خانواده برتر

به حامد

ببین شما داری خلط مبحث میکنی. بحث فکر نمیکنم منت گذاشتن باشه. این خانم مث خیلی از خانما خیال داره روی پول شوهر اونقدر حکومت داشته باشه که شوهر بنده خدا از پولی که خودش داره درمیاره حق نداشته باشه به پدر و مادرش که بزرگش کردن کمکی کنه. من خودم یه دخترم اما این رفتار بد زن برادرم رو که دیدم که صاحب حقوق برادرم شده دودستی باعث شد که خودم بفهمم  شوهر خودم به عنوان یک مرد که داره کار میکنه و پول درمیاره حق داره به خونوادش هم ببخشه و من حق دخالت در این مورد ندارم. نمیگم همه زندگیو شوهر بده پدر مادرش ولی خوب بالاخره مرد هم حقی داره شاید بخواد بخشی از پول و سرمایه شو اصلا به گدای توی خیابون بده به من چه ربط داره. متاسفانه زن برادر من اینطور بود و باعث شد برادرم حتی ماهانه ای که بابت دفترچه سلامت برای مادرم پرداخت میکرد رو قطع کنه ولی خوشحالم که من بعنوان یه زن اینو از جنبه ی مثبت برداشت کردم و یاد گرفتم که با شوهر و مادرشوهر خودم بد نکنم. از طرفی آقای حامد خان

من تحسین میکنم این مرد شوهر این خانم رو؟ پس برادر بی غیرت من خوبه که به مادرم گفت میشه ماهانه دفترچه سلامت برات نپردازم که پولش بیاد روی حقوق خودم واسه زن و بچم. بعضی زنها اینطورن آقای حامد . در این موارد باید مث شوهر این خانم باهاشون برخورد کرد که پاشونو از گلیمشون درازتر نکنن. مشکل بیشتر زنای ایرانی اینه که فکر میکنن شوهر باید دارایی و پول و حقوق و حتی کرایه ته جیبشو بده به اونا و خودشونو صاحب همه چیز شوهر میدونن. نه نباید ادم انقد پست باشه. در عوض از پول شوهر شده یواشکی بردارن میدن به خواهر و مادر و جد و آباد خودشون.

یه نکته به همه آقا پسرا: برادرا داداشا من خودم دخترم شوهرم کردم اما دارم میگم مرد باید غیرتی باشه باید اقتدار داشته باشه . نباید افسارشو تا این حد بده دست زن. وای به روزی که اقتدار مرد توی خونه ای از بین بره . باور کنید من خودم زنم و دارم این حرفارو میزنم. اینجور زنا(منظورم شخص سوال کننده نیست خدایی نکرده)منظورم زنای تازه به دوران رسیده ان که خودشونو صاحب همه چیز شوهر میدونن اینجور زنا رو بهشون بدید یه روز باید کرایه جیبتونم از اونا بگیرید. باور کنید برادر من حقوقشو دو دستی میده دست خانمش. بعد یه روز خودم خونشون بودم خدا به سر شاهده دندون برادرم درد میکرد خانم بهش پول نداد گفت نداریم باید بکشیش. فرداش رفت طلا خرید با اون پول واسه تول برادرزاه ش. در صورتی که خودشم یه چمدون طلا جمع کرده توی این ده سال زندگی. اگه فقط یه دونه شو میفروخت  واسه دندون شوهر بعد برادرم تو حقوق ماه بعد جبران میکرد. نمیگم به زن زور بگین . میگم اقتدار داشته باشین.

حالا به سوال کننده عزیز

خانم عزیز برو ازش عذرخواهی کن مطمئن باش مردی که انقدر خانواده دوسته در آینده هم در مقابل بچه هاتون اقتدار داره و تا کی میخواد به خونوادش ببخشه بالاخره مطمئن باش آخرش زندگیش مال توه. خیلیا از اول به خونواده کمک کردن ولی در نهایت همیشه اینطور نمونده. این نیز بگذرد عزیز دل. مطمئن باش خداوند هم دوچندان بهت میبخشه.

خانوم سوال کننده

*تو زندگی چیزی واسم کم نذاشته چه مادی و چه عاطفی*

این عین حرف شماست پس به گفته خودتون همسرتون شرایط یک زندگی مناسب به لحاظ مادی و عاطفی رو برای شما فراهم آوردند بدون کمبودی.

لحظه ای خودتونو  جای همسرتون قرار بدید.فرضا شما در ارتباط با خانوادتون اسراری داریدکه نمی خوای حتی نزدیکترین شخص به شما اونو بدونه در چنین وضعی همسرتون اصرار میکنه به شما که این اسرارو بازگو کنی ... در  این مواقع چه انتظاری ازش دارید؟؟؟

انتظار دارید شما رو درک کنه  و عدم گفتگو شما در این باره با ایشون رو به حساب عدم اعتماد شما به خودش نذاره؟ درسته .... 

خب این دقیقااااااااااا همون انتظاریه که همسر شما در اررتباط با اسرار خانوادگیش با شما داره (حتی ممکنه این فکرو بیاره به ذهنش که شما از اینکه ایشون به خانوادش کمک میکنه ناراحتی)...

این کمک ها در ذهن ایشون همون اسرار خانوادگیش هست... (اینکه کسی دوست نداشته باشه کسی متوجه کمک هایش مالی به خانواده اش بشه که به نوعی باعث مشه عزت و احترام و شان پدر و مادرش در نگاه دیگران(حتی عزیز ترین هاش) تنزل پیدا کنه ... عمل و فکر خداپسندانه و ارزشمندیه ) و اصلا معنیش عدم اعتماد به شما نیست.

و شایسته است که این حق رو هم بعلاووه برای خانواده همسر قائل بود  ک اگر کمکی بهشون میشه شخص دیگه ای متوجه اون نشه چراکه به نوعی تجاور به حریم خصوصی اونهاست.

خب بگذریم فکر میکنم خود شما میدونید که میتونستید بهتر عمل کنید...

الان هم بایست این موضوع پیش آمده رو مدیریت کنید ...

تو زندگی زن و شوهری جر و بحث و ... خب گاهی پیش میاد حتی میتونه نمک زندگیتون بشه به شرطی که به خوبی مدیریت و اصلاح کنید ...

هر وقت تو موقعیت روحی مناسبی بودید(هر چه زودتر بهتر) از خودگذشتگی کنید و جلو برید.از اینکه اون اتفاقات و سوء تفاهمات بینتون افتاده اظهار ناراحتی و تاسف بکنید.به جرو بحثایی که کردید برنگردیدو فراموششون کنید.ازش دلجویی کنید و ی معذرت خواهی.بهش بگید که چقدر همسر خوبی بوده و زندگی خوبی براتون ساخته که متشکرش هستی.بهش بگید که دوسش دارید و این احساس هیچ وقت عوض نمیشه.... دیگه با این کارا سنگم آب میکنی شما چه برسه همسری که دوستون داره و برای شما و زندگیش این همه تلاش میکنه.

موفق باشید.

خب راستش من هیچوقت نمیتونم خودمو جای شما و در شرایط شما بذارم تا شاید بتونم پاسخ مفیدی به شما ارایه بدم چون من بهیچ وجه از کمک مالی همسرم به خونوادش ناراحت نمیشم و حتی اگر همسرم پولی رو از من مخفی کنه بازم ازش ناراحت نمیشم چون به خودش و کارهاش اعتماد دارم! وقتی تمام و کمال به حسن نیت کسی اطمینان داشته باشم هیچوقت نمیتونم واسه همچین موارد کوچیکی از دستش دلخور باشم. همونطور که دوست ندارم همسرم آمار حساب بانکی من رو داشته باشه همینطورم بهش حق میدم که بخاد حسابشو ازم مخفی کنه! اما خب حالا اتفاقیه که افتاده . بالاخره هر آدمی یه چیزایی براش درس میشه توی زندگی! اینم درس شما بوده! کاش میگفتی که بعد از اون حرف ها رابطتون با هم چطور شده و نسبت بهتون سرد شده یا نه. هنوزم از شما دلگیره یا نه. من اگر جای شما بودم وقتی اشتباهی مرتکب میشدم بابتش عذرخواهی میکردم. اما خب نحوه ی عذرخواهی کردنتم مهمه. بالاخره شما خانوم هستید و اساسن خانمها بلدن که چجوری دل همسرشونو بدست بیارن. حتی اگر فکر میکنی نمیتونی رودررو این کار رو انجام بدی براش نامه بنویس. تمام حرفای دلتو بهش بگو. نه بذار توی دل خودت تلنبار بشه و نه توی دل همسرت. بهش بگو که اشتباه کردی و بهش بگو که منظوری نداشتی. بهش بگو که از خرج کردنش توی خونه ی مادرش ناراحت نمیشی. و دیگه هیچوقت بهش نگو که انتظار داری خرج کردن واسه مامانشو با تو در میون بذاره. چون میدونی که نسبت به این موضوع حساسه. ( ببین عزیزم درین مورد باید بهت بگم که شاید ایشون واقعن دوست نداره که منتی از جانب خودش و خانومش روی پدر و مادرش باشه و برای همینم ترجیح داده به شما چیزی نگه. شاید نمیخاد خونوادشو پیشت کوچیک کنه برای همین چیزی بهت نگفته. شاید هزار تا دلیل دیگه برای این کارش داره! دلایل شخصی! پس بذار راحت باشه. بذار اونطوری که دوست داره زندگی کنه. مهم اینه که هوای تو رو توی زندگی داشته و پولشو برای مادر خودش خرج کرده ! خیانت که نکرده که! ) وقتی هم که عذرخواهیتو پذیرفت با یه قیافه ی معصوم بهش بگو که از حرفش در مورد خانوادت و داردها و ... ناراحت شدی . بذار اونم از تو عذرخواهی کنه و این کدورت برای همیشه بینتون از بین بره. دیگه هم هیچوقت تا توی زندگیتون بحثی پیش اومد به این موضوع اشاره نکن. همیشه سعی کن وقتی چیزی رو فراموش میکنی واقعن و عمیقن فراموشش کنی.

خلاصه اینکه حتمن باهاش در موردش حرف بزن.

سلام مجدد به همه دوستان بزرگوار

اولاا از تمام شما عزیزان متشکرم بخا طر مشاوره هاتون  تا لحظه نوشتن این مطلب نظرات همه بزرگواران رو خوندم، شاید بنظر خیلی از شما ها تصمیم گیری در این زمینه کار سختی نباشه ولی امیدوارم هیچ کدم از شما ها توزندگی در شرایط این چند روزه من قرار نگیرد تا تو تصمیم گیری گیچ بشیند.

بعد از خوندن نظرات شما برخلاف قبل یه خرده از  عذاب جدام کم شد وشوهرم رو هم یه کم مقصر دونستم تصمیم گرفتم تا بعد از شام با هم صحبت کنیم تا مشکلات رفع بشه.

موقع شام با شب های قبل فرقی نداشتیم سرد و بی روح اما بعد از شام  با دو تا چای رفتم سمتش گفتم باید صحبت مکنیم. هنوز حرفم تموم نشده بود  گفت اصلا نمی دونم چرا اون شب انقدر عصابی شدم دست خودم نبود چه جوری اون حرفا رو زدم  اصلا از کجا اومد تو دهتم  همون آن که از دهنم اومد بیرون پشیمون شدم  نفهمیدم چی شد

من سنگ تموم گذاشتم از دلبری و همه چی .....

وقتی که فهمیدم  قضیه چیه کلی خحالت کشیدم  خییییللللللییییییییی

قضیه حساب مخفی

ایده اش از دورانی که  تو تراشکاری شاگرد بود پیش اومد برای شوشو  تازه چند ماه بود  که سرکار رفته بود اوستاش یه پسر داشت که یه مغازه لوازم خانگی تو بازار داشت وبه دلایلی بدهی بالا میاره و پدرش مجبور میشه بدهی ها روبده یه روز که موقع ناهار میاد پش پدرش برا دست بوسی شوشو داشت سفره غذای اوستا و پسرش ردیف میکرده میشنوه که اوستاش به پسرش میگه همیشه پولت رو تو سه بخش کن یکی هزینه های جاریت یکی پس اندازت یکی هم برا روز مبادا شوهرم میشنوه خوشش میاد و این کار رو خودش می کنه اول هرماه 30% پولش رو ذخیره میکنه هرچی چولم براش آخر ماه زیاد میومد پس انداز این روال ادمه پیدا میکنه تا شوهرم خودش کارگاه میزنه کارگاه شو گسترش میده و تبدیل میشه به یه کارخونه کوچیک صاحب نام شوهرم دیگه پیگیر این قضیه نمیشه تا چند سال پیش که بازار بهم خورد تورم رکود این حرفا دباره یاد حرف اوستاش افتاد میاد دوباره درآمدشو به چند بخش تقسیم میکنه  یه حساب جاری شرکت یکی روز مبادا شرکت هزینه جاری خودمون پس انداز خودمون و روز مبادای خودمون الان چند ساله اینکارو انجام میده اون حسابم که من دیدم برای روز مبادامون بود.

پولیم که برای مادر شوهرم واریز میکرد  از هزینه خودمون نبود از حساب شرکتش بود که مثل یک کارمند هرماه حقوق براش وازیز میکرد آخه پدرشوهرم معلم بازنشسته و 1200000 حقوق میگره شاید برای زندگیشون کافی باشه ولی نمیرسه  به خونه زندگی برسه اینطوری  درست نمی دونسته خودش تو رفاه باشه و پدر مادرش همش دو دوتا چارتا کن تا پول کم نیارم

  بازم مث همیشه زور قضاوت کردم خوشحالم که همه چی درست شد امیدوارم بین زن وشوهرها هیچ وقت شکرآب نشه.

ممنونم بابت راهنمایی تون عذرخواهی می کنم از اون عزیزانی که ناخواسته بهشون بی احترامی شد.

بعضی خانما واقعا حق نشناسن. نظر خانم مریم رو بخونین. آخه میخوام بدونم چرا شماها خودتونو صاحب مال شوهر میدونین. شما شریک هستین و نه صاحب. وقتی طرف خودشم داره میگه شوهرم کم نذاشته واسم دیگه چه بدبختیه که بگه چرا واسه ننت مبل خریدی؟ خداییش من خودم زنم میدونم زنا چجوری از پول شوهر طلا میخرن و پس انداز میکنن بعد همش میدنش به خونواده خودشون. تازه بعضی زنا فقط بخاطر پول شوهرو میخوان.

مردهای عزیز با شمام: صداقت خوبه اما نه تا جایی که بی غیرتی محسوب بشه. نه تا حدی که یه روز به خودتون بیاید ببینید نه حساب بانکی نه خونه ای نه ماشینی هیچی از کار و رنج خودتون به اسم خودتون نیست(مث برادر بیچاره و نادان من که خودمم دلم واسش میسوزه). اون موقع مطمئن باشین بشر شیر خام خورده ست همون زن خودتون ممکنه یه روز خودتونم با لگد از خونه پرت کنه بیرون. این عاقبت مردهای بی عرضه ست. اتفاقا من اقتدار غیرت انسانیت و شعور شوهر این خانم رو تحسین میکنم.

یه روز یه دختری تو خوابگاهمون میگفت مرد وظیفه شه همه زندگیشو بده به ما. گفتم چرا؟ گفت خوب ما یه عمر زمینمونو اجاره میدیم بهش. میبینین این تفکر رو. تفکری سرشار از جهالت و نادانی. تفکری سرشار از عدم تربیت صحیح. مادر و پدر و خونواده و اطرافیان همچین دختری که اینجور دختری رو با این تفکر بزرگ کرده باید بنظرم دار زد. آخه خانم درسته که شوهر کردی و شوهر وظیفه ش حمایت از توه. ولی تو فقط شریک اونی. بنظرم تفکر کسانی مثل مریم و این دوستی که من تو خوابگاهمون داشتم ناشی از فقر فرهنگیه. ناشی از اینه که اون دختر با یه تفکر قدیمی که فقط باید خودتو در اختیار شوهر بذاری تا حمایتت کنه هست. ناشی از اینه که به دخترای ما نگفتن خانم استقلال مالی باید از خودت داشته باشی. توم باید کار کنی. کمک کنی دوش به دوش مردت. یا حداقل اگر نمیکنی توی خونه وظیفه همسری و مادریتو بجا بیاری ولی تا حد پررویی هم توی دسترنج اون دخالت نکنی. آیا این صداقته که مردی انقدر گاگول باشه که زن حقوقشو برداره و بعد پول درمان دندونشو بهش نده. این خریت اون مرده که برای خودش هیچی پس انداز نکرده. این از بی اقتداری و ضعف یه مرده. آقایون ایرانی حرفای خودمو به عنوان خواهر کوچیکترتون گوش کنین

خوشحالم که پدر و مادرم منو به عنوان دختری تا این حد با این رشد فکری بار آوردن. نه اینکه گدا گشنه باشم و بگم زمین اجاره میدم تا پول و استقلال به دست بیارم. همونطور که شوهر به یه عمر دوستی و حمایت و احترام من احتیاج داره منم به دوستی و حمایت و عشق و احترام او احتیاج دارم. زندگی یه شراکته خانما. بهره کشی مالی نیست. اینو یاد بگیرید خانما

شما به حقوق آقایون بی احترامی کردی خانم ولی فکر نمیکنم آقا یا خانمی به حقوق شما توهین کرده باشه. اونا حقیقت انسانی رو گفتن. کجاش توهینه گفتن حقیقت؟

خانم سوال کننده ما خیر و صلاح خودتو میخوایم. اگه به حرف خانمایی مثل مریم و پریا- کلوت و شیما و امثال اینا گوش کنی یه روز به خودت میای میبینی زندگیتو باختی. به حرف اونایی که گفتن کارت اشتباه بوده گوش کن و مطمئن باش حداقل نحوه برخوردت اشتباه بوده. معذرت خواهی کن و اگرم از عدم صداقت شوهرت ناراحتی (که من فکر نمیکنم این کار شوهرتون بی صداقتی باشه و ربطی به موضوع صداقت داشته باشه. چون رو حساب شرع و قران و منطق و اخلاق پول خودشه دسترنجشه حق داره یه کمی هم به خونوادش ببخشه) نهایت اگه فکر میکنی صداقت نداشته باهات سر فرصت مناسبی با معذرت خواهی بهش بگو شوهرم بیا همیشه با هم صادق باشیم . مادر توم مادر منه من هیچوقت از کار خیری که در حق مادرت کنی بدم نمیاد. اگه اینو بگی و از ته قلب بگی. مطمئن باش برکتی تو زندگیت میاد که کمترینش ابهت دوچندان شما پیش شوهرته. بعدشم عزیز دلم بخداوندی خدا ضرر نمیکنی. به غریبه که نداده. به مادر داده. مادر. فکر کن برادر خودت باشه دلت میاد زنش مبل ها همش تو چشش باشن . بخدا هیچ پسری تا ابد پسر مادرش نمونده. اون اول و آخر شوهر شماست. تا کی میخواد بده به اونا. وقتی بچه دورتونو گرفت دیگه خودشم نمیرسه به اونا کمک کنه. مطمئن باش خدا بهت میبخشه عزیز دلم. برکت میاد توی زندگیت.

حالا به مریم

مریم خانم عزیز اگه برادر خودت برای مادرتون مبل بخره بازم ناراحت میشی. میگی فقط نیازای اساسی؟ بعدشم نه اصلا فکر کن خودت خواهرشی اصلا نیاز به کمکش پیدا کردی. مثلا دارم میگم مثلا برادرت واسه بچه شما نه واسه خود شما جهیزیه بخره چه عیب داره به خواهرش کمکی کرده باشه؟ ها؟

بعدم به مجید 95

آقا شما از خودت فتوای لازم الاجرا نده

فقط مادر پدر فرزند همسر حیوون توی خونه؟ مثلا فکر کن یکی خواهرش محتاج جهیزیه ست و برادرش توان مالی داره. آیا نباید دست خواهره رو بگیره؟ اگه برادر دست خواهرو نگیره پس ناموس و آبرو معنیش چیه تو این دنیا؟ ایرانیا غیرتتون چی شد؟حداقل کمک نکنین به کسی فدای سرتون. ولی دیگه تفکرتون بذارین سالم بمونه بابا

سرکار خانم نادیای عزیز

نمیدونم چرا روم به دیوار ببخشید عذر میخوام ولی توی نظر شما احساس صداقت نمیکنم. فکر میکنم این نظر یه عروسه تا یه مادرشوهر(یه مادر). بازم میگم ببخشید اما واقعا صادقانه بنظر نمیاد. بعدشم کسی نیاز به کمک پسرش داره و پسرشم توان مالی داره خوب چه اشکال داره پسرش کمکش کنه حالا یا مبل یا هر چی؟

به خانم مهرانا

چرا فکر میکنین ما از عروسامون عقده ای داریم که اینجا خالی کنیم؟ ما اصول انسانی برخورد و طرز فکر خانمایی رو گفتیم که شوهر رو میخوان مث ندید بدیدا توی چنگ خودشون بگیرن با همه مال و داراییش و قصد خیر هم ندارن

باور کنید ماها هیچ عقده ای نداریم شما ها هم همجنسای خودمونین ما هم دختریم مث خودتون زنیم ولی مرد و مردانه اصول انسانی رو گفتیم و تکرار میکنیم. میگیم همونطور که مادر خودتو دوس داری مادر شوهرتم داشته باش. میگیم یه دست مبل خریدن واسهم مادر آدم اونم با پولی که از جیب من زن در نیومده به جایی بر نمیخوره واللا

درثانی اگرم کسی دور از جون تهمتی که شمماها به ما میزنین عقه ای باشه خالی کردن عقده هاش اینجا چه گلی به سرش میزنه؟

سلام

آقای مجید 95 عزیز. این جواب شما خیلی واسم مهم بود که مجبور شدم بازم سر بزنم

بله درسته که جایگاه خواهر و برادر اصلا در حد پدر و مادر نیست اما من که نمیدونم من یکی دست خودم نیست انقدر عنصر عاطفه و احساس توی وجودم پررنگه که خواهر و برادرمم در حد مادر و پدرم کمتر نمیبینم. ولی این حرفی که شما میزنین هی روشم اصرار میکنین بعضیا رو ممکنه پررو کنه یعنی ببخشیدا و لی سوژه بده دستشون هی بگن خواهر برادر که واجب نیست. اسلام گفته . درست. ولی این جور حدیث و حرفا برای کساییه که اونقدر درکشون بالاست که هرچیزی رو سر جای خودش رعایت کنن یه وقت اینو به کسی میگین دیگه سوژه میفته دستش. منظور من این بود دقیقا

سلام.

1- اینکه شوهرتون نگفته داره به مادرش کمک میکنه کاملا طبیعی و درست بوده است. وقتی کسی داره به دیگری کمک میکنه دلیل نداره بیاد همه جا فریاد بزنه. مخصوصا که ایشون به مادرشون کمک میکردن. سوال کننده محترم اگه ایشون به فرد غریبه ای کمک میکردند شما باز هم اعتراض میکردید؟ من میگویم نمیکردید. حتی ممکن بود او را تشویق هم بکنید. ولی حالا که آن شخص مادرشوهرتان هستند، اینگونه اعتراض میکنید.

به نظر من شما در این مورد نباید اعتراضی میکردید. حتی نباید اعلام میکردید که میدانید. شوهر شما از همین برخورد شما بوده که ترسیده و بهتون نگفته. ترسیده به روی مادرش بیاورید. درست هم فکر میکرده.

2- شما کیف مدارک شوهرتون رو بی اجازه جستجو کردید. این کار بسیار زشت بوده. کافیه خودتون رو جای شوهرتون بگذارید. خوب معلومه که ناراحت میشه. اصلا ناراحت نمیشد باید تعجب میکردید خواهر من.

3- وقتی خودت داری میگی کم و کسری تو زندگی نداری، حتی به خانواده خودتم کمک کرده، آیا حق نداره به خانواده خودش کمک کنه؟ تعجب میکنم.

با سلام

بنظر من رفتار شما شاید باعث این رنجش شده و شاید رفتارهای قبلیتون باعث این مخفی کاری

درد کل نظرم اینه یک مرد و زن اگر زندگی خودشون به مشکل مالی بر نخورن و براحتی بتوننن مخارج خودشون رو تامین کنن اجازه دارن مازاد پولشون رو هر طور دلشون می خواد هزینه کنن اما

اما

این هزینه کردن اگه با آگاهی طرفین باشه خیلی بهتره

حالا هم کار از کار گذشته شما دعواتون شده ولی می تونید با خرید یه شاخه گل و تدارک یه شام خوشمزه و یه خونه گرم به استقبال آشتی برین و همینها رو براش توضیح بدین من حتم دارم نه تنها باهاتون مث قبل میشه بلکه ازین به بعد هم تو کاراش بهتون اطلاع بده

ضمن اینکه بعد از اینکه همه چی درست شد می تونی مظلومانه و منطقی ازش گله کنی که چرا سرزنشت کرده

آخ که چقدر خوشبخت شدن آسونه......

اگر بخواهیم.

 پس این مخفی کاریه از ترس ولخرجی های خانمهاست .خب خانوما خرید کردنو دوس دارن اینو کاریش نمیشه کرد ، ویژگی ذاتی خانمهاست ههههه اما دیگه اونقدرا هم بی فکر نیستن که برای آینده برنامه ای نداشته باشن یا وام و قسط و بدهی رو درک نکنن به نظرم بستگی به آدمش داره همه یه جور نیستن و مثل هم فکر نمیکنن .

افرادی هم که با پس انداز و مال و اموالشون به دیگران پز میدن آدمای تازه به دوران رسیده ای هستن  ادمی که با پول بخواد فخر فروشی کنه شخصیت چیپی داره و کمبودهاشو به نوعی داره با اون پول پر میکنه .

آقای کابو حرف خوبی زدن  همه چیز بستگی به میزان  عقل و شعور داره .

یک مشکل دیگه اینکه من دوست دارم کاری میکنم از خونه بیرون نبرم اما وقتی به زن میگی فقط خواجه خافظ شیرازی خبر نداره 
آقای کابو با این حرفتون موافق نیستم  یعنی میخوای بگی خانمها دهنشون لقه و خبر چینن !!!!!  همه که اینطوری نیستن .