشون بدم ولی بعد ازمدتی دیدم به سختی از جاشون بلند میشن... نذارید کار به اینجا برسه. مخصوصا که دوتا هستند بذارید یه استقلال و خلوتی برای خودشون داشته باشن و احساس دین نکنن بذارید خودشون مثله قبل به هم رسیدگی کنن و از زندگی لذت ببرن...اما دورادور در یه واحد نزدیک روزی دو بار بهشون سربزنید تا کار خاصی اگه دارن انجام بدید. این خیلی عاقلانه و عاشقانه تره. زندگی خودتونم مستقل خواهد بود. حتی رسیدگیهای بیش از حد یکی از بچه ها بقیه بچه هارو زده میکنه و پدر و مادرو افتاده تر و وابسته تر به یکی. اینارو دلسوزانه و بعنوان کسی که این وضعیتو تجربه کرده دارم میگم و باید بدونید قلبا پدر و مادر خودم و همسرمو تاج سر خودم میدونم . تو شرایط شما خداپسندانه ترین کار اینه که مورو از ماست نکشید و همسر عزیزتون بیشتر ازین چشم براه نذارید. سریعتر ازدواج کنید و در کنارش پدرو مادر رو هم حمایت کنی. اونا هم وقتی زندگی عاشقانه و مستقل و درحال رشد شمارو میبینن در حالیکه خودشونم یه حریم خصوص مستقل دارن لذت خواهند برد. بعدا خواهید فهمید که من چی میگم.

به سعید کرمی 

اتفاقا دیشب گریه میکردم

توی این گرونی کی داره که بخواد کمک کنه !از مردم بهتر دارن که اونا خدا خیرشون بده منت رو سر ما میذارن مواقع زلزله سیل و ...کمک میکنن که حس شعف بهشون دست بده بیشتر و بهتر از منابع مملکت استفاده کنن😀آقا شماکه خیلی در قید و بندی خب بیا دوست دختر حلال بگیر به این صورت که یه صیغه بخون اوکی شه بعد که خودت اوکی شدی اوکی خانواده اشو بگیر تا اوکی تو اوکی بشه البته اگه دوسته تا اون موقع اوکی باشه 😂واسع دخترای عفیفه هم همین نسخه😀

بازم نومید نباش.هزار بار شکست خوردی و جشم چرانی کردین بازم توبهکن و دعا کن خداوند کمکت کنه در کنترل چشم ها...انشالله کمکت میکنه و دیگه نا محرم رو نگاه نمی کنی.

ان شالله شرایط ازدواجت مهیا بشه.

یه دختری(اسمش یادم زفت) اینجا نوشت که اگه ازدواج کنم شاید ماهی یه بار هم س.ک.س نخوام..