خانواده برتر

همچین ادمی که شما میگید وجود خارجی نداره

حداقل توی این دوره دیده نمیشه ولی شاید باشه کسی که مثل خودم اگه هر چی از خدا بخوام همون میشه

مثلا اگه یه نفر دلمو بشکنه نفرینش که بکنم رد خور نداره

یا مثلا اگه یکی خوشحالم کنه و دعاش کنم دعام میگیره

من تا الان پاک زندگی کردم ولی نمیشه که تو ذهنش هم ادم پاک بمونه

اگه افکارت هم پاک بمونه که دیگه فکر ازدواج اصلا از ذهنت بیرون میره

نمیگم کسی رو تو خیابون نگاه نکردم ولی روی منظور بد به کسی نگاه نکردم

ولی در مورد چشم برزخی هم باید بگم شاید باشه کسی که اینطور باشه

من خودم توی قیافه افراد میتونم به صورت 80 درصد خلقیات و خوب و بد بودنشون رو تشخیص بدم

پس من که پاک زندگی کردم میتونم اینو تشخیص بدم اگه کسی از ذهن هم پاک باشه

حتما میتونه اینطور باشه

قبل از صحبتم از سوال کننده این پست یک سوال دارم،آیا شما به تعبیر خواب اعتقاد دارید؟

اعتقادی قلبی حقیقی و از جهاتی اثبات شده مثلا یکی از خوابهای شما تعبیر داشته باشه

به جن چطور؟

دوس ندارم حرفام به تمسخر گرفته بشه چیزی رو که در طی سالیان عمرم لمس کردم

من الان 27 سالمه و ازدواج کردم شاید قبل ازدواج فکر میکردم از نظر جنسی آدم سردی هستم

ولی بعدا فهمیدم که خیلی خیلی گرمم ، گرم به معنای واقعی

آدمهایی که تو عمرشان اصلا خودارضایی نکرده باشن خیلی کمن ولی کم کردن خودارضایی

به نظر من خودش خیلی کار بزرگیه

به خواست خدا من تو دوران مجردی شاید فاصله دو دفعه گناه خودارضایی به 12 الی 16 ماه میرسید

و دلیل اون چند بار هم سستی در عبادت و بیکار بودنم بوده

 من آدم چشم و گوش بسته ای هم نبودم تو دانشگاهی درس  خوندم که همه جوانهای

 امروزی دارن میخونند و از نظر بی حجابی و بد حجابی در حد تیم ملی بود .

بعضی وقتها که بحث این گناه پیش میومد و من اینو به بعضی ها که میگفتن نمیشه کنترل کرد 

میگفتم اونا میگفتن تو این نیازو داری خفه میکنی تو به خودت و بدنت ضربه میزنی

ولی من به خاطر گناه بودن و حس بد این عمل خودمو کنترل میکردم ولی بدنم هم منو همراهی

میکرد چون تو ماه ممکن بود یکی دو بار تو خواب محتلم شم و اینجوری کمتر بهم فشار میومد

حالا که ازدواج کردم میفهمم که ضرر نکردم هیچ ،خدا کمک کرده یه قوای جنسی خیلی

قوی بهم داده که خودم هم فکر نمیکردم این جوری باشه. 

و اینو میدونم که آدمهایی زیادی هستن که این گناهو انجام نمیدن و مثل من خدا خیلی

هواشونو داره

سخت نیست فقط باید راهشو بلد باشی و راهش فقط معامله با خداست

عبد خدا، حرّ دنیاست، امّا عبد دنیا، حرّ از خداست. کسی که عبد دنیا شد، دیگر از خدا آزاد است و چیزی را نمی‌فهمد.

امتحان شیخ رجبعلی خیاط:

با خودش گفت: «رجبعلی! خدا می تواند تو را بارها و بارها امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را

 امتحان کن! و از این حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن». پس تأملی کرد و

 به محضر خداوند عرضه داشت: «خدایا! من این گناه را به خاطر رضای تو ترک می کنم، تو

 هم مرا برای خودت تربیت کن».و به هر نحوی که بود از آن خانه فرار کرد و برگشت به

 خانه‌ی خود تا استراحت کند. صبح از خواب بلند شد و از خانه به قصد مغازه خیاطی بیرون

 زد و با کمال تعجب دید خیابان پر از حیوانات اهلی و وحشی شده است !!

التماس دعا

 ببخشید این ادامه کامنت اول

حالا اینم یکی از این افراد .  نگاه کن هیچی جز اعصاب خوردیش برا جوون مردم نمیمونه علتشم گفتم که چرا پسرا امروزه نمیان زن بگیرن . 

حالا مدیونی این خواهر عزیزمون  که سوال کننده اون پست هستش به گردن کیه  ؟؟؟؟ 

. صبح از خواب بلند شد و از خانه به قصد مغازه خیاطی بیرون

 زد و با کمال تعجب دید خیابان پر از حیوانات اهلی و وحشی شده است !!

یعنی چی؟

سلام چشم برزخی تنها به صرف اصرار به گناه نکردن حاصل نمیشه بلکه فرد مومن باید ریاضت بکشه و مورد امتحان سخت الهی قرار بگیره ، کسایی که اصرار به گناه ندارند خداوند لطف هایی دیگه رو شامل حالشون میکنه مثل قوی بودن حس ششم ، استجابت دعا ، یا حتی شاید برای یکبار هم که شده موفق به دیدن ائمه بشن ولی خودشون اون موقع متوجه نباشند و بعدا بفهمند و ....

عنایت چشم برزخی بسیار سخت و طاقت فرسات حتی گاهی خدا انسان رو با مصیبت و در قدر مطلق بودن امتحان میکنه به حدی که شاید فرد امید و ایمانش در معرض خطر قرار بگیره ، ولی افرادی که نزدیک مرگ شون هست چشم برزخی پیدا می کنند اونایی که بین این دنیا و دنیای آخرت هست ؛

پدر مادریم با مریضی خیلی سخت فوت شد بقدری مومن و انسان بود که هیچ یک از فرزنداش و نوه هاش به اون نمیرسن روزه بگیری از زور عطش تشنگی با دستمال خیس تشنگی و دمای بدن خودت رو کم کنی و همون روزه باعث تشدید مریضی بشه ، زمانی که مریض بوده توی رختخواب در عالم خواب (اغماء) دو نفر براش شراب میارن و بهش میگن اگر شراب بخوری شفاء پیدا میکنی حساب کنید حتی در اون دم آخر باز هم خدا میخواسته امتحانش کنه شراب رو پس میزنه و میگه در حرام شفاء نیست ، زمانی که به حالت اغماء میرفته بین مرگ و زندگی میدیده که عزیزاش رو جلوش سر میزنند و در بیداری میگفته نکشید (سر میزدن جلوش تا دل از عزیزاش بذاره) ، خدا بیامرز شب آخری که میخواسته بمیره زمانی میخواسته جون بده متکاء میذاشتن پشت کمرش متکاء ها میفتادن خوف بوده اون محیط پرده ها تکون میخوردن با حال مریض متکاء ها رو با دست میاورده بذاره نکیه کسایی که می دیدشون و بهشون میگفته بفرمائید بفرمائید در صورتی که هیچکس توی اتاق نبوده و همه از زور ترس میخکوب شده باشن روی زمین ، دم آخر هم زبون بر میشه (این حالت برای کسی که میخواد جون بده اتفاق میفته)

ببخشید طولانی شد!

آیا معنی چشم برزخی این است که کسانی که چشم برزخی دارند، از احوال کسانی که

آیا معنی چشم برزخی این است که کسانی که چشم برزخی دارند، از احوال کسانی که مرده اند و در برزخ به سر می برند با خبر می شوند و با نگاه کردن به دیگری، از درون او آگاه می شوند و شخصیت درونی او را می بینند و آیا این موضوع، امکان دارد؟

نخست باید دانست که در اصطلاح فلسفه، کلام و عرفان، عالم برزخ، عالمی فراتر از عالم دنیاست؛ از این رو، به هر مقدار ما از دل بستگی و وابستگی به دنیا و مادیات دور شویم، به عالم مافوق آن، بیشتر دسترسی می یابیم. بنابراین، از آیات و روایات چنین فهمیده می شود که کسانی که در مرحله ای قرار می گیرند که در آستانه مرگ و در حال قطع رابطه با دنیا هستند، می توانند پرده هایی از عالم برزخ را مشاهده کنند و یا کسانی که با گرایش به معنویات و دوری از مادیات، به قدرت روحی و معنوی می رسند، می توانند شخصیت درونی افراد را کشف کنند؛ با این تفاوت که مشاهده پرده هایی از عالم برزخ در آستانه مرگ، غیراختیاری و اجباری است؛ اما دست یابی به چشم برزخی و دیدن شخصیت درونی افراد در طول زندگی، به طور اختیاری است. برای رسیدن به این مقام، می توان از عمل به واجبات و ترک محرمات شروع کرد و علاوه بر آن، به مستحبات و رعایت تقوا، بیش از حد معمول پرداخت، تا زمینه بهره مندی از چشم برزخی فراهم شود و حقایق افراد و اعمال را فراتر از ظاهر آنها، بتوان دید

(1)

گناه تو متون و ادبیات و احادیث و ادیان مختلف نامها و اشکال مختلف داره اما اگر بخوایم بطور کلی در مورد ماهیت گناه صحبت کنیم گناه به دو دسته تقسیم میشه که البته هر دو دسته هم سرمنشأش فکر انسان هست (فکر=تصور-روان-ذهن یا هر اسم مشابه دیگه)

دسته اول فقط تو همون فضای درونی فکر وجود داره و نمود بیرونی پیدا نمیکنه، چنین گناهایی که پی آمد عملی ندارن اگرچه حالا به لحاظ فقهی گناه به معنای واقعی محسوب نمیشن اما تأثیرات خودشو طبیعتأ رو روان و روح شخص میذاره (این موضوع که فکر کردن به گناه، گناه محسوب نمیشه بخصوص در دین اسلام نمود بیشتری داره اما تو بعضی ادیان مثلأ زرتشتی یه کم سختگیرانه تر برخورد شده و فکر به گناه {پندار غیر نیک} هم گناه محسوب میشه)؛ دسته دوم هم که باز از فضای ذهن نشأت میگیره اما پی آمد عملی داره بعنوان مثال حسادت، نمونه این نوع گناه رو میشه در داستانی که فکرکنم تقریبأ همه شنیدنش (داستان هابیل و قابیل) مشاهده کرد وقتی که حسادت درونی نمود بیرونی پیدا میکنه و یکی از دو برادر اون یکی رو به قتل میرسونه.

آقای نجفی سلام فکر کنم این پست و یادتون رفته تو مطالب محمد علوی بزارین