خانواده برتر

ممنون که برای کاربرا وقت می گذارید. خسیس بودن یک مرد رو چطور میشه تشخیص داد؟ و چطور میشه فهمید که آقا برای حقوق خانم حساب باز نکرده و چطور باید این سوال رو پرسید؟

چشم پاک بودن رو چطور میشه تشخیص داد؟

این که فرمودید باید خانواده ها رو باید خوب شناخت و نحوه رفتارشون رو به هرحال همه تو ظاهر سعی می کنن خوب باشند و برای این کار باید مدت ها با خانواده رفت و آمد کرد که به نظر غیرممکنه. میشه بیشتر راهنمایی بفرمایید. ببخشید اگه زیاد شد.

من مدت پنج ماه با ی پسری از همکلاسیام که ادعا میکرد عاشقمه به قصد ازدواج در ارتباط بودم. این پسر چند وقت تلاش کرد که نظر منو ب خودش جلب کنه وراهشم این بود ک وانمود میکرد عاشقمه وبالاخره تونست نظرمنو جلب کنه و ب من گفت برای اینکه من بفهمم میتونم تورو خوشبخت کنم یا نه باید باهم صحبت کنیم یه مدت ببینیم بهم میخوریم یا نه. من اونموقع 22سالم بود واون 26سالش. از نظر چهره و وضعیت اقتصادی و درسی از من پایینتر بود ولی از بس که چرب زبونی کرد وخوب بلد بود حرف بزنه راضی شدم. فکر میکردم عاشقمه واگه من همون اول بهش بگم ما بهم نمیخوریم داغون میشه ونمیتونه منو هیچوقت فراموش کنه. حتی مثل دیوونه ها براش گریه میکردم وفکر میکردم اگه بهش جواب رد بدم همیشه عذاب وجدان دارم. از یه طرف دیگه هم تا حالا اینقدر مورد توجه ومحبت کسی قرار نگرفته بودم. انگار برام ی معجزه بود. من قبول کردم ولی شرط گذاشتم ک تو اون مدت نباید احساسی برخورد کنیم وکاملا عقلی پیش بریم اونم قبول کرد. چند بار باهم بیرون رفتیم و درباره ازدواج و شرایطمون حرف میزدیم. هیچ تماس فیزیکی هم نداشتیم حتی نزدیک بهم دیگه نمینشستیم. این باعث شد ک من حرفاشو بیشتر باور کنم. پیش خودم میگفتم اگه منو واسه دوستی میخواست ک اینقدر رعایت نمیکرد. حرفای بی مربوط هم نمیزد و ب اصطلاح وارد جاده خاکی نمیشد ولی خب ابراز محبت میکرد. همه اینا باعث شد برخلاف چیزی ک فکر میکردم بهش وابسته بشم. رفتاراش محبت امیز و بااحترام بود ولی شرایطشو شفاف نمیگفت. تا اینکه کم کم بعد سه ماه رفتاراش سرد شد. دیگه مثل قبل ک دم به دقیقه اس میداد نبود یه وقت یه روز کامل از هم بیخبر بودیم. یه بار تو حرفاش گفت انگار هنوز شرایط ازدواجو نداره ولی من جدی نگرفتم...

بعد ک من ب رفتاراش اعتراض کردم گفتم چرا اینجوری شدی؟ چرا مثل قبل نیستی؟ منو سرکار گذاشتی؟ همه حرفات دروغ بود؟ ناراحت شد گفت ن من حرفام دروغ نبوده ولی ما از اول قرار گذاشتیم احساسی برخورد نکنیم تو داری احساسی برخورد میکنی وتو خیلی ب من وابسته شدی ومن فقط ی بار ب تو گفتم عاشقتم ک زوم کردی رو این حرف! هیچی دیگه من از اون روز جرات اعتراض کردن هم نداشتم ک ی موقع ب احساسی شدن محکوم نشم (خب معلومه هرکی جای من بود وابسته میشد. هرکی ی ادم پیدا بشه شبانه روز بهش توجه ومحبت کنه وابستش میشه) منم ناراحتتر از قبل گفتم بیا اصلا تمومش کنیم و من دیگه با تو بیرون نمیام. گفت ن تورو خدا کارمونو نصفه نذار دوباره راضی شدم ولی گفتم پس تا ی ماه دیگه نهایتا ب نتیجه برسیم ک برا ازدواج بهم میخوریم یا نه. واقعا فشار روم بود مخصوصا چون ب خانوادم چیزی نگفته بودم. همان روزم ب من گفت برا من عکس هرچی داری از خودت بیار میخوام باهات بیشتر اشنا بشم. منم کاملا مغزم تعطیل شده بود یه سری عکس براش رو فلش بردم. البته همش باحجاب بود. نمیدونم چرا اینقدر اصرار کرد براش عکس ببرم. انگار هدفش بیشتر دیدن من بود. مثلا تو دانشگاه میومد سرکلاس ی جا مینشست ک بتونه منو ببینه بعد بیست دقیقه پا میشد میرفت. دوستام میگفتن همش داشته ب تو نگاه میکرده. یا بعدا ک باهم بودیم یه دفعه اس میداد من دارم از در خونتون رد میشم بیا دو دقیقه دم در من ببینمت ک نمیرفتم میگفتم ی موقع همسایه ها میبینن. اینم بگم ک من بدحجاب نبودم و نود درصد مواقع بدون ارایش ده درصد بقیه هم با یه ارایش کمی بودم. ب من میگفت تو خودت خوشگلی ارایش نکن یا تشویقم میکرد با چادر بیام بیرون. خب منم تو فکر خودم میگفتم حتما منو دوست داره وگرنه اگه واسه هوس بود ک میگفت ارایش کن یا رابطه میخواست. هم اینا باعث شده بود من با همه وجودم باورش کنم و به اعتماد کنم...

اصلا نمیتونستم ک کم محلی و بی توجهیاشو اون اواخر طاقت بیارم. ولی جرات اعتراض هم نداشتم. تا اینکه ی روز گفت من اگه ازدواج کنم نه میتونم عروسی بگیرم نه میتونم برات طلا بخرم حتی ی حلقه هم نمیتونم. خونه هم ک ندارم باید اتاق بالای خونه بابام اینا زندگی کنیم. شغل درست حسابی هم ک نداشت. منم تو اون لحظه عصبانی شدم. اخه بعد چهار ماه ک درست و شفاف حرف نمیزد تازه داشت اینارو میگفت. حس میکردم از روی قصد این کارو کرده ک من بهش علاقمند بشم و مجبور بشم باهاش کنار بیام و از احساسات من سواستفاده کرده. منم گفتم با این شرایط نمیتونم ازدواج کنم. نمیدونم شاید گذاشت پای پول پرست بودن ولی اگه اون اول این حرفارو زده بود قبول میکردم. نمیدونستم حرفایی ک قبلا میگفت تو لایق بهترینی و من هرکاری برات میکنمو باور کنم یا حرفای الانشو؟ خلاصه شروع کرد به گفتن اینکه ما بهم نمیخوریم و کلی هم منت گذاشت ک ما رابطه پاکی داشتیم و... منم همه حرفاشو تایید کردم نمیتونستم غرورمو بشکنم و اظهار ناتوانی کنم بعدش اون بدون اینکه ی معذرت خواهی خشک وخالی کنه ک پنج ماه احساسات منو ب بازی گرفته بود و و حلالیت بخواد واسه اینکه منو ب خودش وابسته کرده رفت! حتی خداحافظی هم نکرد. ب خدا من نابود شدم. پس همه اون حرفا چی شد؟ یعنی منو دوست نداشت؟ چطوری اینقدر راحت با ی اس ام اس رفت؟ انگار این وسط فقط من وابسته شده بودم و اون هیچ احساسی نداشت. نمیتونستم درست درس بخونم. افسردگی گرفتم. اگه ی ادمی بود ک درخواست رابطه میکرد لااقل ازش متنفر میشدم همونموقع و میگفتم ی ادم هوسباز بود و منو دوست نداشت. اصلا نمیتونم دلیل کاراشو بفهمم. چرا این کارو کرد؟ مگه ادعا نداشت ک منو دوست داره؟ چرا اینقدر راحت همه چیزو تموم کرد؟ بنظر شما هدفش چی بود؟ من اعتمادمو ب مردا از دست دادم. هر خواستگاری ک برام میاد بهش بدبینم...

واقعا برام مهمه ک کسی ک باهاش ازدواج میکنم وجدان داشته باشه و احساسات دختری رو قبلا ب بازی نگرفته باشه. بالاخره اینایی هم ک با دخترا دوست میشن میرن ی روز خواستگاری و ازدواج میکنن. اینارو چجوری میشه شناخت؟ چطور میشه فهمید اینم از همون ادماس؟ چون فکر میکنم کسی که بی وجدان باشه نسبت ب همه بی وجدانه. همسرشم مستثنا نیست. چطور میشه فهمید یه پسر سر حرفش میمونه؟ وفاداره. دوست داشتنش واقعیه و واسه قیافه و... نیست؟ دیگه دوست داشتن کسی رو نمیتونم باور کنم. میترسم ازدواج کنم نتونم به شوهرم اعتماد کنم. فکر میکنم همه مردا بی احساسن و روی دوست داشتنشون نمیشه حساب کرد چون زودگذره. من قبول دارم که خودمم مقصرم باید همون اول بهش میگفتم اگه حرفات راسته بیا خواستگاری. نمیدونم چرا خام حرفاش شدم. هنوزم بعد یه سال ونیم وقتی یادش میفتم گریم میگیره و از خدا میخوام همون کاری ک با من کرد سر خودش بیاره. بعد از اون توبه کردم بعدش دونفر بهم پیشنهاد دوستی دادند و قبول نکردم ولی چ کنم کسی ک میاد خواستگاریم هم نمیتونم باور کنم. تو این زمونه ک با تحقیقم نمیشه خیلی چیزارو فهمید. فقط توکلم ب خداست.

هیچ وقت هیچ فرد و یا خانواده ای را نمیشه کامل شناخت تا باهاش زندگی نکرد و شناخت ها نسبیه  برای همینه گفتند اگه میخای کسی را بشناسی باهاش مسافرت برو ...ولی در کل برای شناخت خانواده ببینید دوستانشون چه ادمهایی هستند و با ادمهایی که اختلاف دارند اون ها چجور هستند ...ادمها را از دوست و دشمنش میشه شناخت تا حدودی....متاسفانه ما برای شناخت ووتحقیقات واسه خواستگار زیاد وقت نمیزاریم و نهایتش یک روز یا دو روز در حد یکساعت میریم از همسایه ها تحقیق در حد نیم ساعتم از محیط کار و طرفم از قبل سپرده خوب بگند براش و اگه هم نگه اصولا به سختی کسی بد میگه ...در صورتی که اگه هفت روز حداقل روزی سه چهار ساعت وقت بزاریم فکر نکنم برای یک عمر زندگی زیاد باشه ...به نطر من اول پیش دوستها اون خانواده برید و ببینید دوستهاشون چجور ادمهایی هستند و اونها درباره این خانواده چی میگند .بعد برید پیش دشمن اونها و ببینید دشمنهای اونها چه جور ادمهایی هستند و دریاره اینها چه حرفهایی را میزنند و درباره تهمتهایی که میزنند تحقیق کن ببین درسته یا غلط و بعد همه اینها را جمع بندی کن تا یک شناخت نسبی بدست بیارید ...کسی که دشمن خانواده ای باشه یا اختلاف داشته باشه باهاش اصولا بد میگه واسه اون خانواده و اون فرد بخاطر دشمنی و برای ضربه زدن به اونها حرفهایی میزنه ..بعضی حرفا ممکنه واقعی باشه و بعضی ها الکی هر مورد بدی که گفتند را بگید لطفا توضیح بده و با سند حرف بزنه بعد درباره این اتهامات تحقیق کنید و ببینید واقعیه یا بخاطر دشمنی چیزی را الکی گفته ...اونوقت همه را جمع بندی کنید و به شناخت نسبی میرسید...درباره خسیس بودن به مهمون نواز بودن طرف نگاه کنید و اینکه چقدر مهمونی میدند و رفت و امد دارند ...درباره چشم پاکی هم بعضی ادمها ناپاکیشون هویداست اما بعضی ها را تا باهاش رفت و امد نکنی نمیتونی بشناسی ...واسه همینه که وقتی خواستکاری میاد که نه فامیله نه دوست و اشنا که ادم بشناسه میگند اصالت طرف را ببین ...اصالت ثروت و دارایی نیست اصالت فرهنگ و رفتار و منش اون خانواده هست ...مسلما خانواده ای که پدر و مادر یا بقیه فامیلش دارای فرهنگ و رفتار نادرست هستند نه صد درصد اما درصد بسیار بالایی اولاد ناهنجاری تربیت میگنند چون اگه اون پسر  را حاصل ژنتیک و تربیت بدونیم ژنتیکش که از اون خانوادست تربیت کننده هاشم که مشخصند .....ولی در کل اگه تو جلسه خواستگاری پسری را دیدی که با اینکه غریبست خیلی ریلکس و بدون خجالت و خیلی راحت حرف میزنه احتمال چشم ناپاکیش نمیگم صد درصد اما درصدش زیاده ...برای خسیسی هم هر چند تعیین کننده نیست اما شیرینی و گلی که میاره را نگاه کن و بعد تو تحقیقات مهموان نواز بودن و مهمانی دادنهاشون را توجه کنید...ادم خسیس اهل پذیرایی از مهمون و مهمانی گرفتن و دعوت کردن نیست ...ولی با همه این حرفها همه حرفهام ادم تا رفت و امد نکنه با کسی نمیتونه بشناسدش .

این پسر به هیچ عنوان عاشق شما نبوده و فقط برای دوستی اومده بوده و از ترفند قصدم ازدواج هست استفاده کرده ..وقتی در اخر میگه من شرایط ندارم برای ازدواج مگه از اول نمیدونست که شرایطش را نداره پس چرا اومد سمت شما ؟؟؟این اقا هدفش دستیابی به شما برای ارضا کمبودهاش بوده که به دیگران نشون بده ببینید من با بهتر از خودم تونستم باشم و صد درصد هدفش حال کردن با شما هم بوده وقتی میگه عکستو بده منظورش عکس بی حجابه اون چون احتمال اینکه رک به شما بگه رابطه کنیم برخورد بدی کنید و بعد تو دانشگاه ماهیتش رو بشه مستقیم درخواست نمیکرده بلکه پالسهایی به شما میداده مثل عکستو بده که اگه بی حجاب مثلا دادی بفهمه وارد مرحله ای شدی که نرم شی و بهش پا بدی وقتی دیده نمیشه به شما خیلی نزدیک شد که رابطه ایجاد کرد و اینکه شما اصرارت را به ازدواج داری شدت میبخشی برای فرار از اینها و اینکه سیر هم شده به فکر فرار از دست شما میفته ...اگه یادت باشه بعد سه ماه که گفتی قطع کنیم و اونجوری برخورد کرد یهو شروع کرد به التماس کسی که سرد شده بود و این بخاطر این بود که تو این یک ماه اخرین تلاشش را کنه ..و وقتی نتونست و قصد ازدواج شما را جدی دید ..اومد گفت نه میتونم عروسی بگیرم نه طلا بخرم نه حلقه و نه خونه داشته باشم و نه کاری به عمد شرایطی را گفت که تو یا هر کسی میگه نه و بعد اون بگه علت جدایی ما تو بودی و خودش را یک قهرمان جلوه بده و تقصیر اوضاع را گردن تو بندازه ...اینکه میگه رابطه نداشتیم نه بخاطر پاکیش بلکه بخاطر نتونستن بود و اینکه نتونست حس کنه شما راضی شدی به رابطه که پیشنهاد بده و اقدام ..تموم اینکه بیاد نگات کنه یا از در خونتون رد بشه بگه بیا ببینمت با هدف بود که القا کنه بهت که عاشقتم .. اینکه بگه ارایش نکن با هدف این بود که بهت القا کنه دید شوهری بهت داره و اعتمادت را جلب کنه ضمن اینکه صددرصد حس هم کرده بوده شما اهل ارایش غلیظ نیسی پس نمیاد ریسک کنه و حرفی بزنه که شما حس کنی این قصدی داره ..گاهی اقایون از بدست اوردن دخترهایی که دست نیافتتی هستند حس غرور میکنند و با اینکارشون حس پیروزی میکنند اینها یک نوع کمبود دارند تو زندگی ..اگه توجه کنی یک سری افراد علاقه به ارتباط با متاهل دارند فارغ از اینکه میگند متاهل دردسر رابطه باهاش کمتره و این چیزها یکی از دلایلشم دست نیافتنی بودن زن متاهله که وقتی بهش برسند این حس را میکنند که ما پیروز شدیم و حس غرور که من به کسی که دست نیافتنی بود رسیدم ..درباره دختری هم که از همه لحاظ بالاتره و دست نیافتنی تر اگه بتونی بهش برسی این حس پیروزی و غرور و مهم بودن بوجود میاد ضمن اینکه اگه یک سکسی هم رخ بده که چه بهتر...ایشون حس غرور و پیروزیش ارضا شده بعد اومده تلاش واسه سکس دیده نه شما نرم شدی و نه به دردسرش می ارزه حرفایی به عمد زده که جواب منفی بدی..امیدوارم که دیگه بر نگرده اما یک سری از این پسرها بعد یک مدت که رفتندو تو کف بودند امکان داره برگردند و بخواند باز دختر را فریب بدند و میگند که چقدر تو این مدت زجر کشیدند و اینکه یاداوری میکنند اونها میخواستند ازدواج کنند اما مثلا تو ردش کردی تا اینجوری تو خودتو مقصر بدونی و دوباره تسلیم شی که مواظب باش فریب نخوری ...عزیزم همه کارها این پسر برای من اشناست و صد درصد بدون به نیتی کثیفی سمتت اومد و بعد فرار کرد و اصلا خیال نکن ذره ای عاشق بوده ...و اما سخن به تو یادت باشه فریب عاشقتم و این چیزها پسرها را نخوری این یک حربه تو دست پسرهاست و اینکه نزار زندگیت تحت تاثیر یک ادم بی ارزش قرار بگیره و بخاطر اون زندگیتو خراب کنی ...گذشته .گذشته و ما فقط باید از گذشته درس بگیریم و غصه خوردن واسه اتفاقی که رخ داده کار عقلانی و درستی نیست فقط باید گذشته چراغ راه ایندمون باشه ..تو باید اینجور نگاه کنی که خدا را شکر مسئله بدتر از اینها نشد و اینکه تو الان تجربه ای داری که باعث شده ایمن بشی از خیلی چیزها دیگه ...درست مثل واکسن زدنه که یک ویروس ضعیف را وارد بدن میکنند بدن تب میکنه و در اخر ایمن میشه دربرابر این ویروس اما کسایی هستند که واکسن نزدند و با مبتلا شدن فقط تب نمیکنند بلکه جونشونا از دست میدند ...دخترها زیادی تباه شدند عزیزم به اونها فکر کن و خدا را شکر کن که اسیب زیاد ندیدی ...در ضمن گناه کسی را به پای دیگران ننویس اگر خواستگار خوبی پیدا کردی که با تحقیق فهمیدی ادم خوبیه باهاش ازدواج کن ...ادمها بی ارزش مثل این پسر زیاد هستند ادمهایی که نقابهایی به چهرشون میزنند و میشند بهترین و باشخصیت ترین ادم دنیا گه تو زندگیت دیدی جوری که میکی این از تو افسانه ها اومده در صورتی که همش ی فریب و بازیگری هست برای فریب ..ما عزیزانمون پدر مادرمون فوت میکنند و بعد یک مدت برامون عادی میشه پس نذار یک ادم بی ارزش و فریب کار را بخاطر کارهاش انقدر غصه بخوری که ادم در مرگ عزیزانشم نمیخوره...تو الان چراغ گذشته تو تاریکی اینده تو دستته بدون اینکه بهای زیادی براش پرداخت کرده باشی خیلی ها هستند که همه چیزشون تباه شد عزیزم پس خدا را شکر کن ..

اقای ایرانی خیلی حضورتون موثره.بی نهایت سپاس که واقعا استفاده کردم.

اومدم ازتون تشکرکنم.:)

امیدوارم بتونم کمکی به شما دوستان بکنم هر چند مختصر سپاس از مهرتان .

اگه خیلی خیره نگاه میکنه و به جاهای حساس خب مشخص میشه ...بهر حال خندیدن با چشم یعنی طرف میخواد قشنگ حس کنی نگاهش را ...حالا اینکه ایا نگاهش هیزه و میخواد امار بده یا اینکه میخواد بگه علاقه منده این تشخیصش واسه شما دخترها سخته ...در کل شما باید ببینید شخصیت این ادم چجوره ایا هرزست یا نه ولی در کل پسر خیلی مثبت نمیتونه به چشم دختری خیره بشه حتی اگه دوسش داشته باشه ...شما خودت تصور کن پسری را دوست داری ..ایا توان خیره نگاه کردن تو چشاش و خندیدن با چشم را داری ؟؟؟من بیشتر تظرم اینه با نگاه خیره و خندان میخواد تحت تاثیرتون قرار بده و بر احساس شما حاکم بشه این را شک نکنید  ..حالا اینکه این کارش برای سواستفاده هست یا علاقه این را نمیتونم بگم چون شناختم ازش محدود بوده با توجه به اطلاعاتی که دادی ....اگه مواقعی هم که حرف نمیزنه بهت خیره میشه و تو چشات زل میزنه صد درصد نگاه هرزه ای  داره ..

علاقه مندی که صرفا عاطفی باشه و به حدی باشه که ادم در مقابل محبوبش خودش را فدا کنه و به مرحله از خودگذشتن برسه در مقابل محبوبش اسمش عشقه ....اما بقیه علاقه مندی ها که یا کیفیتش در حد از خود گذشتن نیست و یا کشش جنسی هم درونش هست و صد درصد عاطفی نیست  اسمش دوست داشتنه فقط همین ..

پس عشق چیز کمیابیه کلا بزاریدش کنار و فقط درباره دوست داشتن حرف میزنیم .....هم منی که به دختری علاقه مندم به دختر کشش جنسی دارم هم اونی که هرزست به دختره کشش جنسی داره ...با این تفاوت که حس من به اون دختر هشتاد نود درصدش علاقه عاطفیه و ده یا بیست درصدش کشش جنسی و قدرت اون علاقه عاطفی انقدر هست که بر کشش جنسی غلبه کنه ...چی منظورمه حالا ..اون اینه مثلا که پسر با دختر مورد علاقش جایی تنها میشه و همه شرایط برای داشتن رابطه مهیا میشه اما حسش را میکشه چون حس عاطفی بر اون حس جنسی غلبه میکنه که اقا پسر اگه این کار را بکنی به دختر اسیب میزنی اگه اتفاقی افتاد و نتونستی باهاش ازدواج کنی کی جوابگو اسیب به محبوبت هست ...اما ادم هرزه که اصولا نقاب عشق به چهره میزنند هشتاد نود درصد و یا شاید صد درصد حسشون شهوته و نه حس عاطفی به دختر و اگه شرایط مهیا بشه کار خودشون را میکنند و براشونم مهم نیست دختر اسیب ببینه در ضمن لازمه بگم ارضا حس شهوت لزوما سکس فیزیکی نیست و گاهی پسر با ابراز علاقه دختر به خودش یا چیزها دیگه لذت جنسی داره میبره ....این همه حرف زدم که این را بگم وقتی منی که به دختری علاقه مندم دارم نگاهش میکنم و بهش خیره شدم تا نگاهم میکنه نگاهمو میدزدم که نفهمه چون خجالت میکشم که حس کنه حسم صرفا جنسی هست ولی کسی که تو چشم دختره بازم خیره میشه اینجور نیست ..البته این حرفهایی که زدم یک اصل صد درصد نیست که فکر کنید صد درصد هست اما خب در مورد اکثر موارد هست .

خیلی ممنون از راهنمایی های شما. بسیار عالی بود. یه نکته ای هست اینکه اگه آقا سنشون زیاد باشه و اجتماعی تر باشه بازهم خجالت می کشه؟ اگه همه مشکلات رو بشه حل کرد فکر کنم با چشم ناپاک بودن نشه کنار اومد. بعضیا میگن آقایون بعد از ازدواج این مشکل ناپاک بودن چشمشون حل میشه. واقعا درسته؟ به نظر شما در مورد حقوق خانم ها در جلسه خواستگاری صحبتی نکنم؟ اگه اینطوری که شما فرمودید خوب بهتر نیست تو خونه باشی تا اینکه کار کنی؟ آقایون دیدشون نسبت به خانم های خانه دار بهتره یا خانم های شاغل؟ 

آقایون چه مقدار اختیار برای خانم ها در مسائل زندگی قائل هستند؟ برای خانم های شاغل اختیار بیشتری قائلند؟ چندتا از دوستانم که ازدواج کردند خیلی اختیار ندارند. یعنی همیشه دلواپسند که نکنه همسرشون موافق نباشه و دعواشون بشه.  این مورد خیلی برام مهمه میشه برام لطفا توضیح بدین؟ ممنون 

در مورد پستهای ارمین واقعا درست گفتید من خودم کلا از کنارشون رد میشدم واقعابد بود 

ممنون از راهنماییهایتون 

ببخشید رشته تحصیلی شما چیه البته با عرض پوزش 

اینکه میگید هدفش ارضای کمبوداش بوده رو واقعا قبول دارم. رفتارایی ک تو دانشگاه هم داشت همین رو نشون میداد. تو استراحتای بین کلاسا میرفت واسه دخترا خوراکی میخرید و مینشست باهاشون ب صحبت و شوخی ک ثابت کنه دخترا خیلی خاطرشو میخوان. من همیشه از پسرای این مدلی ک با دخترا بیش از حد راحت بودن بدم میومد ولی امان از وقتی ک شیطون بخواد ادمو گول بزنه. هرچی عقل میگه این همونه ک ازش بدت میومد شیطون میگه نه این پسر خوبیه چون عاشقته.
درمورد عکس هم حق با شماست. من هیچوقت حاضر نمیشدم عکس بی حجاب بهش بدم. همون عکسای باحجابم ک بهش دادم پشیمونم. یعنی میگید از عکس باحجابم میتونه سواستفاده کنه؟
ولی تلاشی واسه س ک س نکرد. من همه جزییاتو نتونستم بگم چون خیلی زیاد میشد. کسی ک هدفش س ک س باشه نباید ی اشاره ای بکنه؟ ی حرفی بزنه؟ حرفاش درمورد ازدواج و اتفاقات روزمره بود. چند تا کتاب درمورد ازدواج و سی دیای مشاورای معروف خریده بود. همه حرفاشونم پیاده میکرد.
اتفاقا بهش گفتم تو ک شرایط ازدواجو نداشتی پس چرا اومدی جلو؟ گفت من فکر میکردم تو شرایط منو میدونی! و میخواستم اول ببینم ما بهم میخوریم یا نه و بعد برم دنبال بدست اوردن شرایط. از نظرش اشکالی نداشت مثلا دو سال با هم باشیم و هرموقع شرایط ازدواجو بدست اورد بیاد خواستگاری. ولی من قبول نداشتم گفتم میتونی بری دو سال دیگه ک شرایطت درست شد بیای.
نه مطمینم من دیگه اون ادم سابق نیستم ک اگه بر فرض محالم برگرده یا هرکی دیگه مثل اون بیاد پیشنهاد بده خام بشم. گفتم ک حتی بدبینم شدم. اصلا ناراحت نیستم ک چرا بهش نرسیدم چون خواستگارایی ک بعدش داشتم و ب هر دلیلی قسمت نبود ازدواج کنیم ب مراتب بهتر از اون بودند فقط ناراحتیم از اینه ک منی ک افتخارم این بود ک تا حالا با پسری دوست نشدم چرا حرفای اینو باور کردم و ی مدت روح و روان منو ب بازی گرفت و بعدش خیلی بی تفاوت همه چی رو تموم کرد و ی مدتی از زندگیمو تلف کردم و همونطور ک تو کامنت قبلم گفتم نگرانم ک دربرابر همسر ایندم بدبین بشم و حرفاشو نتونم باور کنم و بهش اعتماد کنم. ولی بیشتر از ناراحتی بقول شما باید خدارو شکر کنم ک این تجربه برام گرون تموم نشد و عمرم تباه نشد. خدا ک همیشه لطفش شامل حالم بوده و هست.

اقای ایرانی ممنون میشم سوالمو جواب بدید.اما قبلش بگید متاهلید یامجرد,و سنتون.

من خودم ی چیزی چندساله ابهام شده.البته کتاب روانشناسی زیاد میخونم ولی این مساله برام روشن نشده شما هم در توضیحاتتون فرمودید,ولی سوال من：

ببینید من بین دوستام اینارو دیدم ,طرف دوست پسر داشت چندین تا,با یکی بیشتر صمیمی بود：الان کنار هم خوشبخت دارن زندگی میکنن

یکی دیگه حتی خصوصیترین مسالشو با دوست پسرش در مورد دوران قاعدگی و...میگفت,با ی پسر مقید ازدواج کرد,چادری شد و زندگی رو به راه و اوکی

یکی دیگه چن تا پسرو همزمان سرکار میذاشت با ی پسر خوب ازدواج کرد

یه هم اتاقی داشتیم که کلهم شب و روز با پسرا بود و کلا خوش میگذشت الان شده خانم خونه و زن زندگی و انگار نه انگار با اون گذشته اش

یکی دیگه دوست پسر داشت و ابروشم رفت و خانوادش میخاستن از دانشگاه برگردوننش,زد و.اتفاقی یه اقای دکتر به روش سنتی ازش خواستگاری کرد.و الانم سرزندگیشونن خوش و خرم

اینا که خوبشن,ی مورد دیگه با پسری ارتباط جنسی داشت,توسط اون پسره به یه پسره دیگه معرفی شد برای همین کار,اما روزگار بر وفق مرداش شد و الان همسرشه و چه باعزت اومدن خواستگاری و الانم هردو جونشونو برا هم میدن

مورد بعدی رو بگم ,قبل ازدواجش که ی مشت سیم کارت داشت,بعد با ی پسر چشم و گوش بسته و باخانواده ازدواج کرد و همزمان با دوست پسر قبلیش بود و کم کم فراموش کرد,تا همین چن سال پیشم میخاست اسم دوس پسرشو برا بچش بذاره.الان صاحب خونه زندگی و زندگی اروم و رو به راهه.میخواد ادامه تحصیل بده

خب بعد شما میای میگی دوستی فلانه و بهمانه

عین مردم عادی ,مثل بقیه مشکلاتشونو دارن زندگیشونم دارن.بنظر من ازدوج اصلا فرمولی نداره.ما فقط باید شریک زندگیمونو که میتونیم باهاش تفاهم داشته باشیمو انتخاب کنیم.

حالا من و امثال منو گوش کنید.

من,چادری ام خوشتیپم,قیافمم معمولیه بدون ارایش,شاغلم تو شغلی سالم,مقید به واجباتم,اهل مطالعه و تحقیقم.الکی چیزی رو باور ندارم.مثلا در مورد حجاب کلی مطالعه کردم,در مورد دینم در مورد اخلاق کتاب خوندم و تا حد توانم بکار بستم.

روانشناسیم میخونم,ادبیات کنارش,از ۱۹سالگی مستقل بودم و دانشجو و یکسره بعد رفتم سراغ کار و کمک خانواده شدم.جالبه بدونید تو محل کارم تعریف من همه جا پیچیده,تعریف نیستا!برای اینکه بهتر جواب بدید میگم.توی کارم مدیر منو مثال میزنه برای تعهد و نظم .برای اخلاقیات و ارتباط گیری

خواستگار میومد من اول ها سخت نمیگرفتم میگفتم طلا مهم نیست,مهریه کم و ...بهم جسارت میشد .طرف میومد به بابام ایراد میگرفت که چرا مذهبی نیست!!

برادرش فشنه,خواهرش مانتوییه.اما الان که به کسی به راحتی اجازه نمیدم و سخت میگیرم بگید چطوره

خانم من دوستتون دارم,

خب به چه نیت؟

دوست بشیم!!!!عکستو برام میفرستی؟

از این مدلیا,

ی مورد دیگه یه ساله پیامکهای تبریک و تسلیت و.فلان جا بیادتونم و نایب الزیارتتونم خستم کرده,طوری که دوست دارم یه بار بهش بگم لطفا منو رها کن.این دخترا رو که گفتم,اینا اطرافیان و دوستانم و اقوام منند که میگن خب تو اینقدر عاقلی و مقیدی چی به دست اوردی.

دوستان دیگم که بعضیشون استاد شدن,بعضیشونم شاغلن و دخترای پاک و عفیف,یعنی من براشون دلم پر میکشه.از بس دخترای گل و پاک و مقید و باسوادند.اهل علم و ادب

اینا الان کارشون چیه؟پریا  التماس دعا خسته شدم,کسی نمیاد طرفم.

همه ما به این نتیجه رسیدم اگر چه ریسکه,اما کسی که اهل دوست پسر نیست مونده.کمتر کسی متاهل شده.

منو دوستام,هم دانشگاهیام کسانی بودیم که  اینارو نصیحت میکردیم.تو مدرسه میگفتم اینا بدبخت میشن

حالا دوستان متولد۶۰/۶۲/۶۳/ موندن.من میدونم اینا کین,اما گویا فرهنگ و ارزشها عوض شده.

همون پسری که میگه بدم میاد دختره برام عشوه میاد ,میره همینا رو میگیره

البته من دیگه بیخیال متاهلی شدم.چون واقعا خواستگار میاد دنبال پوله ناچیز منه,یا از من نماز شب میخواد,یا خوبه میاد از تیپ برادرم ایراد میگیره و من از ادمای گیر و ادمای ذهن بسته بدم میاد,یا میاد میگه برام صبر کن تا دو سه سال,یا هم قیافه داغون اما پرتوقع و از این مذهبیای فکر خاموش.

زمانی ذوق داشتم.الان شدم اهل سفر و گردش و تنهایی و سکوت و مطالعه.

عاقل شدنم خوبه,اما چرا مردها سراغ دخترای کثیف باعزت و احترام میرن بعد برای من و امثال من یا نیست یا داغونهاش هست.

همونا الان مارو از خودشون سر میدونن که چی,چونکه مثلا عاقلترن و باتجربه و سرد و گرم روزگار چشیده.من رو هم یک ادم مغرور و خودخواه میدونن

البته تو زندگی من افکار اونا اهمیتی نداره.چون من سه ساله تصمیم گرفتم اون شکلی زندگی کنم که دوست دارم.راحت,مقید به اخلاقیات و حلال و حرام و بس.

نظرتون رو بفرمایید ممنون میشم.

علی علیه السلام یارتون

اخیرا از اقواممون ی پسره با دوست دخترش شمال رفتن و دوست بودن و بعدشم به خانوادش گفت الله و بالله اینو میخوام چند وقت دیگه عروسیشونه.

البته دختره با مژه کاشت و ناخن کاشت و...بسیار زیباست.خودم محوش بودم

اینو میخواستم بگم  که شما میگی پسرا نیتشون رابطع جنسی و لذت و گول زدن و سرکار گذاشتنه,برعکس شده

من واقعا به احدی اعتماد نمیکنم,اونموقع گویا ضرر.کردیم.

شما میگی این پسرا نقشه دارن در صورتیکه متاهل شدن و رفتن سر زندگی,بعد برای من کسانی میان که حقم نیست.دوستشونم ندارم.

تازه از اونجا که شانسم نداریم مثلا مابیاییم و اینجوری باشیم  ی  وقت سراز روزنامه ها و دادگاه درمیاریم

و کسانی که همه جوره پایه بودن و منم خوب گذشتشونو میدونم سرزندگی هستن که گاها درشأنشون  و گاها حتی خیلی اوکی تر براشون هست.

سرما اخر بی کلاه میمونه.هر کی پاکتر,تنهاتر و بی سروسامون

بعد کسانی که خیلی ببخشید تو بغل انواع پسرا بودن و دست همو تو ماشین و اتوبوس و ملاعام میگرفتن و کلی فیلم ...زنده برگزار میکردن الان لیاقت زندگی و مادرشدن و...دارن

ببخشید خیلی حرف زدم.

مهندس برق هستم ..

اگه اون فرد بالا سی و پنج سی و شش باشه و ادم خیلی اجتماعی احتمالش هست که کلا خجالتی نباشه اما گفتم احتمالش هست نه صد درصد....درباره اینکه چشم ناپاکی بعد ازدواج حل میشه باید بگم در حقیقت با افزایش سن میل جنسی کم میشه نه اینکه طرف سر به راه بشه در ثانی به قول شاعر :در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبریست/ورنه هر گبری به پیری میشود پرهیزگار..

درباره حفوقتون من نمیتونم بگم صحبت کنید یا نه ولی اگه براتون مهمه صحبت کنید و بهشون بگید نظرتون درباره کار کردن خانوم چیه و ایا شما چشم داشتی به حقوق خانومتون دارید ..درباره خانه داری یا شاغل بودن هر کدوم فواید و مضراتی داره هستند خانومهایی که شغلشون را رها کردند و بعد ناراحت شدند چرا اینکارا کردند چون استقلال مالی ندارند و هستند خانومهای شاغلی که پشیمون هستند چرا خانه دار نشدند که به زندگیشون بیشتر برسند بنظرم باید جمع بندی کنید همه جوانب را ...اینکه دید اقایون چیه اقایون اغلب ترجیحشون اینه خانومشون خانه دار باشه..اغلب اقایون خودشون را تصمیم گیر قطعی زندگی میدونند و اختیار کمی واسه خانوم قائل هستند البته گروه بسیار کمی هم هستند که تسلیم خانوم هستند و خانوم تعیین تکلیف میکنه اما اینها کم هستند ...و خانواده های سنتی و یا مذهبی مرد سالارانه تر هست اصولا ..

خیلی متعجبم شما که شاهد بودید ایشون انقدر علاقه به دختر بازی داره چطور فریبش را خوردید ...اینکه درباره سکس حرف نمیزده هر کسی شخصیتش فرق داره ایشون مهم اول ارضا کمبودهاش بوده ضمن اینکه میترسیده مستقیم از شما بخواد اینکه درخواست عکس میکرده میخواسته ببینه شما بی حجاب عکس میدی اگه میدادی میفهمید میشه پس سکسی برخورد کرد و چون با حجاب دادی فهمیده نمیشه و بی خیال شده. و اشاره نکرده به سکس چون دیده فایده ای نداره و فقط خودشو خراب میکنه چون جوابت منفیه صد درصد .درباره سواستفاده فقط اگه بتونه در حد ناچیزی لدت ببره فقط همین ..ببینید اگه میگه من میخواستم شما را بشناسم و ببینم بهم میایم اگه شما را نمیشناخته پس عاشق چی شما شده ؟؟؟؟اگه شرایطش را نداشته پس چرا جلو اومده ؟ادم اول شرایطشو بدست میاره بعد میاد جلو ...سرکار خانوم ایشون هدفش از اول فریب شما بوده شک نکنید ..این حرفاشم الکیه ...سرکار خانوم همونجور که ادم بد هست ادم خوبم هست ..بله هر کی پیشنهاد رفاقت میده تجربه ثابت کرده نود و نه درصد هرزست اما این به این معنی نیست نود و نه درصد خواستکارها شما هم هرزه هستند ...پس با عقل و همچنین تحقیقات زیاد اکه پسری را خوب و مناسب دیدید ازدواج کنید ..مسلما جز کسایی که بخاطر قیافه یا پول دختر میاد خواستکاری هر کسی میاد خواستگاری واسه تشکیل خانواده میاد نه رفاقت ..خدا را شکر شما شناختتون بیشتر شده و اتفاق بدی هم واستون نیفتاده ..انشالله خوشبخت شید ..

مجرد هستم 28ساله مهندس برق..

ببینید وقتی من میگم دوستی فلان و بهمانه برای دختری میگم که بخاطر ازدواج رفیق شده و نه برای لذت جنسی کردن و رفاقت من دارم برای این گروه صحبت میکنم که طرف بدونه چی به چیه و فریب نخوره که بعدا دچار مشکل روحی بشه.. 

شما درباره دخترهایی صحبت کردید ولی که بخاطر لذت جنسی رفیق میشند و نه ازدواج و پسری هم که میدونه این دختر خودش اهل حاله هیچوقت نمیاد فریبش بده بلکه میگه بیا حالمون را بکنیم بهش و هر دو راضی هستند..ضمن اینکه این دخترها بخاطر پنهان کاری هایی که باید بکنند و همزمان با چندتا پسرند کم کم هفت خط میشند و اونها هم تبدیل به بازیگرها حرفه ای میشند و تمام دوز و کلک ها را یاد میگیرند ...برای همین وقتی تموم حالشو کرد یک عدشون تو دوست پسرهاشون ساده ترین پسر را انتخاب میکنند و با دوز و کلکها و بازیگری هایی که یاد گرفتند فریبش میدند درست مثل همون پسرهایی که گفتم دخترا را با نقاب فریب میدتد با این تفاوت که اینها پسره را گول میزنند که باهاشون ازدواج کنه..یک عده دیگرشونم تا کیس مناسب اومد خواستگاری جواب مثبت میدند و با دوز و کلک و فریبکاری هایی گه یاد گرفتتد چنان بازی میکنند با شوهرشون که اون مرد مسخ و عاشق میشه...گفتید یک جا هستند مواردی که دوست دختر دوست پسر بودند و ازدواج کردتد اگه برید کامنتها من را در مطالب پستها بعضی دوستان بخونید اونجا من نوشتم درصد کمی به ازدواج ختم میشه و البته توضیحم دادم چرا که سه علت داره که من فقط دو علتش را اینجا میگم و علت سوم را نمیگم ..پسرهایی هستند که فوق العاده ساده و احساسی هستند اینها کسایی هستند که قصدشون ازدواجه و راحت اگه دختر ذره ای محبت کنه میتونه تو چنگش بگیره پسره را ...عده ای دیگه پسره ساده نیست اما دیده دختره خوشکله و یا پولدار و شرایطش ازش بهتره و برای همین ازدواج میکنه ..ولی خب اینها موارد کمی هست نسبت به تعداد دوستی ها نافرجام ..شما خیلی از دوستی ها تو فامیلت را اگاه نیستی و یا اینکه حتی یک نفر با چند نفر دوست باشه و صدتا مورد رخ داده که تو نمیدونی و نافرجام بوده اما این یکی که به سرانجام رسیده شما فهمیدی و فکر میکنی درصدش زیاده که البته اونم گفتم علتش چیه ...

درباره اینکه چرا دخترها پاک کسی براشون نیست ...ببینید قدیم شهرها توسعه پیدا نکرده بود و روابط فامیلی بود طرف دختر را میدید میشناخت و میومد ازدواج میکرد همه هم را میشناختند و دختر پاک و نجیب را سریع میبردند ...الان رفت و امدها کم شده و شهرها توسعه کسی کسی را نمیشناسه ..مثال شهر تهران را میزنم یک عده ساکن تهران هستند فامیلشون یک شهر دیگه رفت و امد ندارند یا یکی این سر تهرون یکی اون سر تهرون و بخاطر مشکلات رفت و امد انچنانی نیست که بخوایم بگیم از فامیل کسی بیاد یا تو مراسم یکی از فامیلها یک غریبه دختر را ببینه یا بهش معرفی شه. از غریبه هم کسی با کسی رفت و امد نداره و هم را نمیشناسند و کاری بهم ندارتد دختره هم چادریه یا پوشش ساده و وقتی جایی میره کسی به اخلاقش توجه نمیکنه که بخواد توجهش بهش جلب شه و اصلا انگار وجود نداره طبیعیه که خواستکار کم دارند همچین دخترایی..اگه هم کسی بیاد خواستکاری اصولا طرف یا مذهبیه یا دارای محاسن زیادی نیست ..نمیخوام توهین کنم ولی همه نه اما  اکثر پسران مذهبی ما دارای ظاهر متوسط به پایین هستند همونجوری که یک عده دچار افراط شدند این گروه دچار تفریط شدند و فکر میکنند ظاهر زشت داشتن نشان دیندار بودن هست و اگه کسی به خودش برسه را ادم هرزه و دشمن خدا میدونند (منظور اینجا از رسیدن به سر و وضع پسرها و دخترها جلف نیست )

و خب مشخصه که این دختر نمیتونه ازدواج کنه و کیس مناسب پیدا نمیشه ..بنظر من حتی اگه شرمندم اینجور میگم اگه بهترین جنس ما تو انبار باشه مشتری نمیخره بلکه اونی که تو ویترینه میخره ...بیشتر ازدواجها دختر را مادر خواهر و یا زنها فامیل به پسر معرفی میکنند پس ویترین دخترها شرکت در مراسم زنونه عروسی ها روضه ها مهمونی ها رفت و امد های خانوادگی و فامیلی و اینجور چیزهاست تا دیده بشه و بهش توجه بشه ...

اما اون دخترهایی که با همه هستند اولا اونها یک عدشون هفت خط هستند پسر ساده پیدا میکنند گول میزنند ..و بقیشون بخاطر ارایش کردن خودشون را بزک میکنند و مورد توجه وقتی جایی میرند مادر یا خواهر یا زنهایی که معرف هستند تو نگاه اول همه دنبال زیبایی میگردند نه اخلاق و شخصیت و این دخترم با ارایش خودش را ساخته و میرند دنبالش که خواستکاری کنند ...بعدشم عموم مردم ما درست یا غلط ترجیحشون دختر مانتویی هست و نمیدونم چرا توی چادر زیبایی دختر به چشمشون نمیاد به اون صورت ...اکثر افراد تحصیل کرده دکتر نمیدونم عموم مردم قبول کنیم تو این دوره کمتر سراغ دختر چادری میرند همونطوری که اکثر خانواده های مذهبی سمت غیر چادری نمیرند ..کلا مردم عقلشون تو چشمشونه و حتی ملاکهای زیبایی ظاهریشونم دچار مشکله طرف همه اجزا صورتش زیباست اما سبزست یکی دیگه تموم اجزا صورتش زشته اما سفید هست اونی که سفیده را میگند قشنگه یا طرف زشته اما ارایش کرده میگند قشنگه تو این دوره زمونه نجابت و شخصیت و اصل و نسب دختر تو نگاه اول مهم نیست بلکه دارایی دختر و قیافه مهم شده و البته بعد یک مدت چوب این ملاکهاشونم میخورند و واسه همین زندگی ها زیاد عاشقانه نیست و ادمها فقط یاد گرفتند هم دیگه را تحمل کنند ...تجرد خیلی بهتر از زندگی با فردیه که هر لحظه دچار زجر و عذاب باشی ....بهر حال بنظر من صبر کنید تو محافل زنانه شرکت کنید و رفت و امدها را بیشتر و اکه خود شما خانومها برای برادر فرزند یا برادر زاده خواهرزاده کیس ها نجیب و پاک را ملاکتون باشه برای پیشنهاد و نه ریخت و قیافه  مسلما هیچ دختر پاکی دیر ازدواج نمیکنه یا اصلا نکنه ..اگر دوستان پاک شما و شما همدیگه را معرفی میکردید به دیگران و پیشنهاد همگی مزدوج بودید ولی متاسفانه به انتخاب و پیشنهاد به برادرمون یا عزیزانمون که میرسه خودمونم معیارهایی که در نظر میگیریم واسه پیشنهاد زیبایی و پوله ..اینجاست که میگند از ماست که بر ماست ....نا امید نشید پریا خانوم هنوز فرصت هست.

ممنون از حضورتون و سپاس از لطفتون.

بله حق با شماست. خودمم تعجب میکنم چرا حرفای این ادم دختربازو باور کردم. شاید بخاطر احساساتی بودن بیش از حدم یا بی تجربگی یا احساس گناهی که در صورت دادن جواب رد داشتم. خدارو شکر ک ب خیر گذشت و ی تجربه ای برای اینده شد. بی نهایت ممنون از وقتی ک گذاشتید.

شنیدید میگند اب هرز میره یا پیچ هرز شده این یعنی ثبات نداره و پایبند نیست ادم هرزه هم معنیش همینه یعنی پایبند به کسی و چیزی نیست ...بهر حال خوشحالم که نگاهت باز شده و خوشحالم که اتفاق بدتری نیفتاد و ممنون از لطفت ..

ممنون مثل همیشه دلسوزانه وعالی. حقیقت رو فرمودید ولی چقدر تلخ بود. احساس مالکیت شدید آقایون واقعا منو به وحشت انداخت. معمولا ما این احساس در پدر و برادران درک نمی کنیم. ببخشید این حس به من دست داد (شاید اشتباه) که چقدر آقایون خودخواهند. یعنی چون بیرون زحمت می کشند اینقدر حق و حقوق دارند. خب خانم ها هم در منزل زحمت می کشن و بعضیا کار هم می کنند ولی نباید اختیار داشته باشند. لطفا اگه استباهه راهنمایی بفرمایید. ممنون 

البته من بخاطر طرز حرف زدنتون فکر میکردم متاهل,دارای یک فرزند هستید.سنتون هم باید سی و پنح به بالا باشه.خوبه  که واقعا عاقل هستید.

حرفای شما رو قبول دارم.من یکی از دوستانم رو به پسرخالم معرفی کردم اما حاضر شد منت یه دختره مغرور رو بکشه اما این دخترباتحصیلات و مقید و خوب و زیبا رو خواستگاری نکنه.

پسرا مذهبیا رو درست گفتید,اره فکر میکنن هر کی خوشتیپه منفور و ملعون درگاه خداست.

حرفتون درسته

من یکی که پرونده ازدواجو بستم خیلی راحتم.چون با ادم مذهبی فکر آک و طوطی نمیتونم کنار بیام,با ادم بی قید و بندم که نمیشه.

متاسفانه هر مذهبی که اومد متوجه رفتارهای عجیب شدم.مثلا یکی بود واااقعا زشت بود.به تمام معنا,من همون لحظه اول نمیخواستم صحبت کنم باهاش,اما شد و حرف زدیم و شروع کرد تحلیل نوع دیانت پدرم.خمس اش,زکاتش و...

نوع دیگه شون بسیار بی ادب تشریف داشتن که بدون گل که هیچ ی بسته شکلاتم نیاوردن!بعدم گفتن دخترجان نگاهت به ایمانم باشه

منم گفتم ایمانی که به تو ادب و روابط اجتماعی یاد نداده,به درد هیچی نمیخوره.

کلا مذهبی جماعتو دیگه راه نمیدم بیان.مگر اینکه رشد فکری داشته باشه و درسالی که زندگی میکنیم زندگی کنه.نه پانصد سال پیش.

متاسفانه از مراجع دور شدن و چسبیدن به یک عده عارف نما مثل صمدی املی و حسن ابطحی و حرفای بی اساس اخرالزمانی برخی علمای بی سواد.

وای ببخشید باز من زیاد حرف زدم.دلم پر بود.

سر نمازها بااسم اهالی این وبلاگو دعا میکنم.ان شاالله شما هم خوشبخت باشید.

اما دیگه زحمت داریم براتون.چون باید به بنده مشورت ارایه بدید.

ممنون از اینکه وقتتون رو گذاشتید و پاسخ دادید.وقتی متعهد میشی که مسلمان باشی,باید مطیع باشی و بدونی این دنیا متاعی کوچیکه و تمام خواهد شد.

تا اخر عمرم تنها باشم,امیدوارم خدا کمکم کنه مومن بمونم.البته مدتیه رخوت گرفتم و ساکتم.

بی نهایت سپاس

یاعلی

در دوران اولیه بشریت دنیا دنیای زن سالارانه بود و مادر محورانه ولی کم کم به سمت مرد سالارانه حرکت کرد و بیشتر تاریخ دوران حیات بشریت را شامل شد که البته عوامل دینی تشدید کرد این چیزها را ...البته جهان امروز به سمت دنیا تعامل گرایانه حرکت میکنه که تو بعضی کشورها سرعت حرکت زیاد هست تو بعضی کم ...ولی با این حال مرد خوبم هست که به تعامل علاقه داره فقط کافیه با چشم باز و تحقیقات بشناسی و انتخاب کنی ...

لینک شخصی بنده

http://khbartar.blog.ir/post/8090/صفحه-شخصی-ایرانی

اصلا هیچوقت فکر نکنید حرفاتون طولانیه یا من حوصله خوندن ندارم تمام حرفهای شما خوندنش هر چقدر طولانی باشه دو دقیقه نهایتش طول میکشیه..پس هر چقدر میخای حرف بزن از همه چیز خوشحال میشم بشنوم ...و اگه تونستم کمکی کنم ...حتی اگه فقط حرفم بزنید و درد دل اونم خوبه ..

والا این اقایون مذهبی نما نمیخواد به فکر خمس و زکات باشند ..جیب مردم را خالی نکنند مال مردم را نخورند کمک به بقیه و زکات و خمس دادن پیش کش ..تهمت نزنند به کسی ظلم نکنند روزه گرفتن و نماز خوندن پیش کش ..هر وقت حد اقل تو فامیل و یا همسایه هاشون فقیر نبود اونوقت برند ملیونی خرج کنند و حج برند و چندین مرتبه برند ...خدا همه جا هست نه تو در کعبه و اگر هم واقعا اونجا خونش بود فکر کنم بیشتر خوشحال میشد ما اون پولها ملیونی را خرج فقرا و یتیمان کنیم تا صرف رفتن به خونش ...

ای قوم به حج رفته کجایید کجایید/معشوق همینجاست بیایید بیایید

معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار/در بادیه سرگشته شما در چه هوایید

گر صورت بی صورت معشوق ببینید/هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

ده راه از ان راه بدان خانه برفتیم/یک بار از این خانه بر این بام بیایید

کاش یاد بگیریم به باطن بیش از ظواهر برسیم.

خانوم پریا از زندگیتون لذت ببرید و امیدوارم خوشبخت و موفق باشید منتظر حرفاتون هستم و خوشحال میشم گوش کنم .

با عرض پوزش از شما اگر ایشون دو بار از شما خواستگاری کرده و شما جواب منفی دادید پس چرا دنبال راهنمایی هستی که چکار کنم بیاد خواستگاریم؟؟؟؟به شما گفته تحت هر شرایطی تا ابد باهاتونه یعنی اگه زن گرفت یا شوهر کردید باهاتونه این معنیش این نیست ؟؟؟شما میگی ازدواج نمیکنی تا ابد باشه قبول ایا اونم تا ابد ازدواج نمیکنه ؟؟؟؟شما پست گذاشتید راهنماییم کنید که یک کاری کنم با پسری که رفیقم بیاد خواستگاریم ...خب اگه دوبار خواستگاری کرده چرا گفتی نه ؟؟؟ایا جواب مثبت به خواستگار دادن خورد شدن غرور و حیا هست ؟؟؟؟تو اونموقع که خواستگاری کرد که میگی عاشقید جفتتون من نمیدونم به چه دلیلی ولی گفتید نه و حالا پست گذاشتید چرا کنم بیاد خواستگاری بنظر خودتون خنده دار نیست ؟؟؟اگه عاشقید چطور غرور دارید ؟؟غرورتون مهمتره یا عشقتون ؟؟اگه غرورتون مهم تر بوده ایا این حس عشقه ؟؟دوست بودن با پسر با عرض پوزش باحیایی هست اما جواب مثبت به خواستگاریش بی حیایی؟؟؟؟؟من دلم از جایی پر نیست بلکه با چشم باز نگاه میکنم ...

در هر صورت شما هم موفق باشی...

ممنون تو این مدت وقت گذاشتین و به سوالاتم پاسخ دادین. امیدوارم بهترینها نصیب شما بشه. صد البته اگه مردان و زنان ما مومن به اسلام واقعی باشند انقدر نگرانی برای امثال من پیش نمی یاد.حتما اگه سوالی داشتم بازم مزاحم شما میشم. موفق باشید.

البته واجبات خدا که تعیین کرده جای خود دارد.مثل خمس که برای ساداته,مثل زکات,حج یا...

وگرنه مستحبات از جمله مثلا رفتن به مشهد در مقایسه با کمک به همسایه فقیر اصلا درست نیست.

من رشته ام ادیان بود.خودم خیلی گشتم دنبال حقیقت,چه روزها که تو سالن مرجع دانشگاه یادم میرفت زمان چطور گذشت و مطالعه میکردم و درجستجو بودم.شما مهندسید وشاید سررشته نداشته باشید.ساعات کلاس رو بااساتیدم حرف میزدم.در مورد دین چیست,عرفی شدن,معجزه ,اسلام یایهودیت و...با روحانی مسیحی تو کلیسا وقت گرفتم واسه نامه تایید گرفتن تابستون رفتم دنبال نامه تو شهرستان که دانشگاهم بود

نابغه یانخبه نیستم.ولی این شکلی دنبال عقایدم رفتم.

اما وقتی یک عده بااسم مذهبی بودن و توجیهاتشون اومدن ناامیدم کردن و واقعا دیدم تحملشونو ندارم.

مثلا یکی میگفت دوست بشیم فعلا, از اون دوستیا نه ها!!!حرف بزنیم !

علنا از اموال عمومی میخوره و توجیه میکنه,علنا میگه من رسول الله بیاد پشت درم و کار داشته باشه جواب نمیدم تو دیگر جای خود داری.

یه مدت میگفتم خدا ی همسر مذهبی

الان میگم خدا ی ادم عاقل و مقید به اخلاقیات

بقول امام صادق در دینداری به سجده های طولانی طرف نباید توجه کرد بلکه باید صداقت و امانتداریش ثابت بشه(مضمون)

ممنون از توجه بی منت شما

ان شاالله ی دختر خوب قسمتتون بشه.

اگر من یا امسال من از دین سررشته نداریم پس چطور میگیم مسیحی هستیم یا مسلمون یا زرتشتی وقتی نمیدونیم چیزی که بهش ایمان داریم چیه...

کلا ادمی که خردگرا باشه و دارای اندیشه نیکو سعادتمنده ....راستی شما هر چقدر میخای حرف بزن ما قبولت داریم ..

من همیشه خواستم بدون تعصب و با چشم خرد به مسائل نگاه کنم و چیزی را که میبینم بگم ...چون این دختر جامعه که فریب پسرها را میخوره میتونه خواهر دختر و یا همسر منم باشه ..من از این جامعه میخوام زن بگیرم از همین دخترها پس هر چه اگاه تر باشند بهتره ...انچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند و انچه نمیپسندی برای دیگران نپسند ...اگه همین یک جمله را سرمشق خودمون قرار میدادیم خیلی از معضلات جامعه حل میشد...طرف با زنها و دختران مردم ارتباط داره و ادم هیز و چشم چرونیه اونوقت اگه کسی با ناموس خودش باشه میخواد خون راه بندازه و بعد فکر میکنه اگه جامعه خراب باشه خانواده خودش فرق دارند که نگاهی ابلهانست ...در ثانی اگر در کروموزوم های ما در موقع تشکیل جنین تغییراتی ایجاد میشد الان من دختر بودم و شما پسر پس باید خودمون را جا همدیگه بزاریم...به هر حال ممنونم که لطف داری و امیدوارم بتونم کمکی به همه بکنم ..

ممنون عزیزم از راهنماییت.

سلام من دوباره برگشتم چون ی سوال خیلی مهمو یادم رفت بپرسم. خواستگار از دانشگاه ممکنه تحقیق کنه؟ از کیا تحقیق میکنه؟ الان من یک سال و نیمه درسم تموم شده. خواستگارم بره دانشگاه کسی از هم دوره ای من نیست. ولی میتونه با تلاش پیداشون کنه. ما ارتباطمون باهم رو علنی نکردیم. فقط دوستای صمیمیمون میدونستن. ولی بعدا متوجه شدم ی عده دیگه هم فهمیدن. من قصد ندارم اینو ب خواستگارم بگم و الکی حساسش کنم. چون رابطه فیزیکی نداشتیم. استرس گرفتم واسه این موضوع. از دوستای خودم خیالم راحته. ولی از دوستای اون و پسرای دانشگاهمون نه. میترسم خواستگارم بره ازشون بپرسه اونام بگن این دختره با یکی دوست بوده.

انشاالله خدا امثال شما را زنده نگه داره 

راستی چرا شما میگین بی دین ومذهبید یعنی خدا را قبول ندارید البته اگر دوست داشتید جواب بدین

منظورم نوع تخصصی اش بود برادر 

وگرنه جسارت نکردم

اول اینکه گذشته شما به خودتون مربوطه اگر پشیمان هستید و هم از لحاظ روانشناسی و هم دینی شما نباید مسئله اون پسر را بگید ...واسه این نگفتن هم دلایل زیادی هست که هر کس خواست بهش میگم و این ربطی به صداقت زناشویی نداره ...پس هیچوقت دربارش نگو ...اگه هنوز دانشجو بودی امکانش بود که بیاد دانشگاه تحقیق کنه ولی چون یکسال و نیمه فارغ التحصیل شدی امکانش بسیار کمه نزدیک صفر تقریبا پس خیالت راحت باشه  و اصلا استرس نگیر ...اینکه کجاها تحقیق میکنه بستگی به حساسیت پسره داره ولی اصولا از همسایه هاتون توی محل و اگه شاغل بودید از محل کارتون و اصولا سعی میکنند یک فرد اشنا پیدا کنند که با خانواده شما اشنا باشه ...جدیدا هم پسرها بعد نامزدی یا عقد صفحات اجتماعی دختر را چک میکنند ...ببینند عکس تلگرامش چیه ..چه موقع ها انلاینه ایا نصف شب انلاینه ...اینستاگرامش بازه یا نه ...عکسهاش چیه ...چه عکسهایی را لایک کرده ...تو لاین و واتس اپ و امثالهم چه مطالبی را لایک کرده و چه کامنتهایی نوشته شده و از این چیزها ..این اخری ها که گفتم جدیدا اضافه شده به موضوع و بعضی پسرها و نه همه چک میکنند این چیزها را ...البته بیشتر در دوران عقد و نامزدی چک میکنند این چیزها را ...واسه تحقیق دانشگاه خیالت راحت باشه ...

هر کسی طبق یک چیزی روش زندگی و رفتارش را تعیین میکنه طبق یک معیار و الگو ...در این بین مکتبها ایین ها و ادیان زیادی هستند که این الگوها را ارایه دادند ...فارغ از حق و ناحق بودن اونها هر مکتب و دین و ایینی پیروانی داره و اصولا هر مکتب و ایین و دینی خودش را کامل و حق و برتر میدونه و پیروان خودش را بهترین و حق میدونه و دیگران را گمراه ...اکثر درگیری های جهان و جنایات جهان بخاطر همین عقاید بوده که هر مکتب و ایین و دینی میگه ما حقیم و دیگران گمراه ...کاری به اینکه کدوم درست میگند ندارم ولی هر کسی خودش باید راهش را انتخاب کنه و تا وقتی متعرض به حقوق دیگران نشده عقایدش برای خودش قابل احترامه ...اصلا گیریم طرف جاهله و یک گاو را خالق خودش میدونه ایا اگه با همه استدلال ها و بیان حقایق باز بر عقیده خودش موند و به کسی هم متعرض نبود ..ایا بخاطر عقیدش باید باهاش خشن برخورد شه و از حقوق اجتماعی محروم شه چون متفاوت ما می اندیشه ؟؟؟ایا همه مسلمونها همه مسیحی ها همه یهودی ها همه زرتشتی ها همه بودایی ها و همه بی دینها و غیره خوبند ؟؟؟ایا ما مسلمون بد نداریم ؟مسیحی بد نداریم؟؟ایا همه گاو پرستها ادمها بدی هستند (فارغ از نوع عقیدشون)...اینها باعث شده بنده خرد نیکو راهنما زندگیم باشه از هر مکتب و ایینی چیزهایی که با خردم جور میاد برگزینم بدون هیچ تعصبی ...سعی کردم کمالات و محاسن اخلاقی را درونم رشد بدم و معایب و رذیلت ها وجودیم را یا کاهش بدم یا کمرنگ کنم هدف از زندگی هم همینه و اسمش رشد و تکامل هست ...برای گاو پرست مهربون و خوب با مسلمون خوب در یک جایکاه هستند و گاوپرست بد و مسلمان بد هم در یک جایگاه ...مهم رفتار ادمهاست نه هم فکر بودنشون با ما ...بهر حال این شیوه فکریه منه که تعهد و تعصبی به ایین و مکتبی ندارم بلکه بر مبنا خردم بهترین راه را برمیگزینم و در این وسط از گفته هایی که خردم خوب میدونه از ایین ها و مکاتب دیگه هم استفاده میکنم ...درباره اینکه به خدا اعتقاد دارم یا نه ...بر مبنا خرد خودم و درک و اگاهیم من به خدا اعتقاد دارم اما این دلیل نمیشه که خدایی را که من قبول دارم همون خدایی هست که بودا یا گاو پرسته یا هر مکتب دیگه ای گفته همون باشه ....امیدوارم توضیح کافی داده باشم اگر سوالی داشتید پاسخ میدم ..

ممنون از لطفت هر سوالی خواستی بپرس اشکال نداره  ...ولی خودم به شخصه از رشته خودم زیاد خوشم نمیاد خخ.

ممنون 

کسی که خودش را مذهبی میدونه یک سری قوانین براش ابدیه و ربطی به دوره زمونه نداره ...ارتباط با پسر و گفتگو احساسی تو هر دوره ای از نظر اسلام حرامه حالا شاید شما بگی من احساسی حرف نمیزنم ..ایا اونم اینجوره ؟؟؟پس اسم بچت را بزار اسم من چیه ....بببینید ادم میره با کسی دوست میشه که افکارش تا حدودی شبیهش باشه من مثلا اگر دوستام داعشی باشند ایا این نشون میده مخالف کارهاشون هستم یا افکارشون ؟؟؟؟یعنی چی جواب منفی شنیده از دختر داییش علتش را گفته ؟؟؟ارتباط داشته باهاش یعنی چی ؟؟؟سرکار خانوم به نظر من ایشون بین هوای نفس و افکار مذهبیش و همچنین ترس از ابروریزی گیر کرده و برای همین یک جا عاشقانه رفتار میکنه طبق هوای نفس یک جا یک مدت میره طبق اون سد افکار مذهبی ...اکر اون سد شکست و وابستش شده بودی خیلی ضرر خواهی کرد ...

شما هر حرفی بزنی ما قبولت داریم من ناراحت نشدم از حرفتون درباره تخصص پس نیاز به عذرخواهی نیست...در ضمن شما حرفاتون بنده را ناراحت نمیکنه ...سپاس از لطفتون بهر حال .

اقای ایرانی ببخشید اومدیم تو صفحه شما تبادل نظر میکنیم.

ارامیس خودم صفحه دارمااا

برای  اعتقاداتت کتابهای استاد مطهری در درجه اول چونکه مطالبش سلیس و روانه.مثلا عدل الهی ،معاد،اسلام ومقتضیات زمان که خیییلی شیرینه کتابش،و کتبهای دیگه شون

بعد از ایشون کتب آیت الله سبحانی وآیت الله مصباح که ایشون ی کم سنگین صحبت میکنن.

برای شروع کتب استاد مطهری واقعا خوبه و دیدتونو خیلی بلز میکنه.در مورد حجاب مثلا کتاب مساله حجابش خیلی مباحث خوبی داره که دکتر جان گری نویسنده مردان مریخی و زنان ونوسی بعد بیست سال تحقیق به مطالبی رسیده که استاد مطهری از دیدگاه اسلام سالها قبل گفته.

درباره سختی رشته برق خب رشته سختی هست اما نه انقدر که از پسش بر نیای اصولا نود درصد کسایی که وارد دانشگاه میشند از پس رشته تحصیلیشون بر میاند ...درباره اینکه بمونید پشت کنکور یا نه باز اگه قبول نشید به پشتکار شما بستگی داره ولی به نظر من حتما لازم نیست وارد دانشگاه خوب بشی و میتونی برای مقاطع بالاتر تلاشت را کنی که وارد دانشگاهها خوب شی برای فوق لیسانس و بالاتر...درباره رشته خلبانی شاید بگم قبولی یک خانوم تو این رشته در ایران شبیه یک معجزست پس زیاد بهش فکر نکنید....درباره علاقه به رشته برق باید بگم خب هر کسی علایقش متفاوته ولی به قول معروف اواز دهل شنیدن از دور خوش است و من زیاد خودم علاقه ای ندارم....درباره بازار کار باید بگم به علت اجرا قانون ورود به دانشگاه بدون کنکور و افزایش ظرفیت دانشگاهها رشته های مهندسی حجم عظیمی فارغ التحصیل پیدا کرد و بازار کار اون اشباع شد ..در حال حاضر جز رشته های پزشکی و پرستاری و رشته های مربوطه بقیه رشته ها مخصوصا مهندسی به درجه اشباع رسیده حالا تصور کنید یک خانوم تازه بخواد وارد بازار کار اشباع شده بره که کارش به مراتب از یک اقا سخت تره.....من برای استخدام دولتی اقدام نکردم ولی مثلا در دانشگاه یک سری فرمول یاد دادن اما در استخدامی ها که اونم خیلی کم میگیرند و پارتی بازیه میگند بگو ببینم در ناسا موتورهای فلان عملکردش چطوره طرف همینجور عاج و واج میمونه ....اما کسی که پزشک هست هیچکس ازش نمیپرسه بگو ببینم مننژیت داروش چیه و یا گزینش بزاره و استخدامه اصولا بهر حال البته خب تلاش زیادی کرده که کار هر کس هم نیست اما میخوام بگم بازار کارش خوب و راحت تره....پرستاری هم که هنوز وارد دانشگاه نشدی میاند میبرندت بیمارستان تا کار کنی ...رشته پرستاری نیروی پزستار فوق العاده کم داره توی بیمارستانها و بلاعاصله جذب محیط کار میشه ...بقیه رشته ها مربوط به درمانم نه به خوبی پزشکی و پرستاری اما نسبت به بقیه بازار کارشون بهتره ..در کل هیچ رشته ای مثل اول پرستاری و دوم پزشکی بازار کار نداره تو کشورمون ...

اول از همه باید بگم هر کسی میتونه انتقاد کنه و میتونه عقاید خودش را داشته باشه اگر توهینی نکنه و خیالتون راحت بنده از انتقاد ناراحت نمیشم یا از نظر شما چون قرار نیست همه ما همفکر و شبیه هم باشیم ...درباره لجن انتقاد من اصولا زبان انتقاد زبان زبان نرمی نیست ضمن اینکه گاهی باید با جدیت انتقاد کرد تا طرف به خودش بیاد ضمن اینکه تا جایی که میدونم انتقادهام توهینی درونش نیوده و اینکه اومدم زاویه تلخ اون قضیه را نشونش دادم که متوجه بشه و این تندی کردن به نظر خودم نیست...خندم گرفت تصور کردید مردی بالا چهل ساله و شکست خورده ام که به فکر انتقامم ...درباره منفی نگری باید بگم دنیا زشتی و زیبایی زیادی داره که کمیت زشتی هاش بیشتر از زیبایی هاش هست هر چند کیفیت زیبایی بیش از زشتی هست بهرحال وقتی حقیقت اتفاقی خوب نیست ما باید حقیقت را نشون بدیم نه اینکه سعی کنیم بگیم نه همه چیز خوبه و از حقیقت تلخ فرار کنیم چون بگیم منفی نگری هست ..برای مثال دوستی دختر و پسر نود و نه درصدش پسر قصد ازدواج اصلا نره و به سرانجامم نمیرسه اگه من این حقیقت را بگم ایا منفی نگریه ؟؟ایا شکست خوردنه ؟؟؟حقیقت تلخ بهتر از دروغ شیرینه که بهم بگیم ....بهرحال ممنون از نظرتون ..

سپاس از حضور و لطفتان.

نظرم را به خانوم سلاله نوشتم که شما هم بخونیدد..درباره اون پست خاص که فرمودید بنظرم جواب خیلی خوبی دادم هر کسی نگاهش متفاوته بنده خودم راضیم...با سپاس از حضورتون ..

اگر در حد نابغه یا سطح بالا باشی چرا نشه ...اما برای رسیدن به موقعیتها کم باید سطح بالایی داشته باشی مخصوصا که دختر هم هستی و شرایط برای رقابت با پسرها نابرابره تو ایران ..

اهان پس همه ایرادات شما به من و اینها که میگید برای اینه که تو پستی گفتم به جواب بچگانه سلاله گوش ندید و در حقیقت شما مشکل شخصی پیدا کردید خخخ...سرکار خانوم انقدر که گفته میشه تو کامنتها که نظر اقای ایرانی درسته بیشتر از جبهه گیری ها شما و دوستانه اما شما گویا جور دیگه جریان را دیدی یا میخای القا کنی چون تقریبا میشه گفت مشکل شخصی پیدا کردید ...دقیقا لینک پست را بزارید تا ببینم و بگم چرا اون کامنت را دادم ...بچگی به سن نیست به تجربیات و نوع تفکره ..مثلا الان شما رک نیومدی بگی اقا ایرانی چرا اون جواب را دادی درباره کامنت من و بعد من بگم علت را بلکه اومدی کینه بچگانه به دل گرفتی موضوع را شخصی کردی و کلی انتقاد منفی و خطاب کردن مجله زرد و این حرفها که اخر سر معلوم شد دلیل اینها چیه و شخصیه این نوع رفتار ...بهرحال موفق باشی عزیزم من کینه و دشمنی با شخص شما ندارم و افکارتون را و نظرتون را گفتم بچکانست احتمالا و خام و بی تجربه و این عناد با خود شما نیست ...موفق باشی ..

فرض کردم اینجا خونه شماست و منم مهمون و از اونجایی که ایرانیا مهمون نوازن شما بنده رو با تیپا نمیندازین بیرون و با نهایت آرامش حرفامو میخونین بدون اینکه احساس کنین من با شما پدرکشتگی دارم یا قصد تحمیل عقایدم رو دارم:)

هر گفت گویی باید با آرامش، رعایت انصاف و تفکر همراه باشه که متاسفانه بین من و شما هیچکدومش رعایت نشده برا همین به جای اینکه به راه حل به یه نتیجه قابل قبول برسیم تنها چیزی که عایدمون شد لااقل برا من دلخوری و اعصاب خردی بود!! البته نگاه دیگران به من و اینکه چطور منو قضاوت میکنن برام مهم نیست ولی یه جایی احساس میکنی پای اعتقاداتت وسطه و این میون یه شرایطی پیش اومده که تمام اعتقادات و تمام اون چیزایی که برات اصل بودن زیر سوال رفته و تو اگه اینجا سکوت کنی یعنی اون شرایطو پذیرفتی یعنی حرفای  کسی که این شرایط رو برات ایجاد کرده پذیرفتی و این برا من به هیچ عنوان قابل هضم نیست و نمیتونم سکوت کنم ولو در همین محیط مجازی...

جناب ایرانی، شما حرفای منو درست متوجه نشدین همه جوره که فکر میکنم نمیتونم برداشتی که شما داشتین رو از حرفای خودم برداشت کنم!!

تو اون پست بحث فقط سر حجاب و پوشش بود نه اخلاقیات و چون بنده تقریبا با سوال کننده آشنایی داشتم چون قبلا هم چند تا پست گذاشته بودن اینطور فرض کردم که اخلاقیات براشون حل شدست و الان پوشش و حجاب مد نظرشون هست که گفتم اگه حجاب اسلامی مد نظرتونه اسلام گفته ظاهر به اندازه باطن مهمه یعنی اگه طرف یک لاخ موش مشخص باشه حجابش اسلامی نیست دقت کنید گفتم از نظر دین... 

تمام حرف منم همین بود که این تعدادی که به حرف دین عمل میکنن خیییییلی کمن یعنی تعداد کسانی که ظاهر و باطن رو با هم حفظ میکنن خیلی کمن یعنی تعداد کسانی که تو این مملکت به معنای واقعی کلمه خادم دین هستن خیلی کمن... خوبه خودم گفتم من با اینکه ظاهرم طبق گفته دینه ولی باطنا بنده رو سیاه خدام چون منم یجاهایی سهل انگاری داشتم تو زندگیم استغفرالله نگفتم که من معصومم اینطور جبهه گیری کردین... شاید باورتون نشه من از جای جای ایران دوست و رفیق دارم اونم با چه صمیمیتی حالا فکر میکنید از نظر پوشش مثل خودم مقید هستن؟!! نخیر جناب، اتفاقا اغلبشون حجاب درست و حسابی ندارن ولی باطن پاکی دارن که هر کسی رو مجذوب خودش میکنه و من واقعا از ته دل دوسشون دارم... اگه من گفتم طرف بدحجابه میگن چه قلب رئوفی داره و خخخخ گذاشتم برا اینه که به اسم دین این جمله رو میگن برا اینکه میگن خدا گفته مهم باطنه و ظاهر چندان اهمیت نداره...خب این حرف خیلی سنگینه کجا خدا همچین حرفی زده اون که گفته ظاهر و باطن هر دوش مهمه... اگه میگم طرف الکلیکه دست خیر داره میگم به اسم دین و خدا این حرفو نباید زده بشه اینطوری بگیم یعنی اینکه مشروب خوردن و مست شدن پیش خدا پسندیده است در صورتی که میدونیم خداوند آدما رو از اینکار بشدت نهی کردن!! وقتی گفتم میگن طرف محجبه است ولی نمیدونی چه باطن گناه آلودی داره خب مگه من در مقابل این حرف جبهه گرفتم یا کتمانش کردم؟! منم دارم تو همین اجتماع زندگی میکنم شاید خیلی بیشتر از شما و دیگران هم این طرف و اون طرف سرک کشیدم و دغدغه فرهنگی داشتم خب مگه من این چیزا رو نمیبینم؟ مگه نمیبینم که دارن با اسم دین چه گند کاریها که نمیکنن مگه نمیبینم طرف ظاهر مذهبی داره و معذرت میخوام با کلی ریش و پشم چه غلطا که نکرده و.... حرف من اینه که اونی که ظاهرو حفظ کرده اما باطنش غل و غش داره رو نیان بگن طرف مثلا از اون با خداهاش بود که این گندو زد نخیر برادر من طرف فقط از ظاهر سوء استفاده کرد که باطن پلیدشو دیرتر به همه نشون بده و کاراشو انجام بده وگرنه به صرف ظاهر نمیشه گفت با خدا هم هست کما اینکه گفتم من خودم محجبه ام و دلیل بر این نیست که باطنمم خیلی پاک باشه به هر حال پیش اومده منم یه خطایی ازم سر زده میگم این خطا نباید به اسم دین همه جا جار زده بشه که طرف با حجابه ببین چکارا که نکرد... متوجه میشین چی میگم؟!

حرف من اینه که اگه بخوایم خدایی زندگی کنیم یعنی هم ظاهر دینو حفظ کنیم هم باطنشو خیلی خیلی خیلی با این امر فاصله داریم و خیلی کم هستن افرادی که این دو رو با هم داشته باشن بالاخره هر کسی باشه تو یکیش لنگ میزنه یکی مثل من ظاهر اسلامی دارم  باطنا یه خطاهای کوچیکی هم در نظر خودم انجام میدم یکی مثل طرف ظاهر اسلامی داره خطاهای بزرگ مثل اختلاس و مال مردم خوری هم انجام میده یکی مثل اون بد حجاب ظاهر اسلامی نداره ولی دست بگیر و خیر داره یکی هم هست نه ظاهرو داره نه باطنو و از همه جا رونده است...

من فقط به جناب سوال کننده گفتم اگه حجاب اسلامی مدنظرته اینه نظر من که دین و خدا هم همینو گفته  ولی خب مگه همه چی به این سادگیاست؟! بله منم هیچوقت خودمو به خاطر کسی تغییر نمیدم تا موضوع رو برا خودم حل نکنم امکان نداره خودمو به خاطر دیگری تغییر بدم برا همین به جناب رضایی گفتم اگه حجاب اسلامی مدنظرتونه بدون رودربایستی حرفتونو بزنید ولی این انتظارو نباید داشته باشن که کسی به خاطر ایشون خودشو تغییر بده به قول شما برن دنبال کسی که با معیارای ایشون جور باشه.. 

یه عیب بحث کردن تو محیط مجازی همینه که صرفا از رو چند خط نوشته طرفو به عرش میبریم یا اینکه با خاک یکسان میکنیم برا همین بارها به خودم قول دادم که دیگه بحث نکنم که باعث سوء تفاهم بشه ولی بازم این اتفاق افتاده امیدوارم  دیگه اینبار سر قولم بمونم و فقط بیام نظر خودمو بگم و با کسی وارد مباحثه نشم چون واقعا تو محیط مجازی نمیشه مدیریت کرد بحثارو ولی حضورا باز هر جوری شده اون بحثه ممکنه به یه سرانجامی برسه.

ببخشید طولانی حرف زدم.

موفق باشید.

الان کامنتی که اینجا دادید خوندم دوباره و فکر کردم ..اگر ناراحت شدید فقط میخوام بگم قصدم ناراحت کردن شما نبوده و از اینکه از حرف من ناراحت شدید عذر خواهی میکنم ولی بدونید بنده دشمنی شخصی با کسی ندارم اونم تو این محیط اگر هم حرفی زده میشه بخاطر تفاوت اندیشه هاست ...بهر حال امیدوارم به دل نگرفته باشی ..

علوم ازمایشگاهی فیزیوتراپی ها دندانپزشکی داروسازی و ....تمام اینها زیر مجموعه علوم پزشکی هستند که خون و این چیزها کمتر داره ..بهر حال هر کس در رشته خودش سرامد باشه مطمین باشید موفقه و اون چیزهایی که من گفتم مربوط به میزان رقابت پذیری و بازار کار برای عموم بود ...

حرفای خیلی قشنگی اینجا نوشتی که هر کس بخونه و جریان را ندونه میگه این حرفایی که این خانوم زده که خیلی حقه  پس مشکل کجا بوده ولی باید بگم حرفایی که اینجا زدید با حرفایی که تو اون پست زدید خیلی متفاوته ...بهر حال بنده دشمنی شخصی با کسی ندارم و فرض را بر این میگیرم یک سوتفاهم پیش اومده بوده ...اینجا به قول شما خونه منه بله ولی خوته من درش به روی همه بازه و هر کسی میتونه هر حرفی بزنه تا جایی که توهین نکنه حتی اگه عقایدش با من متفاوت باشه ...با سپاس از حضورتون بهر حال زنده باشید.

به سلاله 

اولا تو کامنتت که الان داشتی غیر مستقیم بنده را بی شعور و این حرفا دونستید که من جوابی نمیدم به این حرفای بچگانه ...متاسفانه یک عده از دخترها یاد گرفتند وقتی کم میارند شروع به تحریف گفته ها کنند و لا به لای صحبتها به اصطلاح دوستانه غیرمستقیم توهین ..لینک نوشته را دادی که بهترین کار را کردی و منم کامنتها و پست اون حانوم را اینجا کپی میکنم و تحریفات سخنان را که شما هم مثل دختر دیگه ای انجام دادید را  توضیح و قضاوت با خواننده عاقل ......

متن پست مورد نظر:

شوهرم چند وقته با فیلمای داخل موبایلش تحریک میشه

چهارشنبه, ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۳۵ ق.ظ

سلام

خانومی هستم که بالای ۲۰ سال ازدواج کردیم . شوهر من چند وقته با فیلمای داخل موبایلش تحریک میشه و بعد  میاد سروقت من . 

البته من حدس میزنم چون وقتی موبایلش رو نگاه میکنه بعد از ۱۰ دقیقه با حالت نعوظ میاد پیش من . اصلا حس خوبی به این قضیه ندارم . نمیدونم بهش بگم یا نه ؟خیلی حس بدی دارم که جذابیتم رو براش از دست داده باشم

۲۲ اردیبهشت ۹۵ ، ۲۲:۱۸ ایرانی

دفعه بعد که فیلم دید اومد یا داشت میدید بگو منم میخوام ببینم تا منم تحریک شم به منم نشون بده اگه ناراحت شد یا معترض بهش بگو همونجوری که تو ناراحت میشی من با دیدن یک مرد دیگه تحریک شم منم ناراحت میشم تو با دیدن زن دیگه تحریک شی و بعد بیای سراغ من.

(این خانوم سلاله مدعی شد من راهکار ندادم و اینکه مدعی شدم که این اقا هرزست وقتی میگه مرد مومن این خانوم تایید نیومده بگیره شوهرش هرزست و دنبال راه حل و راه نجاته ولی شما اومدی فقط توهین کردی و رفتی این معنیش اینه من راه حلی ندادم و اینکه تو حرفام میخواستم بگم مرده هرزست ..یعنی واقعا دوستان تو این کامنت من بنده نگفتم اون خانوم چکار کنه ؟ راه حل ندادم که این خانوم محترم میگه تو راه حل نمیدی و فقط توهین کردی ؟)

۲۳ اردیبهشت ۹۵ ، ۱۴:۳۱ سلاله

گلم نمیخوام ناراحتت کنم ولی اینوبایدتوخودت جست جو کنی اول از همه یک سر به کشولباس  زیرت بزنی دیگه وقتشه ازشرلباس زیرهای چرک بی رنگ ولعاب خلاص شی بروبیرون سکسی ترین هاشوبخر بروحموم وحسابی بخودت صفابده لباس زیرخوشملاتو بپوش یک ارایش ملایم کن  یک اهنگ زیبا شروع کن براش به رقصیدن باسن وسینه هاتودرمعرض دیدش بذار حسابی حریصش کن ولی بادلربایی وشیطنت نذاربه هدفش برسه هرازگاهی بدنتو باهاش تماس بده بجای تخت خواب بروجای دیگه میدونی چرابه این فیلم هانگاه میکنه چون پراز تنوعه زن های تواین فیلم ها رنگ ولعاب دارن حریصا فقط تنوع  میتونه حالتوخوب کنه همه جا میشه معاشقه کرد خودتومحدودنکن

(والا از فحوای ماجرا قشنگ مشخصه مرد مشکل داره اصلا گیریم زنش نازیباترین و دوست نداشتنی ترین ..ایا باید بره فیلم پورنو ببینه بعد بره سر وقت خانومش و از دیدن بدن لخت یک زن دیگه تحریک شه و بیاد سر وقت زنش ؟حالا اما این خانوم سلاله اومده میگه بدون هیچ اگاهی از این خانوم مقصر تویی و نه شوهرت !!!!!میگه لباسهات چرکه و حموم نرفتی و بدنت را صفا ندادی اینکه ایشون از کجا میدونه خدا عالمه ..بعد نوشتی لباس خوشملاتو بپوش و بقیه حرفایی که زدی جان من خوشملاتو بچگانه نیست؟؟..بعد هم خدایی این حرکاتی که شما گفتی کار زنها خیابونی هستش و اصلا ادم شرمش میشه بخونه )

۲۵ اردیبهشت ۹۵ ، ۱۹:۲۷ ایرانی

یک سری کامنتها که نوشته میشه توسط یک عده بچه هست پس توجهی به حرفها این بچه ها نکن مثل این سلاله  و پسر ...

(دادن راهنمایی بچگانه و بسیار غلط میتونه اسیب زیادی برسونه ضمن اینکه اون کامنتها که من شرمم میشه بهش فکر کنم و بخونم بچگانست و نشون میده نویسندش بچه بوده ..ایا بچه بودن فحشه ؟؟؟ همونجوری که من میگم بنظرات شما بچه ها توجه نکنه خودم به توهینهایی که تو کامنت پایین یک بچه کرده توجه نمیکنم ..پس پدر کشتگی نیست چون توهینهاتون را هم نادیده گرفتم پس بچه بودن فحش نیست)

۲۵ اردیبهشت ۹۵ ، ۲۱:۰۹ به ایرانی

خوبه از هر نظری خوشتون نمیاد یه بچه می بچسبونید بهش. 

به نظر من سلاله بهترین نظر رو گذاشته و واقعا کاربردیه.  

تو چند تا پست نظراتت رو دیدم و احساس کردم که دختری.  امیدوارم ازدواج نکرده باشی و تا آخر عمرت نکنی.  چون یکی دیگه رو هم بدبخت می کنید. 

زن باید معشوقه و دلبر همسرش باشه و مرد هم باید تکیه گاه همسرش. 

اصلا تو هیچ کدوم از نظراتت شوق و اشتیاق و احساس وجود نداره.  اگه افسرده ای خودت رو به دکتر نشون بده . اگر هم عقده ای که هیچی

۲۶ اردیبهشت ۹۵ ، ۱۳:۴۶ سلاله به ایرانی

مگه چی نوشتم که ازنظرجنابعالی بچه به نظررسیدم هااااان بعدشم یک سری گفتن بدبین نباش منم اون سمت قضیه رودرنظرگرفتم که شایدکمبودی هست ادبم رعایت کن  این به درخت میگن بانظرم موافق نیستی لازم نیست اظهارفضل کنی بذارخودشون بانظرات متفاوت مشکلشونو حل کنن

(من نمیگم کامنت اول میتونه کار خود سلاله باشه که نوشته ولی خیلی جالبه که وقتی گفتم نظر بچگانست یک نفر پید

ا میشه که یعنی سلاله هم نیست و شروع میکنه انقدر ارزوهای بد بکنه و یک جورایی نفرین

داره میکنه و اخر سرم توهین که البته ایشونم بچه هست و ارزش جواب دادن نداشت ...بعد هم سلاله خانوم بخاطر گفتن اینکه نظر بچگانست گفتند که من حرف بسیار زشتی زدم و بی ادبم و میگه اظهار فضل نکن خخخ...)

۲۷ اردیبهشت ۹۵ ، ۱۱:۲۴ ایرانی

اون بچه ای که نوشته انشالله من ازدواج نکنم و از این ارزوها کرده حرفای بچگونش نشون داده بچست و نیازی به جواب دادن نداره شماها اکثرا یک مشت بچه شهوتی هستید ...

و اما اون بچه دیگه به نام سلاله..اینکه تو درون کمد سوال کننده بودی که بلدی شرتش کثبفه و حموم نمیره و موهای بدنشو نمی

زنه و به قول تو صفا نمیده بازم نشون میده بچه ای حالا میخای ناراحت شو میخای نشو از این حرفم ولی حقیقته ..بعد وقتی یک ادم تنوع طلب شهوتی را ازش حمایت میکنید غیرمستقیم نشون از سطح افکاره..ادمی که تنوع طلب و بی بندبار جنسی هست هر چقدر زنش خوشکل تمیز و عالی باشه باز دنبال نفرات دیگست پس ربطی به ظاهر و رفتار زنش نداره ...رفتارهایی که شماها گفتید رفتارها زنهای خیابونی بود که بعد یک مدت باعث انحراف زن میشه ...

(اینجا فحش ها فجیع من این کلمات بوده که شما بچه ای و اینکه حمایت از ادم شهوتی نشون سطح افکاره ...ایا گفتن بچه انقدر فحش بدیه ؟؟؟ایا گفتن این حقیقت که مطالب عنوان شده از سمت ما سطح افکار ما را نشون میده ..فحشه یا یک حقیقت ؟؟؟)بهر حال قصد کش دادن ندارم فقط مطالب لینگی که دادید را نوشتم اینجا دوستان هم میتونند چک کنند ببینند من چیزی را بالا پایین کردم یا نه ...با سپاس از شما ...

یه اپسیلون هم شک نکنید که حرفایی که اینجا زدم با حرفایی که تو اون پست زدم هیچچچچچچچچ تناقضی نداره ولی چون شما اون سه فاکتور مباحثه رو اونجا رعایت نکردین و ظاهرا اینجا رعایت کردین فکر میکنید من دو پهلو صحبت کردم!! فرض نگیرید مطمئن باشید که سوء تفاهم بوده خخخ

موفق باشید و سلامت:)

بهرحال بحث را کش نمیدم ..زتده و موفق باشی امیدوارم همیشه لبت خندون باشه.

بازم در لفافه شروع به توهین کردی و من حوصله این بچه بازی ها را ندارم پس بای .

زنها تشنه محبت هستند و عشق اگر کسی بهشون توجه کنه محبت بده و ابراز کنه عاشقه و تو این کار پشتکار داشته باشه و نا امید نشه نود درصد زنها و دخترها حتی اگر اون پسر بهشون نخوره و با منطق حساب کنی بهم نیاند ولی دختر وابسته میشه و مهر پسر تا حدودی به دلش میشینه ...اکثر این رفتارها و ابراز عشق ها از سمت پسرها واسه فریب هست و وابسته کردن دختر و عاشق کردنشون ...انقدر که مرد و پسرها عاشقانه  و رمانتیک برخورد میکنند  با دخترانی که نسبت زناشویی ندارند درصدشون زیاده .مردهایی که عاشقانه و رمانتیک با زنهاشون برخورد کنند نسبتشون خیلی کمه ...علت چیه ؟؟؟مگه این شوهرها بی احساس امروز پسرها رمانتیک دیروز نبودند پس چی شد ؟؟ببینید قضیه اینه پسرها خیلی کمی هستند رمانتیک باشند طرف زن گرفته اصلا یادش نمیاد تولد زنش کی هست سالگرد ازدواجشون کی بوده اما همون ادم میخواسته مخ دختری را بزنه تولد دختره را پیام عاشقانه میداده و یادش بوده ..درصد زیادی از پسرها واسه رفیق شدن با دختری مجبورند ابراز عشق دروغین کنند و بشند بهترین و با احساس ترین ادم دنیا و اینکه صبر داشته باشند تو بی محلی ها دختره ..ضمن اینکه زنها متاهل و یا دخترانی که سخته بدست اوردنشون وقتی مخشون را بزنی و بدستشون بیاری یک حس قدرت و پیروزی و غرور دست میده به ادم تا اینکه بخواد یک دختر شل را بدست اورد این ادمها اصلا قصد ازدواج ندارند....درصد کمتری نسبت ب این گروه میخواند دختر را فریب بدند وابسته کنند چون به خواستگاریشون جواب مثبت بده اینها هم عاشق نیستند ولی چون دختره پولدار تر از خودشونه یا قشنگه یا محاسنی داره بخاطر اون محاسن میخواند طرف را بدست بیارند و برای اینکار دختر را باید فریب بدند چون اختلاف سطحشون خیلی زیاده و مطمینا دختر اگه فریب نخوره جواب منفی میده ....عده دیگه حسها دیگشون را اسم عشق گذاشتند روش مثلا طرف ادم شهوتی هست یک دختر را دیده خوشکله یا سایز نمیدونم کجاش خوبه چیزی که اینجا رواج داره تو سایت یا کمبودها خودش را درون دختر پیدا کرده  میگه عاشق شدم و اسم عشق میزاره رو احساساتش و هیجانی برخورد میکنه ....ببینید گروه اول که گفتم اصلا قصدشون ازدواج نیست ...گروه دوم اگه به ازدواج برسه بدش نمیاد ...گروه سومم اصولا بعد یک مدت درصد زیادیشون اگه رفیق شند اون حسشون ارضا میشه و میرند ولی درصد کمیشون به ازدواج میرسه...اونایی که به ازدواج نمیرسه که هیچ ...ولی اونایی که به ازدواج میرسه بیشترشون رفتار رمانتیک گونه و صبر ایوب وار اقا در مقابل خانوم تموم میشه اونوقت هست که اختلافات و تفاوتها نمود پیدا میکنه و کج خلقی ها اشکار میشه چون دیگه زن مال اونها شده و ترسی بخاطر از دست دادن خانوم ندارند چون زنها بعد ازدواج خیلی خیلی سخت جدا میشند و اصولا تا جایی که بشه زندگی میخواند بکنند و تحمل میکنند ..اینها را گفتم تا بدونی ..اولا بنظر من قصد پسره ازدواج باهات نبوده دوما گیریم ازدواج میکردی مطمین باش بعدش تضادها اختلافات و ناهنجاری ها این اقا که پشت نقاب مخفی میکرد مشخص میشد و زندگی بدی داشتی ...حالا با این شرایط هنوز ناراحتی ؟؟وقتی میگی امیدوارم خدا جوابش را بده یا منو چرا وابسته کرد این نشون میده تو دام احساساتی که برات پهن کرده بوده گیر افتاده بودی و ناراحتی چرا رفت در صورتی که اگه فکر کنی که اگه رفیق میشدی و یا ازدواجی رخ میداد چه تبعات بدی داشت میبینی که خدا را شکر میکنی و خوشحال که سمتش نرفتی و رفت ...نه اینکه غصه بخوری ...هیچوقت نفرین و ارزوی بد برای کسی نکن چون روزگار خودش جوابش را دیر یا زود میده اما ارزو و نفرین کردن تو قلب تو را سیاه میکنه و ارزش خودتو در حد شخصیت اون تنزل میدی ..یادت باشه تو الان درسهایی از این اتفاق گرفتی که خیلی ها بلد نیستند و تو ادم احساسات و عشقها دروغین گیر میکنند و همه هستیشون را میبازند..یک نمونه ساده مثال میزنم بودند دخترهایی که خام عاشقانه ها شدند به پسر اعتماد کردند تو جا خلوتی رفتند و پسر خودش که هیچ بلکه بقیه دوستاشم اورده و به دختر نگون بخت متعرض شدتد ..و زندگی دختر را تباه ..جوری که تا اخر عمرش حتی پیری نمیتونه اون تعرض گروهی و حس عذابش را فراموش کنه تازه این یک مثال ساده بود که زدم پس خوشحال باش اتفاقی نیفتاد و اینکه تجربه ای پیدا کردی ..حتی در صورت ازدواج مطمین باش بخاطر اختلافات زیاد و تضادها دچار زندکی جهنمی بودی به مدت طولانی پس شاد باش ...اگه سوالی داشتی خوشحال میشم پاسخ بدم ..

مطمین باش همچین ادمهایی اگه قصدشون واقعا ازدواج هم باشه مرد واقعی  نیستند و اون مردی که ما تو ذهنمونه پس خوشحال باش چیزی رخ نداده ..نظرها متفاوته اما یک چیزی بگم خود من اگه میخواستم انتخاب کنم از بین شما و دوستت شما را مثلا انتخاب میکردم چون میگفتم اون دختره زود فریب خورد و دوست شد از کجا معلوم شاید پس فردا زن منم شد کسی فریبش بده و خیانت کنه ..اگه کسی اومد ادرس بگیره یا بیاد بگه میخوام بیام خواستگاری اگه شخص مناسبیه سرو سنگین اما منطقی صحبت کن اگه برای رفاقت و اشناییه محل نزار ...داری دکتری میخونی این یک مزیته ترشی هنوز وقت هست و موردهای خوبی هست ..زود وابستگی شدنم طبیعیه زنها محتاج و معتاد توجه ابراز عشق و اینکه کسی بگه عاشقشونند هستند  و بعد بک مدت درست میشه  حست ...اگه ادم مناسب و لایقی اومد حتما نباید اونم پزشک باشه همین خوب و لایق بودن کفایت میکنه پس روی رشتش سخت گیری نکن ......کسی که واسطه میفرسته شما شرایط و موقعیت پسره را بپرس اگه دیدی شرایطش مناسب نیست رد کن اگه دیدی مناسبه شرایط خودت که در نظر داری بگو و بعد بگو اگه پسره حس میکنه این شرایط را داره و با شرایطم مشکل نداره به شکل رسمی باید بیاد تا از لحاظ خانوادگی و شخصیتی بعد تحقیق بشه و بعد جواب میگیره  و اجازه دادن ب اینکه بیاد خواستگاری دلیل جواب مثبت دادن هم نیست ....اگه خودش اومد مستقیم پسری اول ببین پسره را میشناسی تا حدودی اگه پسره تا حدودی اشنا بود با خودت ببین شرایط خوب داره یا بد اگه بد بود ردش کن اگه میشناختیش و میدونستی شرایطت را داره بگو خانواده من برام ارزشمند هستند و اگه شما قصدی داری بهتره به صورت رسمی اقدام کنید .....اگه هم کسی اشنا نبود بگو من شناختی از شما ندارم شرایطی که من مد نظرم هست اینه اگه حس میکنی نداری شرایط را برو اگه حس میکنی داری بهتره بزرگترتون پیش قدم بشند و به صورت رسمی اقدام کنند تا مورد بررسی و تحقیق قرار بگیرید تا بعد ببینیم چی میشه  ...به هیچکس که کفت بیا دوست شیم و رفیق تا بهتر همدیگه را بشناسیم چراغ سبز نشون نده ..

طاعات قبول حق 

توی اون پست کامنت گذاشتم ولی اینجا هم تا حدودی میگم ..ببینید جنس مرد ممکنه از کسی خوشش بیاد اما دلبسته و عاشق نسبت به هر کسی نمیشه و مردها کمی هستند واقعا عاشق باشند ..اصولا مردها احساسات خودشون را درگیر رابطه نمیکنند ..برعکس زنها با کوچکترین جمله عاشقانه و ابراز محبت و تداومش سریع دلبسته میشند و هر چه زمان میگذره دلبستگی ها بیشتر میشه ...پس در نتیجه زنها خیلی سریع و راحت عاشق میشند و مردها خیلی کم پیش میاد عاشق بشند اما اگه عاشق بشند که خیلی کمیابه کیفیت عشقشون از کیفیت عشق خانومها نه همیشه موارد اما اکثرا بالاتره ...اینها مسائل مربوط به تکامل دو جنس هست که فعلا مختصر میکنم سخن را بعد اگه کسی خواست توصیح میدم علتش را ...بهرحال مردی به علتی میخواد با دختری رابطه داشته باشه تو اکثر موارد برای سیراب کردن حس نیاز عاطفی و روحی یا جنسی یا هر دو هست ...برای اینکار یک داد و ستد میکنه اونم اینگه به دختره جملات محبت امیز و عاشقانه میگه و عاشقانه و فریبنده رفتار میکنه در حالی که اصلا عاشق نیست شاید خوشش بیاد از دختره اما عاشق نیست و این حرفهایی که میزنه برای اینه که داد و ستد عاطفی احساسی و یا جنسی کنه ...یعنی به تو دختر محبت امیز میگه و حتی مثل یک عاشق رفتار میکنه تا تو دختر بهش محبت بدی و یا حتی لذت جنسی ...درست مثل یک معامله ...اون جا پول جملات عاشقانه رفتارها عاشقانه پرداخت میکنه و در مقابل یا حس عاطفی میخواد یا جنسی یا هر دو ...دختر هر روز دلبسته میشه و روح و روانش با اون مرد گره میخوره اما مرد از اول روح و احساس واقعیش را دخالت نداده تو رابطه ..ممکنه بهت بگه عاشفته برات میمیره یا مثل عاشق ها بیاد رفتار کنه و گریه کنه برات اما اینها از احساس واقعیش نیومده بلکه هزینه هاییه که داره پرداخت میکنه تا خدماتی از دختر بگیره ...به مرور زمان یا عقایدش تغییر میکنه یا کس دیگه را پیدا میکنه یا اینکه دیگه مثل قبل لذت نمیبره و سیراب شده و میبینه هزینه ای که پرداخت میکنه از خدمات بیشتره ...برای همین پسز چهار سال عاشقانه گفته و رفتار کرده و یکدفعه هم کات مبکنه راحت ...چون اون عاشقانه ها هزینه بوده و حکم پول براش نه احساسات واقعیش ...طرف چهار سال پول پرداخت میکرده و خدماتی میگرفته حالا بنا ب دلایلی که اغلب تکراری و خسته کننده شدن دختر هست ..نمیخواد دیگه هزینه ای پرداخت کنه و راحت همش را قطع میکنه و میره و از دست دختر فرار میکنه .. اما دختر با تک تک جملات و رفتارها عاشقانه پسر روح و روانش را میبافه هر چقدر زمان با هم بودن میگذره اون پسر را تو روح و وجود خودش ذوب میکنه ...بعد یک روز صبح پا میشه میبینه اون پسر نیست پسری که جزیی از روح و وجودش بوده اونوقته حس میکنه تکه ای از وجودش کنده شده و روح و زوانش متلاشی چون اون پسر و گفتار و رفتارش را با تار و پود وجودش بافته بوده ...دخترها همیشه میگند پس چرا اون پسر عاشقانه رفتار میکرد و حرف میزد مگه این عاشقانه ها از قلب نمیادد و براشون عجیبه ..غافل از اینکه اون پسر اون عاشقانه ها حکم پولی بود که داشت واسه خدماتی پرداخت میکرد و از صمیم قلب و روحش نبود ...امیدوارم جواب سوالت را گرفته باشی اگه خواستی سوال بپرس خوشحال میشم کمکی کنم .

والا اینکه شما بی محلی کردید به کسی که قصد فریبتون را داشته فکر نکنم هر کسی بفهمه بگه این سوسابقه هست و اتفاقا میگه چه دختر پاکی ...حالا اگه در بین همکلاسی ها شما کم محلی شما سابقه بد هست اصلا همچین ادمهایی ارزش ندارتد با اون خواستگار که بخواد این ماجرا را سوسابقه بگیره ...کدوم ادم خرفتی دختری را که به پسری کم محلی کنه دختر بدی میدونه ؟؟؟از قدیم گفتند طلا که پاکه چه منتش به خاکه ...هر ادم عاقل و سالمی اگه بفهمه شما فریب ادمی که به بهانه عشق اومده فریبتون بده را نخوردی اونم وقتی که نود درصد دخترها به راحتی فریب میخورند تا کسی به دروغ ابراز عشق کنه . اونوقت به نظر من به پاکی شما پی میبره تازه نه اینکه بگیم سو سابقه ...اگه اون افرادی که ازشون تحقیقات میشه حقبقت را بیان کنند فکر نکنم سوسابقه ای باشه ...اصلا ناراحت نباشید و نگران ....در ضمن اصلا هیچوقت از سوال پرسیدن از بنده عذرخواهی نکنید من اگه بتونم راهنمایی کنم خوشحال میشم و این صفحه را برای اینکار درست کردم پس راحت باشید.

سوالی داشتم ؟ جسارتا بفرمایید چه مدت با خانواده برتر اشنا شدین با توجه به اینکه خیلی از دختر ها میگن ما با اشناشدن با این سایت نسبت به اقایون بد بین شدیم ایا شما هم نظرتون نسبت به دختر ها تغییر کرده ؟. در ضمن میخواستم تشکر کنم از پاسخ های عالی و دلسوزانه و راهگشای شما درود که مردانگی رو معنا میکنید تبریک به پدر و مادری که شما رو تربیت کردن چرا که اطمینان دارم وقتی نونی حلال و چشم ودلی پاک باشه نتیجه میشه فرزند سالم و با اخلاقی مثل شما همیشه سلامت و خوشبخت باشید 

ممنون از لطفتون نسبت بمن ..بنده کمتر از بیست روز هست که با این سایت اشنا شدم شاید دو هفته باشه دقیق یادم نیست راستش ولی در افکار من قبل و بعد اشنایی با این سایت تغییری ایجاد نشده به نظر من دخترها به خودی خود بد نیستند ..دخترها دنبال عشقند و نه هرزگی البته اکثر دختر ها را دارم میگم و این عشق که واقعا هم خواستنش حقشونه شده نقطه ضعفشون ...و عاملی برای فریبشون و به خطا انداختنشوون ...شما اگه اکثر دخترها را نگاه کنی هیچوقت نمیرند شروع کننده دوستی باشند و اصولا بخاطر شهوت دنبال دوستی نیستند و دنبال عشقند و شروع کننده رابطه هم پسر هست ...پسرهای هرزه با توجه به اینکه میدونتد دخترها دنبال عشق و پسر عاشقند نقاب به چهره میزنند و دختری که فقط عشق را طلب میکرده به دام میندازند و به اشتباه...گناه دختر فقط نا اگاهی هستش نه چیز دیگه ...متاسفانه امروزه با گسترش گوشی هوشمند و نرم افزارهای اجتماعی راههای اینکه با دختری راحت تر ارتباط گرفت و گولش زد بیشتر شده وگرنه دخترها همان دخترها دیروزند ...من اشتباه یک عده را به پا همه نمینویسم شاید محتاط شدم که در اون شکی نیست اما بدبین نشدم .همین حالا که اوضاع خیلی بد شده نسبت ب قبل .مسلما دختران سرزمین من اگر بهترین نباشند جز بهترین دختران جهانند .این حرفام دلیل نژادپرستانه یا ملی گرایانه نداره بلکه بنظر من فرهنگ تربیتی ما جوریه که دختران ما مادران دلسوز همسران وفادار و دختران مهربان را تربیت میکنه ...بهر حال .هر سوالی داشتید خوشحال میشم کمکی کنم .

از وقتی که اینجا اومدم نصف بیشتر کامنتهای انتقادی که نوشتم که هیچگونه توهینی در اون نبوده منتشر نشده ..و به شخصه توهینهایی را دیدم بهم تو کامنتها شده که نجفی منتشر میکرده ...گویا مبنا تایید کامنتها از نگاه ایشون هم نظر بودن با افکارشون هست ..حتی کامنتی نوشتم در مطلبی و از ایشون خواستم اگه واقعا علاقه مند ب حضور بنده و امثال من نیست رک بگند ما هم بهشون حق میدیم صاحب سایت هستند و دلشون میخواد دوستاشون نظر بدند اما حتی اون کامنت را نه منتشر کرد و نه جوابی داد ..بهر حال زحمت ایشون را کم میکنم و از اینجا میرم تا ایشون راحت باشند فقط لطفا راهی که صفحه شخصیم کلا بسته بشه را بگید....از همه دوستانی که تو این مدت لطف داشتند سپاس گزارم ...

من ترم 2هستم

یکی از پسرای کلاس خیلی خیره نگاه  میکنه طوری که سوژه دخترای خوابگاه شدم.اوایل اهمیت نمیدادم .میگفتم تازه اومده دانشگاه و از این حرفا ولی الان تحملشو ندارم .اینقد پرو هس ک از جلوش ک رد میشی با اینکه مشخصه که متوجه اون هستم ، سر تا پا رو نگاه میکنه.واقعا حالم بد میشه.در هیز بودنش شکی ندارم.

می خواستم بدونم چطور میتونم از شر این نگاه های آزار دهنده خلاص بشم چون واقعا در کلاس اذیتم.درضمن حالم ازش بهم میخوره پسرک بی شعور.یه بارم یکی از پسرا بهش یه چیزی درمورد من گفت اونم گفت باشه.من واقعا ازش بدم میاد .دوس ندارم دیگه ببینمش.تو رو خدا کمکم کنید.من دوس ندارم سوژه کلاس باشم و از همه مهم تر ازم سو استفاده بشه.ضمنا من قیافه معمولی دارم و اصلا آرایش نمیکنم فقط کرم ضد آفتاب همین.

( ممنون از پاسخ راهگشاتون در پست به ازدواج حس خوبی ندارم. )

اقای ایرانی عزیز ومحترم لطفا اینجا را ترک نکنید ما دختران به نظرات دلسوزانه وواقعبینانه شما نیاز داریم

اقای نجفی اینجا محیط عمومی هست متوجه میشی عمومی چیه ؟؟عمومی یعنی هر کسی با هر حالتی یا هر سنی خواننده مطالبتونه ...طرف اومده به نام ارمین حرفهایی زده که ادم شرمش میشه بنویسه اینجا ولی با عرض پوزش از دوستان مجبورم بزنم ....درباره دخول زیر بغل صحبت کرده و حرفایی زده که تو فیلمها پورنو مشاهده میشه تا زناشویی یعنی قشنگ داستان سکسی تعریف میکرده ..همونجا اومدم نوشتم برای پسره که این حرفها چیه زده میشه که بیشتر شبیه تعریف داستان فیلمها پورنو هست و این حرفها را نزنید و نوشتم دیگه مونده درباره دخول در سوراخ بینی و سوراخ گوش هم مطلب نوشته بشه ...اینجا محیط عمومی هست دختر چهارده ساله یا پسر میاد به گناه الوده میشه با این حرفها رک و بی پرده تو محیط عمومی اونموقع تو که منتشر میکنی جوابگو هستی یا این دوستان نویسنده داستانها پورنو ؟؟؟دختره چند روز بعد کامنت گذاشت و پست که با خوندن مطالب اینجا تحریک شده و به گناه الوده شده ..حالا جوابگو کیه ؟شما ؟شما به هیچ عنوان تحمل صدا منتقد نداری ..اگه خیلی میخواید یک قسمت درست کنید ویژه متاهلین تو این سایت هر چقدر میخواید از این حرفها بزنید که متاهلین برند بخونند ولی نه تو صفحه اصلی زرت این مطالب را بذاری که دختر و پسر کم سن و سال میخونند و وسوسه و تحریک بشند ... خواهشا دوستان برند اون مطالب را که در صفحات قبلتره  بخونند و فکر کنتد ایا این حرفها بیشتر تعریف داستان پورنو نیست ؟؟؟ایا جای این حرفها تو صفحه اصلی هست که هر پسر و دختر کم سن و سالی با هر جور شخصیتی میاد میخونه ؟؟ایا نمیشه یک قسمت ویژه متاهلین درست کرد که این مطالب تو صفحه اصلی نوشته نشه ؟؟؟ درباره این اقای امیرحسین که پسری شانزده هفده سالست و گویا مذهبی ایا باید انقدر راحت جمله لا پای زنا چی چیه  و واژن را و اینجور ادبیات را بکار ببره تو محیط عمومی ؟؟اینجا هم محیط عمومیه منتهی جا حرف زدن مینویسیم و نوشتاریه حالا سوالی دارم ...اگه یک پسر شانزده هفده ساله تو یک جمعی که دختر پسرها نشستند در واقعیت بیاد بگه دوستان انقدر به لا پای دخترا فکر نکنید ایا یک فرد مذهبی به خودش جرات میده انقدر راحت جلو دختر ها اسم لا پای دختر بیاره ؟؟؟اگه نفهمیده چکار کرده بخاطر سنش ایا نباید تذکر بگیره که برادر من ادبیاتت را توی محیط عمومی درست کن ؟؟؟ایا اینجا محیط عمومی نیست ؟؟ایا اینجا مخاطبینش از هر سنی و هر جنسیتی نیستند ؟؟اینجا تفاوتش با محیط واقعی فقط اینه همگی پشت سیستم هستیم و شناسایی نمیشیم و حرفامون نوشتاری به طور کلی شاید ظاهر کار متفاوت باشه اما باطن کار که یک جمع مختلط و عمومی هست یکی هست ...ایا باید یک نفر بیاد راحت تو محیط عمومی و مختلط اینجور حرف بزنه ؟؟بعد شما  اومدی منم متذکر دهنده بی دین را سانسور میکنی جریمه میکنی و کارم را تقبیح اما این سخنان را منتشر حتی نکردی کلمات لا پا واژن و اینها لا اقل کلمات را ستاره دار کنی ...میگی فضا متشنج میشه تذکرت را پخش کنم ؟طرف اومده در لفافه توهین کرده بمن بارها البته من جواب نمیدم به اینها چون بچه اند اما شما اونها را منتشر میکنی هیچ اشکالی هم نداره اما انتقادها بدون توهین ما میشه تشنج ..دختره یک سوال پرسیده درباره اینکه شستن واژن ایا بده جواب این پسر را ببینید که منتشرم شده که بنظر من یک عده لذت جنسی میبرند تو محیطی که زنها و دخترها هست حرف نقاط جنسی را بزتند ..

۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۵۵   علیرضا

دختر بودن چه سخته!!!

والا ما پسرا یه آلت داریم و بس، نهایت مشکلمون هم اینه که تو خواب جنب بشیم. 

شما دخترا یه سینه دارید، یه چوچوله، یه بکارت، یه واژن و اووووووه......

تازه باید همه جاتونو هم از نا محرم بپوشونید.

والا من ادم بی دین تو از حرفها این ها که این حرفها را میزنند و میگند مذهبی هستند شرمم میشه..جاها دیگه شهوت جنسیشون را اسمش را میزارند عشق کامنت میدیم بابا عشق مقدسه انقدر راحت عشق را به هر احساسی منتسب نکنید باز این کامنت منتشر نمیشه ...طرف را اصلا شخصیتش را نمیشناسند و فقط قیافشو و رفتارها ظاهریش را دیدند میگند عاشقیم تازه یکی اومده میگه همزمان عاشق دو نفر شدم چی بگم .....اقای نجفی اگه شرف و مردانگی داری این کامنتم را منتشر کن و کامنت دیگه ای تو صفحه شخصیم میدم نه اینجا اونم منتشر کن اگه مردانگی داری..

نوع پوشش را درست کنید و چادری و با گرمی برخورد نکنید و با اخم نشون بدید از کارش و خودش متنفرید  بعد یک مدت احتمالا کمتر بشه رفتار کثیفش ولی باید صبر داشته باشید  ...بعدشم طلا که پاکه چه منتش به خاکه ...وقتی شما هیچ خبط و خطایی نکردی نباید حرفها پوچ چندتا دختر بچه تحت تاثیرتون بذاره ....اگه خیلی نگاههاش ازارتون داد و نتونستید کنترل کنید  به حراست اطلاع بدید رفتارش را به مسئولش و نه این نگهبانها تا احضارش کنند به حراست و بهش تذکر بدند ...راههای دیگه هم هست فعلا شما اینها را انجام بدید اگه اثری نداشت راه دیگه ای را بهتون میگم.

سعی میکنم تا جایی که تحمل کنم اینجا بمونم ...ممنون از سپاستون ..

سعی میکنم تحملم را بالا ببرم بهرحال سپاس از مهرتون ...

حالا شما کارهایی را که گفتم انجام بدید بعد به فکر راههای بعد میفتیم راههای دیگه بیشترش قهر امیزه ...دو سه ترم اول به فکر اینند کی را میشه مخشو زد و رفیق شد یکم که بی محلی کنید نفر دیگه را پیدا میکنه و مزاحمتها کمتر میشه ضمن اینکه احتمال کلاس داشتن با ایشونم کمتر میشه ترجیحم اینه اگر ادامه داشت برو اتاق مسئول حراست و بگو که با نگاههاش باعث ازار شما شده جوری که بقیه هم متوجه شدند و بخواه که  تذکر بدند اونها خودشون میدونند بعدش چه کنند ...یکم صبر کن دوست گرامی..

خواستم بابت راهنمایی های دلسوزانه تون تشکر کنم.

سپاس از لطفتون 

سلام به عشق شوهر 

سپاس امیدوارم بتونم کمکی کنم به دوستان بهر حال ..سپاس از لطفتون .

به اقای نجفی 

هر کسی دلیلی واسه اومدن اینجا داره ..خیلی ها از اینکه داستان زندگی دیگران را اینجا تو سوالها میخونند براشون جذابه ...ایا شما با مطرح کردن چرا باید بیاند میخواید بگید نمیاند ؟؟؟؟من سوالی دارم چرا یک نفر 14ساله و این حول و حوش سنی فکر میکنی نمیاد اینجا ؟؟تو پستهاتون دخترها شانزده ساله مطلب فرستادند و گفتند شانزده ساله هستند ...

اقای نجفی تو اون پست پسره گفته رفته دختر خالش که پنج سالش بوده شلوار دختر خالش را به بهانه دکتر بازی و امپول زدن کشیده پایین و با الت جنسی دختره ور رفته و بعد حالا که خواستکاری کرده دخترخاله جواب رد داده بخاطر کار بچگی پسره ...بعد تو ادامه کامنتها خیلی جالبه در ضمن این ادمها خودشونم مذهبی میدونند و خانوادشونا ...این کامنت را بخونید ..

۲۶ خرداد ۹۵ ، ۱۷:۲۸   علی375

بابا تو ایران هستن اصن پسر دختری که دکتر بازی نکرده باشن؟؟؟ خخخ

منم وقتی 6 ۷ سالم بود بازی میکردیم با دخترا ههههه

بنظرم کسی که همچین ایرادی میگیره هنو بزرگ نشده

(وقتی این پسر کار زشتی که فقط خودش و امثال خودش میکنند به همه نسبت میده این تهمت نیست اگه حرفای من را میگی تهمت ؟؟؟؟بعد تو همه کامنتهاش خخخ و ههه و استیکر خنده هست بنظرت این ادمی که انقدر راحت بازگو که میکنه میخنده و با خوشحالی و افتخار میگه پشیمونه از کارش ؟؟؟؟)

۷ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۰۸   علی 375

اولا هر پسری که این بازیو کرده دلیل بر این نیست که ذهن ناپاکی داشته یا مثلا وقتی بزرگ شد کارهای بدتری انجام بده یا پدر و مادرش درست تربیتش نکرده باشن تعجب میکنم از دوستانی که همچین تفکری دارن؟! ... این مبنای قضاوت بنظرم اصلا عقلی و منطقی نیست ...البته ممکنه باعث بشه حست به اون شخصی که باهاش بازی کردی! تغییر کنه...

 من خودم این بازیو کردم (خخ) اما الان حتی منو به عنوان یه ادم مذهبی و مثبت میشناسن (البته خودم میگم معمولیم!) 

ثانیا ماهایی ک بازی کردیم! اون موقع 5_6 سالمون بیشتر نبوده بخدا!!!!!! 

به سوال کننده: بنظرم بیخیال دخترخالتون بشید کسی که اخلاق و رفتار و ایمان و خیلی چیزهای مهم تر از دکتر بازی کردن رو نبینه و دلیل رد کردن شما این باشه که گفتید،، اصلا مناسب ازدواج نیس(البته با شما) 

(اصن هیچ وقت فکر نمیکردم این قدر جدی بخام درمورد دکتر بازی بحث کنم😂😂)

.............................

باز هم شکلک خنده و خندیدن و ذره ای ناراحتی و پشیمونی نیست ..یک جا میگه کسی که همفکر من نیست قضاوت عقلانی نداره .بیا شمایی که همه حرفا منو میکی تهمت پس اینم تهمته ...من بچه بودم خیلی ها هم مثل من بودند چرا پس ما از این کارها نکردیم ؟؟؟اگه ذات پسره پاکه یا خانوادش درست هستند چرا باید یک پسر اینکارا بکنه و بفکرش این چیزها خطور کنه ؟؟؟اگه نمیدونتد کارشون زشته چرا با دخترها پنج شش ساله که نمیفهمه این کار را میکنند و دخترایی که ازشون گوچکتره ؟؟؟چرا اگه نمیدونند چی به چیه به یک ادم بزرگتر خودشون نمیگند بیا ببینیم ؟؟؟چرا اگه نمیدونند کارشون زشته این کار را قایمکی و پنهانی بزرگترها انجام میدند ؟؟؟؟اصلا گیریم همه حرفاشون درست و من اشتباه میکنم اینها که الان هم مذهبی هستند هم بزرگ ..باشه ناراحت نباشند قبول اما ایا دیگه یاداوریش خنده و خوشحالی داره الان که مذهبی هست یا بالغ؟؟؟کسی که خوشحالی میکنه واقعا پشیمونه ؟؟؟یک جا دیگه سوال کننده داره میگه اره من پیشنهاد دادم و اونم همکاری کرد و بعد میگه .. مشکل من این جاست که اون موقع خوب خودش لذت برده، ولى حالا همه گناهشو پاى پیشنهاد اولیه من مى نویسه. خودش رو هم خیلى پاک میدونه........طرف جوابش منفی بوده زور میزنه چرا جواب منفیه اخر سرم دختره را با لحن تمسخر غیرپاک میدونه و میگه خودشم حال کرده و بعد اصرار جواب مثبتم داره از این دخترناپاک به قول خودش ....اقا نجفی به این ادم باید چی گفت ؟؟؟یک دختر دیگه که واقعا ازش انتطار نداشتم با خنده تعریف میکنه دو تا پسر عمو دوازده سالش خواب که بوده تو پنج سالگی شلوارشو در اوردند و التشونا به التش میمالند و میخنده الان با خنده یاداوری میکنه ..والا من بی دین شرم و عصبی میشم از این چیزها که این به گفته خودشون مذهبی ها میخندند

اقای نجفی تهمتهایی برای من نوشتی یک به یکش را جواب میدم ...گفتی من گفتم با خندیدن مشخص میشه چقدر پشیمون هستند و مذهبی نما ...سوالی دارم ایا کسی که پشیمونه میخنده و یاداوری میکنه ؟؟؟ایا ادم مذهبی میاد با خنده میگه همه اینکارا کردتد و سعی میکنه بگه اشکالی نداره؟؟؟بعد میگی اونجایی که گفتم شماها میفهمیدید چکار میکردید تهمته ...اولا شما که کوچکترین چیزی را میگی تهمت اصلا میدونی تهمت یعنی چی که به هر حرفی من زدم میگی تهمت..چطور وقتی میگند همه پسرها دکتر بازی کردند تهمت نیست اما وقتی من میگم اینها میفهمیدند چکار کردند به علت اینکه قایمکی انجام میدادند و میرفتند سراغ دخترها گوچیک نه بزرگ میشه تهمت ؟؟؟اونم که گفتم تجربه ثابت کرده یک سخن و یک تحقیق نه تهمت ...نوشتی کنایه زدم ما بچه بودیم قلبمون سیاه نبوده ..سوال دارم کسی ک دختر پنج ساله را دست مالی میکنه و شلوارشو پایین میکشه معصومه ؟؟؟انتقاد تعریف و تمجید از یک نفر نیست تحلیل اون موضوع و نمایاندن نقطه ضعف و قوت را میگند انتقاد نه تعریف و تمجید و چشم بستن به روی تلخی ها ...

کامنت های صفحه ی شخصیتون رو خوندم و یه نکته خواستم بگم

اینکه پسر ها رو به خوبی تحلیل می کنید تو روابط 

یعنی اگر یک دختر چنین دیدی داشته باشه به طرف مقابلش و محکم باشه محاله ضربه بخوره 

... پسر ها خیلی خوب بلدن روح و روان و احساس یه دخترو بازی بدن ... دختر بدبخت ماه ها و سال ها درگیر دروغا و حرفای رو هوا و چرت و پرته پسره می شه و اونا رو یادآوری و بررسی می کنه در حالی که موضوع خیلی ساده تر از این حرفا بوده ...

ضمنن کامنت های پریا خانوم رو هم خوندم - جوابی بری حرفاشون نداشتید !؟

اونا واقعیته ها - منم دیدم 

مطمینا من پدر اینها نیستم وگرنه همچین بچه هایی تربیت نمیشدند ...من با اقای نجفی کاری ندارم ایشون کار داره که سانسور میکنه ..بچه 14ساله هم بمن مربوط میشه چون ما تو جامعه زندگی میکنیم و در جامعه هستیم و تو جزیره های دور افتاده از هم و تک و تنها نیستیم پس امنیت اخلاقی جامعه بمن مربوط میشه حالا اگه شما و امثال شما بی تفاوتند این دلیل نمیشه منم مثل شما باشم ..

اگه منظورتون کامنت اخر پریا هست من تو کامنت بعدش جواب دادم به سوالهاشون اگه جاییش را متوجه نشدید بپرسید ..

در یکی از کامنتها بالا خیلی دربارش حرف زدم بخونید ..ولی یکی از دلایل اینه دلم نمیخوادمثل خیلی ها اسم مذهبی روی خودم بزارم و بعد هر کار ناپسندی انجام بدم ریاکارانه و حتی به مذهب و دینی که بهش اعتقاد دارم وفادار نباشم و فقط برای عوام فریبی اسمش را یدک بکشم ...اگه من کار بدی کنم چون ادعایی نداشتم ضرری به مذهب و دینی نمیخوره اما وقتی کسی ادعا داره و بدی میکنه دیگران را به مذهب و دین بدبین میکنه ..

تو جامعه ای که مازندگی می کنیم خیلی بسته ست .ومانیاز دریم یه سری اطلاعاتو

برای حفظ زندگیمون بدونیم.خوب بعضی از حرفهارا اصلا نمیشه گفت ولی اینجا فضای مجازیه چه عیبی داره بعضی ها حرف دلشونو هرچند سیاه بزنندومشکلاتی که مطرح میشه مشکلات وواقعیتهای جامعه ست که بهتره بدونیم توجامعه ای که زندگی می کنیم چه خبره.واینکه قطعا هرکسی خودش عقل وشعورداره واون بچه 14ساله هم پدرومادری داره که نباید اجازه بدهند بیادبه این سایت نه شما. واگه کسی بخواد به گناه بیفته قطعا تو جامعه اطرافش شرایط بیشتر مهیاست تایه سایت اینترنتی. وانگارمامردم ایران به زور وسانسور عادت کردیم.درضمن شما پیامبری که خدا برای هدایت بچه های این سایت فرستاده باشه نیستید پس انقدر از اقای نجفی نخواهیدنظرات بقیه را سانسور کنه

شما تموم مسائل را وارونه چرا جلوه میدید ...کامنتها بنده سانسور میشه و من به سانسور شدن کامنتها خودم معترضم ..شما اول مطلب را خوب بخون متوجه بشو و بعد دوست عزیز درباره اینکه من خواستم سانسور بشه بگو ...بنده فقط یکجا درباره مطالب انچنانی صحبت کردم که در صفحه اصلی نباید نوشته بشه و در سرفصلها جدا بالا باشه ...شما میگی چه اشکالی داره کسی که حرف دلش سیاه هست بزنه بله و حالا سوالی دارم چه اشکالی داره کسی هم جوابی انتقادی در مورد اون حرف بزنه چرا باید اون جواب سانسور بشه و منتشر نشه ؟؟؟خیلی از پدر مادرها بی خیال هستند ...خیلی از پدر مادرها اطلاعی ندارند بچشون چکار میکنه ..ایا ما باید بی خیال باشیم که فضای اجتماعی سالم را مهیا کنیم ؟؟؟من نه مذهبی ام نه بسیجی و به قطع مخالف این افکارم پس نگید ما به زور و سانسور عادت کردیم من ترسی از کسی هم ندارم که بخوام سانسور کنم خودم را و همه جا حرفم را حتی بر علیه حکومت و مخالفتم باهاش زدم این موضوع را گفتم که بدونی نه عاشق سانسورم نه افکار ولایتی دارم اینجا کسی هم که سانسورش کردند من بودم و من معترض به این سانسور..شما میگی جامعه خیلی بدتره و با یک سایت و این چیزها اتفاقی نمیفته ..جامعه همبشه یکجور بود چی باعث افزایش فسادش شد ؟؟جز بعضی مطالب تو سایتها ..و فیلمها مستهجن ترکی و امریکا جنوبی ؟؟؟پس انقدر این چیزها را سعی نکنید کمرنگ کنید ...لطقا اگر کمکی تو پیشرفت اخلاق جامعه نمیکنید سعی هم نکنید دیگران را به بی تفاوتی سوق بدید..معیارها شما همیشه دو گانست وقتی هر کسی هر مطلب و کامنتی مینویسه میگید ازادی بیان و نباید سانسور بشه وقتی کسی انتقاد میکنه اونوقت میگید  به توچه و سانسور میشه کامنتها من یا زنگی زنگی باشید یا رومی رومی ..بنده اعتراضم با این شروع شد که چرا منو سانسور کردی ولی شما خیلی راحت موضوع را جور دیگه میگی ...شما میگی پیامبر نیستم و پدر مادر طرفم نیستم که جلو بی اخلاقیش را بگیرم باید بگم وقتی اون خانواده فرزندش را جوری تربیت کرده که بره پسر دوازده ساله شلوار دختر پنج ساله دیگران را در بیاره و....که تو کامنتها یک دختری نوشته این اتفاق را اونوقت رفتار و تربیت اون بچه اثار بدش به خانواده دیگه و جامعه هم منتقل شده ضررش به یک خانواده و فرد دیگه رسیده حالا اگه شما ناراحتی بنده چرا واکنش نشون میدم واسه اینجیزها شرمتده افکار روشن فکرانتم ..

سلام بعضی از کامنتها را که میخونم در این سایت و رفتارها را که خوب را بد و بد را خوب معرفی میکنند یاد اشعار حکیم توس میفتم:

 چو بخت عرب بر عجم چیره شد *** همی بخت ساسانیان تیره شد پر آمد ...

چو بخت عرب بر عجم چیره شد *** همی بخت ساسانیان تیره شد

....پر آمد ز شاهان جهان را قفیز [پیمانه] *** نهان شد ز رو گشت پیدا پشیز

....همان زشت شد خوب، شد خوب زشت *** شده راه دوزخ پدید از بهشت

....دگرگونه شد چرخ گردون بچهر *** ز آزادگان پاک ببرید مهر

....به ایرانیان زار و گریان شدم *** ز ساسانیان نیز بریان شدم

....دریغ آن سر و تاج و اورنگ و تخت *** دریغ آن بزرگی و آن فرّ و بخت

....کزین پس شکست آید از تازیان *** ستاره نگردد مگر بر زیان

....چو با تخت، منبر برابر شود *** اصول عرب سایه گستر شود

....تبه گردد این رنجهای دراز *** نشیبی دراز است پیشش فراز

....نه تخت و نه دیهیم بینی نه شهر *** ز اختر همه تازیان راست بهر

....ز پیمان بگردند وز راستی *** گرامی شود کژّی و کاستی

....رباید همی این از آن، آن ازین *** ز نفرین ندانند بازآفرین

....نهانی بتر زآشکارا شود *** دل مردمان سنگ خارا شود

....شود بنده بی هنر شهریار *** نژاد و بزرگی نیاید به کار

....به گیتی نماند کسی را وفا *** روان و زبانها شود پر جفا

.....از ایران و از ترک و از تازیان *** نژادی پدید آید اندر میان

....نه دهقان، همه ترک و تازی بود *** سخنها به کردار بازی بود

....نه جشن و نه رامش، نه گوهر نه نام *** به کوشش ز هرگونه سازند دام

....بریزند خون از پی خواسته *** شود روزگار بد آراسته

....زیان کسان از پی سود خویش *** بجویند و دین اندر آرند پیش

....ز پیشی و بیشی ندارند هوش *** خورش نان کشکین و پشمینه پوش

....چو بسیار از این داستان بگذرد *** کسی سوی آزادگان ننگرد

...........................................

در این خاک زرخیز ایران زمین

/نبودند جز مردمی پاک دین

/همه دینشان مردی و داد بود

/وز آن کشور آزاد و آباد بود

/چو مهر و وفا بود خود کیششان

/گنه بود آزار کس پیششان

/همه بنده ناب یزدان پاک

/همه دل پر از مهر این آب و خاک

/پدر در پدر آریایی نژاد

/ز پشت فریدون نیکو نهاد

/بزرگی به مردی و فرهنگ بود

گدایی در این بوم و بر ننگ بود/

/کجا رفت آن دانش و هوش ما

/که شد مهر میهن فراموش ما

/که انداخت آتش در این بوستان

/کز آن سوخت جان و دل دوستان

/چه کردیم کین گونه گشتیم خار؟

/خرد را فکندیم این سان زکار

/نبود این چنین کشور و دین ما

/کجا رفت آیین دیرین ما؟

/به یزدان که این کشور آباد بود

/همه جای مردان آزاد بود

/در این کشور آزادگی ارز داشت

کشاورز خود خانه و مرز داشت/

گرانمایه بود آنکه بودی دبیر

/گرامی بد آنکس که بودی دلیر/

نه دشمن دراین بوم و بر لانه داشت

/نه بیگانه جایی در این خانه داشت

/از آنروز دشمن بما چیره گشت

/که ما را روان و خرد تیره گشت

/از آنروز این خانه ویرانه شد

/که نان آورش مرد بیگانه شد

/چو ناکس به ده کدخدایی کند

/کشاورز باید گدایی کند

/کجا این سر انجام بد داشتیم

/بسوزد در آتش گرت جان و تن

/به از زندگی کردن و زیستن

/اگر مایه زندگی بندگی است/

دو صد بار مردن به از زندگی است

..........

سلام 

اون اشعار که از فردوسی نقل کردین منبع معتبری ندارد 

اصلا مضمونش با بقیه اشعار فردوسی سازگاری ندارد

از کامنتهایی که از شما خوندم و همچنین نام کاربری که انتخاب کردین این طور برداشت میشه که شما افکار نژاد پرستانه و وطن پرستانه دارین

اگر مدم جاهلیت عرب به خاطر تعصبی که به اجداپشون داشتند مورد مذمت قرآن قرار گرفتن و خدا اونها رو بی عقل خواند و مردم جاهلی لقب گرفتند

کسانی که در ایران به شدت از اجداد آریایی و دینشون دفاع میکنند و تعصب ابا و اجدادی دارند و دایم دم از عرب و عجم میزنند نیز مردم جاهل و بی عقل هستند

ملاک برتری حقیقت و تقوا و مکارم اخلاق است وچنین چیزی رو نمیشه در نژاد و گروه خاصی پیدا کرد

شما به هر قشر و قوم و کشوری نگاه کنید هم آدمای خوش اخلاق پیدا میکنی هم بی اخلاق 

این که بیایم بگیم عرب هابی اخلاقند عجم ها باخلاقن این حرف ناحق و برگرفته از روحیه نژاد پرستانه است

شما برین تاریخ ایران رو بخونید ببینین همین ساسانیان چه و روحانیون زرتشتی چه ظلمهایی در حق مردم کردند که اونها با دیدن دین اسلام به راحتی حاضر شدن دینشون رو تغییر بدن

من خودم اگه تعصب داشته باشم تعصب به حقیقت دارم فرقی نداره حقیقت دست ایرانی ها باشه عرب ها باشه یا اروپاییها 

نه من درست فهمیدم وشدیدا طرفدار ازادی بیانم چه نقدوچه .. می دونم کامنتهای شما سانسور میشه خب کمی نرمتر بنویسید که سانسور نشه منظور من اعتراض شما به پستهای ارمین .نظر تاموس و......بود.واینکه میخواهید به خاطر یه بچه 14ساله که احیانا شاید به این سایت سربزنه ماراهم از همین یه ذره اطلاعات محروم کنید با تمام احترام برای شما لطفا دیگه به بقیه کاری نداشته باشید همین  .

سربلند باشید

چطور طرفدار ازادی بیان هستی و بعد بمن میگی چه نظری بدم و چه نظری ندم...درباره تاموس ایشون چون در جا دیگه حرفی زدند و بنده با نظرشون مخالفت اومدند کینه ورزی کنند اومدند در لفافه بمن و مهم تر از من فرهنگ ایران ایرانی توهین کنه ....ایا تو اینو نمیبینی ...واقعا خیلی جالبه و خیلی متاسفم ....بعد میگی چرا جواب توهینش را دادم ؟،؟؟؟؟؟،؟دربازه پستها اقای ارمین که درباره دخول زیر بغل نوشته اگر دانستن اینها مهمتر از به گناه افتادن یه بچه چهارده سالست خب بنده حرفی ندارم دیگه ...زنده باشی ...

اینها در مورد بچه های عادی و سالم مثل منه ...سوالی دارم ایا دیدید یا شنیدید عکسها و فیلمها سکسی بچه های هفت هشت ساله را ؟؟ایا دیدید فیلمی که چند ماه بورس محافل بود و پسر دوازده سیزده ساله فیلم از لختش میگیره و الت بزرگش که ارکت کرده ؟؟؟؟ایا انجراف جنسی اینها تو سن کم ندارتد ؟؟؟؟ایا کامنت خانوم مهناز را که دو تا پسر دوازده ساله شلوار دختر پنج ساله را پایین میکشند و انقدر التشون را میمالند به التش تا ارضا شند را خوندی ؟؟؟خانوم سلاله شما خودت بچکی بازی جنسی و دکتر بازی کردی که مطمینی این یک چیز عادیه لطفا جواب بده ؟؟؟؟اگه نکردی چرا میگی طبیعیه ؟؟؟اگه کردی هم که هیچی ....فیلمها سکسی بچه ها سن پایین هست سرچ کنید تا متوجه شید ...در ضمن وقتی مثلا در مقاله ای از عشق مادر به فرزند گفته میشه از لحاط روانی ...ایا مادرانی نیستند اونوقت که عشق مادری نداشتند ؟؟؟؟واقعا من شرمنده دکتر بازها هستم که با حرفام ناراحتشون کردم ...البته خانوم سلاله من قشنگ اگاهی دارم شما و بقیه با بنده مشکلتون سر پستها دیگست که جوابهاتونا دادم هر کدوم را و سر اونها با هم کنتاکت داشتیم و حالا دنبال هر بهانه برای عقده گشایی..

برای این دوستان گناهکار و توجیه کننده رفتارها میگم که بر مبنای دین میخواند حرف بزنتد و روانشناسی ...این مقاله مال سایت تبیان هست هم دینیه هم روانشناسانه : 

بسیاری از انحرافات جنسی فرزندمان ، از رفتارهای ما سرچشمه می گیرد . شاید والدین خواهان انحراف فرزند خود نباشند ولی اگر مراقبت های لازم را در سنین کودکی نکنند ،در سنین نوجوانی وگاهی قبل از آن موجب انحرافات جنسی فرزند شان می شود . برای آن که فرزند مان ار این انحرافات محفوظ بمانند والدین باید به نکات زیر توجه کنند.

 کودک

خودداری از دست زدن به عورت کودک

گاهی اوقات مادر یا افراد دیگری با آلت جنسی کودک بازی می کنند ، کودک در حالی که آرام می گیرد ، عادت به آن می کند ؛ اگر کسی با او این کار نکند ، خودش مبادرت به استمناء می نماید.

قَالَ عَلِیٌّ ص مُبَاشَرَةُ الْمَرْأَةِ ابْنَتَهَا إِذَا بَلَغَتْ سِتَّ سِنِینَ شُعْبَةٌ مِنَ الزِّنَا علی (ع) فرمودند : وقتی زن آلت فرزند پسرش را دستمالی کند در حالیکه او شش ساله شده است نوعی زنا انجام شده. (من‏لایحضره‏الفقیه ج3 ،ص436).

 

جداسازی رختخواب کودکان

از آن جایی که با هم خوابیدن ، ممکن است باعث تماس بدنی آنها با یکدیگر وشاید تحریک حس کنجکاوی آنها شود ، لذا طبق اصل لزوم علاج واقعه ، قبل از وقوع ، پیش از آگاه شدن کودکان به لذت های جنسی ، باید رخت خواب آنها جدا گردد .

قَالَ علی (ع): أَنَّهُ یُفَرَّقُ بَیْنَ الصِّبْیَانِ فِی الْمَضَاجِعِ لِسِتِّ سِنِینَ « رخت خواب بچه های شش ساله را از هم جداکنید» (وسایل الشیعه 21، ص  461).

 

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ یُفَرَّقُ بَیْنَ الْغِلْمَانِ وَ بَیْنَ النِّسَاءِ فِی الْمَضَاجِعِ إِذَا بَلَغُوا عَشْرَ سِنِینَ « رختخواب پسران نوجوان ده ساله ، از بستر زنان جدا باشد» ( وسایل الشیعه ،ج21 ،ص461).

 

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الصَّبِیُّ وَ الصَّبِیُّ وَ الصَّبِیَّةُ وَ الصَّبِیَّةُ وَ الصَّبِیُّ وَ الصَّبِیَّةُ یُفَرَّقُ بَیْنَهُمْ فِی الْمَضَاجِعِ لِعَشْرِ سِنِینَ  « پیامبر (ص) فرمودند رختخواب کودکان ده ساله ، چه پسر با پسر ، یا دختر با پسر ، یا دختر بادختر باشد ، باید از هم جدا باشد» (بحار الانوار،ج  101 ،ص  96).

 

عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ یُفَرَّقُ بَیْنَ الصِّبْیَانِ وَ النِّسَاءِ فِی الْمَضَاجِعِ إِذَا بَلَغُوا عَشْرَ سِنِینَ  «وقتی کودکان ده ساله شدند ، رختخواب آنها و زنان را جدانمایید» (وسایل لشیعه ،ج21، ص461).

 

قَالَ النَّبِیُّ ص فَرِّقُوا بَیْنَ أَوْلَادِکُمْ فِی الْمَضَاجِعِ إِذَا بَلَغُوا سَبْعَ سِنِینَ« وقتی فرزندانتان هفت ساله شدند ، رختخواب آنها را جداکنید» ( بحار الانوار، ،ج101 ،ص97).

والدین ، در پیشگیری از بازی های جنسی کودکان وظیفه دارند و باید مراقب باشند تا شرایط محیطی برای این نوع بازی ها برای کودکان فراهم نشود واگر احیاناً این صحنه ها را مشاهده کردند ، باید به صورت معقول ، از ن بازی ها جلوگیری کنند

 

خودداری از بوسیدن و در آغوش گرفتن کودکان نامحرم ، پس از سن معین

علی رغم این که در اسلام به محبت کردن ، نوازش کردن وبوسیدن بچه ها سفارش شده ، اما این رفتار ، پس از سن معین ، از سوی افراد نامحرم منع می شود . با این که در هیچ روایتی ندیده ایم که دختر بچه ها پیش از سن بلوغ ، به حجاب وپوشش مخصوص وادار شده باشند ، یا روایتی که حضور دختر بچه ها را در برابر مردان یا پسران ، منع کرده باشد ، اما روابطی مثل : بوسیدن ودر آغوش گرفتن آنها از سوی نامحرمان ، منع شده است (تربیت جنسی،ص120).

أَحْمَدَ الْکَاهِلِیِّ وَ أَظُنُّنِی قَدْ حَضَرْتُهُ قَالَ سَأَلْتُهُ عَنْ جُوَیْرِیَةٍ لَیْسَ بَیْنِی وَ بَیْنَهَا مَحْرَمٌ تَغْشَانِی فَأَحْمِلُهَا فَأُقَبِّلُهَا فَقَالَ إِذَا أَتَى عَلَیْهَا سِتُّ سِنِینَ فَلَا تَضَعْهَا عَلَى حَجْرِکَ « احمد کاهلی از امام صادق(ع) پرسید:دختر بچه نامحرمی ، خود را در آغوش من می اندازد ومن اورا بلند می کنم ومی بوسم ، حکمش چیست ؟ امام(ع) پاسخ دادند: اگر دختر شش ساله شد ، اورا روی پای خود ننشان» (کافی ،ج5 ،ص533).

 کودک

کَانَ أَبُو الْحَسَنِ الْمَاضِی ع عِنْدَ مُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ وَالِی مَکَّةَ وَ هُوَ زَوْجُ فَاطِمَةَ بِنْتِ‏ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ کَانَتْ لِمُحَمَّدِ بْنِ إِبْرَاهِیمَ بِنْتٌ یُلْبِسُهَا الثِّیَابَ وَ تَجِی‏ءُ إِلَى الرَّجُلِ فَیَأْخُذُهَا وَ یَضُمُّهَا إِلَیْهِ فَلَمَّا تَنَاهَتْ إِلَى أَبِی الْحَسَنِ ع أَمْسَکَهَا بِیَدَیْهِ مَمْدُودَتَیْنِ وَ قَالَ إِذَا أَتَتْ عَلَى الْجَارِیَةِ سِتُّ سِنِینَ لَمْ یَجُزْ أَنْ یُقَبِّلَهَا رَجُلٌ لَیْسَتْ هِیَ بِمَحْرَمٍ لَهُ وَ لَا یَضُمَّهَا إِلَیْهِ « علی (ع) پیش محمد ابن ابراهیم بود ،  اوشوهر فاطمه دختر امام حسین (ع) می باشد ،وومحمد بن ابراهیم دختری داشت که لباس پوشیده بود وپیش مردان می آمد وآنه

ا ، اورا در آغوش می گرفتند ، وقتی پیش امام(ع) آمد ، حضرت با دستش اورا از خود دور نمود ؛ وفرمود زمانی که دختر شش ساله شد ، مردی که نامحرم است اورا نبوسد ویا

اورا فشار ندهد» (وسایل الشیعه ،ج20 ،ص231).

 

أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ إِذَا بَلَغَتِ الْجَارِیَةُ الْحُرَّةُ سِتَّ سِنِینَ فَلَا یَنْبَغِی لَکَ أَنْ تُقَبِّلَهَا«وقتی دختر بچه شش ساله شد ، برای شما جایز نیست که اورا ببوسید» (کافی  ،ج5 ،ص533).

 

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا بَلَغَتِ الْجَارِیَةُ سِتَّ سِنِینَ فَلَا یُقَبِّلُهَا الْغُلَامُ وَ الْغُلَامُ لَا یُقَبِّلُ الْمَرْأَةَ إِذَا جَازَ سَبْعَ سِنِین‏ «وقتی دختر بچه ای به شش سالگی رسید ، جایز نیست که پسر بچه ، اورا ببوسید وهنگامی که پسر از هفت سالگی گذشت ، جایز نیست که زن (نامحرم ) اورا ببوسد» ( من‏لایحضره‏الفقیه ،ج3 ،ص437).

گاهی اوقات ، کودکان ، برای کشف بدن خود با آلت خود بازی می کند ،این امر برای آنها لذت بخش است ، لذا کودک به این عمل تکرار می کند.والدین نباید چنین برداشت کنند که بازی با آلت تناسلی اش ،امری طبیعی است ودر این زمینه اقدامی نکنند ؛ بلکه باید احساس وظیفه کنند و با توجه به آثار نامطلوب آن ،در صدد پیشگیری از تکرار آن بر آیند

مراقبت از بازی های کودکان

کودکان ، به دلیل کنجکاوی برای شناخت دنیای اطراف خود ، به جستجوی در هر چیزی می پردازند . از جمله می خواهند بدن را کشف کنند . در این جستجوهاست که با اندام تناسلی خود آشنا می شوند وسپس کنجکاوانه ، می خواهند بدانند که آیا دیگر کودکان نیز همین گونه یا خیر ؟ لذا به بازی هایی نظیر : دکتر بازی ومامان بازی روی می آورند که در این بازی ها سعی می کنند از چگونگی اندام های یکدیگر آگاه شوند. این مسئله،در کودکانی که شاهدروابط جنسی والدین بوده اند ویاه اندام تناسلی آنها را دیده اند ، بیشتر حساس تر می شود؛ زیرا در این موارد ، کودک دوست دارد به تقلید از بزرگ سالان بپردازد ورفتار های آنان را انجام دهد . در این صورت ، گاه ممکن است طرفین بازی ، با رضایت ، به بازی با آلات تناسلی یکدیگر بپردازند واز این طریق ، احساس لذت کنند وکم کم ، زمینه برای انحراف جنسی آنان فراهم می شود .

کودک

والدین ، در پیشگیری از بازی های جنسی کودکان وظیفه دارند و باید مراقب باشند تا شرایط محیطی برای این نوع بازی ها برای کودکان فراهم نشود واگر احیاناً این صحنه ها را مشاهده کردند ، باید به صورت معقول ، از آن بازی ها جلوگیری کنند . آنها نباید از کودکان بپرسند : چه میکنند ؟ زیرا هر گاه کودکان ، عین حقیقت را بگویند ، برای والدین ، بسیار ناراحت کننده خواهد بود . همچنین نباید آنها را سر زنش وشرمسار کرد ونیز نباید حرکت آنها را به صورت دیگری حمل کرد ویا بهانه ساده ای یافت از قبیل این که : آیا فکر نمی کنید با این هوای سرد ، نباید لُخت شد؛ بلکه باید به کودکان دستور دادکه لباس خود را مرتب کنند وبه بازی دیگری بپردازند . باید گفت : تو و دوستت داشتید لباس های یکدیگر را در می آوردید . شما لُخت بودید . این حرکت را نباید انجام دهید ! دیدم که به او دست می زنی ! این کار مجاز نیست ! هرگاه سؤالی داشتید ، از من بپرسید وبا من مطرح کنید ، تا موضوع را برایتان شرح دهم. (تربیت جنسی ،صص125ـ124).

گاهی اوقات ، کودکان ، برای کشف بدن خود با آلت خود بازی می کند ،این امر برای آنها لذت بخش است ، لذا کودک به این عمل تکرار می کند.والدین نباید چنین برداشت کنند که بازی با آلت تناسلی اش ،امری طبیعی است ودر این زمینه اقدامی نکنند ؛ بلکه باید احساس وظیفه کنند و با توجه به آثار نامطلوب آن ،در صدد پیشگیری از تکرار آن بر آیند .

بازی با آلت تناسلی موجب لذت وآرامش کودک می شود ، از این رو کمبود محبت در کودک ، یکی از عواملی است که تکرار آن مؤثر می باشد ؛ لذا والدین برای پیشگیری از این عادت زشت وآسیب زا ، می بایست به کودک محبت به اندازه کافی داشته باشند ؛ واز هر گونه اعمال خشونت برای ترک آن خودداری نمایند

ازاین رو ، والدین ، به جای فشار آوردن بیش از حد به کودک برای ترک این عادت (استمناء) ، بهتر است نوزاد را در آغاز پیدایش ، از مهر ومحبت خود بهره مند سازند وقلب اورا از سرچشمه دوستی حقیقی ، چنان سرمست کنند که به خود ارضایی ، به عنوان یک وسیله التذاذ وخشنودی اش روی نیاورد (روابط بین والدین و کودکان ،ص195). 

چنانچه والدین، چند یا یکی،  از موارد فوق را رعایت نکنند ، کودک به « بلوغ پیش رس » مبتلا خواهد شد ؛ که عواقب بدی در قیل وبعد از بلوغ برای اوخواهد داشت . از این رو برای پیشگیری از بلوغ   پیش رس ، یا رشد تمایلات جنسی زود هنگام در کودکان ، والدین می بایست نکات زیر را مراعات کنند:

 کودک

* خودداری والدین ومحارم جنس مخالف ، از ظاهر شدن در برابر کودک به صورت عریان ، با لباس نیمه عریان ویا زننده ومهیج .

* خوداری از دستمالی کردن آلت تناسلی کودک ویا حتی تنبیه کردن ، به صورت زدن بر پشت وران های کودک .

* جدا کردن اتاق کودک از اتاق خواب والدین ، از سنّی که کودک ، قادر به تشخیص رفتار های جنسی است .

* جلوگیر

ی

از خوابیدن کودکان با کودکان یا بزرگ سالان دیگر .

* خودداری والدین از انجام دادن عمل زناشویی ویا دیگر رفتار های آمیزشی در برابر کودکان (حتی نوزادن ).

*خودداری از قرار دادن کودکان در معرض صحنه ها، عکس ها ویا فیلم های مستهجن وخودداری از شرکت دادن آنها در مجالس مختلط و پارتی ها وایجاد محدویت در استفاده از برنامه های سکسی در اینترنت وماهواره .

* پاسخ دادن به سؤالات جنسی کودکان ، به طور واقع بینانه وبه دور از تهییج جنسی آنها.

* مراقبت از کودکانی که در رختخواب برای مدت طولانی بیدارند. به این منظور ، لازم است که والدین ، در کنار کودک باشند یا رفت و آمد کنند تا هنگامی که مطمئن شوند که کودک ، به خواب رفته است . وبهتر است که اتاق کودک ، در مجاورت اتاق والدین باشد تا در موقیعت ها وزمان های گوناگون بتواند به راحتی ، از حال او آگاهی یابند.

* مراقب از دوستی ها وبازی های کودکان وجلوگیری از بازی های جنسی آنها وهمچنین ممانعت از خلوت کردن کودکان ، به مدت طولانی دور از چشم والدین. (تربیت جنسی ،صص128ـ 127).

 

 

عباس خراسانی

بخش خانواده ایرانی تبیان

میبینید بچه ای که اول کار صحنه جنسی دیده کنجکاو میشه شعله ای درونش مشتعل و جستجو میکنه الت جنسی را عده ای که هنوز پی نبردند جریان چیه و ممنوعست و لذت داره اشکارا بیان میکنند چه اتفاقاتی افتاده اما عده دیگه به بلوغ زودرس و انحراف جنسی میرسند همونهایی که پنهانی دکتر بازی میکنند و نمیزارند بزرگتری بخواهد بفهمه ...

اینکه نسبت به تاریخ و فرهنگ گذشته ی سرزمینمون تعصب دارید

اینکه نسبت به تک تک افراد جامعه اعم از افراد 13،14 ساله احساس مسئولیت میکنین

تحسین بر انگیزه ( به خصوص نگرانی های شما در مورد نوجوون هایی که سر از اینجا در میارن ) و از نظر من حق با شماست، اما شما اگه در مورد لحن صحبت کردنتون  تجدید نظر کنین و با ملاطفت بیشتری صحبت کنین، من فکر میکنم اینقدر از شما انتقاد نمیشد، من فکر میکنم از نظر  آقای نجفی هم صحبتاتون منطقی هست ، منتها چیزی که ازتون خواستن این هست که کمی نرم تر باشین، البته هرچی خودتون صلاح میدونین ، اما در مورد صحبت های بنده هم فکر کنین 

ﭘﺮﯾﺴﺎ ﺻﻔﺮﭘﻮﺭ - ﻓﺎﺭﻍ ﺍﻟﺘﺤﺼﯿﻞ ﺭﺳﺎﻧﻪ ﻭ ﻫﻨﺮ

ﻧﻮﻩ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺍﺵ ﮐﻪ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ‏« ﺁﻻﻟﻪ ‏» ﻣﻌﺮﻓﯽ

ﮐﺮﺩ ﻭ ﺁﻻﻟﻪ ﮐﻪ ﻣﺪﺩﮐﺎﺭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﺳﺖ ﻏﻢ ﺯﺩﻩ ﺩﺭ ﺣﺪ ﯾﮏ

ﮔﭗ ﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻪ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ. ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻣﺮﺍ

ﺑﺎ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺁﺷﻨﺎ ﮐﻨﺪ . ﭘﯿﺮﺯﻥ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺴﺖ ﺩﻗﯿﻘﺎ” ﭼﺮﺍ ﺑﺎﯾﺪ

ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﺪ ﻭ ﻣﺎ ﭼﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ، ﻭﻟﯽ ﺑﻪ ﻧﻮﻩ ﺍﺵ

ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﺩﺍﺷﺖ. ﺁﻥﻗﺪﺭ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﮐﻼﻡ ﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ

ﺍﻭ ﭼﺸﻢ ﻣﯽ ﺩﻭﺧﺖ ﺗﺎ ﺗﺎﺋﯿﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﺩ. ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ‏« ﻧﻨﻪ

ﻣﺎﺭﯾﻪ ‏» ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻋﺴﻠﯽ ﻭ ﺭﻭﺷﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺳﺒﺰﯼ ﻣﯽ ﺯﺩ .

ﺷﺼﺖ ﻭ ﭘﻨﺞ ﺳﺎﻟﻪ ﻭ ﺳﺒﺰﻩ ﺭﻭ ﺑﻮﺩ . ﺩﺍﺋﻢ ﮐﻒ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ،

ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺍﺯ ﺻﺎﻑ ﺑﻮﺩﻥ، ﺑﻪ ﻓﺮﻕ ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﺑﺎﺯﺷﺪﻩ

ﺳﺮﺵ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪ . ﻧﻮﻩ ﺍﺵ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﺩﭼﺎﺭﺑﻮﻟﯿﻤﯿﺎ ‏( ﭘﺮﺧﻮﺭﯼ

ﻋﺼﺒﯽ ‏) ، ﻭﺳﻮﺍﺱ ﻭ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﺷﺪﯾﺪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﺎ ﺩﺍﺭﻭ ﻭ

ﻫﻤﮑﺎﺭﯼ ﻣﺪﺩﺟﻮﯾﺎﻥ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎﺳﺎﻥ ﺳﺮﭘﺎ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ .

ﺑﺎ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﮕﻮﯾﻢ ﺭﺍ ﺁﻏﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ :

ﭼﻨﺪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﺍﺭﯾﺪ ؟

ﺍﺯ ﺷﺎﻧﺰﺩﻩ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﮐﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺳﯽ ﺳﺎﻟﮕﯽ، ﺷﺶ

ﺗﺎ ﺑﭽﻪ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻡ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩ. ﺍﻣﺎ ﺩﺭﺳﯽ ﻭ

ﻧﻪ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﻭ ﻧﻮﻩ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ

ﺑﺎﺭﺩﺍﺭﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻦ ﺣﻠﻮﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ.

ﻣﮕﺮ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯼ ﺷﻤﺎ ﺑﭽﻪ ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻮﺏ ﻧﯿﺴﺖ؟

ﻧﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺩﺭِ ﺧﺎﻧﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺮﻭﺱ ﺁﻭﺭﺩﻥ

ﻣﯽ ﺯﻧﯽ. ﺑﺎ ﮐﻤﮏ ﻫﻤﺴﺮ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺑﺰﺭﮔﻢ ﺍﻧﻮﺍﻉ ﺩﺍﺭﻭﻫﺎﯼ

ﻋﻄﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺣﻨﺎ ﻭ ﺯﻋﻔﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻘﻂ ﺟﻨﯿﻦ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ

ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻣﺎ ﺑﭽﻪ ﺳﻘﻂ ﻧﺸﺪ. ﺩﯾﮕﺮ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﻭﻟﺶ ﮐﻨﯿﻢ

ﺷﺎﯾﺪ ﻋﺼﺎﯼ ﭘﯿﺮﯼ ﮐﻮﺭﯼ ﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ . ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﻫﻢ ﺑﻮﺩ ﻭ

ﺩﻭ ﭘﺴﺮﻡ ﺷﻮﺭ ﺣﺴﯿﻨﯽ ﻭ ﺟﺒﻬﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ. ﺑﺎ ﺗﻮﮐﻞ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭ

ﮐﻤﯽ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﺯﺩﻩ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﻭ ﺩﺭ ﻭ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ، ﺯﺍﺋﯿﺪﻣﺶ.

ﭼﮕﻮﻧﻪ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺑﻮﺩ؟

ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﺑﺎ ﺑﺪﻧﺶ ﺑﺎﺯﯼ

ﻣﯽﮐﺮﺩ . ﻣﺮﺍ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻭﺍﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﻦ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﻣﯽ

ﺧﻨﺪﯾﺪﯾﻢ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﺯﻧﮕﻮﻟﻪ ﭘﺎﯼ ﺗﺎﺑﻮﺗﻤﺎﻥ ﻫﯿﺰ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺩﺭ

ﺁﻣﺪ. ﺍﺯ ﭘﻨﺞ ﺷﺶ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯽ ﻣﺎﻟﯿﺪ .

ﭼﻨﺪﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺩﺍﻏﺖ ﻣﯽﮐﻨﻢ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﯽ، ﻭﻟﯽ

ﻭﻗﺘﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺧﻮﺍﺏ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯽ

ﻣﺎﻟﯿﺪ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﻤﯽ ﺁﻭﺭﺩﻡ. ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﻫﻢ ﺧﻮﺩﻡ

ﺣﻤﺎﻣﺶ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ . ﺑﻌﺪ ﺗﺎ ﺩﻩ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺍﺵ ﺷﻮﻫﺮﻡ، ﺑﻪ

ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﭽﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭼﺴﺒﯿﺪ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ . ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ

ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﮐﻢ ﮐﻢ ﭼﻬﺎﺭﺩﻩ، ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﻣﯽ ﺷﺪ . ﺍﺗﺎﻕ

ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺗﮏ ﺗﮏ ﺩﻭﺭﺗﺎ ﺩﻭﺭ ﺣﯿﺎﻁ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻫﻨﻮﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ

ﭘﺴﺮﻫﺎﯾﻢ ﺑﺎ ﺯﻥ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺶ ﺩﺭ ﺩﻭ ﺍﺗﺎﻕ ﺁﻥ ﻃﺮﻑ ﺣﯿﺎﻁ

ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، ﻣﻦ ﻭﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻗﯽ ﺩﯾﮕﺮ.

ﺍﮔﺮ ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺳﺨﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺭﺍ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﯿﺪ؟

ﺍﺻﻼ” ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﻡ ﭼﻪ ﺷﺪ . ﺁﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺗﺎ ﺍﺳﺘﺎﻣﯿﻨﻮﻓﻦ ﺑﺨﻮﺭﺩ

ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ؟ ﻣﻦ ﯾﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﺭﻭﻫﺎﯼ

ﺁﻧﻔﻮﻻﻧﺰﺍ ﻭ ﭘﻨﯽ ﺳﯿﻠﯿﻦ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺑﻮﺩﻡ . ﻧﺼﻒ ﺷﺐ ﺍﺯﺵ ﺁﺏ

ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ . ﺁﺏ ﺭﺍ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺟﻠﻮ ﺩﻫﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ … ﭘﻨﺎﻩ

ﺑﺮ ﺧﺪﺍ .

ﭼﺮﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﮔﺎﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﭘﺴﺮ ﻭ ﻋﺮﻭﺳﺘﺎﻥ ﺳﺮﻭﺻﺪﺍ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ؟

ﺩﻭﺭ ﺍﺯ ﺟﺎﻥ ﺷﻤﺎ، ﻭﻟﯽ ﺍﮔﺮ ﻧﺼﻒ ﺷﺐ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻮﯼ ﻭ ﺑﺒﯿﻨﯽ

ﭘﺪﺭﺕ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺧﺮﺍﺏ ﺷﺪﻩ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟ ﺁﺩﻡ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻻﻝ

ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﻣﻦ ﻣﺮﯾﺾ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﻧﺤﯿﻒ. ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﺍﻡ

ﻫﻤﯿﻦ ﻗﺪﺭ ﻻﻏﺮ ﻭ ﮐﻮﭼﮏ ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺑﻮﺩﻡ. ﺩﻫﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ

ﮐﺘﮑﻢ ﻣﯽﺯﺩ ﻭ ﻣﻦ ﻫﺮﭼﻪ ﺳﻌﯽ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﺰﻧﻢ

ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻢ . ﺍﻭﻝ ﺩﻫﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺍﻡ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﮐﻤﺮﺑﻨﺪﺵ،

ﺩﺳﺘﻬﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ . ﺩﺳﺖ ﺁﺧﺮ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﻭ … ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮ

ﺧﺪﺍ. ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺸﺪ.

ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﻫﻢ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﯿﺪ؟

ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺁﻥ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻭ ﺩﺍﺭﻭﻫﺎ ﺑﯿﻬﻮﺵ ﻭ ﺑﯽ ﺣﺎﻝ ﺑﻮﺩﻡ .

ﻭﻗﺘﯽ ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﻗﻠﺒﻢ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﺭﻩ

ﺯﺩﻡ ﺯﯾﺮ ﮔﺮﯾﻪ . ﻭﺣﺸﺖ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺯﺩﻡ .

ﻋﺮﻭﺱ ﻫﺎ ﻭ ﻧﻮﻩ ﻫﺎﯾﻢ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﻡ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭﺑﺎ ﻧﮕﺮﺍﻧﯽ

ﻣﯽﮔﻔﺘﻨﺪ ﺗﺐ ﻭ ﻫﺬﯾﺎﻧﻢ ﺧﻄﺮﻧﺎﮎ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ

ﺑﺮﻭﻡ . ﻗﺒﻮﻝ ﻧﮑﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻡ ﻫﺮﭼﻪ ﮐﻪ ﺩﯾﺸﺐ ﺑﺮ ﻣﻦ

ﺭﻓﺘﻪ ﮐﺎﺑﻮﺱ ﺗﺐ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ. ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺩﺍﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﻭﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ.

ﻭ ﺍﯾﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺳﮑﻮﺕ ﺷﻤﺎ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪ؟

ﻧﯿﺎﻧﺪﺍﺯ ﮔﺮﺩﻥ ﺳﮑﻮﺕ ﻣﻦ. ﺍﮔﺮ ﺣﺮﻑ ﻣﯽﺯﺩﻡ ﭘﺴﺮﻫﺎﯼ

ﺩﯾﮕﺮﻡ ﻭ ﺩﺍﻣﺎﺩﻫﺎ ﻭ ﺑﺮﺍﺩﺭﻫﺎﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯽﮐﺸﺘﻨﺪ ﻭ ﺁﻥ ﻭﻗﺖ

ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻗﺎﻧﻮﻥ ﻣﯽ ﺷﺪﻧﺪ . ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﮑﺸﻤﺶ ﻭﻟﯽ

ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺑﺮﻭﯼ ﻧﻮﻩ ﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺑﺮﺍﯼ

ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﮐﺴﯽ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ ﺳﻮﺧﺖ. ﭼﻄﻮﺭ ﺑﺎ ﻧﻨﮓ ﻣﺎﺩﺭﺑﺰﺭﮒ

ﻗﺎﺗﻞ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯽ ﺁﻣﺪﻧﺪ؟ ﺍﮔﺮ ﺩﻟﯿﻞ ﻗﺘﻞ ﺑﺮﻣﻼ ﻣﯽﺷﺪ ﭼﻪ؟

ﺣﯿﺜﯿﺘﯽ ﺑﺮﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﻭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ؟

ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ ﻣﺸﮑﻞ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﻮﺩ ﻭ

ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺑﻪ ﺩﻻﯾﻠﯽ ﺩﮐﺘﺮ ﻧﯿﺎﺯ

ﺩﺍﺭﺩ .

ﻣﺎ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﺧﺎﻧﻢ . ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ

ﻣﯽﺯﻧﯿﺪ ﻣﺎﻝ ﺷﻤﺎﺳﺖ. ﺍﯾﻦ ﺁﻻﻟﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﺗﺎﺯﻩ ﺣﺎﻻ ﺑﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺩ

ﺩﺍﺩﻩ ﮐﻪ ﻣﺪﺩﺟﻮ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻪ ﻭ ﻣﺸﺎﻭﺭﻩ ﭼﯿﺴﺖ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ

ﻫﺎ. ﮐﺎﻓﯽ ﺑﻮﺩ ﺩﺭﻣﻨﻄﻘﻪ ﻋﺮﻭﺱ ﻫﺎﯾﻢ ﭘﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ

ﭘﺴﺮ ﮐﻮﭼﮑﻢ ﻣﺮﯾﺾ ﺍﺳﺖ. ﺁﻥ ﻭﻗﺖ ﺁﺑﺮﻭ ﮐﻪ ﻧﻤﯽﻣﺎﻧﺪ ﻫﯿﭻ،

ﻣﯽ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺭﻓﺘﻦ ﻭ ﺯﻥ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺎﻍ

ﭘﺪﺭﯼ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻧﺶ ﻫﻢ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﺎ ﺭﯾﺶ ﺳﻔﯿﺪ ﺻﻼﺣﯿﺘﺶ ﺭﺍ

ﺗﺄﯾﯿﺪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ . ﻧﻮﻩ ﻫﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﻫﻢ ﮐﺴﯽ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﻓﺖ

ﻭ ﻣﯽﮔﻔﺘﻨﺪ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﻪﺷﺎﻥ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

ﺭﻓﺘﺎﺭﺗﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﺑﺎ ﭘﺴﺮﺗﺎﻥ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﮑﺮﺩ؟

ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻡ ﻭﻟﯽ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﻤﯽﺁﻭﺭﺩ ﻭ

ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﺩ. ﺳﻌﯽ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺸﻮﻡ ﮐﻪ ﺣﺘﯽ

ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﻓﺤﺸﺶ ﺑﺪﻫﻢ . ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺯﻥ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ. ﯾﮏ

ﺩﺧﺘﺮ ﺗﺎﺯﻩ ﺳﯿﮑﻞ ﮔﺮﻓ

ﺘﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻋﻘﺪ ﮐﺮﺩﯾﻢ. ﺑﺎ ﭘﺲ ﺍﻧﺪﺍﺯ

ﮐﻤﯽ ﮐﻪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﻭ ﭘﯿﺮﯼ ﮐﻮﺭﯼ ﻭ ﮐﻔﻦ ﻭ ﺩﻓﻨﻢ

ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻣﺮﺍﺳﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﺧﯿﺎﻝ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍﺣﺖ

ﺷﺪﻩﺍﻡ،ﻭﻟﯽ ﻓﻘﻂ ﯾﮑﯽ ﺩﻭﺳﺎﻝ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﻮﺩﻡ ﭼﻮﻥ ﺗﺎ ﺩﯾﭙﻠﻢ

ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﻮﻗﻊ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻭ ﺭﻭﯼ ﺑﺎﻍ ﭘﺮﺗﻘﺎﻝ ﭘﺪﺭﯼ ﮐﺎﺭ

ﮐﺮﺩﻧﺶ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﯿﺪ ﺯﺩ ﺯﯾﺮ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ . ﻣﻬﺮﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮﺭﺍ ﮐﻪ ﭘﻨﺞ

ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﭘﻮﻝ ﻧﻘﺪ ﻭ ﭼﻬﺎﺭﺩﻩ ﺳﮑﻪ ﻃﻼ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﺭﺙ

ﭘﺪﺭﯼ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﺧﺸﻢ ﻭ ﻏﺮﻏﺮ ﻣﺎ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ

ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭ ﺍﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺭﻓﺖ.

ﻭﺿﻌﯿﺖ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﻮﺩ؟

ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮﺧﺪﺍ . ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﺑﺒﺨﺸﺪ. ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﯽ ﺑﻮﺩ؟ ﺭﻭﺯﯼ

ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻭﺿﻮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻏﺴﻞ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ. ﻣﺎﻫﯽ ﯾﮏ

ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﻣﺮﻗﺪ ﺷﺎﻩ ﭼﺮﺍﻍ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺷﻔﺎﻋﺘﻢ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﺪ. ﺑﺒﯿﻦ

ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﺭﺍ . ﺩﻩ ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻭ ﻣﻦ

ﺑﺎ ﺍﯾﻦﻫﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺴﺘﻢ .

ﭘﺲ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪ؟

ﺑﻪ ﺣﻖ ﺷﺎﻩ ﭼﺮﺍﻍ ﺧﺪﺍ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺧﻮﺵ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ . ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ

ﺑﺮﻭﺩ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺁﺩﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺷﺐ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺩﻭﺭﻩ

ﺁﻣﻮﺯﺷﯽ ﺍﺵ ﺑﻪ ﻣﺮﺧﺼﯽ ﺁﻣﺪ . ﻫﻤﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﻢ ﺑﻪ ﺭﻭﺳﺘﺎﯼ

ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺷﺐ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﭘﺴﺮ ﻭ

ﻋﺮﻭﺳﻢ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻡ ﻭ ﺩﺭ ﺭﺍ ﻗﻔﻞ ﮐﺮﺩﻡ . ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﺷﮑﺴﺘﻦ ﻗﻔﻞ

ﻧﯿﻢ ﺑﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﺮﺩ. ﺍﺻﻼ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﺒﻮﺩ. ﭼﺸﻢ

ﻫﺎﯾﺶ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﺍﺵ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ. ﻧﻔﺲ ﻣﯽ ﺯﺩ ﻭ

ﻣﺮﺍ ﮔﺎﺯ ﻣﯽﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﭼﻨﮓ ﻭ ﮐﺘﮏ ﻣﯽﺯﺩ . ﭘﻨﺞ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﻦ ﻗﺪ

ﻭ ﺯﻭﺭ ﻭ ﻫﯿﮑﻞ ﺩﺍﺷﺖ. ﭼﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﮑﻨﻢ ﺟﺰ ﻧﻔﺮﯾﻦ ﻭ

ﮔﺮﯾﻪ . ﺩﻫﺎﻧﻢ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺍﻡ ﻭ ﺩﺳﺘﻬﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﻤﺮﺑﻨﺪﺵ

ﺑﻪ ﭘﺎﯾﻪ ﻣﯿﺰ ﺳﻤﺎﻭﺭ ﺑﺴﺖ. ﺳﯽ ﺩﯼ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩ ﻭ

ﻓﯿﻠﻢ ﻧﺎﺟﻮﺭ ﺍﺯ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﭘﺨﺶ ﺷﺪ. ﻫﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﻓﯿﻠﻢ ﺩﯾﺪ ﺭﻭﯼ

ﻣﻦ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﮐﺮﺩ . ﻧﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﻧﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭ ﺗﺎ ﺻﺒﺢ ﺧﺪﺍ ﺟﮕﺮﺵ ﺭﺍ

ﻟﻪ ﮐﻨﺪ.

ﺑﻪ ﺣﻖ ﺷﺎﻩ ﭼﺮﺍﻍ. ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﯿﻬﻮﺵ ﺑﻮﺩﻡ. ﻭﻗﺘﯽ ﭼﺸﻢ ﺑﺎﺯ

ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻮﺩ. ﻭﺣﺸﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭﻟﯽ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺍﺯ

ﺷﺪﺕ ﮐﺜﯿﻔﯽ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻭﺭﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﺗﮑﺎﻥ ﺑﺨﻮﺭﻡ . ﻫﻨﻮﺯ

ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ . ﺍﺯ ﺗﻘﻼﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﻧﻮﺍﺯﺷﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ

ﮔﻔﺖ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﻧﻮﮐﺮﺕ ﻣﯽﺷﻮﻡ ﻓﻘﻂ ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻤﺎﻧﯿﻢ .

ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﺩ.

ﺁﻻﻟﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﻫﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾﺪ. ﺗﻮﺿﯿﺢ

ﻣﯽ ﺩﻫﯿﺪ؟

ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﻭ ﺗﻠﻮ ﺗﻠﻮ ﺧﻮﺭﺍﻥ

ﺭﻓﺘﻢ ﺳﻤﺖ ﺍﻧﺒﺎﺭﯼ . ﭘﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻧﻔﺖ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﺮﺩﻡ

ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺟﮕﺮ ﻟﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺵ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻧﮕﺬﺍﺷﺖ . ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ

ﭘﺎﯾﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﺑﺮﻭﯼ ﺍﻋﻀﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻭ ﻧﻮﻩ ﻫﺎ ﮔﻔﺖ .

ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﻭ ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺒﺎﺭﯼ ﺑﻪ ﺣﺪ ﻣﺮﮒ

ﮐﺘﮑﺶ ﺯﺩﻡ. ﺑﺎ ﭘﯿﺖ ﻫﺎﯼ ﻧﻔﺖ ﻭ ﺩﺍﺱ ﻭ ﺳﻨﮓ ﻭ ﺑﯿﻞ ﻭ

ﭼﻨﮕﮏ ﺑﻪ ﺣﺪ ﮐﺸﺖ ﮐﺘﮑﺶ ﺯﺩﻡ ﻭ ﺍﻭ ﻓﻘﻂ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺑﺎ

ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﻓﺮﺍﺭ ﻧﮑﺮﺩ .

ﺍﯾﻦ ﮐﺘﮏ ﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﺍﻧﻪ ﺍﻓﺎﻗﻪ ﮐﺮﺩ؟

ﻧﻪ ﺍﻟﻬﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﮔﺮﻡ ﺑﮑﻮﺑﺪﺵ . ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﺗﻼﺵ

ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺸﻮﯾﻢ. ﻧﻮﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﻮﺑﺖ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ

ﻣﯽﺗﺮﺳﻢ ﻣﯿﺂﻭﺭﺩﻡ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﺨﻮﺍﺑﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺑﻠﯿﺲ

ﺳﺮﺯﺩﻩ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺧﺎﻧﻪ. ﺍﻣﺎ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺩﻋﻮﺍﯼ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺑﺮ

ﺳﺮ ﺍﺭﺙ ﻭ ﻣﯿﺮﺍﺙ ﺳﻬﻤﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﻭﺩ ﺷﻬﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ

ﮐﻨﺪ . ﺍﮔﺮ ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﭼﻘﺪﺭ ﺯﺍﺭ ﺯﺩﻡ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﻧﺮﻭﻧﺪ .

ﻭﻟﯽ ﻋﺮﻭﺳﻢ ﺩﺭﺳﺖ ﮔﻔﺖ. ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﺵ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﺑﺰﺭﮒ

ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﺩﻭ ﺍﺗﺎﻕ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﮐﻢ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ

ﻣﯿﻠﺸﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ. ﺣﺘﯽ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﻧﮑﻨﺪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ

ﭘﺴﺮﻧﺎﺧﻠﻒ ﺑﻪ ﻋﺮﻭﺳﻢ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﻫﻢ ﭼﺸﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؟

ﻫﻤﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮ ﮐﻪ ﺩﻭﺭ ﺑﺎﺷﻨﺪ.

ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﺍﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺗﻬﺪﯾﺪ

ﻣﺮﮒ؟

ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺗﻘﺼﯿﺮﺍﺗﻢ ﺑﮕﺬﺭﺩ. ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﻢ ﭼﻪ ﮔﻨﺎﻫﯽ ﮐﺮﺩﻩ

ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﯿﺎﻭﺭﻡ ﻭ ﻣﻠﮑﻪ

ﻋﺬﺍﺏ ﺧﻮﺩﻡ ﺷﻮﺩ. ﺍﺗﺎﻕﻫﺎﯼ ﻋﺮﻭﺱ ﻭ ﻧﻮﻩ ﺍﻡ ﮐﻪ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﺪ

ﻧﻮﻩ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮﻡ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯽ ﺁﻣﺪﻧﺪ . ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﻣﯽﺩﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ

ﺻﺒﺢ ﺗﻮ ﺳﺮ ﻭ ﮐﻠﻪ ﻫﻢ ﻣﯽﺯﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﻦ ﺧﯿﺎﻟﻢ ﺭﺍﺣﺖ ﺑﻮﺩ .

ﭘﻨﺎﻩ ﺑﺮ ﺧﺪﺍ ﻃﻮﺭﯼ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ

ﻭ ﺑﻪ ﺭﺧﺘﺨﻮﺍﺏ ﻣﻦ ﺧﺰﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺭﻭﺡ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺻﺪﺍﯾﯽ

ﻧﺪﻫﺪ . ﺧﯿﻠﯽ ﻭﻗﺖ ﺑﻮﺩ ﭼﺎﻗﻮ ﺯﯾﺮ ﺑﺎﻟﺸﻢ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ. ﺩﺯﺩ

ﺩﺭ ﻣﺤﻠﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﯿﻢ ﭼﻮﻥ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﺎﺳﯿﻢ. ﺩﺭ ﻭ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ

ﻭ ﮐﻮﭼﻪ ﻫﻤﻪ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﻭ ﺁﺷﻨﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﻭﻟﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﯼ ﺧﻮﺩﻡ

ﻣﯽ ﺗﺮﺳﯿﺪﻡ. ﭼﺎﻗﻮ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺳﻤﺘﺶ. ﻧﻮﻩ ﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﻫﺎﯼ

ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﭼﺎﻗﻮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﮐﺘﮏ ﺍﺯ ﻣﻦ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ

ﮔﺬﺍﺷﺘﺶ ﺯﯾﺮ ﮔﻠﻮﯾﻢ. ﮔﻔﺘﻢ ﺭﺍﺣﺘﻢ ﮐﻦ. ﻭﻟﯽ ﮔﺬﺍﺷﺘﺶ ﺯﯾﺮ

ﮔﻠﻮﯼ ﺧﻮﺩﺵ. ﮔﻔﺖ ﮔﻠﻮﯾﻢ ﺭﺍ ﻣﯽﺑﺮﻡ ﺗﺎ ﻧﻮﻩ ﻫﺎﯾﺖ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ

ﺭﻭ ﺳﯿﺎﻩ ﺷﻮﻧﺪ. ﺍﻟﺘﻤﺎﺳﺶ ﮐﺮﺩﻡ. ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﻭﻟﯽ ﮔﻔﺖ

ﺍﮔﺮ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﮐﻨﯽ ﻭ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ﺳﺮ ﻫﻤﻪ ‌ﺗﺎﻥ ﺭﺍ

ﺑﺎﻫﻢ ﻣﯽﺑﺮﻡ ﻭ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻣﯽ ﮐﺸﻢ. 

ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯽﮐﻨﯿﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﺪ؟

ﻣﻦ ﻣﺎﺩﺭﻡ، ﺷﮑﺎﯾﺖ ﭘﺴﺮ ﻣﺘﺠﺎﻭﺯﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺠﺎ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﻢ

ﺑﺒﺮﻡ؟ ﺍﮔﺮ ﺣﺮﻑ ﻣﯽﺯﺩﻡ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﻫﻢ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯽ

ﮐﺸﺘﻨﺪ. ﻣﺎ ﺩﻭﺗﺎ ﺑﻪ ﺩﺭﮎ . ﺁﺑﺮﻭﯼ ﻧﻮﻩ ﻫﺎ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﯾﻢ ﭼﻪ

ﻣﯽ ﺷﺪ؟ ﺩﺍﻣﺎﺩﻫﺎ ﻃﻼﻗﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ . ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭﯼ ﺩﺭ

ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﺎ ﺭﺳﻢ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺩ ﺯﻥ ﺩﻭﻡ ﺑﮕﯿﺮﺩ. ﮐﺎﻓﯽ ﺑﻮﺩ

ﺑﻬﺎﻧﻪﺍﯼ ﺍﯾﻦﻃﻮﺭﯼ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ . ﺑﻪ ﻗﺪﺭﯼ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪﻡ

ﮐﻪ ﭼﻨﺪﻣﺎﻩ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﺁﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﺩﺭ ﺭﻓﺖ ﻭ

ﺁﻣﺪ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺎ ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺎﻧﻪ ﭘﺪﺭﯼ ﺭﺍ ﺑﻔﺮﻭﺷﯿﺪ ﻭ ﺑﻪ

ﻣﻦ ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﯾﮑﯽ ﺩﻭﺷﺐ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﺘﺎﻥ ﻧﻮﺑﺘﯽ ﺟﺎ ﺑﺪﻫﯿﺪ .

ﺍﯾﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﯽ ﺑﻪ ﺳﻦ ﻣﻦ ﺧﻔﺖ ﺍﺳﺖ. ﺭﺍﺿﯽ ﺑﻮﺩﻡ ﻏﺮ ﺯﺩﻥ

ﻫﺎﯼ ﻋﺮﻭﺱ ﻭ ﺑﺪ ﺧﻠﻘﯽ ﻫﺎﯼ ﺩﺍﻣﺎﺩ

ﺭﺍ ﺗﺤﻤﻞ ﮐﻨﻢ ﻭﻟﯽ ﺩﯾﮕﺮ

ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺒﺎﺷﻢ. ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ﺍﺵ ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ ﯾﮏ

ﺯﻥ ﺳﯽ ﻭ ﭼﻨﺪﺳﺎﻟﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﻭ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻣﻄﻠﻘﻪ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ

ﮔﻔﺖ ﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﯾﺎ ﻫﯿﭽﮑﺲ. ﭘﺴﺮﻫﺎ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎﯾﻢ ﻗﺸﻘﺮﻕ ﺑﻪ ﭘﺎ

ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﺗﻮ ﺭﻭﯼ ﻫﻤﻪ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻡ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺷﺮﺵ

ﺭﺍﺣﺖ ﺷﻮﻡ.

ﭼﻪ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻧﻮﻩ ﺗﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﮔﺬﺍﺷﺘﯿﺪ؟

ﺧﺒﺮ ﻣﺮﮔﺶ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺷﮕﻠﯽ ﻭ ﺧﻮﺵ ﺭﻭﯾﯽ ﺍﯾﻦ

ﺟﮕﺮﮔﻮﺷﻪ ﻣﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﺩ. ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭﺱ

ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭ ﺍﺳﺖ . ﻣﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﻣﺎ ﻓﺮﻕ

ﺩﺍﺭﺩ . ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻧﮑﻨﺪ ﺩﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﻢ

ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻟﺶ، ﻣﺤﺮﻣﺶ ﺍﺳﺖ . ﺍﮔﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ ﻣﻌﻠﻮﻡ

ﻧﯿﺴﺖ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺷﺪ. ﺩﺭ ﺟﺮﯾﺎﻥ ﮐﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ ﻓﻮﺭﯼ ﻣﺮﺍ ﺑﺎ

ﺩﮐﺘﺮ ﻭ ﺁﻻﻟﻪ ﺧﺎﻧﻢ ﻭ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺁﺷﻨﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺣﺎﻻ ﺩﻭﺳﻪ

ﺳﺎﻝ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻭ ﺣﺎﻟﻢ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ، ﻭﻟﯿﺎﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ‏«ﺷﯿﻄﺎﻥ ‏»

ﺯﺍﺋﯿﺪﻩ ﺍﻡ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺳﺮﺧﻮﺭﺩﮔﯽ ﻭ ﺍﻓﺴﺮﺩﮔﯽ ﻭ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ

ﮐﺜﯿﻒ ﻫﺴﺘﻢ ﻭ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﻪ ﻣﮑﻪ ﺑﺮﻭﻡ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮔﻨﺎﻩ

ﻣﯽﮐﻨﻢ …

ﺁﻻﻟﻪ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ : ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﻣﺪﺩﮐﺎﺭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮕﻮﯾﻢ

ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻗﻀﯿﻪ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ‏« ﻧﻨﻪ ﻣﺎﺭﯾﻪ‏»

ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮎ ﺍﺳﺖ، ﺭﻫﺎ ﺷﺪﻥ ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﻣﺘﺠﺎﻭﺯ ﺩﺭ

ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺳﺖ. ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﮐﻮﭼﮏ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ

ﺁﻥ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺳﺖ. ﺩﻭ ﺳﺎﻝ

ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺎﻣﺤﺴﻮﺱ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﮐﺎﺭ

ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﺗﺎ ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺷﻮﯾﻢ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﯾﻦ

ﻓﺎﻣﯿﻞ ﻫﻢ ﺁﺳﯿﺒﯽ ﺭﺳﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﻧﻪ؟ ﺍﮔﺮ ﻣﺘﺄﺳﻔﺎﻧﻪ ﭘﺎﺳﺦ

ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﺭﺍﻩ ﺩﺭﺍﺯﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺤﺎﮐﻤﻪ ﯾﺎ ﻋﻼﺝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﭘﯿﺶ

ﺩﺍﺭﯾﻢ، ﺑﺨﺼﻮﺹ ﮐﻪ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﮔﺎﻫﯽ ﺩﺳﺖ ﻭ ﭘﺎﮔﯿﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ

ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﺗﻬﺎﻡ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﻨﮕﯿﻦ ‏« ﺯﻧﺎﯼ ﻣﺤﺼﻨﻪ ‏» ﺑﻪ ﺩﻟﯿﻞ

ﺳﮑﻮﺕ ﻃﻮﻻﻧﯽ ﺷﺎﻥ ﮔﺮﯾﺒﺎﻧﮕﯿﺮ ﻗﺮﺑﺎﻧﯿﺎﻥ ﺷﻮﺩ . ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ

ﺩﻟﯿﻞ ﻣﯽ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﺍﯾﻦ ﻣﺘﺠﺎﻭﺯ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻤﺎﻧﺪ ﺗﺎ

ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﺭﺍﻫﯽ ‏«ﮐﻢ ﺧﻄﺮﺗﺮ‏» ﺑﺮﺍﯼ ﻗﺮﺑﺎﻧﯿﺎﻧﺶ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯿﻢ

با سلام و خسته نباشید من یک پسر 13 ساله و یک دختر 7 ساله دارم پسرم کلاس دوم راهنمایی تیزهوشان است و دخترم اول دبستان انها دیروز با هم دعوا کردند و دخترم گفت به مامان میگم چه کار بدی کردی وقتی پرسیدم داداشت چکار کرده اول نمی گفت ولی با اصرار من گفت که وقتی شما ظهر خواب بودین اون امده شلوار من را پایین کشده و گفته میخوام ببینم و من هرچه گفتم خدا داره ما رو میبینه اون گوش نکرده و این کار رو یه بار دیگه هم که شما توی اشپزخانه بودی کرده و از دیروز تا حالا من خیلی ناراحتم و نمیدونم چیکار کنم و به پدرشان هم نگفتم و با هردوی اونا دعوا کردم و نمیدانم رفتارم درست بوده یا نه چکار کنم که دیگه تکرار نشه خواهش میکنم منو راهنمایی کنید و اگر امکان داره زودتر جواب دهید با سپاس فراوان

..............................................

با سلام دختری 6 ساله دارم که با خود بازی می کند وگاهی من متوجه نفس های بلند و تعرق او می شوم و تابحال به او گوشزد کرده ام و مراقب او بوده ام اما گاهی زیر ÷تو و در کنار من هم این کار را می کند . نمی دانم چه باید بکنم. درمانده شده ام.نمی دانم با او چه برخوردی داشته باشم . نگرانم اگر در این سن به این احساس دست پیدا کرده باشد در آینده به گناه آلوده خواهد شد. راهنماییم کنید.

این ها نمونه ای از سوالات و کمکها مادران در دیگر سایتها هست

این دوستان منتقد کاری به بحث ها ندارند هفت هشت نفر هستند که پستهایی گذاشتند و یا کامنتهایی که من با نظریاتشون مخالف بودم و انتقاد کردم و اینها همگی کینه بر دل دارند و تو اکثر موضوعات بدون اینکه بخواتد ذره ای فکر کنند صرفا برای مخالفت و بحث با من مثلا دست به این جبهه گیری ها میزنند که مثلا من را محکوم کنند ...من هر چه را که فکر کنم درسته بیان میکنم خوش اومدن یا نیومدنهاشون به من ربطی نداره بهر حال سپاس از شما سرکار خانوم ..

بنده به هیچ دین و ایینی جز ایین خرد نیک و اخلاق و ازادگی تعهدی ندارم ...هر کسی و هر ایینی صحبتی نیک بکنه گوش فرا میدم و الگو زندگیم درباره اعتقاداتم قبلا مطالبی نوشتم که باز برای شما کپی میکنم ...من ادم مذهبی نیستم اما این مذهبی و بی دین بودن مترادف با بی اخلاقی بی بند و باری نیست ...بنده نه اهل دود بودم نه اهل نوشیدنی نه اهل روابط ناهنجار ...نه موهای سیخ سیخی دارم و نه لباسهای کوتاه میپوشم که موقع دولا شدن حیا را بر باد بدم ...نه غربگرا هستم و نه عربگرا ...اینها را کلی گفتم چون تو ذهن همه کردند ادمهای مثل من اون چیزهایی هستتد که نام بردم بهر حال براتون کامنتم را کپی میکنم که برای خانومی اعتقاداتم را تشریح کردم .......

من از خوانندگان خاموش سایت هستم و همیشه نظرات شمارو در پستهای مختلف میخونم و با اکثرشون موافقم،من در قسمت ارسال پست،یک سوال فرستادم و امیدوار بودم که آقای نجفی سوالم رو پست کنند و از نظرات شما و بقیه ی دوستان استفاده کنم،چون واقعا سردر گم هستم و در شرایط روحی بدی هستم ولی ایشون گفتن این موضوع قبلا بحث شده وپست نکردن،حالا از شما تقاضا دارم که شما راهنماییم کنید ،سوال من در قسمت ارسال پست با همین نام هست ولی اگه لازمه یبار دیگه اینجا بنویسم،خیلی ممنون از وقتی که میذارین و جواب میدین.

سپاس از مهرتان ..

در ارسال سوالها مطالب و داده های کمی از مطلب شما بود که منتشر گویا نشده بود لطفا اینجا با جزییات بنویسید خوشحال میشم کمکی کنم ..

ایشون 38 ساله هستن و حدود6 تا 7 سال با خانمی در رابطه بودن که2_3سال آخر این رابطه به نامزدی(عقد نکردن فقط نامزدشدن)ختم میشه و روابطشون در حدی بوده که اون خانم عملا با ایشون زندگی میکردن و حتی با هم مسافرت میرفتن تااینکه اون خانم نامزدی رو بهم میزنه(دلیلشو نمیدونم فقط همه اون خانمو مقصر می دونن)ولی این آقا بشدت عاشق ایشون بودن و نمیخواستن جدا بشن،حالا به هرحال نزدیک به دوسال از اتمام رابطه ی این دونفر میگذره و برای من موقعیتی پیش اومده که بتونم در محل کار این آقا استخدام بشم راستش من هیچ نیاز مالی ندارم وفقط چون به ایشون علاقه مند هستم میخوام سر این کار برم تا بتونم توجه ایشونو به خودم جلب کنم،حالا سوال من اینه که باتوجه به این شرایط:

آیا مردی که توی همچین رابطه ای بوده میتونه عشق قبلیشو فراموش کنه و دوباره عاشق زن جدیدی بشه?  (چون موضوع عشق و اینکه با عشق ازدواج کنم برای من خیلی مهم بوده همیشه وگرنه من موقعیت های خوبی برای ازدواج داشتم که بخاطر علاقه به ایشون رد کردم)

اگر برفرض رابطه ای بین من و ایشون شکل بگیره فکرمی کنید از طرف ایشون فقط برای رفع تنهایی و نیاز جنسی هست یا نه و ممکنه با توجه به رابطه ی قبلی که داشتن من با چه مشکلاتی روبه‌رو بشم?

(این نکته روهم بگم که ایشون فقط یکبار چندسال پیش که هنوز با اون خانم بودن منو دیدن و اصلا فکر نمیکنم منو یادشون باشه)

خیلی ممنون از وقتی که میذارین و جواب میدین.

ایرانی جان 

خواستم بگم نظراتت واقعا بر اساس عقل و منطق و حساب شدست 

من به شدت با نظراتت درباره رابطه ننگین مقعدی موافقم 

یه نکته ای بگم زیاد نمی خواد به بقیه که متاسفم مرد هستن توضیح بدی 

مردی که فقط به دنبال لذت شهوانی خودش باشه و به آرامش و لذت زنش توجه نکنه به نظر من مرد نیست 

درسته من و شما مرد هستیم ولی تعجب میکنیم یک سری از هم جنس های ما اینگونه فکر می کنند و می اندیشند 

خدا رحم به خانوماشون بکنه 

یه عده همینجوری کاری نمی کنند الان زن و شوهر مشکل دارند وای به حال اینا 

اینجا باید گفت :

الهم اجعل عاقبه الامور خیرا

حرفهایی که بنده میزنم دفاع از خود ارضایی یا تبلیغش نیست و بنده بنا به دلایلی همچون کمرنگ شدن نیاز به شریک جنسی و اعتیاد خودم مخالفم پس برداشت سو نشه و بنده فقط حقایق را بیان میکنم ...در کشور ما چون کشور مذهبی هستیم و خود ارضایی گناه حساب میشه شروع کردتد برای ترسوندن افراد مباحثی برای مضرات خودارضایی بیارند مثل کم شدن بینایی لاغری لرزش بدن و چیزهایی که بین عموم مطرح هست حتی بعضی پزشکان عمومی ما این حرفها را تکرار میکنند ...در صورتی که اگر همین کار زن توسط شریکش انجام بشه میگتد خودارضایی نیست ...پس چطور شریک ادم انجام بده ضعف بینایی نداره اما خودش بکنه کوری میاره ؟؟؟این سوال را مطرح کردم تا بفهمید چقدر ساده لوحانست ...شما احتمالا به مالش اندامها جنسی میپردازی ...تنها مشکلی که این کارها داره اعتیاد شدید به انجامش هست و ادمها مذهبی هم ممکنه از لحاظ روانی چون این کار را گناه میدونند حس عذاب کنند و اینکه نمیکم صد درصد اما امکان داره چون شما در خودارضایی تمرکزت روی اندام جنسیت هست و انجام میدی تا ارضا میشی و لذت میبری ...اما امکان داره بعد ازدواج شوهرت زمان لازم برای ارضات صرف نکنه چون زن دیرتر ارضا میشه نسبت ب مرد و شما ارضا نشی و بعد بخوای برای ارضات خودارضاییت را ادامه بدی فقط همین ....اما در رابطه با سوالهات اگه ازدواج کنی مشکلی برات تو روابط جنسی اصولا پیش نمیاد ...ارضا کردن زن و یا شوهر برای همه زن و شوهر ها نیاز به این داره که بلد باشند چکار کنند و واسه همه هست و ربطی به کسی که خودارضایی میکنه یا نه نداره و مختص همه هست ...فیزیولوژی خانومها اینه دیرتر از مرد ارضا میشند و برای ارضاشون زمان بیشتری لازمه اما مرد سریع تو زمان کم ارضا میشه حالا برای اینکه کاری کرد هم زن هم شوهر جفتشون ارضا شند تو رابطه چون زمانهاشون یکی نیست به صورت طبیعی نیاز به دونستن هنر سکس و روشهاشه که فعلا برات زوده بدونی چون مطالبش تحریک کنندست هر وقت عقد کردی اگه بنده یا دوستان بودند کامل بهت میگم چکار باید کنی .....اینکه همسرتون متوجه میشه خودارضایی کردید یا نه نمیتونه بفهمه خیالتون راحت و برای بچه دار شدنتونم مشکلی ایجاد نمیشه اونم خیالتون راحت ...بعدشم ارضا شدن همسرتون ربطی به خود ارضایی شما نداره شما یا هر کس دیگه باید هنر سکس را بلد باشه ....فعلا به قسمت هنر ورود نکن برات زوده و تحریک کننده ...خودارضایی درست مثل یک عمل جنسی هست که یکی با همسرش بکنه و عوارض و مزایا فیزیکیش تقریبا یکی و این عوارضی که خیلی جاها گفته میشه بیشتر برای ترسوندن هست و عوارض عمدش اعتیاد هست و وسواس فکری و تحریک به سکس ...کسایی که مذهبی هستند حس گناه و ناراحتی البته فقط برای مذهبی ها .....اینها که گفتم البته دلیل نمیشه که ادامه بدید چون بعضی ها ناخواسته ب بکارتشون اسیب میزنند و یا خود اعتیادش و چون مذهبی حس گناهش هست و بهتره بخاطر این دلایل ترک کنی وگرنه خیالت راحت باشه اون مشکلاتی که پرسیدی نداره ...اگه سوالی داشتی خوشحال میشم جواب بدم .

یکی ازون دیس لایکهایی که داشتید مال بنده بود که اونو برداشتم و یک لایک بهتون دادم

به هر حال من دوست ندارم چه تو دنیای واقعی و چه مجازی کسی باشه که ازمت دلخور باشه

همیشه وقتی از کسی دلخور میشم چون خیلی فکرم مشغول میشه میبینم چیزی که آرامش بهم میده اینه که پیشقدم شم و دلخوری رو برطرف کنم

شما از حق نگذرم حرفای خوبی میزنید 

میشه این حرفای تاثیرش چند برار بشه وقتی با لحن ملایمتری گفته بشه

ازون کامنت قبلیمم که همراه با کمی تندی بود معذرت میخام 

ممنون از لطفت ...بله واقعا ادم متعجب میشه از رفتار این اقایون و تحریف حرفها و گفته ها...بهر حال سپاس از لطفت..

سلام به اقای تاموس

خواهش میکنم بنده از کسی کیته به دل نمیگیرم ممنون از لطفتون و سپاس.

مرسی از لطفت انشالله اگه بتونم کمکی میکنم ..

حالت کلی نمیشه گفت ولی در کل  فکر نکنم ایشون اهل عشق باشند ...منطورم عشق واقعی هست و نه عشقها کاذب و عشق واقعی کم یابه ...ضمن اینکه توقع نداشته باشید کسی را که هشت سال باهاش بوده کامل فراموش کنه ..اگه عشقی واقعی باشه اصلا فراموش نمیشه هیچوقت ولی اگه عشق کاذب باشه حسها طرف ب اون فرد کمرنگ میشه اما خود فرد و اتفاقات بینشون هیچوقت فراموش نمیشه ...با توجه به اطلاعاتی که دادید به نطر من روی  این فرد حساب نکنید مناسب نیست...ما سه چیز داریم عشق واقعی عشق کاذب دوست داشتن ....عشق واقعی یک چیز کمیابه و قرار نیست ادم فراموشش کنه و یا هر روز عاشق بشه ...دیدم عده ای میگند عاشق دو نفر شدم خب این حسش عشق نیست ...عشق کاذب حسیه که شبیه عشقه رفتار اما از روی اگاهی نیست و بخاطر شخصیت واقعی طرف بلکه بخاطر عوامل روانیه و مشکل روانی که علتها متفاوتی داره که بنده حدس میزنم علاقه شما از این نوع هست ...و بعد از اینکه طرف شخصیت را شناخت و زندگی کرد با طرف این حس کاذب از بین میره و بعد طرف میبینه تو چه منجلابی اسیر شده این حس فراموش میشه اصولا اگه یک مدت دوری باشه بعد چندین سال اگه فراموش نشد بخاطر رویاساری که طرف از شخصیت اون فرد تو ذهنش به عنوان یک ایده ال ساخته و باهاش داره زندگی میکنه ....دوست داشتن حسس که رواج داره اکثر ما حسهای عاطفیمون دوست داشتنه نه عشق...ممکنه اون اقا شما را دوست داشنه باشه اما فکر نکنم عاشقتون هیچوقت بشه...کلا بریده بریده و شاخه به شاخه حرف زدم ببخشید با گوشی هستم و مشکلات زیاد اگه سوالی داشتید خوشحال میشم پاسخ بدم بازم ..

پیامتون را که دیدم نمیدونم باورتون میشه یا نه فقط میدونستم باهاتون بحث کردم و اشنایی اما اینکه سر چی یادم نبود رفتم پیامها قبل را خوندم تا یادم اومد...بهر حال قصد نبش قبر ندارم و سپاس از لطفتون امیدوارم شاد و موفق تو زندگیت باشی ..سوالی هم داشتی خوشحال میشم کمکی کنم ..

راستی تو مطلبی که نوشتی عده ای عوارضی میگند که صحیح نیست از لحاظ علمی البته بنده مخالف این عملم بخاطر دلایلی که گفتم اما عوارض هایی که نام میبرند از لحاظ علمی درست نیست ...چون تمایلی ندارم با اون افراد بحث کنم اگر سوالی داشتید و نگرانی از عوارضی که اونها میگند بپرسید تا همینجا جوابش را بدم اگه هم خیالتون راحت شده خب خدا را شکر.

چون ماهیت سوال جفتتون یکی هست سعی میکنم توضیحات کلی بدم که جفت شما جوابتون را بگیرید ...خود ارضایی از دو حالت مورد بررسی میشه یکی دینی یکی پزشکی...از لحاظ دینی اگر مذهبی هستید گناه هست و اگرم نیستید که هیچ .....و اما از لحاظ پزشکی که خودش به دو حالت روانی و فیزیولوژیکی تقسیم میشه ...در قدیم برای اینکه مردم دست ب اینکار نزنند خیلی از بیماری ها را به خودارضایی نسبت میدادند و انقدر همه گیر شده این اطلاعات که گاهی پزشکان عمومی سطح متوسط حتی اون حرفهای عوام را تکرار میکنند ....خودارضایی یک عمل جنسی حساب میشه و عوارض یا فواید جسمیش درست مثل یک رابطه جنسی هست ...خیلی جالبه بدونید اگر شریکتون همون کارها شما را انجام بده با شما که شما تو خود ارضایی انجام میدید هیچکس نمیگه عوارض فلان و بهمان داره اما اگر جا دستان شریک..دست خودش باشه براش دوستان کم اطلاع عوارضی را بیان میکنند ....این گفته بنده به معنا عوارض نداشتن نیست بلکه به معتی اینه که عوارض هایی که بیان میکنند نیست البته گاهی تلقینات باعث شده طرف فکر کنه اون عوارض را واقعا داره مثال میزنم همه ما یا چشممون ضعیفه یا لاغریم یا قدرت بدنیمون کم یا قدمون کوتاه و خلاصه یک کدوم از اینها را داریم یکی لاغره خود ارضایی میکنه لاغری هم اصلا ربطی به خود ارضایی نداره اما چون لاغره هیچکدوم از موارد دیگه را نداره اما میکه لاغریم مال همینه ..یکی دیگه چاقه اما به صورت طبیعی اکثر ما یک ایرادی داریم حالا این ادم چاق میتونه عینگی باشه یک چاق دیگه قد کوتاه یک چاق دیگه دارای قوای جسمی پایین هر سه تاشون خود ارضایی میکنند بعد بهشون تلقین میشه قد کوتاهشون چشم ضعیف و قدرت کم از خود ارضایی هست که حقیقت نداره ...مگه نیستند ادمها چاق زیادی که خودارضایی میکنند پس چرا لاغر نشدند ؟؟؟ ....یکی از صحبتها درباره سستی و ضعف بدن هست و میگند منی که زیاد بره تموم نمیدونم انرژی ادم میره باهاش و حتی بعضی ها منی را یک اکسیر انرژی و پر از مواد کمیاب میکنند ...در صورتی که تمومش مزخرفه ...هم انالیز مواد تشکیل دهنده منی هست هم مقدار کالری مصرفی بدن برای خود ارضایی و تموم این تحقیقات ثابت کرده که حرفهایی که میزنند که چقدر انرزی میگیره ادم سست میشه الکیه ...حتما سوالی براتون پیش میاد پس چرا از حال میریم و سست میشیم بعد خود ارضایی و خسته باید گفت تو رابطه با شریک جنسیتونم بعد ارضا هورمنی تو بدن ترشح میشه که ادمو خواب الوده و خسته میکنه و ربطی به تموم شدن انرزی نداره حتی تو سکس با شریکتونم اینجوری میشید ...پس اینکه باید مدت زمان زیادی بگذره قوای جسمیت برگرده بهش توجه نکن حرف اشتباهیه ...اما درباره مضرات این کار اول از همه کسی که مذهبیه همیشه مشکل روانی و روحی داره که گناهکاره و ادم کثیفیه و عذاب وجدان میگیره ...ضمن اینکه باید پنهان کاری کنه که کسی نفهمه ...که همه اینها فرد را دچار فشار روحی میکنه ....حتی عذاب اینکه اعتیاد پیدا میکنید ...بله دوستان خودارضایی بسیار اعتیاد اوره چون هم لذت زیادی میده و هم هروقت هر جا بدون نیازی به کسی میشه انجام داد و ب خاطر همین سهولت و در دسترس بودن با کوچکترین تحریکی طرف خودارضایی میکنه و هورمنهایی که بعد ارضا جنسی چه تو خود ارضایی چه رابطه با شریک رخ میده اون هورمنها اعتیاد اوره ...وقتی شریک داری و اون ارضات میکنه فقط ..خب برای رابطه باید تمایل دو نفر باشه ..مکان مناسب باشه ...وقت بکنند برای رابطه ..و عوامل گوناگون بابد مهیا باشه که سکس کنند...و مثلا هفته ای یکبار میشه ...حال کسی که خود ارضایی میکنه هر وقت خواست میتونه ...اون هورمن مثل مواد مخدر میمونه...مثلا اول کاز لذت زیادی میده ادم دوباره میخواد خب تو رابطه با شریک زمان بعدی ممکنه خیلی طول بکشه اما خودارضایی هر وقت خواست ...اینجور فرض کنیم که به دو نفر هرویین میدیم برای اولین بار بکشند ..لدت زیادی جفتشون میبرند ...اولی را هر چقدرم مایل باشه بهش مواد نمیدیم تا یک هفته بعد اما نفر دوم را هر وقت که خواست ...هر دو تا مورد سریع باز مواد را مبخواند ما ب اولی میگیم ب تو نمیدیم یک هفته بعد اما به دومی میدیم .....بعد یک مدت مثل معتادان مواد عطششون بیشتر میشه و دیگه مقدار قبلی کفاف نمیده و باز بیشترش میکنه روزی چند بار ...شاید دیگه مثل قبل لذتم نبره اما نیاز داره انجام بده چون معتاد اون هورمنه ...اما اونی که یک هفته به یک هفته بوده به اعتیاد نمیرسه ....این یک مثال بود که بفهمید قضیه چیه که میگیم اعتیاد اوره ...اما در ارتباط با شریک جنسی در اینده ...ببینید یک مرد زود تحریک میشه و زود ارضا میشه اما یک زن دیر تحریک و دیر ارضا این یک قانون کلی واسه همست ...برای اینکار مرد و زن و البته بیشتر مرد باید هنر داشته باشه اینجور که با معاشقه شروع کنه زن را تحریک کنه مرد سریع تحریک شده اما زن با معاشقه و کمی زمان به حالت تحریک میرسه و وقتی نزدیک ارضا زن شد و زمان گذشت مرد با انجام عمل اصلی جفتشون ارضا میشند به همین راحتی ...اما اکثر اقایون این کار را نمیکنند خودشون تو پنج ثانیه تحریک شدند بعد بدون تحریک کردن  و صرف زمان عمل اصلی را انجام میده که اصولا خیلی ها به یک دقیقه تمومه عمل اصلی ....حالا شما تصور کن زن تحریک نشده بدنش اماده نیست که به اصل کار میرسه و چون بدنش اماده نیست اول کار اذیت میشه و تا میاد اماده شه مرد ارضا شده ....اینجاست که یا زن بعد چند وقت که لذت جنسی و ارضا نشد سرد مزاج میشه  یا مجبور میشه خیانت کنه ...و خیلی ها که سابقه خودارضایی دارند برای ارضا شدن خود ارضایی میکنند ...چون فشار زیادی بهشون اومده اگه ارضا نشند ..و کم کم دیگه خودارضایی برای زن شیریتتر از رابطه جنسی هست که مرد هنر ارضا زن را نداره ...درباره سوال دوستمون ...خودارضایی زن روشها مختلفی داره که توصیح نمیدم اما مالش کلیتوریس پرده را اسیب بهش نمیرسونه نگران نباشید اگه انگشت به مهبل نکردید ...درباره ارضا شدنتون گفتم که بستگی به هنر همسرتون داره ...و اما درباره ترگ ...درست مثل ترک مواده یک عده که اراده قوی دارند میتونند یک عده تا نزدیک یایستگی یا چند سالی قبل تر نمیتونند ...ولی کلا اگر همسرتون به خوبی ارضاتون کنه اینکه خودارضایی کنید احتمالش خیلی کمتر میشه ...اگر شوهرتون به خوبی کارش را انجام بده و تعداد دفعات مورد نیاز شما را هم انجام بده کششتون به خود ارضایی کم میشه ....امیدوارم جواب شماها را تونسته باشم داده باشم اگه سوالی دارید بپرسید..

با کسب اجازه از اقای ایرانی 

درموردخودارضایی می خواستم این مطلب را ارائه بدهم.

خودارضایی درسنین نوجوانی تمایل به همجنس گرایی را بالا میبرد.

فعالیت های روزمره ومفیددرنوجوان را مختل می نماید.

سبب دردهای مقاربتی دراینده می شودودرتوان حفظ نعوظ با مشکل روبرومی شود.

سبب بروزخارش های موضعی حتی بروز تروما می شود.

درقرن نوزدهم میلادی دانشمندان وبزرگان علم پزشکی به این باور رسیدندکه خود ارضایی قویا برای انسان کشنده است چرا که این بیماری واین رفتار مریض گونه جسم وذهن انسان را را هدف قرار داده وتخریب می کند.

دانشمندان قویا اعلام کرده اندکه تجربه یک با خود ارضایی می توانداثرات منفی خود را درجوان بگذاردواورا دچارناهنجاری های رفتاری کند.عواقب خود ارضایی درمیان دختران وپسران اروپایی را بایداز طاعون وجنگ جدی تر دانست وان را نهی وممنوع کرد.

ادرس لینگ  t-pasokhgoo.ir

چرا شروع به گفتن حرفهای بی اساس میکنید ....بنده تبلیغ نمیکنم خودارضایی را مخالفشم هستم و اینکه عوارضی هم گفتم که داره اما اینایی که شما میگید نیست ....جالبه که رسانه های ایران مطلب را که میزارند بعد اخرش مثل این اقا مینویسند هرپزشکی گفت نداره بی سواده ؟؟؟؟*** ** ** ***** ***** ****** ***** * ****** ****** ***

چند صباحی هست کمتر از یک ماه که وارد این وبلاگ شدم و شاهد بودم کسانی توهین میکردند اما کامنتهاشون منتشر میشد اما کامنتها عادی بنده خیر ...متاسفم واسه مدیریت این وبلاگ میدونم که الان یا این کامنت را منتشر نمیکنه یا اگه کرد ستاره دار میکنه که یعنی من فحش دادم ...بنده مذهبی نیستم و بی دینم اما از بدو ورود با مذهبی هایی دعوام شده که سایز سینه زن براشون مهم بوده و سر این حرف به انتقاد پرداختیم ...بنده مذهبی نیستم و از دکتر بازی بچگی های عده ای شاکی بودم و مذهبی هایی که دکتربازی کردند و الان با خنده یاد اوری میکردند کارشون را به اختلاف خوردیم ...بنده مذهبی نیستم اما با جمله مذهبی هایی که طرف سی و چند سالش بود و دنبال دختر تروتازه هجده بیست میگشت و میگفت ملاک ترو تازگی هست به مشکل خوردم ...بنده مذهبی نیستم اما از رابطه مقعدی به دلایل درد کشیدن و عوارض و اسیب ها شدید به مخالفت پرداختم حال انکه مذهبیون اون را کار شیرینی میدونستند .......در پستی در این باره بحث شد گفته من این بود که این افراد که تمایل به این کار دارند دچار مشکل روانی هستند و خلاصه با مذهبیون طرفدار رابطه مقعدی به مشکل خوردیم ....توی اون بحث سخن مشکل روانی دارند و گفته های دیگه توهین حساب شد ...اما اون اقایون بنده را مشروب خور و زنا کار معرفی کردند ...کامنتها توهین امیز اونها را نجفی نشون میداد تا بنده ببینم و بعد از دیدن بنده و واکنش هام اون کامنت اقایون مذهبی را حذف و بعد تو کامنتهایی که بنده نوشتم توهین کردند و ماجرا را تعریف میکردم کامل ستاره دار میکرد کامنت بنده را که همه را شاهد به فحاشی اینها گرفتم و زیرش مینوشت چرا با عقاید مخالف توهین میکنی ...ایشون با حذف کردن کامنتها توهین امیز اقایون بعد از اینکه من میدیدم سعی در ایجاد جو روانی بر علیه بنده هستند ...واقعا متاسفم برات نجفی ...در جای دیگه کسانی هستند که هر جنایتی که بگید انجام دادند و میدند و چنگ در ریسمان مذهب زدند ...فرشید نامی کامنت داده (تاموس به خودش نگیره این کامنت بخاطر کامنت فرشیده ) شروع به فحاشی به فرهنگ و تاریخ این سرزمین کرده در پستی به زرتشتیان فحاشی کرده ...و بعد گفته خوشحالم که اسلام با زور شمشیر در این مملکت اومد ...در این سایت که خیلی از افرادش و مدیریتش ادعای مذهبی میکنند از بی اخلاقی و حرفهای ضد فرهنک ایران حمایت میشه و من واقعا متاسفم .....شما تا حال ندیدید ترک مذهبی برای فرهنگ مملکتش فحش بده کورد مذهبی ندیدید واسه کوردها فحش بده بلوچ مذهبی ندیدید فحش بده برای بلوچها ...افغانی عرب پاکستانی را ندیدید برای فرهنگ و کشورشون فحاشی کنند ...اما فرزندان مهاجرانی که به این مملکت اومدند در لباس مذهب شروع به فحاشی به این مملکت میکنند و احترام خانه و صاحبخانه را ندارند ...هر کسی از فرهنگ مملکتش حمایت میکنه متهم به نژاد پرست میشه تا اینجوری بخواند محکومش کنند اینها اگر حتی مذهبی واقعی بودتد به حرفها پیامبرشون که درباره حب به وطن میگه گوش فرا میدادند و نه توهینی میکردند و نه کسایی که حب وطن دارند را نژاد پرست ...اینها حتی وقتی پیامبرشون میگه اگر علم در ثریا باشه مردانی از پارس (ایران)بدان دست خواهند یافت را گوش میدادند و بگند اگر وطن مهم نیست چرا نگفت مردانی اهل تقوا ؟؟؟مردانی مسلمان ؟؟پس حتما ایرانی ارزشی داره که خواسته تاکید کنه مردانی از ایران و این مایه افتخاره  که ایرانی هستیم ..افتخار به ایرانی بودن دلیل نژاد پرستی یا توهین به ددیگران نیست ....اینها حتی اگر میخواند بگند ولایی هستیم گفته خامنه ای که میکه به ایرانی بودن خودتون افتخار کنید را که چند روز پیش تو سخنرانی گفت و تلویزیون ملی هم نشون داد گوش فرا میدادند ...البته میدونم فرزندان مهاجران به این سرزمین کینه ها بر دل از این فرهنگ دارند و با لباس دین میخواتد باهاش مبارزه کنند ...بهر حال این اقا سانسور گر و مدیزیت کننده جو کامنتها ...وقتی مثلا بنده جایی کامتت مینویسم و بحث میشه میدونه بنده زود رجوع میکنم ببینم چی نوشته شده و ایشون هم اینو میدونه توهینها و کامنتها دیگران را میزاره تا ببینم جایی که طرف بنده را زناکار و مشروب خور دونست و توهینها دیگه ..و بعد بنده که جواب میدم یا به همه میگم ببینید که فحاشی کرد . کامتتها اونها را سریع حذف میکنه ووبعد حتی کامنتی که من فقط نوشتم ببینید اینها بمن فحاشی کردند را ستاره دار میکنه کسی ماجرا را نفهمه و بعد زیر کامنت مینویسه چرا به عقاید متفاوت توهین میکنی و جوری جو را مدیریت که کسی ک تازه میاد بگه عجب این توهین میکنه و عجب اونها با ادبند ....بهر حال بنده هر حرفی نمیتونم بزنم چون ایشون مدیریت میکنه بهرحال کاش یکم مردانگی داشت میگفت اینجا وبلاگمه نمیخوام پیام بدی و اینجا باشی ولی بنده فهمیدم...بهر حال اگه تا امشب دیدم در اون جا خاص کامنتهایی که نوشتم نبود از خدمت همه دوستان مرخص میشم و اینجا را برای مذهبی هایی میزارم که ملاکها ازدواجشون ترو تازگیه سایز سینه و جاها دیگست دوستدار رابطه مقعدی هستند با خنده از دکتر بازیشون با دختران کم سن یاد میکنند و مطالب سخیف دیگه .....به هیچ عنوان علاقه ندارم نجفی اگه این کامنت را منتشر میکتی زیرش بیانیه بدی و اصلا تمایلی به صحبت شما به خاطر کارهاتون ندارم ...خیلی دوست دارم حالا که از اینجا میرم قبلش دو اتفاق بیفته .....1...کامنتی بعد این کامنت مینویسم که هفت هشت بار نوشتم اما منتشر نکردی بهتره منتشر کنی حتی اگه بنطرت خیلی زشته یا توهین امیز منتشر کن ....2...سوالی مینویسم تو ارسال سوالها که منتشر بشه ....

این یک ماهه که اینجا بودم اگر سوالات بعضی از دوستان را نگاه کنید خیلی بچگانه بوده نمیگم منتشر نشه اما بهتره یکم به خودمون و تفکراتمون و سوالهامون فکر کنیم این شاید یک تلنگر هست همه مطالب زیر به نحوی تو پستها بوده البته بنده یکم مبالغه کردم اما هر کسی که پستها یک ماه اخیر را ببینه همش داخل پستها و سوالها بوده :

پسری هستم ده ساله  یتیم به دنیا اومدم و از گردن به پایین فلج هستم و کارتون خوابم و هیچ چیزی تو دنیا ندارم نصف صورتم با اسید سوخته ..نه ساله که عاشق هنرپیشه فیلم های پورنو بانو الکسیس شدم ایشون تو این فیلمها عشوه هایی میاد و لوندی میکنه که ادمو دیونه میکنه راستی بنده قصد خودکشی هم داشتم تا الکسیس بفهمه من عاشقشم و وقتی بفهمه کسی خودکشی کرده براش میاد و به من جواب مثبت میده  ..الانم هدفم اینه برم امریکا و رییس ناسا بشم و مثل استیفن هاپکینز شم بنظرتون تو امریکا میزارند من تو سن شصت سالگی دختر پنج ساله بگیرم ؟اخه شاید من نخوام تا شصت سالگی بچه دار شم و دلم میخواد دختری که میگیرم باروریش قوی باشه ...اخه منم دختر تروتازه میخوام ...بنظرتون وقتی رفتم خواستگاری چطور از سایز سینش و رنگ اونجاش بپرسم ؟؟اخه میدونید که این چیزها تو زندگی خیلی مهمه ...ولی مرددم از بین الکسیس غربی و گلشیفته ایرانی کدوم را انتخاب کنم نظر شما چیه ...البته تو فیلمها دیدم الکسیس خیلی لوندتره و سایز گلشیفته خیلی کوچولو ...راسی چرا زنها میخواند درس بخونند چرا شش سالگی جا درس خوندن شوهر نمیکنند ؟؟؟من پسر پاک و نجیبی هستم و اصلا دنبال مسایل جنسی نیستم فقط یک سوال دارم چطوری به بانو الکسیس بگم حجابتو درست کن و یکم پوشیده تر شو البته من ادم سخت گیری نیست تو پوشش و اگه روبنده و برقه سرش کنه هیچ سخت گیری دیگه ای نمیکنم ...وااای خدا کمکم کنید دارم دیونه میشم ......

شما باید اهدافت را قبل هر چیزی تعیین کنی و بدونی برای رسیدن به اهدافت باید هزینه هایی داد ...فکر میکنی هیچکس دوست نداره بخوابه همیشه تفریح کنه نت گردی کنه تلویزیون ببینه ...چرا اما نفرات برتر علمی و تحصیلی میدونند برای رسیدن به اهدافشون باید لذتها کوچیک را هزینه کرد ...وقتی خوب این چیزها را برای خودت هر روز تکرار کردی و وقتهایی که خواستی وسوسه شی سمت این چیزها بری تعیین کن که اهدافت چیه ....بعد قرار نیست از روز اول ده دوازده ساعت درس بخونی و بتونی تحمل کنی ...باید ساعتها درس خوندنت را بنویسی از همین دو ساعت شروع کن و کم کم بیشترش کن ...اگه مقدور برات هست عوامل تمرکز زا خودت را کم کن مثلا نت را کنار بذار تلویزیون را کنار بزار یا حداقل تحت کنترل ...خیلی مواقع حتی استرس درس خوتدن باعث درس نخوندن میشه ...پس هدفت تا موقع کنکور فقط درسه ...و چیزهایی مثل نت بیرون رفتن چیزها غیر ضروری زندگیته اما این چیزها غیر ضروری مثل مواد مخدر اعتیاد اوره ...و مطمینا نه یک روزه شما میتونی اون چیزها اعتیاد اور را کم کنی نه یک روزه از درس خوندن خسته نشی...پس از همین دو ساعتت شروع کن ...کم کم زمانش را زیاد کن و کارها غیر ضروریت را کم کن تا کامل حذف شه یادت باشه اهدافت را به خودت یاداور کن اما استرس را در وجودت نیار ...شما هنوز ارادت کامل قوی نیست که یکدفعه روزی ده ساعت بخونی و خسته نشی پس هر روز این دو ساعت را بیشتر و بیشتر کن تا نزدیک کنکوز به اوج خودش برسه ...تست زنی فراموش نشه و تستها چندین سال اخیر کنکور را بزن تا با نحوه سوالات اشنا شی ...اینکه برنامه ریزی جوری بگنی که دو درس سنگین را تو یک روز نخونی هم به جلوگیری از خستگی ذهنت کمک میکنه .....در کل یک برنامه کلی نمیشه داد چون حالات روحی و روانی هر فردی متفاوته و اینها فقط توصیه بود که به شما کردیم و هیچکس جز خودت راهکار اصلی را نمیدونه ...در کل ...استرس را دور کن ....ارادت واسه اهداف را قوی ....و مواردی که تمرکزت را ازبین میبره حذف ...

ببینید خودارضایی به دلیل ارصا شدن متناوب خانوم اون را داغ نگه میداره از لحاظ جنسی و بسیار تحریک پذیر میشه..اینکه شما میگی وقت نمیبره بله چون تمرکز اصلی شما روی  اندام تناسلیتون هست ولی تصور کنید که اغلب اقایون بدون استفاده از اسپری تاخیری کاندوم و قرص و دارو شاید زیر پنج دقیقه ارضا میشند در عمل اصلی و نیاز به معاشقه هست تا جفتشون همزمان به ارضا برسند ..بهرحال رابطه جنسی یک هنره اگر دو طرف مخصوصا مرد این هنر را بلد نباشه خب مشخصه یکی تو این رابطه که اغلب زن هست لذت نمیبره ...برای اینکه دچار مشکل نشی بهتره عروسی و ازدواج کنی ولی برای کنترل کردن حسهاتون که وخیم نشه و جلوگیری از خودارضایی نکاتی میگم که رعایت کنید.....از دیدن فیلمها و عکسها و مطالب تحریک امیز و افکار جلوگیری کنید ...و از این محیطها دور ....سعی کنید وقت بیکاری کم داشته باشید و اینکه اوقات تنهایی را کم کنید و در جمع باشید ...از غذاها گرم مصرفش را کم کنید و سردی بخورید ....اگر هیچکدوم از اینها جواب نداد و تحریک شده بودید دارو اورژانسی شما یک استکان ابلیمو هست بدون اینکه اب قاطیش کنید ...

من نمی دانم چرا با ادم های مذهبی مشکل داری؟

اما می دونم یه ادم منصف حتی اگر دین هم نداشته باشه وحتی ضد دین هم باشه این گونه سخن نمی گه شما عزیزم بایداول مشکلت را با خودت حل کنی چون این جورحس می کنم چیزی را که فکر می کنی حالت دینی به خود گرفت دربرابراون موضع می گیری.

مثلا حس می کنی چون دین خود ارضایی را ردمی کنه شما سخن از علم ودانشمندان غرب می کنی شما می گیداین سخنان ازقرن هفده بوده والان قرن 21است خب ازکجا که قرن 22 یه عده از محققین نیان بگن که یافته های دانشمندان قرن 21 اشتباه بوده علمی که هر روز دستخوش تغییره وهربتریه محققی میادنظرات محقق قبلی را مخدوش می کنه زیادنمی تونی با صراحت روی اون مانور بدی.

من این قدرمی فهمم یه سازندیه وسیله خیلی بهتر می دونه کاربران وسیله درچه مواردیه تا کسی که بیادروی ان وسیله ای که شناخت نداره وبه اندازه عقل ناقص وناتوان خود نظریه ای بدهد.

من نمی دانم خدا را قبول داری یا نه اگ قبول داری ودین هم نداری لا اقل کاتولگ خلقت را بررسی کن هرچیزی که خارج از قانون کائنات باشه محکوم به نابودیه.

عزیزم ادم خودارضا چه بی دین چه با دین دردرون خود حس می کنه که از این کارتنفرداره وبعث میشه از خودش بدش بیادحال شما می ایی یه دانشمند معلوم الحال از استرالیا را مثال می زنی که خود ارضایی از سرطان پروستات پیش گیری می کنه.

عزیزم بدنیست یه سری هم به سایت ها بزنی که همه افرادخودارضا چی می گن ببین یه نفر اعلام رضایت کرده اگر موردی هست بفرمایید.

اما تا به حال ندیدم کسی از رابطه جنسی با همسرش شکایت کرده باشه ودر پی ترک رابطه جنسی باشه پس چرا همه افرادخود ارضا درپی این عمل هستن چرا مغلطه می فرمایی وسخن از کوری وکچلی وکری به میان می اوری .

همین که فردخود ارضا از عمل خود تنفر داردفقط کافیست که این عمل درچرخه طبیعی انسان تعریف نشده حال اگردانشمندان غربی خود را به اب واتش بزنند.

خداوند به ما عقل داده عزیزم توکه مهندس هستی بروتحقیق کن واجازه نده غربیان همیشه برایت نسخه بپیچندمگر شما به وطن خود این همه عرق داری وسخن پیامبر را درمورداهل فارس می اوری واز دست افادی شکوه داری پس چرا خودت نباشی چرا بایدازدست اوردهای غربی ها که فرهنگ کاملا متفاوت با ما دارند دفاع می کنی.

اگر روزی اندیشمندان غربی اعلام کنندرابطه مقعدی نه تنها ضررنداره بلکه خیلی برای سلامت قلب وتقویت روان مفید است شما از انان تبعیت خواهی کرد؟

چون اونا گفته اندحالا چون چندنفر از این رابطه طرفداری کردندشما به زعم خودتون که مذهبی هستن خواستی پیراهن از خودت پاره کنی وهر توهینی بودبدون ادله علمی نثار اونا کردی کدام دانشمندغربی گفته کسانی که رابطه مقعدی دارندروانی هستن کدام دانشمندغربی گفته کسانی که رابطه مقعدی دارنددرکودکی مفعول واقع شده انداگر مدرکی داری بفرمایید.

تا انجا که خبر دارم دانشمندان غربی هم جنس بازی را که خودشون ان را بیماری می دانستن اون را از لیست بیماری خارج کرده اند وگفته اندتمایلات افراداست پس بیماری نیست.

حال این تمایلات بیماری نیست چون مقعدمردبا مردبیماری محسوب نمیشه اما مقعدزن برای همسرش بیماری روانی محسوب میشه وعاشق سینه چاک رابطه مقعدی شعار ش به گوش می رسد.

یادت باشه هیچ وقت برای کوباندن یه گروه از معیار انصاف خارج نشو.

البته بماندکه درزمانی درکشورهای غربی ان قدرامار روابط دحتر وپسرزیادشدونوزادان نامشروع وسقط جنین زنگ خطر را به صدا دراوردونتیجه سیاست کاری ها این شدکه متوسل به ترویج خود ارضایی شدند واز خواص ان گفتن تا بتوانند مقداری از معزل این ارتباطات کم کنند.

ولی ما افرادخام وساده فکر می کنیم ان چه از غرب امد وحی منزل است.

امیدوارم بیشتر تامل کنید.

نکته ای که گفتید را میشه توصیح بدید مشکلتون را ..

فکر نمیکنم بی دین و مذهبی بودن لطمه ای به کسی بزنه ..اما اینکه طرف هزارتا جنایت کنه و بعد بگه مذهبی و با دینه ......داعشی ها القاعده تندروهای خودمون سلفی ها و وهابیون بوکوحرام طالبان هم ادعای مذهبی بودن دارند اگر اینها مذهبی و با دین هستند خب من یا امثال من نمیخوایم مثل اینها باشیم ....اگر میگید اینها دروغی میگند مذهبی هستیم و مذهبی نما هستند و با کارهاشون به دین و اسلام لطمه زدند ...خب ما هم نمیخوایم بگیم مذهبی هستیم و با اشتباهاتمون به دین شما لطمه بزنیم ....در کل فکر نکنم برای اینکه چه می اندیشم باید از کسی اجازه بگیرم ...

بابا دیگه لازم نیست اینهمه ترس به دل شنونده بندازین ما مسلونیم همینکه خدا گفته گناه کبیره است واسه ما کفایت میکنه ولی دیگه بزرگنمائی نکنید که خدا هم خوشش نمیاد ما میدونیم بدون شک ضرر داره  واگرنه بدلیل که خدوند چیزی را که واسه بنده هاش خوشایند حرام نمیکرد اینکه گفتین کشنده س وسبب همجنسگرایی میشه حرف کاملا بی اساس وپایه است من خودم سالها گرفتار این معضل بودم ولی حالم بهم میخوره اگر همجنسم به قصد لذت بخاد حتی انگشتش بهم بخوره وتا حالا هم که زنده موندم واینقدرم مشتاق ازدواجم که نگو, خلاصه خواستم بگم کار شما بجای ثواب گناه هم داره که بدون منبع موسخ در دل یه عده جوون که ناخواسته بدون اینکه بدونن اینکار چیه شروع کردن به انجامش ترس وهراس انداختن کار بسیار ناشایستیه

انقدر مطلب نوشتم و کامنت درباره کارهایی که نجفی و دوستان انجام دادند و تلاش ایشون برای بد جلوه دادن بنده و ماست مالی کردن کارها دوستانشون که همه اونها سانسور شده فقط ایشون و بنده میدونیم چی هست که هیچکدوم هم پخش نمیکنه و شاید البته شاید این اخرین کامنت بنده را چون اشاره نکردم چکار کردند پخش کنه ....از همه دوستان تشکر میکنم و سپاسگزارم از اونهایی که به بنده لطف داشتند ...این وبلاگ عده زیادی مذهبی نما دلواپس داره که از نوع سوالها و حرفهاشون مشخصه چجور ادمهایی هستند کسایی که دوستان نجفی هستند و خود نجفی هم از همین ها ....بهر حال ایشون نه سوال بنده را منتشر کردند ..و .هم اینکه کاری کرده که فقط خودم و خودش میدونیم چیه نمیتونم اینجا بیان کنم چون کامنت را منتشر نمیکنه و شماها پس هیچوقت نمیتونید بفهمید ....شماها نمیدونید جریانات چیه و ظاهر هر چیزی را میبینید بهر حال تا ساعت دوازده شب پنجشنبه بیشتر در این سایت نخواهم بود به خاطر شخص نجفی و دوستانش و بعد از حضور همتون مرخص میشم  برای همیشه مرخص میشم ....ممنون از همتون . 

ممننون که ان قدر درک بالایی داری ان که در3جمله بالا فرمودی.

اما اگر سخن از دانشمندان غربی اوردم درجواب استاد ایرانی بود که همه استنادش به دانشمندان غربی است.

حال وقتی شما به بی اساس بودن این سخنان از نظرتجربه شخصی رسیدی پس بایدبه بی اساس بودن سخنان این دانشمندان درقرن 21هم پی بردکه ادعا دارند خود ارضایی مفید ولازم است.

من اصلا اعتقادی به سخنان اندیشمندان غربی درحوزه مسائل جنسی ندارم یعنی هرچه که برخلاف فرامین الهی وفطرت انسان سخن گفته اندباعث سیه روزی وبدبختی هم برای جامعه خود ودر حد گسترده تر درجوامع اسلامی شده.

کلا فرهنگ غرب با فرهنگ وباورهای ما نقطه مقابل هم هستن.

این تفکرات نه تنها مشکلی از جامعه ما حل نمی کندبلکه باعث از هم گسیختگی وفروپاشی جامعه درمنجلاب فسادوبی بند وباری خواهد شد.

بله من قران اوستا بخش هایی از نهج البلاغه و خیلی کتب مختلف نه حالا کامل اما تا حدودی خوندم و راهمم انتخاب کردم با سپاس ..

اول میدونستم دختری تا گفتی منی خارح میشه ازت فکر کردم اشتباه فهمیدم و پسری و الان که گفتی دختر متوجه شدم ....اولا خانومها چیزی به نام منی ندارند و منی مال مرد هستند ...ترشحات خانومها دو علت داره گاهی وقتها این ترشحات طبیعی هست و از دیواره های رحم مایع ای ترشح میشه که پاک سازی میکنه رحم را بعضی ترشحات غیرطبیعی هست و علتش عفونته پس لطفا به سوالها زیر اول پاسخ بدید :

کامنتون را تازه دیدم عذر میخوام عرض ادب نکردم ...بهر حال چی بکم که نمیشه گفت که منتشر نمیشه اینجا همینه دیگه سپاس از لطفتون..

نمیدونم چون سخن ها عادی من را میگند توهین ...حالا نمیدونم اسلام هم اصلا به شما و امثال شما نیاز نداره توهینه یا نه .....ولی خدا را شکر که اسلام به ما نیازی نداره هر چیزی دو طرفست ...درباره دین اولا فکر نکنم بنده جایی درباره دین اسلام حلاجی کرده باشم دوما بنده بیش از خیلی ها مطالعه دارم و اینکه همقکر و هم مسلک شما نیستم انتخاب خودمه و قرار نیست هر کس همفکر شما نباشه بی اطلاع باشه ....جواب برات خیلی دارم اما وقتی میدونم اکه بنویسم منتشر نمیشه مجبورم نگم ولی شما هر چی مینویسید به راحتی منتشر میشه ...

نمیدونم من مشکل بینایی دارم یا اینکه چیز دیگه ای هست ..چون کامنتها دوستان اصلا نیست بعد چند روز دیگه میبینم یک سری کامنت به کامنتها خیلی قبل تر لابه لای اون اضافه شده ..بهر حال ....اگه شما با علم مشکل داری و اونا ناقص میدونی خب اون یک بحثیه  با من مشکل داری یک بحث دیگه ...خیلی از حرفها را نمیتونم بزنم چون کل کامنت اونوقت منتشر نمیشه پس فکر نکن جوابی ندارم بلکه باید جوری حرف بزنم و درباره چیزهایی که منتشر بشه ..اینکه شما دانشمندان را معلوم الحال میدونی خب چی بگم ...اینکه علم را قبول نداری خب چی بگم ...اینکه توهین میکنی و اومدی اینجا تو صفحه شخصی بنده این حرفها را میزنی خب چی بگم ....بنده هیچ حرفی نمیتونم بزنم چون منتشر نمیشه ...هم جوابت را دارم هم جراتش را که تا کجا و از چی با منطق بگم اما وقتی میدونم منتشر نمیشه پس بهتره فقط شماها را نگاه کنم این حرفها را میزنی ....البته من میدونم تو کی هستی ولی خب فایده نداره ...بنده خیلی جواب نوشتم واستون ولی منتشر نشد امیدی ندارم حتی همین کامنت ساده هم منتشر بشه حتی ....تو این وبلاگ شماها هر حرفی بزنید منتشر میشه ولی من و امثال من هیچوقت منتشر نمیشه جوری که شماها فکر کنید کسی نمیتونه جواب حرفاتون را بده.....من فقط نگاهت میکنم همین ...نجفی اینم منتشر نکنی دیگه ایول داری ..

اگر این مواردی که گفتی نیست به احتمال زیاد ترشحات طبیعی هست و عفونت نیست ولی خب بهر حال من متخصص نیستم برای راحت شدن خیالت به پزشک زنان مراجعه کن ....اگه سوزش نداره و درد و بو بدی نمیده خب احتمالا ترشحات طبیعی هست که تو دورانی زیاد میشه ..

این مقاله واسه شماست ....البته چون شما رابطه با کسی نداری عفونتی که مال مقاربتها جنسی هست نداری و فقط اینجا واسه توضیح کامل گفتن هست که مینویسم و اینکه بنده حدس میزنم ترشحات طبیعی هست بر فرض محال عفونت باشه از اون جایی که باکره هستی پس یا اب داخل میکردی و یا اینکه بخاطر عواملی چون دارو و اینچیزها شاید باشه ولی بهر حال درصد زیادی مطمینم که ترشحاتتون طبیعیه ولی بهر حال به متخصص مراجعه کنید بهتره :