خانواده برتر

من هستم

منم دقیقا اینجوریم 

اگر زیاد فکرت مشغول میشه و تمرکز نداری این تمرین انجام بده ی جسم ساده مثل ی میوه مثل پرتقال بگیر دستت و بهش خیره شو سعی کن فقط به پرتقال نگاه کنی و فقط تصویر اون تو ذهنت باشه هر بار که افکار مزاحم اومد خیلی سریع دوباره برگرد به تصویر اون جسم بعد به مرور زمان بهتر میشی زمان بگیر ببین چقدر پیشرفت داری هر روز اگر تا به ده دقیقه برسه یعنی تو ده دقیقه حتی یک ثانیه به هیچ چیز دیگه ای جز اون جسم فکر نکنی یعنی موفق شدی و کاملا تمرکز داری رو فکرت (حالا اگه به نیم ساعت بکشه و به هیچی فکر نکنی دیگه فکر دیگران میتونی بخونی 😆 که این قسمتش به درد شما نمیخوره )

به نظرم‌ متوسل بشید به اقا صاحبالزمان(عج)

منم بدبختانه همین مشکلو دارم ...واقعن عذاب میکشم...

این طوری نمیشه نظر داد کاش واضح می گفتی دقیقا چه افکاری ؟ مثلا حس بد بینی به افراد و حس طلب کاری از افراد داری که احساس می کنی همه دارن حق تو رو می خورن یا اینکه اینا باعث مشکلات تو شدن یا از این قبیل احساسا که گاهی میاد سراغت و میره ؟
یا به مسائل جنسی فکر می کنین ؟

خودم می گم حالت اولی شما .. ندیدم اما از رو مطالعه می گم شاید اینجوری باشه مصرف دارو برا مدت کوتاه خیلی هم مضر نیست به شرطی که وران پزشکی تجویز کنه درسته چیزهای مث ذکر و دعا به ادم کمک میکنه اما علوم طبیعی هم علومی هستن که در اختیار بشره اشکال نداره بهتره به روان پزشک مراجعه کنی و اگه بتونی اوایل دارو هم مصرف کنی

سلام دوست عزیز.

همدرد

منم بدبختانه همین مشکلو دارم ...واقعن عذاب میکشم... اما راهی نداره جز کنترل ذهن...بی اعتنایی به افکار منفی و مشغول کردن خودت به کاری که دیگه این افکار مزاحم سراغت نیاد... لطفن اگه کسی راه حل مناسبی داره بگه...ثواب داره به خدا...

همون کانالی که معرفی کردم.

نگاه کن منه جانور چطوری می تونم راهنمایی کنم؟ 

افکار مزاحم به ذهن خیلی از ما میاد...حتی افکار عجیب و غریب.مهم تسلیم نشدنه.مهم اینه تبدیل به رفتار نشن.

کاربر اروم باش منم ارومم .منم دقیقا کل افکار شمارا دارم همون چپ کردن ماشین ،پرت کردن خودم یا دیگران از بلندی ،و خیلی چیزای دیگه  من قبلا وسواس عملی شدیدیداشتم الان خداراشکر وسواس عملیم نود درصد خوب شده مقلا قبلنا ساعتها طول میکشید تا غسل کنم یا نماز بخونم یا لباسی را بشورم کلا من هر مدل وسواسی را تجربه کردم ولی الان این مشکلات را ندارم و وسواس فکری منم تا حدودی در برخی مسایل برطرف شده مثلا افکار احمقانه دیگه ندارم ولی افکار ترسناک هنوزم دست از سرم برنداسته من همش نگرانم که نکنه یه نفرو بکشم مثلا یه چاقو میترسم دستم بگیرم میترسم به جای پوست کندن میوه چاقو را فرو کنم روبدن خودم یا بزنم به چشمم یا حتی به دیگران .تراس نمی تونم برم کیترسم خودمو یا یکی دیگه را هولش بدم پایین .من این چیزارو به هیچ کس نگفتم میترسم فک کنن من دیوانه هستم یا ازم بترسن فرار کنن حتی خانوادمم نمیدونن من اینجورم .یا موقع درس خوندن یا مطالعه کردن همش فکر میکنم که حواسم به درس نیست و فکری میاد تو سرم که م نمی تونم تمرکز کنم و نباید حواسمو به درس بدم موقع مطالعه مدام با این افکار تو مغزم می جنگم .یا موقع گوش دادن به حرفهای دیگران همش فکرمیکنم که نباید به حرفهای دیگران گوش کنم و نمی تونم حواسمو به حرفهای کسی بدم و نگران میشم که نکنه نتونم گوش کنم به حرفهای کسی نکنه به حرفهای استاد نتونم گوش کنم .یا موقع نگاه کردن به مردم نمیدونم به کدوم چشمشون نگاه کنم یا میترسم که چشمهای خودمو کج کنم یا پاشم لباسامو پیش مردم دربیارم و ابروی خودمو ببرم  کلا از این فکرای احمقانه و بیخود تا دلتون بخواد میاد تو سرم اینا نمونه هاش بودمن از اینکه یه روزی به این افکارم عمل کنم واقعا واهمه دارم.یعنی نگرانی من اینه که نکنه یه روزی دست به این کارها واقعا بزنم و به این افکار جامه عملبپوشانم ،واین که چگونه جلوی ورود این افکارو به مغزمبگیرم .و مثل ادمای عادی فکر کنم دوستان نمی دانم شاید شما که وسواسی ندارین و انشالا هم هیچ وقت نداشته باشین نتونید حال منو درک کنید .یا شاید اصلا تصور کنید من دیوانه هستم ولی من دیوانه نیستم .فقط فرق من باشما اینه که این افکار وارد مغز من میشه وارد مغزشما نمیشه .

برو دکتر این چیزا چیزی نی ک اینجا چهار نفر بیان بگن کش ببند دستت و ب فلان چیز خیره شو و نمیدونم منم مثل شمام،مهمترین دارایی آدم و مهمترین قسمت سلامتیش فکرشه برو دکتر والا بخدا اونایی ک قرص اعصاب مصرف میکنن دیوونه نیستن این ذهنیت رو از خودتون دور کنید ک من قرص نمیخورم مگه چشمه اعصاب مادر تمام مرض هاست،برو دکتر بذار درمان شه نذار بمونه برات، نگو میگذره بهتر میشم نمونه برات ک بعدا پشیمون شی ک کاش زودتر میرفتم دنبال درمان
امیدوارم آرامش فکری نصیب شما و همه شه

برای سوأل کننده محترم و اون عزیزی که تو کامنت ها نوشته بودن همین مشکل رو دارن...

لطفاً کسانی که این مشکل رو ندارن نخونن بدردشون نمیخوره،بعضی چیزا برای تجربه خوبه بعضی چیزا هم نه.

دقیقاً برای منم پیش اومده،خودم مدتی نگران شدم ولی به شما میگم جای هیچ نگرانی نیست،رها کن تا رها شی،

ببینید ذکر چند نکته ضروریه،من با تجربه ای که بدست آوردم به این موضوع رسیدم که تقریباً همه ما حالا کم و بیش به این فکرهای وسواس گونه در ماه ها یا سالهایی از زندگیمون دچار میشیم ولی خب از اونجایی که کمتر کسی در موردش حرف میزنه اول بخاطر شرم موضوع و دوم بخاطر اینکه فکر میکنه فقط خودش مبتلاست متوجه تعداد مبتلایان نمیشیم،البته اینکه بقیه هم ممکنه به مدل های دیگرش دچار باشن دردی رو شاید از کسی دوا نکنه ولی لااقل اگر بدونه که خیلی همه گیر تر از این حرفاست و برای بقیه حل شده و مشکلی نیست خیلی اضطراب و نارحتی ش کمتر میشه،به هر حال همه ی ما انسان هستیم و وجوه مشترک زیادی داریم.

بعنوان مثال:
من پدربزرگم و یکی از اقوام جوونمون و همسایه نوزده سالمون همگی در یک سال فوت شدن،ده سال پیش هم یه پسر بچه حدوداً ده ساله دور از جون بیماری سرطان گرفته بود و من دیدمش ولی خب متأسفانه خوب نشد و از دنیا رفت،
یه مدت منم احساس میکردم همون بیماری رو دارم،یه مدت احساس میکردم سرطان پوست دارم یه مدت حس میکردم بیماری سخت عصبی ای.ال.اس دارم یه مدت ترسیده بودم که نکنه بیماری معده یا کبد داشته باشم و حتی یه مدت هم مشکلات قلبی عروقی رو ترسش رو داشتم و مثل شما هنگام خواب میترسیدم.

همه اینها هم بخاطر دیدن افرادی بود که براشون این مشکل بوجود اومده بود.
اینو بدون که توهم بیماری یا مشکل باعث زاییده شدن واقعی و پدیدار شدن علائم واقعی اون در بدن میشه.

اگر لازم دیدی به روانشناسها مراجعه کن که نوشتید کردین ولی خودم زیاد توصیه نمیکنم چرا که به خودیه خود مشکل رو تو ذهنمون بزرگتر نشون میده،

اینجور افکار و فکرها دو نکته اساسی دارن یکی اینکه خیلی همه گیر تر از اونی هستن که ما فکر میکنیم حالا به انواع مختلف و بالای 99 درصد اونها به امید خدا بعد از یه دوره کوتاه یا متوسط برطرف میشن مورد دیگه اینکه درگیر شدن یک انسان در اینگونه ترسها و فکرها بستگی به میزان اهمیتش به اون داره ،هرچقدر بیشتر درگیرش بشی و اهمیت بدی برات ترکش سخت تر میشه و این غول ذهنی بزرگ و بزرگتر میشه پس اصطلاحاًً در نطفه خفه شون باید کرد و بزرگترین کلید درمانیش بی توجهی و رهاکردنش حالا به هر روشی که انسان خودش بلده و براش مفید تره هست،حالا یکی با کار یکی با تمرین هایی ذهنی یکی با توکل و ایمان قوی یکی با تجربه بیشتر و موارد دیگه.

یه فیلم نشون میداد خیلی وقت پیش به نام افسانه مرلین اون قدیمی تر ها یادشونه یه فیلم تخیلی بود که دوتا جادوگر خوب و بد با هم درگیر بودن داخلش،دست برقضا جادوگر بده که یک زن هم بود قدرت و نیروی بیشتری داشت و به واسطه خباثتی که داشت ضرر بیشتری به اطرافیان میرسوند و کسی حریفش نبود.مرلین که نیمی انسان و نیمی جادوگر بود یکی دوباری باهاش دست و پنجه نرم کرد ولی اون هم حریفش نشد اما با فکر و تعقل نقطه ضعف و قدرت اون جادوگر رو پیدا کرد و علیه ش به کار گرفت و موفق شد.
درسکانس پایانی فیلم مرلین بهش میگه ما با تو مبارزه نمیکنیم ما تو رو فراموش میکنیم و به همراه جمعیت حاضر اون صحنه رو ترک میکنه و جادوگر خبیث به طور کامل از بین میره.

این افکار همگی زاییده شیطان هست که انسان رو از فکر واداره از تعالی از درس خوندن از کارهای مفید و همچنین حضور قلب در نماز و عبادات.طبق روایات وقتی چیزی ناخواسته به ذهنتون اومد با عبارت
" لا اله الّا اللّه " و با ذکر و یاد و نام خدا از خودتون دورش کنید.

کلیدش اینه که نه سعی کنی تو ذهنت کاملاً باهاش مبارزه کنی و بخوای یه رزوه شکستش بدی نه اینکه کاملاً خودت رو بزنی به فراموشی و خودتو گول بزنی که وجود نداره،که در هر صورت ممکنه بیشتر درگیرش بشی،بذار باشه یه گوشه ذهنت ولی بهش توجه نکن،از بودنش نترس؛از عواقبش واهمه نداشته باش،شاید خیری توش نداشته باشه ولی خیر در نظر بگیر و بدون برگی بی اذن خدا زمین نمیفته پس شما هم مطمئناً دست به اقدامات عجیب و غریبی که تو ذهنتون میاد نخواهید زد.

همیشه برای کسانی که این قبیل مشکلات رو دارن دعا کردم و میکنم شما هم همینکار رو کنید.
" لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم "
"الحمدلله الذی یفعل ما یشاء و لا یفعل ما یشاء غیره "

سلام.
در برنامه سمت خدا اخیرا چند سری مفصل در مورد وسواس فکری و عملی صحبت شده حتی راهکارهای مفیدی هم دادن میتونی به سایت این برنامه مراجعه کنی.کانال تلگرام هم دارن که توی سایت آدرسش هست.
ان شالله که مشکلت به زودی برطرف میشه.

بنظر من شما مشکلت جدی تر باید باش باید برید روانپزشک
اسیب زدن
فکر خودکشی  این ها بیماری های جدی روانی هست با مشاور حل نمیشه بنظرم باید مشاور بفرستتون روان پزشک دارو درمانی کنید  زندگی شوخی نیست بلایی سرخودتون عزیزانتون نیارید

هر کسی از مرد یا زن که عمل صالح کند و مومن باشد پس او را به زندگانی پاکیزه ، زندگی می بخشیم و حتما بهتر از آنچه می کرده اند پاداششان می دهیم[۱۶：۹۷]

شما مشکلت جدی  با نظر ما حل نمیشه لطفا بخاطر خودتون هم شده به روانپزشک مراجعه کنید

منم تا دلتون برخواد برام همچین مواردی پیش اومده...راهکاری که میخوام بگم خودمم شاید کاملا بهش عمل نکردم پس انتظار ندارم شما هم تماما و کمال عمل کنید. 

سلام

مشکل شما دقییییییقا به دارو احتیاج داره و جلسات مشاوره برای کنترل افکار مزاحم .

رابطتو با خدا خیییلی نزدیک کن مسجد و اماکن مذهبی زیاد برو و حتما باید تحت نظر روان پزشک باشی ن روان شناس شپا نوهی بیماری روانی دارین و ممکنه حتی تا آخر عمر قرص مصرف کنین مشکلی هم نیست ۱ درصد مردم جامعه این مدلی ان

حمید رضا

این طوری نمیشه نظر داد کاش واضح می گفتی دقیقا چه افکاری ؟ مثلا حس بد بینی به افراد و حس طلب کاری از افراد داری که احساس می کنی همه دارن حق تو رو می خورن یا اینکه اینا باعث مشکلات تو شدن یا از این قبیل احساسا که گاهی میاد سراغت و میره ؟ یا به مسائل جنسی فکر می کنین ؟ خودم می گم حالت اولی شما .. ندیدم اما از رو مطالعه می گم شاید اینجوری باشه مصرف دارو برا مدت کوتاه خیلی هم مضر نیست به شرطی که وران پزشکی تجویز کنه درسته چیزهای مث ذکر و دعا به ادم کمک میکنه اما علوم طبیعی هم علومی هستن که در اختیار بشره اشکال نداره بهتره به روان پزشک مراجعه کنی و اگه بتونی اوایل دارو هم مصرف کنی

من‌دچار این حالت شدم اخیرا البته بیشتر بعد از مشکلی که برام پیش اومد و مادرم رو از دست دادم خیلی شدید شده و الان کنترلش داره از دستم خارج میشه خیلی چیزای دیگه هست من حتی نسبت به عزیزانم هم بدبین و بی احساس دارم میشم همس برای بقیه ارزوی بد میکنم فکر میکنم از عمد دارن آزارم میدن حس میکنم به حقم تو دنیا نرسیدم به عدالت خدا شک میکنم داعم با خدا دعوامه از این حالت حالم بد میشه همه وقایعو به خودم نسبت میدم همش فکر میکنم خدا داره تنبیهم میکنه و خیلی چیزای دیگه دارم کم کم نسبت به مذهب و دین سرد میشم و از این خیلی میترسم وحشت گرفتم اگر خدا رهام کنه چیکار کنم خیلی چیزای دیگه هم هست که نمیدونم با کی در میون بزارم موضوع اینه من یه دختر اروم و شاد بودم الان کوچکترین مساله و حرفی منو بهم میریزه خودمو اصلا دوست ندارم دیگه هم باطنم هم ظاهرم قبلا توی این بحران ها میتونستم مدیریتش کنم ولی الان دیگه قاطی کردم

منم دقیقا اینجوریم

سلام دوست عزیز منم تقریبا اینجوری هم خیلی عذاب میکشم مثلا وقتی با همسرم جر و بحثمون میشه برای قتل اش نقشه میکشم حتی خودم بچه ام یا یهو تو ذهنم میاد دزدی کنم یا خیلی چیز های بد واقعا وحشتناک هستن درسته فوری از ذهنم خارج میشه و هرگز اینکار هارو نکردم ولی واقعا درد ناک هستن این افکار

حتما برید پیش روانپزشک

سلام منم یه پسر23 ساله ام و دقیقا مثل شما هستم والان دارم تحت نظر پزشک فلووکسامین مصرف می کنم و تا 95 درصد حالم خوب شده.

سلام منم یه پسر23 ساله ام و دقیقا مثل شما هستم والان دارم تحت نظر پزشک فلووکسامین مصرف می کنم و تا 95 درصد حالم خوب شده.

سلام به سوال کننده گرامی و همه دوستان

سوال کننده

کاربر اروم باش منم ارومم .منم دقیقا کل افکار شمارا دارم همون چپ کردن ماشین ،پرت کردن خودم یا دیگران از بلندی ،و خیلی چیزای دیگه  من قبلا وسواس عملی شدیدیداشتم الان خداراشکر وسواس عملیم نود درصد خوب شده مقلا قبلنا ساعتها طول میکشید تا غسل کنم یا نماز بخونم یا لباسی را بشورم کلا من هر مدل وسواسی را تجربه کردم ولی الان این مشکلات را ندارم و وسواس فکری منم تا حدودی در برخی مسایل برطرف شده مثلا افکار احمقانه دیگه ندارم ولی افکار ترسناک هنوزم دست از سرم برنداسته من همش نگرانم که نکنه یه نفرو بکشم مثلا یه چاقو میترسم دستم بگیرم میترسم به جای پوست کندن میوه چاقو را فرو کنم روبدن خودم یا بزنم به چشمم یا حتی به دیگران .تراس نمی تونم برم کیترسم خودمو یا یکی دیگه را هولش بدم پایین .من این چیزارو به هیچ کس نگفتم میترسم فک کنن من دیوانه هستم یا ازم بترسن فرار کنن حتی خانوادمم نمیدونن من اینجورم .یا موقع درس خوندن یا مطالعه کردن همش فکر میکنم که حواسم به درس نیست و فکری میاد تو سرم که م نمی تونم تمرکز کنم و نباید حواسمو به درس بدم موقع مطالعه مدام با این افکار تو مغزم می جنگم .یا موقع گوش دادن به حرفهای دیگران همش فکرمیکنم که نباید به حرفهای دیگران گوش کنم و نمی تونم حواسمو به حرفهای کسی بدم و نگران میشم که نکنه نتونم گوش کنم به حرفهای کسی نکنه به حرفهای استاد نتونم گوش کنم .یا موقع نگاه کردن به مردم نمیدونم به کدوم چشمشون نگاه کنم یا میترسم که چشمهای خودمو کج کنم یا پاشم لباسامو پیش مردم دربیارم و ابروی خودمو ببرم  کلا از این فکرای احمقانه و بیخود تا دلتون بخواد میاد تو سرم اینا نمونه هاش بودمن از اینکه یه روزی به این افکارم عمل کنم واقعا واهمه دارم.یعنی نگرانی من اینه که نکنه یه روزی دست به این کارها واقعا بزنم و به این افکار جامه عملبپوشانم ،واین که چگونه جلوی ورود این افکارو به مغزمبگیرم .و مثل ادمای عادی فکر کنم دوستان نمی دانم شاید شما که وسواسی ندارین و انشالا هم هیچ وقت نداشته باشین نتونید حال منو درک کنید .یا شاید اصلا تصور کنید من دیوانه هستم ولی من دیوانه نیستم .فقط فرق من باشما اینه که این افکار وارد مغز من میشه وارد مغزشما نمیشه .

سوال کننده 

سلام.منم وسواس فکری مدتیه دارم ...از بیکاریه..
راهکار:
1. به هیچ وجه روانشناس نرید بدتر میشی..چون روانشناس تایه مدتی یه تاثیرکوچولو داره واون داروها مشکلات دیگه رو برات ایجاد میکنه اون داروها از ریشه مشکلت روحل نمیکنه فقط روی مشکلت رو میپوشونه که به محض قطع دارو باز همون مشکلات قبلی بعلاوه مشکلات تازه ای گریبان گیرت میشه..
2.حتما برید پیش مشاوره...مشاوره دینی که خیلی بهتره ...دوستم وسواس فکری داشت رفتش مشاو ره خیلی خوب شد...ولی من فرصت نکردم برم ...
3. واسه وسواس فکری طبق حرف طلبه ها.:
گفتن :
ذکر
لا اله الاالله
استغفار ( استغفراالله ربی واتوب الیه )
لاحول ولاقوه الا بالله
صلوات فرستادن ( اللهم صل علی محمد وآل محمد )
.......................
چون این افکار القائات شیطانه ..و با این دعاها شفا پیدامیکنی..
ولی
ولی
******** **** ******** **** *** *** **** ******* ******* *** **** ********
برنامه سمت خدا چند جلسه رو راجع به وسواس فکری اختصاص دادن ..توسایت سخنرانی هارو بگیرید..
........
ان شاالله درست میشه..التماس دعا

البته نگران نباید ولی من بودم هرچه سریعتر به یک روانشناس مراجعه میکردم. یعنی یک مشاور که مدرک روانشناسی داشته باشه. هر کسی ممکنه در طول زندگیش به یکی دو تا دلیل مختلف این حالت رو داشته باشه، و صرف اینکه خیلی راحت بگیم دلیلش فقط وسواسه درست نیست.

بعد از خوندن دوباره نظرات و اینکه فهمیدم خیلیها این مشکل رو دارن لازم دونستم اینو تأکید کنم:

هر موقع این فکرها اومد سراغت صلوات بفرست

عزیزم منم دقیقا مثل خودت بودم سالیان سال از وسواس عملی و فکری رنج بردم در حد شدید و همه نوعش را تجربه کردم ببین وسواس عملی و فکری هردوش به هم وصل هست و انواع مختلفی دارند .اگه وسوتس عملیت و بخشی از وسواس فکریت خوب شده مطمعن باش بخش افکار وحشتناکتم خوب میشه .اصلا نیازی به دکترو قرصم نیست چون واقعا اقر نداره این مشکل فقط فقط از ناحیه شیطان هست و پزشک و علم طبیعی نمی تونه کمکت کنه  من خودم به عنوان یه انسانی که وسواس شدید داشتم  ولی الان کاملا رها شدم و نجات پیدا کردم و شس ستلی میشه که کاملا خوب خوب شدم دفیقا مثل ادمای عادی دارم زندگی میکنم و فکر میکنم . من هیچ کس کمکم نکرد و فقط خودم به کمک خدا تونستم نجات پیدا کنم و انچه که من دریافتم این بود که افراد وسواسی از این افکار میترسن و این ترس باعث ایجاد این مشکلات میشه یعنی شیطان به دنبال فکر ترس به دل ادم میندازه که اگه این کارو بکنم چی اگه نکنم چی .باید نترسی از این فکرها مثلا چاقو را که ازش میترسی ببر جلو صورتت می بینی که هرگز نمی تونی چاقورا به صورت فروکنی یعنی ترس فرو کردن چاقو به صورتت بیشتر از ترس فکرش هست .می بینی یه همین راحتی هست شیطون ملعون داره گولت میزنه که ای وای تو چاق را برداری بزنی به خودت چی میشه و این فکر تورا میترسونه فکرش تورا میترسونه وقتی از فکرش میترسی مطمعن باش هرگز قدرت انجام دادنش را نداری و فقط این شیطونه که داره با این افکار عذابت میده و تورا مشغول فکرای باطل میکنه که از یاد خدا غافل بشی  ببین فکر قتل به ذهن همه وارد میشه تمام انسانهایی که دارن متن منو می خونن میتونن فکر کشتن خودشون یا دیگران را به هر روشی بکنن پس تا اینجا بین شما و دیگران هیچ فرقی نیست مرحله بعدی اینه که دیگران یقین دارن که هرگز مرتکب قتل نمیشن ولی شما یقین ندارین و همین باعث ناراحتی شما میشه و همین باعث تفاوت شما با دیگران میشه در حالی که یقینا شما و تمام وسواسیها مرتکب قتل نمی شوین چون حتی از فکر کردن بهشم واهمه دارین  چه برسه به انجامش لصولا کسانی قتل میکنن که حتی از فکر کردن بهشم نه تنها واهمه ندارن تازه کلیم کیف میکنن ودر واقعیتم این کارو میکنن ولی شما هرگز نمی تونید این کارو بکنید وقتی به یقین برسی که هرگز مرتکب قتل یا جنایت نخواهی شد دیگه از افکار وسواسی نمی ترسی وقتی ترست ریخت دیگه شیطون شکست خورده و ابن افکار وارد ذهنت نکیشه اگرم بشه عذابت نکیده و کاملا عادی میادو میره مثل تمام ادمای دیگه و این گونه تو از وسواس خلاص میشی مثل من و مثل تمام رها شدگان از بند شیطان.من توصیه میکنم پیش روانشناس و روانپزشک نرو چون اگه بری کمک چندانی بهت نمی کنن چون مساله شما فرا طبیعی هست .و اینکه بری دکتر در مقابل این افکار احساس صعف بهت دست میده احساس میکنی که بدون کمک عامل بیرونی مثل دکتر و قرص نمی تونی نحات پیدا کنی و همین باعث میشه بیشتر بترسی و هم اینکه بحساس بیمار بودن وضعف بهت دست میده وشیطان هم همینو میخواد میخواد تورا ضعیف کنه و شکستت بده .ببین اگر خودت با توکل به قدرت خدا از درون خودتو قوی کنی برای همیشه از شر افمار شیطانی رها میشی ولی اگه دکتر و قرص بخواد کمکت کنه برای موقت میتونی بهتر بشی مثل اکثر وسواسبها که وقتی قرص را میزارن کنار دوباره مبتلا میشن .پس کلید رهایی فقط و فقط در دست خودت هست عزیزم .مثلا این جنزده ها را می بینی خیلی از افرادی که اسکیزوفرنی به ظاهر دارند مشکلشون فرعطبیعی هست و پزشکان متوجه نمیشن بهشون قرص میدن و این قرصها هرگز حال اینهارا خوب نمی کنه و نخواهد کرد چون ریشه بیماری فراطبیعی هست یعنی شبطان باعث این بیماری شده .

من افسانه مرلین به خصوص سکانس آخرش یادمه و الان که گفتید یادم اومد یه زمانی از این حربه استفاده کردم و جواب داد راه حل یه سری چیزا مبارزه نیس نادیده گرفتن و رها کردنه 

سلام

سلام دوست عزیز....

علی پرسپولیسی

هر کسی از مرد یا زن که عمل صالح کند و مومن باشد پس او را به زندگانی پاکیزه ، زندگی می بخشیم و حتما بهتر از آنچه می کرده اند پاداششان می دهیم[۱۶：۹۷] آیا کسی که مرده بود و ما زنده اش کردیم و برای او نوری قرار دادیم که به وسیله آن در میان مردم راه می رود ، وصفش مانند کسی است که در تاریکی ها قرار دارد و از آن بیرون آمدنی نیست؟ این گونه برای کافران آنچه انجام می دهند زینت داده شده است[۶：۱۲۲] عیسی ع هم میگه کار من ：احی الموتی باذن الله：مردگان را به اذن خدا زنده می کنم. کتابی است که آن را به سوی تو نازل کردیم تا مردم را به اذن پروردگارشان از تاریکی ها به سوی نور بیرون آوری ...[۱۴：۱] ... هربار زکریا در محراب بر مریم در می آمد ، نزد وی رزقی می یافت ، گفت：ای مریم ، این از کجا برای تو آمده است؟ گفت：این از نزد خداست، همانا خدا هر که را لایق باشد بی حساب روزی می دهد[۳：۳۷] رزق الهی =هدایت الهی 

ممنون بابت بیان آیات شریف!

از تمام دوستانم نهایت تشکر را دارم که مرا راهنمایی می کنید خداوند شما را محفوظ بدارد .با نظر رقیه و مریم موافق هستم چون خودم هم پیش روانشناس رفتم  و بهبودی کمی در من ایجاد شد و کاملا هم موقتی بود یعنی بعددوباره افکار مزاحم سراغم امد وقتی دیدم  گفتار درمانی بی فایده بود تصمیم گرفتم از دارو درمانی استفاده کنم رفتم نزد روانپزشک به من قرصهای ضد وسواس و ضد افسردگی داد و گفت شش ماهه خوب میشی  چند ماهی قرصهارو مصرف کردم دیدم اصلا فایده که نداشت هیچ تازه همش گیج و منگ بودم و خواب الود و کلیم اشتهام زیاد شده بود و چاقم شدم قرصهارو گذاشتم کنار به این نتیجه رسیدم که دکترو روانشناس حلال مشکلم نیست  حالا شاید برای بعضیا مفید باشد ولی این مشکل را از ریشه حل نمی کنن حتی در مطب خانومی هم بود که به من می گفت وقتی قرص میخوردم بهتر بودم قرص را که میزارم کنار دوباره افکارم شروع میشه.کاربر اروم باش منم ارومم  عجب اسمارامبخشی انتخاب کردین از شما تشکر ویژه میکنم به خاطر محبت و دلسوزیتون  منم حالت اینکه گاهی زیادی خوشحال میشم و گاهی زیادی پنچر و ناراحت میشوم  بهمدست میده  و در درس خواندن هم مشکل دارم تو تمرکز کردن . درموردحس جنسیم پرسیدین  من مسایل جنسی چندان برام مهم نیست یه جورایی میل جنسی خیلی کمی دارم .شاد و پیروز باشید. و خیلی برام مایه ارامش و دلگرمی بود که دیدم تنها نیستم و افرادی مثل خودمم وجود دارند هرچند ناراحتم شدم وقتی می بینم افراد دیگری هم مثل من دارن عذاب میکشن  خدا همه را شفا بده.

دوست عزیز نظر منم بخون . 

رقیه

عزیزم منم دقیقا مثل خودت بودم سالیان سال از وسواس عملی و فکری رنج بردم در حد شدید و همه نوعش را تجربه کردم ببین وسواس عملی و فکری هردوش به هم وصل هست و انواع مختلفی دارند .اگه وسوتس عملیت و بخشی از وسواس فکریت خوب شده مطمعن باش بخش افکار وحشتناکتم خوب میشه .اصلا نیازی به دکترو قرصم نیست چون واقعا اقر نداره این مشکل فقط فقط از ناحیه شیطان هست و پزشک و علم طبیعی نمی تونه کمکت کنه  من خودم به عنوان یه انسانی که وسواس شدید داشتم  ولی الان کاملا رها شدم و نجات پیدا کردم و شس ستلی میشه که کاملا خوب خوب شدم دفیقا مثل ادمای عادی دارم زندگی میکنم و فکر میکنم . من هیچ کس کمکم نکرد و فقط خودم به کمک خدا تونستم نجات پیدا کنم و انچه که من دریافتم این بود که افراد وسواسی از این افکار میترسن و این ترس باعث ایجاد این مشکلات میشه یعنی شیطان به دنبال فکر ترس به دل ادم میندازه که اگه این کارو بکنم چی اگه نکنم چی .باید نترسی از این فکرها مثلا چاقو را که ازش میترسی ببر جلو صورتت می بینی که هرگز نمی تونی چاقورا به صورت فروکنی یعنی ترس فرو کردن چاقو به صورتت بیشتر از ترس فکرش هست .می بینی یه همین راحتی هست شیطون ملعون داره گولت میزنه که ای وای تو چاق را برداری بزنی به خودت چی میشه و این فکر تورا میترسونه فکرش تورا میترسونه وقتی از فکرش میترسی مطمعن باش هرگز قدرت انجام دادنش را نداری و فقط این شیطونه که داره با این افکار عذابت میده و تورا مشغول فکرای باطل میکنه که از یاد خدا غافل بشی  ببین فکر قتل به ذهن همه وارد میشه تمام انسانهایی که دارن متن منو می خونن میتونن فکر کشتن خودشون یا دیگران را به هر روشی بکنن پس تا اینجا بین شما و دیگران هیچ فرقی نیست مرحله بعدی اینه که دیگران یقین دارن که هرگز مرتکب قتل نمیشن ولی شما یقین ندارین و همین باعث ناراحتی شما میشه و همین باعث تفاوت شما با دیگران میشه در حالی که یقینا شما و تمام وسواسیها مرتکب قتل نمی شوین چون حتی از فکر کردن بهشم واهمه دارین  چه برسه به انجامش لصولا کسانی قتل میکنن که حتی از فکر کردن بهشم نه تنها واهمه ندارن تازه کلیم کیف میکنن ودر واقعیتم این کارو میکنن ولی شما هرگز نمی تونید این کارو بکنید وقتی به یقین برسی که هرگز مرتکب قتل یا جنایت نخواهی شد دیگه از افکار وسواسی نمی ترسی وقتی ترست ریخت دیگه شیطون شکست خورده و ابن افکار وارد ذهنت نکیشه اگرم بشه عذابت نکیده و کاملا عادی میادو میره مثل تمام ادمای دیگه و این گونه تو از وسواس خلاص میشی مثل من و مثل تمام رها شدگان از بند شیطان.من توصیه میکنم پیش روانشناس و روانپزشک نرو چون اگه بری کمک چندانی بهت نمی کنن چون مساله شما فرا طبیعی هست .و اینکه بری دکتر در مقابل این افکار احساس صعف بهت دست میده احساس میکنی که بدون کمک عامل بیرونی مثل دکتر و قرص نمی تونی نحات پیدا کنی و همین باعث میشه بیشتر بترسی و هم اینکه بحساس بیمار بودن وضعف بهت دست میده وشیطان هم همینو میخواد میخواد تورا ضعیف کنه و شکستت بده .ببین اگر خودت با توکل به قدرت خدا از درون خودتو قوی کنی برای همیشه از شر افمار شیطانی رها میشی ولی اگه دکتر و قرص بخواد کمکت کنه برای موقت میتونی بهتر بشی مثل اکثر وسواسبها که وقتی قرص را میزارن کنار دوباره مبتلا میشن .پس کلید رهایی فقط و فقط در دست خودت هست عزیزم .مثلا این جنزده ها را می بینی خیلی از افرادی که اسکیزوفرنی به ظاهر دارند مشکلشون فرعطبیعی هست و پزشکان متوجه نمیشن بهشون قرص میدن و این قرصها هرگز حال اینهارا خوب نمی کنه و نخواهد کرد چون ریشه بیماری فراطبیعی هست یعنی شبطان باعث این بیماری شده .

خانم محترم یعنی چه که اومدی در این مورد خطرناک به این بنده خدا میگی دکتر نرو؟! تا حالا کی از دکتر رفتن ضرر کرده که توصیه به دکتر نرفتن میکنی؟! اگر این بنده خدا دکتر نرفت، و مشکلش عامل خطرناکی داشت و دچار حادثه شدند شما اون دنیا جوابگویی؟! توی همین کامنتها یه عده گفته بودن که ماشینو به همین دلیل چپ کردن! چرا با بی مسئولیتی با جون افراد دیگه بازی میکنید؟! یعنی چی توصیه میکنید دکتر نرن؟!

مریم.24

سلام.منم وسواس فکری مدتیه دارم ...از بیکاریه.. راهکار: 1. به هیچ وجه روانشناس نرید بدتر میشی..چون روانشناس تایه مدتی یه تاثیرکوچولو داره واون داروها مشکلات دیگه رو برات ایجاد میکنه اون داروها از ریشه مشکلت روحل نمیکنه فقط روی مشکلت رو میپوشونه که به محض قطع دارو باز همون مشکلات قبلی بعلاوه مشکلات تازه ای گریبان گیرت میشه.. 2.حتما برید پیش مشاوره...مشاوره دینی که خیلی بهتره ...دوستم وسواس فکری داشت رفتش مشاو ره خیلی خوب شد...ولی من فرصت نکردم برم ... 3. واسه وسواس فکری طبق حرف طلبه ها.: گفتن : ذکر لا اله الاالله استغفار ( استغفراالله ربی واتوب الیه ) لاحول ولاقوه الا بالله صلوات فرستادن ( اللهم صل علی محمد وآل محمد ) ....................... چون این افکار القائات شیطانه ..و با این دعاها شفا پیدامیکنی.. *** *** ******** **** ******** **** *** *** **** ******* ******* *** **** ******** برنامه سمت خدا چند جلسه رو راجع به وسواس فکری اختصاص دادن ..توسایت سخنرانی هارو بگیرید.. ........ ان شاالله درست میشه..التماس دعا

واقعاً متأسفم! با چه اعتماد به نفسی در یه همچین مورد خطرناکی به بنده خدا میگن دکتر نرو! شما دارید با جان یه سری از افراد بازی میکنید!

دختر پربشون

من افسانه مرلین به خصوص سکانس آخرش یادمه و الان که گفتید یادم اومد یه زمانی از این حربه استفاده کردم و جواب داد راه حل یه سری چیزا مبارزه نیس نادیده گرفتن و رها کردنه  حالا من حرو قدیمیا محسوب میشم؟🤔

بله خانم شما هم قدیمی محسوب میشید و دهه شصتی،چون اون فیلم تقریباً برای بیست سال پیشه

باز هم میگم. خواهش میکنم همه کسایی که این مشکل رو دارن سراغ یه روانشناس برن. هیچ کس از اینکه بره پیش دکتر ضرر نمیکنه! بله ذکر و دعا خیلی خوبه و حتماً کمکتون میکنه، اما اکتفا نکنید عزیزان. دکتر حداقل نسبت به کسایی که اینجا کامنت میذارن تجربه بیشتری داره، در این زمینه ها مطالعه کرده، و حتماً میتونه به شما کمک کنه که بهتر با مشکلتون مواجه بشید.

منم دوبار دچار وسواس فکری شدم

مریم.24

سلام.. سوال کننده عزیز رای اکثریت اینه که پیش روانشناس نرید.. مشاوره برید وذکر دعا..وقتی فشار افکار میش میاد سریعاًذکربگو..همونایی که گفتم..بسیار نافع ه چون ایناهمش القائات شیطانه لعینه.. که بالا توضیح دادم موفق باشید

خانم مریم! ایشون یه مشکل روحی روانی داره، افکار منفی در حد آسیب رسوندن به دیگران ایشون رو آزار میده، شما میگی نظر اکثریت اینه که پیش دکتر نرو؟! به خدای احد و واحد برای این جوابهاتون باید در درگاه خداوند رحمان پاسخ بدید یه روز!
من با نظرات حسام موافقم.

سلام آقاحسام حالتون خوبه ...ان شاالله شاد و کامرواباشید.
من اگه دقت کرده باشید توپستا اصلا جوری حرف نزدم که کاربری اذیت بشه..وجوابام فقط واسه سوال کننده هست...
فقط اشتباهم جایی بود که گفتم رای اکثریت اینه..که اشتباه کردم ازهمگی پوزش میطلبم...
هرکی یک نظری داره..اینجاقرارنیست همه مثل هم پاسخ بدن دراون صورت همه میشدیم یکی..
شما نظرخودتو دادید منم نظرخودم...
وبابت اشتبام معذرت میخوام..
وسواس فکری از القائات شیطانه که این خانم نیاز به نیروی الهی دارن واسه مهارش..
ولی اگه حادتر بود اونوقت نیاز با دارو پیدامیکرد...
.................‌...‌‌.....
اگه موجب رنجش خاطر شدم عذرمیخواهم..
موفق باشید

سلام..حال شما..خوبیدالحمدلله
والله دنیای حقیقی که سرده...دنیای مجازی هم دیگه کاری میکنید که آدم قدم نزاره...
حلالم کن اگه آزرده خاطر شدید.
نظرم واسه سوال کننده بود...درضمن من نگم یکی دیگه میگه...ایشون مشکلش بنظرم اومد فقط القائات شیطانه که بادعا حله...
..............
واگه توجه کرده باشید به پایین همین پست...نوشته..
پاسخ هایی که دروبلاگ خانواده برتر ارائه میشوند * جنبه مشورتی * دارند بنابراین قبل از اجرای آنها درزندگی تصمیمات نهایی تان را باافرادی مورداعتماد درمیان بگذارید شرعاًوقانونا مسئولیت آسیب های وارده بخاطر عدم اجرای این توصیه برعهده خود شخص خواهد بود.
من فقط نظر دادم هیچ گناهی نکردم تشخیصم این بود که بهترین نظره نه درست ترین نظر.
موفق باشید

شما خواهش میکنم ی دکتر برو 

خانم سوال کننده...گفتم که مشاوره برید در حقیقت مشاوره افرادی که روانشناسی خونده باشن خییلی بهتره...
والبته مشاوره دینی که روانشناسی خونده باشه..اگه روانشناسی ندونه نمیتونه درست راهنمایی کنه...
دوستم میرفت پیش مشاوره ای تو قم ولی روانشناس هم بود....

ان شاالله عایبت بخیربشید.

سوال کننده

از تمام دوستانم نهایت تشکر را دارم که مرا راهنمایی می کنید خداوند شما را محفوظ بدارد .با نظر رقیه و مریم موافق هستم چون خودم هم پیش روانشناس رفتم  و بهبودی کمی در من ایجاد شد و کاملا هم موقتی بود یعنی بعددوباره افکار مزاحم سراغم امد وقتی دیدم  گفتار درمانی بی فایده بود تصمیم گرفتم از دارو درمانی استفاده کنم رفتم نزد روانپزشک به من قرصهای ضد وسواس و ضد افسردگی داد و گفت شش ماهه خوب میشی  چند ماهی قرصهارو مصرف کردم دیدم اصلا فایده که نداشت هیچ تازه همش گیج و منگ بودم و خواب الود و کلیم اشتهام زیاد شده بود و چاقم شدم قرصهارو گذاشتم کنار به این نتیجه رسیدم که دکترو روانشناس حلال مشکلم نیست  حالا شاید برای بعضیا مفید باشد ولی این مشکل را از ریشه حل نمی کنن حتی در مطب خانومی هم بود که به من می گفت وقتی قرص میخوردم بهتر بودم قرص را که میزارم کنار دوباره افکارم شروع میشه.کاربر اروم باش منم ارومم  عجب اسمارامبخشی انتخاب کردین از شما تشکر ویژه میکنم به خاطر محبت و دلسوزیتون  منم حالت اینکه گاهی زیادی خوشحال میشم و گاهی زیادی پنچر و ناراحت میشوم  بهمدست میده  و در درس خواندن هم مشکل دارم تو تمرکز کردن . درموردحس جنسیم پرسیدین  من مسایل جنسی چندان برام مهم نیست یه جورایی میل جنسی خیلی کمی دارم .شاد و پیروز باشید. و خیلی برام مایه ارامش و دلگرمی بود که دیدم تنها نیستم و افرادی مثل خودمم وجود دارند هرچند ناراحتم شدم وقتی می بینم افراد دیگری هم مثل من دارن عذاب میکشن  خدا همه را شفا بده.

دوست عزیز درمان های مربوط به اعصاب و روان پرسه های کوتاه مدت و قابل پیش بینی نیست و برای هر بیمار ب نسبت بیماریش متفاوته بعضی داروهای اعصاب حتی تا آخر عمر باید استفاده شه بعضی افراد تا آخر عمر باید تحت درمان باشن،با توجه ب توضیحاتی ک از خودتون دادید ممکنه دلیل ناراحتی و خوشحالیتون مرتبط با لیتیم بدنتون باشه و موضوع چیزی نیست ک همینطوری مشخص بشه باید برید دکتر آزمایش های مرتبط رو براتون بنویسه، این که اصرار دارم بری دکتر برای سنت هست، اکثر این دست مشکلات رو آدم زودتر بره دکتر در آینده کمتر ب مشکل میخوره، شما چندین مشکل رو همزمان داری حتماحتما دکتر برو و ب حرف افراد اینجا گوش نده لااقل ی ازمایش برو بده، دیگه خوددانی امیدوارم مشکلت حل شه

مریم.24 به جل الخالق..و تمام کاربران این پست

سلام..حال شما..خوبیدالحمدلله والله دنیای حقیقی که سرده...دنیای مجازی هم دیگه کاری میکنید که آدم قدم نزاره... حلالم کن اگه آزرده خاطر شدید. نظرم واسه سوال کننده بود...درضمن من نگم یکی دیگه میگه...ایشون مشکلش بنظرم اومد فقط القائات شیطانه که بادعا حله... .............. واگه توجه کرده باشید به پایین همین پست...نوشته.. پاسخ هایی که دروبلاگ خانواده برتر ارائه میشوند * جنبه مشورتی * دارند بنابراین قبل از اجرای آنها درزندگی تصمیمات نهایی تان را باافرادی مورداعتماد درمیان بگذارید شرعاًوقانونا مسئولیت آسیب های وارده بخاطر عدم اجرای این توصیه برعهده خود شخص خواهد بود. من فقط نظر دادم هیچ گناهی نکردم تشخیصم این بود که بهترین نظره نه درست ترین نظر. موفق باشید

خواهش میکنم. شاید ما تند رفتیم. به هر حال من فقط از این ترسیدم که این بنده خدا از درمانش چشم پوشی کنه.

از تک تک شما یاران و دوستان  بسیار ممنونم و ارزوی سلامتی برای شما دارم .از کاربر خانووم خواهش میکنم لیست غذاهای مفید و مضر برای سودا را بنویسید خیلی ممنون از زحمات شما .

از تک تک شما یاران و دوستان  بسیار ممنونم و ارزوی سلامتی برای شما دارم .از کاربر خانووم خواهش میکنم لیست غذاهای مفید و مضر برای سودا را بنویسید خیلی ممنون از زحمات شما .

سلام  کاملا درک میکنم چون من خودم  هم  مدت زیادی اونطوری بودم ولی من  همه افکارمو ریزبه ریز ینی همونطوری که تو ذهنم بود با تمام جزییاتش  می نوشتم  شاید نوشتن افکارم دوساعتم طول میکشید ولی در عوضش  بقیه روز دیگ   راحت بودم و اون افکاری دیگ به ذهنم نمی اومد به این کار تخلیه ذهن میگن این روش عالیه  حتما  امتحانش کنید

سوال کننده

از تک تک شما یاران و دوستان  بسیار ممنونم و ارزوی سلامتی برای شما دارم .از کاربر خانووم خواهش میکنم لیست غذاهای مفید و مضر برای سودا را بنویسید خیلی ممنون از زحمات شما .

باشه عزیزم حتما لیست کامل غذاها رو برات مینویسم

 با تشکر از شما خانوم خانووم  من میشه گفت  تقریبا تپلم  فست فودم هفته ای یه بار یا کمتر میخورم و تپش قلب و افسردگی قبل پریودی ندارم .

سلام منم مدیریت خوندم کلن انگار  مدیرا همه همینن خخخخخخ شوخی میکنم زیاد فک نکن ب زندگیت برس وسواسم نداشته باش چون زود پیر میشی....

اول این مطلب رو بخون :

http://tebesonati135.blogfa.com/post/7

این مطلب هم زمانی که خودم به دنبال درمان از طریق تغذیه بودم در اینترنت پیدا کردم:

کسانی که دچار مزاج سودا می شوند اکثرا به یاس و نا امیدی و ناراحتی های فکری و روحی و وسواس مبتلا میشوند

این افراد باید از خوردن غذاهای چرب , شور , مانده و بیات و سوسیس و کالباس و فست فود و شیرینی جات مصنوعی (مثل شیرینی های قنادی ) , غذاهای پرادویه  و چای  خودداری نمایند و در عوض بیشتر از مسهل های گیاهی مانند قدومه شیرازی , بارهنگ , تخم ریحان (تخم شربتی ) استفاده کنند .

مصرف پنیر همراه با چای شیرین به عنوان صبحانه برای این گون افراد فوق العاده زیان اور است زیرا رسوبات خون در این نوع افراد افزایش می یابد

این افراد باید کاری کنند که به هیچ وجه دچار یبوست مزاج نشوند ، زیرا یبوست باعث میشود مواد زاید از بدن دفع نشود و در بدن انباشته شود

(بسیاری از مردم امروزه به‌سببهای گوناگون دچار یبوست هستند؛ از دیدگاه طب ایرانی، دفع روده‌ای باید روزی یک تا دو بار، بدون خشکی و سفتی و بدون نیاز به زور زدن زیاد و طولانی شدن زمان دفع روی دهد و فرد نباید احساس کند که دفع ناقص و ناتمام انجام شده است.پس از دفع روده‌ای به‌طور کامل و درست، فرد باید احساس راحتی و سبکی و نشاط داشته باشد زیرا بدن از دفع هر چیزی که با آن ناسازگار است، راحت می‌شود و این امر در انسان حال سرور و نشاط ایجاد می‌کند.

جالب است بدانید به یبوست در طب سنتی ام الامراض یا مادر مریضیها میگویند)

غذا های مفید برای مزاج سودا

استفاده از غذاهای گیاهی مانند کدو تنبل و هویج پخته بسیار مفید است و همچنین استفاده از سالاد های فصل با مقداری جوانه گندم قبل از غذا و نیز مصرف آش جو اثرات مفیدی برای افراد دارد.ت

کلیه غذاهای گرمی بخش مانند گوشت گوسفند , شتر , کبوتر برای سوداوی ها خوب است . در صورت مصرف برنج , حتما شوید و زیره سیاه استفاده شود .

سبزی جات گرم مانند نعناع , ترخون , ریحان , جعفری و… مصرف شود کشمش , انجیر , خرما , زعفران , زیره , آفتیمون و بذرهای ملین مانند خاکشیر , تخم شربتی , قدومه شیرازی برای افراد سوداوی مزاج بسیار مفید است

پرهیزات افراد سودا مزاج

بادمجان و غذاهای نمک سود مانند ماهی دودی ماهی شور خیار شور و گوشت گاو و گوساله و ماست پنیر , چای شیرین , ترشی جات , شیرینی جات قنادی , سرکه , چای , دوغ , برای افراد سوداوی مزاج مناسب نیست.

در بین غذاها از نوشیدن مایعات به خصوص آب یخ و نوشابه های گاز دار و دوغ خودداری کنند .

این افراد باید از مصرف کشک و ماست نیز پرهیز کنند .

من همه مواردی که گفتم رعایت کردم و الان تبدیل به عادت غذایی من شده
یه چیزی هم که خیلی مهمه اینه که کمبود ویتامین های گروه B و منیزیوم برای اعصاب خیلی بده... من یه مدت طولانی هر روز یا یه روز در میون ب کمپلکس و یا مولتی ویتامین میخوردم و البته هر روز جوانه گندم یا سبوس گندم یا سبوس برنج ( هر کدومو که داشتم یه قاشق ازش میخوردم) ، هم برای پیشگیری از یبوست و هم برای تامین ویتامینهای B  برای بدن
خواص جوانه گندم و سبوس گندم و سبوس برنج رو در اینترنت سرچ کن، خیلی فوق العاده اند
یه سری موارد هم هست که تجربه ی شخصیه خودمه و روی من تاثیر خیلی خوبی داشته
مثلا یه مدت هر روزتوی وعده های غذاییم یه روز در میون هویج آب پز با روغن زیتون میخوردم ...یا تو فصل کدو حلوایی حداقل هفته ای یه باریه قابلمه بزرگ درست میکردم میخوردم
سوپ جو هم تا چند ماه هفته ای دوبار میخوردم
سرکه و ترشیجات و آلو و لواشک و ...مطلقا نمیخوردم
و دم کرده ی گل گاو زبان هفته ای یک یا دوبار تا چند ماه
اگر چیز دیگه ای یادم اومد باز میام میگم
کلا بهت پیشنهاد میکنم مطالعه اتو در زمینه طب سنتی بیشتر کنی و سعی کنی طبع دقیق بدنتو بشناسی
اگر هم سوالی داشتی ازم بپرس ، من به این صفحه سر میزنم
امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشی

خانوم خانووم  مطالب ارسالی شما بسیار مفید و باارزش بودن   این مطلب را یادداشت کردم  تا فراموش نکنم و سعی میکنم این نکات را رعایت کنم از زحمتی که کشیدین بسیار سپاسگذارم .خداوند شمارا حفظ کند .

به خانم خانووم

هبوط

به خانم خانووم عزیزم بخشید میشه لطف کنید بیشتر بگید راجب بیماری پانیک؟ یا بیشتر توضیح بدین راجب طبع سوداوی و این ها؟؟؟ نمیشه باهاتون در ارتباط باشم با ایمیل؟ چون منم استرس و اضطراب شدید دارم و ..

در مورد بیماری پانیک توی اینترنت اگر سرچ کنید توضیح و علایمش هست

به خانم خانووم

ممنون عزیزم.

خانووم

در مورد بیماری پانیک توی اینترنت اگر سرچ کنید توضیح و علایمش هست شما فقط اضطراب دارید یا دچار حملات پانیک هم شدید؟ متاسفانه نمیتونم ایمیلمو بذارم  اما اگر هر سوالی دارید و هر کمکی از دستم بربیاد توی همین صفحه راهنماییتون میکنم یکم از علایمتون بیشتر بگید،  مثلا اینکه تپش قلب دارید یا نه؟ اضطراب توی هر شرایطی دارید یا فقط بعضی مواقع؟ و توضیحات بیشتر در مورد مشکل تون من مجدد به این صفحه سر میزنم و راهنماییتون میکنم

سلام،من افسردگی قبل پریود دارم 

ایمیلم رسید آقای نجفی ؟

این نظر رو تایید نکنید

پاسخ پشتیبان :

سلام رد و بدل کردن ایمیل ، آی دی تلگرام ، شماره و ... این جا بر خلاف قوانین هستش . مگر در موارد خاص که کاربر قدیمی و شناخته شده باشه ببخشید

سلام

آقای نجفی😑😐

به هبوط و خانم نازی:

منم حدود دوساله میام به سایت خانواده برتر
اما اینجا اجازه ایمیل گذاشتن مثل اینکه وجود نداره
من تا فردا یه وبلاگ درست میکنم  در مورد تاثیر تغذیه در بیماریهای عصبی
 لینکشو اینجا میذارم
شما بیا تو قسمت کامنتهای وبلاگم در ارتباط باشیم
چون اینجا بعد یه مدت این صفحه متروکه میشه و پیدا کردنش سخت میشه

این آدرس وبلاگه منه در مورد تاثیر تغذیه در درمان بیماریهای عصبی
که میخوام توش اطلاعات و تجربیاتمو بنویسم

http://teb-sonaty.monoblog.ir/post-1.html

خانووم

این آدرس وبلاگه منه در مورد تاثیر تغذیه در درمان بیماریهای عصبی که میخوام توش اطلاعات و تجربیاتمو بنویسم http://teb-sonaty.monoblog.ir/post-1.html

ممنون گلم😍