خانواده برتر

یا  میخاد یکاری کنه که شما پیش قدم بشی (تو بحث ازدواج و مثلا صمیمی شدن بیشتر!)
یا داره سعی میکنه یجوری شمارو بیشتر بشناسه
و ببینه میتونه بهتون پیشنهاد روابط دوستی یا
 ازدواج رو بهتون بده یا نه !!

دقیقا درکت میکنم,و یکی از بدترین حس هایی هست که یه نفر ممکنه داشته باشه. اعصاب خورد کنه.

کاش یکی بیاد به تو بفهمونه سواستفاده دقیقا سواستفاده جنسی نیست .همینکه داره با احساساتت بازی میکنه ینی سواستفاده .چرا واسه خودت ارزش قائل نیستی؟ همش سوال و معما ؟؟

سلام دوست سوال کننده

والا از این موجودات دو سه پا هر چی بگی برمیاد منم دو سه سال سر کار بودم و حرفهای عاشقانه ای میزد که بیا و ببین و همه میگفتن برو اسم بچه ات رو هم انتخاب کن و کاشف به عمل اومد مردک بچه داره!!! یا مورد دیگه بود انقدر حرفهای عاشقانه زد زد اخرش اومد گفت فردا با همون مخاطب خاص که همیشه باهات در موردش صحبت میکردم دارم ازدواج میکنم پسری که کسی رو بخواد مثل ادم خواستگاری میکنه اینطور ادمها به نظر من یه مشت تنوع طلبن که همزمان شش تا دختررو خوابوندن تو اب نمک تا اخر یکی رو انتخاب کنن. تنها کاری که میتونی بکنی اینه که بگی یه خواستگار پرو پا قرص دارم و میخوام بهش جواب بدم نظر تو چیه ببینی عکس العملش چیه؟ من خودم یه بار همچین کاری کردم اون متاهله داشت پس می افتاد یکی دو سه جای دیگه هم این موضوع جواب داد و پسره به تته پته افتاده بود وقتی گفتم خواستگار دارم و میخوام بهش فکر کنم به نظرم اگه این اقا بهت نظری داشت خواستگاری میکرد و از عشق قدیمیش هم که ازدواج کرده اسمی به میون نمی اورد چون اقایون خودشون بهتر میدونن که اگه قصد ازدواج با یه خانومی رو داشته باشن به هیچ عنوان نباید هیچ اشاره ای به عشق قبلیشون کنن الا ایحال این اقا شمارو دیده یاد گذشته افتاده و میخواد یه لاسی هم بزنه ببینه بهش پا میدی یا نه به نظرم یهو ولش کن و جوابش رو یه خط در میون بده و اگه پرسید بگو هم خودم خوشم نمیاد با نامحرم زیاد صحبت کنم هم خانوادم خوششون نمیاد و یادت باشه دختر نباید همیشه دم دست و اماده باشه.

سلام 

بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام

من برام پیش اومده چند بار ، ولی به صورت کلی میگم و بدور از قضاوت کردن ، اصولا پسرهایی که هدفشون خیره ولی اقدام نمیکنن چندتا دلیل داره :

ممکنه مطمئن نیست از آینده و از آینده ترس داشته باشه

ممکنه مشکلاتی سر راهش باشه (هر چی میتونه باشه ، روحی روانی ، جسمی ، خانوادگی و...)

ممکنه وضع مالیش خوب نباشه

ممکنه متاسفانه مثل من ظاهربراش خیلی مهم باشه(من اعتراف میکنم همیشه دارم مقایسه میکنم ، دست خودم نیست ولی خیلی بده)

ممکنه آدم ایده آل گری باشه (خودم اینطوری هستم ، دوست دارم وقتی ازدواج میکنم همسرم به وجودم افتخار کنه از هر جهت(ظاهر ، از لحاظ مالی ، شادابی و اخلاق و ...) ، مثلا دوست دارم وقتی خونه پدرش کلی خوشبخت بوده تو زندگی با من چندین برابر خوشبخت تر باشه)

ممکنه اقدام نکنه چون اقتدارش بخاطر نداشتن شرایط بره زیر سوال (دوست نداره شخصیتش جلوی بقیه خورد بشه و باعث سرافکندگی خودش و خانوادش و دختر مورد نظر بشه)

ممکنه چند تا کیس باشن و تو انتخاب کردن مردده

و خیلی دلایل دیگه ...

حالا تو یه موردی طرف مقابل به من حرفی زد که تا آخر عمرم آویزه گوشم کردم : گفت تو فقط حرف میزنی عمل تو کارت نیست(کاملا درست میگفت ، چون شرایطش رو نداشتم از هر لحاظ درب و داغون بودم) ، بعد بهم فهموند وقتی شرایطش رو نداری پس نباید به کسی فک کنی ، کاملا درست گفت و حرف حق جواب نداره.

منم کلا تصمیم گرفتم وقتی شرایطش رو ندارم پس باید بتمرگم سر جام ، منطقی برخورد کنم تا اون سرمایه کافی رو بدست نیوردم نباید در موردش هم حرف بزنم چه برسه بخوام اقدام کنم.

من متاسفانه همیشه مقایسه میکنم ظاهر برام مهمه تا حدی که نمیتونم تصمیم بگیرم(البته قبل ازدواج ها) ، طرف مقابل ممکنه حالش ازم بهم بخوره(نمیدونم شاید من نباید اصلا ازدواج کنم ، وقتی انقد بی جنبه و بی ظرفیتم که کلی خوبی رو نمیبینم و مقایسه میکنم پس صلاح نمیدونم کسی رو اذیت کنم)

این مسائل معمولا باعث میشه آقایون نتونن اقدام کنن و مردد باشن.

حالا راهکار اساسی :

بقول آقای نجفی تا وقتی کسی خواستگاریتون نیومد اصلا جدیشون نگیرید ، حالا میخواد بهترین پسر دنیا باشه(بنظرم عشق به حرف نیست عشق رو باید ثابت کرد) ، اگه مرد باشه میاد خواستگاریتون (من بشخصه مردش نبودم اعتراف میکنم ، خدا میدونه قصدم هم بد نبود ولی راهش فقط خواستگاریه و بس).

ببخشید یکم درد دلم کردم ، موفق و پیروز باشید

کاری با قضیه دوست پسر-دوست دختری و ایناش ندارم خودتون به سنی رسیدید که درک درستی داشته باشید، اما اگه دوست ندارید وقتتون رو پای کسی هدر بدید و براتون مهمه که عمرتون تلف نشه از من میشنوید این آدم یه مشکلی داره که این بازیا رو درمیاره و فقط داره شما رو هم درگیر خودش و بچه بازیاش میکنه وگرنه این رفتار یک مرد بالغ و عاقل که شرایط ازدواجم داره و کیس دلخواهش رو پیدا کرده نیست.

حالا یا سر کارتون گذاشته و از بازی کردن با شما لذت میبره، یا هنوز احساسش درگیره مورد قبلیشه و شما براش شدید راه تخلیه روانی و تلاش برای فراموشی یا هر چیز دیگه.

این ادم واسه شما مرد زندگی نمیشه، حداقل نه تا وقتی نفهمیده با خودش چند چنده. به نظر من بی خیالش بشید. شما دیگه از هیچ طریقی تماس برقرار نکنید و در پاسخ تماس و پیام های اونم سرد و بی رغبت باشید به مدت دو سه هفته نهایتا تا بفهمه حوصله شما رو سر برده با اداهاش. اگه اقدام جدی کرد و از طریق خانواده خواستگاری کرد که هیچ وگرنه دیگه کلا جوابش رو ندید و سعی کنید از بین کیس های فعلیتون انتخاب کنید.

به نظر من اون الان که دختر داییش داره ازدواج میکنه تحت فشاره، میخواد یکی باشه که یه جوری باهاش درد دل کنه، در واقع شما براش حالت یکی رو داری که داره باهاش درد دل میکنه، منم یکبار شکست عشقی خوردم فشارش خیلییییی سخته خیلییییی سخت! منم وقتی طرف داشت ازدواج میکرد داشتم دیونه میشدم، البته من دوستام دختر بودن وبه اونا زنگ میزدم ،وقتی خودش مستقیم بهت گفته که عاشق دختر داییش بوده لزومی نداره تو ریسک کنی!اون آزاد موقع ازدواجش نیست چون هنوز با دلش حساب کتاب نکرده،خودتو الکی درگیرش نکن اون فقط با تو داره خودشو تسکین میده حتی خواستگاری کردن از شما هم شاید به نوعی به خاطر فراموش کردن عشقشه،منم میخواستم اونموقع به خاطر فرار از اون فشار با خواستگارام جواب مثبت بدم،ولی دیدم بزرگترین ظلم به خودم واون  شخص میشه!اون باید یک مدت طولانی از تحمل شکست عشقی بگذره بعد دنبال یه کیس مناسب بگرده،بعدشم اون اصلا مورد مناسبی به نظرم برای شما نخواهد بود چون تو دیگه آرامش نداری وهمش ممکنه فکر کنی اون به عشق قبلیش فکرمیکنه!من پسرها و نمیشناسم شاید اونا نظر دیگه ای رو داشته باشن

اگه خواستی نظرمنو بدونی بخون اگه نخواستی نخون...میگی مذهبی هستی و اعتقادی به دوست پسر نداری میشه الان بگی اسم رابطت با این اقا چیه ؟؟؟ایشون قصد تموم هدف هاش شمایی اما نه برای ازدواج ..بهتم میگم چرا ..گفتی حرف بدی و سواستفاده گرانه نمیزنه که بگیم نیت داره ...حرفت درسته که نمیزنه اما این بخاطر گیر افتادنش تو وضعیت خاصیه ...ایشون تو خانواده مذهبی بوده و بزرگ شده که با دختر ارتباط داشتن را گناه میدونه و با این تفکر بزرگ شده و حالا دلش میخواد با دختری رفیق شه نه راهش را بلده از کجا شروع کنه و نه فعلا قدرت داره اون سد گناه بودن اون روابط را در افکارش بشکنه برای همین نتونسته حرفی بزنه هنوز ....هر چند در اینده سد خواهد شکست ...اینکه داره میگه خونه خالی دارم و تنهام و اینکه مدام به شما از شوهر کردن میگه میخواد شما را روح و افکارت  را برای داشتن یک مرد اماده کنه و تحریک...نود درصد دخترها به قصد ازدواج با پسری رفیق میشند نه برای عیاشی ...یک ادم مذهبی چرا باید تو خصوصی یک دختر عکس بده از خودش ؟؟؟درباره دوست پسر و این چیزها و عکس بی حجاب پرسید که ببینه اگه اهلش هستی کارش راحت تر بشه تو داشتن رابطه باهات ....و وقتی دید گفتی نه خوشت نمیاد سریع گفت افرین چه کار خوبی ...اگه واقعا نظرش اینه پس چرا دوستای بی حجاب داره ؟؟؟اینکه اسم بچت را اسم من بزار جمله ای احساسیه که هر دختر را احساسی میکنه  و اونم اینو میدونه ...بهت گفت پستهام را ببین تا بری ببینی بعد شروع کرد غیرمستقبم جوری بنویسه که بگه عاشق تو شده اما میترسه بگه و از این چرندیات و تو تحت تاثیر ...این راه شکستن اون سد را بلد نیست هنوز و برایرهمین میاد و میره وگرنه نیتی جز رفاقت نداره ...اگه نیتش ازدواج بود رک میگفت و با خانواده میومد خواستگاری نه این همه مدت با دختر غریبه اینجوری بحرفه اونم کسایی که ادعای مذهبی بودنشون میشه ...رابطتون را قطع کنید سریعا تا دردسر درست نشده.

اگه من بودم ولش میکردم جوابشم نمیدادم اصلا برام مهم نبود 

عزیزم هیچ وقت طرف یک مردی که شکست عاطفی خورده نرو .

سلام.از نظر من ایشون پراز ابهامه اما ی جوریه انگار دنبال کسیه که باهاش درد دل کنه

سلام

به این اقا بگویید خدا رحمش کرد که با دختر دایی اش ازدواج نکرد چرا؟چون ازدواج فامیلی خطرناک است

عزیزم باید خیلی مواظب باشید اکه قصد ازدواج داشتند رسمأ ازتون خاستکاری میکردن،

تا وسطای متنت خوندم خندم گرفت... چی کار میکنی شما؟؟؟
الان مشکلت چیه؟ :)
دختر جون اخه این کارا چیه میکنی؟؟؟

پسره با عرض شرمندگی سر کار گذاشتتت!! شک نکن..

چه جوری اجازه میدی پاشو بزاره اینقدر جلو؟ :/  

من بودم دوتا تو دهنی میزدم بش..بشینه سر جاش!!!  پسره چیکاره شماست میگه اسم بچه تو اسم من بزار؟؟ با هم دارین خاله بازی میکنین>؟؟ مطمنی 25 سالته؟؟

ول معطلی خواهرم..نکن این کارا رو..

سلام من وقتی نوشته شما رو خوندم حس کردم دقیقا دارید در مورد اون فردی که من می شناسم صحبت می کنید و اگر نگفته بودید که از نزدیک دیدینش می تونستم بهتون بگم شاید همون باشه!

راستی ادامه ی صحبتام.

خعلی باحال نوشتی دمت گرم :-) 

طرف میزون نیست حواستو جمع کن دختر

تو بیشتر نظراتتونک خوندم فهمیدم بیشتر خود دخترا خود خودتون باعث شدین طرف با احساساتتون بازی کنههههههههههههههههه

اصلا نمیخوام تو دلتو خالی کنم ولی بدبختی ما دخترا سر همینه که تا یکی یه لبخند بهمون میزنه واسه خودمون خیالبافی میکنیم که حتما بهمون نظر داره...منم یه همچین تجربه ای داشتم حتی تعصبم نسبت بهم نشون میداد اون موقع فکر میکردم دوستم داره و منم بهش فکر میکردم تا وقتی که برای بله برون دعوت شدیم،دنیا تو سرم خراب شد،نه به کسی میتونستم بگم دردم چیه نه کاری ازم برمیومد،فقط بهش پیام تبریک دادم و براش آروزی خوشبختی کردم بعدشم تو جشن عقدش شرکت کردم و لبمو خندون نشان میدادم و دلم غوغا،الانم همیشه میگم اگه واقعا با قصد و غرض بهم پیام میداده تاوانش پس بده چون بدجور نابود شدم ولی اگه این طور نبوده که انشالله خوشبخت شه،پس توأم تا به زبون نیورده پیش خودت فکرای الکی نکن

عزیزان دلم دوستان خوبم ممنونم از نظراتتون

به نظرم برای ادامه این رابطه وقت نگذارید. مطمئنا بعدا براتون بد میشه. حداقل عیبش اینه که وقتتون هدر رفته. اون اگر نیتش ازدواج باشه٬ راه و روش و سنت خودشو داره. این طوری که نمیشه ... اصلا هم شما پیش قدم نشو

با سلام دختر عزیزفکر میکنی این اقا برا چی شمارو به حرف میگیره 

 

برفی خانم - خانوم ه -صرفا جهت اطلاع- ژاله: خیلی ممنونم از نظراتتون.  خودم هم قبول دارم که سخته با کسی بودن که قبلا کسی و دوست داشته والا من خودمم قبلا کسیو دوست داشتم بهش نرسدیم . اصولا با این سن سال دیگه کمتر پسر یا دختر ی پیدا میشه که  کسیو تو زندگیش نداشه باشه. نداشته باشه عجیبه. ولی ایشون گفتند در حال حاضر  مورد مناسب ندارند  و بعداز دختر دایی اش هم خواستگاری رفته ولی جواب منفی شنیده. والا نمیدونم این چه سرگرمیه که هر بیست روز یکبار یک پیام خشک خالی میده و میخواد بدونه ازدواج کردم یا نه. همینم غیرمستقیم میگه .  بعد هم ایشون به اندازه کافی تو تهران شرایط فراهمه براش برای سرگرمی.

نمیدونم چه سواستفاده ای از احساس- مستقیم اصلا ابراز علاقه نکرده و نمیکنه.  اصولا سو استفاده اینه ک به طرف هی میگه دوست دارم عاشقتم بعد ولش میکنه ولی اون مستقیم ابرازنمیکنه . من هم چندین بار باهاش سرد برخورد کردم  و به قول شما تره هم خورد نکردم که اتفاقا باعث شد رفتارهای غیرمستقیمش بیشتر شده .

الی خانوم - نم نم بارون- هانی: خیلی ممنونم والا حرف حساب جواب نداره  و قبول دارم حرفاتونو.ولی مواردی که گفتی و رعایت کردم اتفاقا اون اوایل . چون راستش میترسیدم ضایع بشم چندین بار پیام هاش بی محلی کردم  و یا سرد برخورد کردم ولی بدتر شد و رفتارهای غیر مستقیمش بیشتر شده تا مستقیم. الان هم منطقی شدم  .و احساساتی نیستم همچین بهش وابسته نشدم  الان یک مورد خوب بیاد بعله میگم. ولی کیس هایی ک تا ب الان اومدن به معیارهای من نخوردند .گفتم که هر بیست روز یک ماه سروکله ش  پیدا میشه بااون رفتارای مشکوکش

علی 375: از اغاز اشنایی بیشترمون (از زمان مشکل شغلی) یکسال گذشته و تا به الان هرچی بوده فهمیده به نظرم. فقط چند ماهه رفتارهای غیرمستقیمشون ادامه دار شده. ممنونم از نظرتون.

ترانه: نمیتونم عزیزم اینجوری حس خیلی بدی هم میده حس میکنم سبک و جلف میشم و اگر منظورش من نباشم ضایع میشم والا فقط خدا میشناسه این پسرارو.این چراغ سبز نشون دادن و بعدش فرار کردن بیشتر برام سواله.

پسر دهه شصتی: ممنونم از گفتن تجربه تون. ولی ایشون شرایط داره هم شغل داره هم خونه و هم درامد ثابت .. حرف اقای نجفی هم والا باید با اب طلا نوشت زد بالای وبلاگ خودمم قبول دارم . ولی این رفتار ها هم ادمو خسته میکنه

خانم مهندس: ممنونم ..  همین الان ، اگر مثل دوست شما خواستگاری داشته باشم که معیارهای منو داشته باشه و بر دلم بشینه اکی میگم نه اینکه منتظر این اقا بمونم .با این رفتا رهای غیرمستقیمش. دوستتون هم کار خوبی نمی3A9نه. و لی مثل دوست اولتون هم نمیتونم مستقیم بگم سخته.

نازنین : ممنونم از نظرت. والا خودش هم توپستش نوشته بود که سر اون جریان اولی خیلی اسیب روحی دیده و الان میترسه دوباره همینجوری بشه.

کاملیا – دختر مجرد-. پریا کلوت: ممنونم از اینکه تجربه تونو گفتنین. اره والا خودمم موافقم و قبول دارم حرفاتونوو  شما هم کاردرستی کردید. این موارد تو اطرافیانم زیاددیم. ولی ایشون دختر به اندازه کافی دوربرش هس تهران. این دردل هاش مال اوایل بود یعنی یکسال قبل برا شناخت بیشتر که نظرمو بدونه و اینها. الان رفتارهای غیرمستقیمش بیشتر شده. نمیدونم این رفتارا مجازی و غیرمستثیمش  چیه ک ادمو خسته میکنه

ایرانی: ممنونم از اینکه وقت گذاشتید جوابها روتو تو صفحه شخصی تون نوشتم.

احساس گناه: ممنونم از اینکه و تجربه تو گفتی. ولی جالبه شما تویک کلاس بودین مگه دوست وهمکلاسی مشترک نداشتین که متوجه متاهل بودنش نشدین؟ من باابیشون دوست وهمکلاسی مشترک زیاد دارم و امارش و هم دارم متاهل نیستند.

افسانه: خخخخخخ خیلی باحالی.  چه عجب نگفتی دوستی با نامحرم رویا ی شیرین(((;

سارا: ممنونم عزیزم منم برای همین برام سواله وقتی اینهمه مسافت بینمون هست و صرفا مجازی و میتونه دوست دختر واقعی بگیره دلیله این همه رفتارا ش چیه .

مهربانو: عجب!!! خوب پس اینکه گوشی اش خاموش و اینها یعنی خود شمارو هم درگیر کرده که اینقد رفتید سرچ و امارشو دراوردی افرین. ،....یعنی اگر این اقارو تو واقعیت نمیشناختم میشد اون فردی که که شما ب صورت مجازی میشناسید جلالخالق 

 .(((;نمیفهمم  شباهت رفتاریش شبیه اون اقا بود یا چیز دیگه؟ ایشون تو دانشگاه همرشته ام بودن، ولی نه پزشکی گرایشمون فرق میکنه. مشکل فوت مادرور بیماری نداره.. تو واتساپ پیام میده، پست هایی که میگم توفیس ب وک میزاره..وبلاگ هم نداره... ابراز احساس مستقیم هم نمیکنه  فقط یک مدته این رفتارهایی ک گفتم ازش سرمیزنه.ممنونم از اینکه وقت گزاشتید.

تا میتونی بدو

سلام

خدانگذره ازاون پسرهایی که دارند با احساسات دخترها بازی میکنند

نظر ایرانی کامل و عالی بود . 

شما که سر حرف خودتونید ، ماه رمضان رو تبریک گفته لزومی نداره جواب بدید بلاکش کنید 

سلام لطفا راه هایی برای تقویت هوش وای کیو بگید وایا راهی وجود داره که بشه هوش رو درسنین نوجوانی تقویت کرد.ازراه های عملی وتجربه شدتون بگید.مرسی

شاید تنهاترین نتیجه ای که میشه از حرفات گرفت اینه که:

شاید تنهاترین نتیجه ای که میشه از حرفات گرفت اینه که:

کامنت زن زندگی رو دوباره بخون! تموم چیزی که من میخواستم بگم بت همین بود که گفتن.. شیوا.. و رسا :)

سلام دوست خوبم
بنده هم مثل شما در چنین شرایطی بودم تا این حد بهتون بگم که اون آقا حتی شعرهم برام میگفت و از اسمم در شعرش استفاده میکرد. البته من اون موقع  سنم کمتر بود و راستش نمیدونستم چطوری باید برخورد کنم فقط خودمو میزدم به کوچه علی چپ که اگه حرفی داره مستقیم بزنه. تا اینکه منو دعوت کرد بیرون. دوماه کامل کارش این بود که منو راضی کنه آخرسرم با مشورت از مشاوردانشگاه رفتم.مشاور گفت شاید بخواد چیزی بگه. که اخرم نگفت :)))
و از اون روز به بعد دیگه چیزی نگفت . و رابطه شو قطع کرد یه مدت .من که خیلی بهم برخورده بود سعی کردم محترمانه بهش بگم از اینکه یه مدت بودی و بعد یه مدت نبودی خیلی بهم برخورده و اصلا این رفتار رو ازت انتظار ندارم که اونم یه دلایل مزخرفی اورد.
خلاصه بعد یه سال دوباره اومد ولی من که دیدم ایشون از نظر روحی ثبات نداره و نمیدونه با خودش چندچنده و منم حوصله ی این بازیا رو نداشتم خیلی قاطعانه باهاش قطع رابطه کردم.و بهش گوشزد کردم که رفتارات در شان من نیست.

به نظرم شما هم خیلی قاطعانه و بدون رودرواسی قضیه رو تموم کنید که حداقل تو ذهن خودتون این شما بودین که نظرتون منفی بود و عزت نفستونم خدشه دار نمیشه.

اینم بگم که منم به اون اقا علاقه ی اولیه رو داشتم و شرایطشونم خوب بود ولی این رفتارا نشون دهنده ی قصدجدی ایشون نبود.که من بخوام دل ببندم.

ببخشید طولانی شد.

از همه آقایان محترم اینجا معذرت میخوام خصوصا از آقای نجفی

خانوم سوال کننده سلام

خواهری حرفات منو یاد بدبختی و سادگی خودم که سه سال پیش بود انداخت. 

به ایرانی
تحلیلت عااالی بود. . سخت باهات موافقم
اگر کسی شما رو برای زندگی بخواد باید از شما خواستگاری کنه اگر هم که هنوز درگیر رابطه های قبلیش هست یا جرات جلو اومدن رو نداره بهتره خودتون رو درگیر این اقا نکنین و یکم مغرور تر باشید چه جوری بهش اجازه میدین این قدر به شما نزدیک شه که براتون اسم بچه انتخاب کنه یا عکس های شخصی بفرسته که به شما ارتباطی نداره ..من اگه جای شما بودم یک کف گرگی میزدم تو دهنش تا حالش جا بیاد و با احساس دختر مردم بازی نکنه(شکلک عصبی لطفا)

من فکر میکنم همه دختران سرزمینم باید این پست و کامنت های الی خانم و اقای ایرانی رو به دقت بارها بارها بخونن چرا که هر دختری روزی باچنین موردی روبرو میشه این پست و کامنت هاش بسیار اگاه کننده هست که در دام پسران اینچنینی که صرفا به دنبال گذران اموراتشون هستن نیفتیم  ای کاش من دوسال قبل این پست و کامنت های الی خانم و اقای ایرانی رو میخوندم و اینقدر سرمایه گذاری روحی وروانی عاطفی برای یک نامرد نمیکردم ....... از الی خانم و اقای ایرانی بابت  کامنت عالی و اموزنده خیلی ممنونم  از هر دو اسکرین شات گرفتم سرلوحه زندگیم باشه

من هم الان شاید در وضعیت مشابه با آقای طرف مقابل شما قرار دارم

 با این تفاوت که از ماجرای دو تا عشقی که توی زندگی گذشته م اتفاق افتاده و هنوز نتونستم هیچ کدوم رو فراموش کنم با دختر طرف مقابل هیچ حرفی نزدم .

 راستش رو بخوای من هم دوست داشتم با این دختر جدید از عشق های قبلیمم حرف بزنم و نظرش رو بدونم ولی نه به خاطر اینکه عاشق دختر جدید شده باشم به خاطر اینکه شاید بتونه یه راهنمایی بهم کنه و منو از بلاتکلیفی دربیاره . شاید هم می خواستم کمی از سنگینی این بار کم بشه ! هر چند که بعید می دونم مشکلی رو حل کنه و تا الان چیزی نگفتم . با این پست شما تصمیم گرفتم بعدا هم چیزی نگم !

رابطه ی پر ابهامو کاش برای خودت روشن کنی و تمام

رابطه ی پر ابهاموراستی نظر دوم مهربانو پیشنهاد خوبیه.

سلام دوستان ایا راهی وجود دارد برایتقویت هوش درسنین نوجوانی اگه راهی بلدید که خودتون انجام دادید لطفاراهنمایی کنید.

سلام عزیزم من چندین بار تو این موقعیتت قرار گرفتم

خیلی کامل و واضح مشخصه که هر چه سریعتر از این اقا قطع ارتباط کنین . معمولا غیر همجنس گوش خیلی خوبیه برای شنیدن همچین حرفایی . شما چند بار سوال کردید دلیل این رفتار های غیر مستقیم شون چیه . که باید بگم که چیزی نیست خودتون رو درگیر نکنین وقتتون رو هم با این اقا هدر ندین . فقط یه گوش مجانی میخواستن. و نظر. بعضی وقتا هم قلقلک شون میومده که بهتون ابراز علاقه کنه و شاید هم ازدواج . ولی باز پشیمون میشده  همین روند ادامه داره.... 

سلام غزل خانوم

از اینچیزایی که نوشتی یک میلیون تا تجربه دارم. اون صد در صد به ازدواج با تو فکر هم نمی کنه. شما زنگ تفریح اونی فقط. تو رو واسه درد دل می خواد. حتی به چشم دوست دختر هم بهت نگاه نمی کنه چون هیچ گرایش جنسی بهت نداره و دلیلش هم معلومه چون خودت اهلش نبودی و نیستی و اصلا در دسترسش هم نیستی که بخواد سو استفاده کنه یا نکنه.

اصلا اصلا بهش فکر نکن. و به زندگیت برس. ایشالا خواستگار خوب برات میاد. خیلی هم به مسائل اعتقادی خواستگارات گیر نده. همینکه سالم باشه و اهل شراب و دود نباشه و اولیه های دین رو بجا بیاره کافیه. آخه قرار نیست بری پشت سرش نماز بخونی که. ببخشید اینارو میگما. من از شرایطت خبر ندارم. فقط تجربه خودمو میگم که اینقدر سخت گیری اینجوری کردم که حالا خودم دارم بدتر از اونا میشم و به دوست پسر هم راضیم.

از اینچیزایی که نوشتی یک میلیون تا تجربه دارم. اون صد در صد به ازدواج با تو فکر هم نمی کنه. شما زنگ تفریح اونی فقط. تو رو واسه درد دل می خواد. حتی به چشم دوست دختر هم بهت نگاه نمی کنه چون هیچ گرایش جنسی بهت نداره و دلیلش هم معلومه چون خودت اهلش نبودی و نیستی و اصلا در دسترسش هم نیستی که بخواد سو استفاده کنه یا نکنه.

اصلا اصلا بهش فکر نکن. و به زندگیت برس. ایشالا خواستگار خوب برات میاد. خیلی هم به مسائل اعتقادی خواستگارات گیر نده. همینکه سالم باشه و اهل شراب و دود نباشه و اولیه های دین رو بجا بیاره کافیه. آخه قرار نیست بری پشت سرش نماز بخونی که. ببخشید اینارو میگما. من از شرایطت خبر ندارم. فقط تجربه خودمو میگم که اینقدر سخت گیری اینجوری کردم که حالا خودم دارم بدتر از اونا میشم و به دوست پسر هم راضیم.

خیلى سخته بفهمى تو ذهنش چى مى گذره, منم یکبار تو شرایط خیلى مشابه خودت قرار گرفتم, هم دانشگاهى بودیم و ارتباطى هم نداشتیم,چیزى به فارغ التحصیلى نمونده بود که تو فیس بوک شروع کردیم چت کردن, البته نه ماهى یبار, تقریبا هر روز یا هر یکروز در میون, هر وقت مى دید انلاینم میومد, از اولش سوالاى خصوصى مى پرسید, مثلا چند تا خواهر برادر دارى؟ کجا زندگى مى کنى؟ با کسى دوست بودى تا بحال؟ تا چه مقطعى مى خواى درس بخونى؟ نماز مى خونى؟ و...از خودش تو محل کارش و محیط هاى دیگه عکس مى فرستاد,  هى از خودش و کارش و این که تابحال با کسى نبوده تعریف مى کرد, مى گفت ادم باید فقط با یه نفر واسه همىشه بمونه, کم کم عادت کرده بودم که هر روز باید باهاش چت کنم, اصلا حرف بد و زشتى نمى زدیم, همش در مورد کارمون و درسمون و خانوادمون بود, هیچ وقتم از شکست عشقى و افسردگى و ناراحتى و اینا نمى گفت, یکم که بیشتر چت کردیم فهمیدیم اصالتمون یکیه و به یه خاندان از یه شهرستان برمى گرده و تقریبا فامیل هستیم و کلى از اصالتمون حرف مى زدیم,همش مى گفتم شاید حکمتى بوده که یه نفر و انقدر شبیه به خودم پیدا کنم, انقدر اعتماد کردم که شماره خودم و هم دادم بهش و هر چند وقت یکبار تماس مى گرفت تو وایبر به چت کردن ادامه دادیم, تا بلاخره پاش و کرد تو یه کفش که یکبار هم و بیرون ببینیم,اونم بعد از نزدیک یکسال که هر روز چت مى کردیم, اون روز هم و ملاقات کردیم,اصلا برخوردش شبیه چیزى که انتظار داشتم نبود, خیلى حالم گرفته شده بود, چند بار گفت دفعه ى بعدى که هم و دیدیم فلان جا بریم و از این حرفها, منم غیر مستقیم بهش گفتم.دفعه ى بعدى در کار نیست و ازت خوشم نمیاد, بعد از اون روز دیگه چت نکردیم, فقط تو اینستاگرام و فیسبوک جزو دوستامه, پست غمگین و عاشقانه شکست خورده زیاد مى ذاشت از اون موقع به بعد,منم هى دوست داشتم فکر کنم منظورش منم و به خودم دلخوشى بدم, ولى کم کم دیدم یکسال دیگه هم گذشت و من فقط به فکر پست گذاشتن و نذشتن ادمیه که شاید حتى اسم منم یاد ش نیاد, خیلى فکر کردم و فهمیدم واقعا احمق بودم که بهش فکر مى کردم, اون پسر بود و همزمان با من خدا مى دونست با چند نفر دیگه هم چت مى کنه, خدا مى دونست با چه افرادى ارتباط داره, من فقط به خودم نگاه مى کردم که چون با کسى نیستم پس اونم همین طوره, فهمیدم من نمى تونم واسه خودم رابطه ى عاطفى دست و پا کنم و کسى رو دلباخته خودم منم, دلم مى خواست منم خواسته بشم دلیلى خیالاتم همین بود, اصلا و اصلا و اصلا این جور روابط رو جدى نگیر.

اصلا بشما نگفت میخواد,نمیخواد,اصلا اشارتی,بشارتی؟هیچی؟

ب پسر دهه شصتی: ان شاالله درست میشه پاداش صبر پیش خدا مححفوظه.

سلام پریا جان

به خانم میناگلی
زنده باشین ، خیلی ممنون ، امیدوارم.

اره اینکه درسته میگید تا کسی حرفشو نگفته روش نباید حساب کرد.چون ایشون قبلا شما رو میخواست گفتم لابد راهی باز شده و مقدمه چینی میکرده

چه عرض کنم رفتار طرف مقابل من مثال بارز با پا پیش کشیدن و با دست پس زدن بود ..منم رفتاراشو میذاشتم پای این چیزها میگفتم شاید میخوان راهی بذارن برا برگشت ولی این بار با دست پر و با رضایت خانواده باشند که حرفی نزدن (البته قبلا دوبار اومده بودن خاستگاری ولی خانواده ها بخاطر مسافت و اختلاف فرهنگی رضایت نمیدادن )